عنوان و نام پدیدآور: قرآن خودمونی: (آیههای انتخابی برای زندگی بهتر به زبان محاورهای)/ تالیف زمانی، حسین، ۱۳۳۷-؛ زیر نظر محمد بیستونی.
مشخصات نشر: قم: بیان جوان، ۱۳۸۹.
مشخصات ظاهری: ۱۳۷ ص.
شابک: 978-964-5640-77-2
وضعیت فهرست نویسی: فیپا
موضوع: راه و رسم زندگی -- جنبههای قرآنی
موضوع: راه و رسم زندگی (اسلام)
موضوع: اخلاق اسلامی
شناسه افزوده: بیستونی، محمد، ۱۳۳۷ -
رده بندی کنگره: BP۱۰۴ /ر۲ز۸ ۱۳۸۹
رده بندی دیویی: ۲۹۷/۱۵۹
شماره کتابشناسی ملی: ۲۰۴۵۲۶۱
(صفحه 1)
(صفحه 2)
سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّهِ وَ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ اِلی مَوْلانا وَ مَوْلَی الْمُوَحِّدینَ عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلی بِضْعَةِ الْمُصْطَفی وَ بَهْجَةِ قَلْبِهِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ وَ اِلی سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، السِبْطَیْنِ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ اِلَی الاَْئِمَّةِ التِّسْعَةِ الْمَعْصُومینَ الْمُکَرَّمینَ مِنْوُلْدِ الْحُسَیْنِ لاسِیَّما بَقِیَّةِاللّهِ فِیالاَْرَضینَ وَ وارِثِ عُلُومِ الاَْنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ، الْمُعَدِّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ وَ الْمُدَّخِرِ لاِِحْیاءِ الْفَرائِضِ وَ مَعالِمِ الدّینِ، الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صاحِبِ الْعَصْرِ وَ الزَّمانِ عَجَّلَ اللّهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریفَ فَیا مُعِزَّ الاَْوْلِیاءِ وَ یا مُذِلَ الاَْعْداءِ اَیُّهَا السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الاَْرْضِ وَ السَّماءِ قَدْ مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرَّ فی غَیْبَتِکَ وَ فِراقِکَ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ
مُزْجاةٍ مِنْ وِلائِکَ وَ مَحَبَّتِکَ فَاَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ مِنْ مَنِّکَ وَ فَضْلِکَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا بِنَظْرَةِ رَحْمَةٍ مِنْکَ اِنّا نَریکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ
(صفحه 3)
…
عنوان: قرآن خودمونی
مؤلف: حسین زمانی تایپ و صفحهآرایی: سهیلا شاکری، فاطمه سرزهی
با نظارت: دکتر محمد بیستونی امور فنی و رایانه: روحاللّه کریمیان
مدیر اجرایی: محمد علی بیستونی چاپ و صحافی: چاپخانه سلیمان زاده
نوبت و تاریخ چاپ: اول، سال 1388 شمارگان: 1500 نسخه
ناشر: انتشارات بیان جوان شابک: ISBN 978 -
هرگونه نسخهبرداری و چاپ از این کتاب، با اخذ مجوز کتبی از مؤسسه قرآنی تفسیر جوان بلا مانع است.
نشانی: تهران خیابان پاسداران بین گلستان هشتم و نهم (روبروی پمپ بنزین) شماره 353 طبقه همکف واحد 4
تلفکس: 22589626 WWW.tafsirejavan.com
(صفحه 4)
بسماللّه الرحمن الرحیم
متن تأییدیه حضرت آیة اللّه سید علی اصغر دستغیب نماینده مجلس خبرگان رهبری درباره مجموعه کتابهای «قرآن خودمونی»
خداوند مهربان قرآن کریم را به عنوان کتابی برای کسب «مهارتهای زندگی» و رشد و تعالی انسانها قرار داده است تا در پرتو عمل به محتوای آن به رفاه، آرامش، امنیت و موفقیت پایدار در دنیا و آخرت نائل شوند.
بدیهی است که عمل به پیامها و برنامههای زندگیساز قرآن کریم منوط به فهم آسان این کتاب آسمانی است. لذا در آیات متعددی از جمله در چهار آیه سوره قمر صراحت دارد که «وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ» یعنی ما قرآن را برای یادآوری و دستورِ زندگی واقع شدن ساده و آسان و قابل فهم قرار دادیم. بنابراین همه کسانی که در کرسی تدریس یا تألیف این کتاب آسمانی وظیفه و رسالتی را به عهده گرفتهاند باید به این نکته ظریف و بسیار مهم یعنی آسان سازی تفسیر و فهم قرآن کریم عنایت و توجه ویژه داشته باشند.
از جمله کسانی که بیش از 20 سال عهدهدار این رسالت خدایی هستند جناب آقای دکتر محمد بیستونی رئیس گروه مؤسسات قرآنی تفسیر جوان میباشد که در آثار قرآنی خود به این موضوع خطیر و تأثیرگذار توجه جدی داشته است. لذا همه تألیفات و تلخیصات وی نظیر تفسیر کودک، تفسیر نوجوان، تفسیر جوان، تفسیر زنان، تفسیر مردان، تفسیر خانواده و سایر آثار متعدد وی که تحت نظارت و تأیید بسیاری از آیات عظام و روحانیون حوزههای علمیه کشور تألیف و منتشر شده است برای مخاطبین هدف «مفید و کاربردی» میباشد.
اخیرا اثر جدیدی از مؤسسه قرآنی تفسیر جوان تحت عنوان «قرآن خودمونی» که توسط یکی از پژوهشگران مؤسسه یاد شده به نام جناب آقای حسین زمانی تألیف گردیده است، برای بررسی محتوایی و کارشناسی در اختیار اینجانب گذاشته شد. اثر مذکور در راستای ساده سازی مفاهیم و آیات کاربردی قرآنکریم برای جوانان عزیز به روش «محاورهای» نوشته شده است و میتواند مخاطبین خودرا به زبان ساده و جذاب با قرآن کریم ارتباط دهد.
از خداوند منّان برای همه مدیران و پژوهشگران مؤسسات قرآنی تفسیر جوان آرزوی استمرار توفیقات خالصانه را آرزومندم و امیدوارم قاطبه جامعه به ویژه دانشجویان و دانش آموزان عزیز از همه آثار مؤسسات یاد شده خصوصا کتابهای موسوم به «قرآن خودمونی» حداکثر استفاده را داشته باشند و مراکز دولتی ذیربط بویژه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت آموزش و پرورش از چنین نوآوریهایی حمایت نمایند.
سید علی اصغر دستغیب
نماینده مجلس خبرگان رهبری
(صفحه 5)
قرآنکریم در آیات 82 سوره اِسراء و 44 فُصِّلَت و 57 یُونس خود را به عنوان نسخه شفابخش معرفی میکند. بنابراین میتوان این کتاب آسمانی را همچون داروخانهای فرض کرد که بیماران و نیازمندان متناسب با نوع بیماری و نیاز خاص خود باید به سراغ آن رفته و برنامه زندگی و نجات خود را از این گنجینه معنوی و مادی انتخاب کنند تا پرنده زیبای خوشبختی را در آغوش گرفته و در ساحل امن و آرام آن طی مسیر نموده و دنیا و آخرت خود را در سایه عمل به محتوای قرآن آباد سازند.
در همین راستا گروه مؤسسات قرآنی تفسیر جوان که تشکلی مردمی و غیرانتفاعی است 11 مؤسسه تخصصی قرآنی را تأسیس نموده است تا هر یک از مؤسسات متناسب با «مخاطب خاص» یا «موضوع خاص» مندرج در اساسنامه رسمی خود، گروههای سِنّی گوناگون را با آیات مرتبط با همان گروه مأنوس ساخته و درک و فهم آیات موضوعی را برای آنان ساده و میسر سازد. لذا براساس فلسفه وجودی تأسیس هر مؤسسه، شش نوع تفسیر موضوعی براساس شش جمعیت هدف در مؤسسات مذکور تدوین و منتشر شده است که عبارتند از:
- «تفسیر کودک» ویژه کودکان پیش دبستانی تا پایان دبستان که حدود 200 آیه مورد نیاز برای کودکان عزیز به صورت گرافیکی، مفهومی و به 4 زبان فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه در 30 جلد به صورت تمام رنگی در قطع بیاضی را در خود جای داده است.
- «تفسیر نوجوان» ویژه نوجوانان مقطع راهنمایی تا پایان دبیرستان است که حدود 2000 آیه موضوعی متناسب با نیازهای نوجوانان عزیز در قطع جیبی با استفاده از تفسیر نمونه در 30 جلد را در برگرفته و با استفاده از 9 رنگ جذاب در چاپ متن برای جامعه هدف خود طراحی شده و به دلیل دارا بودن فهرستواره موضوعی این امکان را برای نخستین بار برای نوجوانان فراهم میسازد تا بدون نیاز به استاد حدودا 4000 موضوع از قرآن کریم را به سادگی فیش برداری و تحقیق نموده و در قالب مقاله یا کتاب ارائه دهند.
- «تفسیر جوان» ویژه جوانان دانشجو و بزرگسالان میباشد که کل آیات قرآن را با استفاده از تفسیر نمونه در 30جلد به خود اختصاص داده است و جوانان عزیز با استفاده از فهرستواره موضوعی و الفبایی فارسی این تفسیر قادر خواهند بود تا حدود 000/10 موضوع مورد نیاز خود را پژوهش و استخراج نمایند.
- «تفسیر زنان» در این تفسیر مجموعه آیات مربوط به بانوان محترم استخراج شده و در ذیل هر آیه تفسیر آن بر اساس سه تفسیر معتبر موجود یعنی «تفسیر نمونه» تألیف حضرت آیة اللّه العظمی مکارم شیرازی و «تفسیر مجمع البیان» اثر گرانسنگ مفسّر بزرگ جهان تشیع امین الاسلام مرحوم آیة اللّه طبرسی (متوفّی به سال 548 ه.ق) و «تفسیر المیزان» نوشته مرحوم آیة اللّه علامه طباطبایی، درج شده است. البته مجموعه مطالب استخراج شده از تفسیر المیزان درباره زنان و خانواده به صورت یکجا جمعآوری و در پایان کتاب درج شده است. تعداد آیات گزینش شده در این تفسیر 275 آیه میباشد.
- «تفسیر مردان» که دربردارنده آیات مربوط به آقایان میباشد. نظیر آیاتی که وظایف و تعهدات مردان نسبت به خانمها را تبیین نموده یا گروه آیات جهاد و شهادت. تعداد آیات گزینش شده در این تفسیر 350 آیه میباشد.
- «تفسیر خانواده» مجموعه آیات مرتبط با مسائل خانوادگی را به صورت تخصصی و موضوعی مورد ارزیابی قرار داده است. تعداد آیات گزینش شده در این تفسیر 425 آیه میباشد.
پساز پایان کار تدوین 6 تفسیر مذکور برای 6 جمعیت هدف، با تقاضاهای فراوانی مواجه شدیم که متقاضی روشی ساده و خودمونی برای فهم راحتِ قرآن کریم بودند. در همین اثناء در اتفاقی مبارک که ما آن را امداد غیبی خداوند منّان برای فعالیتهای قرآنی خود میدانیم، با جناب آقای حسین زمانی آشنا شدیم. ایشان دارای مدرک کارشناسیِ مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی بوده و در حال حاضر مسئول آموزش اداره کل اخبار و برنامههای سیاسی شبکه جهانی جامجم میباشند. وی از توانمندی بسیار بالایی در نوآوری برای روشهای ارتباطی با مخاطبین صدا و سیما برخوردار است. لذا از وی تقاضا نمودیم تا برای 120 آیه قرآن کریم که با نگاه ویژه به ارتقاء «مهارتهای زندگی» گزینش شدهاند، شرحی را به زبان محاورهای و خودمونی بنویسند.
حاصل کار را که در مجموعهای تحت عنوان «قرآن خودمونی» منتشر خواهد شد، برای بررسی کارشناسی و تخصصی به حضرت آیة اللّه سیدعلی اصغر دستغیب نماینده محترم مجلس خبرگان رهبری که از اساتید برجسته حوزههای علمیه کشور هستند ارائه دادیم که پس از تشویق و تأیید ایشان عزم خود را بر نشر این اثر جزم نمودیم.
امیدوارم این اثر قرآنی بتواند آحاد افراد جامعه خصوصا جوانان عزیز را با دریای زیبای قرآن کریم به راحتی ارتباط دهد.
دکتر محمد بیستونی
رئیس مؤسسه قرآنی تفسیر جوان
تهران 8/8/1388 مصادف با سالروز ولادت
سلطان قلبها علی بن موسی الرضا علیهالسلام
(صفحه 7)
خیلیها میگفتن قرآن نور داره، قرآن گیرایی داره، اما من حسش نمیکردم.
تا این که چند سال پیش یه سری دلتنگیها و بعدش یه سری نشونهها اومدن سراغم، با خودشون تشنگی آوردن، تشنه اللّه شدم. دوست داشتم ذکر بگم اما میترسیدم از هر کسی ذکر بگیرم.
تو دلم افتاد تو قرآن بگردم دنبال ذکر.
من به قرآن رو آوردم؛ ذکرها هم به من، «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ» (چهرههایی در آن روز خاشع و
ذلّتبار است) (2 غاشیه) «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ» (و او را به خیر و شرّش هدایت نمودیم) (10 بلد) و خیلیهای دیگه. همشون برام نورانی بودن و شکر خدا هنوز هم هستن.
چطور شد تو دلم افتاد برم سراغ قرآن؟ واقعا نمیدونم. این کتاب رو نوشتم فقط به این امید که این نور به بقیه هم برسه و تو زندگیشون جاری بشه. «وَ ما تَدْری نَفْسٌ ماذا تَکْسِبُ غَدا» (و هیچکس نمیداند فردا چه میکند (34 لقمان).
حسین زمانی
23/4/88
(صفحه 8)
خیلیها غر میزنن، زیاد هم غر میزنن! همش از زندگی مینالن، هی میگن اینو کم دارم اونو کم دارم، اینجام ایراد داره، اونجام ایراد داره. همش نصفه خالی لیوان رو میبینن. یکی نیست بگه آخه با انصاف، اگه به خاطر چیزهایی که نداری غر میزنی، لااقل برای چیزهایی که داری هم شکر کن!
تازه یک مدت که بگذره متوجه میشی اگه چیزی هم نداشتی مقصر یا خودت یا اطرافیان بودن، یا اصلاً به صلاحت نبوده که داشته باشی. اون وقت دوست داری برای داشته و نداشتهات بگی:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
ستایش مخصوص خداست که خدای همه دنیاست
(2 فاتحه)
(صفحه 9)
تازگیها چقدر راه باز شده! فقط این راهها کجا میرن خدا میدونه. حرف از خدا و ماوراء که میشه تا دلت بخواد آدرس بهت میدن، این راهها تا یه جاهایی جلو میرن ولی بعد یهو میرن تو خاکی. اگر خدای نکرده افتادیم تو یکی از این راهها، یا دیدیم دوستامون گیر افتادن، یا حتی قبل از این که گرفتار این بیراهه بشیم، همه با هم فریاد بزنیم:
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ
ما را به راه راست هدایت کن
(6 فاتحه)
(صفحه 10)
آدم نورانی کمیابه! همیشه همین طوری بوده، آدمی که واقعا نورانی باشه خیلی کم بوده. ولی تو همین دنیای شلوغ امروز بعضی وقتها یه آدمهایی رو میبینی که میخکوبت میکنن!
وقتی نزدیکت هستن این قدر انرژی مثبت بهت میدن که فکر میکنی از بهشت اومدن.
آرومن، مؤدبن، استرس ندارن، اهل نمازن، اهل دعا و ذکرن. با خودت میگی حاضرم همه چیزمو بدم مثل اینا بشم، میپرسی اینا کی هستن؟ خدا جوابتو میده:
اُولئِکَ عَلی هُدًی مِنْ رَبِّهِمْ
آنها از طرف خدایشان هدایت شدهاند
(بخشی از آیه 5 بقره)
(صفحه 11)
هر چی به طرف میگی این کار به ضررته، این کار رو نکن، اصلاً فایده نداره و به حرفت گوش نمیده. هر چی سعی میکنی راهنماییش کنی، از خطرها آگاهش کنی فایده نداره و طرف کار خودشو میکنه. این جور وقتها قرآن خیلی جالب میگه:
سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ
چه هشدارشان بدهی چه ندهی فرقی برایشان ندارد
(بخشی از آیه 6 بقره)
(صفحه 12)
اول که کار خلاف میکنه تنش میلرزه، بعد کمکم عادی میشه. یه روزی میبینی که تو گناه غرق شده ولی اصلاً متوجه نیست.
یکی میدونه داره کار خلاف میکنه و هنوز امیدی هست که پشیمون بشه و نجات پیدا کنه، اما یکی دیگه اصلاً متوجه نیست که غرق شده. قرآن این آدمها رو که غرق شدن این طوری معرفی کرده:
اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ
بدانید که آنها فاسد هستند اما متوجه نیستند
(12 بقره)
(صفحه 13)
میگن آدمهای خلاف میگردن همدیگه رو پیدا میکنن و بعد هم یه جایی با هم خلوت میکنن و توطئه میکنن یا خلاصه برای یکی میزنن. حتما دیدید آدمهایی که تو کار خلاف هستن معمولاً یک گوشهای با هم پچپچ میکنن. خب حق دارن، چون اگه بلند حرف بزنن که لو میرن!!
قرآن برای این آدمها میگه:
خَلَوْا إِلی شَیاطینِهِمْ
با شیطانهای (همفکریهای) خود خلوت کنند
(بخشی از آیه 14 بقره)
(صفحه 14)
بعضیها هر روز بیشتر از دیروز غرق زرق و برق دنیا میشن، طوری که دیگه فرصت فکر کردن هم ندارن. تا صحبت از خدا و معنویت میشه سرشونو میکنن تو وسایل دو رو برشون و اصلاً نمیخوان نور الهی بهشون بخوره. نور الهی همیشه بوده و هست ولی اهل دنیا ازش فرار میکنن، اهل دنیا دوست دارن بیراهه برن و تو گمراهی بمونن. قرآن خیلی وقت پیش این آیه رو در مورد این آدمها گفته:
أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی
آنها کسانی هستند که هدایت را به گمراهی فروختند
(بخشی از آیه 16 بقره)
(صفحه 15)
یه وقتهایی دوست داری چیزهایی که بلدی، یا تجربههایی که داری رو به دیگران انتقال بدی. میخواهی بگی من این راهو رفتم، مثل کف دست میشناسمش، اینجاش راهه، اینجاش چاهه. ولی کسی گوشش بدهکار نیست، از این گوش میشنون از او گوش در میکنن. اصلاً مثل این که چاهو از راه دوست دارن. تازه میفهمی پیغمبرها چی کشیدن از دست مردم روزگارشون، تازه میفهمی حضرت محمد صلی الله علیه و آله چقدر غصه مردمو خورد. خدا هم تو قرآنش گفته که اینا هدایت شدنی نیستن:
ما کانُوا مُهْتَدینَ
هدایتپذیر نبودند
(بخشی از آیه 16 بقره)
(صفحه 16)
ما آدمها از واقعیت فرار میکنیم. از مردن، از مریضی، از گرفتاری، از مشکلات. همش میگیم مرگ خوبه ولی برای همسایه! خیلی وقتها خودمونو میزنیم به اون راه تا واقعیت رو نشنویم، خیلی وقتها هم لج میکنیم و انگشت میکنیم تو گوشمون تا صدای حقیقت رو نشنویم.
قرآن میگه:
یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِمْ
انگشتهایشان را در گوشهایشان میگذارند
(بخشی از آیه 19 بقره)
(صفحه 17)
هر چی علم پیشرفت میکنه، هر چی مردم بیشتر میدونن، تازه میفهمن خیلی چیزها هست که نمیدونن! برای همینه که روز به روز علم تخصصیتر میشه و هر کس فقط میره دنبال بخشی از علم. به قول معروف چشم چپ متخصص خودش رو داره و چشم راست هم متخصص خودش رو! اما ظاهرا یک عده کاری به سؤال ندارن، هر چی ازشون بپرسی یه جوابی بهت میدن!
خیلی وقتها پیش میاد جواب یک چیزی رو نمیدونیم، این موقعها چه چیزی بهتر از این آیه:
لا عِلْمَ لَنا
ما چیزی نمیدانیم
(بخشی از آیه 32 بقره)
(صفحه 18)
بعضیها استاد امر به معروف هستن و هی به بقیه میگن آدم باید به دیگران خوبی کنه! اما نوبت خودشون که میشه اصلاً کلمه «خوبی» یادشون میره!! قرآن خوب جوابی بهشون داده:
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ
آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید و فراموش میکنید که خودتان هم باید آن را انجام دهید؟
(بخشی از آیه 44 بقره)
(صفحه 19)
حتما برای شما هم پیش اومده که یهو کسی چیزی بگه که دود از کله شما بلند بشه. طرف یه چیزی میگه که باورکردنی نیست و آدم فکر میکنه داره مسخرهاش میکنه. اما همیشه این طوری نیست. باور کردن خیلی از چیزها اولش سخته ولی بعد آدم میبینه واقعیت داره. میشه برای این که متوجه بشیم طرف مقابل راست میگه یا نه از قول قرآن ازش بپرسم:
أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً
ما را مسخره میکنی؟
(بخشی از آیه 67 بقره)
(صفحه 20)
معمولاً اگه برای دو نفر مشکلی پیش بیاد شروع میکنن به متهم کردن همدیگه و کمتر پیش میاد که یکی قبول کنه اشتباه کرده. حتی وقتی یکی از دو طرف متوجه میشه اشتباه از طرف اون بوده باز هم رو حرفش پافشاری میکنه و به متهم کردن طرف مقابل ادامه میده. در این موارد باید گفت:
فَادَّارَأْتُمْ فیها
آن را گردن یکدیگر انداختید
(بخشی از آیه 72 بقره)
(صفحه 21)
ثابت شده زبون خوش خیلی کارایی داره. خوب حرف زدن با بقیه یعنی احترام گذاشتن بهشون. مردم از احترام خوششون مییاد و واکنش مثبت نشون میدن. زبون خوش باعث میشه مردم با هم دوست بشن و با آرامش مشکلاتو حل کنن. اما اگه کسی بد دهن باشه و تند حرف بزنه حتی اگه حق هم باهاش باشه بقیه جلوش مقاومت میکنن و تو کارش سنگ میندازن. برای همین هست که خدا گفته:
قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً با مردم با زبان خوش حرف بزنید
(بخشی از آیه 83 بقره)
(صفحه 22)
این پول چیه که این همه براش حرص میزنیم؟ طرف هر چی پول در میاره و جمع میکنه سیر نمیشه! یه موقع به خودش میاد میبینه عمودی بود، افقی شده و یه عده دارن میبرنش! چه سخته اون موقع دل کندن از خونه و ماشین و ویلا و گاو صندوق و حسابهای بانکی و دسته چک و طلا و سهام شرکتها و لباسهای آنچنانی و زرق و برق این دنیا و …
قرآن چه عالی گفته:
أَحْرَصَ النَّاسِ
حریصترین آدمها
(بخشی از آیه 96 بقره)
(صفحه 23)
میگن اگه چیزی از خدا میخواهی خودت اول سعی کن اون کارو در توان خودت انجام بدی. اگه از خدا روزی بیشتر میخواهی اول خودت به بقیه کمک کن، اگه رحم خدا رو میخواهی اول خودت به دیگران رحم کن.
حالا اگه میخواهی خدا تو رو ببخشه و از گناهات بگذره، خب اول خودت بقیه رو ببخش و ازشون بگذر.
فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا
پس ببخشید و گذشت کنید
(بخشی از آیه 109 بقره)
(صفحه 24)
یه عده هستن که جای خدا حرف میزنن! یه جوری حرف میزنن که یعنی ما از خدا هم بیشتر میدونیم! روشون نمیشه بگن ما از خدا بیشتر میدونیم ولی یه جوری رفتار میکنن که یعنی ما دست کمی از خدا نداریم! همش میخوان حرفای خدا رو رد کنن. قرآن میگه:
أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ
شما بهتر میدانید یا خدا؟
(بخشی از آیه 140 بقره)
(صفحه 25)
تو دنیای امروز بازار معامله کردن و قولنامه کردن و بعد هم زیرش زدن خیلی داغه! قدیم یه دونه سبیل گرو میذاشتن و تا پای جون پای حرفشون بودن. اما الان بعضیها صد تا امضاء و مهر میکنن بعد هم یک راهی پیدا میکنن و از زیر قولشون در میرن. دلیلش اینه که موقع معامله همهچی یادشون هست به جز قرآن. برای همین باید موقع معامله کردن، گفت: و نوشت:
وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا
و وقتی عهد بستند به آن وفا میکند
(بخشی از آیه 177 بقره)
(صفحه 26)
نمیدونم تا حالا گیر این آدمها افتادید که خیلی سخت میگیرن؟ اینقدر مسایل رو برای آدم پیچیده میکنن که آدم دلش میخواد از دستشون فرار کنه! البته یه جاهایی واقعا لازمه سخت گرفت و خدای نکرده آسون گرفتن به این معنی نیست که هر کاری دلمون خواست بکنیم.
سختی و آسونی کارها رو اهل فن باید تعیین کنن. به هر حال قرآن میگه:
یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
خدا راحتی شما را میخواهد نه زحمت شما را
(بخشی از آیه 185 بقره)
(صفحه 27)
تو زندگی روزایی هست که واقعا از همه جا گرفتاری و بدبختی میرسه. حتما برای شما هم پیش اومده. تو خونه مشکل پیدا میشه، سر کار گرفتاری پیش مییاد، تو خیابون دعوات میشه، یکی از اعضای خونواده مریض میشه و الی آخر. آدم واقعا نمیدونه چی کار باید بکنه، جز این که بپرسه چه وقت کمک خدا میرسه:
مَتی نَصْرُ اللَّهِ
کمک خدا کی میرسد؟
(بخشی از آیه 214 بقره)
(صفحه 28)
کسی نیست که از بدبختیهاش نناله. همه میگن خدایا این بلاها چیه سر ما میاری. نمیدونن که باعث بیشتر بدبختیها و گرفتاریها خودمون هستیم. و از طرفی ما بندهها متوجه نیستیم که گرفتاریها دل آدمو صیقل میده و باعث رشد میشه. ممکنه خیلی از این چیزهایی که به ظاهر بد هستن باعث خیر بشن. خدا تو قرآن گفته:
وَ عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ
خیلی چیزها است که شما از آن بدتان میآید در صورتی که به نفع شما است
(بخشی از آیه 216 بقره)
(صفحه 29)
این دختره خیلی نجیب بود کاش زن من شده بود! این پسره خیلی سر به زیر بود کاش شوهر من شده بود! کاش یه ماشین تو قرعه کشی بانک برنده میشدم! کاش بچه داشتم! حیف شد نتونستم آپارتمان بخرم! حیف شد به من وام ندادن!
از این کاشها و حیفها تو زندگی همه ما هست. بعضی وقتها تو همین دنیا متوجه میشیم که این چیزای به ظاهر خیر برامون شر بوده، بعضی وقتها هم باید صبر کنیم تا اون دنیا بفهمیم اینا شر بودن و ما خبر نداشتیم.
وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ
خیلی از چیزها است که شما دوست دارید در صورتی که به ضرر شماست
(بخشی از آیه 216 بقره)
(صفحه 30)
به خدا، به پیر، به پیغمبر، به جون مادرم، به جون بابام، به ارواح خاک پدرم، و …
چرا این قدر قسم؟ طرف همینطور پشت سر هم قسم میخوره تا کارش پیش بره. بیشتر وقتها از قسم سوء استفاده میشه. یعنی برای این که دروغشون آشکار نشه شروع میکنن تند و تند قسم خوردن. اگه واقعا راست باشه که نباید این قدر قسم خورد، حرف حق خودش راهشو پیدا میکنه و نیاز به قسم خوردن نداره. به این آدمهایی که خیلی قسم میخورن باید از قول قرآن گفت:
لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ
نام خدا را بهانه قسمهای خود قرار ندهید
(بخشی از آیه 224 بقره)
(صفحه 31)
خدا که ول کن ما نیست. هر چی ما بد باشیم، باز هم به موقع میاد و یه دستی به سر و روی بندههاش میکشه و میره. حالا چطوری؟ یهو میبینی یه کسی رو میفرسته سراغت، دوستی، آشنایی؛ یا یه چیزی میفرسته سراغت، کتابی، سخنرانی، آیه قرآنی، خلاصه یه چیزی که میاد و آب خنک میریزه رو همه دردها و بدبختی و بیکسیهات و … و یهو میبینی آروم شدی، به همین راحتی. باور کن خودش گفته:
فیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ
در آن آرامشی است از طرف خدای شما
(بخشی از آیه 248 بقره)
(صفحه 32)
راستش صحبت از مال دنیا که میشه آب از لب و لوچه هممون راه میفته. کمتر کسی هست که وقتی صحبت از ماشین و ویلاهای آنچنانی و مسافرتهای خارجی و لباسهای پرزرق و برق و … میشه، قلبش تندتر نزنه! جالب اینجاست که همه میدونیم اینا رو باید بذاریم و بریم! یعنی این چیزا برای همیشه با ما نمیمونن. حرف قرآن رو گوش بدیم و وقتی این چیزا رو میبینیم بگیم:
ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا
اینها وسایل زندگی دنیا هستند
(بخشی از آیه 14 آلعمران)
(صفحه 33)
وقتی غذا میخواد رو گاز سر بره اول یه مدتی آروم جیز جیز میکنه و بعد سر میره. وقتی با بعضیها صحبت میکنی هم، یه صدای جیز جیزی میشنونی، این آدمها کینه به دل گرفتن اما بروز نمیدن. از رفتارشون و حرکاتشون میشه فهمید که کینه دارن، این همون جیز جیزه. اگه از دلشون خبر بگیری، کینه غوغا میکنه و هر لحظه ممکنه سرریز بشه. قرآن برای این آدمها میگه:
وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ
کینهای که در دل پنهان میکنند خیلی بزرگتر است
(بخشی از آیه 118 آلعمران)
(صفحه 34)
یه وقتهایی آدم حسابی دلش میگیره، یه مشکلی، یه چیزی هست و آدم فکر میکنه باید حرف دلشو به یکی بگه. این جور وقتها معمولاً آدمها دنبال یه بهونه هستن تا سر دلشونو باز کنن. و یه وقت میبینی اصلاً حواسشون نیست دارن برای کی درد دل میکنن، برای یه آدم غریبه، یا برای آدمی که ممکنه بدی مارو بخواد. اگه خیلی لازم بود با کسی درد دل کنیم باید به دوست واقعی بگیم، نه به غریبه و دشمن.
لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ
محرم اسرار از غیر خودتان انتخاب نکنید
(بخشی از آیه 118 آلعمران)
(صفحه 35)
این دنیای ماشینی خیلی بدبختی و مشکل برای مردم آورده، یکیش اینه که همه آدمها عصبی شدن. آدم وقتی از کوره در میره کارای عجیب و غریب و خندهدار میکنه که بعد خودش خجالت میکشه. تو حالت عادی همه خوب و آروم هستن، اصل اینه که آدم موقع عصبانی شدن خودشو کنترل کنه. یعنی اصلاً نذاره عصبانی بشه، حتی اگه حق باهاش باشه. قورت دادن عصبانیت کار خیلی سختیه، ولی وقتی قورتش دادی حس خوبی داری. چطوره وقتی کسی داره عصبانی میشه بهش از قول قرآن بگیم:
وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ
و کسانی که جلوی عصبانیت خود را میگیرند
(بخشی از آیه 134 آلعمران)
(صفحه 36)
دنیا بالا و پایین داره، تلخ و شیرین داره، خوبی و بدی داره. کسی پیدا نمیشه بگه من همیشه خوش بودم یا همیشه گرفتار بودم. نه سختیها و مشکلات موندنیه نه خوشیها و شادیها. نباید خیلی به خوشیها دل بست، چون همیشگی نیستن. از طرفی نباید تو سختیها هم جا زد، چون اونا هم موندنی نیستن. در هر دو حالت باید یاد خدا باشیم. در نعمتها شکر کنیم، در سختیها صبر. خدا گفته روزای خوب و بد میون آدمها میچرخن:
تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ
این روزهایی است که آنها را بین مردم میچرخانیم
(بخشی از آیه 140 آلعمران)
(صفحه 37)
همه شدن منبع اطلاعات! هر کس واسه خودش تصمیم میگیره، مشورت قدیمی شده. طرف زن میگیره، به دو ماه نمیکشه طلاق میده، شوهر میکنه، یه ماه نمیشه طلاق میگیره، ماشین میخره، هنوز صد کیلومتر راه نرفته، دلشو میزنه! دوست پیدا میکنه، آخر هفته ولش میکنه. اینترنت شده مرکز مشاورهاش، آدمهای مجازی بهش اطلاعات میدن، اونم قبول میکنه. آدمهای حقیقی رو قبول نداره، اونایی که چند تا پیرهن بیشتر پاره کردنو قبول نداره. با تجربهها رو قبول نداره. پس لااقل حرف خدا به پیغمبرشو که باید قبول داشته باشه:
وَ شاوِرْهُمْ فِیالاَْمْرِ
در کارها با آنها مشورت کن
(بخشی از آیه 159 آلعمران)
(صفحه 38)
من نبودم دستم بود، تقصیر آستینم بود! بچه که بودیم این شعرو میخوندیم، الان بهش عمل میکنیم! هر مشکلی که پیش میاد میاندازیم گردن بقیه! یا میاندازیم گردن پدر و مادر، یا خواهر و برادر، یا همسایه و همکار، یا دست آخر میاندازیم گردن خدا! در حالی که بیشتر وقتها خودمون مقصریم و الکی خودمونو تبرئه میکنیم. از این به بعد بد نیست قبل از این که خدا رو مقصر بدونیم این آیه را بخونیم:
لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ
(انسان) هر کار (نیکی) را انجام دهد، برای خود انجام داده
و هر کار (بدی) کند، به زیان خود کرده است
(بخشی از آیه 286 بقره)
(صفحه 39)
همه یه روزی میمیرن! بعضیها که میمیرن آدم تا یه مدت زیادی پکره، همش خوبیهای بنده خدا یاد آدم میفته. اما بعضیها که میمیرن آدم یه خدا رحمتش کنه میگه ولی هر کاری میکنه اون اذیتها و آزارها و کلکها و حقههای طرف یادش نمیره. این موقعهاست که آدم دوست داره بره بالای جنازه و بگه: تو که خدایی میکردی، تو که خدا رو بنده نبودی، تو که خون همه رو تو شیشه کرده بودی، حالا اگه میتونی:
فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ
اگر راست میگویید مرگ را از خودتان دور کنید
(بخشی از آیه 168 آلعمران)
(صفحه 40)
تا همین چند سال پیش بود که جی پی اس نیومده بود خیلیها باور نمیکردن که بشه از راه دور حرکات کسی یا چیزی رو زیر نظر داشت و ثبت کرد. الان هم که این دستگاه اومده باز خیلیها باور نمیکنن خدا که خالق همه موجوداته بتونه همه کارها و حرفهای ماهارو ثبت کنه و تو اون دنیا نشونمون بده. مثل این که یادشون رفته خدا مخترع دستگاه «جی پی اس» رو خلق کرده، پس براش کاری نداره کارها و حرفهای مارو با همه ریزه کاریهاش بنویسه. خودش گفته:
سَنَکْتُبُ ما قالُوا
حرفی که میزنند خواهیم نوشت
(بخشی از آیه 181 آلعمران)
(صفحه 41)
تقریبا همه، بچهها و بزرگها، همه عادت کردن اگه کاری میکنن زود مزدشو بگیرن. بچه برای پدر و مادر کاری میکنه و منتظره همون دقیقه یه چیزی بهش بدن. بزرگها هم خیلی صبر کنن تا سر برجه! اما خدا دنبال آدمهای صبوره؛ کسایی که کار خوب کنن و صبر کنن تا دیر یا زود نتیجهاش رو بگیرن. خدا گفته هیچ کار شما رو ضایع نمیکنم:
لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ
کار هیچ یک از شما را ضایع نمیکنم
(بخشی از آیه 195 آل عمران)
(صفحه 42)
بعضی مردها فکر میکنن هنوز تو غار زندگی میکنن! تا میرسن خونه یه غرشی میکنن که کل غار، ببخشید، کل خونه میلرزه! بعد هم لم میدن رو مبل و پشت سر هم به خانم خونه دستور میدن. تو طول روز تلفن میزنن خونه و شروع میکنن به دستور دادن. فکر میکنن کلفت گرفتن و باید با زبون زور با زنشون حرف بزنن. تصورشو بکن، خدا چهارده قرن پیش به مردا گفته آقا آرومتر! با خانم خونه درست رفتار کن!
وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ
با آنها به خوبی رفتار کنید
(بخشی از آیه 19 نساء)
(صفحه 43)
معمولاً کسی دوست نداره بقیه بهش دستور بدن. ولی ظاهرا کار این دنیا بدون دستور پیش نمیره! از صبح تا شب همش یا دستور میدیم یا دستور میشنویم. همسر و بچه و رئیس و … همه دستور میدن! خیلی وقتها این دستورها بیحساب کتابه و به قول معروف حرف زوره! ولی دستور خدا از دستورای این دنیا نیست. شاید بشه دستورای این دنیارو اجرا نکرد، اما دستور خدا باید اجرا بشه و نمیشه ازش فرار کرد.
کِتابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ
دستور خدا بر شما است
(بخشی از آیه 24 نساء)
(صفحه 44)
بعضی لباسها خوب به تن بعضیها نمیشینه! یعنی هر کاری میکنن باز معلومه که این لباس مناسبشون نیست. مثلاً یه عده کت و شلوار بهشون نمیاد و باید همیشه لباس اسپرت بپوشن. اما تو این دنیا همه میرن تو لباس دیگرون! ظاهر طرفو که میبینی فکر میکنی یه عمر عابد بوده. ولی کمکم میفهمی این فقط ظاهر کاره و باطنش کاملاً فرق داره. ما کمکم طرف مقابلو میشناسیم، اما خدا از همون اول میدونه! خدا میگه من بیش از خودتون و دیگران از عمق ایمانتون خبر دارم:
وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِکُمْ
خدا به ایمان شما آگاهتر است
(بخشی از آیه 25 نساء)
(صفحه 45)
این آدمهای عجول هم خودشونو میندازن تو دردسر هم به بقیه استرس میدن. وقتی دارن کار میکنن آدم فکر میکنه داره یه فیلم دور تند میبینه! آدمهای عجول معمولاً کلی به خودشون و بقیه ضرر میزنن. سریع تصمیم میگیرن و سریع هم انجام میدن و سریع هم پشیمون میشن! معمولاً آدمهایی که سر صبر کاراشون رو انجام میدن برنده میشن. قرآن هم میگه اگر صبر کنید و پخته عمل کنید براتون بهتره:
وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ
و اگر صبر کنید برای شما بهتر است
(بخشی از آیه 25 نساء)
(صفحه 46)
پرورش اندام هم بد نیست! بازوها میشه اندازه تنه درخت! فیگور که میگیری همه چشماشون چهار تا میشه! اما فقط یک مشکلی داره. چند روز که تمرین زیاد و غذاهای پرانرژی و داروهای گرون قیمتو میذاری کنار، نصف اون عضلههای برجسته آب میشن و ناپدید میشن! اگه الان هم آب نشن، چند سال دیگه که آدم پیر میشه آب میشن. آدم چه پرورش اندام کار کنه چه نکنه باید متوجه باشد که کلاً ضعیف خلق شده و با هارت و پورت و گردن کلفتی و تکبر به جایی نمیرسه:
خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعیفاً
انسان ضعیف خلق شده است
(بخشی از آیه 28 نساء)
(صفحه 47)
«یک کلاغ چهل کلاغ» دیگه لازم نیست! قبلاً یکی یه حرفی میزد و این حرف بین مردم میگشت و کمکم عوض میشد. اما الان نفر اول حرفو میگیره و چنان عوضش میکنه که دیگه نفر سوم لازم نیست! طرف هر جور که به نفعشه حرف بقیه رو عوض میکنه. اگه میخواهیم این آیه قرآن درباره ما نباشه، باید حرف دیگرونو همون طور که هست برای بقیه تعریف کنیم:
یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ
معنی و تلفظ کلمات را از جای خود منحرف میکنند
(بخشی از آیه 46 نساء)
(صفحه 48)
خدا همه جور آدمی رو آفریده. بعضیها هنوز پول درنیاورده خرج میکنن. بعضیها هم پول درمیارنو جمع میکنن! البته پسانداز خیلی خوبه، اما این دسته دوم برای بعدا جمع نمیکنن، برای همیشه جمع میکنن! یعنی جمع میکنن و خرج نمیکنن. این آدمهای خسیس خیرشون به هیچکس نمیرسه، حتی به خونواده خودشون! برای همین ورثه منتظرن تااینا بمیرن و یه دلی از عزا دربیارن. تا وقتی زندهاند دریغ از یه هسته خرما! اگه بتونن اونم جمع میکنن.
لا یُؤْتُونَ النّاسَ نَقیرا
ذرهای به مردم نمیدهند
(بخشی از آیه 53 نساء)
(صفحه 49)
«امانات خود را بسپارید» . قرآن هم میگه امانات مردمو بهشون برگردونید. متأسفانه بعضیها امانت میگیرن ولی موقعی که میخوان اونو برگردونن، یا اصلاً منکر میشن که چیزی دستشون هست، یا اگر هم پس میدن، یه چیزی داغون و معیوب بر میگردونن. امانتداری کار خیلی سختیه، آدم باید خیلی بیشتر از مال و اموال خودش مواظب جنس امانتی باشه و اونو مثل روز اول تحویل صاحبش بده. مخصوصا امانتهایی مثل پست و مقام و خدمت به خلقاللّه.
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها
خدا به شما دستور میدهد امانتها را به صاحبانش برگردانید
(بخشی از آیه 58 نساء)
(صفحه 50)
یکی از سختترین کارها قضاوته. قاضی قبل از حکم دادن باید همه چیزو در نظر بگیره و بدون در نظر گرفتن منافع شخصی خودش یا یکی از طرفین حکم صادر کنه. قضاوت فقط تو دادگستری نیست! ما هر روز بدون این که متوجه باشیم داریم حکم صادر میکنیم. تو سر کار، تو خونه بین اعضای خونواده، بین دوست و آشنا. خدا تو قرآن میگه وقتی لازم شد قضاوت کنید به عدالت حکم کنید.
تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ
عادلانه قضاوت کنید
(بخشی از آیه 58 نساء)
(صفحه 51)
یه جاهایی آدم تو رو در واسی میمونه. یه عده دارن کار خلاف میکنن و آدم نمیدونه با این عده بمونه، یا بره جای دیگه. مثلاً دارن غیبت یه بنده خدایی رو میکنن، یا دارن چیزهای حروم میخورن. تکلیف ما چیه؟ باید اون جا بمونیم یا نمونیم؟ قرآن جواب داده. میگه نه تنها باید ازشون دور بشی، بلکه باید نصیحتشون هم بکنی تا از این کارا نکنن.
فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ
از آنها کنارهگیری کن و آنها را نصیحت کن
(بخشی از آیه 63 نساء)
(صفحه 52)
دوست خوب چهقدر کم شده! روز به روز هم کمتر میشه. رفاقتها خیلی کوتاه شده و آدمها خیلی زود همدیگه رو فراموش میکنن. یکی از دلایلش اینترنته. تو اینترنت خیلی زود با هم دوست میشن و خیلی زود هم جدا میشن. دوست خوب پیدا کردن خیلی سخته. واقعا اگه کسی دوستای خوب پیدا کرد باید محکم نگهشون داره چون خدا هم گفته:
وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً
آنها دوستان خوبی هستند
(بخشی از آیه 69 نساء)
(صفحه 53)
رو بعضی چیزها نمیشه قیمت گذاشت، میگن قیمت نداره! بعضی کارا هم این قدر ارزشمنده که نمیشه روش قیمت گذاشت. شاید ظاهر کار زیاد بزرگ نباشه ولی ارزشش بینهایته. مثلاً ماشینت تو جاده خراب شده و یکی میاد یه نگاه میندازه و میگه از سر باطریه! سر باطری رو سفت میکنه ماشین روشن میشه! این کار ظاهرا کوچیکه ولی خیلی ارزش داره. یا مثلاً میخواهی کتاب بخری ولی وقت نداری، یکی از دوستات میگه من برات میخرم.این کار خیلی خیلی برات ارزشمنده. خدا گفته اجر این کارا با خودشه:
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ
پاداش او بر عهده خداست
(بخشی از آیه 100 نساء)
(صفحه 54)
از خیلی از ماها اگه بپرسن از خدا بیشتر میترسی یا از پدر و مادرت؟ همسرت؟ همکارت؟ همکلاسیت؟ جواب میدم معلومه از خدا! اما راستش بیشتر آدمها از خدا اصلاً نمیترسن. اگه میترسیدن که اینقدر راحت جلوی خدا گناه نمیکردن. جلوی بقیه پنهانکاری میکنن و کارای خلافشونو قایم میکنن. اما تا تنها میشن راحت گناه میکنن. فکر نمیکنن خدا همه جا هست، نه فقط بعضی جاها!
یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ
از مردم مخفی میکنند اما از خدا نه
(بخشی از آیه 108 نساء)
(صفحه 55)
میگن میخواهی خدا باهات حرف بزنه قرآن بخون و اگه میخواهی با خدا حرف بزنی نماز بخون. خدا این قدر مهربونه که روزی پنج بار وقت تعیین کرده بریم باهاش حرف بزنیم، تازه اگه بخواهیم بیشتر هم میتونیم بریم پیشش. اما بعضیها همون پنجبار هم اینقدر بیحال میرن پیش خدا که حال اطرافیان رو هم میگیرن. طرف با قیافه در هم و لباس نامرتب شروع میکنه به نماز، وسط نماز هم هی با خودش یا لباسش ور میره تا زودتر ملاقات با خدا تموم بشه. خدا در مورد این آدمهای تنبل گفته:
وَ إِذا قامُوا إِلَی الصَّلاةِ قامُوا کُسالی
وقتی که برای نماز بلند میشوند با تنبلی بلند میشوند
(بخشی از آیه 142 نساء)
(صفحه 56)
حتما شما هم دیدید، یه سری از آدمها وقتی میخوان به فقیر پول بدن یه جوری کیف پولشونو در میارن که همه ببینن! یا اگه میخوان کار خوبی انجام بدن طوری انجام میدن که همه متوجه بشن، یا اگه میخوان وضو بگیرن و نماز بخونن طوری عمل میکنن که همه آدمهای دو رو بر بفهمن این آقا یا این خانم اهل نمازه! این کارا یعنی ریا! به همین سادگی!
یُرآؤُنَ النّاسَ
جلوی مردم ریا میکنند
(بخشی از آیه 142 نساء)
(صفحه 57)
آدم وقتی ده سالشه فکر میکنه عقل کل شده! بعد که بیست سالش میشه فکر میکنه دیگه عقلش کامل شده، چند سال بعد که سی سالش شد میگه دیگه این بار عقلم کامل کامل شده! ولی راستش هر چی سنش بیشتر میشه میبینه هنوز خیلی مونده تا پخته و باتجربه بشه. برای همینه که آدم خیلی وقتها از کارایی که میکنه پشیمون میشه، به خصوص اگه سنش کم باشه و تا پخته شدن خیلی فاصله داشته باشه.
فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمینَ
پس جزو پشیمانها شد
(بخشی از آیه 31 مائده)
(صفحه 58)
تا صحبت از فروع دین میشه همه یاد نماز و روزه و خمس و زکات و … میفتن. تقریبا کسی امر به معروف و نهی از منکرو جدی نمیگیره. درسته که امر به معروف و نهی از منکر شرایط خاصی داره ولی این دلیل نمیشه که آدم کلاً فراموششون کنه. باید تا جایی که ممکنه آدم دوست و آشنارو به کارای خوب راهنمایی کنه و از کارای بد دور کنه. متأسفانه خیلیها نه تنها این کار و نمیکنن بلکه خودشون هم قاطی بقیه میشن و شروع میکنن به کار خلاف!
کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ
از کار زشت یکدیگر را منع نمیکردند و آن را انجام میدادند
(بخشی از آیه 79 مائده)
(صفحه 59)
شهادت دادن از اون کارای سخته. مثلاً یه مشکلی پیش اومده یا یه اتفاقی افتاده و چند نفر شاهد باید بیان بگن که در جریان موضوع هستن. اما نمیشه همینطوری به خاطر دوست و آشنا رفت و شهادت داد. خدای نکرده شهادت دروغ نباید داد. یه عده هم هستن که به خاطر دردسرش از شهادت دادن فرار میکنن. میگن آدم گرفتار میشه و هی باید بره این اداره و اون اداره! ولی اگر پای حق در میون باشه باید شهادت داد، حتی اگه خیلی هم دردسر داشته باشه.
فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ
پس ما را جزو شاهدها بنویس
(بخشی از آیه 83 مائده)
(صفحه 60)
رحمت و لطف خدا برای همه ثابت شده ولی نمیدونم چرا بعضیها دوست دارن یه تصویر خشن و سختگیر از خدا نشون بدن. هر گوشه دنیا رو که نگاه کنی نعمتهای خدا رو میبینی، از آب و غذا و آفتاب گرفته تا دین و قرآن و پیامبری که فرستاده تا مارو هدایت کنن. از طرفی خدا همش دنبال اینه که گناهای بندههاشو ببخشه و اونا رو عذاب نکنه. حتی تو قرآن هم بیشتر از رحمتش گفته تا عذابش. و گفته به خودش واجب کرده که رحم کنه و ببخشه.
کَتَبَ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ
رحمت را بر خود واجب کرده است
(بخشی از آیه 12 انعام)
(صفحه 61)
وقتی حق با آدم باشه ولی کسی حرفتو قبول نکنه خیلی به آدم فشار میاد. هر کاری هم میکنی و هر چی دلیل میاری باز هم طرف مقابل قبول نمیکنه که تو درست میگی. اینجور موقعها اگر طرف لج کنه شما هر کاری بکنی قبول نمیکنه که حق با شماست. اما اگر اهل منطق و دلیل باشه بهترین کار اینه که با دلیل محکم بری جلو و بعد از قول قرآن بهش بگی:
اَلَیْسَ هذا بِالْحَقِّ
این حق نیست؟
(بخشی از آیه 30 انعام)
(صفحه 62)
چند سال پیش اگه کسی میخواست تو یه زمینهای تحقیق کنه باید کلی وقت میذاشت تا منابع لازم مثل کتاب و فیلم و … جمع کنه. اما الان با یه فلش مموری میشه هزار تا کتابو یه جا جمع کرد. اما با وجود این وسایل، مردم سطحیتر شدن. اگه بهشون بگی بیا کمی مطالعه کن، ممکنه خیلی ناراحت بگن برو خدا پدرتو بیامرزه! اما خدا به ما دستور داده جاهل نباشیم، حالا یا از راه مطالعه یا راههای دیگه.
فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلینَ
پس از جاهلان نباش
(بخشی از آیه 35 انعام)
(صفحه 63)
بهشت رفتن داره سخت و سختتر میشه! این همه زرق و برق مگه میذاره کسی به اون دنیا فکر کنه! تو خونه و محل کار و بین راه همش چیزهای خوش آب و رنگ هست که حواس آدمو پرت میکنه. بعد آدم فکر میکنه زندگی همین چیزهاست. خوردن و خوابیدن و خوش گذروندن و بعد هم مردن! اگه واقعا آخرش مردن باشه که دیگه خوشگذرونی نداره! بیشتر آدمها قسمت خوشگذرونیش رو باور کردن اما مردن و رفتن به دنیای دیگه یادشون رفته!
وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا
زندگی دنیا آنها را فریب داد
(بخشی از آیه 70 انعام)
(صفحه 64)
ماشینو بذارم تعمیرگاه، بچه رو ببرم مهد کودک، لباسها رو از خشکشویی بگیرم، بعد از ظهر برم دکتر، بعد برم باشگاه، شب یه کم زبان کار کنم، وقت شد آفلاینامو چک کنم، اگه شد یه نیم ساعت هم چت کنم!
شاید شما هم یک لیست کارهای روزانه شبیه این داشته باشید. ولی راستی جای نماز کجاست؟ جا داره، یا نداره؟ اگه داره نزدیک غروب، یا دوازده شب هول هولکی نماز خوندنه؟ قرآن میگه مراقب نمازت باش. یعنی نماز بخون و بیارش بالای لیست!
وَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ
آنها مواظب نمازشان هستند
(بخشی از آیه 92 انعام)
(صفحه 65)
بعضیها موقع مردن خیلی سخت میمیرن. اونایی که این دنیا رو خیلی دوست دارن، موقع مردن دل نمیکنن. خب خیلی سخته از همه چیزهایی که یه عمر جمع کردن دل بکنن. اونایی هم که نمیدونن اون طرف چه خبره میترسن، خب جای ناشناس ترس هم داره. یه عده هم سخت میمیرن چون در این دنیا فقط حق ناحق کردن و مردمو اذیت کردن. حالا موقع مردن همه ظلم و ستمی که کردن میاد جلوی چشمشون. قرآن میگه کاش اونارو موقع جون دادن ببینی:
وَ لَوْ تَری إِذِ الظَّالِمُونَ فی غَمَراتِ الْمَوْتِ
کاش ظالمها را موقع جان کندن ببینی
(بخشی از آیه 93 انعام)
(صفحه 66)
شما تصمیم بگیر خوب باش، مطمئن باش راه برات باز میشه. اما یادت باشه تا میای خوب بشی شیطون دست به کار میشه و بهت حمله میکنه. یهو میبینی از چپ و راست از بالا و پایین شرایط برات طوری جور میشه که بد بشی. شیطان دوست نداره آدمها خوب بشن، واسه همین تا تصمیم میگیرن خوب بشن هزار تا راه گناه میذاره جلوشون. همون روز اول که خدا شیطونو طرد کرد شیطون گفت برای گمراه کردن آدمها:
لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ
از جلو و عقب و راست و چپ سراغ آنها میروم
(بخشی از آیه 17 اعراف)
(صفحه 67)
میگن استادی بوده وقتی میخواسته نماز بخونه حسابی تیپ میزده! و حتی تو خونه هم که نماز میخونده با لباس کامل نماز میخونده. اما بعضیها بدترین لباسها و شلختهترین قیافهها رو موقع نماز دارن، لباسهای کثیف، موهای ژولیده، جورابهای سوراخ، پاهای بدبو!
وقتی یه همسایه میاد دم در حتما باید یه دستی به سر و رومون بکشیم و لباس مرتب بپوشیم بعد درو باز کنیم، اما به خدا که میرسه خیلی خودمونی میشیم! خدا گفته ای مردم! وقتی برای نماز حرکت میکنید مرتب باشید:
یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ
زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید
(بخشی از آیه 31 اعراف)
(صفحه 68)
سفره رنگین یعنی سفرهای که توش این قدر خوراکی باشه که سرت گیج بره! تو بعضی مهمونیها شاید بیست جور غذا و دسر باشه. مردم هم میگن حالا که مجانیه تا جا داریم بخوریم! خدا به مردم گفته بخورید، اما به اندازه. هیچکس نباید اسراف کنه، این غذاها و نوشیدنیها نعمت خداست و خدا دستور داده ریخت و پاش نکنیم. اگه این آیه قرآن رو درست متوجه بشیم دیگه اسراف نمیکنیم، حالا چه مهمون باشیم چه صاحب خونه!
کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا
بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید
(بخشی از آیه 31 اعراف)
(صفحه 69)
خدا نکنه یکی یه دستگاهی، وسیلهای، چیزی بسازه، همه جمع میشن و به به و چهچه میگن! مثلاً روبات میسازن، تاتی تاتی راه میره، هی گیر میکنه، هی سیماش اتصالی میکنه و آخر سر هم دود میکنه و میفته رو زمین!
خدا این همه موجود ریز و درشترو خلق کرده، از سلول و کوچکتر از اون، تا پشه و مورچه، تا زمین و خورشید، ولی کسی آفرین نمیگه! کاش این آیه رو هر روز بخونیم و به خدا آفرین بگیم:
فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ
بزرگ است خدایی که بهترین خلق کنندگان است.
(بخشی از آیه 14 مؤمنون)
(صفحه 70)
«گندم از گندم بروید جو ز جو»، انتظار دیگهای هم نمیره. یعنی آدم هر کاری که بکنه نتیجهاش رو هم میبینه. نمیشه که آدم گندم بکاره ولی جو درو کنه! این شده حکایت مردم این دوره و زمونه. بعضیها همه جور کار خلاف میکنن، کلاهبرداری، حق ناحق کردن، اذیت و آزار دادن، بعد هم انتظار دارن بچههاشون مثل دسته گل از آب در بیان! معلومه یه همچین آدمی به احتمال زیاد بچهاش از خودش بدتر میشه. گرچه استثناء هم هست.
وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً
زمین پاک گیاهش را به دستور خداوندش میرویاند و زمین ناپاک جز گیاهانی
کم و بیفایده نمیرویاند
(بخشی از آیه 58 اعراف)
(صفحه 71)
فروشندهها معمولاً سعی میکنن موقع کشیدن جنس با ترازو کمی سنگینتر بکشن تا خیالشون راحت بشه به مشتری کم نداده باشن. اما کمفروشی فقط با ترازو نیست. هر چی حق مردم باشه و بهشون داده نشه یعنی کمفروشی. حالا میخواد جنس باشه، یا تعمیر ماشین و وسایل خونه باشه، یا تدریس و آموزش باشه، یا پاسخگویی به مراجعین در ادارات تو همه اینا باید به بهترین شکل کارو انجام داد چون خدا گفته:
فَاَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمیزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النّاسَ اَشْیآءَهُمْ
پیمانه و وزن را کامل بدهید و اموال مردم را کم ندهید
(بخشی از آیه 85 اعراف)
(صفحه 72)
چشمبندی این نیست که حتما یه شعبده باز بیاد و همه چیزو وارونه نشون بده. الان همه جور چشمبندی میشه. مثلاً طرف میخواد یه معاملهای انجام بده، چون میدونه مردم از ریزه کاریهای معامله اطلاع ندارن، خیلی راحت سرشون کلاه میذاره. یا مثلاً تو ازدواج یه شخصیت کاملاً متفاوت از خودش نشون میده تا بتونه به خواستهاش برسه. یه مدت که میگذره طرف مقابل میبینه عجب کلاهی رفته سرش، چشمبندی واقعی یعنی این!
سَحَرُوآا اَعْیُنَ النّاسِ
مردم را چشمبندی کردند
(بخشی از آیه 116 اعراف)
(صفحه 73)
دنیای مدرن عیب و ایراد کم نداره! یکیش گرفتاریهاشه که برنامه آدمو به هم میزنه. خیلی وقتها آدم مجبور میشه کارشو یا حتی خونه و زندگیشو بسپره دست دوست یا آشنا. معلومه که دوست داره وقتی بر میگرده همه چیزو مثل روز اول تحویل بگیره. اما متأسفانه بعضیها جانشین خوبی نیستن. مسؤولیت قبول میکنن اما احساس مسؤولیت نمیکنن. برای همین همه کارارو خراب میکنن و تحویل صاحب اصلیش میدن!
بِئْسَما خَلَفْتُمُونی مِنْ بَعْدی
بعد از رفتن من بد جانشینی برای من بودید
(بخشی از آیه 150 اعراف)
(صفحه 74)
تو بعضی سیرکها لباس تن حیوونا میکنن و باهاشون نمایش درمیارن. اما آدمهایی هستن از بس کار خلاف و گناه کردن که روی حیوونای بیچاره رو سفید کردن. این حیوونای آدمنما با ظاهر و لباسهای آنچنانی همه جا میچرخن.
درون آدم بیانتهاست، میتونه این قدر بره بالا که فرشتهها به گرد پاش هم نرسن، میتونه این قدر بره پایین که حیوونای وحشی هم جلوش کم بیارن. خدا تو نیم خط این آدمها را معرفی میکنه:
أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ
آنها مثل چهارپایان هستند بلکه از آنها گمراهترند
(بخشی از آیه 179 اعراف)
(صفحه 75)
خیلیها با شنیدن صدای قرآن مسلمون شدن، حتی بدون این که معنی قرآن رو متوجه بشن و بدون این که عربی بلد باشن. واقعا دلیلش چی میتونه باشه؟ اونا آهنگ گوش نواز قرآنو شنیدن و با نورش دلشون روشن شده. حالا چطور شده ما موقع شنیدن صدای قرآن هر کاری میکنیم جز گوش دادن؟ حیف نیست این نور و آهنگو از دست بدیم؟ تا ساکت نباشیم نور قرآن و آهنگ گوشنوازش سراغمون نمیاد.
وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
وقتی قرآن خوانده میشود به آن گوش کنید و ساکت باشید تا مورد رحمت قرار گیرید
(بخشی از آیه 204 اعراف)
(صفحه 76)
کاش آدم طوری زندگی کنه که موقع رفتن از این دنیا از کاراش پشیمون نباشه. گناه کمکم جمع میشه و آدم اصلاً متوجه نمیشه. بعد از انشاءاللّه 120 سال یهو میبینه چقدر گناه جمع کرده! هیچ راهی نیست مگر آدم هر لحظه مواظب باشه گناه نکنه. هیچی بهتر از این نیست که حضور خدا رو همهجا حس کنه. باید از خدا خجالت بکشه و گناه نکنه، اگر هم خجالت نمیکشه باید ازش بترسه، چون خدای مهربون به جاش خیلی هم سختگیره. موقع گناه باید گفت:
إِنِّی أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدیدُ الْعِقابِ
من از خدا میترسم. مجازات خدا شدید است
(بخشی از آیه 48 انفال)
(صفحه 77)
ما همین طور داریم خوب و بد اعمالمونو میفرستیم تو پروندهمون. کارای خوب تو یه قسمت، کارای بد هم تو یه قسمت. بعد چون هفتاد هشتاد سال برای ما خیلی زیاده، یادمون میره چند سال پیش یا چند ماه پیش یا حتی همین چند روز پیش چه کارایی کردیم. البته کارای خوبمون همیشه یادمون هست و هی دوست داریم به ر خ فرشتههای مسؤول پرونده بکشیم! ولی کارای بد زود یادمون میره. اون دنیا موقع مجازات بهمون میگن:
ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ
این به علت کارهایی است که از قبل فرستادهاید
(بخشی از آیه 51 انفال)
(صفحه 78)
وای از اون روزایی که دل آدم میگیره. دنیا با همه بزرگیش برات قفس میشه. تو شهر بزرگ باشی یا تو شهر کوچیک، تو کوه باشی یا تو بیابون، فرقی نداره، دنیا برات زندون شده. مثل این که اصلاً روحت تو دنیا جا نمیشه، میخواد پر بکشه بره همون جایی که ازش اومده. از دست این دنیای خاکی و آدمهاش و دوز و کلکهاشون خسته شده. خدا هم میدونسته بعضی وقتها دل بندههاش میگیره، واسه همین تو قرآن گفته:
وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ
و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد
(بخشی از آیه 25 توبه)
(صفحه 79)
حرف زدن یکی از راحتترین کارهاست. دهن باز میشه و چند تا کلمه ازش خارج میشه! به این میگن حرف زدن. اما حرف حسابی زدن کار خیلی سختیه! چون باید فکر کرد بعد حرف زد. خیلیها همون قسمت اول رو گرفتن و با بقیهاش کار ندارن. یعنی اصلاً فکر نمیکنن و حرف میزنن. واسه همین حرفاشون همه بی سر و ته و بیارزشه. بعضیها هم فکر میکنن و باز حرفای باطل میزنن، چون ذهنشون باطله.
ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ
این حرفی است (غلط) که (بدون بررسی و تفکر) بر زبان آنها جاری میشود
(بخشی از آیه 30 توبه)
(صفحه 80)
خیلی وقتها حق آدمو ناحق میکنن، اذیت میکنن، الکی تهمت میزنن، برات پاپوش درست میکنن، مدرک سازی میکنن و تو هر کاری میکنی نمیتونی از حقت دفاع کنی، نمیتونی ثابت کنی حقت ضایع شده. این وقتها یه آیه میاد سراغت، ازت حمایت میکنه و اگه از ته دل بخونیش، نجاتت میده، دیر یا زود داره ولی سوخت و سوز نداره.
لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا
ناراحت نباش، خدا با ماست
(بخشی از آیه 40 توبه)
(صفحه 81)
تهدید میکنه، میگه بیچارهات میکنم، میزنم داغونت میکنم، نابودت میکنم! تو هم میبینی طرف قدرت داره، بیا و برو داره و ممکنه واقعا بلایی سرت بیاره. ولی یه آیه قرآن هست که میگه تا خدا نخواد هیچکس نمیتونه کاری کنه و تا خدا نخواد هیچ خوب و بدی برات اتفاق نمیفته. این آیه رو که میخونی دیگه خیالت راحت میشه، چون میگی من وظایف خودمو انجام میدم، بقیهاش رو میسپارم به خدا، همون که سرور ماست.
قُلْ لَنْ یُصیبَنا إِلاَّ ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا
هیچ چیز برای ما اتفاق نمیافتد، مگر آن چه خداوند برای ما نوشته و مقرر داشته است
(بخشی از آیه 51 توبه)
(صفحه 82)
کمک به بقیه برای خیلیها لذت بخشه. اما یه عده هستن که اصلاً دوست ندارن دست کسی رو بگیرن و کمی از پول یا اموالشونو به آدمای فقیر بدن. اگر هم یه روزی به هر دلیلی مجبور بشن به کسی کمک کنن، فکر میکنن ضرر کردن و سرمایهشونو از دست دادن. این بنده خداها نمیدونن ثروتی که دارن همش از یه سرمایه اولیه به دست اومده که همون سلامتی، عقل، پشت کار و آمادگی معنویشون بوده. اگه ازشون بپرسی، میگن خودم اینارو جمع کردم!
یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ مَغْرَما
چیزی را که انفاق میکنند غرامت حساب میکنند.
(بخشی از آیه 98 توبه)
(صفحه 83)
خدا بندههاشو میشناسه و گرنه باید خیلی زود از دستشون ناراحت میشد. بعضی از بندهها تو خوشیها اصلاً یاد خدا نیستن ولی وقتی گرفتار میشن زود میان سراغ خدا و گله میکنن، که چرا اینطوری شد، چرا اونی که من میخواستم نشد؟ ما بندهها اگه گله و شکایتی هم کردیم آخرش باید اینو بگیم:
وَ اخِرُ دَعْویهُمْ اَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
دعای آخرشان این است که ستایش مخصوص خداست
(بخشی از آیه 10 یونس)
(صفحه 84)
تا چشم به هم میذاری هفتهها و ماهها و سالها تند و تند میان و میرن. آدم باورش نمیشه این قدر زود نوجوون میشه بعد جوون میشه بعد میانسال میشه بعد پیر میشه بعد پیر پیر میشه بعد هم راهی سفر آخرت میشه! تازه اگه خیلی خوش شانس باشه این طوریه وگرنه هر لحظه ممکنه سفر زود هنگام شروع بشه!! تو اون دنیا ازش میپرسن چه قدر تو دنیا موندی میگه چند ساعت بیشتر نشد.
وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنَ النَّهارِ
روزی که آنها در قیامت جمع شوند، مثل این است که فقط ساعتی از روز (در دنیا) ماندهاند
(بخشی از آیه 45 یونس)
(صفحه 85)
آدم ممکنه از دست دیگرون ناراحت بشه، از کاراشون، رفتارشون، از حرفاشون. ولی معمولاً زبون و حرفاش از همه بیشتر بقیه رو ناراحت میکنه. از اون مهمتر اینه که این حرفو کسی بزنه که اصلاً ازش انتظار نداشته باشیم. اگه یکی از نزدیکات حرف ناروا بزنه نه فقط ناراحت میشی بلکه غمگین هم میشی.
اما خدا میگه از حرفهای دیگرون غمگین نشو:
وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ
حرفهای آنها تو را غمگین نکند
(بخشی از آیه 65 یونس)
(صفحه 86)
بیشتر از هزار و چهارصد ساله که قرآن نازل شده و از همون اول یک سری مخالف داشته، ولی هر روز بیشتر از قبل بین مردم جا باز میکنه و دشمناشو شکست میده. با همه این حرفا هنوز یک عده بدون این که دلیل محکم و مستند بیارن میگن قرآن حرف خدا نیست. قرآن همون موقع که نازل میشد جواب آدمهایی که ردش میکردن رو داد و گفت:
یَقُولُونَ افْتَریهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ
میگویند: پیغمبر این آیات را سرهم کرده. بگو ده سوره مثل این آیات سرهم کرده بیاورید
(بخشی از آیه 13 هود)
(صفحه 87)
صبح همیشه با خودش شادی و انرژی مثبت مییاره. همین که یک کم هوا روشن میشه موج انرژی میریزه تو شهر و تو خونه. اما یه وقتهایی تاریکی وجود آدمو میگیره. نه این تاریکی شب، بلکه تاریکی مشکلات و گرفتاریها و بدبختیها. مشکلات چنان روزگار آدمو سیاه میکنه که هر لحظه انتظار میکشه یه فرجی بشه تا هوای دلش روشن بشه. یه کم باید صبور بود، مگه همیشه نمیگیم پایان شب سیه سپید است؟
أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ
آیا صبح نزدیک نیست؟
(بخشی از آیه 81 هود)
(صفحه 88)
زلزله یکی از حوادث خیلی وحشتناکه. شکر خدا این اواخر خونهها رو ضد زلزله میسازن تا تلفات کمتر بشه. بعضیها فکر میکنن خونههای ضد زلزله قدرت خدا رو محدود میکنه! اما نمیدونن این خونهها فقط تا زلزله هفت یا حداکثر هشت ریشتری مقاومت میکنن. یعنی برای خدا سخته هشت ریشترو بکنه ده ریشتر؟ اگه قبول داشته باشیم قدرت همش دست خداست اون وقت این آیه همیشه برامون تازه است و هیچ وقت با خونههای ضد زلزله کهنه نمیشه و سعی میکنیم با انجام کارای خوب و فرار از کارای زشت بلاها رو دور کنیم:
فَلَمّا جآءَ اَمْرُنا جَعَلْنا علِیَها سافِلَها
چون فرمان ما صادر شد آن (شهر) را زیر و رو کردیم
(بخشی از آیه 82 هود)
(صفحه 89)
اگه نیمه پر لیوانو نگاه کنیم میبینیم اطرافمون آدم خوب کم نیست. بعضیها واقعا مثل ماهن! همین که پیداشون میشه یه موج قوی از احساس خوب باهاشون میاد. خیلی مهربونن، خیلی هوای دیگرونو دارن، خیلی کمک میکنن. هاله صورتشون همیشه اونارو خوشگل و قشنگ میکنه. واقعا اینا آدم نیستن، فرشتهاند.
ما هذا بَشَراً إِنْ هذا إِلاَّ مَلَکٌ کَریمٌ
این بشر نیست، این یک فرشته بزرگوار است
(بخشی از آیه 31 یوسف)
(صفحه 90)
خواب عجب نعمتیه! آدمو میبره یه دنیای دیگه. خواب به آدم میگه به جز این دنیا یه دنیای دیگه هم هست. بعضی وقتها از آینده خبر میده، بعضی وقتها بهت الهام میکنه. اما همه خوابها اینطور نیستن. بعضیهاشون بی سر و ته هستن که نباید بهشون اعتماد کرد. خوابهایی بی سر و ته بیشتر اول شب میان سراغ آدم یا وقتی با شکم پر میخوابیم! البته تشخیص خواب معنیدار از خواب بیارزش کار هر کسی نیست و متخصص داره. قرآن خیلی زیبا گفته:
أَضْغاثُ أَحْلامٍ
خوابهای پریشان و پراکنده
(بخشی از آیه 44 یوسف)
(صفحه 91)
آدم به امید زندهست. امید که باشه آدم خیلی راحت با مشکلات دست و پنجه نرم میکنه. اما امید که نباشه روحیه کار کردن هم نیست، دیگه حال و حوصله نداریم. بعضیها به اینو اون امید دارن، همش چشمشون به کمک اوناست، ولی فایده نداره، چه طور میشه به کسی که خودش امیدش به کسای دیگهست امید بست؟ فقط باید به خدا و رحمتش امید داشت، فقط اونه که همه چی از خودشه، بقیه هر چی دارن از خداست.
وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ
از رحمت خدا مأیوس نشوید
(بخشی از آیه 87 یوسف)
(صفحه 92)
بچه تا مادرشو میبینه آروم میشه، چون مادر ازش مواظبت میکنه و بهش محبت میکنه و نمیذاره کسی اذیتش کنه. اما همین بچه وقتی بزرگ میشه کمکم دچار استرس میشه، دیگه آرامش نداره. علتش اینه که دیگه مادری در کار نیست یا اگه هم هست نمیتونه مشکلاتشو حل کنه. مشکلات اون قدر بزرگ و جدی شدن که از دست پدر و مادر و بقیه آدمها کاری ساخته نیست. این جا فقط خدا میتونه به داد ما برسه. خودش میگه یادم کنید آروم میشید.
أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
بدانید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد
(بخشی از آیه 28 رعد)
(صفحه 93)
اگه کسی یه لیوان آب دستمون بده کلی ازش تشکر میکنیم. اما نوبت خدا که میرسه اصلاً تشکر کردن یادمون میره. آب و لیوان و کسی که آب دست ما میده همه از خداست. اگه بخواهیم نعمتهایی رو که خدا بهمون داده بشمریم باید تا مدتها بشمریم! خدا خودش خیلی ساده بهمون گفته اگه برای نعمتهایی که بهتون دادم شکر کنید خیلی بیشتر بهتون میدم. حتی همین لب و دهنی هم که میخواهیم باهاش شکر خدا کنیم از خداست، جالبه، نه؟
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ
اگر شکر کنید نعمت شما را بیشتر میکنم
(بخشی از آیه 7 ابراهیم)
(صفحه 94)
بعضی فیلمها این قدر ترسناکن که چشمهای آدم از حدقه میزنه بیرون و چار چشمی خیره میشه به فیلم. داستان این فیلمها اکثرا تو یه کره دیگه اتفاق میفته یا مربوط به اون دنیاست. با این که میدونیم اینا فیلم هستن ولی باز از تعجب چشمامون گرد میشه. خدا قبل از این که این فیلمها باشه خیلی عالی اون دنیا و قیامتو تصویر کرده و گفته روز قیامت چشماتون خیره میشه:
یَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصارُ
روزی که چشمها در آن خیره میماند
(بخشی از آیه 42 ابراهیم)
(صفحه 95)
چشم ساخته شده برای نگاه کردن، اما نه نگاه کردن به هر کسی و هرچیزی. یکی از چیزهایی که چشم نگاه میکنه مال و اموال مردمه. یه ماشین مدل بالا میاد رد میشه، طرف بدون این که متوجه بشه بهش خیره میشه و افسوس میخوره. یا خونههای آن چنانی رو میبینه و غصه میخوره. نمیدونه خودش خیلی چیزها داره که به چشم نمیاد، خوش قلبه، مهربونه، اهل کار خلاف نیست. خدا میگه به مال مردم خیره نشو!
لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ
به چیزهایی که به گروههایی از آنها دادیم چشم ندوز
(بخشی از آیه 88 حجر)
(صفحه 96)
معلم به شاگرد تنبل میگه: اینو که ننوشتی، اینم که نصفه حل کردی، سراغ این درسم که اصلاً نرفتی، حالا خودت بگو چی کارت کنم!؟ این جور وقتها شاگرد سرشو میندازه پایین و هر چی معلم بگه قبول میکنه. اون دنیا هم خدا یه کتاب میده دستمون و میگه اینا کارایی که باید میکردی ولی نکردی، اینا هم کارایی که نباید میکردی ولی کردی، حالا خودت بگو چه کارت کنم؟ ما هم مثل شاگرد تنبل کلاس سرمونو میندازیم پاییم. خدایا مارو تو اون دنیا سربلند کن.
اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً
و به او میگوییم کتابت را بخوان، خودت امروز برای حسابرسی کافی هستی
(14 اسراء)
(صفحه 97)
این جا تا یه بار سنگین داری دو تا کارگر خبر میکنی و میگی برات ببرن، اصلاً نمیذاری به کمرت فشار بیاد. خودت میشینی تو خونه یا تو ماشین و کارگر برات بارتو میبره. اما اون دنیا از این خبرا نیست. هر چی بار گناه داری باید خودت ببری، نه کارگری هست نه وسیلهای! اون دنیا همه دارن بار گناهای خودشونو میبرن. پس سعی کنیم سبکبار بریم اون دنیا.
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری
هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد
(بخشی از آیه 15 اسراء)
(صفحه 98)
قرآن خیلی شفاف میگه به پدر و مادر باید احترام گذاشت. اصلاً استثناء هم قائل نیست. مثلاً نمیگه اگه پدر و مادر بهت بدی کردن و اذیتت کردن تو میتونی بهشون بدی کنی. بعضی بچهها فکر میکنن پدر و مادر خلق شدن که از صبح تا شب در خدمت اونا باشن و تر و خشکشون کنن! واسه همین تا یه ذره از دست پدر و مادر عصبانی میشن شروع میکنن به بد و بیراه گفتن. خدا میگه اصلاً حق نداری از این حرفا بهشون بزنی!
فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ
به آنها اف (کوچکترین کلمه اعتراضآمیز و غیر مؤدّبانه) هم نگو
(بخشی از آیه 23 اسراء)
(صفحه 99)
همیشه شنیدیم باید کار خیر کرد و به فکر آخرت بود. واسه همین شبهای جمعه که میشه یه عده شکلات و خرما و از این جور چیزها خیرات میکنن. یه عده دیگه هم هستن که مدرسه و بیمارستان و مکانهای عمومی میسازن. ولی کار خیر فقط اینا نیست. عیادت مریض، سر زدن به عمه و خاله و عمو و دایی پیر، آشتی دادن، راهنمایی کردن آدمها و هزار تا کار دیگه. این کارا پول نمیخواد ولی خیلی سختتره!
وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً
خوبیهای ماندگار، ثوابش نزد خدای تو بهتر و امیدبخشتر است.
(بخشی از آیه 46 کهف)
(صفحه 100)
ما آدمها هر کدوم برای خودمون یه دنیایی داریم. اگه دنیاها تا حدی شبیه هم باشن با هم دوست و رفیق میشیم. بعضی وقتها هم زن و شوهر میشیم!! اما بعضی وقتها دوتا دنیا اولش شبیه هستن ولی یه مدت بعد اختلافاشون ظاهر میشه. اینجور موقعها دوستیها کمرنگ میشه، یا زن و شوهری بیثبات میشه.
باید اختلافها رو حل کرد و دوستیها رو ادامه داد، ولی اگه واقعا راهی نیست، هیچ کاریش نمیشه کرد مگر گفتن این آیه:
هذا فِراقُ بَیْنی وَ بَیْنِکَ
اکنون موقع جدایی بین من و تو است
(بخشی از آیه 78 کهف)
(صفحه 101)
بعضیها تو زندگیشون از اول که میان تا آخر که میرن همش برکته. به دنیا که میان با خودشون برکت میارن، به قول معروف قدمشون خیره. تو زندگی هم همش به بقیه کمک میکنن و خیرشون به همه میرسه. رفتن این آدمها برای بقیه خیلی سخته، ولی خودشون میرن که به منبع برکت الهی وصل بشن. چی بهتر از این آیه برای این آدمهای پربرکت:
وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا
سلام بر او روزی که متولد شد و روزی که مرد و روزی که زنده شود
(15 مریم)
(صفحه 102)
مهربونی خدا رو همه حس کردیم. ما بدی میکنیم، خدا خوبی میکنه. ما گناه میکنیم، خدا گذشت میکنه. ما کوتاهی میکنیم، خدا میبخشه. اگه خیلی آدم خوبی باشیم حداقل روزی یه گناه میکنیم. یعنی در طول عمرمون حدود بیست هزار تا گناه! با این همه خدا میگه بنده من اگه توبه کنی میبخشمت. کاش میشد جلوی این مهربون حتی اون یک گناه هم نکنیم. خود ما اگه کسی بیست هزار تا خطا کنه چه معاملهای باهاش میکنیم؟
اِنَّهُ کانَ بی حَفِیّا
او با من بسیار مهربان است
(بخشی از آیه 47 مریم)
(صفحه 103)
اگه برای کسی یه قدم برداری اون هم حداکثر یه قدم برات بر میداره. اما اگه برای خدا یه قدم برداری خیلی سریع برات صد قدم بر میداره. خدا کسایی رو که بهش رو میکنن خیلی تحویل میگیره، اونا رو انتخاب میکنه برای خودش و همه کاراشونو درست میکنه، بهشون آرامش میده، وصلشون میکنه به دنیای معنویت. در ظاهر شاید چیزی نداشته باشن اما در واقع صاحب ثروت همه دنیا هستن.
أَنَا اخْتَرْتُکَ
من ترا انتخاب کردهام
(بخشی از آیه 13 طه)
(صفحه 104)
تا حالا شده برید به مدرسه یا دانشگاه یا محل کار قبلیتون و ببینید همه قیافهها عوض شدن؟
ناخودآگاه آدم فکر میکنه یه عده متجاوز اومدن جاشو گرفتن.
دنیا هم همین طوره. چند سال دیگه همه یا بیشتر آدمهایی که الان روی زمین هستند جاشونو میدن به آدمهای دیگه. همه مردن و رفتن. همهمون باید یه روزی مزه مرگ رو بچشیم، این یه واقعیته و نمیشه کاریش کرد.
کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ
هر کس مزه مرگ را میچشد
(بخشی از آیه 35 انبیاء)
(صفحه 105)
چه طور میشه بیشتر از 6 میلیارد آدم رو کره زمین زندگی میکنن ولی میلیونها نفرشون تنها هستن؟ آدم برای تنهایی آفریده نشده، اما این دنیای صنعتی روز به روز آدمهارو تنهاتر میکنه. خیلی از آدمهای تنها دوست ندارن تنها باشن ولی دست روزگار تنهاشون کرده. بعضیها ازدواج نکردن، یا ازدواج کردن و جدا شدن، بعضیها ازدواج کردن و بچهدار نشدن، یا بچهدار شدن و بچههاشون رفتن جاهای دور. کاش همه تنهاها این آیه رو زمزمه کنن تا خدا کمکشون کنه:
رَبِّ لا تَذَرْنی فَرْداً
خدایا، مرا تنها نگذار
(بخشی از آیه 89 انبیاء)
(صفحه 106)
دو نفر هستن که نمیتونن پشه رو از خودشون دور کنن. یکی بچهای که تازه به دنیا اومده، یکی هم آدمی که خیلی خیلی پیر شده. آدم، اول ضعیفه، بعد کمکم قوی میشه بعد دوباره ضعیف میشه. بعضیها فکر میکنن همیشه این قدر قوی بودن و همیشه هم این قدر قوی میمونن، برای همینطوری حرف میزنن مثل این که قویترین مرد و زن جهان هستن!
نمیدونن یه روزی این قدر ضعیف میشن که پشه هم اونا رو شکست میده!
یُرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ
به بدترین مرحله زندگی میرسند
(بخشی از آیه 5 حج)
(صفحه 107)
بعضیها هم دنیارو دارن هم آخرتو. بعضیها دنیارو دارن ولی آخرت ندارن. بعضیها آخرتو دارن ولی دنیا ندارن. بعضیها نه دنیا دارن نه آخرت. این دسته آخر خیلی بیچاره هستن. طرف همه جور کار خلاف میکنه تا به مال و ثروت، مقام، یا لذت دنیا برسه، ولی آخرش یه اتفاقی میفته به هیچ کدوم از این چیزها نمیرسه. یعنی آخرتشو فروخته به دنیا، تو دنیا هم به چیزی نرسیده. خدا میگه:
خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ
هم دنیا و هم آخرت را از دست میدهد
(بخشی از آیه 11 حج)
(صفحه 108)
دین و دستوراتش برای بعضیها خیلی سخته. اصلاً حوصله ندارن نماز بخونن و روزه بگیرن و بقیه دستوراتو انجام بدن. اینها هنوز دینو لمس نکردن، شیرینی عبادتو نچشیدن. از طرفی یه عده دینو خیلی سخت میگیرن، مستحباتشم مثل واجب حساب میکنن. اگه دین سخت بود که خدا نمیگفت:
وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ
در دین مشکلی برای شما قرار نداده
(بخشی از آیه 78 حج)
(صفحه 109)
تا دلت بخواد اساماسهای الکی، حرفهای بی سر و ته، ایمیلهای بیمعنی و خیلی چیزهای بیارزش دیگه بین مردم رد و بدل میشه. آخرش که چی؟ یعنی عمر ما این قدر بیارزش شده که صرف این چیزها بشه؟ کاش هر وقت از این چیزها برامون میفرستن یا از این حرفا میزنن این آیه قرآنو بخونیم، شاید خدا بخواد و از این روزمرهگی دربیاییم.
وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
از کار بیهوده روگردان هستند
(3 مؤمنون)
(صفحه 110)
یکی از روشهای ارتباطی که اصلاً از دور خار ج نمیشه شایعه است! یکی یه چیزی میگه، بقیه هم یه چیزی میذارن روش و پخش میکنن. حالا اصلاً کاری ندارن این حرف درست بوده یا نه، فقط تند و تند برای بقیه تعریف میکنن. بعد همین باعث میشه تهمت و دروغ و افترا بین آدمها بچرخه و آبرو یه بنده خدایی بره. چطوره این بار کسی از این حرفا زد، ما به سهم خودمون جلوی شایعه رو بگیریم و بگیم:
ما یَکُونُ لَنا أَنْ نَتَکَلَّمَ بِهذا
ما حق نداریم صحبتی درباره آن بکنیم
(بخشی از آیه 16 نور)
(صفحه 111)
سن ازدواج رفته بالا. دختر و پسر سی ساله و حتی بالاتر میگن هنوز زوده برای ازدواج! دلایل مختلفی باعث شده سن ازدواج بالا بره، ولی این دلیل نمیشه کسی بره دنبال کار غیر اخلاقی و غیر شرعی. دین برای همه آدما و برای همه شرایط قانون داره، ولی اگه به هر دلیلی قسمت نشد یه نفر ازدواج کنه، باید خودشو نگه داره و خدای نکرده به گناه نیفته:
وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً
افرادی که امکان ازدواج ندارند باید عفت بخرج دهند
(بخشی از آیه 33 نور)
(صفحه 112)
خدا معمولاً نعمتهاشو غیر مستقیم به ما میده. بارون و برف میده که بی آب نمونیم، ولی ابر واسطه میشه. میوه میده ولی درخت واسطه میشه. نور میده ولی خورشید واسطه میشه. علم میده ولی معلم واسطه میشه. پول میده ولی کار واسطه میشه. کاش ما آدمها پشت همه نعمتها، خدا رو میدیدیم و بقیه رو واسطه میدونستیم. کاش هر نعمتی به ما میرسید این آیه رو میخوندیم:
هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی
این لطف خدای من است
(بخشی از آیه 40 نمل)
(صفحه 113)
کسی هست به دادم برسه؟ کسی هست به من کمک کنه؟ موقعی که کارد به استخون میرسه، موقعی که فکر میکنی خیلی تنها موندی و دیگه دنیا به آخر رسیده، یادت باشه اگه همه هم تنهات گذاشتن، هنوز یکی هست که به دادت برسه. لازم نیست از بقیه کمک بخواهی، با این آیه برو سراغ خدا و جلوش زار بزن و بگو:
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ
یا کیست که دعای درمانده را اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد
(بخشی از آیه 62 نمل)
(صفحه 114)
کم دقت کنیم متوجه میشیم این دنیا کاملاً منظمه. کوچیک و بزرگ دنیا بر اساس حکمت خدا خلق شده و هیچ چیزی بیعلت نیست. آفرینش زن و مرد هم بخشی از حکمت خداست. این که زن و مرد به هم تمایل دارند هم کار خداست. و این که صدای زنها اگه با ناز و کرشمه همراه بشه مردا رو جذب میکنه هم از خداست. حالا همین خدا به خانمها گفته با ناز حرف نزنید، چون بعضیها مریضن و دچار طمع میشن:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ
هوسانگیز حرف نزنید چون کسی که در دلش مرضی است به طمع میافتد
(بخشی از آیه 32 احزاب)
(صفحه 115)
تو جمع دوستان و خونواده اختلاف پیش میاد. هر کس حرف خودشو میزنه. این اختلافها ممکنه به جاهای باریک بکشه و باعث تصمیمهای غلط بشه. این جور موقعها لازمه یه بزرگتر، یه آدم با تجربه، یا کسی که کاری از دستش بر میاد دخالت کنه و به اختلاف خاتمه بده. بیشتر وقتها یه جمله دقیق و بجا از طرف یه آدم پخته مشکل رو حل میکنه و همه چی ختم به خیر میشه. واقعا اگه کسی بتونه کمک کنه باید بره جلو و بگه:
إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ
من شما را به یک کار سفارش میکنم
(بخشی از آیه 46 سباء)
(صفحه 116)
موقع صدقه دادن بعضیها طوری رفتار میکنن آدم فکر میکنه میخوان تو بورس سرمایهگذاری کنن و میترسن نکنه خدای نکرده ضرر کنن! طرف با دست لرزون یه مبلغ خیلی کمی درمیاره و صدقه میده، تازه باز هم چشمش دنبال پولشه! اما صدقه دادن یه سرمایهگذاری صد درصد سودآوره و اصلاً ضرر نداره. خدا میگه این سرمایهگذاری هیچ وقت از بین نمیره. حالا که خدا گفته چرا با خیال راحت سرمایهگذاری نکنیم؟
إِنَّ الَّذینَ … أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ
به یقین کسانی که … از آنچه به ایشان روزی دادهایم به طورِ مخفی و آشکار انفاق کردهاند،
به تجارتی امید بستهاند که هرگز کساد نمیشود
(بخشی از آیه 29 فاطر)
(صفحه 117)
یه جملههایی هست که آدمو مبهوت میکنه. یعنی فکر میکنی میبینی حرف حق زده و حرف حق جواب نداره. این جملهها میتونه مسیر زندگی رو عوض کنه. یا میتونه مسیر یه موضوعی رو کاملاً عوض کنه. مثلاً بین دو نفر اختلاف هست، یکی حق میگه، اون یکی ناحق. اگه حرف حق به کرسی بشینه قطعا مسیر موضوع عوض میشه. این وقتها در مورد آدمی که حرف زده باید گفت:
جاءَ بِالْحَقِّ
او حق را آورده
(بخشی از آیه 37 صافات)
(صفحه 118)
اگه میخواهید بزرگی خدا رو حس کنید یه راه خیلی راحت هست. صبر کنید شب بشه بعد یه نگاه به آسمون بندازید. این همه ستاره که معلوم نیست تا کجا ادامه دارن و معلوم نیست چهقدر از ما فاصله دارن و معلوم نیست چند تا هستن، اینا همه بزرگی خدا رو ثابت میکنه. خدا تو این آیه چه زیبا بزرگی خودشو به ما نشون داده. غیر مستقیم گفته این چراغهای تو آسمون همش کار منه:
وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ
آسمان دنیا را با چراغهایی تزیین کردیم
(بخشی از آیه 12 فصلت)
(صفحه 119)
امان از اون روزایی که از صبح تا شب برای آدم بد میاد. همه کارا گره میخوره. گرفتاری میاد چند تا چند تا! یکیشو درست میکنی، یکی دیگه خراب میشه. خونه و اداره و محل کار نداره، اصلاً مثل این که از آسمون برات گرفتاری میباره. این روز که به خاطر رفتار ما نحس و نامبارک میشن، برای همه هست، ولی با کمک خدا و انجام کارای خوب و دوری از کارای بد میشه اونارو پشت سر گذاشت.
خدا هم تو قرآن گفته عذاب در روزهای نحس بر قوم عاد (به دلیل گناهاشون) نازل شد.
فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی أَیَّامٍ نَحِساتٍ
پس ما در روزهای نحس باد تندِ سردی بر آنها فرستادیم
(بخشی از آیه 16 فصلت)
(صفحه 120)
خدا خیلی ساده به زبون ما بندهها گفته اگه منو کمک کنید من هم شمارو کمک میکنم. اول آدم باورش نمیشه خدا از بندههاش کمک خواسته باشه. خدا که بینیازه پس چرا کمک خواسته؟ کمک به خدا همون عمل کردن به دستورهاشه. این دستورها هم در نهایت برای سعادت بندهها صادر شده. یه جا گفته در راه من جنگ کنید، یه جا گفته دستورات دین رو اجرا کنید، یه جا گفته به همدیگه کمک کنید.
إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ
اگر به خدا کمک کنید خدا هم به شما کمک میکند
(بخشی از آیه 7 محمّد)
(صفحه 121)
حفظ یه چیز سختتر از به دست آوردنشه. کار خوب کردن سخته اما حفظ کردن نتیجه اون خیلی سختتره. مثلاً طرف کار خیر میکنه، به مردم گرفتار کمک میکنه، یا نصف شب پا میشه نماز شب میخونه، اما دو ساعت بعد با یه برخورد نامناسب با همکاراش یا با خونواده همه اجری که جمع کرده رو از دست میده. میگن هر کار خوبی یه نوری داره، حواسمون باشه این نور رو با کارای زشت خاموش نکنیم.
لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ
کارهای خودتان را از بین نبرید
(بخشی از آیه 33 محمّد)
(صفحه 122)
هر روز وسایل فضولی کردن بیشتر میشه. دوربین مدار بسته، آیفون تصویری، موبایل و چیزهای شبیه به این به آدمهای فضول کمک میکنه بیشتر تو کار دیگرون فضولی کنن!
فضول دوست داره از کار بقیه سر در بیاره، دوست داره جستجو کنه ببینه بقیه دارن چی کار میکنن. همش با خودش میگه فلانی چرا دیر میره خونه؟ یا چرا یه ساعت پای تلفنه؟ یا فلانی نماز میخونه یا نه؟ یکی نیست بگه چرا تو کاری که بهت مربوط نیست تجسس میکنی؟
لا تَجَسَّسُوا
(در کارهای خصوصی هم) تجسس نکنید
(بخشی از آیه 12 حجرات)
(صفحه 123)
خیلیها فکر میکنن راحتترین کار خوردن راحت الحلقومه! اما از اون راحتتر غیبت کردنه! مثل آب خوردن! تقریبا هر جا میری یه عده دارن غیبت میکنن. اگه بگی غیبت نکنید اولین جوابی که میشنوی این که غیبت نیست صحبته، یا غیبت فلانی حلاله، یا جلوی خودشم میگم! اما تا طرف سر و کلهاش پیدا میشه موضوع صحبت عوض میشه! حالا خوبه خدا تو قرآن گفته غیبت کردن مثل اینه که آدم گوشت برادر مردهاش رو بخوره.
وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً
هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسیاز شما دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟
(بخشی از آیه 12 حجرات)
(صفحه 124)
خوشی هست، اما گرفتاری و مصیبت هم هست. هیچ کس نمیتونه خوش باشه و وقتی نوبت سختیها رسید ازشون فرار کنه. همه آدمها، چه فقیر چه پولدار، سختی هم دارن. حالا میشه صبر کرد تا سختی بگذره یا با صبر یه راه حل مناسب پیدا کرد. یا میشه بیصبری کرد و گریه کرد و فریاد زد، که البته فایده نداره و چیزی عوض نمیشه. حالا اگه آدم بدونه حتی سختی و مصیبت هم از طرف خداست، حتما خیلی راحتتر صبر میکنه.
ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّه
هیچ مصیبتی به کسی نمیرسد مگر به دستور خدا
(بخشی از آیه 11 تغابن)
(صفحه 125)
میگن اون دنیا قرآن از دست بعضیها شکایت میکنه. میگه منو خریدن ولی نخوندن. منو خریدن ولی فقط از زیرم رد شدن که برن مسافرت. منو خریدن تا بذارن تو خونه جدیدشون. منو خریدن تا به عروس و داماد هدیه بدن. منو خریدن برای مراسم ختم. اما من برای هدایت بودم، برای خوندن و عمل کردن.
قرآن این قدر مظلومه که نمیگه روزی چند جزء بخون، نمیگه روزی یه جزء بخون، میگه هرچه قدر تونستی بخون. کاش بخونیم و عمل کنیم.
فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن
هر چهقدر برایتان میسر است قرآن بخوانید
(بخشی از آیه 20 مزمل)
(صفحه 126)
بعضیها سعی میکنن گناه نکنن، کارای خوب میکنن، هر کاری خدا گفته بکن میکنن، هر کاری گفته نکن نمیکنن. خدا این آدمها رو کمکم آروم میکنه، بهشون آرامش میده. این آرامش کاملاً از صورتشون مشخصه. به اطمینان رسیدن که هیچ چیز آرامش اونارو به هم نمیزنه. قرآن به این آدمها میگه برگردید به طرف خدا، شما راضی، خدا راضی.
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّة
این نفس آرام یافته، در حالی که راضی هستی و خدا هم از تو راضی است پیش خداوندت برگرد
(آیات 27 و 28 فجر)
(صفحه 127)
اگه بدونی سختی یه روزی تموم میشه تحملش زیاد سخت نیست. اما اگه ندونی کی سختی تموم میشه هر لحظه برات یه عمر میگذره. همه سختی داشتیم، کم و زیاد، ولی الان که به عقب برمیگردیم میبینیم تموم شدن و رفتن. الان هم سختی داریم ولی اینا هم تموم میشن و میرن. قرآن میگه حتما حتما با هر سختی یه آسونی هست:
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا
حتما با هر سختی آسانی است
(6 انشراح)
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».