كدشناسايى :1418290 كدبايگانى :7333 60 نام :نبى‌اله نام خانوادگى : سيه‌چهره نام پدر :مهدى تاريخ‌تولد :01/04/1345 ش.ش :881 محل‌صدورشناسنامه : بهشهر تاريخ شهادت : 21/09/60 نوع حادثه :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن - توسطدشمن‌درجبهه استان :بنيادشهيداستان‌مازندران شهر :اداره‌بنيادشهيدنكاء وصيت‌نامه :شهيد نبى الله سيه چهره بسمه تعالى اين شهادتهاست كه بما وعده پيروزى مى دهد. امام خمينى و بشرالصابرين ، الذين اذا اصابتهم مصيبه ، قالوا انا لله و انا اليه راجعون زدام طـبـيـعت پـريدن خـوش اسـت گـل از باغ لاهوت چيدن خوش است از اين شهرو اين خانه تا كوى دوست چـو آهوى وحشى دويدن خوش است هــمـه شـب بـه امـيـد صـبح وصال چونى ناله از دل كشيدن خوش است به نام آنكه ذكر او جاى دارد به اشياء و به نام آنكه نورش متجلى در همه حقايق است و به اسم آنكه من را مسمى داد مرا از نور جمالش تجلى داد، خدايا من از خود نيامدم تا خود روم تو مرا آوردى و مرا به جانب خود در گرو راجعون قرار ده من زجوار تو آمدم در اين دنياى پست بايد روم همانجا كه وعده تو است فهميدم انا لله را ، اگر نظر بنمائى مرا به وادى اليه الراجعون برانى، خدايا ترا سپاس كه در اين مقطعه از تاريخ بودم و با حركت عظيم انقلاب هم آهنگ شدم و در اين سيل خروشان قرار گرفتم تا با اتحاد انا لله بنيان ظلم و ستم را بر كنيم تا با خون تزريق شده از ثارالله درخت پاك اسلام را آبيارى كنم و بسوى وادى ياران عشق قدم گذارم و با شوق به لقاء تو لحظات آخر را سپرى نمايم آرى به سرزمين ثاراله كه اليه الراجعون است آمدن لذت بخش است به دست دوست، شراب عشق نوشيدن مستى آورد نى زديگران، خدايا اينجا كوى تو است : ( سرم را خاك كويت ساز و پاى از لطف بر وى نه الـهـى بـا نـويد وصـل روزى شـادمـانـم كـن در اين جبهه ها ملائك هر زمان ندا در دهد ( ارجعى الى ربك ) (من ميشنوم نداى حق را ) جبهه وادى ايثار و عشق است هر كه عاشق شود نداى معشوق شنود، مرگ را جزء بقاء چيزى ديگرى پنداشتن عين جهل است مرگ پل الى القاء حق سرمد است ، خدايا مرا به عند خويش فراخوان از گمان و زبان خويش مرگ را بعنوان فنا نمى دانم قلب من مى طپد براى نيل به تو معبودا انگيزه آمدن به جبهه لبيك گفتن به نداى امام عصر (عج) و بانك رساى امام را و ناله هاى مظلومان و عزيزانى كه زير بمباران مزدوران بعثى به شهادت رسيدن بود از شما پدر و مادر مهربان مى خواهم كه مرا حلال كرده و در درگاه خداوند شكرگذار باشيد و از درگاه حضرت حق علو درجه شهيدان را خواستار شويد، برادران و خواهر مهربانم راه امام را ادامه دهيد ، و با حركت انقلابى خود در سيل خروشان انقلاب شركت داشته باشيد تا راه امام را ادامه دهيد ، از ملت قهرمان مى خواهم كه با اتحاد و همبستگى شيطان را از خود دور كنند و اهداف پاك شهيدان را پى بگيرند از گروه گرائى كه از وسوسه هاى شيطانى است جدا خوددارى كنند از طيف بازى كه با خون شهيدان بازى كردن است و هدر دادن اثر خون شهيدان است پرهيز نمائيد شما كه توحيد عبادى داريد توحيد عملى را هم بمعناى كامل حفظ كنيد، همانطور كه تعدد شركت است در درگاه خدا در خلائق تعدد و گروهگرائى يك شرك اجتماعى است آنكه دست به تفرقه مى زند موحد واقعى نيست : سخنى به رزمندگان اسلام ، اى عاشقان لقاءالله اى سالكان طريق الله اى غواصان بحر حب الله اى راكيان سفينته النجات ، اى نور يافتگان زمصباح الهدى ، در راه كمال و وصال ازلى ثابت باشيد كه حق همان است كه يافتيد اگر از اين عالم ناسوت به جهان ملكوت طيران كردم (( مرا در كنار كشته هاى ده الله خفته گان ، منزل اعلا جويندگان ، مقصد والماله ، جوار شهيدان محل دفن نمائيد هر جا كه تشخيص شما بوده )) از شما پدر و مادر عزيزم مى خواهم كه مرا حلال كنيد، برادران و خواهر عزيز مرا ببخشيد، از تمام مردم روستا تقاضا دارم كه مرا ببخشيد تا خدا از من بگذرد : دست از طلب ندارم تا كام من برآيد يا جان رسد بجانان يا جان زتن درآيد والسلام على من التبع الهدى 28/9/1365 رحمت فتحى واوسرى - اهواز امضاء ((( زبانحال رزمندگان عاشقان لقاء پروردگار ))) ( هـر كـه از تـن بـگـذرد جـانـش دهند هر كه جان درباخت جانانش دهند ) ( هـر كـه گـردد مـبـتـلـاى درد هـجـر از وصـال دوسـت درمانش دهند ) ( هـر كـه در سـجن ريـاضـت سـر كـند يوسف آسا مـصر عـرفانش دهند ) ( هـر كـه نـفـس بـت صـفـت را بشكند در دل آتـش گـلـسـتـانش دهند ) ( هـركـه بـر سـنـگ آمدش ميناى صبر كـى نجات از بـند هـجرانش دهـند ) ( هـركـه گـردد نـوح عـشـقـش نـاخدا ايـمـنـى از مـوج طـوفانش دهند ) ( هـر كـه ظـلـمـات تـن خـود بـگـذرد خضر آسا آب حـيـوانـش دهـنــد ) ( هـر كـه بى سامان شود در راه عشق در ديـار دوسـت سـامانش دهند ) ( هر كه چون وحدت به بى سو راه يافت سترالقلب عرش رحمـانـش دهند ) والسلام - رحمت فتحى واوسرى