(520) ابو الحسين علىّ بن مسعودى ، مورخ بزرگ
اويل قرن چهارم هجرى است . وى امامى مذهب و از اولاد صحابى مشهور عبداللّه بن مسعود
بوده ، لذا به مسعودى شهرت يافته است . او
اهل سير و سياحت بوده و به شرق و غرب سفر كرده ، و سرانجام در 345 يا 346 هجرى
قمرى در فسطاط مصر از دنيا رفته است . آثارى كه از مسعودى باقيمانده است عبارتنداز :
التنبيه و الاشراف ، اخبار الزّمان ، اثبات الوصيّة و از همه مشهورتر : مروج الذّهب كه
خلاصه دو كتاب اخبار الزّمان اكبر و اوسط اوست .
(550) ميان من و تو ، انيت من با من در نزاع است ، پس به لطف خودت انيت مرا از ميان برادر ديوان حلاج ، ص 90 (551) اى فرزند آدم ؛ همه چيز را براى تو خلق كردم ، و تو را براى خودم آفريدم . (علم اليقين ، فيض كاشانى (ره) ج 1 ، ص 381). (552) نگاه كنيد به : آيه 13 و 41 سوره طه ؛ و موسوعة اطراف الحديث النبوى الشريف ج 4 ص 629. (553) اقتباس است از اين حديث شريف : حب الدنيا راس كل خطيئة . (اصول كافى ، ج 2 ، ص 238 ، باب حب الدنيا و الحرص عليها ، ح صلى الله عليه و آله ). (554) اى آقاى من ؛ رحم كن بر كسى كه سرمايه اش اميد ، و سلاحش گريه است . (اقبال الاعمال ، ص 710 ـ 709 دعاى كميل (رضى الله عنه)) (555) خداوند تعالى فرمود : تا بر آنچه از دستتان مى رود ، اندوهگين نباشيد و به آنچه به ستتان مى آيد شادمان نگرديد. (حديد / 23) (556) متن خبر در وسائل ، چنين است : ان رجلا سال على بن الحسين ـ عليهما السلام ـ عن الزهد ، فقال : الا و ان الزهد فى آية من كتاب الله : لكيلا تاسوا على ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم (557) (قارون) آراسته به زيورهاى خود به ميان مردم آمد ، آنان كه خواستار زندگى دنيوى بودند گفتند : ى كاش آنچه به قارون داده شد ، ما را نيز مى بود به درستى كه او داراى حظى بزرگ است . و كسانى كه به ايشان علم داده شده بود گفتند : واى بر شما ، براى آن كسى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته مى كند. ثواب خداوند بهتر است و بدين ثواب نمى رسند مگر آنانكه اهل صبر هستند (قصص / 79 ـ 80) (558) شرح اصول الكافى صدر المتالهين شيرازى (ره) ج 1 ص 439. (559) روايت شده كه چون از رسول خدا ـ صلى الله عليه و آله ـ از معنى شرح در قول خداوند : هر س را كه خداوند بخواهد هدايت كند ، دلش را براى اسلام مى گشايد (انعام / 125) سؤال شد ، و گفته شد كه اين شرح چيست ؟ حضرت فرمودند : همانا وقتى نور ، داخل قلب شد ، سينه گشاده گشته و فسحت مى يابد گفته شد : اى رسول خدا؛ آيا براى اين گشادگى سينه ، علامت و نشانه اى هست ؟ حضرت فرمودند : بله دورى از سراى غرور (يعنى دنيا) ، و روى آوردن به سراى جاويد و آمادگى براى مرگ قبل از نزول و رسيدن مرگ . (مجمع البيان طبرسى (ره) ، ج 4 ص 561 ؛ الدرالمنثور سيوطى ج 3 ، ص 44 ، با قدرى اختلاف). (560) امام صاق عليه السلام فرمودند : كسى كه در دنيا زهد پيشه كند ، خداوند حكمت را در قلبش ابت كرده ، و زبانش را به آن گويا نموده ، و عيبهاى دنيا و درد و درمان آن را به او بنماياند ، و او را از آن سالم به دار السلام بيرون برد. (اصول كافى ، ج 2 ، ص 104 ، باب ذم الدنيا و الزهد فيها ، ح 1). (561) متن اين حديث نبوى متواتر ، چنين است : ما اخاص عبد لله ـ عز و جل ـ اربعين صباحا الا رت يناييع الحكمة من قلبه على لسانه (بحار الانوار ، ج 67 ، ص 243 ـ 242 ، ح 10). (562) حب به چيزى ، محب را كور و كر مى كند (563) حفص بن غياث گفت : از امام صادق ـ عليه السلام ـ شنيدم كه مى فرمود : تمام خير در خانه اى رار داده شده ، و كليد آن ، زهد در دنيا است . سپس فرمود : پيامبر خدا ـ صلى الله عليه و آله ـ فرمودند : انسان شيرينى ايما را نمى يابد مگر آنكه باكى نداشته كه چه كسى دنيا را خورده است . سپس امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود : حرام است بر قلبهاى شما كه شيرينى ايمان را بشناسيد مگر آنكه در دنيا زهد بورزد. (وسائل الشيعة ، ج 16 ، ص 12 ، باب 62 از ابواب جهاد النفس ، ج 5). (564) امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند : همانا در كتاب على ـ عليه السلام ـ آمده است : به درستى كه ثل دينا ، مانند مارى كه به گاه لمس كردن ، بسيار نرم است ، در حاليكه درون آن را سمى كشنده ، پر كرده است ، انسان عاقل از آن پرهيز مى كند ، ولى طفل نادان به آن تمايل پيدا مى كند. (اصول كافى ، ج 2 ، ص 104 ، باب ذم الدنيا و الزهد فيها ، ح 22). (565) تمام بيت سعدى اين است :
(566) مردم معدنهايى هستند معدنهاى طلا و نقره . (مسند احمد بن حنبل ، ج 2 ، ص 529). (567) و اما آنهايى كه در دلهاى ايشان ، ميل به باطل است ، سبب فتنه جويى و ميل به تاويل ، از تشابهات پيروى مى كنند. (آل عمران / 7). (568) در روايت از امام صادق ـ عليه السلام ـ است كه فرمودند : نحن الراسخون فى العلم ، و نحن علم تاويله يعنى : ما راسخان در علم هستيم ، و ما تاويل قرآن را مى دانيم . اصول كافى ، ج 1 ، ص 166 ، كتاب الحجة ، باب 22 ، ح 1. و نظير آن است ح 2 ـ 3 از همان باب). (569) و تاويل آن را حز خدا و استواران در علم نمى دانند. (آل عمران / 7). (570) المنجد فى اللغة ، ص 272. (571) لسان العرب ، ج 5 ، ص 273. (572) نهج البلاغة ، ص 402 ، نامه (31). (573) نهج البلاغة ، ص 402 ، نامه (31). (574) مجمع البحرين ، فخر الدين طريحى ، ج 5 ، ص 171. (575) همان مصدر ، ج 5 ، ص 154 ؛ لسان العرب ، ج 4 ، ص 171 (576) رسول خدا ـ صلى الله عليه و آله ـ فرمودند : الرفق يمن و الخرق شوم يعنى : مدارا و لايمت ميمون و مبارك است ، و عجله شوم و نا مبارك . (اصول كافى ، ج 2 ، ص 97 كتاب الايمان و الكفر ، باب الرفق ، ح 4). و نظير اين حديث است ، آنچه را كه امام كاظم ـ عليه السلام ـ در ضمن وصاياى ارزشمند شان به هشام بن الحكم فرمودند. (سفينة البحار ، شيخ عباس قمى (ره) ، ج 1. ص 532). (577) القاموس المحيط ، فيروز آبادى ، ج 3 ، ص 233 ؛ لسان العرب ، ج 4 ، ص 72. (578) صحاح اللغة ، ج 4 ، ص 1468 ؛ لسان العرب ، ج 4 ، ص 74. (579) ه /44 ـ 43. (580) و انك لعلى خلق العظيم (581) ر اصل عصبانى آمده است . (582) نگاه كنيد به : اصول كافى ج 2 ، ص 95 ، باب المدارات و ص : 96 باب الرفق ؛ وسايل الشيعة ، ج 16 ، : 159 ، باب 14 ، ابواب الامر و النهى . (583) نگاه كنيد به : مستدرك الوسائل ، محدث نورى (ره) ج 12 ، ص 186 ، باب 2 از ابواب امر و هى ، ج 1 ، ص 187 ، ج 4. (584) متن اين حديث كه از امام سجاد ـ عليه السلام ـ نقل شده ، چنين است : ((كان اخر ما اوصى به الخضر موسى بن عمران ـ عليه السلام ـ ان قال له : لا تعيرن احدا بذنب ، و آن احب الامور الى اله الله غزوجل ثلاثة : القصد فى الحدة ، و العفو فى المقدرة ، و الرفق بعباد الله ، و ما رفق احد فى الدنيا الا رفق الله عزوجل به يوم القيامة ، و راس الحكمة مخافة الله تبارك و تعالى . (كتاب الخصال ، ج 1 ، ص 111 ، ج 83). (585) نگاه كنيد به اصول كافى ، ج 2 ، ص 70 ، باب الاقتصاد فى العبادة . (586) الفتوحات المكية ، ابن عربى ، ج 1 ، ص 102 (طبع چهار جلدى) (587) امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند : خداوند رفيق است ، و رفق و مدارا را دوست دارد ، و بر رفق يزهايى را اعطا مى كند كه بر عنف اعطا نمى كند. (اصول كافى ، ج 2 ، ص 97 ، كتاب الايمان و الكفر ، باب الرفق ، ح 5). (588) امام باقر ـ عليه السلام فرمودند : خداوند رفيق است ، و رفق و مدارا را دوست دارد ، و بر رفق يزهايى را اعطا مى كند كه بر عنف اعطا نمى كند. (اصول كافى ، ج 2 ، ص 97 ، كتاب الايمان و الكفر ، باب الرفق ، ج 5) (589) نهج البلاغه ، ص 402 ، نامه (31) (590) الفتوحات المكية ، ج 2 ، ص 161 ، باب 87 ، الاسفار الاربعة ، ج 9 ، ص 346 ـ 345 ، فصل 27 ، از اب 11. (591) متن فرمايش امام صادق ـ عليه السلام ـ اين است : من كان رفيقا فى امره نال ما يريد من لناس . (اصول كافى ، ج 2 ، ص 98 ، باب الرفق ، ح 16). (592) متن حديث نبوى ، چنين است : ان فى الرفق الزيادة و البركة ، و من يحرم الرفق يحرم الخير. همان مصدر ، ص 97 ، ح 7). (593) امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند : كسى كه رفق ، قسمت او شده باشد ، ايمان بهره و قسمتش شده ست . (همان مصدر ، ص 96 ، ح 2). (594) امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند : براى هر چيزى قفلى است ، و قفل ايمان رفق و مدارات است . همان مصدر ، ص 96 ، ح 1). (595) پيامبر خدا ـ صلى الله عليه و آله ـ فرمودند : هيچ دو نفرى با هم دوست نشدند مگر آنكه در پيش دا از جهت عظمت پاداش و محبوب بودن نزد خدا ، آن كس بهره ورتر است كه با دوستش رفيقتر است . (اصول كافى ، ج 2 ، ص 98 ، باب الرفق ، ح 15). (596) روضة كافى (8) ، ص 275 ، ح 522 (597) اصول كافى ، ج 2 ، ص 35 ، كتاب الايمان و الكفر ، باب درجات الايمان ، ح 1 (598) همان مصدر ، ص 37 ، ح 2 (599) همان مصدر ، ص 37 ، ح 1 (600) متن حديث امام صادق ـ عليه السلام ـ اين است : لا تحملوا على صاحب السهم سهمين ، و لا لى صاحب السهمين ثلاثة ... (همان مصدر ، ص 35 ، ح 1). (601) همان مصدر ، ص 37 ـ 36 ، ح 2. (602) متن اين حديث ، چنين است : من قسم له الخرق ، حجب عنه الايمان . همان مصدر ، ص 242 ، باب الخرق ، ح 1). (603) متن فرمايش حضرت باقر العلوم ـ عليه السلام ـ اين است : قال رسول الله ـ صلى الله عليه و له ـ : لو كان الخرق يرى ، ما كان شى ء مما خلق الله اقبح منه (همان مصدر ، ص 242 ، ح 2). (604) النهاية ، ابن اثير ، ج 2 ، ص 281 ـ 280 ، مجمع البحرين ، ج 2 ، ص 76 ـ 75 ، تاج العروس ، زبيدى ، ج ، ص 281 ـ 280. (605) رهبانيت در اسلام نيست . (موسوعة اطراف الحديث النبوى الشريف ، ج 7 ، 249) (606) شخصى گفت : من مى خواهم رهبانيت را پيشه كنم . حضرت فرمود : اين كار را نكن ، زيرا رهبانيت گوشه گيرى امت من ، نشستن در مساجد است . (بحارالانوار ، ج 80 ، ص 381 ، ذيل حديث 49). (607) محجة البيضاء ، فيض كاشانى (ره) ، ج 4 ، كتاب العزلة ، ص 26 (608) اصطلاحات الصوفية ، مولى عبدالرزاق كاشانى ، ص 161 (609) رجوع كنيد به ص 131 ـ 129 (610) وسائل الشيعة ، ج 1 ، ص 59 و 60 ، باب 9 از ابواب مقدمات العبادات ، احاديث 3 ـ 1 (611) آگاه باش كه دين خالص ، از آن خداست . (زمر ، 3) (612) و چه كسى از خداوند ، خوش نگارتر است . (بقره ، 138) (613) چنانكه درباره حضرت سيدالساجدين على بن حسين ـ عليهما السلام ـ نقل شده كه : كان عضائه ترتعد من خشية الله يعنى : اعضاء بدن آن حضرت از خشيت و ترس خدا مى لرزيد. (بحارالانوار ، ج 46 ، تاريخ الامام السجاد ، ص 80). (614) چنانكه حالت غشوه براى حضرت اميرالمؤمنين و مولى الموحدين على بن ابى طالب ـ عليهما لسلام ـ بعد از دعاء و مناجات ، دست مى داده است . (نگاه كنيد به بحارالانوار ، ج 41 ، تاريخ الامام اميرالمؤمنين على ، ص 12). (615) چنانكه بروز اين حالت براى سبط اكبر پيامبر ، حضرت امام حسن بن على ـ عليهما السلام ـ در نگام وضو گرفتن نقل شده است . (نگاه كنيد به بحارالانوار ، ج 77 ، ص 346 ، باب سنن الوضوء و آدابه ، ح 30). و همچنين براى سائر ائمه ـ عليهم السلام ـ نقل شده است . همان مصدر ، ص 347 ، ح 32. (616) همان مصدر ، ج 46 ، تاريخ الامام على بن الحسين ـ عليهما السلام ـ ص 55 ، باب 5 ، ح 4 ، همان لد ، ص 80 ، ح 75. (617) بحارالانوار ج 79 ، ح 7 ، كتاب الطهاره ، باب علل الصلاة و نوافلها و سننها ، ص 241 ، ادامه حديث (618) آگاه باشيد كه بر دوستان خدا بيمى نيست ، و ايشان غمگين نمى شوند. (يونس / 62) (619) صحاح اللغة ، جوهرى ، ج 3 ، ص 1300 ؛ لسان العرب ، ص 327 ؛ منتهى الارب ، ج 3 ص 132. (620) چهل حديث (شرح اربعين حديث) ، ص 80 ـ 81 ح 4 ؛ (621) اشاره است به موعظه اى كه لقمان به فرزندش كرد ، و به وى گفت : ...و لا تصعر خدك للناس و تمش فى الارض مرحا... يعنى : به تكبر از مردم روى مگردان و به خود پسندى بر زمين راه مرو. (لقمان /18) (622) هر خير كه به تو رسد از جانب خداوند است ، و هر شرى كه به تو رسد از جانب خود تو است . (نساء / 79) (623) تمام بيت مولى اين است :
(624) متن فرمايش اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ اين است : يا طالب العلم آن العلم ذو فضائل كثيرة ؛ راسه التواضع ، و عينه البراءة من الحسد (اصول كافى ج 1 ، ص 38 كتاب فضل العلم ، باب 14 ، ح 2) (625) اصول كافى ، ج 1 ، ص 38 كتاب فضل العلم ، باب 14 ح 2. (626) اشاره است به حديث متواتر ثقلين كه از رسول خدا ـ صلى الله عليه و آله ـ نقل شده است ر : (اصول كافى ، ج 1 ، ص 233 ، كتاب الحجة ، باب 65 ، ح 3 ؛ همان مصدر ، ج 2 ص 305 ، كتاب الايمان و الكفر ، باب ادنى ما يكون به العبد مؤمنا او كافرا ح 1 صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 26 ، باب فضائل على ـ عليه السلام ـ ح 36 ؛ مسند احمد بن حنبل ، ج 3 ، ص 17). (627) آيا براى مؤمنان ، وقت آن نرسيده است كه دلهاى ايشان براى ياد خدا ، و سخن حقى كه ازل شده است ، خاشع شود ؟ (حديد/16) (628) من از روى اخلاص به سوى كسى روى آوردم كه آسمانها و زمين را آفريده ست .(انعام /79) (629) تنها تو را مى پرستيم ، و تنها از تو يارى مى جوييم . (حمد/5). (630) سوگند به زمان ، كه همانا انسان در خسران است (631) متن اين حديث شريف ، چنين است : ((فيما اوحى الله ـ عزوجل ـ الى داود ـ عليه السلام ـ يا داود كما ان اقرب الناس من الله المتواضعون ، كذلك ابعد الناس من الله المتكبرون . (اصول كافى ، ج 2 ، ص 101 ، باب التواضع ، ح 11). (632) متن حديث ، اين است : ((قال عيسى بن مريم ـ عليه السلام ـ : يا معشر الحواريين لى اليكم حاجة اقضوها لى . قالوا : قضيت حاجتك يا روح الله ، فقام فغسل اقدامهم . فقالوا : كنا نحن احق بهذا يا روح الله . فقال : ان احق الناس بالخدمة العالم . انما تواضعت هكذا لكيما تتواضعوا بعدى فى الناس كتواضعى لكم . ثم قال عيسى ـ عليه السلام ـ : بالتواضع تعمر الحكمة لا بالتكبر ، و كذلك فى السهل ينبت الزرع لا فى الجبل . (اصول كافى ، ج 1 ، ص 29 ، كتاب فضل العلم ، باب صفة العلماء ، ح 6). (633) متن فرمايش امام صادق ـ عليه السلام ـ چنين است : ((اطلبوا العلم و تزينوا معه بالحلم و الوقار ، و تواضعوا لمن تعلمونه العلم ، و تواضعوا لمن طلبتم منه العلم ، و لا تكونوا علماء جبارين ، فيذهب باطلكم بحقكم . (اصول كافى ، ج 1 ، ص 28 ، كتاب فضل العلم ، باب صفة العلماء ، ح 1). (634) متن اين حديث شريف ، چنين است : ان المتكبرين يجعلون فى صور الذر ، يتوطاهم الناس تى يفرغ الل هُ من الحساب (اصول كافى ، ج 2 ، ص 235 ، باب الكبر ، ح 11). (635) اين جمله مثلى است سائر و مشهور ، و امام صادق ـ عليه السلام ـ از صحابى جليل القدر ابوذر فارى ـ رضى الله عنه ـ خطبه اى را نقل فرمودند ، كه ابوذر در خلال آن فرمود : ... كما تدين تدان يا مبتغى العلم يعنى : همانگونه كه عمل كنى ، جزا و پاداش مى يابى ، اى طالب علم . (اصول كافى ، ج 2 ، ص 108 ، باب ذم الدنيا و الزهد فيها ، ح 18 ، همان كتاب ، ج 2 ، ص 112 ، ح 4). (636) متن حديث ، اين است : ان فى جهنم لواد يا للمتكبرين يقال له : سقر ، شكا الى الله ـ عز و جل ـ دة حره ، و ساله ان ياذن له ان يتنفس فتنفس فاحرق جهنم (همان مصدر ، ج 2 ، ص 235 ـ 234 ، باب الكبر ، ح 10). (637) خداوند همه گناهان را مى آمرزد. (زمر ، 53) (638) حمل كردن توشه ، زشت ترين چيز است ، آنگاه كه در محضر كريم تشرف خواهى يافت . (نفس لرحمن فى فضائل سلمان ، حاجى نورى ره ، (تحقيق جواد قيومى ، تهران ، مطبعه آفاق) ، ص 545). (639) امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند : عزت رداى خدا ، و بزرگ منشى ازار وى مى باشد ، پس هر كس ه يكى از آنها دست درازى كند ، خدا در دوزخ سرنگونش سازد. (اصول كافى ، ج 2 ، ص 234 ، باب الكبر ، ح 3). در نسخه كافى لفظ نار نيامده است . (640) امام باقر و امام صادق ـ عليهما السلام ـ فرمودند : كسى به اندازه ذره اى كبر در دلش باشد ، داخل هشت نخواهد شد. (همان مصدر ، ج 2 ، ص 234 ، ح 6). (641) امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود : كبر ، مركب آتش است . عقاب الاعمال ، شيخ صدوق (ره) ، ص 267 ، ح 7 ، وسائل الشيعة ، ج 15 ، ص 377 ، باب 58 ، از ابواب جهاد النفس ، ح 14). (642) پيامبر خدا فرمودند : بيشتر اهل جهنم ، متكبران هستند. عقاب الاعمال ، ص 265 ، ح 9 ، وسائل الشيعة ، ج 15 ، ص 377 ، همان باب ، ح 16). (643) لسان العرب ، ج 15 ، ص 191 ، مجمع البحرين ، ج 3 ، ص 153. (644) لسان العرب ، ج 6 ، ص 241 ، مجمع البحرين ، ج 4 ، ص 345 (645) الاسفار الاربعة ، ج 1 ، ص 68 ، فصل 7 ، از منهج 1 ، و همان جلد ، ص 342 ، 344. فصل 4 ، از رحله 2. (646) شرح اصول الكافى ، صدر المتالهين شيرازى (ره) ، ج 1 ، ض 447 (647) همراه با آنان كه با تو روى به خدا آورده اند ، آنچنان كه مامور شده اى ، استقامت كن . (هود ، 112) (648) متن حديث نبوى ، چنين است : شيبتنى سورة هود لمكان فاستقم كما امرت . الدر المنثور ، سيوطى ، ج 3 ، ص 321 ـ 320 ، مجمع البيان ، طبرسى (ره) ، ج 5 ، ص 304). (649) در سوره شورى ، آيه 15 آمده است : و استقم كما امرت آنچنان كه مامور شده اى ، استقامت ن . (650) ان يكن منكم عشرون صابرون يغلبوا مائتين (انفال /65). (651) اشاره است به واقعه جنگ بدر. در اين باره نگاه كنيد به : السيرة النبوية ، ابن هشام ، ج 2 ، ص 331 ؛ اريخ الرسل و الملوك ، طبرى ، ج 2 ، ص 421 ؛ مجمع البيان ، طبرسى (ره) ج 4 ، ص 857 (652) رجوع كنيد به ص 76 ـ 77. (653) مثنوى معنوى ، جلال الدين مولوى ، ص 167 ، دفتر سوم . (654) شرح فصوص الحكم ، شيخ داوود قيصرى ، ص 9 ، فص شيثى . (655) تمام بيت ـ كه مطلع غزلى مشهور از ميرزا عبدالوهاب نشاط اصفهانى (ره) ـ اين است :
(656) اى خدا و مولى و سرور من ، گيرم كه بر عذاب تو صبر كنم ، پس بر فراق تو چگونه صبر نمايم . اى داى من ، گيرم كه بر گرماى آتش تو صبر كنم ، ولى چگونه بر نظر نمودن به كرامت تو صبر نمايم ؟!! (اقبال الاعمال ، سيد بن طاووس (ره) ص 708 ، دعاى كميل (رضى الله عنه) (657) مثنوى معنوى ، ص 1 ، دفتر اول بيت اول . (658) اى خدا و مولى و سرور من ، گيرم كه بر عذاب تو صبر كنم ، پس بر فراق تو چگونه صبر نمايم . اى داى من ، گيرم كه بر گرماى آتش تو صبر كنم ، ولى چگونه بر نظر نمودن به كرامت تو صبر نمايم ؟!! (اقبال الاعمال سيد بن طاووس (ره) ص 708 ، دعاى كميل (رضى الله عنه)). (659) ميان من و تو ، انيت من منازعه مى كند. پس به لطف خودت انيت مرا از ميان بردار. ديوان حلاج ، ص 90) (660) تاج العروس ، زبيدى ج 390. (661) زبيدى گويد :السفيه : خفيف العقل (تاج العروس ، ج 9 ص 391. (662) تهذيب الاخلاق ، ابن مسكويه ، ص 173. (663) مؤمنان نسبت به كفار ، سخت و نسبت به خودشان مهربانند. (664) اشاره است به آيه 95 سوره نساء. (665) اشاره است به آيات : 65 سوره انفال ، 38 سوره توبه و 83 سوره نساء. (666) متن حديث ، اين است : قال رسول الله ـ صلى الله عليه و آله ـ : الغضب يفسد الايمان كما فسد الخل العسل (اصول كافى ، ج 2 ؛ ص 229 ، باب الغضب ، ح 1). (667) تهذيب الاخلاق ، ابن مسكويه ، ص ـ 165 164 ؛ اخلاق ناصرى ، محقق طوسى (ره) ، ص ـ 17 175. (668) تهذيب الاخلاق ، ص 165. (669) متن حديث ، چنين است : ان هذا الغضب جمرة من الشيطان توقد فى قلب ابن آدم .(اصول افى ، ج 2 ، ص 232 ـ 231 ، باب الغضب ح 12) (اصول كافى ، ج 2 ص 232 ـ 231 ، باب الغضب ، ح 12). (670) آتش افروخته خداست ، كه بر دلها غلبه مى يابد.(همزه /7 ـ 6) (671) متن اين حديث نيوى چنين است : يحشر بعض الناس على صورة تحسن عندها القردة و لخنازير (علم اليقين ، فيض كاشانى (ره) ج 2 ، ص 901) (672) اينان همانند چهارپايانند ، بلكه گمراه تر از آنان هستند.(اعراف /179) (673) پس قبلهاى شما چون سنگ سخت گرديد ، يا حتى سخت تر از سنگ . (بقره /74) (674) متن حديث نبوى ، اين است : و انا خبّات شفاعتى لاهل الكبائر من امّتى يوم القيامة . بحار الانوار ، ج 8 ص 40 ، كتاب العدل و المعاد ، باب الشفاعة ، ح 21). (675) اين است متن حديث : فاذا احدكم ذلك من نفسه فليزم الارض ، فانّ رجز الشّيطان ليذهب عنه ندك ذلك (اصول كافى ، ج 2 ص 231 ، باب الغضب ح 12) (اصول كافى ، ج 2 ، ص 231 ، باب الغضب ، ح 12). (676) متن حديث شريف ، چنين است : و ايما رجل غضب على ذى رحم فليدن منه فليمسه ، فان لرحم اذا مست سكنت . (همان كتاب ، ص 229 ، ح 2). (677) متن اين خبر ، چنين است : كان اذا غضب و هو قائم جلس ، و اذا غضب و هو جالس اضطجع ، يذهب غضبه (كنز العمال متقى هندى ، ج 7 ، ص 141 ، ح 4 ؛ 184). (678) اين حديث بدين صورت نيز نقل شده است : انما الدنيا جيفة ، و المتوافون عليها اشباه لكلاب (تصنف غرر الحكم ، ص 137 ، ش 2409). (679) سوگند به زمان . كه انسان در زيان كارى است .(عصر/1 ـ 2) (680) نگاه كنيد به : احياء علوم الدين ، غزالى ، ج 3 ص 55 باب فى بيان قبول الاخلاق للتغير طريق الرياضة . (681) الاسفار الاربعة ج ص 86 فصل 2 ـ 3 از باب 9 اخلاق ناصرى محقق طوسى (ره) ص 10 ، فصل اول از قسم 2 از مقاله 1. (682) من گنجى پنهان بودم ، پس دوست داشتم شناخته شوم ، پس آفريدگان را آفريدم تا شناخته شوم . موسوعة اطراف الحديث النبوى الشرى ، ج 6 ص 507). (683) رجوع كنيد به 297. (684) الاسفار الاربعة ج 8 ، ص 221 ، فصل 4 از باب 5 ؛ و ج 9 ص 56 فصل 5 از باب 8 (685) متن فرمايش على ـ عليه السلام ـ اين است : ان لم تكن حليما فتحلم فانه قل من تشبه بقوم الا او شك ان يكون منهم (وسائل الشيعة ، ج 15 ، ص 268 ، باب 26 از ابواب جهادالنفس ، ح 14 ؛ نهج البلاغه ، ص 506 ، رقم 207). (686) متن حديث ، چنين است : اذا لم تكن حليما فتحلم . اصول كافى ، ج 2 ص 91 ـ 92 باب الحلم ح 6 ؛ وسائل الشيعة ، ج 15 ، ص 211 ، ح 7). (687) او به درستى بردبار و آمرزنده است . (688) و خداست كه دانا و بردبار است . (689) الاسفار الاربعة ج 6 ، ص 133 ، فصل 4 از موقف 2. (690) ابراهيم ، بردبار و رئوف و فرمانبردار است .(هود/75). (691) متن حديث اين است : ان الله ـ عزوجل ـ يحب الحيى الحليم . اصول كافى ، ج 2 ، ص 91 باب الحلم ، ح 4) (692) متن حديث نبوى چنين است : ان الله يحب اللحيى الحليم العفيف المتعفف . همان مصدر ص 92 باب الحلم ، ح 8). (693) متن فرمايش پيامبر خدا ، چنين است : يا على الا اخبركم باشبهكم بى خلقا؟ قالوا : بلى يا سول الله . قال : احسنكم خلقا ، و اعظمكم حلما و ابركم بقرابته ، و اشركم من نفسه انصافا (وسائل الشيعة ، ج 15 ، ص 267 ، باب 26 از ابواب جهادالنفس ، ح 9 ، من لايحضره الفقيه ، ج 4 ص 268 ، ادامه حديث 4). (694) متن حديث اين است : قال رسول الله ـ صلى الله عليه و آله ـ : و الذى نفسى بيده ؛ ما مع شى ء الى شى ء افضل من حلم الى علم (695) نگاه كنيد به : اصول كافى ، ج 2 ، ص 91 باب الحلم ؛ وسائل الشيعه ، ج 15 ، ص 265 ، باب ستحباب الحلم (26) از ابواب جهاد النفس . (كتاب الخصال ، ص 4 ـ 5 ح 11 ؛ وسائل الشيعة ج 15 ، ص 268 ، باب 26 از ابواب جهادالنفس ، ح 12). (696) اقرب الموارد ، شرتوتى ، ج 1 ، ص 660. (697) لسان العرب ، ج 15 ، ص 65 (698) المحجة البيضاء ، فيض كاشانى (ره) ج 5 ، ص 190 ، كتاب آفات اللسان ؛ احياء علوم لدين ، ج 3 ، ص 107. (699) خداى رحمان ... انسان را بيافريد ، به او بيان و گفتن را آموخت .(الرحمن /1 ـ 4). (700) نگاه كنيد به : احياء علوم الدين ، ج 3 ص 111. (701) احياء علوم الدين ، ج 2 ص 226 ، باب فى فوائد العزلة ؛ مولى عبد الرزاق گيلانى (ره) ص 157 ، اب 24 ؛ شرح اصول الكافى ، صدر المتالهين شيرازى (ره) ج 1 ، ص 368. (702) ر اصل : براى انسان آمده است . (703) هر كس به آن طريقى كه شكل گرفته ، عمل مى كند. (اسراء/84). (704) روزى كه امور پنهان ، آشكار مى شود.(قلم /42) (705) روزى كه نهان ها هويدا مى شوند.(طارق /9) (706) آداب االصلاة ص 16 ، فصل 4. (707) شيخ طوسى ـ محمد بن حسن بن على ، طوسى مكنى به ابو جعفر معروف به شيخ الطائفه از اكابر لماى اثنى عشريه و از ثقات و اعيان شيعه مى باشد. او از تلامذه مرحوم شيخ مفيد و سيد مرتضى علم الهدى بوده است . حضرت ايشان اولين كسى است كه نجف اشرف را مركز علمى دينى كرد. داراى تاليفات قيمه مى باشد كه بعضى از آنها عبارتند از : اصول العقائد ، انيس الوحيد ، التبيان الجامع لعلوم القرآن ، تلخيص الشافى الخلاف ، تهذيب الاحكام ، الاستبصار ، العده ، مصباح المتهجد و... در فضيلت شيخ طوسى همين بس كه دو كتاب از كتب اربعه شيعه (يعنى كافى ـ من لا يحضره الفقيه ، تهذيب ، استبصار) از تاليفات ايشان مى باشد از سيد بحر العلوم نقل است كه اول مصنفات شيخ كتاب نهايه و آخر آنها مبسوط است . ايشان بيش از سيصد شاگرد مجتهد شيعه داشته كه گفته شده شاگردان عامى مذهب او هم بيشتر از شيعه بوده است . شيخ مورد توقير و تعظيم حكام عباسى بوده و حتى براى او كرسى جهت تدريس اختصاص دادند. وفات شيخ طوسى دوم محرم سال چهار صد و شصت هجرى بوده و در نجف اشرف در منزل خود به خاك سپرده شد. (ريحانه الادب ج 3 ، ص 328 325 ـ ) (708) متن اين حديث شريف ، چنين است : يا اباذر... و املاء الخير خير من السكوت ، و السكوت خير ن الملاء الشر يا اباذر : اترك فضول الكلام ، و حسبك من الكلام ما تبلغ به حاجتك . يا اباذر : كفى بالمرء كذبا ان يحدث بكل ما سمع .يا اباذر : انه ما من شى ء احق بطول السجن من اللسان . يا اباذر : ان الله عند لسان كل قائل ، فليتق الله امرو ، و ليعلم ما يقول (كتاب الامالى ، شيخ طوسى (ره) ص 535 ، وسائل الشيعة ، ج 12 ، ص 188 ، باب 188 ، از ابواب احكام العشرة ح 1). (709) متن حديث ، اين است : لا خير فى الصمت عن الحكم كما انه لا خير فى القول بالجهل . نهج البلاغة ، ص 502 ، كلمات قصار ، رقم 182). (710) متن فرمايش على (ع) اين چنين است : من كثر كلامه كثر خطاؤ ه ، و من كثر خطاؤ ه قل حياؤ ه ، و ن قل حياؤ ه قل ورعه ، و من قل ورعه مات قلبه ، و من مات قلبه دخل النار (همان مصدر ، ص 536 ، حكم ، رقم 349). (711) متن حديث علوى ، اين است : اللسان سبع عقور ، ان خلى عنه عقر. همان مصدر ، ص 478 حكم ، رقم 60). (712) متن حديث ، چنين است : اذا تم العقل نقص الكلام . همان مصدر ، ص 480 حكم ، رقم 71). (713) متن اين حديث ، چنين است : و ما خلق الله ـ عز و جل ـ شيئا احسن من الكلام و لا اقبح منه ، الكلام ابيضت الوجوه ، و بالكلام اسودت الوجوه . و اعلم ان الكلام فى وثاقك ما لم تتكلم به ، فاذا تكلمت به صرت فى وثاقه ، فاخزن لسانك كما تخزن ذهبك و ورقك ، فان اللسان كلب عقور ، فان انت خليته عقر ، و رب كلمة سلبت نعمة ، من سيب عذاره قاده الى كل كريهة و فضيحة ، ثم لم يخلص من دهره الا على مقت من الله و ذم الناس (وسائل الشيعة ، ج 12 ، ص ـ 193 192 ، باب 119 از ابواب احكام العشرة ، ح 15). (714) متن حديث ، اين است : من حفظ لسانه ستر الله عورته . همان مصدر ، ص 193 ، ح 17). (715) متن حديث نبوى ، چنين است : لا تكثروا الكلام بغير ذكر الله ، فان كثرة الكلام بغير ذكر الله قسو لقلب ، ان ابعد الناس من الله القلب القاسى ء. (همان مصدر ، ص 194 ، ح 19). (716) طبرسى ـ شيخ احمد بن على بن ابيطالب ، مكنى به ابو منصور از علماى فاضل و جليل و از تكلمين شيعه است . ايشان از اهالى سارى مازندران و معاصر با شيخ ابوالفتوح رازى و فضل بن حسن طبرسى و از مشايخ شيخ منتجب الدين و ابن شهر آشوب بوده و با دو واسطه از شيخ طوسى روايت مى كند. از آثار جليله اوست : ـ 1 الاحتجاج على اهل اللجاج ، ـ 2 تاج المواليد ، ـ 3 تاريخ الائمه (ع) و...كه معروفتر از همه كتاب احتجاج اوست . (ريحانة الادب ، ج 4 ، ص 35). (717) متن فرمايش امام سجاد(ع) اين چنين است : لكل واحد منهما آفات ، فاذا سلما من الآفات الكلام افضل من السكوت . قيل : و كيف ذاك يا بن رسول الله ؟ فقال : لان الله ـ عز و جل ـ ما بعث الانبياء و الاوصياء بالسكوت ، انما بعثهم بالكلام ، و لا استحقت الجنة بالسكوت ، و لا استوجب ولاية الله بالسكوت ، و لا وقيت النار بالسكوت ، و لا تجنب سخط الله بالسكوت ، انما ذلك كله بالكلام
|