------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ بسم الله الرحمن الرحیم مجموعه احادیث جهت استفاده در برنامه‌ی بیـّـنات با سلام و آرزوی توفیق برای شما کاربر عزیز، این فایل شامل تعدادی از آیات قرآن کریم و احادیثی از پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت (ع) جهت استفاده در برنامه‌ی بیـّـنات می‌باشد. شما می‌توانید احادیث یا آیات قرآنی مورد نظرتان را به این فایل اضافه یا از آن کم کنید؛ برای این منظور لطفا قواعد زیر را رعایت کنید: ١. فایل حدیث حتما با فرمت unicode ذخیره شود. اگر از روش کار اطلاعی ندارید، همین فایل را کپی کرده و ویرایش کنید. ٢. هر حدیث باید پس از سطری که تنها شامل نماد .:. است، شروع شود. ٣. هر حدیث حداکثر در چهار سطر نوشته شود و هر سطر حداکثر شامل ۵٠٠ حرف باشد: سطر اول بیانگر گوینده حدیث است و باید با نماد » شروع شود. البته ذکر گوینده‌ی حدیث ضروری نیست، مثلا در مورد آیات قرآن می‌توانید گوینده را ذکر نکنید. سطر دوم بیانگر متن عربی حدیث است. برای این سطر نماد خاصی استفاده نمی شود. سطر سوم بیانگر ترجمه حدیث است. در صورتیکه فقط متن فارسی حدیث ذکر می‌شود ابتدای ترجمه از عبارت (فا: ) بدون پرانتز استفاده کنید. سطر چهارم بیانگر منبع حدیث است و باید با نماد » شروع شود. البته ذکر منبع حدیث هم ضروری نیست. ۴. برای نمایش حدیث وجود متن عربی یا ترجمه کافیست. ۵. در ابتدای فایل و قبل از شروع اولین حدیث هر توضیحی بخواهید بنویسید مانعی ندارد، لیکن در ادامه فایل جهت بیان توضیح حتما از نماد :: در ابتدای خط استفاده کنید ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ دو شرط مهم استفاده از این نرم افزار: ١. متون مورد استفاده باید فقط و فقط شامل آیات قرآن، روایات معتبر نقل شده از پیامبران، احادیث قدسی و احادیث ١۴ معصوم (ع) یعنی پیامبر اکرم (ص) و اهل بیتش (ع) و متون معتبری که در مورد فضایل اهل بیت (ع) ذکر شده است باشد و هر گونه کلام دیگری غیرمجاز است و نویسنده برنامه راضی به این امر نیست. ٢. انتشار مجدد نسخه‌ی اصلی برنامه بلامانع، بلکه موجب گسترش خیر است، اما انتشار نسخه‌ی تغییر یافته (هرگونه تغییری در فایلهای نصب برنامه شامل حدیثها، خود برنامه و تصاویر کاغذ دیواری) منوط به اجازه نویسنده برنامه است. تعداد احادیث: ۵٧٠ آخرین به روز رسانی: فروردین ماه ١٣٩۴ جهت ارتباط با نویسنده برنامه با ایمیل hossein۶۰@chmail.ir مکاتبه فرمایید. التماس دعا ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ .:. »امام حسن عسگری علیه السلام بسم الله ای أستعین علی أموری کلّها بالله گفتن بسم الله یاری خواستن از خداوند در جمیع شئون زندگی است »تفسیر نورالثقلین، ج ١، ص ١٢ .:. اللهمّ صَلِّ علی مُحمَّـدٍ وَ آلِ محمَّـدٍ وَ عجـل فَرَجهــم خدایا بر محمد و اهل بیتش درود فرست و فرج ایشان را نزدیک فرما .:. »دعای قرآنی رَ‌بَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَ‌بَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرً‌ا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَ‌بَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ‌ لَنَا وَارْ‌حَمْنَا ۚ أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْ‌نَا عَلَی الْقَوْمِ الْكَافِرِ‌ینَ پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن چنان که (به خاطر گناه و طغیان،) بر کسانی که پیش از ما بودند، قرار دادی! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان! »قرآن کریم، سوره بقره، آیه ٢٨٦ .:. قُل لَّا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَ‌ةُ الْخَبِيثِ ۚ فَاتَّقُوا اللَّـهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ بگو خبیث و طیب مساوی نیستند ولو اینکه زیادی خبیثها تو را متعجب کند، پس تقوای خدا پیشه کنید ای صاحبان خرد، شاید که رستگار شوید ::Say, "Not equal are the evil and the good, although the abundance of evil might impress you" So fear Allah, O you of understanding, that you may be successful »Holy Qoran, ۵:۱۰۰ .:. »دعای قرآنی رَ‌بَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجنَا وَذُرِّ‌يَّاتِنَا قُرَّ‌ةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان! »قرآن کریم، سوره فرقان، آیه ٧۴ .:. وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَ‌زَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَ‌بِّ لَوْلَا أَخَّرْ‌تَنِی إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِ‌یبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ الصَّالِحِینَ از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟! »قرآن کریم، سوره منافقون، آیه ١٠ .:. قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرً‌ا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْ‌بَىٰ بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]» »قرآن کریم، سوره شوری، آیه ٢٣ .:. »قرآن کریم يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ يُدْنِینَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن يُعْرَ‌فْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورً‌ا رَّ‌حِیمًا ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران مومنان بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد] این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنی] شناخته شوند نزدیک تر است، و در نتیجه [از سوی اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است »سوره احزاب، آیه ۵٩ .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) إنّ هذِهِ القُلوبَ تَمَلُّ‏‏‎ُّ کما تَمَلُّ الأبدانُ فَابتَغوا لَها طَرائِفَ الحِکمِ دلها مانند بدنها خسته می‌شوند پس (برای رفع خستگی آنها) حکمتهای تازه بجویید »نهج البلاغة، حکمت۹۱ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اما بعد الا ایها الناس فانما انا بشر یوشک ان یأتی رسول ربی فاجیب و انی تارک فیکم الثقلین اوّلهما کتاب الله فیه الهدی و النور فخذوا بکتاب الله و استمسکوا به ـ فحث علی کتاب الله و رغب فیه، ثم قال: ـ و اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی، اذکرکم الله فی اهل بیتی، اذکرکم الله فی اهل بیتی ای مردم! به‌زودی رسول پروردگار (عزرائیل) به سوی من آمده و باید اجابت کنم در میان شما دو بار سنگین به امانت می‌‌گذارم: یکی، « کتاب خدا » که در آن هدایت و نور است، کتاب خدا را بگیرید پیامبر به قرآن سفارش و ترغیب کرد سپس فرمود: و «اهل بیتم»، خدا را به یاد داشته باشید در مورد اهل بیتم و آن را سه بار فرمود »صحیح مسلم (از کتب اهل سنت) ج ٢ ص ۴۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَنِی رَسُولُ رَبِّی فَأُجیبَهُ وَإِنِّی تَارِكٌ فِیكُمْ الثَّقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِیهِ الْهُدَی وَالنُّورُ فَتَمَسَّكُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَخُذُوا بِهِ فَحَثَّ عَلَيْهِ وَرَغَّبَ فِیهِ ثُمَّ قَالَ وَأَهْلَ بَيْتِی أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَيْتِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ای مردم! به‌زودی رسول پروردگار (عزرائیل) به سوی من آمده و باید اجابت کنم در میان شما دو بار سنگین به امانت می‌‌گذارم: یکی، کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، کتاب خدا را بگیرید" پیامبر به قرآن سفارش و ترغیب کرد سپس فرمود: "و اهل بیتم، خدا را به یاد داشته باشید در مورد اهل بیتم" و آن را سه بار فرمود »سنن الدارمی (از کتب اهل سنت) - باب فضائل القران حدیث ٣٣١٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ثلاثه لا یکلّمهم اللَّه یوم القیامه و لا ینظر إلیهم: رجل حلف علی سلعته لقد أعطی بها أکثر ممّا أعطی و هو کاذب و رجل حلف علی یمین کاذبه لیقتطع بها مال رجل مسلم و رجل منع فضل مائه فیقول اللَّه الیوم أمنعک فضلی کما منعت فضل ما لم تعمل یداک سه کسند که روز قیامت خداوند بآن ها سخن نگوید و بآنها ننگرد مردی که به دروغ قسم خورد که جنس خود را بیشتر از قیمت واقعی خریده است و مردیکه قسم بدروغ خورد تا مال مسلمانی را تصرف کند و مردیکه آب زیادی خود را از کسان دریغ کند خداوند گوید اکنون کرم خود را از تو دریغ کنم چنان که تو نیز مازاد چیزی را که دست تو در تهیه آن دخالت نداشت دریغ کردی »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٢٣۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أتانِی جَبرِیلُ فَقالَ یا مُحَمَّدُ عِش ما شِئتَ فَإنّکَ مَیِّتٌ وَ أحبِب ما شِئتَ فَإنّکَ مُفارَقَهٌ وَ اعمَل ما شِئتَ فَإنّکَ مَجزِیٌّ بِه وَ اعلَم أنَّ شَرَفَ المُؤمِنِ قِیامُهُ بِاللَّیلِ وَ عِزَّهُ استِغناؤُهُ عَنِ النّاسِ جبریل پیش من آمد و گفت ای محمّد هر گونه میخواهی زندگی کن (اما بدان) که عاقبت خواهی مرد و هر چه را میخواهی دوست بدار (اما بدان) که از آن جدا خواهی شد و هر چه میخواهی بکن که پاداش آن را خواهی دید و بدان که شرف مؤمن بپا خاستن شب است و عزت وی بی نیازی از مردم »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اِذا حَدَّثَ الْرَّجُلُ بِحَدِيْثٍ ثُمَّ الْتَفَتَ فَهِيَ أَمَانَةٌ فا: وقتی مردی سخنی گفت و به اطراف خود نگریست آن سخن در پیش شما امانت است »نهج الفصاحه حدیث شماره ۱۹٧ .:. »امام رضا (ع) سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً قَالَ نَعَمْ قِيلَ وَ يَكُونُ بَخِيلًا قَالَ نَعَمْ قِيلَ وَ يَكُونُ كَذَّاباً قَالَ لا فا: از پیغمبر (ص) سؤال شد، ممکن است مؤمن ترسو باشد؟ فرمود: آری، عرض شد آیا بخیل می‏شود؟ فرمود: آری عرض شد ممکن است دروغگو باشد؟ فرمود: نه‏ »محاسن برقی، ص ١١٨ .:. »به نقل از تورات ما ذکره في السفر الأول فيها من قصة إسماعيل بعد انقضاء قصة سارة و ما خاطب الله تعالى به إبراهيم ع في أمرها و ولدها قوله عز و جل و قد أجبت دعاءک في إسماعيل و قد سمعتک ما بارکته و سأکثره جدا جدا و سيلد اثني عشر عظيما أجعلهم أئمة کشعب عظيم‏ در سفر اول تورات از داستان اسماعیل پس از تمام شدن داستان ساره و آنچه خداوند به ابراهیم در باره ساره و فرزندش خطاب فرموده بود خدای عزّ و جلّ میفرماید: «من دعای تو را در باره اسماعیل مستجاب کردم و شنیدم که تو در باره او دعا کردی تا برکت یابد و من جدا و جدا باو فزونی خواهم بخشید و در آینده نزدیکی دوازده بزرگوار از او متولد خواهد شد که من آنان را امامان قرار خواهم داد مانند قبیله بزرگی» »کتاب الغیبة ( للنعمانی) / ترجمه فهری، ص: ١١٣ .:. و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا پاره ای از شب را به نماز خواندن زنده بدار، این نافله خاص تو است، باشد که پروردگارت تو را به مقامی پسندیده برساند »قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه اسراء آیه‌ی ٨١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من اخلص لله اءربعین یوما ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه کسی که به مدت چهل روز اعمالش را برای خداوند تبارک و تعالی خالص ‍ گرداند، چشمه های حکمت از دل او بر زبانش نمایان می شود »کتاب نور علی نور ص ١۴۴ .:. »امام رضا (علیه السلام) صَدِیقُ كُلّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوّهُ جَهْلُهُ دوست هر انسانی عقل او است و دشمن او جهلش » اصول کافی جلد ١ صفحه ١١ روایت ۴ .:. »عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ ذَكَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللّهِ ع رَجُلًا مُبْتَلًی بِالْوُضُوءِ وَ الصّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ وَ أَيّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِیعُ الشّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِیعُ الشّيْطَانَ فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الّذِی يَأْتِیهِ مِنْ أَيّ شَيْ‏ءٍ هُوَ فَإِنّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشّيْطَانِ ابن سنان گوید بحضرت صادق علیه السلام عرض کردم: مردیست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می‏باشد: فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان می‏کند؟ گفتم: چگونه فرمان شیطان می‏برد؟ فرمود از او بپرس وسوسه‏ایکه باو دست میدهد از چیست؟ قطعا بتو خواهد گفت از عمل شیطانست »اصول کافی جلد ١ صفحه ١٣ روایت ١٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زنا العینین النّظر زنای چشمان نگاه نارواست »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٠۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من تمنّی علی أمّتی الملاء لیله واحده أحبط اللَّه عمله أربعین سنه هر که برای امت من یک شب آرزوی گرانی کند خدا چهل سال عبادت او را باطل کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٩٣٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کلّ علم وبال یوم القیامه إلّا من عمل به همه علم ها روز قیامت وبال است مگر علمی که بدان عمل کنند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢١٦٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ للَّه ملکا ینادی عند کلّ صلاه: یا بنی آدم قوموا إلی نیرانکم الّتی أو قدتموها علی أنفسکم فأطفؤها بالصّلاة خداوند فرشته ای دارد که هنگام نماز بانگ میزند آدمیزادگان برخیزید و آتشهائی را که بر خویشتن افروخته اید به نماز خاموش کنید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٨٩٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ثلاثه مواطن لا تردّ فیها دعوه عبد: رجل یکون فی بریّه حیث لا یراه أحد إلّا اللَّه فیقوم فیصلّی و رجل یکون معه فئه فیفرّ عنه أصحابه فیثبت و رجل یقوم من آخر اللّیل سه مورد است که دعای کسی در آن رد نمیشود یکی آن که مردی در بیابانی باشد که جز خدا کسی او را نمی بیند و برخیزد و نماز گزارد دیگر آنکه مردی با گروهی در جنگ باشد و یاران وی بگریزند و او استوار ماند و سوم آن که مرد در آخر شب برای عبادت برخیزد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٢۴٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ثلاث لا تؤخّر و هنّ الصّلاه إذا أتت و الجنازه إذا حضرت و الأیّم إذا وجدت کفؤا سه چیز را نباید تأخیر انداخت نماز همین که وقت آن رسید و بر داشتن جنازه وقتی آماده شد و شوهر دادن بیوه وقتی همشانی یافت »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٢٦١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رکعتان بسواک أفضل من سبعین رکعه بغیر سواک و دعوه فی السّرّ أفضل من سبعین دعوه فی العلانیه و صدقه فی السّرّ أفضل من سبعین صدقه فی العلانیه دو رکعت نماز با مسواک بهتر از هفتاد رکعت بدون مسواک است و یک دعای نهان بهتر از هفتاد دعای آشکار است و یک صدقه نهان بهتر از هفتاد صدقه آشکار است »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٦٦٩ .:. »عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ أَبِی عُمَيْرٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ وَ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلّا وَ فِیهَا إِمَامٌ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمّهُ لَهُمْ‏ امام صادق می‏فرمود: همانا زمین در هیچ حالی از امام خالی نگردد برای آنکه اگر مؤمنین چیزی (در اصول یا فروع دین) افزودند آنها را برگرداند و اگر چیزی کم کردند برای آنها تکمیل کند » اصول کافی جلد ١ صفحه ٢۵١ روایت ٢ .:. »امام صادق (علیه السلام) مَنْ أَرَادَ الْحَدِیثَ لِمَنْفَعَةِ الدّنْيَا لَمْ يَكُنْ لَهُ فِی الْ‏آخِرَةِ نَصِیبٌ وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ خَيْرَ الْ‏آخِرَةِ أَعْطَاهُ اللّهُ خَيْرَ الدّنْيَا وَ الْآخِرَةِ کسی که حدیث ما را برای سود دنیا خواهد در آخرت بهره‏ئی ندارد و هر که آنرا برای خیر آخرت جوید خداوند خیر دنیا و آخرت به او عطا فرماید »اصول کافی جلد ١ ص ۵٨ روایت ٢ .:. »حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) كَانَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ ع يَقُولُ نَبِّهْ بِالتَّفَكُّرِ قَلْبَكَ وَ جَافِ عَنِ اللَّيْلِ جَنْبَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ رَبَّكَ امیرالمؤمنین (ع) می فرمود: با تفکر دل خود را بیدار ساز و در شب پهلو از بستر خواب بدور دار، و از خدای پروردگارت پرواکن »اصول کافی ج : ٣ ص ٩١ روایت ١ .:. »امیرالمؤمنین علیه السلام اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِی الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ از ارتکاب معصیتهای الهی (حتی ) در نهان خودداری کنید زیرا آن خدایی که شاهد است خود نیز حاکم است »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٧٠ .:. »امام صادق علیه السلام حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الصَّادِقِ ع فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَكَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكَ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلَی نَفْسِكَ حماد بن عثمان گوید: مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و عرض ‍ کرد: ای فرزند رسول خدا! اخلاق نیک را به من خبر ده، حضرت فرمود: چشم پوشی و گذشت از کسی که به تو ستم روا داشته و پیوند با کسی که از تو بریده و عطا کردن به کسی که تو را محروم داشته و گفتن حق اگر چه بر علیه خودت باشد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٦۵ .:. »امام صادق علیه السلام احْمِلْ نَفْسَكَ لِنَفْسِكَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ لَمْ يَحْمِلْكَ غَيْرُكَ نفست را به خاطر خودت به زحمت و مشقت بیانداز زیرا اگر چنین نکنی دیگری خودش را برای تو به زحمت نمی افکند »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٢ .:. »حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) شَتَّانَ بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَی تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَی أَجْرُهُ چقدر بین دو عمل فاصله است یکی عملی که لذتش می رود و عاقبت بدش باقی می ماند و دیگری عملی که سختی آن می رود و پاداشش می ماند »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٦٩ .:. »امام باقر علیه السلام مَا مِنْ عِبَادَةٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ هیچ عبادتی در نزد خدا برتر از ترک شهوات شکم و فرج نیست »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٢٠۵ .:. »امام باقر علیه السلام كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ غَيْرَ ثَلَاثٍ عَيْنٍ سَهِرَتْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَيْنٍ فَاضَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ عَيْنٍ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ همه چشمها در روز قیامت گریان است مگر سه چشم : چشمی که در راه خدا بیدار بماند و چشمی که از ترس خدا اشک بریزد و چشمی که از دیدن حرامهای الهی فرو بسته شود »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٢١٩ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مَنْ سَاءَتْهُ سَيِّئَتُهُ وَ سَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ کسی که زشتکاری اش او را بدحال کند و نیکوکاری اش او را شادمان سازد چنین کسی مؤمن است »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٨۵١ .:. »امام موسی کاظم علیه السلام لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ کسی که در هر روز از نفس ‍ خود حساب نکشد از ما نیست (کسی که محاسبه نفس می کند) اگر عمل نیکی به جای آورده است از خداوند طلب زیادتی آن را کند و اگر کردار بدی از او سر زده است از خداوند طلب مغفرت کند و به سوی او توبه آورد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٨۵٧ .:. »امام صادق علیه السلام عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَا نَقَلَ اللَّهُ عَبْداً مِنْ ذُلِّ الْمَعَاصِی إِلَی عِزِّ التَّقْوَی إِلَّا أَغْنَاهُ مِنْ غَيْرِ مَالٍ وَ أَعَزَّهُ مِنْ غَيْرِ عَشِیرَةٍ وَ آنَسَهُ مِنْ غَيْرِ بَشَرٍ یعقوب بن شعیب گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: خداوند بنده ای را از ذلت گناه به سوی عزت تقوا نرساند جز اینکه او را بدون مال بی نیازی بخشید و بدون قوم و عشیره عزتمند ساخت و بدون (معاشرت با) بشری او را انس و آرامش بخشید »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٧٧ .:. »امام باقر علیه السلام الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَكَارِهِ فِی الدُّنْيَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ فَمَنْ أَعْطَی نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَّارَ بهشت با سختی ها و صبر پوشیده است پس کسی که بر سختی های دنیا صبر کند به بهشت وارد می شود و دوزخ با لذتها و شهوتها پوشیده شده است پس کسی که به نفس خود لذت و شهوت نفسانی را ببخشد به آتش داخل می گردد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٣٩٠ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتَّةٌ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ همانا اولین چیزهایی که بوسیله آنها نافرمانی خداوند صورت گرفته است شش چیز است : دوستی دنیا و دوستی ریاست و دوستی خوراک و دوستی خواب و دوستی آرامش و دوستی زنان »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ۴٧٦ .:. »امام صادق علیه السلام إِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ لَيُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ راستی که بداخلاقی عمل را تباه می کند همچنانکه سرکه عسل را فاسد می سازد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٦۵٩ .:. »امام صادق علیه السلام إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْحَيِيَّ الْحَلِیمَ الْغَنِيَّ الْمُتَعَفِّفَ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِی ءَ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ راستی که خداوند شخص صاحب شرم و بردبار و ثروتمند پاکدامن را دوست دارد، آگاه باشید که خداوند شخص دشنام دهنده هرزه گو و سائلی را که سماجت می کند دشمن می دارد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٦٨۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أفشوا السّلام و أطعموا الطّعام و صلوا الأرحام و صلّوا باللّیل و النّاس نیام تدخلوا الجنّه بسلام سلام را فاش کنید و طعام بخورانید، با خویشاوندان الفت گیرید و هنگام شب که مردم در خوابند نماز بخوانید تا وارد بهشت شوید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٨٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تفتح أبواب السّماء و یستجاب الدّعاء فی أربعه مواطن: عند التقاء الصّفوف فی سبیل اللَّه و عند نزول الغیث و عند إقامه الصّلاه و عند رؤیه الکعبه چهار موقع درهای آسمان را بگشایند و دعاها را مستجاب کنند هنگام تلاقی صف مبارزان در راه خدا و هنگام نزول باران و هنگام نماز و هنگام دیدار کعبه »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١٦٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ثلاثه لا تجاوز صلاتهم آذانهم: العبد الآبق حتّی یرجع و امرأه باتت و زوجها علیها ساخط و إمام قوم و هم لها کارهون سه کسند که نمازشان از گوشهاشان بالاتر نمیرود بنده فراری تا باز گردد و زنی که شب بخوابد و شوهرش بر او خشمگین باشد و پیشوای قومی که آن قوم از او متنفر باشند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٢٢٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الرّؤیا ثلاثه: فبشری من اللَّه و حدیث النّفس و تخویف من الشّیطان فإذا رأی أحدکم رؤیا تعجبه فلیقصّها إن شاء و إن رأی شیئا یکرهه فلا یقصّه علی أحد و لیقم یصلّی رؤیا سه قسم است، مژده خدا و حدیث نفس، و تهدید شیطان؛ وقتی یکی از شما خواب خوبی دید اگر خواهد برای کسان نقل کند و اگر خواب بدی دید برای هیچ کس نقل نکند، برخیزد و نماز گزارد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٦٨١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أُترُک فُضولَ الکَلامِ وَ حَسبُکَ مِنَ الکَلامِ ما تَبلُغُ بِه حاجَتَکَ از سخنان بیهوده چشم بپوش سخنی که رفع حاجت کند ترا کفایت کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أذکروا محاسن موتاکم و کفّوا عن مساویهم نیکی های مردگان خود را یاد کنید و از بدیهایشان چشم بپوشید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۴٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) استعیذوا باللَّه من العین فإنّ العین حقّ از چشم بد به خدا پناه ببرید زیرا چشم زخم حق است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٨٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اضمنوا لی ستّا من أنفسکم أضمن لکم الجنّه أصدقوا إذا حدّثتم و أوفوا إذا وعدتم و أدّوا إذا ائتمنتم و احفظوا فروجکم و غضّوا أبصارکم و کفّوا أیدیکم شش چیز را از طرف خود برای من تعهد کنید تا من بهشت را برای شما تعهد کنم وقتی سخنی می گوئید راست گوئید و وقتی وعده مدهید وفا کنید وقتی امانت به شما سپردند رد کنید، خویشتن را از آمیزشهای ناپاک حفظ کنید، چشمهای خود را «از نگاههای ناروا» ببندید و دست خویش را «از اعمال ناپسند» نگهدارید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ألا أخبرکم بنسائکم من أهل الجنّه؟ الودود الولود العئود الّتی إذا ظلمت قالت هذه یدی فی یدک لا أذوق غمضا حتّی ترضی می خواهید شما را از زنانی که اهل بهشتند خبر دهم؟ زن وفاداری که فرزند زیاد آورد و زود آشتی کند و همین که بدی کرد گوید این دست من در دست توست چشم بر هم نمی گذارم تا از من راضی شوی »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴٦٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ألا أخبرکم بأیسر العباده و أهونها علی البدن؟ الصّمت و حسن الخلق میخواهید شما را بعبادتی که از همه عبادتها بر بدن آسانتر است خبر دهم؟ سکوت و نیکخوئی »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴٦٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اللّهمّ کما حسّنت خلقی فحسّن خلقی خدایا چنان که صورت مرا نیک کردی سیرتم را نیز نیک کن »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵٢٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اللّهمّ لا تکلنی إلی نفسی طرفه عین و لا تنزع منّی صالح ما أعطیتنی خداوندا یک لحظه مرا بخودم وامگذار و چیزهای خوبی که بمن بخشیده ای از من باز مگیر »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵٢٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أمرت بالسّواک حتّی خشیت أن یکتب علیّ مرا آنقدر بمسواک زدن فرمان دادند که ترسیدم مسواک زدن بر من واجب شود »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵۴٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أمط الأذی عن طریق المسلمین تکثر حسناتک مانع از راه مسلمانان دور کن تا حسنات تو بسیار شود »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵۴۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ما من ساعه تمرّ بابن آدم لم یذکر اللَّه فیها إلّا حسر علیها یوم القیامه ساعتی بی ذکر خدای بر آدمیزاد نگذرد مگر روز قیامت بر آن حسرت خورد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٦٧٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نعم الشّفیع القرآن لصاحبه یوم القیمه چه نیکو شفیعی است قرآن در روز قیامت برای کسی که قرآن خوانده باشد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣١٣۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ البرّ و الصّله یستطیلان الأعمار و یعمّران الدّیار و یکثّران الأموال و لو کان القوم فجّارا نیکی با کسان و مهربانی با خویشان عمرها را دراز و شهرها را آباد و اموال را زیاد می کند اگر چه انجام دهندگان آن بدکاران باشند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦١۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الرّجل لیحرم الرّزق بالذّنب یصیبه و لا یردّ القدر إلّا الدّعاء و لا یزید فی العمر إلا البرّ انسان به سبب گناه از روزی محتوم محروم ماند و تقدیر جز بدعا برنگردد و عمر جز به نیکوکاری دراز نشود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٢۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لیأتینّ علی النّاس زمان لا یبالی المرء بما أخذ المال أمن حلال أم من حرام روزگاری بمردم رسد که مرد اهمیت ندهد که مال چگونه به دست آرد، از حلال یا از حرام »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٣٦۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ردّوا السّلام و غضّوا البصر و أحسنوا الکلام سلام را جواب بدهید و از محارم چشم بپوشید و سخن نیک گوئید »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٦٦٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ما من مسلم ینظر إلی امرأه أوّل رمقه ثمّ یغضّ بصره إلّا أحدث اللَّه تعالی له عباده یجد حلاوتها فی قلبه هر مسلمانی که یک بار به زنی بنگرد آنگاه چشم از او باز دارد خدای والایش با عبادتی انس دهد که لذت آن را در قلب خویش احساس کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٦٩۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الغلّ و الحسد یأکلان الحسنات کما تأکل النّار الحطب کینه و حسد اعمال خوب را میخورد چنان که آتش هیزم را میخورد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠۴٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) صلوا قراباتکم و لا تجاوروهم فإنّ الجوار یورث بینکم الضّغائن با خویشان دوستی کنید و همسایه ایشان مشوید که همسایگی میان شما کینه ها پدید آرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٨۴٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أعطی و لا توکئی فیوکأ علیک ببخش و تنگ مگیر که بر تو تنگ گیرند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣۴٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أفضل الفضائل أن تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تصفح عمّن ظلمک بهترین فضایل این است که با آنکه از تو ببرد پیوند گیری و به کسی که تو را محروم میکند عطا کنی و از آنکه بر تو ستم کند درگذری »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴١٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ اللَّه تعالی یبغض البخیل فی حیاته السّخیّ عند موته خداوند کسی را که در زندگی بخیل باشد و هنگام مرگ بخشنده شود، دشمن دارد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٧۴٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اِبتَغُوا الرَّفعَهَ عِندَ اللَّهِ تَحلَمُ عَمَّن جَهِل عَلیکَ وَ تُعطِیَ مَن حَرَمَک اگر میخواهید پیش خداوند منزلتی بلند یابید خشونت را به بردباری و محرومیت را به عطا تلافی کنید »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١ .:. »حضرت صادق علیه السلام لَا يَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَجْلِسَ مَجْلِساً يُعْصَی اللَّهُ فِیهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَی تَغْيِیرِهِ برای مؤ من سزاوار نیست که در مجلسی بنشیند که خداوند در آن مجلس نافرمانی شود و آن مؤ من قدرت بر بهمزدن آن مجلس نداشته باشد »اصول کافی جلد ۴ صفحه ٨٢ روایت ١ .:. »امیرالمومنین علیه السلام قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع تَرْكُ الْخَطِیئَةِ أَيْسَرُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ وَ كَمْ مِنْ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِیلًا وَ الْمَوْتُ فَضَحَ الدُّنْيَا فَلَمْ يَتْرُكْ لِذِی لُبٍّ فَرَحاً دست برداشتن از گناه آسانتر از طلب توبه است، و بسا شهوترانی یک لحظه که اندوه درازی بجا گذارد و مرگ دنیا را رسوا کرده و برای هیچ صاحب خردی شادی نگذاشته »اصول کافی جلد ۴ صفحه ١٨٨ روایت ١ .:. »امام صادق علیه السلام الذَّاكِرُ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی الْغَافِلِینَ كَالْمُقَاتِلِ فِی الْمُحَارِبِینَ کسیکه در میان بی خبران یاد خدای عزوجل کند مانند کسی است که در میان جنگجویان (فراری یا آنانکه هستند ولی جنگ نکنند) باشد، و (تنها) بجنگد »اصول کافی جلد ۴ صفحه ٢٦٣ روایت ١ .:. »امام صادق علیه السلام تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ع إِذَا أَخَذْتَ مَضْجَعَكَ فَكَبِّرِ اللَّهَ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِینَ وَ احْمَدْهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ وَ سَبِّحْهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ وَ تَقْرَأُ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ عَشْرَ آيَاتٍ مِنْ أَوَّلِ الصَّافَّاتِ وَ عَشْراً مِنْ آخِرِهَا (یکی از جاهائیکه ) تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیهماالسلام ( وارد است ) هنگامی است که به خوابگاه خود رفتی، پس سی چهار بار اللّه کبر بگو، و سی سه بار الحمدلله، و سی سه بار سبحان الله، و بخوان آیه الکرسی و معوذتین را (دو سوره فلق و ناس) و ده آیه از اول سوره صافات و ده آیه از آخر آن را »اصول کافی جلد ۴ صفحه ٣١١ روایت ٦ .:. »امام صادق علیه السلام عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ عِنْدَهُ قَوْمٌ يُحَدِّثُهُمْ إِذْ ذَكَرَ رَجُلٌ مِنْهُمْ رَجُلًا فَوَقَعَ فِیهِ وَ شَكَاهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَّی لَكَ بِأَخِیكَ كُلِّهِ وَ أَيُّ الرِّجَالِ الْمُهَذَّبُ مردمی نزد حضرت صادق علیه السلام بودند و حضرت برای آنها حدیث میکرد، در این میان مردی از آنها نام مردی را به بدی یاد کرد و گله او را به حضرت صادق علیه السلام نمود، حضرت به او فرمود: کجا برایت برادری تمام عیار بدست آید، و کدام مردی است که مهذب و پاک از همه عیوب باشد »اصول کافی جلد ۴ صفحه ۴٦٨ روایت ١ .:. »امام صادق علیه السلام صَالِحِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ سَمِعْتُ رَجُلًا يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ الرَّجُلُ يَقُولُ أَوَدُّكَ فَكَيْفَ أَعْلَمُ أَنَّهُ يَوَدُّنِی فَقَالَ امْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإِنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإِنَّهُ يَوَدُّكَ صالح بن حکم گوید: شنیدم که مردی از حضرت صادق (ع) می پرسید و می گفت: مردی میگوید ترا دوست دارم؛ من چگونه بدانم که او مرا دوست دارد؟ (و راست میگوید) فرمود: دلت را آزمایش کن پس اگر تو نیز او را دوست داری، او هم تو را دوست داد »اصول کافی جلد ۴ صفحه ۴٦٩ روایت ٢ .:. »رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ عَلَّانٍ الدُّهْنِيُّ الْبَغْدَادِيُّ بِدِمَشْقَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِی خَيْثَمَةَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْجَعْدِ قَالَ حَدَّثَنَا زُهَيْرُ بْنُ مُعَاوِيَةَ عَنْ زِيَادِ بْنِ خَيْثَمَةَ عَنِ الْأَسْوَدِ بْنِ سَعِیدٍ الْهَمْدَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ يَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ يَكُونُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش‏ جابر بن سمرة می‏گوید: از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله شنیدم که می‏فرماید: «پس از من دوازده جانشین خواهد بود که همه آنان از قریش‏اند» »الغیببة (للنعمانی )ص ١٠٣ / ترجمه غفاری، ص: ١۴٩ .:. »امام علی علیه السلام لَا بَشَاشَةَ مَعَ إِبْرَام‏ سماجت و پافشاری کردن (در سوال) خوشرویی به جا نگذارد »غرر الحکم و درر الکلم، نشر دار الکتاب الإسلامی‏، ص: ٧٧٠ .:. »امام علی علیه السلام ألبشر أوّل البر خوشرویی سرآغاز نیکوکاری است »غرر الحکم و درر الکلم، نشر دار الکتاب الإسلامی‏، ص: ٢٨ .:. »امام علی علیه السلام من لم یجاز الإسائة بالإحسان فلیس من الکرام‏ کسی که بدی را به نیکی پاداش ندهد از کریمان نیست »غرر الحکم و درر الکلم، نشر دار الکتاب الإسلامی‏، ص: ٦۵٠ .:. »امام علی علیه السلام من استقصر بقاءه و أجله قصر رجاءه و أمله‏ کسی که ماندن در دنیا و اجل خود را کوتاه بداند، امید و آرزویش کوتاه شود »غرر الحکم و درر الکلم، نشر دار الکتاب الإسلامی‏، ص: ٦۴٠ حدیث ١١٦٧ .:. »امام علی علیه السلام لا تصرم أخاک علی إرتیاب و لا تهجوه بعد إستعتاب‏ بر مبنای شرک و تردید برادری خود را با برادرت قطع مکن و پس از عذر خواهی و دلجویی از او دوری مکن »غرر الحکم و درر الکلم، نشر دار الکتاب الإسلامی‏، ص: ٧۴٩ حدیث ١١٩ .:. »امام علی علیه السلام من لا إخاء له لا خیر فیه‏ کسی که برادری ندارد خیری ندارد »غرر الحکم و درر الکلم، نشر دار الکتاب الإسلامی‏، ص: ۵٩۵ حدیث ۴۴٢ .:. »امام علی علیه السلام شرّ إخوانک من أغراک بهوی و ولّهک بالدّنیا بدترین برادرانت کسی است که تو را به پیروی هوا و هوس تشویق کرده و نسبت به دنیا فریفته و شیدا کند »غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۴١٠ حدیث ۴٣ .:. »امام علی علیه السلام خیر الإخوان أقلّهم مصانعة فی النّصیحة بهترین برادران کسی است که درباره خیرخواهی و نصیحت، کمتر مدارا و چرب زبانی کند (و به طور صریح تو را نصیحت کند) »غرر الحکم و درر الکلم، ص: ٣۵٦ حدیث ٣٢ .:. يَتَسَاءَلُونَ۞ عَنِ الْمُجْرِمِینَ ۞ مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ ۞ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ۞ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ ۞ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ۞ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّینِ ۞ حَتَّىٰ أَتَانَا الْيَقِینُ از مجرمان سؤال می‌کنند چه چیز شما را به دوزخ افکند؟ می‌گویند از نمازگزاران نبودیم و اطعام مستمند نمی‌کردیم و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم و همواره روز جزا را دروغ می‌شمردیم تا اینکه مرگ ما در رسید »قرآن کریم، سوره مدثر، آیات ۴٠ تا ۴٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فضل العالم علی العابد کفضلی علی أدناکم إنّ اللَّه عزّ و جلّ و ملائکته و أهل السّموات و الأرضین حتّی النّمله فی جحرها و حتّی الحوت لیصلّون علی معلّم النّاس الخیر فضیلت عالم بر عابد چون فضیلت من بر پست ترین شماست، خدای عز و جل و فرشتگان او و اهل آسمانها و زمین ها حتی مورچه در سوراخ و حتی ماهی کسی را که نیکی بمردم آموزد دعا میکنند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠۵٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فضل العالم علی العابد کفضل القمر لیله البدر علی سائر الکواکب فضیلت عالم بر عابد چون فضیلت ماه دو هفته بر سایر ستارگان است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠۵۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فضل الشّابّ العابد الّذی یعبد فی صباه علی الشّیخ الّذی یعبد بعد ما کبرت سنّه کفضل المرسلین علی سایر النّاس فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت کند بر پیری که وقتی سن بسیار یافت عبادت کند چون فضیلت پیغمبران بر سایر مردم است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠۵٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرغ إلی ابن آدم من أربع الخلق و الخلق و الرّزق و الأجل چهار چیز آدمیزاد از پیش معین است: صورت و سیرت و روزی و مرگ »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠۴٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الغیبه ذکرک أخاک بما یکره غیبت آنست که برادر خود را به چیزی که دوست ندارد یاد کنی »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠۴۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) غفر اللَّه عزّ و جلّ لرجل أماط غصن شوک عن الطّریق ما تقدّم من ذنبه و ما تأخّر مردی که شاخه تیغی از راه بردارد خدا گناهان کهنه و تازه او را بیامرزد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠٣۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ینبغی أن یکون للمؤمن ثمانیه خصال: وقار عند الهزاهز و صبر عند البلاء و شکر عند الرّخاء و قنوع بما رزقه اللَّه عزّ و جلّ، لا یظلم الأعداء و لا یتحامل علی الاصدقاء بدنه فی تعب و النّاس منه فی راحه مؤمن باید هشت صفت داشته باشد وقار در حوادث سخت و صبر به هنگام بلیه و شکر به هنگام گشایش و قناعت به روزی ای که خدای والا داده است بدشمنان ستم نکند و مزاحم دوستان نشود، تنش برنج باشد و مردم از او در آسایش باشند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢٢٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یحبّ اللَّه العامل إذا عمل أن یحسن خدا دوست دارد که وقتی کسی کاری می‌کند، کامل کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢١٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یطبع المؤمن علی کلّ خلق لیس الخیانه و الکذب مؤمن هر خوئی تواند داشت مگر خیانت و دروغ گوئی »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢١۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یسّروا و لا تعسّروا سهل گیرید و سخت مگیرید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢١٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یتبع المیّت ثلاثه فیرجع اثنان و یبقی واحد: یتبعه أهله و ماله و عمله، فیرجع أهله و ماله و یبقی عمله سه چیز بدنبال میت روند دو تا باز گردند و یکی بماند اهل و مال و عمل وی بدنبال روند اهل و مالش باز گردند و عملش بماند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢١٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یبصر أحدکم القذی فی عین أخیه و یدع الجذع فی عینه برخی از شما خس را در چشم برادرش ببیند و تنه درخت را در چشم خویش ندیده گیرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢٠٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یا عجبا کلّ العجب للمصدّق بدار الخلود و هو یسعی لدار الغرور سخت در عجبم از آنکه خانه جاوید (آخرت) را باور دارد و برای خانه غرور (دنیا) بکوشد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٢٠٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ویل للّذی یحدّث فیکذب فیضحک به القوم، ویل له، ویل له وای بر آنکه سخن کند و دروغ گوید که کسان از آن بخندند وای بر او! وای بر او؟ »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣١٨٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اللَّه لأن تهدی بهداک رجل واحد خیر لک من حمر النّعم به خدا قسم اینکه مردی را هدایت کنی از داشتن شتران سرخ مو بهتر است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣١٧۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اکلی ضیفک فإنّ الضّیف یستحیی أن یأکل وحده همراه مهمان خویش غذا خور زیرا مهمان شرم دارد که تنها غذا خورد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣١٧٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أبغَضُ الحَلالِ إلَی اللَّهِ الطَّلاقُ منفورترین چیزهای حلال در پیش خدا طلاق است »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اِتَّقُوا الحَجَرَ الحَرامَ فِی البُنیانِ فَإنّهُ أساسُ الخَرابِ از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهیزید که مایه ویرانی است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أحبّ الأعمال إلی اللَّه الصّلاه لوقتها ثمّ برّ الوالدین ثمّ الجهاد فی سبیل اللَّه بهترین کارها در نزد خدا نماز در وقت آن است، آنگاه نیکی با پدر و مادر، آنگاه جهاد در راه خدا »نهج الفصاحه حدیث شماره ٧١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أحبب حبیبک هونا ما عسی أن یکون بغیضک یوما ما و أبغض بغیضک هونا ما عسی أن یکون حبیبک یوما ما در دوستی میانه نگهدار که شاید دوست روزی دشمن تو شود و در دشمنی راه افراط مسپار که شاید دشمن روزی دوست گردد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٧۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أحبّ اللّهو إلی اللَّه تعالی إجراء الخیل و الرّمی بهترین بازی ها در پیش خدا اسب دوانی و تیر اندازی است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٨۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) احفظ ودّ أبیک لا تقطعه فیطفی اللَّه نورک دوستی پدر خویش را حفظ کن و رشته آن را مبر که خداوند نور تو را خاموش میکند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٠٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إدرءوا الحدود عن المسلمین ما استطعتم فإنّ الإمام لأن یخطی فی العفو خیر من أن یخطی فی العقوبه تا آنجا که می توانید مجازات ها را از مسلمانان باز دارید زیرا اگر پیشوائی در بخشش خطا کند بهتر از آن است که در مجازات خطا کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا أتی علىّ یوم لا أزداد فیه علما یقرّبنی إلی اللَّه تعالی فلا بورک لی فی طلوع الشّمس ذلک الیوم اگر روزی بر من بگذرد و در آن روز دانشی نیاموزم که مرا بخداوند نزدیک کند، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٢٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا أراد اللَّه بعبد خیرا صیّر حوایج النّاس إلیه وقتی خداوند برای بنده ای نیکی خواهد حاجت های مردم را در دست او قرار میدهد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا أراد اللَّه بعبد خیرا جعل له واعظا من نفسه یأمره و ینهاه وقتی خدا برای بنده ای نیکی خواهد واعظی از نفس وی بر او گمارد که او را بکار نیک وادارد و از کار بد باز دارد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۵۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا أسأت فأحسن فإنّ الحسنات یذهبن السّیّئات وقتی بدی کردی بدنبال آن نیکی کن که نیکی ها بدیها را محو می کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا استعطرت المرأة فمرّت علی القوم لیجدوا ریحها فهی زانیه ::هرگاه زنی خود را معطر کند و بر مردمی بگذرد تا اینکه بوی او را دریابند، زناکار است »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا تطیّبت المرأه لغیر زوجها فإنّما هو نار و شنار وقتی زنی برای کسی جز شوهر خود بوی خوش بکار برد مایه آتش و عار است »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٨٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اغتنم خمسا قبل خمس شبابک قبل هرمک و صحّتک قبل سقمک و غناک قبل فقرک و فراغک قبل شغلک و حیاتک قبل موتک پنج چیز را پیش از پنچ چیز غنیمت شمار «جوانی‌ات» را پیش از پیری و «سلامتی‌ات» را پیش از بیماری و «بی‌نیازی‌ات» را قبل از نیازمندی و «فراغتت» را پیش از گرفتاری و «زندگی‌ات» را پیش از مرگ »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٧٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمسه من مصائب الدّنیا فوت الحبیب و ذهاب المال و شماته الأعداء و ترک العلم و امرأه سوء پنج چیز از مصائب دنیاست مرگ دوست و تلف شدن مال و سرزنش دشمنان و ترک دانش و زن بد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴۵٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس دعوات یستجاب لهنّ: دعوه المظلوم حتّی ینتصر و دعوه الحاجّ حتّی یصدر و دعوه الغازی حتّی یقفل و دعوه المریض حتّی یبرأ و دعوه الأخ لأخیه بظهر الغیب و أسرع هذه الدّعوات إجابه دعوه الأخ لأخیه بظهر الغیب پنج دعاست که مستجاب می شود دعای مظلوم تا یاری شود و دعای زائر کعبه تا باز گردد و دعای کسی که به جهاد میرود تا باقامتگاه خود برسد و دعای مریض تا شفا یابد، و برادری که در غیبت برادرش برای او دعا کند و این دعا از همه دعاها زودتر مستجاب می شود »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴٦٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أربع إذا کنّ فیک فلا علیک ما فاتک من الدّنیا صدق الحدیث و حفظ الأمانه و حسن الخلق و عفّه مطعم چهار چیز است که اگر داری بر آنچه نداری غم مخور: راستی گفتار و حفظ امانت و نیکی خلق و عفت در کار خوراک »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۵١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أربع خصال من الشّقاء: جمود العین و قساوه القلب و بعد الأمل و حبّ البقاء چهار چیز نشان بدبختی است خشکی چشم و سختی دل و آرزوی دراز و حب بقا »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۵۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أربع من سعاده المرء أن تکون زوجته صالحه و أولاده أبرارا و خلطاؤه صالحین و أن یکون رزقه فی بلده چهار چیز نشان خوشبختی مرد است، زنش پارسا باشد و فرزندانش نیکوکار باشند، و معاشرانش صالح باشند و روزی خویش را در شهر خود بدست آورد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۵٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أربع من کنّ فیه حرّمه اللَّه تعالی علی النّار و عصمه من الشّیطان من ملک نفسه حین یرغب و حین یرهب و حین یشتهی و حین یغضب چهار چیز است که هر که دارد خدایش بر آتش حرام و از شیطان حراست کند آنکه به هنگام رغبت و هنگام بیم و وقت شهوت و موقع غضب عنان خویش از کف نگذارد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۵٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اللّهمّ إنّی أعوذ بک من علم لا ینفع و قلب لا یخشع و دعاء لا یسمع و نفس لا تشبع أعوذ بک اللّهمّ من شرّ هؤلاء الأربع خدایا به تو پناه می‌برم از دانشی که سود ندهد و قلبی که خاشع نشود و دعائی که شنیده نشود و نفسی که سیری نپذیرد، خدایا از شر این چهار چیز بتو پناه می‌برم »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵١٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تواضعوا لمن تعلّمون منه و تواضعوا لمن تعلّمونه و لا تکونوا جبابره العلماء با استاد و با شاگرد خود تواضع کنید و دانشمندان سرکش مباشید »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١٨۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) توبوا إلی ربّکم من قبل أن تموتوا و بادروا بالأعمال الزّاکیه قبل أن تشغلوا پیش از آنکه مرگ فرا رسد توبه کنید و پیش از آنکه گرفتار شوید کارهای نیک انجام دهید »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١٨٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تهادوا تحابّوا فإنّ الهدیّه تضعّف الحبّ و تذهب بغوائل الصّدر به یکدیگر هدیه دهید تا رشته محبتتان استوار شود زیرا هدیه محبت را بیافزاید و کینه و کدورت را از میان ببرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١٨٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خیر نسائکم الولود الودود المواسیه المواتیه إذا اتّقین اللَّه و شرّ نسائکم المتبرّجات المتخیّلات و هنّ المنافقات لا یدخل الجنّه منهنّ إلّا مثل الغراب الأعصم بهترین زنان شما، زن بچه آور مهربان است که شریک و مطیع شوهر باشد اگر از خدا بترسند و بدترین زنان شما آرایش کنان و متکبرانند و آنان منافقانند و از آنها جز به اندازه کلاغی که خط سفید به گردن دارد به بهشت نمی‌روند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۵٣۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خیرهنّ أیسرهنّ صداقا بهترین زنان آنست که مهرش آسانتر باشد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۵٣٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لا سهل إلّا ما جعلت سهلا هر چه آسان گیری آسان گذرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۴٩٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من نفّس من مسلم کربه من کرب الدّنیا نفّس اللَّه عنه کربه من کرب یوم القیامه، و من یسّر علی معسر یسّر اللَّه علیه فی الدّنیا و الآخره، و من ستر علی مسلم ستر اللَّه علیه فی الدّنیا و الآخره هر که غمی از غمهای دنیا را از مؤمنی بردارد خدا غمی از غمهای روز قیامت از او بردارد و هر که بر تنگدستی آسان گیرد خدا در دنیا و آخرت بر او آسانگیرد و هر که راز پوش مسلمانی شود خدا در دنیا و آخرت راز پوش وی شود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٧۵٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من تفاقر افتقر هر که فقیری کند، فقیر شود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٧۵٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ اللَّه تعالی لا یحبّ الفاحش المتفحّش و لا الصّیّاح فی الاسواق خداوند مردم بد گو و بد زبان و جارزنان (بانگ‌زنان) در بازار را دوست ندارد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٧١٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الجالب إلی سوقنا کالمجاهد فی سبیل اللَّه و المحتکر فی سوقنا کالملحد فی کتاب اللَّه آنکه به بازار ما چیزی وارد می کند مانند آن کس است که در راه خدا جهاد میکند و آنکه در بازار ما احتکار میکند مانند کسی است که در کتاب خدا کافر بشمار رفته است »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٣١٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس بخمس ما نقض قوم العهد إلّا سلّط علیهم عدوّهم و ما حکموا بغیر ما أنزل اللَّه إلّا فشا فیهم الفقر و لا ظهرت فیهم الفاحشه إلا فشا فیهم الموت و لا طفّفوا المکیال إلّا منعوا النّبات و أخذوا بالسّنین و لا منعوا الزّکاه إلّا حبس عنهم القطر پنج چیز از لوازم پنج چیز است کسانی که پیمان شکنند دشمنشان بر آنها مسلط شود و کسانی که بر خلاف آنچه خدا گفته قضاوت کنند فقر میان آنها رواج یابد و کسانی که بی عفتی میان آنها رواج یابد مرگ ناگهانی میان آنها شایع شود و کسانی که کم فروشی پیشه کنند به قحط دچار شوند و کسانی که زکات ندهند به خشکسالی مبتلا گردند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴۵٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرّ النّاس من باع آخرته بدنیاه و شرّ منه من باع آخرته بدنیا غیره بدترین مردم آن کس است که آخرت خویش را به دنیا فروشد و بدتر از او کسی است که آخرت خویش به دنیای دیگری فروشد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٩٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لأن یأخذ أحدکم حبله ثمّ یغدوا إلی الجبل فیحتطب فیبیع فیأکل و یتصدّق خیر له من أن یسأل النّاس اینکه یکی از شما ریسمان خویش بر گیرد و به کوه رود و هیزم فراهم آرد و بفروشد و بخورد و صدقه کند برای وی بهتر است که از مردم بخواهد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٢٠٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لعن اللَّه الخمر و شاربها و ساقیها و بایعها و مبتاعها و عاصرها و حاملها و المحموله إلیه و آکل ثمنها خدا شراب و نوشنده و ساقی و فروشنده و خریدار و فشارنده و حامل و گیرنده و خورنده پول آن را لعنت کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٢٢٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) م باع عیبا لم یبیّنه لم یزل فی مقت اللَّه و لم تزل الملائکه تلعنه هر که چیز معیوبی فروشد و نگوید پیوسته در دشمنی خدا باشد و فرشتگان پیوسته او را لعنت کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٩٣٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لتملأنّ الأرض ظلما و عدوانا ثمّ لیخرجنّ رجل من أهل بیتی حتّی یملأها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و عدوانا زمین از جور و تعدی پر می شود آنگاه مردی از خاندان من بیرون آید تا آن را از انصاف و عدل پر کند چنان که از ظلم و تعدی پر شده است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٢٢١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زر القبور تذکر بها الآخره و اغسل الموتی فإنّ معالجه جسد خاو موعظه بلیغه و صلّ علی الجنائز لعلّ ذلک یحزنک فإنّ الحزین فی ظلّ اللَّه یوم القیامه یتعرّض لکلّ خیر به زیارت قبرها برو تا آخرت را بیاد آری و مردگان را غسل بده زیرا زیر و رو کردن جسد بی‌حرکت موعظه ای کامل است بر مردگان نمازگزار شاید بدین وسیله غمگین شوی زیرا شخص غمگین روز رستاخیز در سایه خدا در معرض همه نیکیهاست »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٠١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زار رجل أخا له فی قریه فأرصد اللَّه له ملکا علی مدرجته فقال: أین ترید؟ قال: أخا لی فی هذه القریه، فقال: هل له علیک من نعمه تربّها؟ قال: لا إلّا أنّی أحبّه فی اللَّه، قال: فإنّی رسول اللَّه إلیک إنّ اللَّه أحبّک کما أحببته مردی به دیدن برادر دینی خود به دهکده ای رفت، خداوند ملکی در گذرگاه او گماشت و بدو گفت کجا می‌روی جواب داد: برادری در این دهکده دارم گفت آیا نعمتی به نزد تو دارد که می‌خواهی آن را افزون کنی جواب داد نه، او را برای خدا دوست دارم، گفت من فرستاده خدا هستم همان طور که او را دوست داری خدا ترا دوست دارد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٠٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أکثر ذکر الموت فإنّ ذکره یسلّیک ممّا سواه مرگ را بسیار بخاطر بیاور زیرا یاد مرگ ترا از رنج های دیگر تسلیت می دهد »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴۴٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أکثروا ذکر الموت فإنّه یمحّص الذّنوب و یزهّد فی الدّنیا فإن ذکرتموه عند الغنی هدمه و إن ذکرتموه عند الفقر أرضاکم بعیشکم مرگ را بسیار به یاد آرید زیرا یاد مرگ گناهان را پاک می کند و حرص دنیا را کم می کند، اگر مرگ را بهنگام توانگری به یاد آرید اهمیت آن را کم میکند و اگر بهنگام تنگدستی یاد کنید، شما را از زندگی تان خشنود می سازد »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴۴۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أما أهل النّار الّذین هم أهلها فإنّهم لا یموتون فیها و لا یحیون و لکن ناس أصابتهم النّار بذنوبهم فأماتتهم إماته حتی إذا کانوا فحما أذن بالشّفاعه فجی ء بهم ضبائر ضبائر فبثّوا علی أنهار الجنّه ثمّ قیل یا أهل الجنّه أفیضوا علیهم فینبتون نبات الحبّه تکون فی حمیل السّیل جهنمیان که در جهنم ماندنی هستند در آن مرگ و زندگی ندارند ولی مردمی که بواسطه گناهان خود جهنمی شده اند در جهنم می میرند و همین که ذغال شدند اجازه شفاعت داده می شود و آنها را گروه گروه می آورند و به کنار نهرهای بهشت میاندازند سپس به بهشتیان گویند آب بر آنها بریزید و آنها چون دانه ای که در گذرگاه سیل باشد از نو می‌رویند »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵٣٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الصّدقه لتطفی غضب الرّبّ و تدفع میته السّوء صدقه خشم خداوند را فرو می نشاند و از مرگ بد جلوگیری میکند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦۴٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ هذه القلوب تصدأ کما یصدأ الحدید قیل فما جلاءها قال ذکر الموت و تلاوه القرآن دلها مانند آهن زنگ میزند گفتند صیقل آن چیست؟ گفت یاد مرگ و خواندن قرآن »نهج الفصاحه حدیث شماره ٩٣۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أیّما رجل تزوّج امرأه فنوی أن لا یعطیها من صداقها شیئا مات یوم یموت و هو زان و أیّما رجل اشتری من رجل بیعا فنوی أن لا یعطیه من ثمنه شیئا مات یوم یموت و هو خائن و الخائن فی النّار هر که زنی گیرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ چون زناکاران بمیرد و هر کس چیزی از مردی بخرد و در خاطر داشته باشد که قیمت آن را نپردازد هنگام مرگ چون خائنان بمیرد و خائن در آتش است »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٠٣١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درهم الرّجل ینفق فی صحّته خیر من عتق رقبه عند موته درهمی که انسان در حال صحت در راه خدا خرج کند بهتر از بنده ای است که هنگام مرگ آزاد کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۵٦٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کفی بالدّهر واعظا و بالموت مفرّقا چه آموزگاریست روزگار و چه جماعت پراکنی است مرگ »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢١٢٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لا یتمنّینّ أحدکم الموت لضرّ نزل به هیچ کس نباید از مشقتی که بدو رسیده آرزوی مرگ کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۵٢٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لا یتمنّی أحدکم الموت أمّا محسنا فلعلّه یزداد و أمّا مسیئا فلعلّه یستعتب هیچ یک از شما آرزوی مرگ نکند اگر نکوکار است شاید نیکی فزون کند و اگر بدکار است شاید راه رضا سپرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢۵٢١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ألا لا یخلونّ رجل بامرأه إلّا کان ثالثهما الشّیطان بدانید که هیچ مردی با زن نامحرم خلوت نمی کند جز آنکه سومی آنها شیطان است »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴٧٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اِتَّقُوا الدُّنیا وَ اتَّقُوا النِّساءَ فإنَّ إبلیسَ طَلّاعٌ رَصّادٌ وَ ما هُوَ بِشَی ءٍ مِن فَخوخه بأوثَقِ لِصَیدِهِ فِی الأتقِیاءِ مِنَ النِّساءِ از دنیا بترسید و از زنان بپرهیزید زیرا شیطان نگران و در کمین است و هیچ یک از دامهای وی برای صید پرهیزکاران مانند زنان مورد اطمینان نیست »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ إبلیس یبعث أشدّ أصحابه و أقوی أصحابه إلی من یصنع المعروف فی ماله شیطان محکمترین و نیرومند ترین یاران خود را برای گمراهی کسی فرستد که با دارائی خود کار نیک انجام میدهد »نهج الفصاحه حدیث شماره ۵٧۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الشّیطان مع الواحد و هو من الإثنین أبعد همانا شیطان با فرد تنهاست و از دو تن دورتر است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٣٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الشّیطان یأتی أحدکم فیقول من خلقک؟ فیقول اللَّه فیقول فمن خلق اللَّه؟ فإذا وجد أحدکم ذلک فلیقل: آمنت باللَّه و رسوله فإنّ ذلک یذهب عنه شیطان پیش یکی از شما آید و گوید کی ترا خلق کرد؟ جواب دهد خدا، گوید خدا را کی خلق کرد اگر یکی از شما چنین پنداری بخاطر یافت گوید به خدا و پیغمبر او ایمان دارم و این پندار از خاطر او برود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٣٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الشّیطان یحبّ الحمره فإیّاکم و الحمره و کلّ ثوب ذی شهره شیطان سرخی را دوست دارد از سرخی و هر لباسی که باعث انگشت نمائیست بپرهیزید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦۴١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الصّبحه تمنع بعض الرّزق خواب صبحگاه مانع قسمتی از روزی می شود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦۴٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الصّدقه لتطفی عن أهلها حرّ القبور و إنّما یستظلّ المؤمن یوم القیامه فی ظلّ صدقته صدقه گرمای قبر صدقه دهندگان را تخفیف می دهد و مؤمن روز رستاخیز در سایه صدقه خویش قرار میگیرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦۴٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الغضب من الشّیطان و إنّ الشّیطان خلق من النّار و إنّما تطفا النّار بالماء فإذا غضب أحدکم فلیتوضّأ خشم از شیطان است و شیطان از آتش پدید آمده و آتش را به آب خاموش توان کرد پس هر گاه یکی از شما خشمگین شود وضو گیرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٦٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ القاضی العدل لیجاء به یوم القیامه فیلقی من شدّة الحساب ما یتمنّی أن لا یکون قضی بین اثنین فی تمرة قاضی عادل را روز قیامت بحساب می‌کشند و از سختی حساب چیزها می بیند که آرزو می کند میان دو کس در باره یک خرما قضاوت نکرده بود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٦۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ اللَّه إذا أجری علی ید رجل خیر الرّجل فلم یشکره فلیس للَّه بشاکر هرگاه خداوند خیر کسی را به دست دیگری انجام دهد و او را سپاس نگزارد، همانا سپاس خدا را نیز نداشته است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٦٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ اللَّه استخلص هذا الدّین لنفسه و لا یصلح لدینکم إلّا السّخاء و حسن الخلق ألا فزیّنوا دینکم بهما خداوند این دین را خاص خود کرده است، با دین شما جز بخشش و خوش خلقی سازگار نیست دین خود را باین دو صفت آرایش دهید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٧٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أیّما شابّ تزوّج فی حداثة سنّه عجّ شیطانه یا ویله عصم منّی دینه هر جوانی در آغاز جوانی زن بگیرد شیطان وی بانگ برآرد وای بر او دین خود را از دستبرد من محفوظ داشت »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٠٣۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) التّأنّی من اللَّه و العجله من الشّیطان تأنی از یزدان است و شتاب از شیطان »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٢٠١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شتّان ما بین عملین عمل تذهب لذّته و تبقی تبعته و عمل تذهب مؤنته و تبقی أجره میان دو عمل بسیار فرق است عملی که لذت آن برود و عواقب آن بماند و عملی که زحمت آن برود و پاداش آن بماند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٩٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الصّلاه تسوّد وجه الشّیطان و الصّدقة تکسّر ظهره و التّحاب فی اللَّه یقطع دابره فإذا فعلتم ذلک تباعد منکم کمطلع الشّمس من مغربها نماز چهره شیطان را سیاه کند و صدقه دادن پشت او را بشکند و دوستی در راه خدا ریشه او را می‌کند و وقتی چنین کردید از شما به فاصله شرق و غرب دوری کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٨٧٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) علیکم بالسّواک فنعم الشی ء السّواک یشدّ اللّثه و یذهب بالبخر و یصلح المعده و یزید فی درجات الجنّه و یرضی الرّبّ و یسخط الشّیطان مسواک کنید که مسواک خوب چیزیست لثه را محکم کند و بوی دهان ببرد و معده را به صلاح آورد و درجات بهشت بیفزاید و پروردگار را خشنود کند و شیطان را بخشم آرد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٩٧۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) العین حقّ یحضرها الشّیطان و حسد ابن آدم چشم بد حق است؛ شیطان و حسد بنی آدم آن را پدید می آورد »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٠٢٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس نگاه بد تیری زهرآگین از تیرهای شیطانست »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣١۵٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا کنتم ثلاثة فلا یتناجی رجلان دون الآخر حتّی تختلطوا بالنّاس فإنّ ذلک یحزنه وقتی سه تن باهمید دو تن از شما با هم آهسته سخن نگویند، تا با دیگران مخلوط شوید زیرا این کار ویرا غمگین می کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٣٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا کثرت ذنوب العبد فلم یکن له من العمل ما تکفّرها ابتلاه اللَّه بالحزن لیکفّرها عنه وقتی گناهان بنده فزونی گیرد و کار نیک آنقدر نداشته باشد که گناهان را جبران کند خداوند او را به غم مبتلا سازد تا گناهانش را جبران کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٣٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ارفعوا ألسنتکم عن المسلمین و إذا مات أحد منهم فقولوا فیه خیرا زبان خود را از بد گوئی مسلمانان باز دارید، اگر کسی مرد در باره او به نیکی سخن گوئید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٦۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أفضل الإیمان أن تحبّ للَّه و تبغض للَّه و تعمل لسانک فی ذکر اللَّه و أن تحبّ للنّاس ما تحبّ لنفسک و تکره لهم ما تکره لنفسک و أن تقول خیرا أو تصمت بهترین اقسام ایمان این است که برای خدا دوست بداری و برای خدا دشمن بداری و آنچه برای خود می‌خواهی برای مردم بخواهی و آنچه برای خود نمی‌خواهی برای دیگران نخواهی و سخن نیک بگوئی یا خاموش مانی »نهج الفصاحه حدیث شماره ٣٩٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أکبر الکبائر الإشراک باللَّه و قتل النّفس و عقوق الوالدین و شهادة الزور بزرگترینِ گناهان کبیره، شرک به خدا و قتل نفس و بد رفتاری با پدر و مادر و شهادت دروغ است »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴٣٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أکثر خطایا ابن آدم فی لسانه بیشتر گناهان فرزند آدم از زبان اوست »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴۴٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أکثر النّاس ذنوبا یوم القیامه أکثرهم کلاما فیما لا یعنیه در روز رستاخیز از همه مردم گناه آن کس بیشتر است که بیشتر از همه در چیزهائی که بدو مربوط نیست سخن گوید »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴۴١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ من أعظم الخطایا من اقتطع مال امرئ مسلم بغیر حقّ و إنّ من الحسنات عیاده المریض از گناهان بزرگ اینست که مال دیگری را بدون حق تصرف کنند و عیادت مریض از کارهای نیک است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٩٠٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ من أکمل المؤمنین إیمانا أحسنهم خلقا و ألطفهم بأهله از همه مؤمنان ایمان آن کس کاملتر است که اخلاقش نیک‌تر است و با اهل خود بهتر رفتار می‌کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٩١٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ من الذّنوب ذنوبا لا یکفّرها الصّلاة و لا الصّیام و لا الحجّ و لا العمرة، یکفّرها الهموم فی طلب المعیشة بعضی گناهان هست که نماز و روزه و حج و عمره آن را محو نمی کند فقط گرفتاری در طلب معاش آن را نابود می‌کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٩١٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ من السّرف أن تأکل کلّ ما اشتهیت یکی از اقسام اسراف این است که هر چه می‌خواهی بخوری »نهج الفصاحه حدیث شماره ٩١٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ من السّنّة أن یخرج الرّجل مع ضیفه إلی باب الدّار خوب است که مرد با مهمان خود تا در خانه برود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٩١٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ من النّاس ناسا مفاتیح للخیر مغالیق للشّرّ و إنّ من النّاس ناسا مفاتیح الشّرّ مغالیق للخیر فطوبی لمن جعل اللَّه مفاتیح الخیر علی یدیه و ویل لمن جعل اللَّه مفاتیح الشّر علی یدیه بعضی مردم کلید خیرند و قفل شر و بعض دیگر کلید شرند و قفل خیر؛ خوشا به حال آن کسی که خداوند کلید خیر را در دست او قرار داده و بدا به حال آن کس که خدا کلید شر را بدست او سپرده است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٩٢٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) البیت الّذی یقرأ فیه القرآن یتراءی لأهل السّماء کما تتراءی النّجوم لأهل الأرض خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود در نظر اهل آسمان چنان مینماید که ستارگان در نظر اهل زمین »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١١٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ثلاثة هم حدّاث اللَّه یوم القیامة، رجل لم یمش بین اثنین بمراء قطّ و رجل لم یحدّث نفسه بزنا قط و رجل لم یخلط کسبه بربا قطّ سه کسند که روز قیامت هم صحبت خدایند کسی که میان دو تن سخن چینی نکند و کسی که هیچ وقت به فکر زنا نیفتاده باشد و کسی که کسب خود را به ربا نیامیخته باشد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٢۴٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ساعات الأمراض یذهبن ساعات الخطایا لحظه‌های مریضی لحظه‌های گناه را نابود می کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١٧٢٠ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الکذب یسوّد الوجه و النمیمة عذاب القبر دروغ مایه روسیاهی است و سخن چینی موجب عذاب قبر است »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢١٩٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لم یکذب من نمی بین اثنین لیصلح هر کس میان دو تن سخنی گوید که اصلاحشان دهد دروغ نگفته »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٢٨١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیحسن إلی جاره و من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه و من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیقل خیرا أو لیسکت هر که بخدا و روز جزا ایمان دارد با همسایه خویش نکوئی کند هر که بخدا و روز جزا ایمان دارد مهمان خویش را گرامی دارد هر که بخدا و روز جزا ایمان دارد سخن بخیر گوید یا خاموش ماند »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٩١۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من قبّل بین عینی أمّه کان له سترا من النّار هر که پیشانی مادر خویش را ببوسد از آتش جهنم مصون شود »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٩١٧ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اقرءوا القرآن و اعملوا به و لا تجفوا عنه و لا تغلوا فیه و لا تأکلوا به و لا تستکثروا به قرآن را بخوانید و بدان عمل کنید و از آن دور نشوید و در آن غلو نکنید بوسیله قرآن نان نخورید و به کمک آن فزونی مجوئید »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴٢۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إن أفواهکم طرق للقرآن فطیّبوها بالسّواک دهانهای شما معبر قرآنست آن را با مسواک پاکیزه کنید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٦٠٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کونوا فی الدّنیا أضیافا، و اتّخذوا المساجد بیوتا، عوّدوا قلوبکم الرّقّه و أکثروا التّفکر و البکاء و لا تختلفنّ بکم الأهواء تبنون ما لا تسکنون و تجمعون ما لا تأکلون و تأملون ما لا تدرکون در دنیا چون میهمانان باشید، و مسجدها را چون خانه خود بدانید، دلها را به نرمی خوی دهید و اندیشه و گریه بسیار کنید؛ و مبادا هوسها از راهتان بیرون کند بناها می سازید که در آن نمی‌مانید و چیزها فراهم می‌کنید که نمی‌خورید و امیدها دارید که بدان نمی‌رسید »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢١٨٨ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ فی المعاریض لمندوحه عن الکذب سخنان چندپهلو وسیله‌ایست برای رهائی از دروغ »نهج الفصاحه حدیث شماره ٨٧١ .:. »گریه امام حسین فا: [امام] می‌خواهد به میدان برود که دختر کوچکش شیون کنان و سربرهنه می‌آید و دامن پدر را می‌گیرد و می‌گوید پدر آهسته تر؛ بایست تا از دیدار تو توشه برگیرم و تو را سیر ببینم که این وداع آخر است آنگاه دست و پای پدر را می بوسد امام می نشیند و دختر را در دامن خود می‌گیرد و شدیدا گریه می‌کند و اشک دیدگانش را با آستین پاک می‌کند و می‌گوید: «سکینه جان! بعد از من گریه تو طولانی خواهد شد باید بعد از مرگ من تو گریه کنی» »کتاب زیتون (ترجمه کتاب الخصائص الحسینیه تالیف آیت الله شیخ جعفر شوشتری) ص ٦١ .:. »امیرالمؤمنین علیه السلام ::أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ [ابْنُ أَبِی قُحَافَةَ] وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَی يَنْحَدِرُ عَنِّی السَّيْلُ وَ لَا يَرْقَی إِلَيَّ الطَّيْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِی بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَی طَخْيَةٍع َمْيَاءَ يَهْرَمُ فِیهَا الْكَبِیرُ وَ يَشِیبُ فِیهَا الصَّغِیرُ وَ يَكْدَحُ فِیهَا مُؤْمِنٌ حَتَّی يَلْقَی رَبَّهُ‏ فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَی هَاتَا أَحْجَی فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَيْنِ قَذًی وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا أَرَی تُرَاثِی نَهْبا فا: هان! به خدا سوگند- فلان- جامه خلافت را پوشید و می‏دانست خلافت جز مرا نشاید، که آسیاسنگ، تنها گرد استوانه به گردش در آید کوه بلند را مانم که سیلاب از ستیغ من ریزان است، و مرغ از پریدن به قلّه‏ام گریزان چون‏ چنین دیدم دامن از خلافت در چیدم، و پهلو از آن پیچیدم، و ژرف بیندیشیدم که چه باید، و از این دو کدام شاید؟ با دست تنها بستیزم یا صبر پیش گیرم و از ستیز بپرهیزم؟ که جهانی تیره است- و بلا بر همگان چیره- بلایی که پیران در آن فرسوده شوند و خردسالان پیر، و دیندار تا دیدار پروردگار در چنگال رنج اسیر چون نیک سنجیدم، شکیبایی را خردمندانه‌تر دیدم، و به صبر گراییدم در حالی که دیده از خار غم خسته بود، و آوا در گلو شکسته میراثم ربوده این و آن، و من بدان نگران‏ »نهج البلاغه (بخشی از خطبه سوم مشهور به شقشقیه) .:. »امیرالمؤمنین علیه السلام إِذْ عَقَدَهَا لِآخَرَ بَعْدَ وَفَاتِهِ لَشَدَّ مَا تَشَطَّرَا ضَرْعَيْهَا فَصَيَّرَهَا فِی حَوْزَةٍ خَشْنَاءَ يَغْلُظُ كَلْمُهَا وَ يَخْشُنُ مَسُّهَا وَ يَكْثُرُ الْعِثَارُ فِیهَا وَ الِاعْتِذَارُ مِنْها فا: خلافت را چون شتری ماده دیدند- و هر یک به پستانی از او چسبیدند، و سخت دوشیدند، و- تا توانستند نوشیدند سپس آن را به راهی در آورد ناهموار، پر آسیب و جان آزار، که رونده در آن هر دم به سر در آید، و پی در پی پوزش خواهد، و از ورطه به در نیاید »نهج البلاغه (بخشی از خطبه سوم مشهور به شقشقیه) .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لیس المؤمن الّذی لا یأمن جاره بوائقه هر که همسایه اش از شرش در امان نیست مؤمن نیست »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٣٨٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لیس المؤمن الّذی یشبع و جاره جائع إلی جنبه هر که سیر باشد و همسایه اش پهلوی وی گرسنه باشد مؤمن نیست »نهج الفصاحه حدیث شماره ٢٣٨۴ .:. » امام صادق (ع) حُسْنُ الْجوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ وَ يُنْسِئُ فِی الْأَعْمَار خوش‌رفتاری با همسایه خانه‏ها را آباد و مرگ را به تأخیر می‏اندازد »اصول کافی، ص ٦٢۴ ( باب حق الجوار ) .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) إِنَّ الْأُمَّةَ سَتَفْتَرِقُ عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ وَ فِرْقَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ ثَلَاثَ عَشْرَةَ فِرْقَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ السَّبْعِینَ تَنْتَحِلُ مَحَبَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَاحِدَةٌ [مِنْهَا] فِی الْجَنَّةِ وَ اثْنَتَا عَشْرَةَ فِی النَّارِ بزودی امّت به هفتاد و سه گروه متفرق خواهند شد، که هفتاد و دو گروه در آتش و یک گروه در بهشت خواهند بود سیزده گروه از هفتاد و سه گروه محبّت ما اهل بیت را ادّعا می‏کنند، ولی یکی از آنها در بهشت و دوازده گروه در آتش‏اند » کتاب سلیم بن قیس الهلالی، نشر الهادی، ج ٢، ص: ٦٠۵ حدیث هفتم .:. »رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ::يَا عَلِيُّ إِنَّكَ سَتَلْقَی [بَعْدِی‏] مِنْ قُرَيْشٍ شِدَّةً مِنْ تَظَاهُرِهِمْ عَلَيْكَ وَ ظُلْمِهِمْ لَكَ فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً [عَلَيْهِمْ‏] فَجَاهِدْهُمْ وَ قَاتِلْ مَنْ خَالَفَكَ بِمَنْ وَافَقَكَ فَإِنْ لَمْ تَجدْ أَعْوَاناً فَاصْبِرْ وَ كُفَّ يَدَكَ وَ لَا تُلْقِ بِيَدِكَ إِلَی التَّهْلُكَةِ فَإِنَّكَ [مِنِّی‏] بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی وَ لَكَ بِهَارُونَ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ إِنَّهُ قَالَ لِأَخِیهِ مُوسَی إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا يَقْتُلُونَنِی‏ فا: یا علی، به زودی از قریش سختی خواهی دید از متحد شدنشان بر علیه تو و ظلمشان بر تو؛ اگر بر علیه آنان یارانی یافتی با آنان جهاد کن و با مخالفان خود به وسیله موافقانت جنگ کن، و اگر یاری نیافتی صبر کن و دست نگهدار و خود را به دست خویش در هلاکت مینداز «تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی»، و برای تو، هارون اسوه‌ی خوبی است که به برادرش موسی گفت: إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا يَقْتُلُونَنِی، «این قوم مرا ضعیف شمردند و نزدیک بود مرا بکشند» »کتاب سلیم بن قیس الهلالی، نشر الهادی، ج ٢، ص: ۵٦٨ حدیث اول :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::اضافه شده در تاریخ ٩١/٠٨/٢١ .:. »امام رضا علیه السلام فا: چون جدم حسین (ع) کشته شد آسمان خون و خاک سرخ بارید؛ ای پسر شبیب اگر بر حسین گریه کنی تا اشکت بر گونه‏هایت روان شود خدا هر گناهی کردی از خرد و درشت و کم و بیش بیامرزد »الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمره‏ای، ص: ١٣٠ .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) فا: چون برادر دینی تو از مکه برگشت میان دو چشم‌اش را ببوس و دهانش را ببوس که با آن حجر الاسودی را بوسیده که رسول خدا (ص) بر آن بوسیده زده است؛ چشمش را ببوس که با آن خانه خدا را دیده، پیشانی و رویش را ببوس و در مبارکبادش بگوئید خدا حَجّـت را قبول کند و آن را منظور دارد و آنچه خرج کردی به تو عوض بدهد و این را آخرین حَجّت قرار ندهد »الخصال / ترجمه کمره‏ای، ج ‏٢، ص: ۴٣١ حدیث ٣۵۵ .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) فا: خدا توجهی بزمین کرد و ما را برگزید و برای ما شیعیانی برگزید که ما را یاری کنند و در شادی ما شاد باشند و در غم ما غمناک و مال و جان خود را در راه ما بدهند آنها از ما باشند و بما ملحق شوند »الخصال / ترجمه کمره‏ای، ج ‏٢، ص: ۴٣١ حدیث ٣۵٧ .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) فا: هر کس از شیعیان ما مرتکب گناهی شود نمیرد تا به بلائی دچار شود که کفاره گناهش گردد این بلا در مالش باشد یا در فرزند یا در جانش تا بیگناه خدا را ملاقات کند اگر گناهی بر او باقی ماند جانش را به سختی گیرند »الخصال / ترجمه کمره‏ای، ج ‏٢، ص: ۴٣٢ حدیث ٣۵٨ .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) فا: از آب باران بنوشید که تن را پاکیزه میکند و بیماری‏ها را می‌برد خدا (در سوره انفال آیه ١١) فرماید و فرو میفرستد از آسمان آبی که شما را پاکیزه کند و پلیدی شیطان را از شما ببرد و دلهای شما را بهم پیوند کند و قدمها را استوار فرماید »الخصال / ترجمه کمره‏ای، ج ‏٢، ص: ۴٣٣ حدیث ٣٧۴ .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) فا: کام فرزندان خود را با خرما بردارید »الخصال / ترجمه کمره‏ای، ج‏٢، ص: ۴٣٣ حدیث ٣٨٠ .:. »امام علی علیه السلام كَثْرَةُ الْأَكْلِ وَ النَّوْمِ تُفْسِدَانِ النَّفْسَ وَ تَجْلِبَانِ الْمَضَرَّة پر خوری و خواب زیاد، بدن را تباه کند و زیان به بار آورد »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ص: ٨٦ .:. »امام علی علیه السلام مَنْ كَثُرَ أَكْلُهُ قَلَّتْ صِحَّتُهُ وَ ثَقُلَتْ عَلَی نَفْسِهِ مَئُونَتُه‏ کسی که خوراکش زیاد باشد تندرستی او اندک، و هزینه زندگی بر او سنگین خواهد بود »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ص: ٨٦ .:. »امام علی علیه السلام مَنْ غَرَسَ فِی نَفْسِهِ مَحَبَّةَ أَنْوَاعِ الطَّعَامِ اجْتَنَی ثِمَارَ فُنُونِ الْأَسْقَام‏ کسی که درخت علاقه و دوستی خوراکی‏های گوناگون را در دل بکارد، میوه آن را نیز که انواع بیماریهاست بچیند »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ص: ٨٦ .:. »امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه‌ای به معاویه فا: خداوند برای مهدی اقوامی را می‏فرستد که از اطراف زمین جمع می‏شوند مانند ابرهای پراکنده پائیزی که جمع می‏شوند بخدا قسم من نام آنان و نام امیرشان و محل نزول سوارانشان را می‏دانم مهدی داخل کعبه می‏شود و گریه و تضرّع می‏کند، خداوند عزّ و جلّ می‏فرماید: أَمَّنْ يُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ، «یا چه کسی است که وقتی مضطرّ او را می‏خواند اجابت کند و ناراحتی را از بین ببرد و شما را خلیفه‏های زمین قرار دهد»، این آیه در خصوص ما اهل بیت نازل شده است »اسرار آل محمد (ترجمه کتاب سلیم بن قیس) ص ٢٣٨ :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::به روز شده در تاریخ ٩١/٠٩/٠٨ .:. »توصیه زیبای قرآنی خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ‌ بِالْعُرْ‌فِ وَأَعْرِ‌ضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ عفو و گذشت را پیشه کن، و به کار پسندیده فرمان ده، و از نادانان روی بگردان »قرآن کریم، سوره اعراف، آیه ١٩٩ .:. »نتیجه روی‌گردانی از ذکر خدا وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ‌ الرَّ‌حْمَـٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِ‌ینٌ و هر کس از یاد (خدای) رحمان دل بگرداند، برایش شیطانی بر می‌گماریم؛ پس برای وی قرین و همنشین است »قرآن کریم، سوره زخرف، آیه ٣٦ .:. »پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ألا انّ مثل اهلی بیتی فیکم مثل سفینة نوح، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق فا: مثل اهل بیت من در میان شما، همانند کشتی نوح است هرکه بر آن سوار شد، نجات یافت و هر که تخلف ورزید غرق شد »المراجعات علامه شرف الدین به نقل از مستدرک حاکم (اهل سنت) ج ۳، ص ۱۵۱ .:. »امیرالمومنین علیه السلام وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَنْ تَكْتَسِبَ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ إِلَّا كُنْتَ فِیهِ خَازِناً لِغَيْرِک‏ و بدان چیزی که بیش از خوراک و قوت تو باشد به چنگ نیاوری جز اینکه در آن چیز خزینه دار دیگران هستی‏ »الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏١، ص: ٢٣۵ .:. »امیرالمومنین علیه السلام قَدِّمْ لِيَوْمِ مَعَادِكَ زَاداً يَكُونُ أَمَامَكَ فَإِنَّ السَّفَرَ بَعِیدٌ وَ الْمَوْعِدَ الْقِيَامَةُ وَ الْمَوْرِدَ الْجَنَّةُ أَوِ النَّار برای روز رستاخیز خود توشه در پیش فرست که آن توشه پیشاپیش تو باشد، زیرا که سفر دور است، و وعده‏گاه قیامت است، و منزلگاه بهشت است یا دوزخ »الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏١، ص: ٢٣۵ .:. »پیغمبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله‏ من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، مرگش مرگ جاهلیت است »أصول الکافی / ترجمه مصطفوی، ج ‏٢، ص: ١٣١ .:. »امیرالمومنین علیه السلام ::أَمَا بَلَغَكُمْ مَا قَالَ فِیهِمْ نَبِيُّكُمْ ص حَيْثُ يَقُولُ فِی حِجَّةِ الْوَدَاعِ إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَيْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّی يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا فا: آیا آنچه پیغمبرتان (ص) درباره ایشان فرموده به شما نرسیده (و نشنیده‏اید) که در سفر حجة الوداع فرمود: همانا من در میان شما دو چیز گران می‌گذارم که مادامیکه بدانها چنگ زنید گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و همانا این دو از یکدیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می‌کنید »الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏١، ص: ٢٣٣ .:. »امیرالمومنین (ع) به نقل از پیامبر (ص) أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا آگاه باشید که این (یعنی تمسک به اهل بیت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنی روی برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید »الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏١، ص: ٢٣٣ .:. »امیرالمومنین علیه السلام تَزَوَّدُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِيَ فِیكُمْ بِالرَّحِیل‏ توشه برگیرید خدایتان رحمت کند، چرا که آواز کوچ (به سوی آخرت) نواخته شده است »الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏١، ص: ٢٣۴ .:. »بخشی از نامه امام حسین علیه السّلام به کوفیان‏ هنگامی که به کوفه رفت و از آنان یاری ندید ::وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَخَذْلٌ فِیكُمْ مَعْرُوفٌ قَدْ وَشَجَتْ عَلَيْهِ عُرُوقُكُمْ وَ تَوَارَتْ عَلَيْهِ أُصُولُكُمْ فَكُنْتُمْ أَخْبَثَ ثَمَرَةٍ شَجَا لِلنَّاطِرِ وَ أُكْلَةً لِلْغَاصِبِ أَلَا فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی النَّاكِثِینَ الَّذِینَ يَنْقُضُونَ الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِیدِها فا: به خدا سوگند! این تنها گذاشتن [رهبر]، روش همیشگی و معروف شماست و رگ و ریشه شما بر آن روییده و بن و بیخ شما بر آن استوار شده است؛ پس شما برای باغبان خود بد میوه گلوگیری هستید و برای رباینده خود لقمه‏ای چرب و گوارا هان! لعنت خدا بر پیمان‏شکنانی که سوگندها را پس از تحکیم و تثبیت آن بشکنند » تحف العقول، ص: ٢۴١ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴١٩) .:. »بخشی از نامه امام حسین علیه السّلام به کوفیان‏ هنگامی که از آنان یاری ندید إِنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ مِنَّا بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ الْمِلَّةِ [السَّلَّةِ] وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الدَّنِیئَةُ فا: هان! آن زنازاده پسر زنازاده ما را بر سر دو راهی قرار داده: انتخاب شریعت یا قبول خواری و ذلّت ذلّت پذیری از ما به دور است! » تحف العقول، ص: ٢۴١ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢١) .:. »پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَی يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئا فا: هر کس بنیانگذار روشی نیکو باشد، همچون پاداش کسی که به آن عمل کرده، پاداش دارد و نیز از پاداش همه آنان که تا روز رستاخیز به آن عمل نمایند بهره‏مند خواهد شد بی‏آن که از پاداش انجام دهندگانش چیزی کاسته شود »تحف العقول، ص: ٢۴٣ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢۴) .:. »توحید در نگاه امام حسین علیه السّلام هُوَ الْوَاحِدُ الصَّمَدُ مَا تُصُوِّرَ فِی الْأَوْهَامِ فَهُوَ خِلَافُهُ لَيْسَ بِرَبٍّ مَنْ طُرِحَ تَحْتَ الْبَلَاغِ وَ مَعْبُودٍ مَنْ وُجدَ فِی هَوَاءٍ أَوْ غَيْرِ هَوَاءٍ هُوَ فِی الْأَشْيَاءِ كَائِنٌ لَا كَيْنُونَةَ مَحْظُورٍ بِهَا عَلَيْه‏ وَ مِنَ الْأَشْيَاءِ بَائِنٌ لَا بَيْنُونَةَ غَائِبٍ عَنْهَا فا: اوست یگانه بی‏نیاز که هر آنچه در وهم و خیال درآید او خلاف آن باشد پروردگار نباشد آن که در حیطه وصف و بیان و درک مطرح باشد و معبود نباشد آن که در محدوده هوا یا غیر هوا یافت شود او در همه چیز هست نه آن گونه که حصاری بر او باشد و از همه چیز جداست نه آن گونه که از آنها پنهان باشد »تحف العقول، ص: ٢۴۴ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢۵) .:. »بخشی از سخنان امام حسین علیه السّلام هنگامی که رهسپار کربلا بودند إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا قَدْ تَغَيَّرَتْ وَ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَيْشٍ كَالْمَرْعَی الْوَبِیل‏ فا: به راستی، دنیا تغییر چهره داده و ناشناخته گشته و نیکی آن در حال نابودی است و از آن جز رطوبتی که در ته ظرفی مانده و جز زندگی وبال آور، همچون چرا گاهی که جز گیاه بیماری‏زا و بی‏مصرف چیزی در آن نمی‏روید، باقی نمانده است »تحف العقول، ص: ٢۴۵ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢٧) .:. »بخشی از سخنان امام حسین علیه السّلام هنگامی که رهسپار کربلا بودند أَلَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا يُتَنَاهَی عَنْهُ لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لَا أَرَی الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ لَا الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً فا: آیا نمی‏بینید که به حقّ عمل نمی‏شود و از باطل دست برنمی‏دارند؟! به طوری که مؤمن حق دارد که به مرگ و دیدار خدا مشتاق باشد به راستی، من چنین مرگی را جز سعادت ندانم و زندگی در کنار ظالمان را جز هلاکت نخوانم! »تحف العقول، ص: ٢۴۵ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢٧) .:. »بخشی از سخنان امام حسین علیه السّلام هنگامی که رهسپار کربلا بودند إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْيَا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُون‏ فا: همانا مردم دنیاپرستند و دین از سر زبان آنها فراتر نرود و دین را تا آنجا که زندگی‏شان را رو به راه سازد بچرخانند و چون در بوته آزمایش گرفتار شوند دینداران اندک گردند »تحف العقول، ص: ٢۴۵ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢٧) .:. »احسان کنید چون باران وَ قَالَ عِنْدَهُ رَجُلٌ إِنَّ الْمَعْرُوفَ إِذَا أُسْدِيَ إِلَی غَيْرِ أَهْلِهِ ضَاعَ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع‏ لَيْسَ كَذَلِكَ وَ لَكِنْ تَكُونُ الصَّنِیعَةُ مِثْلَ وَابِلِ الْمَطَرِ تُصِیبُ الْبَرَّ وَ الْفَاجر فا: مردی در حضور امام حسین علیه السّلام، گفت: احسان به نااهل کردن تباهی است امام در پاسخ او، فرمود: چنین نیست، احسان مانند باریدن باران است که نیکوکار و بدکار را در بر می‏گیرد »تحف العقول، ص: ٢۴۵ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢٧) .:. »امام حسین علیه السلام إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ فا: همانا گروهی خدا را برای چشم داشت عبادت نمایند که آن پرستش بازرگانان است و گروهی او را از روی ترس پرستش کنند که آن پرستش بردگان است و گروهی وی را سپاس‏مندانه پرستند که آن پرستش آزادگان است و بهترین پرستش همین است »تحف العقول، ص: ٢۴٦ .:. »امام حسین علیه السلام الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يُسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْر دام پنهان خداوند برای بنده‏اش آن است که از نعمت فراوان برخوردارش نماید و توفیق شکرگزاری از او سلب کند »تحف العقول، ص: ٢۴٦ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٢٩) .:. »امام حسین علیه السلام ::لَا تَرْفَعْ حَاجَتَكَ إِلَّا إِلَی أَحَدِ ثَلَاثَةٍ إِلَی ذِی دِینٍ أَوْ مُرُوَّةٍ أَوْ حَسَبٍ فَأَمَّا ذُو الدِّینِ فَيَصُونُ دِینَهُ وَ أَمَّا ذُو الْمُرُوَّةِ فَإِنَّهُ يَسْتَحْيِی لِمُرُوَّتِهِ وَ أَمَّا ذُو الْحَسَبِ فَيَعْلَمُ أَنَّكَ لَمْ تُكْرِمْ وَجْهَكَ أَنْ تَبْذُلَهُ لَهُ فِی حَاجَتِكَ فَهُوَ يَصُونُ وَجْهَكَ أَنْ يَرُدَّكَ بِغَيْرِ قَضَاءِ حَاجَتِكَ فا: حاجت خود را جز با سه کس در میان نگذار: با دیندار یا جوانمرد یا ریشه‏دار امّا دیندار برای حفظ دینش و جوانمرد از شرم مردانگی‌اش حاجت تو را روا می‌کنند و ریشه‏دار می‏داند که تو با رو انداختن به او از آبرویت مایه گذاشتی، لذا با برآوردن نیازت آبروی تو را حفظ می‏کند »تحف العقول، ص: ٢۴٧ .:. »امام حسین علیه السلام إِيَّاكَ وَ مَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُسِی‏ءُ وَ لَا يَعْتَذِرُ وَ الْمُنَافِقُ كُلَّ يَوْمٍ يُسِی‏ءُ وَ يَعْتَذِر از هر چه پوزش‌خواهی را به دنبال دارد دوری کن؛ زیرا مؤمن نه بد کند و نه پوزش طلبد و منافق هر روز بد کند و به پوزش‌خواهی پردازد »تحف العقول، ص: ٢۴٨ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٣٣) .:. »امام زین العابدین علیه السلام ::فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقْوَی مُؤَمِّلٍ ثَوَابَهُ وَ خَائِفٍ عِقَابَهُ فَقَدْ لِلَّهِ أَنْتُمْ أَعْذَرَ وَ أَنْذَرَ وَ شَوَّقَ وَ خَوَّفَ فَلَا أَنْتُمْ إِلَی مَا شَوَّقَكُمْ إِلَيْهِ مِنْ كَرِیمِ ثَوَابِهِ تَشْتَاقُونَ فَتَعْمَلُونَ وَ لَا أَنْتُمْ مِمَّا خَوَّفَكُمْ بِهِ مِنْ شَدِیدِ عِقَابِهِ وَ أَلِیمِ عَذَابِهِ تَرْهَبُونَ فَتَنْكُلُون‏ فا: پس ای بندگان خدا، پروا کنید از خدا چون پروای آرزومند به ثواب و ترسان از عقاب به یقین، در پیشگاه الهی راه عذر بر شما بسته شده، که هم انذار شده‌اید و هم تشویق و هم ترسانده، ولی شما نه به آن ثواب ارزنده که به دستیابی آن تشویقتان نمود، اشتیاقی از خود نشان می‏دهید و دست به کار می‏شوید و نه از کیفر سخت و عذاب دردناکش که شما را از آن ترسانده، ترسی به خود راه می‏دهید و [از گناه‏] دست بر می‏دارید »تحف العقول، ص: ٢٧٣ .:. »بنگرید چه پیش فرستاده‌اید؟ یا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏ ای کسانی که ایمان آورده‏اید، از خدا پروا کنید و هر کسی باید بنگرد که برای فردای خود، چه پیش فرستاده است و از خدا پروا کنید که همانا خدا به آنچه می‏کنید آگاه است و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خود فراموشی کرد؛ آنان همان فاسقان‌اند »قرآن کریم، سورة الحشر آیة ١٨- ١٩ .:. »نامه امام سجاد علیه السّلام به محمّد بن مسلم زهری‏ که با حکومت ظالم همراه شده بود ::کتابه ع إلی محمد بن مسلم الزهری یعظه‏ ::فَانْظُرْ أَيَّ رَجُلٍ تَكُونُ غَداً إِذَا وَقَفْتَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ فَسَأَلَكَ عَنْ نِعَمِهِ عَلَيْكَ كَيْفَ رَعَيْتَهَا وَ عَنْ حُجَجهِ عَلَيْكَ كَيْفَ قَضَيْتَهَا وَ لَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ قَابِلًا مِنْكَ بِالتَّعْذِیرِ وَ لَا رَاضِیاً مِنْكَ بِالتَّقْصِیرِ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَيْسَ كَذَلِكَ أَخَذَ عَلَی الْعُلَمَاءِ فِی كِتَابِهِ إِذْ قَالَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَه‏ فا: بنگر فردای قیامت که در پیشگاه خدا خواهی ایستاد چگونه مردی خواهی بود؟ آن روزی که خدا در باره نعمتهای خویش از تو بازجویی نماید که چگونه حقّ آنها را رعایت کرده‏ای؟ و در خصوص حجّتهای خود سؤال نماید که چگونه با آنها برخورد نموده‏ای؟ مبادا گمان کنی که خدا از تو عذری پذیرد و به تقصیر تو راضی گردد هیهات هیهات! این چنین نیست خداوند در قرآن علما را مسئول دانسته آنجا که فرموده: «حتما باید آن را به وضوح برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید» »تحف العقول، ص: ٢٧۵ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٨٣) .:. »امام زین العابدین علیه السلام وَ قَالَ بِحَضْرَتِهِ رَجُلٌ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی عَنْ خَلْقِكَ فَقَالَ ع لَيْسَ هَكَذَا إِنَّمَا النَّاسُ بِالنَّاسِ وَ لَكِنْ قُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی عَنْ شِرَارِ خَلْقِكَ مردی در حضور امام سجاد علیه السّلام، گفت: بار خدایا! مرا از آفریدگانت بی‏نیاز کن امام علیه السّلام فرمود: چنین نیست؛ زیرا مردم به یکدیگر نیازمندند، بلکه چنین بگو: بار خدایا! مرا از اشرار خلق خود بی‏نیاز گردان »تحف العقول، ص: ٢٧٨ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٨٩) .:. »امام زین العابدین علیه السلام اتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغِیرَ مِنْهُ وَ الْكَبِیرَ فِی كُلِّ جدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَذَبَ فِی الصَّغِیرِ اجْتَرَأَ عَلَی الْكَبِیر از دروغ خودداری کنید، چه دروغ کوچک باشد و چه بزرگ، چه دروغ جدّی باشد و چه شوخی؛ زیرا اگر انسان دروغ کوچکی بگوید، بر گفتن دروغ بزرگ نیز دل و جرات پیدا می‏کند »تحف العقول، ص: ٢٧٨ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٨٩) .:. »امام زین العابدین علیه السلام ::وَ قَالَ لَهُ رَجُلٌ مَا الزُّهْدُ فَقَالَ ع الزُّهْدُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ فَأَعْلَی دَرَجَاتِ الزُّهْدِ أَدْنَی دَرَجَاتِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَی دَرَجَاتِ الْوَرَعِ أَدْنَی دَرَجَاتِ الْيَقِینِ وَ أَعْلَی دَرَجَاتِ الْيَقِینِ أَدْنَی دَرَجَاتِ الرِّضَا وَ إِنَّ الزُّهْدَ فِی آيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ « لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلی‏ ما فاتَكُم‏ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ » فا: مردی از امام سجاد (ع) پرسید: زهد چیست؟ امام (ع) فرمود: زهد ده جزء دارد: بالاترین درجه زهد، کمترین درجه ورع است و بالاترین درجه ورع، پایین‏ترین درجه یقین است و عالی‏ترین درجه یقین، کمترین درجه رضاست همانا [تعریف‏] زهد در یکی از آیات قرآن آمده است: «تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به سبب آنچه به شما داده است شادمان نگردید» »تحف العقول، ص: ٢٧٨ ( ترجمه حسن زاده، ص: ۴٨٩) .:. »امام رضا علیه السلام فا: ای پسر شبیب به درستی که ماه محرم ماهی بود که اهل جاهلیت در زمان کفر حرام می‏دانستند ظلم و کشتن را از جهت حرمت این ماه، و این امت نه حرمت ماه را رعایت نمودند و نه حرمت پیغمبر خود را حفظ نمودند (ص) به درستی که در این ماه شهید کردند ذریه آن حضرت را و به اسیری بردند زنان آن حضرت را و غارت کردند خیمه‌های ایشان را پس نیامرزد حق سبحانه و تعالی ایشان را هرگز »لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج ‏٦، ص: ٢٦٨ .:. »امام رضا علیه السلام فا: ای پسر شبیب اگر در گریه بر حسین علیه السلام آن مقدار آب دیده بیرون آید که بر دو طرف روی روان شود حق سبحانه و تعالی می‏آمرزد هر گناهی که کرده باشی از صغیره و کبیره و از اندک و بسیار »لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج ‏٦، ص: ٢٦٩ .:. »امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه در پاسخ به سوال در باب روزه عاشورا فا: [روزه عاشورا] روزه‏ایست که در قرآن مجید و حدیثی وارد نشده است که دلالت کند بر آن که سنت حضرت رسول اللَّه صلوات اللَّه علیه و اله بوده باشد مگر سنت آل زیاد که ایشان این روزه را وضع نمودند به شکرانه آن که حضرت سید الشهداء علیه السلام را شهید نمودند! »لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج‏٦، ص: ٢٠٢ .:. »امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه در پاسخ به سوال در باب روزه عاشورا فا: هر که این روزه را بگیرد بهره او از این روزه بهره ابن مرجانه عبید اللَّه بن زیاد و لشکر او باشد لعنهم اللَّه تعالی [زید گوید] عرض نمودم که ایشان چه بهره داشتند از این روزه، حضرت فرمودند که آتش جهنم بهره ایشان خواهد بود »لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج‏٦، ص: ٢٠٢ .:. »بخشی از خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فا: مگر من پسر دختر پیامبرتان (ص)، و پسر وصی و پسر عمویش و جزو اولین ایمان‏آورندگان به خدا و تصدیق کننده رسولش در آنچه که از طرف پروردگارش آورده، نیستم؟! آیا حمزه سید الشهداء عموی پدرم نیست؟ آیا جعفر طيّار شهیدی که دو بال دارد عمویم نیست؟ مگر این قول شایع به [گوش شما] نرسیده که رسول الله (ص) در مورد من و برادرم فرموده: «این دو دو سرور جوانان اهل بهشتند»؟! »نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف، ص: ١۵٠ .:. »بخشی از خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فا: [سپس حسین (ع)‏] فریاد زد: آی شبث بن ربعی، آی حجّار بن أبجر، آی قیس بن أشعث، آی یزید بن حارث، مگر شما برایم ننوشته بودید: میوه‏ها رسیده، باغها سر سبز شده و نهرها لبریز گردیده، [اگر بیایی‏] بر سپاهی که برایت آماده شده، وارد خواهی شد، بیا؟! ولی آنها [در پاسخ امام حسین (ع)] گفتند: ما چنین کاری نکرده‏ایم! [حضرت با تعجّب‏] فرمود! نه و الله شما بودید که این عمل را انجام داده‏اید »نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف، ص: ١۵١ .:. »امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فا: به درستی که گاه هست شخصی یک روز روزه [مستحبی] می‏گیرد به قصد رضای الهی و حق سبحانه و تعالی او را به سبب آن روزه داخل بهشت می‏کند »لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج‏٦، ص: ٢٠٣ .:. »امام جعفر صادق علیه السلام فا: پرهیز کن از اینکه چیزی را بخوری که به آن اشتها نداری که این کار باعث حماقت و ابلهی می‏شود و نخور مگر پس از گرسنگی »روش تندرستی در اسلام / ترجمه طب النبی وطب الصادق علیهما السلام، ص: ١۴٠ .:. »امام جعفر صادق علیه السلام فا: و چون خواستی بخوری غذای حلال بخور و نام خدا را به زبان آور و سخن پیامبر خدا را به یاد آور که فرمود: آدمی ظرفی را که بدتر از شکمش باشد پر نکرد پس اگر ناچار باید غذا خورد، یک سوم آن را برای غذایش و یک سوم آن را برای آبش و یک سوم دیگر را برای نفس کشیدنش اختصاص دهد »روش تندرستی در اسلام / ترجمه طب النبی وطب الصادق علیهما السلام، ص: ١۴٠ .:. »امام جعفر صادق علیه السلام فا: اگر کسی به شما گفت: یکی بگو و ده تا بشنو بگو اگر ده تا گفتی یکی هم نمی‏شنوی، هر کس تو را فحش داد بگو اگر در آنچه می‏گوئی صداقت داری از خداوند می‏خواهم مرا بیامرزد و اگر دروغ می‏گوئی از خداوند می‏خواهم شما را رحمت کند، و هر کس تو را تهدید کرد تو او را اندرز بده و برایش دعاء کن » مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردی، ص: ٣٠٨ .:. »امام جعفر صادق علیه السلام فا: هر چه نمی‏دانی از علماء سؤال کن و هرگز برای آزمایش دانش آنها سؤال نکن، از عمل کردن به رای خود دوری کن و همیشه مراعات احتیاط را داشته باش‏ » مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردی، ص: ٣٠٩ .:. »حدیث قدسی (خدای متعال خطاب به موسی) فا: من عزّت بندگانم را در اطاعت خود می‏دانم، مردم عزّت را در خانه حکام و سلاطین می‏جویند و هرگز به آن نخواهند رسید، من علم و دانش را در گرسنگی و شکم خالی قرار دادم، آنها در سیری و شکم بارگی طلب می‏کنند، هرگز به آن نخواهند رسید » مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردی، ص: ٣٠٩ .:. »حدیث قدسی (خدای متعال خطاب به موسی) فا: من بی‏نیازی را در قناعت قرار دادم ولی مردم آن را در اندوختن ثروت و تکاثر اموال می‏خواهند ولی به آن نخواهند رسید، چهارم من آسایش را در آخرت گذاشته‏ام ولی آنان در دنیا طالب آن می‏باشند اما به آن نخواهند رسید، پنجم من خوشنودی خود را در مخالفت هوای نفس گذاشته‏ام، اما آنها پیروی از نفس می‏کنند و هیچ گاه به آن نمی‏رسند »مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردی، ص: ٣٠٩ .:. »بهترین کردار فا: زین العابدین (ع ) را پرسیدند که : کدام کردار از دیگر کردارها برترست؟ فرمود این که به قوت خرسند باشی، خاموشی گزینی، و بر رنج بردبار باشی و بر گناه پشیمان »کشکول شیخ بهایی .:. »پیامبر اکرم (ص) فا: هر کس در دنیا مسجدی بسازد، خداوند در برابر هر وجبی از آن - یا فرمود: در برابر هر ذراعی از آن - در بهشت شهری از طلا و نقره و درّ و یاقوت و زمرّد و زبرجد و مروارید برای او بنا می‏کند »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه انصاری، ص: ۵٧٣ .:. »امام رضا علیه السلام مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا وَ بَكَی لِمَا ارْتُكِبَ مِنَّا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ ذُكِّرَ بِمُصَابِنَا فَبَكَی وَ أَبْكَی لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِی الْعُيُونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيَا فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوب‏ هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید بدان چه با ما کردند روز قیامت با ما در درجه ما است و هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید و بگریاند دیده‏اش گریان نشود روزی که همه دیده‏ها گریانست و هر که بنشیند در مجلسی که امر ما در آن زنده می‏شود دلش نمیرد روزی که دلها بمیرد »الأمالی( للصدوق)، ص: ٧٣ .:. »امام جعفر صادق علیه السلام نَظَرَ النَّبِيُّ ص إِلَی الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ هُوَ مُقْبِلٌ فَأَجْلَسَهُ فِی حِجْرِهِ وَ قَالَ إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا رسول خدا (ص) به حسین علیه السلام نگاهی کرد در حالی که در مقابلش بود؛ پس او را روی دامن نشاند و فرمود: همانا بر اثر کشته شدن حسین حرارتی در دل های مؤمنان ایجاد می شود که هرگز خاموش نخواهد شد »مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏١٠، ص: ٣١٨ :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::اضافه شده از تاریخ ٩١/٠٩/١۵ .:. »نصایح لقمان به فرزندش (قرآن) يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ‌ بِالْمَعْرُ‌وفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ‌ وَاصْبِرْ‌ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ‌ ای پسرکم! نماز را بر پا بدار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند بازدار و بر مصبیتی که بر تو رسد شکیبایی کن به‌راستی این (حاکی) از عزم و اراده‌ی تو در کارهاست »قرآن کریم، سوره مبارکه لقمان آیه ١٧ .:. »نصایح لقمان به فرزندش (قرآن) وَلَا تُصَعِّرْ‌ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْ‌ضِ مَرَ‌حًا ۖ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ‌ (پسرم!) با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد »قرآن کریم، سوره مبارکه لقمان آیه ١٨ .:. »نصایح لقمان به فرزندش (قرآن) وَاقْصِدْ فِی مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ ۚ إِنَّ أَنكَرَ‌ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ‌ (پسرم!) در راه‌رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‌ترین صداها صدای خران است »قرآن کریم، سوره مبارکه لقمان آیه ١٩ .:. »عاقبت بخیل از دیدگاه قرآن وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِینَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرً‌ا لَّهُم ۖ بَلْ هُوَ شَرٌّ‌ لَّهُمْ ۖ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ و آنان که بخل می‌ورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده، انفاق نمی‌کنند، گمان نکنند این کار به سود آنها است؛ بلکه برای آنها شر است؛ به زودی در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقی به گردنشان می‌افکنند ::And let not those who [greedily] withhold what Allah has given them of His bounty ever think that it is better for them Rather, it is worse for them Their necks will be encircled by what they withheld on the Day of Resurrection »قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران آیه ١٨٠ .:. »عذاب دردناک در انتظار از خود متشکران (قرآن) لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ يَفْرَ‌حُونَ بِمَا أَتَوا وَّيُحِبُّونَ أَن يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُم بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ گمان مبر آنان که به آنچه (از اعمال زشت) مرتکب شده اند، خوشحال می‌شوند، و دوست دارند به آنچه انجام نداده اند ستایش شوند، هرگز مپندار که از عذاب (الهی) برکنارند! (بلکه) برای آنها، عذاب دردناکی است! ::And never think that those who rejoice in what they have perpetrated and like to be praised for what they did not do - never think them [to be] in safety from the punishment, and for them is a painful punishment »قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران آیه ١٨٨ .:. »پیمانه را کامل کنید (قرآن) وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ‌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا و هنگامی که [جنسی را] پیمانه می کنید، پیمانه را کامل کنید، و با ترازوی درست وزن کنید، این برای شما بهتر و فرجامش نیکوتر است ::And give full measure when you measure, and weigh with an even balance That is the best [way] and best in result »قرآن کریم، سوره مبارکه اسراء آیه ٣۵ .:. »امام جعفر صادق علیه السلام يَا ابْنَ جُنْدَبٍ حَقٌّ عَلَی كُلِّ مُسْلِمٍ يَعْرِفُنَا أَنْ يَعْرِضَ عَمَلَهُ فِی كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ عَلَی نَفْسِهِ فَيَكُونَ مُحَاسِبَ نَفْسِهِ فَإِنْ رَأَی حَسَنَةً اسْتَزَادَ مِنْهَا وَ إِنْ رَأَی سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْهَا لِئَلَّا يَخْزَی يَوْمَ الْقِيَامَة ای پسر جندب، بر هر مسلمانی که ما را شناسد سزاست که به هر روز و شب کردارش را فراروی آرد و به حساب خود برسد اگر دید نکو بوده بر آن بیفزاید و اگر دید گناه بوده از آن آمرزش خواهد تا روز رستاخیز رسوا نشود »تحف العقول، ص ٣٠١ .:. »امام موسی کاظم علیه السلام لَيْسَ لَكَ أَنْ تَتَكَلَّمَ بِمَا شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم‏ سزاوار نیست هر چه دلت می‌خواهد بگویی، زیرا خداوند متعال در قرآن می‏فرماید «از آنچه علم نداری پیروی نکن» »وسائل الشیعة، ج ‏١۵، ص ١٧٢ .:. »امام موسی کاظم علیه السلام لَيْسَ لَكَ أَنْ تَسْمَعَ مَا شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا حق نداری به هر چه دلت می‌خواهد گوش کنی، زیرا خدای عز و جل می فرماید «همانا گوش و چشم و دل، همه مسؤولند» »وسائل الشیعة، ج ‏١۵، ص ١٧٢ .:. »وصیت امیرالمومنین به فرزندش محمد بن حنفیه يَا بُنَيَّ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ فَرَضَ عَلَی جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَسْأَلُكَ عَنْهَا ای فرزندم انچه را نمی دانی نگو، بلکه تمام آنچه می دانی را نگو که خدا بر اعضای تو فرائضی تعیین کرده که روز قیامت، به آنها بر علیه تو اعتراض می کند و درباره آنها سوال می کند »وسائل الشیعة، ج‏ ١۵، ص ١٦٩ .:. »امام موسی کاظم علیه السلام لَيْسَ لَكَ أَنْ تَقْعُدَ مَعَ مَنْ شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی يَقُولُ «إِذا رَأَيْتَ الَّذِینَ يَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّی يَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْری‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» حق نداری با هر که دلت خواست نشست و برخاست کنی چرا که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید «هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا می‌کنند، از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآوری با گروه ظالمین منشین» »مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، ص ٣۴۴ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام التّودّد الی النّاس رأس العقل دوستی با مردم اساس عقل و خرد است »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢١٦ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام المودّة فی اللَّه آکد من وشیج الرّحم دوستی در راه خدا از پیوند خویشاوندی محکم‏تر است »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢١٦ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام مودّة أبناء الدّنیا تزول لادنی عارض یعرض دوستی فرزندان دنیا (و دنیا پرستان) با کوچکترین عارضه‏ای از بین می‏رود »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٢١ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام وادّوا من توادّونه فی اللَّه، و أبغضوا من تبغضونه فی اللَّه سبحانه دوست بدارید هر که را دوست می‏دارید در راه خدا، و مبغوض دارید هر که را مبغوض دارید در راه خدای سبحان »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٢١ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام لا تخلوا الارض من قائم للَّه بحججه امّا ظاهرا مشهورا و امّا باطنا مغمورا، لئلّا تبطل حجج اللَّه و بيّناته زمین خالی نماند از کسی که به حجتهای الهی قیام کند، خواه ظاهر باشد و آشکار، یا پنهان و پوشیده، تا دلیلها و نشانه‏های روشن خدا باطل نگردد »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٢۴ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام الحدّة ضرب من الجنون لانّ صاحبها یندم، فان لم یندم فجنونه مستحکم تند خویی نوعی دیوانگی است زیرا شخص تندخو پشیمان می‌شود، و اگر پشیمان نشود دیوانگی او محکم و استوار شده است »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٢۵ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام لا یسعد احد الّا باقامة حدود اللَّه و لا یشقی احد الّا باضاعتها هیچ کس به سعادت و نیکبختی نرسد جز به وسیله بر پا داشتن حدود الهی، و کسی بدبخت نگردد جز به خاطر تباه کردن آنها »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٢٦ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام احذر من کلّ عمل یعمل فی السّرّ و یستحیی منه فی العلانیة حذر کن از هر عملی که در پنهانی انجام شود ولی در آشکار از آن شرم شود »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٢٧ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام من لم یتحرّز من المکاید قبل وقوعها، لم ینفعه الاسف بعد هجومها کسی که از حیله و فریبها پیش از رسیدنش احتراز نکرده، افسوس او پس از هجوم آنها سودش ندهد »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٢٨ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام الحرص لا یزید فی الرّزق و لکن یذلّ القدر حرص بر روزی نیفزاید ولی قدر و مرتبه انسان را خوار و پست گرداند »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٣٠ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام الحریص فقیر و لو ملک الدّنیا بحذافیرها شخص آزمند، فقیر و ندار است اگر چه تمامی دنیا را دارا شود »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٣٢ .:. »امیرالمومنین علی علیه السلام ألأجل محتوم و الرّزق مقسوم فلا یغمّن أحدکم إبطاؤه فإنّ الحرص لا یقدّمه و العفاف لا یؤخّره و المؤمن بالتّحمّل خلیق‏ مرگ حتمی است و روزی قسمت شده است؛ پس دیر رسیدن آن شما را غمگین نکند، زیرا نه حرص آن را پیش اندازد، و نه خویشتن داری آن را به تأخیر اندازد، و مؤمن شایسته تحمل است »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ١ ص ٢٣٣ .:. »امام موسی بن جعفر علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُصِیبَ أَهْلَ الْأَرْضِ بِعَذَابٍ قَالَ لَوْ لَا الَّذِینَ يَتَحَابُّونَ بِجَلَالِی وَ يَعْمُرُونَ مَسَاجدِی وَ يَسْتَغْفِرُونَ بِالْأَسْحَارِ لَأَنْزَلْتُ عَذَابِی به راستی که هر گاه خداوند عزوجل اراده می کند که به اهل زمین عذابی برساند می گوید: اگر آن کسانی که به خاطر جلالت و بزرگی من یکدیگر را دوست دارند و مساجد مرا آباد می کنند و در سحرگاهان به استغفار می پردازند نبودند عذاب خود را فرو می فرستادم »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٨۴٩ .:. »امام صادق علیه السلام إِنَّ النَّهَارَ إِذَا جَاءَ قَالَ يَا ابْنَ آدَمَ اعْمَلْ فِی يَوْمِكَ هَذَا خَيْراً أَشْهَدْ لَكَ بِهِ عِنْدَ رَبِّكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَإِنِّی لَمْ آتِكَ فِیمَا مَضَی وَ لَا آتِیكَ فِیمَا بَقِيَ فَإِذَا جَاءَ اللَّيْلُ قَالَ مِثْلَ ذَلِكَ هنگامی که روز فرا می رسد (خطاب به انسان ) می گوید: ای فرزند آدم ! تو در این روزت کار خیر کن تا من در روز قیامت نزد پروردگارت به نفع تو گواهی دهم زیرا من در گذشته بر تو نیامده ام و در باقی مانده عمرت نیز دیگر نخواهم آمد و هنگامی که شب فرا می رسد شب نیز همین سخنان را می گوید »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٨۵٣ .:. »امام صادق علیه السلام كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع يَقُولُ نَبِّهْ بِالْفِكْرِ قَلْبَكَ وَ جَافِ عَنِ اللَّيْلِ جَنْبَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ رَبَّكَ امیرالمؤ منین علیه السلام می فرمود: با تفکر نمودن قلب خود را آگاه کن و شبانگاه پهلوی خود را از بستر خواب دور گردان و تقوای خداوند که پروردگار توست را پیشه ساز »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ۵١ .:. »موعظه امام به هارون كَتَبَ هَارُونُ الرَّشِیدُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع عِظْنِی وَ أَوْجزْ قَالَ فَكَتَبَ إِلَيْهِ مَا مِنْ شَيْءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلَّا وَ فِیهِ مَوْعِظَةٌ هارون الرشید به امام موسی بن جعفر علیه السلام نوشت که: مرا موعظه کن و کوتاه سخن گو - راوی گوید: - حضرت برای او نوشت : هیچ چیزی نیست که چشم تو آن را ببیند جز اینکه در آن موعظه ای نهفته است »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ۵٦ .:. »امام صادق علیه السلام كَانَ أَكْثَرَ عِبَادَةِ أَبِی ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ التَّفَكُّرُ وَ الِاعْتِبَارُ بیشترین عبادت ابوذر - که خدایش ‍ رحمت کند - تفکر نمودن و عبرت گرفتن بود »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ۵٧ .:. »امام صادق علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ارْتَضَی لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً فَأَحْسِنُوا صُحْبَتَهُ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ همانا خداوند عزوجل اسلام را به عنوان دین برای شما پسندید پس این دین را با سخاوت و خوش خلقی همراهی و یاری نیکو کنید »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٦٢ .:. »اخلاق نیک جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الصَّادِقِ ع فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَكَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكَ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلَی نَفْسِكَ حماد بن عثمان گوید: مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و عرض ‍ کرد: ای فرزند رسول خدا! اخلاق نیک را به من خبر ده، حضرت فرمود: چشم پوشی و گذشت از کسی که به تو ستم روا داشته و پیوند با کسی که از تو بریده و عطا کردن به کسی که تو را محروم داشته و حق گویی اگر چه بر علیه خودت باشد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٦۵ .:. »امام صادق علیه السلام إِنَّ الْعَمَلَ الْقَلِیلَ الدَّائِمَ عَلَی الْيَقِینِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْعَمَلِ الْكَثِیرِ عَلَی غَيْرِ يَقِینٍ عمل اندک و بادوام که بر پایه یقین باشد در نزد خداوند از عمل زیاد که بدون یقین باشد برتر است »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٧۴ .:. »عقل چیست قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِی كَانَ فِی مُعَاوِيَةَ قَالَ تِلْكَ النَّكْرَاءُ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِیهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ راوی گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: عقل چیست؟ فرمود: آنچه که به سبب آن پروردگار مهربان عبادت می شود و بهشت به دست می آید عرض کردم: پس آنچه که در معاویه وجود داشت چه بود؟ فرمود: آن زیرکی و شیطنت بود که به عقل شبیه است و عقل نیست »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٨١ .:. »امام صادق علیه السلام خَمْسٌ مَنْ لَمْ يَكُنَّ فِیهِ لَمْ يَكُنْ فِیهِ كَثِیرُ مُسْتَمْتَعٍ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ الْعَقْلُ وَ الْأَدَبُ وَ الدِّینُ وَ الْجُودُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ پنج چیز هست که هر کس این پنج چیز در او نیست لذت برخورداری زیادی در وجودش ‍ نخواهد بود - راوی می گوید: - عرض کردم: آنها چه هستند؟ حضرت فرمود: عقل و ادب و دین و بخشش و خوش خلقی »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٨٩ .:. »امیرالمؤ منین علیه السلام كَمْ مِنْ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِیلًا چه بسیار خواهش نفسانی آنی، که اندوه طولانی به ارث گذارد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٩٣ .:. »امام صادق علیه السلام لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِی قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ خِیفَةٍ وَ نُورُ رَجَاءٍ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَی هَذَا وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَی هَذَا هیچ بنده مؤ منی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بیم و نور امید، به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود هیچیک بر دیگری زیادتی ندارد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٠۴ .:. »امام صادق علیه السلام ::قُلْتُ لَهُ قَوْمٌ يَعْمَلُونَ بِالْمَعَاصِی وَ يَقُولُونَ نَرْجُو فَلَا يَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّی يَأْتِيَهُمُ الْمَوْتُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ يَتَرَجَّحُونَ فِی الْأَمَانِيِّ كَذَبُوا لَيْسُوا بِرَاجینَ مَنْ رَجَا شَيْئاً طَلَبَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَيْءٍ هَرَبَ مِنْهُ راوی گوید به امام صادق (ع)عرض کردم: گروهی هستند که گناه می کنند و می گویند: امید داریم (خدا کریم است)، پس اینان پیوسته چنین اند تا اینکه مرگ به سراغشان می آید حضرت فرمود: اینها گروهی هستند که به آرزوها گرایش دارند؛ دروغ می گویند، امیدوار به رحمت الهی نیستند زیرا کسی که به چیزی امید دارد آن را طلب می کند و کسی که از چیزی بیم دارد از آن می گریزد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٠۵ .:. »امام صادق علیه السلام ::فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ يَرَاهُ وَ يَسْمَعُ مَا يَقُولُ وَ يَعْلَمُ مَا يَعْمَلُهُ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ فَيَحْجُزُهُ ذَلِكَ عَنِ الْقَبِیحِ مِنَ الْأَعْمَالِ فَذَلِكَ الَّذِی خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فا: در مورد قول خدای عزوجل « و برای آن کس که از مقام و مرتبه الهی ترسان است دو بهشت خواهد بود» امام (ع) فرمود: کسی که بداند خدا او را می بیند و سخن او را می شنود و اعمال خیر و شر او را می داند این آگاهی او را از ارتکاب اعمال زشت باز می دارد پس وی همان کسی است که از مقام پروردگارش ترسان است و نفس خود را از پیروی خواهش نفسانی باز داشته است »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١١٣ .:. »امام صادق علیه السلام مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ شَيْءٍ وَ مَنْ لَمْ يَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ کسی که خداترس باشد خداوند خوف و هیبت او را در همه چیز می افکند و کسی که از خدا نترسد خداوند او را از همه چیز می ترساند »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١١۴ .:. »امام صادق علیه السلام وَ مَنْ ذَرَفَتْ عَيْنَاهُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ كَانَ لَهُ بِكُلِّ قَطْرَةٍ قَطَرَتْ مِنْ دُمُوعِهِ قَصْرٌ فِی الْجَنَّةِ مُكَلَّلٌ بِالدُّرِّ وَ الْجَوْهَرِ فِیهِ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَرٍ و کسی که اشک چشمانش از ترس خدا روان گردد در برابر هر قطره از قطرات اشکش قصری در بهشت نصیبش می گردد که با در و گوهر پوشانده شده است و در آن چیزهایی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٢۵ .:. »امام صادق علیه السلام كَانَ اسْمُ نُوحٍ ع عَبْدَ الْغَفَّارِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ نُوحاً لِأَنَّهُ كَانَ يَنُوحُ عَلَی نَفْسِهِ نام حضرت نوح علیه السلام عبدالغفار بود ولی چون بسیار بر نفس خود نوحه و زاری داشت نوح نامیده شد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٢٧ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله طُوبَی لِصُورَةٍ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهَا تَبْكِی عَلَی ذَنْبٍ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ لَمْ يَطَّلِعْ عَلَی ذَلِكَ الذَّنْبِ غَيْرُهُ خوشا به حال چهره ای که خداوند به او نظر دارد، آن چهره ای که بر گناهی که هیچکس جز خدا بر آن اطلاعی ندارد از خوف خدا می گرید »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٣١ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَعْيُنٍ عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ بَاتَتْ سَاهِرَةً فِی سَبِیلِ اللَّهِ هر چشمی در روز قیامت گریان است مگر سه چشم : چشمی که از خوف خدا بگرید و چشمی که (از دیدن) حرامهای الهی فرو بسته شود و چشمی که در راه خدا شب زنده داری کند »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٣٢ .:. »امام باقر علیه السلام مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَةِ دُمُوعٍ فِی سَوَادِ اللَّيْلِ مَخَافَةً مِنَ اللَّهِ لَا يُرَادُ بِهَا غَيْرُهُ هیچ قطره ای در نزد خداوند عزوجل دوست داشتنی تر و محبوب تر از قطره اشک هایی که در تاریکی شب و از خوف خدا با اخلاص کامل ریخته می شود نیست »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٣٧ .:. »امام رضا علیه السلام أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی بِی إِنْ خَيْراً فَخَيْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً به خداوند گمان نیکو داشته باش زیرا خداوند عزوجل گوید: من در نزد گمان بنده ام حاضرم؛ اگر گمان خیر به من دارد پس پاداش خیر می بیند و اگر گمان بد به من دارد پس ‍ کیفری بد در انتظار اوست »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١۴٠ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله مَنْ مَقَتَ نَفْسَهُ دُونَ مَقْتِ النَّاسِ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ کسی که به جای اینکه مردم را دشمن گیرد نفس خود را دشمن دارد خداوند او را از بی تابی روز قیامت ایمن دارد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١۵١ .:. »امام باقر علیه السلام قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَمَّا حَضَرَتْ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع الْوَفَاةُ ضَمَّنِی إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ يَا بُنَيَّ أُوصِیكَ بِمَا أَوْصَانِی بِهِ أَبِی حِینَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ يَا بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَی الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً زمانی که وفات پدرم امام سجاد (ع) فرا رسید مرا به سینه خود چسباند و فرمود: ای پسرکم! تو را به چیزی سفارش می کنم که پدرم در هنگام وفات مرا به آن سفارش فرمود و فرمود که پدرش علی علیه السلام او را به این وصیت سفارش فرموده است: ای پسرم! بر حق صبر کن اگر چه تلخ باشد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٦٢ .:. »امام باقر علیه السلام الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَی الْبَلَاءِ حَسَنٌ جَمِیلٌ وَ أَفْضَلُ الصَّبْرَيْنِ الْوَرَعُ عَنِ الْمَحَارِمِ صبر بر دو گونه است : صبر بر بلا که نیکو و زیباست و برترین صبر، پرهیز نمودن از حرامهای الهی است »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٦٣ .:. »امام صادق علیه السلام ::اصْبِرُوا عَلَی الدُّنْيَا فَإِنَّمَا هِيَ سَاعَةٌ فَمَا مَضَی مِنْهُ لَا تَجدُ لَهُ أَلَماً وَ لَا سُرُوراً وَ مَا لَمْ يَجىْ فَلَا تَدْرِی مَا هُوَ وَ إِنَّمَا هِيَ سَاعَتُكَ الَّتِی أَنْتَ فِیهَا فَاصْبِرْ فِیهَا عَلَی طَاعَةِ اللَّهِ وَ اصْبِرْ فِیهَا عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ بر دنیا صبر کنید که دنیا لحظه‌ای بیش نیست؛ پس آنچه از دنیا سپری شده برای آن رنج و سروری نیست (گذشته است) و آنچه نیامده است نمی دانی چه خواهد بود؟ و همانا دنیا همین لحظه‌ای است که تو در آن هستی؛ پس در آن بر طاعت خدا صبر کن و در مقابل معصیت خداوند شکیبا باش »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٦۴ .:. »امام علی علیه السلام سلونى قبل ان تفقدونى فو اللّه ما فى القرآن آیة الّا و انا اعلم فیمن نزلت و أین نزلت، فى سهل او فى جبل و انّ ربّى وهب لى قلبا عقولا و لسانا ناطقا پیش از آنکه مرا نیابید از من بپرسید که به خدا سوگند آیه‏اى در قرآن نیست مگر آنکه من مى‏دانم در باره چه کسى نازل شده و کجا نازل شده، در زمین پست هموار یا در کوه، و به راستى که پروردگارم به من دلى دریافت‏کننده و زبانى گویا بخشیده است »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ٢ ص ١٩٢ .:. »امام علی علیه السلام انّما مثلى بینکم کالسّراج فى الظّلمة یستضی‏ء بها من ولجها جز این نیست که مثل من در میان شما همانند چراغ است در تاریکى، که روشنى گیرد به آن، کسى که وارد تاریکى شود »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ٢ ص ١٩١ .:. »امام علی علیه السلام لو ضربت خیشوم المؤمن على ان یبغضنى ما ابغضنى، و لو صببت الدّنیا بجملتها على المنافق على أن یحبّنى ما احبّنى اگر بزنم بینى مؤمن را بر این که مرا دشمن بدارد، دشمن نمى‏دارد، و (از آن سو) اگر همه دنیا را در کام منافق بریزم که مرا دوست بدارد، دوستم نمى‏دارد »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ٢ ص ١٩٣ .:. »امام علی علیه السلام انّى لا احثّکم على طاعة الّا و اسبقکم الیها، و لا انهاکم عن معصیة الّا و اتناهى قبلکم عنها به راستى که من شما را وادار نکنم به طاعتى مگر آنکه خود بر آن پیشى گیرم، و نهى نکنم شما را از معصیتى مگر آنکه پیش از شما خود از آن باز ایستم »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ٢ ص ١٩١ .:. »امام علی علیه السلام أنا خلیفة رسول اللّه فیکم و مقیمکم على حدود دینکم و داعیکم‏ الى جنّة المأوى منم جانشین رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در میان شما و برپا دارنده شمایم بر حدود دینتان، و خواننده شما هستم به سوى بهشت مخصوص «جنّة المأوى» »غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محلاتی، ج ٢ ص ١٨٩ .:. »نوری که بر زمین نازل شده است سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النّورِ الّذِی أَنْزَلْنا فَقَالَ يَا أَبَا خَالِدٍ النّورُ وَ اللّهِ الْأَئِمّةُ مِنْ آلِ مُحَمّدٍ ص إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ اللّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشّمْسِ الْمُضِیئَةِ بِالنّهَارِ ابو خالد کابلی گوید از امام باقر (ع) پرسیدم از قول خدای عزوجل (بخدا و رسولش و نوری که فرو فرستاده‏ایم ایمان آورید) فرمود: ای ابا خالد به خدا سوگند که مقصود از نور، ائمه از آل محمد(ص) باشند تا روز قیامت، به خدا سوگند ای ابا خالد، نور امام در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشن‏تر است »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ١٢٧ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است »الذخیرة فی الکلام ص ۴٩۵، المغنی: ج ١ ص ١١٦، کشف الغمة، صحیح مسلم، بحارالانوار، .:. »امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وَ لَئِن اَخَّرتَنِی الدُّهُور وَ عَاقَنِی عَن نَصرِکَ المَقدُور لاُ ندِبَنَّ عَلَیکَ صَباحَاً وَ مَساءَاً وَ لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَّلَ الدُّمُوعِ دَمَاً اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک، بر تو خون گریه می کنم ::I will lament for you morning and evening and weep for you with tears of blood »زیارت ناحیه مقدسه :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::اضافه شده از تاریخ ٩١/١٠/٠۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) البطانه تقسی القلب پرخورى دل را سخت میکند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١١١ .:. »امام کاظم (علیه السلام) لَو کانَ فیكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائِمُنا اگر به تعداد اهل بدر [٣١٣ مؤمن کامل] در میان شما بود، قائم ما قیام می ‏کرد »مشکاة الأنوار - ص ٦٣ .:. »امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف إِنِّی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاء وجود من براى اهل زمین، سبب امان و آسایش است، همچنان که ستارگان سبب امان اهل آسمان اند »إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، ص: ۴۵٣ .:. »امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فَأَغْلِقُوا بَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِیكُمْ وَ لَا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ كُفِیتُمْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏ پس از سؤالهایى که به شما سودى ندارد، پرسش نکنید و خود را به خاطر چیزى که نیازى به آن ندارید، به مشقت نیندازید و بسیار در تعجیل فرج دعا کنید زیرا فرج شما در آن است‏ »إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، ص: ۴۵٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) البکاء من الرّحمه و الصّراخ من الشّیطان گریه از رحمت است و فریاد از شیطان »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١١٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) البلاء موکّل بالقول ما قال عبد لشی ء: «لا و اللَّه لا أفعله أبدا»إلّا ترک الشّیطان کلّ عمل و ولع بذلک منه حتّى یؤثمه بلا به سخن وابسته است وقتى بنده اى گوید به خدا هرگز این کار را نمى کنم شیطان همه کارها را بگذارد و سخت دلبستگى کند تا او را به گناه وادارد »نهج الفصاحه حدیث شماره ١١١۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس خصال یفطّرن الصّائم و ینقضن الوضوء: الکذب و الغیبه و النّمیمه و النّظر بشهوه و الیمین الکاذبه پنج کار است که روزه را باطل میکند و وضو را می شکند، دروغ و غیبت و سخن چینى و نظر شهوت و قسم دروغ »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴۵٩ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس لیس لهنّ کفّاره: الشّرک باللَّه و قتل النّفس بغیر حقّ و بهت المؤمن و الفرار من الزّحف و یمین صابره یقتطع بها مالا بغیر حقّ پنج گناه است که محوشدنى نیست، شریک قرار دادن براى خدا و کشتن انسان به ناحق و بهتان زدن به مؤمن و فرار از جنگ و قسم ناحق که به وسیله آن مال کسان را ببرند »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴٦١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس من الإیمان من لم یکن فیه شی ء منهنّ فلا إیمان له التّسلیم لأمر اللَّه و الرّضا بقضاء اللَّه و التّفویض إلى اللَّه و التّوکّل على اللَّه و الصّبر عند الصّدمة الأولى پنج چیز از لوازم ایمان است و هر که یکى از آنها در او نباشد ایمان ندارد تسلیم به فرمان خدا و رضا به قضاى خدا و تفویض کارها به خدا و توکل بر خدا و صبر هنگام صدمه نخستین »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴٦٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس من سنن المرسلین: الحیاء و الحلم و الحجامه و السّواک و التّعطّر پنج چیز از سنت پیغمبران است حیا و حلم و حجامت و مسواک و عطر زدن »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴٦٣ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس هنّ من قواصم الظّهر: عقوق الوالدین و المرأه یأتمنها زوجها تخونه و الإمام یطیعه النّاس و یعصی اللَّه و رجل وعد عن نفسه خیرا فأخلف و اعتراض المرء فی أنساب النّاس پنج چیز کمر شکن است، بدرفتاری با والدین و زنى که شوهرش بدو اطمینان دارد ولى بدو خیانت کند و پیشوائى که مردم او را اطاعت کنند ولى او خدا را اطاعت نکند و مردى که وعده دهد و تخلف کند و بد گوئى شخص در باره نسب مردم »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴٦۴ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خمس یعجّل اللَّه لصاحبها- العقوبه: البغى و الغدر و عقوق الوالدین و قطیعه الرّحم و معروف لا یشکر پنج چیز است که خدا مرتکب آن را زود کیفر می‌دهد ستم و خیانت و بدرفتارى با پدر و مادر و بریدن از خویشاوندان و حق نشناسى »نهج الفصاحه حدیث شماره ١۴٦۵ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِیبَ مَا فِیكَ مِثْلُه‏ بزرگترین عیب آن بود که چیزى را زشت انگارى که خود به همانند آن گرفتارى‏ »نهج البلاغه، حکمت ٣۵٣ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام وَ عَزَّى قَوْماً عَنْ مَيِّتٍ مَاتَ لَهُمْ فَقَالَ ع إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ [بِكُمْ‏] لَكُمْ بَدَأَ وَ لَا إِلَيْكُمُ انْتَهَى وَ قَدْ كَانَ صَاحِبُكُمْ هَذَا يُسَافِرُ [فَقَالُوا نَعَمْ قَالَ‏] فَعُدُّوهُ فِی بَعْضِ [سَفَرَاتِهِ‏] أَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَيْكُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَيْه‏ [و مردمى را در مرگ یکى از آنان تعزیت گفت و فرمود:] این کار نه با شما آغاز گردید، و نه بر شما به پایان خواهد رسید این رفیق شما به سفر مى‏رفت کنون او را در یکى از سفرهایش بشمارید، اگر نزد شما بازگشت چه خوب و گرنه شما روى بدو مى‏آرید »نهج البلاغه، حکمت ٣۵٧ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجدُ لَهَا فِی الْخَيْرِ مُحْتَمَلا به سخنى که از دهان کسى برآید، گمان بد بردنت نشاید، چند که توانى آن را به نیک برگردانى‏ »نهج البلاغه، حکمت ٣٦٠ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ ص ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى‏ هرگاه تو را به خداى سبحان نیازى است، در آغاز بر رسول خدا (ص) درود فرست، سپس حاجت خود بخواه که خدا بزرگوارتر از آن است که بدو دو حاجت برند، یکى را برآرد و دیگرى را باز دارد »نهج البلاغه، حکمت ٣٦١ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مَنْ ضَنَّ بِعِرْضِهِ فَلْيَدَعِ الْمِرَاء آن که نخواهد آبرویش بریزد، از جدال بپرهیزد »نهج البلاغه، حکمت ٣٦٢ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَيْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ وَ مَغْبُوطٍ فِی أَوَّلِ لَيْلِهِ قَامَتْ بَوَاكِیهِ فِی آخِرِه‏ بسا کس که بامدادى را دید و به شامگاهش نرسید، و بسا کس که در آغاز شب بر او رشک بردند و در پایان آن نوحه کنانش گریستند و دریغ خوردند »نهج البلاغه، حکمت ٣٨٠ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام الْكَلَامُ فِی وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِی وَثَاقِهِ فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَة سخن در بند توست تا بر زبانش نرانى و چون گفتى‏اش تو در بند آنى، پس زبانت را چنان نگه دار که درمت را و دینار چه بسا سخنى که نعمتى را ربود و نقمتى را جلب نمود »نهج البلاغه، حکمت ٣٨١ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام احْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِهِ وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ وَ إِذَا قَوِیتَ فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ إِذَا ضَعُفْتَ فَاضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّه‏ بترس که خدایت در معصیت خود بیند و در طاعت خویش نیابد و از زیانکاران باشى پس اگر نیرومند شدى نیرویت را در طاعت خدا بگمار! و اگر ناتوان گشتى، ناتوانى‏ات را در نافرمانى او به کار دار »نهج البلاغه، حکمت ٣٨٣ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ::لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ يُنَاجی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ [فِیهَا مَعَايِشَهُ‏] مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ يُخَلِّی [فِیهَا] بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِیمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِی مَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِی غَيْرِ مُحَرَّم‏ مؤمن را سه ساعت است: ساعتى که در آن با پروردگارش به راز و نیاز است، و ساعتى که در آن زندگانى خود را کارساز است، و ساعتى که در حلال و نیکو با لذّت نفس دمساز است، و خردمند را نسزد که جز پى سه چیز رود: زندگى را سر و سامان دادن، یا در کار معاد گام نهادن، یا گرفتن کام از چیزهایى غیر حرام‏ »نهج البلاغه، حکمت ٣٩٠ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِیعَهُ فِی كُلِّ شَيْ‏ءٍ إِلَّا فِی مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآن‏ فرزند را بر پدر حقى است و پدر را بر فرزند حقى حق پدر بر فرزند آن بود که فرزند در هر چیز، جز نافرمانى خداى سبحان، او را فرمان برد، و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد »نهج البلاغه، حکمت ٣٩٩ .:. »حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام الْعَيْنُ حَقٌّ وَ الرُّقَى حَقٌّ وَ السِّحْرُ حَقٌّ وَ الْفَأْلُ حَقٌّ وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ وَ الطِّیبُ نُشْرَةٌ وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَة چشم زخم راست است و افسون راست، و جادوگرى حق است و فال نیک درست و فال بد نه راست، و اثر گذارى از یکى به دیگرى در امور خرافى درست نیست‏ و بوى خوش بیمارى را بهبود دهد، و عسل درمان بود و سوارى و نگریستن به سبزه درمان بیمارى‏ »نهج البلاغه، حکمت ۴٠٠ :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::٩١-١٠-١۴ .:. »از یاد رفتگان در آخرت وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ‌ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَ‌بُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَ‌بُّكُمْ حَقًّا ۖ قَالُوا نَعَمْ ۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّـهِ عَلَى الظَّالِمِینَ و بهشتیان، دوزخیان را آواز می دهند که ما آنچه را که پروردگارمان به ما وعده داده بود، حق یافتیم، آیا شما هم آنچه را که پروردگارتان وعده داده بود، حق یافتید؟ گویند: آری؛ پس آواز دهنده ای در میان آنان آواز دهد که لعنت خدا بر ستمکاران باد »قرآن کریم، سوره اعراف آیه ۴۴ .:. »از یاد رفتگان در آخرت الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّ‌تْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَـٰذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ آنان که دینشان را سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت، پس ما امروز از یاد می بریمشان، همان گونه که آنان دیدار امروزشان را از یاد بردند و همواره آیات ما را انکار می کردند »قرآن کریم، سوره اعراف آیه ۵١ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) أفضل الصّدقه أن تصدّق و أنت صحیح شحیح تأمل الغنى و تخشى الفقر و لا تمهل حتّى إذا بلغت الحلقوم قلت لفلان کذا و لفلان کذا، ألا و قد کان لفلان بهترین صدقه ها آنست که هنگامى که سالم و تنگدستى و امید ثروت و بیم فقر دارى صدقه بدهى نه آنکه بگذارى تا وقتى جان بگلو رسید گوئى این مال فلانى و این مال فلانى، زیرا آنها متعلق بفلانى شده است »نهج الفصاحه حدیث شماره ۴٠٦ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خَصْلَتَانِ لَا تَجْتَمِعَانِ فِی مُؤْمِنٍ الْبُخْلُ وَ سُوءُ الظَّنِّ بِالرِّزْق‏ دو خصلت است که در مومن جمع نمی شود، بخل و سوء ظن به روزی »بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏ ٧۴، ص: ١٧٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الزُّهْدُ لَيْسَ بِتَحْرِیمِ الْحَلَالِ وَ لَكِنْ أَنْ يَكُونَ بِمَا فِی يَدَيِ اللَّهِ أَوْثَقُ مِنْهُ بِمَا فِی يَدَيْهِ زهد به ترک کردن حلال نیست بلکه این است که اطمینانت به انچه نزد خداست بیشتر باشد از آنچه در دست خودت است »بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏ ٧۴، ص: ١٧٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ أَكْثَرَ الِاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضِیقٍ مَخْرَجاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ کسی که زیاد استغفار کند، خداوند از تمام هموم رهایش می کند و برای هر تنگنایش، گشایشی ایجاد می کند و از جایی که حساب نمی کند روزی‌اش می‌دهد »بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏ ٧۴، ص: ١٧٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ يَسْمَعُهَا الْمُؤْمِنُ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ کلمه حکمت آمیزی که مومن می‌شنود برایش از عبادت یک سال بهتر است »بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏ ٧۴، ص: ١٧٢ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأٌ كَصَدَإِ النُّحَاسِ، فَاجْلُوهَا بِالاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآن همانا قلبها مانند مس، زنگ می زنند؛ پس با استغفار و تلاوت قرآن آنها را جلا دهید »بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏ ٧۴، ص: ١٧٢ .:. »امام صادق علیه السلام تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص أَعْمَالُ الْعِبَادِ كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا فَاحْذَرُوهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ اعمال بندگان چه نیکوکار و چه نابکار در هر صبحگاه بر رسول خدا (ص) عرضه مى شود؛ پس از اعمال خود بیمناک باشید و این گفتار خداى عزوجل است که مى فرماید: «و بگو عمل کنید که به زودى خداوند و رسولش عمل شما را مى بینند» »کتاب جهاد با نفس، حدیث ٨٨۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ادْعُوا اللَّهَ وَ أَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ لَا يَقْبَلُ دُعَاءً مِنْ قَلْبٍ غَافِلٍ خدا را بخوانید در حالیکه به اجابت دعایتان یقین دارید و بدانید که خداوند دعای برخاسته از قلب غافل را نمی پذیرد »بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏ ٧۴، ص: ١٧٣ .:. »وصیت امام علی (ع) به امام حسن (ع) وَ اِذا وَجَدْتَ مِنْ اَهْلِ الْفاقَةِ مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زادَکَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ فَیُوافیکَ بِهِ غَداً حَیْثُ تَحْتاجُ اِلَیْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ اِیّاهُ وَ اَکْثِرْ مِنْ تَزْویدِهِ وَ اَنْتَ قادِرٌ عَلَیْهِ، فَلَعَلَّکَ تَطْلُبُهُ فَلاتَجدُهُ اگر بین نیازمندان، کسی را یافتی که توشه ات را برایت به قیامت ببرد و توشه را، فردای محشر، در لحظه احتیاج، به تو برگرداند، وجودش را غنیمت بشمار (انفاق کن)، بار را بگذار بر دوش او؛ تا می توانی بار و کوله اش را سنگین کن؛ شاید بعدها، کسی را با این مشخصات پیدا نکنی »بخشی از نامه سی و یکم نهج البلاغه .:. »وصیت امام علی (ع) به امام حسن (ع) وَاغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فى حالِ غِناکَ لِیَجْعَلَ قَضاءَهُ لَکَ فى یَوْمِ عُسْرَتِکَ هر کسی روز دارایی ات از تو وام می خواهد، وجودش را غنیمت بشمار؛ تا در آن روز تنگدستی؛ روز گرفتاری، وام را به تو پس دهد »بخشی از نامه سی و یکم نهج البلاغه .:. »وصیت امام علی (ع) به امام حسن (ع) وَاعْلَمْ اَنَّ اَمامَکَ طَریقاً ذا مَسافَة بَعیدَة وَ مُشَقَّة شَدیدَة، وَ اَنَّهُ لاغِنى بِکَ فیهِ عَنْ حُسْنِ اْلاِرْتِیادِ، وَ قَدْرِ بَلاغِکَ مِنَ الزّادِ مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ، فَلاتَحْمِلَنَّ عَلى ظَهْرِکَ فَوْقَ طاقَتِکَ فَیَکُونَ ثِقْلُ ذلِکَ وَبالاً عَلَیْکَ بـدان! راهی طولانی و دشوار پیش رو داری قطعا به توشه کافی نیاز داری؛ به سبک باری، و به اینکه قدم هایت درست و در مسیر باشند؛ بیش از طاقتت بار (دنیا) برندار، که مبادا در راه سنگینی بار، دست و پاگیرت شود »بخشی از نامه سی و یکم نهج البلاغه .:. »نصایح رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ لِسَانِ كُلِّ قَائِلٍ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ امْرُؤٌ وَ لْيَعْلَمْ مَا يَقُولُ‏ يَا أَبَا ذَرٍّ اتْرُكْ فُضُولَ الْكَلَامِ وَ حَسْبُكَ مِنَ الْكَلَامِ مَا تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ يَا أَبَاذَرٍّ كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا يَسْمَع‏ ای ابوذر، همانا خدا نزد زبان هر گوینده‌ای است، پس تقوای الهی پیشه کنید و بدانید چه می‌گویید ای ابوذر سخن زاید را ترک کن و از کلام، به آنچه تو را به حاجتت می رساند کفایت کن »مکارم الأخلاق، ص: ۴٦٧ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٧۴، ص: ٨۵ .:. »نصایح رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر يَا أَبَاذَرٍّ كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا يَسْمَع‏، يَا أَبَا ذَرٍّ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَحَقَّ بِطُولِ السِّجْنِ مِنَ اللِّسَانِ ای ابوذر برای دروغگویی انسان همین بس که هر چه می شنود، بیان کند ای ابوذر هیچ چیزی شایسته تر از زبان برای حبس طولانی نیست! »مکارم الأخلاق، ص: ۴٦٧ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٧۴، ص: ٨۵ .:. »نصایح رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ تَعَالَى إِكْرَامَ ذِی الشَّيْبَةِ الْمُسْلِمِ وَ إِكْرَامَ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ الْعَامِلِینَ وَ إِكْرَامَ السُّلْطَانِ الْمُقْسِطِ ای ابوذر همانا اکرام مسلمان ریش سفید و اکرام حاملین عامل به قرآن و اکرام حاکم دادگر مثل اجلال (گرامی داشت) خداست »مکارم الأخلاق، ص: ۴٦٧ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٧۴، ص: ٨۵ .:. »نصایح رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر يَا أَبَا ذَرٍّ مَا عَمِلَ مَنْ لَمْ يَحْفَظْ لِسَانَهُ‏، يَا أَبَا ذَرٍّ لَا تَكُنْ عَيَّاباً وَ لَا مَدَّاحاً وَ لَا طَعَّاناً وَ لَا مُمَارِیاً، يَا أَبَا ذَرٍّ لَا يَزَالُ الْعَبْدُ يَزْدَادُ مِنَ اللَّهِ بُعْداً مَا سَاءَ خُلُقُهُ‏، يَا أَبَا ذَرٍّ الْكَلِمَةُ الطَّيِّبَةُ صَدَقَةٌ ای ابوذر! عمل نمی کند آنکه زبانش را حفظ نمی کند ای ابوذر عیب جو و مداح و طعنه زن نباش و مجادله نکن ای ابوذر مادامی که بنده، بد اخلاق باشد از خدا دور می‌شود ای ابوذر کلمه طیب صدقه است »مکارم الأخلاق، ص: ۴٦٧ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٧۴، ص: ٨۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إيّاکم والدَّینَ، فإنّه هَمٌّ بِاللیلِ وذُلٌّ بالنهارِ از وام گرفتن بپرهیزید کـه آن انـدوه شـب و خوارى روز است »بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏١٠٠، ص ١۴١ ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::٩١/١١ .:. »زمانی برای خشوع أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ‌ اللَّـهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَكَثِیرٌ‌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیاری از آنها گنهکارند! ::Has the time not come for those who have believed that their hearts should become humbly submissive at the remembrance of Allah and what has come down of the truth? And let them not be like those who were given the Scripture before, and a long period passed over them, so their hearts hardened; and many of them are defiantly disobedient »قرآن کریم، سوره حدید، آیه ١٦ .:. »عاقبت ثروت اندوزی (قرآن کریم) وَالَّذِینَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ فَبَشِّرْ‌هُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿٣۴﴾ يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِی نَارِ‌ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُ‌هُمْ ۖ هَـٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿٣۵﴾ و کسانی که طلا و نقره را اندوخته می‌کنند و آن را در راه خدا خرج نمی‌نمایند، آنان را به عذاب بسیار دردناک مژده بده ﴿٣۴﴾ روزی این سکّه‌ها در آتش دوزخ، تافته می‌شود و پیشانیها و پهلوها و پشتهای ایشان با آنها داغ می‌گردد؛ به ایشان گفته می‌شود: این همان چیزی است که برای خویشتن می‌اندوختید، پس اینک بچشید مزه‌ی چیزی را که می‌اندوختید ::And those who hoard gold and silver and spend it not in the way of Allah - give them tidings of a painful punishment (٣۴) The Day when it will be heated in the fire of Hell and seared therewith will be their foreheads, their flanks, and their backs, [it will be said], "This is what you hoarded for yourselves, so taste what you used to hoard" »قرآن کریم، سوره توبه، آیات ٣۴ و ٣۵ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) حسن بن على (ع) به رسول خدا (ص) عرض کرد: پدر جان، پاداش کسى که شما را زیارت کند چیست؟ فرمود: هر کس مرا یا پدرت را یا تو را یا برادرت را زیارت کند، بر من لازم است که روز قیامت او را زیارت کنم و او را از گناهانش رهایى بخشم‏ »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه انصارى، ص: ١٦٢ .:. »امام جواد (علیه السلام) عَبْدِ الرّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ التّوْحِیدِ فَقُلْتُ أَتَوَهّمُ شَيْئاً فَقَالَ نَعَمْ غَيْرَ مَعْقُولٍ وَ لَا مَحْدُودٍ فَمَا وَقَعَ وَهْمُكَ عَلَيْهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ خِلَافُهُ لَا يُشْبِهُهُ شَيْ‏ءٌ وَ لَا تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ كَيْفَ تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ وَ هُوَ خِلَافُ مَا يُعْقَلُ وَ خِلَافُ مَا يُتَصَوّرُ فِی الْأَوْهَامِ إِنّمَا يُتَوَهّمُ شَيْ‏ءٌ غَيْرُ مَعْقُولٍ وَ لَا مَحْدُودٍ ابن ابى نجران گوید: از امام جواد (ع) راجع به توحید سؤال کردم و گفتم: میتوانم خدا را چیزى تصور کنم؟ فرمود: آرى ولى چیزى که حقیقتش درک نمیشود و حدى ندارد زیرا هر چیز که در خاطرت در آید خدا غیر او باشد، چیزى مانند او نیست و خاطرها او را درک نکنند، چگونه خاطرها درکش کنند در صورتى که او بر خلاف آنچه تعقل شود و در خاطر نقش بندد میباشد، در باره خدا تنها همین اندازه بخاطر گذرد: «چیزى که حقیقتش درک نشود و حدى ندارد» »أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج ‏١، ص: ١٠٩ .:. »امام هادی (علیه السلام) إِنَّ لِلَّهِ بِقَاعاً يُحِبُّ أَنْ يُدْعَى فِیهَا فَيَسْتَجِیبَ لِمَنْ دَعَاهُ وَ الْحَيْرُ مِنْهَا خدا را بقعه‏هاست که دوست دارد در آنها دعا شود و آن دعاها را مستجاب گرداند، که یکى از آن بقعه‏ها بارگاه امام حسین علیه السّلام است »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٧٧ .:. »امام هادی (علیه السلام) مَنِ اتَّقَى اللَّهَ يُتَّقَى وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ يُطَاعُ وَ مَنْ أَطَاعَ الْخَالِقَ لَمْ يُبَالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقِینَ وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخَالِقَ فَلْيَيْقَنْ أَنْ يَحُلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقِین‏ هر که از خدا پروا نماید از او پروا کنند و هر که از خدا فرمان برد از او فرمان برند و هر که از خالق اطاعت کند از خشم مخلوق ترسى به خود راه ندهد و هر که آفریدگار را خشمگین سازد پس باید مطمئن باشد که به خشم آفریدگان دچار آید »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٧٧ .:. »امام هادی (علیه السلام) فا: حسن بن مسعود گوید: خدمت امام هادى ع شرفیاب شدم، در حالى که انگشتم خراش برداشته بود و سوارى در اثر برخوردى که به من کرده بود شانه‏ام آسیب دیده بود و در ازدحامى گرفتار شدم که در اثر آن پاره‏اى از لباسهایم پاره شد، ناگهان بر زبان آوردم که: وه چه روز شومى! خدا شرّت را از من بگرداند امام هادى علیه السّلام فرمود: اى حسن! تو هم که با ما رفت و آمد دارى گناه خود را بر گردن بى‏گناه مى‏اندازى؟! اى حسن! روزها چه گناهى دارند که چون شما به سزاى اعمالتان مى‏رسید آنها را شوم مى‏پندارید »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٧٩ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) لَا تُمَارِ فَيَذْهَبَ بَهَاؤُكَ وَ لَا تُمَازِحْ فَيُجْتَرَأَ عَلَيْک‏ جدال مکن که احترامت از بین مى‏رود و شوخى مکن که بر تو گستاخ مى‏شوند »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٨٧ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّيَامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِی أَمْرِ اللَّه‏ عبادت [تنها] به بسیار روزه گرفتن و نماز خواندن نیست، همانا عبادت بسیار اندیشه‏ورزى در امر خداست‏ »تحف العقول ص: ۴٨٨ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذَا وَجْهَيْنِ وَ ذَا لِسَانَيْنِ يُطْرِی أَخَاهُ شَاهِداً وَ يَأْكُلُهُ غَائِباً إِنْ أُعْطِيَ حَسَدَهُ وَ إِنِ ابْتُلِيَ خَذَلَه‏ چه بد بنده‏اى است آن بنده که دو روى و دو زبان است، در حضور برادرش او را مى‏ستاید و در غیابش [با غیبت کردن‏] گوشت او را مى‏خورد اگر به او عطایى شود حسد برد و اگر گرفتار گردد او را وانهد »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٩٣ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَةً الْحَقُود شخص کینه‏اى، کم آسایش‏ترین مردم است‏ »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٩٣ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) لَا يَشْغَلْكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوض‏ روزى تضمین شده از کار واجبت بازندارد »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٩٣ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) لَا تُكْرِمِ الرَّجُلَ بِمَا يَشُقُّ عَلَيْه‏ مرد را چنان گرامى مدار که بر او سخت بگذرد »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٩۵ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) مَنْ وَعَظَ أَخَاهُ سِرّاً فَقَدْ زَانَهُ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلَانِيَةً فَقَدْ شَانَه‏ هر که برادر خود را پنهانى اندرز دهد، در واقع او را آراسته است و هر که در حضور دیگران اندرزش دهد، او را رسوا نموده است‏ »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٩۵ .:. »امام حسن عسکری (علیه السلام) مَا مِنْ بَلِيَّةٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا نِعْمَةٌ تُحِیطُ بِهَا هیچ بلایى نیست مگر آنکه اطراف آن با نعمت الهى احاطه شده است‏ »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٩۵ .:. »خداوند خطاب به حضرت موسی يَا مُوسَى لَا تَنْسَنِی عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ لَا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمَالِ فَإِنَّ نِسْيَانِی يُقْسِی الْقُلُوبَ وَ مَعَ كَثْرَةِ الْمَالِ كَثْرَةُ الذُّنُوب‏ اى موسى! هیچ گاه مرا از یاد مبر و به فراوانى دارایى، شادمان مباش؛ زیرا از یاد بردن من، سنگدلى آورد و از فراوانى دارایى فراوانى گناهان به بار آید »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٩٠١ .:. »امام جواد (علیه السلام) قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَوْصِنِی قَالَ ع وَ تَقْبَلُ قَالَ نَعَمْ قَالَ تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ الْهَوَى وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَيْنِ اللَّهِ فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُون‏ مردى به آن حضرت گفت: مرا اندرز و سفارش فرما فرمود: آیا تو اندرز مى‏پذیرى؟ گفت: آرى! آنگاه امام جواد ع فرمود: صبر را بالش خود ساز و با فقر دست به گردن شو و شهوت‏ها را دور ساز و با هواى نفس مخالفت ورز و بدان که همواره در دیدرس خدایى، پس ببین چگونه باید باشى‏ »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٢۵ .:. »امام جواد (علیه السلام) مَنْ شَهِدَ أَمْراً فَكَرِهَهُ كَانَ كَمَنْ غَابَ عَنْهُ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَه‏ هر کس در امری حاضر باشد ولى آن را ناپسند دارد مانند کسى است که در آن کار نبوده است و هر کس در امری حاضر نباشد ولى به آن کار رضایت دهد مانند کسى است که در آن کار حضور داشته است‏ »تحف العقول، ص: ۴۵٦ .:. »امام جواد (علیه السلام) [در باب گوش دادن به رسانه های ضد دین] مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیس‏ هر کس به گوینده‏اى گوش سپارد همانا او را پرستیده، اگر آن گوینده از خدا گوید پس خدا را پرستیده و اگر از زبان شیطان گوید پس شیطان را پرستیده است‏ »تحف العقول ص ۴۵٦ .:. »امام جواد (علیه السلام) [در باب شکرگزار بودن] رُوِيَ أَنَّ جَمَّالا [حَمَّالًا] حَمَلَهُ مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَى الْكُوفَةِ فَكَلَّمَهُ فِی صِلَتِهِ وَ قَدْ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَصَلَهُ بِأَرْبَعِمِائَةِ دِینَارٍ فَقَالَ ع سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ لَا يَنْقَطِعُ الْمَزِیدُ مِنَ اللَّهِ حَتَّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الْعِبَاد ساربانى امام جواد ع را از مدینه به کوفه آورد و با اینکه حضرت چهار صد دینار به وى پرداخته بود باز هم براى گرفتن انعام چانه مى‏زد، امام ع فرمود: سبحان اللَّه! مگر نمى‏دانى افزونى نعمت از طرف خدا قطع نشود مگر آنکه شکرگزارى بندگان قطع گردد »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٢٧ .:. »امام جواد (علیه السلام) إِظْهَارُ الشَّيْ‏ءِ قَبْلَ أَنْ يُسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَه‏ اظهار چیزى قبل از آنکه محکم و قطعى گردد باعث تباهى آن است‏ »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٢٧ .:. »امام جواد (علیه السلام) الْمُؤْمِنُ يَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُه‏ مؤمن [به سه خصلت‏] محتاج است: توفیق از جانب خدا، واعظى از درون خود و پذیرش نصیحت از هر کس که او را نصیحت نماید »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٨٢٧ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) قِیلَ لَهُ ع مَا الزُّهْدُ قَالَ الرَّغْبَةُ فِی التَّقْوَى وَ الزَّهَادَةُ فِی الدُّنْيَا قِیلَ فَمَا الْحِلْمُ قَالَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ قِیلَ مَا السَّدَادُ قَالَ دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ از امام حسن ع سؤال شد: زهد چیست؟ فرمود: دلدادگى به تقوى و دل برگرفتن از دنیا سؤال شد: حلم چیست؟ فرمود: فرو خوردن خشم و خویشتن دارى سؤال شد: سداد چیست؟ فرمود: پس زدن بدى با خوبى »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٣٨٩ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) قِیلَ فَمَا الشَّرَفُ قَالَ اصْطِنَاعُ الْعَشِیرَةِ وَ حَمْلُ الْجَرِیرَةِ قِیلَ فَمَا الْمَجْدُ قَالَ أَنْ تُعْطِيَ فِی الْغُرْمِ وَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِ الْجُرْمِ [از امام حسن ع] سؤال شد: شرف چیست؟ فرمود: احسان به طایفه و نزدیکان و به عهده گرفتن خسارت و جرم آنان سؤال شد: بزرگوارى چیست؟ فرمود: در غرامت عطابخشى و از جرم چشم پوشى »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٣٨٩ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) قِیلَ فَمَا الْمُرُوَّةُ قَالَ حِفْظُ الدِّینِ وَ إِعْزَازُ النَّفْسِ وَ لِینُ الْكَنَفِ وَ تَعَهُّدُ الصَّنِیعَةِ وَ أَدَاءُ الْحُقُوقِ وَ التَّحَبُّبُ إِلَى النَّاسِ قِیلَ فَمَا الْكَرَمُ قَالَ الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِی الْمَحْلِ [از امام حسن ع] سؤال شد: مردانگى چیست؟ فرمود: حفظ دین، حفظ عزّت نفس، نرم رفتارى، تداوم نیکى، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: بخشش پیش از خواهش‏ و طعام دادن به مردم هنگام قحطى »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ٣٨٩ .:. »نصیحت امام حسن مجتبی (علیه السلام) به فرزندش يَا بُنَيَّ لَا تُؤَاخِ أَحَداً حَتَّى تَعْرِفَ مَوَارِدَهُ وَ مَصَادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخِبْرَةَ وَ رَضِیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلَى إِقَالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُوَاسَاةِ فِی الْعُسْرَة اى پسر جانم! با هیچ کس برادرى مکن مگر آن که بدانى کجاها رفت و آمد دارد و چون خوب به این مسأله پى بردى و معاشرت او را پسندیدى به این شرط با او صمیمانه دوستى کن که در لغزش، گذشت داشته باشید و در سختى، یارى کنید با مال و جان »تحف العقول، ص: ٢٣۴ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) وَ قَالَ ع لِرَجُلٍ أَبَلَّ مِنْ عِلَّةٍ إِنَّ اللَّهَ قَدْ ذَكَرَكَ فَاذْكُرْهُ وَ أَقَالَكَ فَاشْكُرْهُ امام حسن علیه السّلام به مردى که از بیمارى بهبود یافته بود فرمود: همانا خدایت تو را یاد کرد تو نیز خدا را یاد کن و از تو گذشت نمود تو نیز سپاسگزارش باش‏ »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ۴٠۵ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) مَنْ أَدَامَ الِاخْتِلَافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَى ثَمَانٍ آيَةً مُحْكَمَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداً وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً وَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً وَ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدَى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْكَ الذُّنُوبِ حَيَاءً أَوْ خَشْيَةً هر که همیشه به مسجد رفت و آمد داشته باشد یکى از این هشت چیز نصیبش گردد: نشانه‏اى محکم، برادرى قابل استفاده [علمى و معنوى‏]، دانشى تازه، رحمتى مورد انتظار، سخنى که به راه راست هدایت نماید یا از هلاکت برهاند و ترک گناهان از روى شرم و حیا یا از ترس خدا »تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: ۴٠٧ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) ::وَ رُزِقَ غُلَاماً فَأَتَتْهُ قُرَيْشٌ تُهَنِّیهِ فَقَالُوا يُهَنِّیكَ الْفَارِسُ فَقَالَ ع أَيُّ شَيْ‏ءٍ هَذَا الْقَوْلُ وَ لَعَلَّهُ يَكُونُ رَاجِلًا فَقَالَ لَهُ جَابِرٌ كَيْفَ نَقُولُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ ع إِذَا وُلِدَ لِأَحَدِكُمْ غُلَامٌ فَأَتَيْتُمُوهُ فَقُولُوا لَهُ شَكَرْتَ الْوَاهِبَ وَ بُورِكَ لَكَ فِی الْمَوْهُوبِ بَلَغَ اللَّهُ بِهِ أَشُدَّهُ وَ رَزَقَكَ بِرَّهُ فا: امام نوزاد پسرى پیدا کرده بود، قریش براى عرض تبریک آمدند (و على الرسم) گفتند اسب سوار مبارک باد (و این جمله را به عنوان تفأل مى‏گفتند که این پسر بزرگ شود و سوارى دلاور گردد) فرمود: این چه حرفى است؟ شاید پیاده باشد، جابر گفت: پس چه بگوئیم؟ فرمود: براى تبریک نوزاد بگوئید: شکر (خداى) بخشنده نصیبت باد، بخشش (پروردگار) مبارک باد خدا او را به حد کمال رساند، و تو را از خیرش بهره‏مند سازد »تحف العقول / ترجمه جنتی، ص: ٣٦٩ .:. »امام حسن مجتبی (علیه السلام) إِذَا لَقِيَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ فَلْيُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ چون برادرى را ملاقات کنید جاى نور پیشانیش (یعنى محل سجده) را ببوسید »تحف العقول / ترجمه جنتى، ص: ٣٧١ .:. »پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ::نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ سَبْعٍ وَ أَمَرَ بِسَبْعٍ نَهَانَا أَنْ نَتَخَتَّمَ بِالذَّهَبِ وَ عَنِ الشُّرْبِ فِی آنِيَة الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ قَالَ مَنْ شَرِبَ فِیهَا فِی الدُّنْيَا لَمْ يَشْرَبْ فِیهَا فِی الْآخِرَةِ وَ عَنْ رُكُوبِ الْمَيَاثِرِ وَ عَنْ لُبْسِ الْقَسِّيِّ وَ عَنْ لُبْسِ الْحَرِیرِ وَ الدِّیبَاجِ وَ الْإِسْتَبْرَقِ وَ أَمَرَنَا ع بِاتِّبَاعِ الْجَنَائِزِ وَ عِيَادَةِ الْمَرِیضِ وَ تَسْمِیتِ الْعَاطِسِ وَ نُصْرَةِ الْمَظْلُومِ وَ إِفْشَاءِ السَّلَامِ وَ إِجَابَةِ الدَّاعِی وَ إِبْرَارِ الْقَسَمِ [قال الخلیل بن أحمد لعل الصواب إبرار المقسم‏] فا: پیامبر خدا (ص) از هفت چیز نهى و به هفت چیز امر فرمود، ما را نهى کرد از این که انگشتر طلا به دست کنیم و از خوردن از ظرف‏هاى طلا و نقره و فرمود: هر کس در دنیا از آنها بخورد در آخرت از آنها نخواهد خورد، و از سوار شدن بر زین ابریشمى و از پوشیدن لباس مخلوط به ابریشم و از پوشیدن لباس از ابریشم و دیبا و اطلس، و ما را دستور داد به تشییع جنازه و عیادت مریض و دعا کردن به کسى که عطسه مى‏کند و کمک کردن به مظلوم و شایع کردن سلام و اجابت کسى که ما را دعوت مى‏کند و راست بودن سوگند »الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏٢، ص: ۵ .:. »پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ::سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ظِلِّهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ إِمَامٌ عَادِلٌ وَ شَابٌّ نَشَأَ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ قَلْبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِالْمَسْجِدِ إِذَا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّى يَعُودَ إِلَيْهِ وَ رَجُلَانِ كَانَا فِی طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْتَمَعَا عَلَى ذَلِكَ وَ تَفَرَّقَا وَ رَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِیاً فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ حَسَبٍ وَ جَمَالٍ فَقَالَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّى لَا تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا يَتَصَدَّقُ بِيَمِینِه‏ فا: خداوند هفت کس را در روزى که سایه‏اى جز سایه او نیست در سایه خود قرار مى‏دهد: پیشواى عادل و جوانى که در عبادت خداوند بزرگ شود و مردى که وقتى از مسجد بیرون مى‏شود دلش در مسجد باشد تا وقتى که برگردد، و دو مردى که بر اساس طاعت خداوند با هم گرد آمدند و از هم جدا شدند، و مردى که در خلوت به یاد خدا باشد و از ترس خدا اشک بریزد، و مردى که زنى داراى حسب و زیبایى او را به خود بخواند و او بگوید: من از خدا مى‏ترسم، و مردى که پنهانى صدقه بدهد بگونه‏اى که دست چپ او نداند که دست راست او چه صدقه‏اى داده است‏ »الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏٢، ص: ٩ .:. »توصیه پیامبر (ص) به ابوذر ::أَوْصَانِی رَسُولُ اللَّهِ بِسَبْعٍ أَوْصَانِی أَنْ أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ دُونِی وَ لَا أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقِی وَ أَوْصَانِی بِحُبِّ الْمَسَاكِینِ وَ الدُّنُوِّ مِنْهُمْ وَ أَوْصَانِی أَنْ أَقُولَ الْحَقَّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً وَ أَوْصَانِی أَنْ أَصِلَ رَحِمِی وَ إِنْ أَدْبَرَتْ وَ أَوْصَانِی أَنْ لَا أَخَافَ فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ وَ أَوْصَانِی أَنْ أَسْتَكْثِرَ مِنْ قَوْلِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِیمِ فَإِنَّهَا مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّة فا: پیامبر خدا (ص) مرا به هفت چیز وصیت فرمود: اینکه به پایین‏تر از خود نگاه کنم و به بالاتر از خود نگاه نکنم، و مرا به دوست داشتن تهى‏دستان و نزدیک شدن به آنان وصیت کرد و وصیت کرد که جز حق نگویم اگر چه تلخ باشد و وصیت کرد که صله ارحام کنم اگر چه آنان پشت کرده باشند و وصیتم کرد که در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش‏کننده‏اى نترسم و مرا وصیت کرد که این جمله را بسیار بگویم «لا حول و لا قوة الا بالله العلیّ العظیم» که آن از گنجینه‏هاى بهشت است‏ »الخصال، ج‏ ٢، ص: ٣۴۵ .:. »پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله الْمَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهِیرٌ وَ رَحْمَةٌ وَ لِلْكَافِرِینَ عَذَابٌ وَ لَعْنَة مرض براى مؤمن سبب پاکى و رحمت مى‏گردد و براى کافر سبب عذاب و لعنت است‏ »ارشاد القلوب / ترجمه طباطبایى، ص: ١٧٢ .:. »پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله أَنَّ الْمَرَضَ يُنَقِّی الْجَسَدَ مِنَ الذُّنُوبِ كَمَا يُنَقِّی الْكِیرُ خَبَثَ الْحَدِیدِ وَ إِذَا مَرِضَ الصَّغِیرُ كَانَ مَرَضُهُ كَفَّارَةً لِوَالِدَيْه‏ به تحقیق که مرض بدن را از گناهان پاک مى‏کند، چنان که کوره آهنگرى زنگار آهن را پاک مى‏کند و هنگامى که طفل خردسالى مریض شود مرض او کفاره پدر و مادر است‏ »ارشاد القلوب / ترجمه طباطبایى، ص: ١٧٣ .:. »ثواب عیادت مریض و غسل و تشییع جنازه ::رُوِيَ فِیمَا نَاجَى بِهِ مُوسَى رَبَّهُ إِذْ قَالَ يَا رَبِّ أَعْلِمْنِی مَا فِی عِيَادَةِ الْمَرِیضِ مِنَ الْأَجْرِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ أُوَكِّلُ بِهِ مَلَکاً يَعُودُهُ فِی قَبْرِهِ إِلَى مَحْشَرِهِ قَالَ يَا رَبِّ فَمَا لِمَنْ غَسَلَهُ قَالَ أَغْسِلُهُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَ يَا رَبِّ فَمَا لِمَنْ شَيَّعَ جَنَازَتَهُ قَالَ أُوَكِّلُ بِهِمْ مَلَائِكَتِی يُشَيِّعُونَهُمْ فِی قُبُورِهِمْ إِلَى مَحْشَرِهِم‏ فا: [موسی] عرض کرد: اى خداى من آگاه کن مرا که براى عیادت مریض چقدر اجر و ثواب است؟ پس خداوند سبحان فرمود: موكّل مى‏کنم بر او ملکى را که عیادت مى‏کند او را در قبرش و با او هست تا این که وارد صحراى محشر شود موسى عرض کرد: اى خداى من چه ثوابى هست براى کسى که او را غسل دهد؟ فرمود: من او را مى‏شویم از گناهانش، چنان که از مادر متولد شده پس گفت: اى خداى من چه ثواب است براى کسى که تشییع جنازه او کند؟ فرمود بر آنها ملائکه‏ام را موکل مى‏کنم که همراهى مى‏کنند آنان را در قبرشان تا به محشرشان‏ »ارشاد القلوب / ترجمه طباطبایى، ص: ١٧۴ .:. »سخنان خداوند در معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ::لَمَّا أُسْرِيَ بِی إِلَى السَّمَاءِ أَوْحَى إِلَيَّ رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنِّی اطَّلَعْتُ عَلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا فَجَعَلْتُكَ نَبِيّاً وَ شَقَقْتُ لَكَ مِنِ اسْمِی اسْماً فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِيَةَ فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِيّاً وَ جَعَلْتُهُ وَصِيَّكَ وَ خَلِیفَتَكَ وَ زَوْجَ ابْنَتِكَ وَ أَبَا ذُرِّيَّتِكَ وَ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَأَنَا الْعَلِيُّ الْأَعْلَى وَ هُوَ عَلِيٌّ وَ خَلَقْتُ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ مِنْ نُورِكُمَا فا: چون مرا به آسمانها بردند، خدایم به من وحى کرد که اى محمّد! من بر زمین نظرى افکندم و تو را از آن میان برگزیدم و تو را پیامبر ساختم و از اسم خود براى تو اسمى برگرفتم که من محمود و تو محمّدى! سپس دوم بار بر زمین نظرى افکندم و از آن میان علىّ را برگزیدم و او را وصىّ و خلیفه تو و همسر دختر و پدر فرزندانت ساختم و براى او اسمى از اسماء خود برگرفتم که من عليّ اعلى هستم و او عليّ است و فاطمه و حسن و حسین را از نور شما دو تن آفریدم »کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏١، ص: ٢۵٢ .:. »سخنان خداوند در معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ::يَا مُحَمَّدُ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَنِی حَتَّى يَنْقَطِعَ وَ يَصِیرَ كَالشَّنِّ الْبَالِی ثُمَّ أَتَانِی جَاحِداً لِوَلَايَتِهِمْ فَمَا أَسْكَنْتُهُ جَنَّتِی وَ لَا أَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشِی فا: اى محمّد! اگر بنده‏اى مرا عبادت کند تا آنکه منقطع شود و مانند مَشک کهنه پوسیده گردد سپس در حالى نزد من آید که منکر ولایت ایشان [ائمه ١٢ گانه] است او را در بهشت خود جاى نمى‏دهم و تحت سایه عرشم در نیاورم »کمال الدین / ترجمه پهلوان، ج‏ ١، ص: ۴٧٣ .:. »سخنان خداوند در معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ::يَا مُحَمَّدُ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُمْ قُلْتُ نَعَمْ يَا رَبِّ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ارْفَعْ رَأْسَكَ فَرَفَعْتُ رَأْسِی وَ إِذَا أَنَا بِأَنْوَارِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ م‏ح‏م‏د بْنِ الْحَسَنِ الْقَائِمِ فِی وَسْطِهِمْ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ- فا: اى محمّد! آیا دوست مى‏دارى که ایشان را ببینى؟ گفتم آرى اى پروردگار من گفت: سرت را بلند کن سرم را بلند کردم و بناگاه انوار علی و فاطمه و حسن و حسین و عليّ بن الحسین و محمّد بن علىّ و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و عليّ بن موسى و محمّد بن عليّ و عليّ بن محمّد و حسن بن عليّ و محمّد بن الحسن را دیدم و قائم در وسط آنان مانند ستاره‏اى درخشان بود »کمال الدین / ترجمه پهلوان، ج‏ ١، ص: ۴٧۴ .:. »امام صادق علیه السلام قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ پیش از قیام قائم پنج نشانه خواهد بود که همگى از علامات محتوم است: یمانى و سفیانى و صیحه و کشتن نفس زکيّه و فرو رفتن زمین در بیداء »کمال الدین / ترجمه پهلوان، ج‏ ٢، ص: ۵۵٦ .:. »امام صادق علیه السلام ::يُنَادِی مُنَادٍ بِاسْمِ الْقَائِمِ ع قُلْتُ خَاصٌّ أَوْ عَامٌّ قَالَ عَامٌّ يَسْمَعُ كُلُّ قَوْمٍ بِلِسَانِهِمْ قُلْتُ فَمَنْ يُخَالِفُ الْقَائِمَ ع وَ قَدْ نُودِيَ بِاسْمِهِ قَالَ لَا يَدَعُهُمْ إِبْلِیسُ حَتَّى يُنَادِيَ فِی آخِرِ اللَّيْلِ وَ يُشَكِّكَ النَّاسَ فا: زراره از امام صادق علیه السّلام روایت کند که فرمود: نداکننده‏اى قائم ع را به نام مى‏خواند گفتم: نداى خاصّ است یا نداى عامّ؟ فرمود: نداى عامّ است و هر ملّتى به زبان خود آن را مى‏شنود گفتم: پس چه کسى با او مخالفت مى‏کند در حالى که او را به نام مى‏خوانند؟ فرمود: ابلیس آنان را رها نمى‏کند و در آخر شب ندا مى‏کند و مردم را به شكّ وامى‏دارد »کمال الدین / ترجمه پهلوان، ج‏ ٢، ص: ۵۵٦ .:. »حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فإنّا یُحیطُ عِلمُنا بِأنبائِکُم وَ لا یَغرُبُ عَنَا شَیءُ مِن أخبارکُم علم ما به شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست »اصول کافی ج ١ ص ٣٧٢ .:. »امام صادق علیه السلام ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَا يُجَرِّئُكَ عَلَى مَعَاصِیهِ وَ خَفِ اللَّهَ خَوْفاً لَا يُؤْيِسُكَ مِنْ رَحْمَتِه‏ تا آنجا امیدوار بخدا باش که تو را دلیر بر گناه نکند و تا آنجا از خدا بترس که نومید از رحمتش نگرداندت‏ »الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمره‏اى، ص: ١۴ .:. »وصی پیامبر کیست؟ ::سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَال‏: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص مَنْ وَصِيُّكَ مِنْ أُمَّتِكَ فَإِنَّهُ لَمْ يُبْعَثْ نَبِيٌّ إِلَّا كَانَ لَهُ وَصِيٌّ مِنْ أُمَّتِهِ فَقَالَ يَا سَلْمَانُ سَأَلْتَنِی عَنْ وَصِيِّی مِنْ أُمَّتِی فَهَلْ تَدْرِی مَنْ كَانَ وَصِيَّ مُوسَى مِنْ أُمَّتِهِ فَقُلْتُ كَانَ وَصِيُّهُ يُوشَعَ بْنَ نُونٍ فَتَاهُ قَالَ فَهَلْ تَدْرِی لِمَ كَانَ أَوْصَى إِلَيْهِ فَقُلْتُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ أَوْصَى إِلَيْهِ لِأَنَّهُ كَانَ أَعْلَمَ أُمَّتِهِ بَعْدَهُ وَ وَصِيِّی وَ أَعْلَمُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع‏ فا: سلمان فارسى (ره) گوید از رسول خدا «ص» پرسیدم وصى تو از امتت کیست؟ زیرا پیغمبرى مبعوث نشده جز آنکه از امت خود وصى داشته فرمود اى سلمان مرا از وصى خودم که از امتم باشد پرسیدى بگو وصى موسى از امت وى کى بود؟ گفتم وصیش یوشع بن نون بود پیغمبر تاملى کرد و فرمود می‌دانى چرا به او وصیت کرد؟ گفتم خدا و رسولش داناترند، فرمود به او وصیت کرد زیرا پس از وى اعلم امتش بود، وصى من و اعلم امتم پس از من على بن ابى طالب ع است »الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمره‏اى، ص: ١٣ .:. »امیرالمومنین علیه السلام ::افْتَرَقَتِ الْيَهُودُ عَلَى إِحْدَى وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً سَبْعُونَ مِنْهَا فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ نَاجِيَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِيَ الَّتِی اتَّبَعَتْ يُوشَعَ بْنَ نُونٍ وَصِيَّ مُوسَى ع وَ افْتَرَقَتِ النَّصَارَى عَلَى اثْنَتَيْنِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً إِحْدَى وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ بِالْجَنَّةِ وَ هِيَ الَّتِی اتَّبَعَتْ شَمْعُونَ الصَّفَا وَصِيَّ عِیسَى ع وَ تَفْتَرِقُ هَذِهِ الْأُمَّةُ عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِيَ الَّتِی اتَّبَعَتْ وَصِيَّ مُحَمَّدٍ ص فا: یهود ٧١ فرقه شد، که ٧٠ فرقه‏اش جهنّمى و تنها یک فرقه‏اش اهل بهشت است، و آن همان فرقه‏اى است که از یوشع بن نون وصىّ موسى ع پیروى کردند و نصارى ٧٢ فرقه شدند، ٧١ فرقه‏اش أهل دوزخ و تنها یک فرقه اهل بهشت شدند، و آن همان گروهند که از شمعون وصىّ عیسى ع پیروى کردند و این امّت نیز ٧٣ فرقه خواهند شد، که ٧٢ تای آنها در آتشند و تنها یک فرقه‏اش أهل بهشتند، و آن فرقه‏اى است که از وصىّ محمّد ص پیروى خواهند کرد »الإحتجاج على أهل اللجاج ج‏١، ص: ٢٦٣ .:. »فرازی از دعای عهد اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ كِتَابُهُ خدایا برسان به مولاى ما امام راهنماى راه‏یافته، قیام کننده به فرمانت که درودهاى خدا بر او و پدران‏ پاکش، از جانب همه مردان و زنان مؤمن،در مشرقها زمین و مغربهایش، همواریها و کوههایش، خشکیها و دریاهایش، و از طرف من و پدر و مادرم،از درودها به گرانى عرش خدا و کشش‏ کلماتش و آنچه دانشش برشمرده و کتابش به آن احاطه یافته »مفاتیح الجنان .:. »فرازی از دعای عهد اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَيْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ‏] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَيْنَ يَدَيْهِ خدایا مرا،از یاران و مددکاران و دفاع‏کنندگان از او قرار ده، و از شتابندگان به سویش، در برآوردن‏ خواسته‏هایش، و اطاعت‏کنندگان اوامرش و مدافعان حضرتش و پیش‏گیرندگان به جانب خواسته‏اش و شهید شدگان در پیشگاهش »مفاتیح الجنان .:. »فرازی از دعای عهد اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ خدایا آن جمال با رشادت و پیشانى ستوده را به من بنمایان و با نگاهى از من به او دیده‏ام‏ را سرمه بنه، و در گشایش امرش شتاب کن، و آمدنش را آسان گردان، و راهش را وسعت بخش، و مرا به راهش درآور، و فرمانش را نافذ کن‏ و پشتش را محکم گردان، و خدایا به دست او کشورهایت را آباد کن، و بندگانت را به وسیله او زنده فرما »مفاتیح الجنان ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::٩١/١٢ - ۹۲/۰۱ .:. »صفات مومن از نظر امیرالمؤمنین علی علیه السلام الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْ‏ءٍ نَفْساً يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ طَوِيلٌ غَمُّهُ بَعِيدٌ هَمُّهُ كَثِيرٌ شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى‏ در دلش سينه او هرچه فراخ‏تر است و نفس وى هرچه خوارتر برترى جستن را خوش نمى‏دارد، و شنواندن نيکى خود را به ديگران دشمن مى‏شمارد اندوهش دراز است و همتش فراز »بخش ابتدایی حکمت ٣٣٣ نهج البلاغه .:. »صفات مومن از نظر امیرالمؤمنین علی علیه السلام [الْمُؤْمِنُ] كَثِيرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَكُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْد [مومن] خاموشى‏اش بسيار است، اوقاتش گرفتار، سپاسگزار، شکيبا پيشه و فرو رفته در انديشه است، نياز خود به کس نگويد، خوى آرام دارد، سر به زیر است نفس او سخت‏تر از سنگ خارا [در راه ديندارى] و خوارتر از بنده [در فروتنى و بى آزارى‏] »بخش پایانی حکمت ٣٣٣ نهج البلاغه .:. »رسول الله صلی الله علیه و آله إِنَّ الْبَيْتَ إِذَا كَثُرَ فِيهِ تِلَاوَةُ الْقُرْآنِ كَثُرَ خَيْرُهُ وَ اتَّسَعَ أَهْلُهُ وَ أَضَاءَ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِي‏ءُ نُجُومُ السَّمَاءِ لِأَهْلِ الدُّنْيَا خانه اى که در آن قرآن فراوان خوانده شود، خير آن بسيار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانيان بدرخشد چنان که ستارگان آسمان براى زمينيان مى درخشند »اصول کافى، ج ۲، ص ۶۱۰ .:. »برترین اعمال رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ أَنَّ النَّبِيَّ ص سَأَلَ رَبَّهُ سُبْحَانَهُ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ فَقَالَ يَا رَبِّ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَفْضَلَ عِنْدِي مِنَ التَّوَكُّلِ عَلَيَّ وَ الرِّضَا بِمَا قَسَمْتُ از امير مؤمنان (ع) روايت شده است که: پيامبر اکرم (ص) در شب معراج از پروردگارش پرسيد: پروردگارا! برترين و شريفترين کارها کدام است؟خداوند عزّوجلّ در پاسخ فرمود: هيچ عملی نزد من بالاتر از توکل بر من و راضی بودن به آنچه که من قسمت کرده ام، نيست »بخش ابتدایی حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۱۹۹ .:. »شايستگان محبّت خداوند يَا مُحَمَّدُ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَحَابِّينَ فِيَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَعَاطِفِينَ فِيَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَوَاصِلِينَ فِيَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيَّ وَ لَيْسَ لِمَحَبَّتِي عَلَمٌ وَ لَا غَايَةٌ وَ لَا نِهَايَةٌ ای محمد! واجب شد محبّت من بر کسانی که به خاطر من محبّت می کنند، و به خاطر من عطوفت و مهربانی می کنند، و به خاطر من با ديگران می پيوندند، و واجب شد بر آنان که بر من توكّل می کنند و برای محبت من نه نشانه [ی خاصی] است و نه پايان و نهايتی »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۷۴، ص: ۲۱ .:. »شايستگان محبّت خداوند وَ كُلَّمَا رَفَعْتُ لَهُمْ عَلَماً وَضَعْتُ لَهُمْ عَلَماً أُولَئِكَ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَی‏ الْمَخْلُوقِينَ بِنَظَرِي إِلَيْهِمْ وَ لَمْ يَرْفَعُوا الْحَوَائِجَ إِلَی الْخَلْقِ بُطُونُهُمْ خَفِيفَةٌ مِنْ أَكْلِ الْحَرَامِ نَعِيمُهُمْ فِي الدُّنْيَا ذِكْرِي وَ مَحَبَّتِي وَ رِضَائِي عَنْهُمْ و هرگاه که يک نشانه را از سر راه محبوبان خويش بر دارم نشانه ديگری را قرار خواهم داد اينان کسانی هستند که به مردم آنگونه می نگرند که من نگاه می کنم و دست نياز به سوی خلق دراز نمی کنند شکم آنها از مال حرام خالی است خوشی و کامرانی آنها در دنيا ذکر و محبّت و رضايت من از ايشان است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۷۴، ص: ۲۱ .:. »پارساترين مردمان یا أَحْمَدُ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَكُونَ أَوْرَعَ النَّاسِ فَازْهَدْ فِي الدُّنْيَا وَ ارْغَبْ فِي الْآخِرَةِ فَقَالَ إِلَهِي كَيْفَ أَزْهَدُ فِي الدُّنْيَا فَقَالَ خُذْ مِنَ الدُّنْيَا حَفْناً مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ اللِّبَاسِ وَ لَا تَدَّخِرْ لِغَدٍ وَ دُمْ عَلَی ذِكْرِي فَقَالَ يَا رَبِّ كَيْفَ‏ أَدُومُ عَلَی ذِكْرِكَ فَقَالَ بِالْخَلْوَةِ عَنِ النَّاسِ وَ بُغْضِكَ الْحُلْوَ وَ الْحَامِضَ وَ فَرَاغِ بَطْنِكَ وَ بَيْتِكَ مِنَ الدُّنْيَا ای احمد! اگر دوست داری که پارساترين مردمان باشی، نسبت به دنيا زهد پيشه کن و نسبت به آخرت رغبت داشته باش پیامبر فرمود: خداوندا! چگونه نسبت به دنيا زهد بورزم؟ خداوند فرمود: از خوراک و آشاميدنی و پوشاک دنيا به اندازه خيلی کم استفاده کن و برای فردا چيزی ذخيره مکن و همواره به ياد من باش پيامبر پرسيد: خدایا چگونه همواره به ياد تو باشم؟ خداوند فرمود: با دوری از مردم و کينه نسبت به ترش و شيرين و خالی نگهداشتن شکم و خانه از دنيا »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۱۹۹ .:. »دوری از خوی بچگانه يا أحْمَدُ! اِحْذَرْ أنْ تَكُونَ مِثْلَ الصَّبِيِّ إذا نَظَرَ إلَی الاْخْضَرِ وَالاْصْفَرِ أحَبَّهُ وَإذا أُعْطِيَ شَيْئاً مِنَ الْحُلْوِ وَالْحامِضِ اِغْتَرَّ بِهِ ای احمد! بپرهيز از اينکه مانند بچّه باشی که هرگاه به سبز و زرد نظر می افکند، به آنها دل می بندد و يا ترش و شيرين در اختيارش قرار می گيرد، نسبت به آن فريفته می شود »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۰ .:. »عوامل تقرب به پروردگار فَقالَ: يارَبِّ! دُلَّنِي عَلی عَمَل أتَقَرَّبُ بِهِ إِلَيْكَ قالَ: اجْعَلْ لَيْلَكَ نَهاراً وَنَهارَكَ لَيْلاًقالَ: يارَبِّ! كَيْفَ ذلِكَ؟ قَالَ: اجْعَلْ نَوْمَكَ صَلاةً وَطَعامَكَ الْجُوعَ پيامبر ص عرض کرد: خداوندا! مرا به عملی راهنمايی کن که با آن به تو تقرّب جويم؟ خداوند فرمود: شب خود را روز و روز خود را شب قرار بده عرض کرد: چگونه چنين کنم؟ فرمود: خوابت را نماز و غذايت را گرسنگی قرار بده »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ ۷۴، ص: ۲۲ .:. »ضمانت بهشت يا أحْمد! وَعِزَّتي وَجَلالِي ما مِنْ عَبْد ضَمِنَ لِي بِأَرْبَعِ خِصال إِلاّ أدْخَلْتُهُ الْجَنّةَ، يَطْوِي لِساَنهُ فَلا يَفْتَحُهُ إِلاّ بِما يَعْنِيهِ وَ يَحْفَظُ قَلْبَهُ مِنَ الْوَسْواسِ وَ يَحْفَظُ عِلْمي وَ نَظَري إِلَيْهِ وَ تَكُونُ قُرَّةُ عَيْنَيْهِ الْجُوعُ ای احمد! به عزّت و جلالم سوگند هر بنده ای که چهار صفت را برای من ضمانت کند، او را به بهشت وارد می‌کنم: زبانش را در کام پيچد و حرف نزند مگر به سخن مفید و قلب خود را از وسوسه های اهريمنی حفظ کند و همواره بيانديشد که من به او آگاه و بر کارهايش ناظر هستم و گرسنگی، نور چشمانش باشد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ ۷۴، ص: ۲۲ .:. »گرسنگی، سکوت، خلوت يا أحْمَد! لَوْ ذُقْتَ حَلاوَةَ الْجُوعِ وَالصَّمْتِ وَالخَلْوَةِ وَما وَرِثُوا مِنْها قالَ: يا رَبِّ! ما مِيراثُ الجُوعِ؟ قالَ: الْحِكْمةُ وَ حِفْظُ الْقَلْبِ وَ التَّقَرُّبُ إلَيَّ وَ الْحُزْنُ الدّائِمُ وَ خِفَّةُ الْمَؤُنَةِ بَيْنَ النّاسِ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لا يُبالِي عاشَ بِيُسْر أمْ بِعُسْر ای احمد! ای کاش می‌دانستی که «گرسنگی» و «سکوت» و «خلوت [با خدا]» چه لذّت و آثاری دارند! عرض کرد: خداوندا! گرسنگی چه اثراتی دارد؟ فرمود: حکمت، حفظ قلب، تقرّب به من، حزن هميشگی، کم خرج بودن بين مردم، حق گويی و بی اعتنايی به سختی يا آسانی زندگی »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۰ .:. »گرسنگی و سجود مقدمه تقرّب يا أحْمَدُ! هَلْ تَدْرِي بِأَيِّ وَقْت يَتَقَرَّبُ الْعَبْدُ إلَيَّ؟ قالَ: لا يا رَبِّ قالَ: إذا کانَ جائِعاً أوْ ساجِداً ای احمد! آيا می دانی چه هنگامی بنده به من نزديک می شود؟ عرض کرد: خير، ای پروردگار من! فرمود: وقتی که گرسنه يا در حال سجده باشد »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۰ .:. »تعجّب از سه گروه يَا أَحْمَدُ! عَجِبْتُ مِنْ ثَلَاثَةِ عَبِيدٍ عَبْدٍ دَخَلَ فِي الصَّلَاةِ وَ هُوَ يَعْلَمُ إِلَی مَنْ يَرْفَعُ يَدَيْهِ وَ قُدَّامَ مَنْ هُوَ وَ هُوَ يَنْعُسُ وَ عَجِبْتُ مِنْ عَبْدٍ لَهُ قُوتُ يَوْمٍ مِنَ الْحَشِيشِ أَوْ غَيْرِهِ وَ هُوَ يَهْتَمُّ لِغَدٍ وَ عَجِبْتُ مِنْ عَبْدٍ لَا يَدْرِي أَنِّي رَاضٍ عَنْهُ أَوْ سَاخِطٌ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَضْحَكُ ای احمد! از سه بنده خود تعجب می کنم: بنده ای که به نماز ايستاده و می داند که دستهای خود را به جانب چه کسی دراز کرده و در پيشگاه چه کسی ايستاده و در عين حال خواب آلود است و در عجبم از بنده ای که روزىِ امروز خود را از سبزی مختصر یا غیر آن دارد ولی نگران فرداست و در عجبم از بنده‌ای که نمی داند آيا من از او راضی هستم يا بر او غضبناکم، ولی خندان است »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۰ .:. »اوصاف و مقام اوليای خداوند يا أحْمَدُ! إنَّ فِي الْجَنَّةِ قَصْراً مِنْ لُؤْلُؤ فَوْقَ لُؤْلُؤ وَ دُرَّة فَوْقَ دُرَّة لَيْسَ فِيها قَصْمٌ وَلا وَصْلٌ، فِيهَا الْخَواصُّ، أنْظُرُ إلَيْهِمْ كُلَّ يَوْم سَبْعِينَ مَرَّةً فَأُكَلِّمَهُمْ كُلَّما نَظَرْتُ إلَيْهِمْ، وَأزِيدُ فِي مُلْكِهِمْ سَبْعِينَ ضِعْفاً ای احمد! در بهشت قصری است از لؤلؤ بر فراز لؤلؤ، و مرواريد بزرگ درخشان روی مرواريد که در آنها قطع و وصلی وجود ندارد (يکپارچه است) در اين کاخ، دوستان خاصّ من هستند که هر روز هفتاد بار (به لطف و مهر) به آنان نظر می افکنم و هربار با آنها سخن می گويم و هفتاد بار بر قلمرو و مقامشان می افزايم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۳ .:. »اوصاف و مقام اوليای خداوند وَ إذا تَلَذَّذَ أهْلُ الْجَنَّةِ بِالطَّعامِ وَ الشَّرابِ تَلَذَّذُوا أُولـئِكَ بِذِكْرِي وَ كَلامِي وَ حَدِيثِي قالَ: يا رَبِّ! ما عَلامَةُ أُولـئِكَ؟ قالَ: مَسْجُونُونَ قَدْ سَجَنُوا ألْسِنَتَهُمْ مِنْ فُضُولِ الْكَلامِ وَ بُطُونَهُمْ مِنْ فُضُولِ الطَّعامِ و آنگاه که اهل بهشت از خوردن و آشاميدن لذّت می برند اينان [دوستان خاص من] از ذکر و سخن و گفتار من لذّت می برند عرض کرد: خداوندا! نشانه های اينها چيست؟ فرمود: زندانيانی هستند که زبان های خود را از حرفهای غير ضروری و شکمهای خود را از غذای غير لازم، محفوظ و حبس کرده اند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۳ .:. »اوصاف درويشان راستين ::يَا أَحْمَدُ إِنَّ الْمَحَبَّةَ لِلَّهِ هِيَ الْمَحَبَّةُ لِلْفُقَرَاءِ وَ التَّقَرُّبُ إِلَيْهِمْ قَالَ وَ مَنِ الْفُقَرَاءُ قَالَ الَّذِينَ رَضُوا بِالْقَلِيلِ وَ صَبَرُوا عَلَی الْجُوعِ وَ شَكَرُوا عَلَی الرَّخَاءِ وَ لَمْ يَشْكُوا جُوعَهُمْ وَ لَا ظَمَأَهُمْ وَ لَمْ يَكْذِبُوا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ لَمْ يَغْضَبُوا عَلَی رَبِّهِمْ وَ لَمْ يَغْتَمُّوا عَلَی مَا فَاتَهُمْ وَ لَمْ يَفْرَحُوا بِمَا آتَاهُمْ یا أَحْمَدُ مَحَبَّتِي مَحَبَّةُ الْفُقَرَاءِ فَأَدْنِ الْفُقَرَاءَ وَ قَرِّبْ مَجْلِسَهُمْ مِنْكَ وَ أَبْعِدِ الْأَغْنِيَاءَ وَ أَبْعِدْ مَجْلِسَهُمْ عَنْكَ فَإِنَّ الْفُقَرَاءَ أَحِبَّائِي فا: ای احمد! محبّت من در گرو محبّت درويشان و تقرّب به ايشان است عرض کرد: درويشان کيانند؟ فرمود: آنانکه به کم، راضی و بر گرسنگی، صابر و در نعمت، شاکر هستند؛ از گرسنگی و تشنگی خود شکايتی ندارند و هرگز دروغ بر زبان خود جاری نمی کنند و نسبت به پروردگارشان غضب نمی نمايند و برای چيزی که از دستشان رفت، غمگين نيستند و نسبت به چيزی که به دست می آورند، فرحناک و شادمان نمی باشندای احمد! محبّت من در گرو محبّت درويشان است، پس به آنها نزديک شو و همنشينی با آنان را اختيار کن و از ثروتمندان و مجلسشان فاصله بگير، چراکه درويشان دوستان من هستند »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۰ .:. »پرهیز از مشتهیات نفس يَا أَحْمَدُ لَا تَزَيَّنْ بِلَيِّنِ اللِّبَاسِ وَ طَيِّبِ الطَّعَامِ وَ لَيِّنِ الْوِطَاءِ فَإِنَّ النَّفْسَ مَأْوَی كُلِّ شَرٍّ وَ رَفِيقُ كُلِّ سُوءٍ تَجُرُّهَا إِلَی طَاعَةِ اللَّهِ وَ تَجُرُّكَ إِلَی مَعْصِيَتِهِ وَ تُخَالِفُكَ فِي طَاعَتِهِ وَ تُطِيعُكَ فِيمَا تکره [يَكْرَهُ‏] وَ تَطْغَی إِذَا شَبِعَتْ وَ تَشْكُو إِذَا جَاعَتْ فا: ای احمد! با لباس جذّاب و غذای لذيذ و بستر نرم، خود آرايی مکن چرا که نفس، خاستگاه هر بدی و رفيق هر نادرستی است؛ تو او را به اطاعت خدا می خوانی و او تو را به نافرمانی می کشاند؛ در طاعت خدا با تو مخالفت می کند و در نافرمانی خدا با تو همراهی می کند هرگاه که سير شود، طغيان کند و هرگاه که گرسنه شود، فرياد و فغان سر دهد »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۱ .:. »نفس، رفیق شیطان وَ تَغْضَبُ إِذَا افْتَقَرَتْ وَ تَتَكَبَّرُ إِذَا اسْتَغْنَتْ وَ تَنْسَی إِذَا كَبِرَتْ وَ تَغْفُلُ إِذَا آمَنَتْ وَ هِيَ قَرِينَةُ الشَّيْطَانِ و [نفْس] هرگاه که بینوا شود، غضب می کند و هرگاه که بی نياز شود، تکبّر ورزد هرگاه که بزرگ شود، فراموشکار شود و هرگاه که در امنيّت باشد، غفلت ورزد و او قرین شیطان است »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۱ .:. »نفس، چونان شترمرغ! وَ مَثَلُ النَّفْسِ كَمَثَلِ النَّعَامَةِ تَأْكُلُ الْكَثِيرَ وَ إِذَا حُمِلَ عَلَيْهَا لَا تَطِيرُ وَ كَمَثَلِ الدِّفْلَی لَوْنُهُ حَسَنٌ وَ طَعْمُهُ مُرٌّ و مَثَـل نفس آدمی، مثل شتر مرغ است که فراوان می خورد ولی وقتی که بر آن سوار می شوند (بار می گذارند) نمی پرد و مانند خرزهره است که رنگش زيبا ولی مزّه اش تلخ است »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۱ .:. »اوصاف دنيا زدگان يَا أَحْمَدُ أَبْغِضِ الدُّنْيَا وَ أَهْلَهَا وَ أَحِبَّ الْآخِرَةَ وَ أَهْلَهَا قَالَ يَا رَبِّ وَ مَنْ أَهْلُ الدُّنْيَا وَ مَنْ أَهْلُ الْآخِرَةِ قَالَ أَهْلُ الدُّنْيَا مَنْ كَثُرَ أَكْلُهُ وَ ضَحِكُهُ وَ نَوْمُهُ وَ غَضَبُهُ قَلِيلُ الرِّضَا لَا يَعْتَذِرُ إِلَی مَنْ أَسَاءَ إِلَيْهِ وَ لَا يَقْبَلُ عُذْرَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ ای احمد! دنيا و اهل آن را دشمن بدار و آخرت و اهل آن را دوست بدارعرض کرد: ای خدای من! اهل دنيا و اهل آخرت چه کسانی هستند؟ فرمود: اهل دنيا کسی است که خوردن و خنديدن و خواب و غضبش زياد و رضايت او کم است اگر به کسی بدی کرد از او پوزش نمی طلبد و عذر کسی را که از او عذر خواهی می‌کند نمی پذيرد »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۱ .:. »اوصاف دنيا زدگان [أَهْلُ الدُّنْيَا] كَسْلَانُ عِنْدَ الطَّاعَةِ شُجَاعٌ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ أَمَلُهُ بَعِيدٌ وَ أَجَلُهُ قَرِيبٌ لَا يُحَاسِبُ نَفْسَهُ قَلِيلُ الْمَنْفَعَةِ كَثِيرُ الْكَلَامِ قَلِيلُ الْخَوْفِ كَثِيرُ الْفَرَحِ عِنْدَ الطَّعَامِ [اهل دنیا] هنگام عبادت، کسل و هنگام معصيت، شجاع است آرزويش دور و دراز است حال آنکه مرگش نزديک است به حساب خود نمی پردازد نفعش کم است و حرفش زياد [از خدا] کم می‌ترسد و هنگام غذا، بسيار شادمان می شود »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۱ .:. »اوصاف دنيا زدگان وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيَا لَا يَشْكُرُونَ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ لَا يَصْبِرُونَ عِنْدَ الْبَلَاءِ كَثِيرُ النَّاسِ عِنْدَهُمْ قَلِيلٌ يَحْمَدُونَ أَنْفُسَهُمْ بِمَا لَا يَفْعَلُونَ وَ يَدَّعُونَ بِمَا لَيْسَ لَهُمْ وَ يَتَكَلَّمُونَ بِمَا يَتَمَنَّوْنَ وَ يَذْكُرُونَ مَسَاوِئَ النَّاسِ وَ يُخْفُونَ حَسَنَاتِهِمْ و همانا اهل دنيا هنگام نعمت، شکر نمی‌کنند و هنگام بلا، صبر ندارند کارهای بسیار مردم نزد ایشان کم است، [و در مقابل] به کارهايی که انجام نداده اند خودستايی می‌کنند و چيزی را ادّعا می کنند که واجد آن نيستند و از روی هوی و هوس سخن می گويند؛ عيوب ديگران را بازگو و خوبیهایشان را مخفی می‌کنند »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۱ .:. »اوصاف دنيا زدگان فَقَالَ يَا رَبِّ كُلُّ هَذَا الْعَيْبِ فِي أَهْلِ الدُّنْيَا قَالَ يَا أَحْمَدُ إِنَّ عَيْبَ أَهْلِ الدُّنْيَا كَثِيرٌ فِيهِمُ الْجَهْلُ وَ الْحُمْقُ لَا يَتَوَاضَعُونَ لِمَنْ يَتَعَلَّمُونَ مِنْهُ وَ هُمْ عِنْدَ أَنْفُسِهِمْ عُقَلَاءُ وَ عِنْدَ الْعَارِفِينَ حُمَقَاءُ عرض کرد: خدایا آيا اهل دنيا اين همه عيب دارند؟ فرمود: ای احمد! اهل دنيا عيب فراوان دارند جاهلند، احمقند، در مقابل استاد خود تواضع نمی کنند و خود را عاقل می پندارند در حالی که نزد اهل معرفت احمق هستند »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب، ج ‏۱، ص ۲۰۱ .:. »اوصاف اهل آخرت يَا أَحْمَدُ إِنَّ أَهْلَ الْخَيْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ رَقِيقَةٌ وُجُوهُهُمْ كَثِيرٌ حَيَاؤُهُمْ قَلِيلٌ حُمْقُهُمْ كَثِيرٌ نَفْعُهُمْ قَلِيلٌ مَكْرُهُمْ النَّاسُ مِنْهُمْ فِي رَاحَةٍ وَ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي تَعَبٍ كَلَامُهُمْ مَوْزُونٌ مُحَاسِبِينَ لِأَنْفُسِهِمْ مُتْعِبِينَ لَهَا تَنَامُ أَعْيُنُهُمْ وَ لَا تَنَامُ قُلُوبُهُمْ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ ذَاكِرَةٌ ای احمد! اهل خير و آخرت چهره هایشان آرام است حياءشان زياد و حماقتشان کم است، نفعشان بسیار و مکرشان اندک است مردم از دست آنها در رفاهند ولی خودشان از دست خويش در رنجند کلامشان سنجيده است به حساب خود می پردازند خود را به زحمت می افکنند چشمهايشان می خوابد ولی قلبشان نمی خوابد چشمانشان گريان و قلبهايشان به ياد خداست »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۴ .:. »اوصاف اهل خیر و آخرت [أَهْلَ الْخَيْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ] إِذَا كُتِبَ النَّاسُ مِنَ الْغَافِلِينَ كُتِبُوا مِنَ الذَّاكِرِينَ فِي أَوَّلِ النِّعْمَةِ يَحْمَدُونَ وَ فِي آخِرِهَا يَشْكُرُونَ دُعَاؤُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ مَرْفُوعٌ وَ كَلَامُهُمْ مَسْمُوعٌ تَفْرَحُ الْمَلَائِكَةُ بِهِمْ يَدُورُ دُعَاؤُهُمْ تَحْتَ الْحُجُبِ يُحِبُّ الرَّبُّ أَنْ يَسْمَعَ كَلَامَهُمْ كَمَا تُحِبُّ الْوَالِدَةُ وَلَدَهَا [اهل خیر و آخرت] هنگامی که مردمان در غفلت به سر می برند آنها در ذکر و ياد حق هستند در آغاز نعمت، ستايش الهی و در پايان آن شکر خدا را به جای می آورند دعايشان نزد خدا مقبول و سخن ايشان نزد پروردگار شنیدنی است؛ وجود آنها مايه مباهات و خشنودی فرشتگان است دعای آنها زير حجابها می چرخد (مانعی برای دعایشان نیست) خداوند دوست دارد کلام آنان را بشنود آنگونه که مادر دوست دارد به کلام فرزند خود گوش دهد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۴ .:. »اوصاف اهل خیر و آخرت [أَهْلَ الْخَيْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ] وَ لَا يَشْغَلُهُمْ عَنِ اللَّهِ شَيْ‏ءٌ طَرْفَةَ عَيْنٍ وَ لَا يُرِيدُونَ كَثْرَةَ الطَّعَامِ وَ لَا كَثْرَةَ الْكَلَامِ وَ لَا كَثْرَةَ اللِّبَاسِ النَّاسُ عِنْدَهُمْ مَوْتَى وَ اللَّهُ عِنْدَهُمْ حَيٌّ قَيُّومٌ كَرِيمٌ يَدْعُونَ الْمُدْبِرِينَ كَرَماً وَ يُرِيدُونَ الْمُقْبِلِينَ تَلَطُّفاً قَدْ صَارَتِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَهُمْ وَاحِدَةً [اهل خیر و آخرت] از خداوند لحظه ای غافل نمی شوند و پر خوری و پرگوئی و پوشيدن لباسهای متنوع و زياد را دوست ندارند مردم نزد آنها مردگانند و خداوند، زنده و قیوم و کريم آنهايی را که از ايشان رخ برتافتند با بزرگواری فرا می خوانند و آنان را که به اينان روی آورده اند با مهربانی می پذيرند دنيا و آخرت نزد آنها يکسان است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۴ .:. »اوصاف اهل خیر و آخرت [فی اوصاف أَهْلَ الْخَيْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ] يَمُوتُ النَّاسُ مَرَّةً وَ يَمُوتُ أَحَدُهُمْ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً مِنْ مُجَاهَدَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ مُخَالَفَةِ هَوَاهُمْ وَ الشَّيْطَانُ الَّذِي يَجْرِي فِي عُرُوقِهِمْ وَ لَوْ تَحَرَّكَتْ رِيحٌ لَزَعْزَعَتْهُمْ وَ إِنْ قَامُوا بَيْنَ يَدَيَّ كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ لَا أَرَى فِي قَلْبِهِمْ شُغُلًا لِمَخْلُوقٍ مردم تنها یک بار می میرند و [اهل خیر و آخرت] هر روز ۷۰ بار از جهت مجاهده نفس و مخالفت با هوا و هوس و مخالفت با شیطانی که در رگهایشان جاریست، می میرند [آنقدر از نظر جسمی ضعیفند که] اگر بادی بوزد سخت تکان می‌خورند اما وقتى در برابر من به عبادت مى‌ايستند، چونان سدى آهنين خسته نمى شوند لحظه‌اى دلشان به آفريده‌اى مشغول نمى‌گردد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۴ .:. »پاداش اهل خیر و آخرت [فی أَهْلَ الْخَيْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ] فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُحْيِيَنَّهُمْ حَيَاةً طَيِّبَةً إِذَا فَارَقَتْ أَرْوَاحُهُمْ مِنْ جَسَدِهِمْ، لَا أُسَلِّطُ عَلَيْهِمْ مَلَكَ الْمَوْتِ وَ لَا يَلِي قَبْضَ رُوحِهِمْ غَيْرِي وَ لَأَفْتَحَنَّ لِرُوحِهِمْ أَبْوَابَ السَّمَاءِ كُلَّهَا وَ لَأَرْفَعَنَّ الْحُجُبَ كُلَّهَا دُونِي وَ لَآمُرَنَّ الْجِنَانَ فَلْتُزَيَّنَنَّ وَ الْحُورَ الْعِينَ فَلْتُزَفَّنَّ وَ الْمَلَائِكَةَ فَلْتُصَلِّيَنَ‏ به عزت و جلالم سوگند به آنها [اهل خیر و آخرت] حیات طیبه می‌بخشم؛ هنگام جداشدن روح از بدنشان، فرشته مرگ را پيش آنها نمى‌فرستم، بلکه خود عهده دار قبض روحشان مى‌گردم و همه درهاى آسمان را در برابر روح آنها مى‌گشايم و تمام حجابها و پرده ها از بين من و آنها به کنار مى‌رود و فرمان مى‌دهم بهشتها به خود زينت گيرند و حورالعين خود را براى هم آغوشى بيارايند (مانند عروس در شب زفاف) و فرشتگان بر آنها درود و سلام بفرستند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۴ .:. »پاداش اهل خیر و آخرت [فی أَهْلَ الْخَيْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ فی الجنّة] وَ [لَآمُرَنَّ] الْأَشْجَارَ فَلْتُثْمِرَنَّ وَ ثِمَارَ الْجَنَّةِ فَلْتُدْلِيَنَّ وَ لَآمُرَنَّ رِيحاً مِنَ الرِّيَاحِ الَّتِي تَحْتَ الْعَرْشِ فَلْتَحْمِلَنَّ جِبَالًا مِنَ الْكَافُورِ وَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ فَلْتَصِيرَنَّ وَقُوداً مِنْ غَيْرِ النَّارِ فَلْتَدْخُلَنَّ بِهِ وَ لَا يَكُونُ بَيْنِي وَ بَيْنَ رُوحِهِ سِتْرٌ [برای اهل آخرت در بهشت] به درختان فرمان مى‌دهم به بار بنشينند و به ميوه هاى بهشت که فرو ريزند و فرمان مى‌دهم بادى از طرف عرش وزيدن گيرد و کوههاى کافور و مُشک خوش بو را به حرکت آورد، تا بدون آتشى بر افروخته گردند؛ آنگاه او را وارد بهشت مى‌کنند و بين من و او پرده‌اى وجود ندارد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۵ .:. »پاداش اهل خیر و آخرت فَأَقُولُ لَهُ [اهل الخیر و الاخرة] عِنْدَ قَبْضِ رُوحِهِ مَرْحَباً وَ أَهْلًا بِقُدُومِكَ عَلَيَّ اصْعَدْ بِالْكَرَامَةِ وَ الْبُشْرَى وَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ «وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ خالِدِينَ فِيها أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» فَلَوْ رَأَيْتَ الْمَلَائِكَةَ كَيْفَ يَأْخُذُ بِهَا وَاحِدٌ وَ يُعْطِيهَا الْآخَرُ و من هنگام قبض روحش به او مى‌گويم: مبارک و ميمون باد ورودت بر ما، با کرامت به سوى ما بيا و بشارت باد بر تو رحمت و رضوان خداوند و بهشتهايى که داراى نعمتهاى پايدار است و در آن جاودانه خواهند بود، همانا نزد خدا پاداشى بس عظيم است؛ اى پيامبر، کاش مى‌ديدى ملائکه چگونه اين روح را دست به دست مى‌دهند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۵ .:. »اوصاف اهل خیر و آخرت يَا أَحْمَدُ إِنَّ أَهْلَ الْآخِرَةِ لَا يَهْنَؤُهُمُ الطَّعَامُ مُنْذُ عَرَفُوا رَبَّهُمْ وَ لَا يَشْغَلُهُمْ مُصِيبَةٌ مُنْذُ عَرَفُوا سَيِّئَاتِهِمْ يَبْكُونَ عَلَى خَطَايَاهُمْ يَتْعَبُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ لَا يُرِيحُونَهَا وَ إِنَّ رَاحَةَ أَهْلِ الْجَنَّةِ فِي الْمَوْتِ وَ الْآخِرَةُ مُسْتَرَاحُ الْعَابِدِينَ ای احمد، همانا اهل آخرت از طعام لذت نمی برند چون خدایشان را شناخته اند و مصیبتها آنها را مشغول نمی‌کند چون گناهانشان را شناخته اند؛ بر خطاهایشان گریه می‌کنند، نفسشان را به زحمت می‌اندازند و آن را راحت نمی‌گذارند چرا که راحتی اهل بهشت در مرگ است و آخرت محل استراحت عابدان است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۵ .:. »اوصاف اهل خیر و آخرت [اهل الاخرة] مُونِسُهُمْ دُمُوعُهُمُ الَّتِي تَفِيضُ عَلَى خُدُودِهِمْ وَ جُلُوسُهُمْ مَعَ الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ عَنْ أَيْمَانِهِمْ وَ عَنْ شَمَائِلِهِمْ وَ مُنَاجَاتُهُمْ مَعَ الْجَلِيلِ الَّذِي فَوْقَ عَرْشِهِ وَ إِنَّ أَهْلَ الْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ فِي أَجْوَافِهِمْ قَدْ قَرِحَتْ يَقُولُونَ مَتَى نَسْتَرِيحُ مِنْ دَارِ الْفَنَاءِ إِلَى دَارِ الْبَقَاءِ [اهل آخرت] مونسشان اشکهاییست که بر چهره‌هاشان می‌ریزد و همنشین‌شان با ملائکه‌ی راست و چپشان است و مناجاتشان با خداوند جلیل است که عرش او گسترده است و همانا اهل آخرت قلبهایشان شکسته است، می گویند کی از این دار فنا راحت می‌شویم و به خانه‌ی بقاء می‌رویم! »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۵ .:. »پاداش زاهدان يَا أَحْمَدُ هَلْ تَعْرِفُ مَا لِلزَّاهِدِينَ عِنْدِي فِي الْآخِرَةِ؟ قَالَ لَا يَا رَبِّ قَالَ يُبْعَثُ الْخَلْقُ وَ يُنَاقَشُونَ بِالْحِسَابِ وَ هُمْ مِنْ ذَلِكَ آمِنُونَ إِنَّ أَدْنَى مَا أُعْطِي لِلزَّاهِدِينَ فِي الْآخِرَةِ أَنْ أُعْطِيَهُمْ مَفَاتِيحَ الْجِنَانِ كُلَّهَا حَتَّى يَفْتَحُوا أَيَّ بَابٍ شَاءُوا وَ لَا أَحْجُبُ عَنْهُمْ وَجْهِي ای احمد! آيا می دانی که پاداش زاهدان نزد من چيست؟ عرض کرد: خير، ای پروردگار من فرمود: مردم محشور می شوند و در حساب آنها مناقشه و دقّت می شود ولی آنان از اين امر در امان هستند همانا کمترين چيزی که در آخرت به زاهدان می دهم آن است که تمام کليدهای بهشت را عطايشان می‌کنم تا از هر دری که خواستند وارد بهشت شوند و ميان جمال خودم و آنان پرده ای قرار نمی دهم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۵ .:. »پاداش زاهدان [لِلزَّاهِدِين] وَ لَأُنْعِمَنَّهُمْ بِأَلْوَانِ التَّلَذُّذِ مِنْ كَلَامِي وَ لَأُجْلِسَنَّهُمْ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ وَ أُذَكِّرَنَّهُمْ مَا صَنَعُوا وَ تَعِبُوا فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ أَفْتَحُ لَهُمْ أَرْبَعَةَ أَبْوَابٍ بَابٌ تَدْخُلُ عَلَيْهِمُ الْهَدَايَا مِنْهُ بُكْرَةً وَ عَشِيّاً مِنْ عِنْدِي وَ بَابٌ يَنْظُرُونَ مِنْهُ إِلَيَّ كَيْفَ شَاءُوا بِلَا صُعُوبَةٍ وَ بَابٌ يَطَّلِعُونَ مِنْهُ إِلَى النَّارِ فَيَنْظُرُونَ مِنْهُ إِلَى الظَّالِمِينَ كَيْفَ يُعَذَّبُونَ وَ بَابٌ تَدْخُلُ عَلَيْهِمْ مِنْهُ الْوَصَائِفُ وَ الْحُورُ الْعِينُ لذّتهای گوناگون گفتگوی با خودم را به آنان [زاهدان] می چشانم و آنها را در جايگاه صادقان می نشانم و کارهای دنيا و رنجهايی را که کشيده اند به يادشان می آورم و چهار در به رويشان می گشايم؛ از يک در هدايای من هر صبح و شام به آنها می رسد، از در ديگر به من هرگونه که بخواهند و بدون هر مانعی نگاه می کنند و از يک در به آتش دوزخ و ظالمانی که عذاب می شوند می نگرند و از در ديگر نيز دختران نوجوان و حورالعين بر آنان وارد می شوند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۵ .:. »اوصاف زاهدان يَا أَحْمَدُ وُجُوهُ الزَّاهِدِينَ مُصْفَرَّةٌ مِنْ تَعَبِ اللَّيْلِ وَ صَوْمِ النَّهَارِ وَ أَلْسِنَتُهُمْ كِلَالٌ إِلَّا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَعَالَى قُلُوبُهُمْ فِي صُدُورِهُمْ مَطْعُونَةٌ مِنْ كَثْرَةِ مَا يُخَالِفُونَ أَهْوَاءَهُمْ قَدْ ضَمَّرُوا أَنْفُسَهُمْ مِنْ كَثْرَةِ صَمْتِهِمْ قَدْ أُعْطُوا الْمَجْهُودَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ لَا مِنْ خَوْفِ نَارٍ وَ لَا مِنْ شَوْقِ جَنَّةٍ وَ لَكِنْ يَنْظُرُونَ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى أَهْلٌ لِلْعِبَادَةِ كَأَنَّمَا يَنْظُرُونَ إِلَى مَنْ فَوْقَهَا ای احمد! چهره اهل زهد، از شب زنده داری و روزه، زرد و زبان آنها از شدّت ذکر خداوند، خسته شده است از کثرت مخالفت با هوا، قلبهاشان در سينه هاشان، مجروح شده است از مداومت بر سکوت لاغر شده‌اند هرچه در توان دارند (در عبادت) کوشش می کنند ولی نه به خاطر ترس از جهنم يا شوق بهشت، بلکه در ملکوت آسمان و زمين می نگرند و می يابند که خداوند سبحان شايسته عبادت است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۶ .:. »اوصاف زاهدان قَالَ يَا رَبِّ هَلْ تُعْطِي لِأَحَدٍ مِنْ أُمَّتِي هَذَا قَالَ يَا أَحْمَدُ هَذِهِ دَرَجَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الصِّدِّيقِينَ مِنْ أُمَّتِكَ وَ أُمَّةِ غَيْرِكَ وَ أَقْوَامٌ مِنَ الشُّهَدَاءِ قَالَ يَا رَبِّ أَيُّ الزُّهَّادِ أَكْثَرُ زُهَّادُ أُمَّتِي أَمْ زُهَّادُ بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ إِنَّ زُهَّادَ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي زُهَّادِ أُمَّتِكَ كَشَعْرَةٍ سَوْدَاءَ فِي بَقَرَةٍ بَيْضَاءَ فَقَالَ يَا رَبِّ كَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ وَ عَدَدُ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرُ مِنْ أُمَّتِي قَالَ لِأَنَّهُمْ شَكُّوا بَعْدَ الْيَقِينِ وَ جَحَدُوا بَعْدَ الْإِقْرَارِ پیامبر (ص) فرمود: خدایا آیا به احدی از امت من مقام زهد [که توصیف کردی] داده‌ای؟ فرمود: ای احمد، این درجه انبیاء و صدیقین از امت تو امتهای دیگر است و نیز درجه برخی از شهداء پیامبر (ص) پرسید خداوندا! آيا زاهدان امّت من بيشترند يا زُهّاد بنی اسرائيل؟ فرمود: مقدار زاهدان بنی اسرائيل در مقام مقايسه با زُهّاد امّت تو، به اندازه يک موی سياه در بدن يک گاو سفيد است عرض کرد: چگونه چنين است در حالی که تعداد بنی اسرائيل بيشتر از تعداد امّت من است؟ فرمود: چون آنها پس از يقين، شک کردند و بعد از اقرار به حقيقت، آن را انکار کردند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۶ .:. »تشبیه تقوی يَا أَحْمَدُ عَلَيْكَ بِالْوَرَعِ فَإِنَّ الْوَرَعَ رَأْسُ الدِّينِ وَ وَسَطُ الدِّينِ وَ آخِرُ الدِّينِ إِنَّ الْوَرَعَ يُقَرِّبُ الْعَبْدَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى- يَا أَحْمَدُ إِنَّ الْوَرَعَ كَالشُّنُوفِ بَيْنَ الْحُلِيِّ وَ الْخُبْزِ بَيْنَ الطَّعَامِ إِنَّ الْوَرَع‏ رَأْسُ الْإِيمَانِ وَ عِمَادُ الدِّينِ ای احمد! بر تو باد به ورع، که صدر و ساقه و ذيل دين، ورع است و به وسيله آن، بنده می تواند به خداوند تعالی تقرّب يابدای احمد! همانا ورع مانند گوشواره در میان زیورآلات و مثل نان در میان طعام است همانا ورع اساس ایمان و ستون دین است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۶ .:. »تشبیه تقوی إِنَّ الْوَرَعَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ السَّفِينَةِ كَمَا أَنَّ الْبَحْرَ لَا يَنْجُو إِلَّا مَنْ كَانَ فِيهَا كَذَلِكَ لَا يَنْجُو الزَّاهِدُونَ إِلَّا بِالْوَرَعِ يَا أَحْمَدُ مَا عَرَفَنِي عَبْدٌ وَ خَشَعَ لِي إِلَّا خَشَعَ لَهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ همانا ورع مثل کشتی است؛ همان گونه که از دريا جز با کشتی نمی‌توان نجات يافت زاهدان نيز جز با ورع نمی توانند نجات يابند ای احمد! هيچکس نيست که مرا بشناسد و در مقابل من خشوع کند مگر آنکه همه چیز در برابر او خشوع می‌کند »بخشی از حدیث معراج، ارشاد القلوب إلى الصواب، ج‏ ۱، ص: ۲۰۳ .:. »تشبیه تقوی يَا أَحْمَدُ الْوَرَعُ يَفْتَحُ عَلَى الْعَبْدِ أَبْوَابَ الْعِبَادَةِ فَتَكَرَّمَ بِهِ عِنْدَ الْخَلْقِ وَ يَصِلُ بِهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ای احمد! ورع درهای عبادت را به روی بنده می گشايد؛ در نتيجه، بنده، نزد خلق گرامی می‌شود و به وسيله آن به قرب خدای عزّوجلّ می رسد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »ارزش سکوت يَا أَحْمَدُ عَلَيْكَ بِالصَّمْتِ فَإِنَّ أَعْمَرَ الْقُلُوبِ قُلُوبُ الصَّالِحِينَ وَ الصَّامِتِينَ وَ إِنَّ أَخْرَبَ الْقُلُوبِ قُلُوبُ الْمُتَكَلِّمِينَ بِمَا لَا يَعْنِيهِمْ ای احمد! بر تو باد سکوت؛ چرا که آبادترين قلوب، قلوب صالحان و ساکتان و خرابترين دلها، دلهای بيهوده گويان است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »اجزای عبادت يَا أَحْمَدُ إِنَّ الْعِبَادَةَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا طَلَبُ الْحَلَالِ فَإِذَا طَيَّبْتَ مَطْعَمَكَ وَ مَشْرَبَكَ فَأَنْتَ فِي حِفْظِي وَ كَنَفِي ای احمد! عبادت، ده بخش است، نُه بخش آن، کسب حلال است، پس اگر خوردنی و آشاميدنی خود را از راه حلال تهيّه کردی، در حفظ و حمايت من خواهی بود »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »اجزای عبادت و آثار روزه قَالَ يَا رَبِّ مَا أَوَّلُ الْعِبَادَةِ قَالَ أَوَّلُ الْعِبَادَةِ الصَّمْتُ وَ الصَّوْمُ قَالَ يَا رَبِّ وَ مَا مِيرَاثُ الصَّوْمِ قَالَ الصَّوْمُ يُورِثُ الحِكْمَةَ وَ الحِكْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ الْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْيَقِينَ فَإِذَا اسْتَيْقَنَ الْعَبْدُ لَا يُبَالِي كَيْفَ أَصْبَحَ بِعُسْرٍ أَمْ بِيُسْرٍ پيامبر (ص) پرسيد: خداوندا! برترين و اولين عبادت چيست؟ فرمود: آغاز عبادت، روزه و سکوت است عرض کرد: پروردگارا! اثر روزه چيست؟ فرمود: روزه باعث پديد آمدن حکمت است و حکمت موجب شناخت و شناخت موجب يقين است، پس هرگاه که بنده به مقام يقين رسيد، در بند سختی يا آسانی زندگی نيست »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »توصيف بنده مومن در وقت مرگ و پس از آن وَ إِذَا كَانَ الْعَبْدُ فِي حَالَةِ الْمَوْتِ يَقُومُ عَلَى رَأْسِهِ مَلَائِكَةٌ بِيَدِ كُلِّ مَلَكٍ كَأْسٌ مِنْ مَاءِ الْكَوْثَرِ وَ كَأْسٌ مِنَ الْخَمْرِ يَسْقُونَ رُوحَهُ حَتَّى تَذْهَبَ سَكْرَتُهُ وَ مَرَارَتُهُ وَ يُبَشِّرُونَهُ بِالْبِشَارَةِ الْعُظْمَى وَ يَقُولُونَ لَهُ طِبْتَ وَ طَابَ مَثْوَاكَ إِنَّكَ تَقْدَمُ عَلَى الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ الْحَبِيبِ الْقَرِيبِ وقتی که بنده من در حال سکرات مرگ باشد، فرشتگان بالای سر او می ايستند در حالی که به دست هر کدام از آنها جامی از آب کوثر و جامی از شراب بهشتی است، به روح او می نوشانند تا سکرات موت و سختی آن از بين برود، و او را به بشارتی بزرگ مژده می دهند و می گويند: خوش آمدی و مقدمت مبارک باد! تو بر خدای عزيز کريم و حبيب نزديک وارد می شوی »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »توصيف بنده مومن در وقت مرگ و پس از آن [الْعَبْدُ فِي حَالَةِ الْمَوْتِ] فَتَطِيرُ الرُّوحُ مِنْ أَيْدِي الْمَلَائِكَةِ فَتَصْعَدُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ لَا يَبْقَى حِجَابٌ وَ لَا سِتْرٌ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا مُشْتَاقٌ وَ تَجْلِسُ عَلَى عَيْنٍ عِنْدَ الْعَرْشِ ثُمَّ يُقَالُ لَهَا كَيْفَ تَرَكْتِ الدُّنْيَا- فَتَقُولُ إِلَهِي وَ عِزَّتِكَ وَ جَلَالِكَ لَا عِلْمَ لِي بِالدُّنْيَا أَنَا مُنْذُ خَلَقْتَنِي خَائِفَةٌ مِنْكَ پس روح او از جوار فرشتگان پرواز می کند و به پيشگاه پرودگار در کمتر از يک چشم به هم زدن صعود می کند و ديگر بين او و بين پروردگار، پرده و حجابی نيست خداوند عزّ و جلّ مشتاق ديدار اوست و او را لب چشمه‌ای در کنار عرش می نشاند سپس به او می گويد: دنيا را چگونه رها کردی؟ جواب می دهد: خدايا! به عزّت و جلالت که من نسبت به دنيا شناختی ندارم من از آغاز تولّد از تو انديشناک بودم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »توصيف بنده مومن پس از مرگ فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى صَدَقْتَ عَبْدِي كُنْتَ بِجَسَدِكَ فِي الدُّنْيَا وَ رُوحُكَ مَعِي فَأَنْتَ بِعَيْنِي سِرُّكَ وَ عَلَانِيَتُكَ سَلْ أُعْطِكَ وَ تَمَنَّ عَلَيَّ فَأُكْرِمْكَ هَذِهِ جَنَّتِي فَتَجَنَّحْ فِيهَا وَ هَذَا جِوَارِي فَاسْكُنْهُ فَتَقُولُ الرُّوحُ إِلَهِي عَرَّفْتَنِي نَفْسَكَ فَاسْتَغْنَيْتُ بِهَا عَنْ جَمِيعِ خَلْقِكَ خداوند می فرمايد: راست گفتی ای بنده منتو جسمت در دنيا، ولی روحت با من بود همه اسرار و کارهای آشکار تو در نظر من بود هرچه می خواهی درخواست کن تا به تو بدهم، تمنّا کن تا برآورده سازم اين بهشت من است، پس در آن پر و بال بگشاو اين جوار من است پس در آن ساکن شو پس روح عرض می کند: خداوندا! تو بودی که خودت را به من شناساندی، پس من از همه خلايق به وسيله اين معرفت و شناخت بی نياز شدم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »توصيف بنده پس از مرگ وَ عِزَّتِكَ وَ جَلَالِكَ لَوْ كَانَ رِضَاكَ فِي أَنْ أُقْطَعَ إِرْباً إِرْباً وَ أُقْتَلَ سَبْعِينَ قَتْلَةً بِأَشَدِّ مَا يُقْتَلُ بِهِ النَّاسُ لَكَانَ رِضَاكَ أَحَبَّ إِلَيَّ إِلَهِي كَيْفَ أُعْجَبُ بِنَفْسِي وَ أَنَا ذَلِيلٌ إِنْ لَم‏ تُكْرِمْنِي وَ أَنَا مَغْلُوبٌ إِنْ لَمْ تَنْصُرْنِي وَ أَنَا ضَعِيفٌ إِنْ لَمْ تُقَوِّنِي وَ أَنَا مَيِّتٌ إِنْ لَمْ تُحْيِنِي بِذِكْرِكَ وَ لَوْ لَا سَتْرُكَ لَافْتَضَحْتُ أَوَّلَ مَرَّةٍ عَصَيْتُكَ‏ قسم به عزّت و جلالت که اگر رضايت تو در آن باشد که قطعه قطعه شوم و هفتاد بار به فجيعترين صورت کشته شوم، رضای تو برای من پسنديده است خداوندا! من چگونه به خود مغرور باشم، در حالی که اگر تو مرا گرامی نداری، ذليلم و اگر تو مرا ياری نفرمايی، مغلوب و شکست خورده ام اگر تو مرا تقويت نکنی، ضعيف و ناتوانم و اگر مرا با ياد خودت زنده نگردانی، مُرده‌ام و اگر پرده پوشی تو نبود، اوّلين باری که من گناه کردم، رسوا می شدم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۷ .:. »توصيف بنده پس از مرگ إِلَهِي كَيْفَ لَا أَطْلُبُ رِضَاكَ وَ قَدْ أَكْمَلْتَ عَقْلِي حَتَّى عَرَفْتُكَ وَ عَرَفْتُ الْحَقَّ مِنَ الْبَاطِلِ وَ الْأَمْرَ مِنَ النَّهْيِ وَ الْعِلْمَ مِنَ الْجَهْلِ وَ النُّورَ مِنَ الظُّلْمَةِ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا أَحْجُبُ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فِي وَقْتٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ كَذَلِكَ أَفْعَلُ بِأَحِبَّائِي خداوندا! چگونه رضايت تو را طلب نکنم در حالی که عقل مرا کامل کردی تا تو را بشناسم و حق را از باطل و امر را از نهی و علم را از جهل و نور را از ظلمت تشخيص بدهم آنگاه خدای عزّوجلّ می فرمايد: قسم به عزت و جلالم که بين تو و خود هيچ پرده و مانعی در هيچ زمانی ايجاد نمی‌کنم اينگونه با دوستانم رفتار می کنم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۸ .:. »حيات گوارا يَا أَحْمَدُ هَلْ تَدْرِي أَيُّ عَيْشٍ أَهْنَأُ وَ أَيُّ حَيَاةٍ أَبْقَى قَالَ اللَّهُمَّ لَا قَالَ أَمَّا الْعَيْشُ الْهَنِي‏ءُ فَهُوَ الَّذِي لَا يَفْتُرُ صَاحِبُهُ‏ عَنْ ذِكْرِي وَ لَا يَنْسَى نِعْمَتِي وَ لَا يَجْهَلُ حَقِّي يَطْلُبُ رِضَايَ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِهِ ای احمد! آيا می دانی زندگی گوارا و حيات جاويد چيست؟ عرض کرد: نمی دانم ای خدای من فرمود: زندگی گوارا آن است که صاحب آن از ياد من غافل نگشته، نعمت من را فراموش نکرده و نسبت به حق من جاهل نباشد روز و شب در پی کسب رضايت من است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۸ .:. »حيات جاويد وَ أَمَّا الْحَيَاةُ الْبَاقِيَةُ فَهِيَ الَّتِي يَعْمَلُ لِنَفْسِهِ حَتَّى تَهُونَ عَلَيْهِ الدُّنْيَا وَ تَصْغُرَ فِي عَيْنِهِ وَ تَعْظُمَ الْآخِرَةُ عِنْدَهُ وَ يُؤْثِرَ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ وَ يَبْتَغِيَ مَرْضَاتِي وَ يُعَظِّمَ حَقَّ عَظَمَتِي وَ يَذْكُرَ عِلْمِي بِهِ و اما حيات جاودان آن است که برای خود به گونه ای عمل می کند که دنيا در نظرش بی ارزش و در چشمش کوچک و آخرت بزرگ و با عظمت است و خواسته من را بر خواسته خويش مقدم می دارد و در طلب رضای من است و حق مرا بزرگ می شمارد و همواره توّجه دارد که من نسبت به او آگاه هستم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۸ .:. »حيات جاويد وَ يُرَاقِبَنِي بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ عِنْدَ كُلِّ سَيِّئَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ وَ يُنَقِّيَ قَلْبَهُ عَنْ كُلِّ مَا أَكْرَهُ وَ يُبْغِضَ الشَّيْطَانَ وَ وَسَاوِسَهُ وَ لَا يَجْعَلَ لِإِبْلِيسَ عَلَى قَلْبِهِ سُلْطَاناً وَ سَبِيلًا و [مومن] شب و روز، هر وقت می خواهد گناه و معصيتی بکند، می داند که من مواظب او هستم و قلب خود را از هرچه که نمی پسندم پاک می کند و نسبت به شيطان و وسوسه های او کينه می ورزد و برای ابليس راه سلطه و نفوذی در دل خويش باقی نمی گذارد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۸ .:. »حيات جاويد فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ أَسْكَنْتُ قَلْبَهُ حُبّاً حَتَّى أَجْعَلَ قَلْبَهُ لِي وَ فَرَاغَهُ وَ اشْتِغَالَهُ وَ هَمَّهُ وَ حَدِيثَهُ مِنَ النِّعْمَةِ الَّتِي أَنْعَمْتُ بِهَا عَلَى أَهْلِ مَحَبَّتِي مِنْ خَلْقِي وَ أَفْتَحُ عَيْنَ قَلْبِهِ وَ سَمْعِهِ حَتَّى يَسْمَعَ بِقَلْبِهِ وَ يَنْظُرَ بِقَلْبِهِ إِلَى جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وقتی که چنين حالات و روحياتی پيدا کرد، در قلب او عشق و محبّتی می گذارم که قلب و فراغت و اشتغال و تلاش او منحصراً برای من باشد و سخن او را همواره ذکر نعمتهايی که بر اهل محبّت خويش ارزانی داشته ام قرار می دهم، و چشم قلب او را می گشايم تا با گوش جانش بشنود و با چشم قلبش جلال و عظمت من را ببيند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۸ .:. »حيات جاويد ::وَ أُضِيقُ عَلَيْهِ الدُّنْيَا وَ أُبْغِضُ الدُّنْيَا وَ أُبْغِضُ إِلَيْهِ مَا فِيهَا مِنَ اللَّذَّاتِ وَ أُحَذِّرُهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا كَمَا يُحَذِّرُ الرَّاعِي غَنَمَهُ مِنْ مَرَاتِعِ الْهَلَكَةِ فَإِذَا كَانَ هَكَذَا يَفِرُّ مِنَ النَّاسِ فِرَاراً وَ يَنْقُلُ مِنْ دَارِ الْفَنَاءِ إِلَى دَارِ الْبَقَاءِ وَ مِنْ دَارِ الشَّيْطَانِ إِلَى دَارِ الرَّحْمَنِ يَا أَحْمَدُ وَ لَأُزَيِّنَنَّهُ بِالْهَيْبَةِ وَ الْعَظَمَةِ فَهَذَا هُوَ الْعَيْشُ الْهَنِي‏ءُ وَ الْحَيَاةُ الْبَاقِيَةُ وَ هَذَا مَقَامُ الرَّاضِينَ فا: و دنيا را بر او [مومن] تنگ می گردانم و نسبت به لذّتهای دنيايی در او کينه ای به وجود می آورم و از دنيا او را به گونه ای بر حذر می دارم که شبان، گوسفندان خود را از چريدن در چراگاه های خطرناک و هلاکت آفرين بر حذر می دارد پس وقتی که چنين شد به شدّت از مردم فرار می کند، و از دنيای فانی به سرای باقی و از عالم شيطنت به سرزمين رحمت منتقل می شود ای احمد! و من چنين کسی را لباس هيبت و عظمت می پوشانم و اين است زندگی گوارا و حيات ابدی، و اين است مقام اهل رضا »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۸ .:. »پاداش طالبان رضای حق فَمَنْ عَمِلَ بِرِضَايَ أُلْزِمُهُ ثَلَاثَ خِصَالٍ أُعَرِّفُهُ شُكْراً لَا يُخَالِطُهُ الْجَهْلُ وَ ذِكْراً لَا يُخَالِطُهُ النِّسْيَانُ وَ مَحَبَّةً لَا يُؤْثِرُ عَلَى مَحَبَّتِي مَحَبَّةَ الْمَخْلُوقِينَ فَإِذَا أَحَبَّنِي أَحْبَبْتُهُ وَ أَفْتَحُ عَيْنَ قَلْبِهِ إِلَى جَلَالِي هرکس که عمل به رضای من کند، سه خصلت به او می بخشم که همواره با آنها به سر می برد: به او شکرگزاری خالی از جهل را می‌آموزم و به او ذکر و ياد خالی از فراموشی می‌آموزم و به او محبتی می‌دهم که هرگز محبّت ديگران را بر محبّت من مقدّم ندارد، پس وقتی که به من عشق ورزيد، من نيز به او عشق می ورزم و چشم دل او را به جلای خويش می گشايم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۸ .:. »پاداش طالبان رضای حق وَ لَا أُخْفِي عَلَيْهِ خَاصَّةَ خَلْقِي وَ أُنَاجِيهِ فِي ظُلَمِ اللَّيْلِ وَ نُورِ النَّهَارِ حَتَّى يَنْقَطِعَ حَدِيثُهُ مَعَ الْمَخْلُوقِينَ‏ وَ مُجَالَسَتُهُ مَعَهُمْ وَ أُسْمِعُهُ كَلَامِي وَ كَلَامَ مَلَائِكَتِي وَ أُعَرِّفُهُ السِّرَّ الَّذِي سَتَرْتُهُ عَنْ خَلْقِي وَ أُلْبِسُهُ الْحَيَاءَ حَتَّى يَسْتَحْيِيَ مِنْهُ الْخَلْقُ كُلُّهُمْ پس دوستان خاص خود را از او [مومن] مخفی نمی کنم و در شب تار و روز روشن با او به مناجات می پردازم تا حدی که از گفتگو و همنشينی با ديگران خودداری نمايد و سخن خودم و فرشتگانم را به گوش او می رسانم و او را بر اسراری که ديگران را از آن محروم کرده ام، آگاه می گردانم و به او جامه حيا می پوشانم به گونه ای که همه از او شرم و حيا داشته باشند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »پاداش طالبان رضای حق وَ يَمْشِي عَلَى الْأَرْضِ مَغْفُوراً لَهُ وَ أَجْعَلُ قَلْبَهُ وَاعِياً وَ بَصِيراً وَ لَا أُخْفِي عَلَيْهِ شَيْئاً مِنْ جَنَّةٍ وَ لَا نَارٍ وَ أُعَرِّفُهُ مَا يَمُرُّ عَلَى النَّاسِ فِي يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنَ الْهَوْلِ وَ الشِّدَّةِ وَ مَا أُحَاسِبُ الْأَغْنِيَاءَ وَ الْفُقَرَاءَ وَ الْجُهَّالَ وَ الْعُلَمَاءَ [مومن] بر روی زمين راه می رود در حالی که گناهش آمرزيده است و قلب او را آگاه و بصير می گردانم و چيزی را از بهشت و جهنم از او مخفی نمی کنم و آنچه را که بر مردم در رستاخيز می گذرد در همين دنيا به او نشان می دهم که چه صحنه های هولناک و وحشتناکی وجود دارد و چگونه ثروتمندان و فقرا و دانشمندان و نادانان را محاکمه و محاسبه می کنم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »پاداش طالبان رضای حق وَ أُنَوِّمُهُ فِي قَبْرِهِ وَ أُنْزِلُ عَلَيْهِ مُنْكَراً وَ نَكِيراً حَتَّى يَسْأَلَاهُ وَ لَا يَرَى غَمْرَةَ الْمَوْتِ وَ ظُلْمَةَ الْقَبْرِ وَ اللَّحْدِ وَ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ‏ ثُمَّ أَنْصِبُ لَهُ مِيزَانَهُ وَ أَنْشُرُ دِيوَانَهُ ثُمَّ أَضَعُ كِتَابَهُ فِي يَمِينِهِ فَيَقْرَؤُهُ مَنْشُوراً ثُمَّ لَا أَجْعَلُ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ تَرْجُمَاناً فَهَذِهِ صِفَاتُ الْمُحِبِّينَ و قبر او [مومن] را نورانی کرده و نکیر و منکر را می فرستم تا از او سؤال کنند و او ناراحتی مرگ و تاريکی قبر و لحد و وحشت عالم برزخ را نمی بيند، تا آنگاه که برای سنجش اعمال او ميزان را نصب و نامه عملش را باز کرده و به دست راستش می دهم تا آن را بخواند سپس بين خود و او هيچ مترجمی قرار نمی دهم؛ اين صفات عاشقان من است »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »وحدت در اراده و زبان يَا أَحْمَدُ اجْعَلْ هَمَّكَ هَمّاً وَاحِداً فَاجْعَلْ لِسَانَكَ لِسَاناً وَاحِداً وَ اجْعَلْ بَدَنَكَ حَيّاً لَا تَغْفُلُ عَنِّي مَنْ يَغْفُلُ عَنِّي لَا أُبَالِي بِأَيِّ وَادٍ هَلَكَ ای احمد! اراده خود را يک اراده قرار بده؛ در نتيجه زبانت را يک زبان قرار بده، و بدنت را زنده بدار، هرگز از من غافل نشو، که برایم مهم نیست غافل در کدام وادی هلاک شود »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »ضرورت استفاده از عقل يَا أَحْمَدُ اسْتَعْمِلْ عَقْلَكَ قَبْلَ أَنْ يَذْهَبَ فَمَنِ اسْتَعْمَلَ عَقْلَهُ لَا يُخْطِئُ وَ لَا يَطْغَى ای احمد! عقل خود را قبل از آنکه از دست برود به کار انداز هرکس که از عقل خود استفاده کند اشتباه و طغيان نمی کند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »دليل برتری پيامبر اسلام بر ساير پيامبران يَا أَحْمَدُ أَلَمْ تَدْرِ لِأَيِّ شَيْ‏ءٍ فَضَّلْتُكَ عَلَى سَائِرِ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ اللَّهُمَّ لَا قَالَ بِالْيَقِينِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ سَخَاوَةِ النَّفْسِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ وَ كَذَلِكَ أَوْتَادُ الْأَرْضِ لَمْ يَكُونُوا أَوْتَاداً إِلَّا بِهَذَا ای احمد! آيا می دانی که چرا تو را بر ساير پيامبران برتری و فضيلت دادم؟عرض کرد: خير، نمی دانم ای خدای من فرمود: بواسطه يقين و خوش اخلاقی و سخاوت و مهربانی با مردم و همچنين برگزيدگان و اوتاد زمين هم که اوتاد زمين شدند به خاطر همين صفات و ويژگي هاست »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »آثار کم خوری و کم حرفی يَا أَحْمَدُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَجَاعَ بَطْنَهُ وَ حَفِظَ لِسَانَهُ عَلَّمْتُهُ الحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانَ كَافِراً تَكُونُ حِكْمَتُهُ حُجَّةً عَلَيْهِ وَ وَبَالًا وَ إِنْ كَانَ مُؤْمِناً تَكُونُ حِكْمَتُهُ لَهُ نُوراً وَ بُرْهَاناً وَ شِفَاءً وَ رَحْمَةً فَيَعْلَمُ مَا لَمْ يَكُنْ يَعْلَمُ وَ يُبْصِرُ مَا لَمْ يَكُنْ يُبْصِرُ فَأَوَّلُ مَا أُبَصِّرُهُ عُيُوبُ نَفْسِهِ حَتَّى يَشْتَغِلَ عَنْ عُيُوبِ غَيْرِهِ وَ أُبَصِّرُهُ دَقَائِقَ الْعِلْمِ حَتَّى لَا يَدْخُلَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ ای احمد! وقتی که بنده، شکمش گرسنه و زبانش محفوظ باشد به او حکمت می آموزم پس اگر کافر باشد اين حکمت به ضرر او و حجّتی عليه خود او خواهد بود و اگر مؤمن باشد حکمت او نور و برهان و شفا و رحمت است؛ پس آنچه تاکنون نمی دانسته، می داند و آنچه تاکنون نمی ديده، می بيند پس نخستين چيزی را که می بيند عيوب خويش است تا آنجا که دیگر به عيب ديگران نمی‌پردازد، و ريزه‌کاريها و دقائق علمی را به او می نمايانم تا شیطان در او وارد نگردد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »لزوم حفظ زبان يَا أَحْمَدُ! لَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْعِبَادَةِ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنَ الصَّمْتِ وَ الصَّوْمِ فَمَنْ صَامَ وَ لَمْ يَحْفَظْ لِسَانَهُ كَانَ كَمَنْ قَامَ وَ لَمْ يَقْرَأْ فِي صَلَاتِهِ فَأُعْطِيهِ أَجْرَ الْقِيَامِ وَ لَمْ أُعْطِهِ أَجْرَ الْعَابِدِينَ‏ ای احمد! هيچ عبادتی نزد من از سکوت و روزه محبوبتر نيست پس هر که روزه بگيرد و زبان خود را حفظ نکند مثل کسی است که به نماز بايستد ولی چيزی نخواند پس فقط پاداش بپاخاستن او را می دهم ولی پاداش عبادت کنندگان را به وی نخواهم داد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۲۹ .:. »اوصاف عابدان يَا أَحْمَدُ هَلْ تَدْرِي مَتَى تَكُونُ الْعَبْدُ عَابِداً قَالَ لَا يَا رَبِّ قَالَ إِذَا اجْتَمَعَ فِيهِ سَبْعُ خِصَالٍ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنِ الْمَحَارِمِ وَ صَمْتٌ يَكُفُّهُ عَمَّا لَا يَعْنِيهِ وَ خَوْفٌ يَزْدَادُ كُلَّ يَوْمٍ مِنْ بُكَائِهِ وَ حَيَاءٌ يَسْتَحْيِي مِنِّي فِي الْخَلَاءِ وَ أَكْلُ مَا لَا بُدَّ مِنْهُ وَ يُبْغِضُ الدُّنْيَا لِبُغْضِي لَهَا وَ يُحِبُّ الْأَخْيَارَ لِحُبِّي إِيَّاهُمْ ای احمد! آيا می دانی که چه هنگام بنده، عابد محسوب می شود؟ عرض کرد: خير ای پروردگار من فرمود: وقتی که هفت خصلت در او جمع گردد: ۱ - تقوايی که او را از محرّمات حفظ کند ۲ - سکوتی که او را از حرف بيهوده مهار کند ۳ - ترسی که هر روز به واسطه گريه‌اش افزون گردد ۴ - حيايی که در خلوت از من شرم بنمايد ۵ - خوردن به اندازه ای که رفع نياز او شود ۶ - کينه نسبت به دنيا به جهت آن که من نسبت به آن کينه دارم و ۷ - عشق به خوبان به دليل آن که من به آنها عشق می ورزم »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۳۰ .:. »اوصاف عاشقان حق يَا أَحْمَدُ لَيْسَ كُلُّ مَنْ قَالَ أُحِبُّ اللَّهَ أَحَبَّنِي حَتَّى يَأْخُذَ قُوتاً وَ يَلْبَسَ دُوناً وَ يَنَامَ سُجُوداً وَ يُطِيلَ قِيَاماً وَ يَلْزَمَ صَمْتاً وَ يَتَوَكَّلَ عَلَيَّ وَ يَبْكِيَ كَثِيراً وَ يُقِلَّ ضِحْکاً وَ يُخَالِفَ هَوَاهُ وَ يَتَّخِذَ الْمَسْجِدَ بَيْتاً وَ الْعِلْمَ صَاحِباً وَ الزُّهْدَ جَلِيساً وَ الْعُلَمَاءَ أَحِبَّاءَ وَ الْفُقَرَاءَ رُفَقَاءَ ای احمد! هرکس که ادّعای عشق و محبّت من بکند اين طور نيست که عاشق من باشد کسی عاشق من است که: غذايش اندک، لباسش خشن و خوابش در حال سجده و نمازش طولانی باشد و همواره سکوت پيشه کند و بر من توكّل بنمايد و گريه زياد و خنده کم بکند و با هوس مخالفت کند و مسجد را به عنوان خانه خود و دانش را رفيق و زهد را همنشین و علما را دوستان و فقرا را رفقایش انتخاب کند »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۳۰ .:. »اوصاف عاشقان حق وَ يَطْلُبَ رِضَايَ وَ يَفِرَّ مِنَ الْعَاصِينَ فِرَاراً وَ يَشْغَلَ بِذِكْرِي اشْتِغَالًا وَ يُكْثِرَ التَّسْبِيحَ دَائِماً وَ يَكُونَ بِالْوَعْدِ صَادِقاً وَ بِالْعَهْدِ وَافِياً وَ يَكُونَ قَلْبُهُ طَاهِراً وَ فِي الصَّلَاةِ زَاكِياً وَ فِي الْفَرَائِضِ مُجْتَهِداً وَ فِيمَا عِنْدِي فِي الثَّوَابِ رَاغِباً وَ مِنْ عَذَابِي رَاهِباً وَ لِأَحِبَّائِي قَرِيناً وَ جَلِيساً و [مدعی عشق خدا باید] در طلب رضای من باشد و از تبهکاران دوری گزيند و به ياد و ذکر من مشغول و همواره در حال تسبيح و تقديس من باشد، در پيمان خود صادق و به عهد خود وفادار باشد، قلبش پاک و در نماز ملتهب و برافروخته و در انجام واجبات کوشا و نسبت به پاداشی که نزد من است راغب و مايل و از عذاب من هراسناک و با عاشقان من نزديک و همنشين باشد »بخشی از حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۳۰ .:. »تأثير دنيا دوستی يَا أَحْمَدُ لَوْ صَلَّى الْعَبْدُ صَلَاةَ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ يَصُومُ صِيَامَ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ يَطْوِي مِنَ الطَّعَامِ مِثْلَ الْمَلَائِكَةِ وَ لَبِسَ لِبَاسَ الْعَارِي ثُمَّ أَرَى فِي قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْيَا ذَرَّةً أَوْ سَعَتِهَا أَوْ رِئَاسَتِهَا أَوْ حُلِيِّهَا أَوْ زِينَتِهَا- لَا يُجَاوِرُنِي فِي دَارِي وَ لَأَنْزِعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِي وَ عَلَيْكَ سَلَامِي وَ رَحْمَتِي‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ ای احمد! اگر کسی به اندازه اهل آسمان و زمين نماز بخواند و به اندازه اهل آسمان و زمين روزه بگيرد و مانند فرشتگان چيزی نخورد و مانند برهنگان لباس نپوشد، ولی من ذرّه ای از محبّت دنيا يا گسترش آن یا رياست آن يا زخارف و تشريفات دنيايی را در دل او بيابم، او را از همنشينی خودم محروم می کنم و محبّتم را از قلبش بيرون می نمايم و سلام و رحمتم من بر تو باد، و ستايش مخصوص پروردگار عالميان است »بخش پایانی حدیث معراج، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۷۴، ص: ۳۰ ::--------------------------------------------------------------------------------------------- ::۱۳۹۲-۰۱ احادیثی به مناسبت ایام فاطمیه .:. »برای فردایتان چه کرده اید؟ يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنظرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَت لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ(۱۸) وَ لا تَكُونُوا کالَّذِينَ نَسوا اللَّهَ فَأَنساهُمْ أَنفُسهُمْ أُولَئک هُمُ الْفَسِقُونَ (۱۹) ::O you who have believed, fear Allah And let every soul look to what it has put forth for tomorrow - and fear Allah; Indeed, Allah is Acquainted with what you do And be not like those who forgot Allah, so He made them forget themselves Those are the defiantly disobedient اى کسانى که ايمان آورده ايد! از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انسانى بايد بنگرد تا چه چيز را براى فردايش از پيش فرستاده، و از خدا بپرهيزيد که خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند؛ پس خدا نيز آنها را به خود فراموشى گرفتار کرد؛ آنها فاسق و گنهکارند »قرآن کریم، سوره مبارکه حشر (۵۹) آیات ۱۸ و ۱۹ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله (تظلم خواهی حضرت زهرا در روز محشر) ::إِلَهِی وَ سَیدِی احْکمْ بَینِی وَ بَینَ مَنْ ظَلَمَنِی اللَّهُمَّ احْکمْ بَینِی وَ بَینَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِی فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ یا حَبِیبَتِی وَ ابْنَةَ حَبِیبِی سَلِینِی تُعْطَی وَ اشْفَعِی تُشَفَّعِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا جَازَنِی ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ إِلَهِی وَ سَیدِی ذُرِّیتِی وَ شِیعَتِی وَ شِیعَةُ ذُرِّیتِی وَ مُحِبِّی وَ مُحِبِّی ذُرِّیتِی‏ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَینَ ذُرِّیةُ فَاطِمَةَ وَ شِیعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّیتِهَا فَیقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِکةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ ع حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ فا: اى پروردگار! بین من (فاطمه) و آن افرادى که در حق من ظلم نمودند و فرزندان مرا شهید کرده‏اند قضاوت کن آنگاه از طرف خداوند رئوف ندا مى‏رسد: اى حبیبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمایم، شفاعت کن تا من بپذیرم به عزت و جلال خودم که امروز ظلم و ستم هیچ ستمگرى از نظر من محو نخواهد شد در همین زمان است که مى‏گوید: بار خدایا! فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادى ندا مى‏کند: فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوست دوستان ذرّیه فاطمه کجایند؟ ایشان عموما در حالى که ملائکه رحمت پروردگار آنان را احاطه کرده باشند مى‏آیند سپس فاطمه جلو مى‏رود تا ایشان را داخل بهشت مى‏نماید »امالى صدوق، ص ۲۵ شماره ۴ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یرْضَى لِرِضَاهَا خداوند براى غضب فاطمه غضب مى‏نماید و با رضایت وى راضى می‌شود »عیون الاخبار، ج ۲ ص ۲۵ شماره ۶ .:. »گفت و گوی آن دو نفر با حضرت زهرا سلام الله علیها فا: (آن دو) گفتند: ما قبول داريم که به تو ستم کرديم و در عين حال تقاضاى عفو و بخشش داريمحضرت زهراى اطهر فرمود: شما را به خدا قسم ميدهم آيا نشنيديد که پدرم پيغمبر خدا در باره من مي‌فرمود: فاطمه پاره تن من است، کسى که او را اذيت کند مرا اذيت کرده استگفتند: چرا فاطمه اطهر دست خود را بسوى آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا! اين دو نفر مرا اذيت کردند، من شکايت ايشان را به تو و به پيغمبر تو ميکنم! نه بخدا من هرگز از شما راضى نخواهم شد تا اينکه نزد پدر بزرگوارم بروم و او را از اين ظلم و ستمى که در باره من کرديد آگاه نمايم و آن حضرت در باره شما قضاوت نمايد! »زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) / نجفى، ص: ۲۱۳ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکمْ مِنَ الشِّرْک، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً لَکمْ عَنِ الْکبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکیةً لِلنَّفْسِ، وَ نَمَاءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبِیتاً لِلْإِخْلَاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدِّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ خداوند ایمان را سبب زدودن زنگار شرک از دلهاتان قرار داد و نماز را موجبى براى دورى شما از خودپرستى، و زکات را دستمایه بى‏آلایشى نفس و افزایش روزى بى‏دریغ و روزه را عامل تثبیت اخلاص و حج را وسیله تقویت دین، و عدالت را مایه پیوند قلوب، و پیروى ما را سبب نظم و پیشوایى ما را مانع جدایى و افتراق قرار داد »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۸ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها وَ [جَعَلَ اللَّهُ] الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِیجَابِ الْأَجْرِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَامَّةِ، وَ بِرَّ الْوَالِدَینِ وِقَایةً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَةَ الْأَرْحَامِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ، وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِیضاً لِلْمَغْفِرَةِ، وَ تَوْفِیةَ الْمَکاییلِ وَ الْمَوَازِینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ و [خداوند] جهاد را وسیله عزّت اسلام و صبر را موجبى براى جلب پاداش، و امر به معروف را براى مصلحت مردم، و نیکى به پدر و مادر را موجب‏ پیشگیرى از خشم الهى قرار داد صله رحم را باعث افزایش جمعیت و قصاص را سبب بقاى زندگانى و وفاى به نذر را موجب آمرزش و تمام پرداختن پیمانه و وزن را مانع از کم فروشى و کاهش (نعمات) قرار داد »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۸ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها وَ [جَعَلَ اللَّهُ] النَّهْی عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِیهاً مِنَ‏ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنَابَ الْقَذْفِ حِجَاباً عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْک السَّرِقَةِ إِیجَاباً لِلْعِفَّةِ، وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْک إِخْلَاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیةِ، فَ «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‏»، وَ أَطِیعُوا اللَّهَ فِیمَا أَمَرَکمْ بِهِ وَ نَهَاکمْ عَنْهُ فَإِنَّهُ‏ «إِنَّما یخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» و [خداوند] پرهیز از شراب را سبب پاکى از پلیدیها و پرهیز از تهمت و نسبتهاى ناروا را مانعى در برابر لعن الهى و ترک دزدى را موجبى براى عفت قرار داد و شرک را حرام نمود تا از سر اخلاص ره رستگارى پویند پس «چنان که شایسته ترس از خداست از او بترسید و تن به مرگ مدهید جز آنکه در طریق اسلام باشید» از خداوند در آنچه که شما را فرموده و یا از آنچه که بازداشته، فرمان برید که «از میان بندگان تنها دانایان از خداوند مى‏ترسند» »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۹ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها أَیهَا النَّاسُ! اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَةُ وَ أَبِی مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً، وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً «لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ»‏، فَإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ آبَائِکمْ، وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی دُونَ رِجَالِکمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِی إِلَیهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ اى مردم بدانید من فاطمه‏ام، و پدرم محمّد است- که درود خداوند بر او و خاندانش باد- آنچه که در آغاز گفته‏ام، در پایان هم از آن سخن خواهم راند در گفتارم ناراست نگویم و در کردارم راه خطا نپویم «همانا پیامبرى از میان شما به سوى شما آمد که رنج و محنت شما او را گران آمد، سخت به شما دل بسته است و براى مؤمنین مهربان و غمخوار است» اگر او را بشناسید خواهید دید که او پدر من است و نه پدر زنان شما و برادر پسر عموى من بوده، نه برادر مردان شما چه پر افتخار است این نسب- درود خداوند او و خاندانش را شامل باد »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۹ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها [بعد بعثت رسول الله ص] نَطَقَ زَعِیمُ الدِّینِ، وَ خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّیاطِینِ، وَ طَاحَ وَشِیظُ النِّفَاقِ، وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکفْرِ وَ الشِّقَاقِ، وَ فُهْتُمْ بِکلِمَةِ الْإِخْلَاصِ فِی نَفَرٍ مِنَ الْبِیضِ الْخِمَاصِ، «وَ کنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ» [با بعثت رسول خدا ص] زبان پیشواى دین به گفتار باز شد و عربده‏جوییهاى شیاطین به خاموشى گرایید افسر و تاج نفاق بر زمین فرو افتاد، گره‏هاى کفر و اختلاف گشوده شد و شما به همراه گروهى از سپید رویان پاک نهاد گویاى کلمه اخلاص (لا اله الّا اللَّه) شدید و حال آنکه «بر لب پرتگاه گودال جهنّم بودید» »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۹ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها [کنتم] مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلَانِ، وَ مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتَاتُونَ الْوَرَقَ، أَذِلَّةً خَاسِئِینَ، تَخافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکمُ النَّاسُ‏ مِنْ حَوْلِکمْ، فَأَنْقَذَکمُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى بِأَبِی بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ به خاطر ضعف و ناتوانى شما، هر کس از راه مى‏رسید، مى‏توانست شما را نابود کند، همچون جرعه‏اى براى تشنه و لقمه‏اى براى خورنده و شکار هر درنده و لگدکوب هر رونده‌اى مى‏شدید از آب گندیده و ناگوار مى‏نوشیدید و از پوست جانور و مردار سدّ جوع مى‏کردید پست و ناچیز بودید و «از هجوم همسایه و همجوار در هراس» در چنین حالى خداوند تبارک و تعالى شما را به پدرم محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نجات داد »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۹ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها ::«کلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ»‏، أَوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّیطَانِ، وَ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ أَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا، فَلَا ینْکفِئُ حَتَّى یطَأَ صِمَاخَهَا بِأَخْمَصِهِ، وَ یخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیفِهِ، مَکدُوداً دؤوبا فِی ذَاتِ اللَّهِ، وَ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ، قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ، سَیدَ أَوْلِیاءِ اللَّهِ، مُشَمِّراً نَاصِحاً، مُجِدّاً کادِحاً، «لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ»، وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیةٍ مِنَ الْعَیشِ، وَادِعُونَ فَاکهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ، وَ تَتَوَکفُونَ الْأَخْبَارَ، وَ تَنْکصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ، فا: «هرگاه آتش اخگر به هیزم و هیمه فتنه افکندند، خداوند آن را خاموش ساخت» و هر گاه شاخ شیطان نمایان گشت و یا مشرکى دهان به یاوه‏گویى گشود، او (پیامبر) برادرش على (ع) را در کام آن مى‏افکند پس او تا آن زمان که بر مغز و سر مخالفان نمى‏کوبید و بینى آنها را به خاک مذلّت نمى‏مالید، ترک امر نمى‏نمود در راه خداوند کوشا، به رسول خدا نزدیک، و سید اولیاء خدا، کوشا و نصیحتگر، تلاشگر و کوشنده بود «و در راه خدا سرزنش ملامتگران در او اثری نداشت»، و شما در آن هنگام در آسایش مى‏زیستید و از امنیت برخوردار بودید مترصّد تغییر جهت چرخ گردون علیه ما و گوش به زنگ اخبار بودید به هنگام کارزار عقب گرد مى‏کردید و در میدان نبرد فرار را بر قرار ترجیح مى‏دادید »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۹ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها ::فَلَمَّا اخْتَارَ اللَّهُ لِنَبِیهِ دَارَ أَنْبِیائِهِ، وَ مَأْوَى أَصْفِیائِهِ، ظَهَرَ فِیکمْ حَسِیکةُ النِّفَاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبَابُ الدِّینِ، وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغَاوِینَ، وَ نَبَغَ خَامِلُ الْأَقَلِّینَ، وَ هَدَرَ فَنِیقُ الْمُبْطِلِینَ، فَخَطَرَ فِی عَرَصَاتِکمْ، وَ أَطْلَعَ الشَّیطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ هَاتِفاً بِکمْ، فَأَلْفَاکمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبِینَ، وَ لِلْغِرَّةِ فِیهِ مُلَاحِظِینَ، ثُمَّ اسْتَنْهَضَکمْ فَوَجَدَکمْ خِفَافاً، وَ أَحْمَشَکمْ فَأَلْفَاکمْ غِضَاباً، فَوَسَمْتُمْ غَیرَ إِبِلِکمْ، وَ أَوْرَدْتُمْ غَیرَ شِرْبِکمْ، هَذَا وَ الْعَهْدُ قَرِیبٌ، وَ الْکلْمُ رَحِیبٌ، وَ الْجُرْحُ لَمَّا ینْدَمِلْ، وَ الرَّسُولُ لَمَّا یقْبَرْ فا: چون خداوند سراى پیمبران و جایگاه برگزیدگانش را براى پیامبر خود برگزید، کینه‏ها و دورویى‏ها آشکار و پرده دین دریده شد هر گمراهى مدّعى و هر گمنامى سالار و هر یاوه‏گویى در پى گرمى بازار خویش، شیطان سر از کمینگاه خود برآورد و شما را به سوى خود فراخواند، و بسیارى از شما را آماده پذیرفتن دعوتش و منتظر فریبش یافت! شما هم سبکبار در پى او دویدید و به آسانى در دام فریبش خزیدید و او آتش انتقام را در دلهاتان برافروخت آثار خشم در چهره شما نمایان گردید و سبب شد که بر غیر شتر خود داغ نهید و در غیر آبشخور خود وارد شوید این در حالى بود که هنوز دو روزى از مرگ پیامبرتان نگذشته، سوز سینه ما خاموش نشده، جراحت قلب ما التیام نیافته، و هنوز پیامبر خدا در دل خاک جاى نگرفته بود »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۱۹ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلَّا رَیثَ أَنْ تَسْکنَ نَفْرَتُهَا، وَ یسْلَسَ قِیادُهَا، ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَهَا، وَ تُهَیجُونَ جَمْرَتَهَا، وَ تَسْتَجِیبُونَ لِهُتَافِ الشَّیطَانِ الْغَوِی، وَ إِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّینِ الْجَلِی، وَ إِهْمَادِ سُنَنِ النَّبِی الصَّفِی، تَشْرَبُونَ حَسْواً فِی ارْتِغَاءٍ، وَ تَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِی الْخَمْرَةُ وَ الضَّرَاءِ، وَ نَصْبِرُ مِنْکمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى، وَ وَخْزِ السِّنَانِ فِی الْحَشَا حتى شما آن مقدار درنگ و تأمل نکردید تا ستور و اسب سرکش خلافت رام گردد و تسلیمتان شود که به راحتى بتوانید از آن سوارى بگیرید و کینه و نفرتتان فروکش کند هیزم در آتش فتنه افکنده آن را براى شعله‏ور شدن برهم زدید نداى شیطان فریبکار را لبّیک گفتید و به خاموش ساختن آیین حق و دین نورانى و از میان برداشتن سنّت پیامبر برگزیده کمر بستید چنین ماند که زدودن کف از روى شیر را بهانه کرده آن را پنهانى تا به آخر سر کشیدید براى گوشه‏نشین کردن خاندان و فرزندان پیامبر در کمینگاه خزیدید ما چاره‏اى جز شکیبایى ندیدیم، و همچون خنجر به گلو فرو رفته و تیغ برّان بر دل نشسته سکوت نمودیم »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۲۰ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها ::یا ابْنَ أَبِی قُحَافَةَ، أَفِی کتَابِ اللَّهِ أَنْ تَرِثَ أَبَاک وَ لَا أَرِثَ أَبِی؟! لَقَدْ جِئْتَ‏ شَیئاً فَرِیا أَ فَعَلَى عَمْدٍ تَرَکتُمْ کتَابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِکمْ إِذْ یقُولُ: «وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُدَ»؟! وَ قَالَ فِیمَا اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ یحْیى بْنِ زَکرِیا (ع) إِذْ قَالَ: «فَهَب لِی مِنْ لَدُنْک وَلِیا یرِثُنِی وَ یرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوبَ‏»، وَ قَالَ: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِی کتابِ اللَّهِ‏»، وَ قَالَ: «یوصِیکمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکمْ لِلذَّکرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیینِ‏»، وَ قَالَ: «إِنْ تَرَک خَیراً الْوَصِیةُ لِلْوالِدَینِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ» فا: اى فرزند ابو قحافه! خداوند گفته که تو از پدرت ارث برى و من از پدرم ارث نبرم؟ «چه سخن ناروایى!» آیا از سر عناد و لجاج کتاب خدا را ترک و به پشت سر افکنده‏اى؟ در حالى که او مى‏فرماید: «سلیمان از پدرش داود ارث برد» و آنجا که داستان یحیى فرزند زکریا (ع) را بازگو مى‏کند، مى‏فرماید: «مرا از جانب خود فرزندى عطا کن که وارث من و خاندان یعقوب باشد» و می‌فرماید: «و برخی خویشاوندان بر دیگران برتری دارند در کتاب خدا» و می‌فرماید «خداوند در فرزندانتان توصیه می کند که برای پسر دو برابر دختر سهم است» و نیز مى‏فرماید: «هر گاه یکى از شما را مرگ فرا رسد و مالى بر جاى نهد در باره پدر و مادر و خویشان به دیده انصاف سفارش کند که این شایسته پرهیزگاران است» »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۲۰ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها أَلَا وَ قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ، وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ بالضِّیقِ مِنَ السَّعَةِ، فَمَجَجْتُمْ مَا وَعَیتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذِی تَسَوَّغْتُمْ، فَ: «إِنْ تَکفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِی حَمِیدٌ» اما مى‏بینم که به تن‏آسایى خو گرفته‏اید، و کسى را که از همه براى زعامت و اداره امور مسلمانان شایسته‏تر است دور ساخته‏اید، و به آسودن در گوشه‏اى دنج و خلوت تن داده‏اید، و از فشار و تنگناى مسئولیت به بى‏تفاوتى روى آورده‏اید آرى آنچه از ایمان و آگاهى در درون داشتید، بیرون افکندید، و آب گوارایى که نوشیده بودید، به سختى از گلو برآوردید «اگر شما و همه روى زمین کافر گردند خداوند بى‏نیاز و در خور ستایش است» »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص: ۸۲۲ .:. »بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها أَلَا وَ قَدْ قُلْتُ الذی قُلْتُ عَلَى مَعْرِفَةٍ مِنِّی بِالْخَذْلَةِ الَّتِی خَامَرَتْکمْ، وَ الْغَدْرَةِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْهَا قُلُوبُکمْ، وَ لَکنَّهَا فَیضَةُ النَّفْسِ، وَ نَفْثَةُ الْغَیظِ، وَ خَوْرُ الْقَنَاةِ، وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ، وَ تَقْدِمَةُ الْحُجَّةِ، فَدُونَکمُوهَا فَاحْتَقِبُوهَا دَبِرَةَ الظَّهْرِ، نَقِبَةَ الْخُفِّ، بَاقِیةَ الْعَارِ، مَوْسُومَةً بِغَضَبِ اللَّهِ مَوْصُولَةً بِ: نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ فَبِعَینِ اللَّهِ مَا تَفْعَلُونَ‏ وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ‏ وَ أَنَا ابْنَةُ نَذِیرٍ لَکمْ بَینَ یدَی عَذابٍ شَدِیدٍ فَ: اعْمَلُوا إِنَّا عامِلُونَ‏ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ من آنچه شرط بلاغ است، با شما گفتم اما مى‏دانم مردمى خوار، و در چنگال زبونى گرفتار، و خیانت پیشه هستید و قلبهاى شما بدان گواه استاکنون که چنین است این مرکب خلافت ارزانى شما، به آن محکم درآویزید و هرگز رهایش مسازید ولى آگاه باشید که پشت این شتر مجروح و پاى آن تاول زده و سوراخ است داغ ننگ بر خود دارد و نشانى از خشم خداوند و رسوایى ابدى با او همراه است اما شما را آسوده نخواهد گذارد تا به آتش خشم خداوندى بیازارد «آتشى که هر دم مى‏افزود و دل و جان را مى‏سوزد» آنچه مى‏کنید در نزد خداوند حاضر است «و ستمکاران به زودى درمى‏یابند که به چه مکانى بازمى‏گردند» من دختر پیامبرى هستم که شما را از عذاب الهى بر حذر مى‏داشت آنچه در توان دارید انجام دهید «ما نیز به وظیفه خود عمل مى‏کنیم شما انتظار بکشید ما نیز منتظر مى‏مانیم» »زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) روحانى، ص: ۸۲۲ ::--------------------------------------------------------------------------------------------- ::۱۳۹۲-۰۲ .:. »زیادی روزی و سرکشی وَلَوْ بَسَطَ اللَّـهُ الرِّ‌زْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ وَلَـٰكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ‌ مَّا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ‌ بَصِيرٌ‌ و اگر خدا روزی را بر بندگانش وسعت دهد، در زمین سرکشی و ستم کنند، ولی آنچه را بخواهد به اندازه نازل می کند؛ یقیناً او به بندگانش آگاه و بیناست »قرآن کریم - سوره شوری آیه ۲۷ .:. »توصیه های پروردگار خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ‌ بِالْعُرْ‌فِ وَأَعْرِ‌ضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ ﴿١٩٩﴾ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ ۚ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٠٠﴾ عفو و گذشت را پیشه کن، و به کار پسندیده فرمان ده، و از نادانان روی بگردان و هرگاه وسوسه‌ای از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر؛ که او شنونده و داناست! »قرآن کریم - سوره اعراف آیات ۱۹۹ و ۲۰۰ .:. »خصوصیت اهل تقوا إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُ‌وا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُ‌ونَ چون اهل تقوا را از شیطان وسوسه و خیالی به دل فرا رسد در دم خدا را به یاد آرند و همان لحظه بصیرت و بینایی پیدا کنند [و در دام شیطان نیفتند] »قرآن کریم - سوره اعراف آیه ۲۰۱ .:. »امام صادق عليه السلام إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُذَكَّرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِينَ سَنَةً حَتَّى يَسْتَغْفِرَ رَبَّهُ فَيَغْفِرَ لَهُ وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيُنْسَاهُ مِنْ سَاعَتِهِ به راستى که شخص مؤمن، گناه خود را پس از بيست سال به ياد مى آورد تا به درگاه پروردگارش استغفار کند پس پروردگار او را می‌آمرزد ولى شخص کافر گناهش در همان دم که مرتکب آن مى شود فراموشش مى گردد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ۸۲۱ .:. »امام صادق عليه السلام إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ به راستى که رسول خدا صلى الله عليه و آله در هر روز بدون اينکه گناهى داشته باشد هفتاد مرتبه به درگاه الهى توبه مى آورد »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ۸۳۳ ::--------------------------------------------------------------------------------------------- ::۱۳۹۲-۰۴ .:. »دلیل مهلت دادن خدا به کافران وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ و البته نبايد کسانى که کافر شده‏اند تصور کنند اينکه به ايشان مهلت مى‏دهيم براى آنان نيکوست؛ ما فقط به ايشان مهلت مى‏دهيم تا بر گناه [خود] بيفزايند، و [آنگاه‏] عذابى خفت‏آور خواهند داشت »قرآن کریم - سوره آل عمران آیه ۱۷۸ .:. »امیرالمومنین (ع) خطاب به طلحه در جنگ جمل يَا طَلْحَةُ مَعَكُمَا نِسَاؤُكُمَا؟ قَالَ لَا قَالَ عَمَدْتُمَا إِلَى امْرَأَةٍ مَوْضِعُهَا فِي كِتَابِ اللَّهِ الْقُعُودُ فِي بَيْتِهَا فَأَبْرَزْتُمَاهَا وَ صُنْتُمَا حَلَائِلَكُمَا فِي الْخِيَامِ وَ الْحِجَالِ مَا أَنْصَفْتُمَا رَسُولَ اللَّهِ ص [مِنْ أَنْفُسِكُمْ حَيْثُ أَجْلَسْتُمَا نِسَاءَكُمَا فِي الْبُيُوتِ وَ أَخْرَجْتُمَا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص‏] وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ لَا يُكَلَّمْنَ‏ إِلَّا مِنْ وَراءِ حِجاب‏ اى طلحه، زنان شما همراهتان هستند؟ گفت: نه فرمود: شما سراغ زنى رفته‏ايد که در کتاب خدا جاى او نشستن در خانه‏اش است، و او را در معرض ديد مردم قرار داده‏ايد، و همسران خود را در خيمه‏ها و حجله‏ها حفظ کرده‏ايد؟! با پيامبر ص نسبت به خودتان به انصاف رفتار نکرده‏ايد که زنان خود را در خانه‏ها نشانده‏ايد و همسر پيامبر ص را بيرون آورده‏ايد، در حالى که خداوند دستور داده که همسران آن حضرت جز از پشت پرده سخن نگويند »کتاب سليم بن قيس الهلالي، ج ‏۲، ص: ۷۹۹ - ترجمه ص ۴۷۵ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله فا: دعاى چهار کس ردّ نمی‌شود تا اينکه درهاى آسمان به روى آنها گشوده شده به عرش ميرسد: دعاى پدر براى فرزندش، و دعاى ستمديده براى ستمگر به او، و دعاى بجا آورنده عمره تا اينکه باز گردد، و دعاى روزه دار تا اينکه افطار نمايد »صحيفه سجادية / ترجمه و شرح فيض الإسلام، ص: ۱۶۹ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله قال اللَّه تعالى: الصوم لى و أنا اجزى به و الصوم يميت مراد النفس و شهوة الطبع، و فيه صفاء القلب و طهارة الجوارح و عمارة الظاهر و الباطن رسول خدا فرمود که خداوند متعال فرموده است: روزه براى من است و من خود جزاى آن مى‏شوم و جزاى آن را مى‏دهم و روزه از بين مى‏برد خواستهاى نفسانى و شهوات طبع را روزه آئينه دل را صفا مى‏دهد، و اعضاء و جوارح را پاک مى‏سازد »مصباح الشريعة / ترجمه مصطفوى، ص: ۸۴ .:. »امام صادق علیه السلام لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ مِائَةَ عَامٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ يَصُومُ نَهَاراً وَ يَقُومُ لَيْلًا حَتَّى يَسْقُطَ حَاجِبَاهُ عَلَى عَيْنَيْهِ وَ تَلْتَقِيَ تَرَاقِيهِ هوما [هَرَماً] جَاهِلًا بِحَقِّنَا [اهل البیت] لَمْ يَكُنْ لَهُ ثَوَابٌ گر بنده‏اى صد سال بين رکن و مقام عبادت خدا را پيشه کند؛ روزها را روزه بدارد و شب‏ها به عبادت برخيزد تا آنگاه که به سبب پيرى ابروانش بر ديدگانش فرو افتد و استخوان‏هاى ترقوه‏اش به هم رسند ولى به حقّ ما [اهل بیت] ناآگاه باشد پاداشى از آن او نباشد »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۲۰۵ / ترجمه حسن زاده، ص: ۴۷۱ .:. »امام صادق علیه السلام كُلُّ نَاصِبٍ وَ إِنْ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ يَصِيرُ إِلَى أَهْلِ هَذِهِ الْآيَةِ- «عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصْلى‏ ناراً حامِيَة» هر ناصبی [که شیعیان آل محمّد عليهم السّلام] را دشمن بدارد هر چند عبادت پيشه کند و در عبادت خدا بکوشد پايان کارش به اين آيه انجامد: «کوشنده‏اى رنج کشنده‏اند که در آتشى سخت سوزنده در آيند» [غاشيه (۸۸)، آيه ۳ و ۴] »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۲۰۷ .:. »امام باقر عليه السّلام دَخَلَ رَجُلٌ مَسْجِداً فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَخَفَّفَ سُجُودَهُ دُونَ مَا يَنْبَغِي وَ دُونَ مَا يَكُونُ مِنَ السُّجُودِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرَابِ لَوْ مَاتَ مَاتَ عَلَى غَيْرِ دِينِ مُحَمَّدٍ ص مردى به مسجدى در آمد که پيامبر خدا ص نيز در آن مسجد بود آن مرد سجده نمازش را کوتاه و شتابان به جا آورد و آن گونه که سزاوار و درست بود انجام نداد پيامبر خدا ص فرمود: مانند کلاغ نوک زد، اگر بميرد بر غير دين محمّد جان سپرده است »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۲۲۹ / ترجمه حسن زاده، ص: ۵۲۹ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَقِيمُوا صُفُوفَكُمْ وَ امْسَحُوا بِمَنَاكِبِكُمْ لِئَلَّا يَكُونَ فِيكُمْ خَلَلٌ وَ لَا تُخَالِفُوا فَيُخَالِفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ وَ إِنِّي أَرَاكُمْ مِنْ خَلْفِي اى مردم! صف‏هايتان را درست کنيد و پهلو به پهلوى هم بايستيد تا فاصله و شکافى ميان شما نباشد و پراکنده نايستيد که خدا دل‏هايتان را از هم پراکنده و جدا گرداند و بدانيد که بى‏ترديد من شما را از پشت سر مى‏بينم »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۲۳۰ / ترجمه حسن زاده، ص: ۵۳۱ .:. »امام سجّاد عليه السّلام إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ لَيُشْرِفُ كُلَّ يَوْمٍ عَلَى جَوَارِحِهِ فَيَقُولُ كَيْفَ أَصْبَحْتُمْ فَيَقُولُونَ بِخَيْرٍ إِنْ تَرَكْتَنَا وَ يَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِينَا وَ يُنَاشِدُونَهُ وَ يَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ بِكَ وَ نُعَاقَبُ بِک‏ همانا زبان آدميزاده، هر روز با بزرگمنشى بر ديگر اعضاى تن سرزند و گويد: حالتان چطور است؟ آنها گويند: اگر تو ما را رها کنى، خوب هستيم و گويند: تو را به خدا سوگند که ما را به سختى ميفکن، همانا ما تنها به سبب تو پاداش مى‏گيريم و کيفر مى‏شويم »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۲۳۷ / ترجمه حسن زاده، ص: ۵۴۵ .:. »امام صادق عليه السّلام مَنْ تَطَهَّرَ ثُمَّ آوَى إِلَى فِرَاشِهِ بَاتَ وَ فِرَاشُهُ كَمَسْجِدِه‏ هر که وضو گيرد و پس آنگاه به بستر خواب رود، شب را به سحر رساند در حالى که رختخوابش چون سجده‏گاه اوست‏ »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۱۸ / ترجمه حسن زاده، ص: ۵۵ .:. »امام صادق عليه السّلام مَنْ صَامَ يَوْماً فِي الْحَرِّ فَأَصَابَهُ ظَمَأٌ وَكَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَلْفَ مَلَكٍ يَمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ يُبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَكَ مَلَائِكَتِي اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لَه‏ هر که يک روز در گرما روزه بدارد و تشنگى به او روى آورد، خداى گرامى و بزرگ هزار فرشته را بر او بگمارد که بر رخسارش دست کشند و او را مژده دهند تا آن هنگام که افطار کند؛ خداى گرامى و بزرگ فرمايد: چه بوى خوشى دارى! اى فرشتگانم! شمايان را گواه مى‏گيرم که به راستى او را آمرزيدم‏ »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۵۲ / ترجمه حسن زاده، ص: ۱۳۱ .:. »امام کاظم عليه السّلام أَدْنَى مَا يُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَايَتَهُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ کمترین پاداشى که نصیب زيارتگر آگاه به حق و حرمت و ولايت امام حسين عليه السّلام در کنار فرات گردد، اين است که خداوند گناهان پيشين و پسين او را ببخشايد »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۸۵ .:. »امام صادق عليه السّلام مَنْ قَرَأَ فِي الْمُصْحَفِ نَظَراً مُتِّعَ بِبَصَرِهِ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَيْهِ وَ إِنْ كَانَا كَافِرَيْن‏ هر که قرآن را از روى آن بخواند، چشمش نيرو يابد و بر پدر و مادرش در آن سراى آسان گيرند هر چند کافر باشند »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۱۰۲ / ترجمه حسن زاده، ص: ۲۳۳ .:. »امام باقر عليه السّلام مَنْ قَرَأَ الْوَاقِعَةَ كُلَّ لَيْلَةٍ قَبْلَ أَنْ يَنَامَ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْر هر که سوره واقعه را هر شب پيش از خواب تلاوت کند خداى گرامى و بزرگ را در حالى ديدار کند که رخسارش چون ماه شب چهارده است‏ »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۱۱۷ / ترجمه حسن زاده، ص: ۲۶۷ .:. »امام صادق عليه السّلام‏ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ النَّبِيِّ ع يَا دَاوُدُ إِنَّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً ثُمَّ رَجَعَ وَ تَابَ مِنْ ذَلِكَ الذَّنْبِ وَ اسْتَحْيَا مِنِّي عِنْدَ ذِكْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ وَ أَنْسَيْتُهُ الْحَفَظَةَ وَ أَبْدَلْتُهُ الْحَسَنَةَ وَ لَا أُبَالِي وَ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِين‏ خداى گرامى و بزرگ بر پيامبرش داود ع وحى نمود: اى داود! به راستى، چون بنده مؤمن من گناهى مرتکب شود، سپس بازگردد و از آن گناه توبه کند و هنگام يادآورى‏اش از من شرم دارد، او را ببخشايم و آن گناه را از ياد فرشتگان محافظ او ببرم و به حسنه تبديل کنم و از اين کار پروايى ندارم و من مهرآورترين مهرآوران هستم‏ »ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۱۳۰ / ترجمه حسن زاده، ص: ۲۹۹ ::-------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ::۹۲-۰۶-۲۷ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله أَلْهاكُمُ التَّکاثُرُ يَقُولُ ابْنُ آدَمَ مَالِي مَالِي وَ هَلْ لَكَ مِنْ مَالِكَ إِلَّا مَا تَصَدَّقْتَ فَأَبْقَيْتَ أَوْ أَكَلْتَ فَأَفْنَيْتَ أَوْ لَبِسْتَ فَأَبْلَيْت‏ افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته؛ فرزند آدم می گوید دارایی‌ام دارایی‌ام و آیا دارایی تو جز این است که صدقه دادی که [تنها همین] برایت مانده یا خوردی که نابود شده یا پوشیدی که فرسوده شده؟ »مجموعة ورام، ج ‏۱، ص: ۱۳۰ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله مَنْ أَصْبَحَ وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‏ءٍ وَ أَلْزَمَ قَلْبَهُ أَرْبَعَ خِصَالٍ هَمّاً لَا يَنْقَطِعُ عَنْهُ أَبَداً وَ شُغُلًا لَا يَنْفَرِجُ مِنْهُ أَبَداً وَ فَقْراً لَا يَبْلُغُ غِنَاهُ أَبَداً وَ أَمَلًا لَا يَبْلُغُ مُنْتَهَاهُ أَبَدا کسی که شب را به روز آورد درحالیکه مهمترین نگرانی اش دنیا باشد، خدا به او اعتنا نمی کند و قلبش را با چهار خصلت گره می زند: اندوهی همیشگی، مشغله و گرفتاری همیشگی، احساس فقر و کمبودی که هرگز از او جدا نمی شود و آرزویی که هرگز به منتهای آن نمی‌رسد »مجموعة ورام، ج ‏۱، ص: ۱۳۰ .:. »امام زین العابدین علیه السلام مَنْ طَلَبَ الْغِنَى وَ الْأَمْوَالَ وَ السَّعَةَ فِي الدُّنْيَا فَإِنَّمَا يَطْلُبُ ذَلِكَ لِلرَّاحَةِ وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِي الدُّنْيَا وَ لَا لِأَهْلِ الدُّنْيَا إِنَّمَا خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِي الْجَنَّةِ وَ لِأَهْلِ الْجَنَّة آنکه به دنبال ثروت اندوزی و تکثیر اموال و گشایش در امور دنیایی‌اش است، این را برای راحتی اش می‌خواهد؛ اما راحتی در دنیا و برای اهل دنیا خلق نشده است! همانا راحتی در بهشت و برای اهل بهشت آفریده شده است »الخصال، ج ‏۱، ص: ۶۴ .:. »امام صادق علیه السلام يَعِيشُ النَّاسُ بِإِحْسَانِهِمْ أَكْثَرَ مِمَّا يَعِيشُونَ بِأَعْمَارِهِمْ وَ يَمُوتُونَ بِذُنُوبِهِمْ أَكْثَرَ مِمَّا يَمُوتُونَ بِآجَالِهِمْ مردم بیش از آنکه به عمر واقعیشان زنده بمانند به خاطر نیکوکاریشان طول عمر پیدا می کنند و بیش از آنکه به مرگ طبیعی از دنیا بروند به خاطر گناهانشان می میرند »بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏۵، ص: ۱۴۰ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله يا علي، خمسة تميت القلب: کثرة الأکل، و کثرة النوم، و کثرة الضحک، و کثرة هم القلب، و أکل الحرام يطرد الإيمان ای علی، پنج چیز قلب را می‌میراند: زیاد خوردن، زیاد خوابیدن، زیاد خندیدن، زیاد غصه دنیا خوردن و خوردن مال حرام که ایمان را از بین می‌برد »مواعظ العددیّه ناشر طلیعه نور، ص ۳۳۸ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله يا علي خمسة تقسي القلب و إذا قسا القلب کفر الإنسان: و هو الذنب على الذنب، و الأکل على الشبع و ظلم الناس، و تأخير الصلاة، و الأکل و الشرب بالشمال ای علی، پنج چیز قساوت قلب می‌آورد و قساوت قلب سبب کفر می‎‌شود: گناه پشت گناه، خوردن در وقت سیری، ظلم به مردم، به تاخیر انداختن نماز و خوردن و آشامیدن با دست چپ »مواعظ العددیّه ناشر طلیعه نور، ص ۳۳۸ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله خمسة تنور القلب: کثرة قراءة قل هو اللّه أحد، و قلة الأکل، و مجالسة العلماء، و الصلاة في الليل، و المشي في المساجد پنج چیز قلب را نورانی می‌کند: زیاد خواندن سوره قل هو الله احد، کم خوردن، همنشینی با علماء، نماز شب و حضور در مسجد »مواعظ العددیّه ناشر طلیعه نور، ص ۳۳۹ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله خمسة تجلو القلب و تذهب القساوة: مجالسة العالم  و مسح رأس اليتيم، و کثرة الإستغفار بالأسحار و السهر الکثير، و الصوم پنج چیز قلب را جلا می‌دهد و قساوت را می‌برد: همنشینی با عالم، مسح کشیدن بر سر یتیم، زیاد استغفار کردن در سحرگاهان، و شب‌زنده داری زیاد و روزه گرفتن »مواعظ العددیّه ناشر طلیعه نور، ص ۳۳۹ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله يا علي و خمسة تزيد في النظر: النظر إلى الکعبة، و النظر في المصحف، و النظر إلى الوالدين، و النظر إلى وجه العالم، و النظر إلى الماء الجاري یا علی! پنج چیز نور چشم را زیاد می‌کند: نگاه به کعبه و نگاه به قرآن، نگاه به والیدن، نگاه به چهره عالم و نگاه به آب جاری »مواعظ العددیّه ناشر طلیعه نور، ص ۳۳۹ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله اُحِبُّ الصِّبیانَ لِخَمسٍ: اَلاوَّلُ اَنـَّهُم هُمُ البَکّاؤونَ وَالثّانى یَتَمَرَّغونَ بِالتُّرابِ وَ الثّالِثُ یَختَصِمونَ مِن غَیرِ حِقدٍ وَ الرّابعُ لا یَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَیئا وَ الخامِسُ یُعَمِّرونَ ثُمَّ یُخَرِّبونَ کودکان را به خاطر پنج چیز دوست دارم: اول آن‏که بسیار مى‏گِریند، دوم آن‏که خاک بازى مى‏کنند، سوم آن‏که دعوا کردن آنان همراه با کینه نیست؛ چهارم آن‏که چیزى براى فردا ذخیره نمى‏کنند، پنجم آن‏که مى‏سازند و سپس، خراب مى‏کنند (دل‏بستگى ندارند) »مواعظ العددیّه ناشر طلیعه نور، ص ۳۴۰ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله حق المسلم على المسلم خمس: رد السّلام، و عيادة المريض، و اتباع الجنائز، و اجابة الدعوة و تسميت العاطس مسلمان بر مسلمان پنج حق دارد: پاسخ به سلام، عیادت در هنگام مریضی، تشییع جنازه، پذیرفتن دعوتی و پاسخ عطسه را گفتن (با ذکر یرحمکم الله) »مواعظ العددیّه ناشر طلیعه نور، ص ۳۴۰ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله يَا عَلِيُّ لَا يُحِبُّكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا يُبْغِضُكَ إِلَّا مُنَافِق‏ ای علی، جز مومن تو را دوست ندارد و جز منافق با تو دشمن نمی‌شود »کشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، ج‏۱، ص: ۳۹۴ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ من الغرق و وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأُمَّتِي‏ من الاختلاف (فی الدین) فاذا خالفتها قبلیة من العرب (یعنی فی احکام الله عز و جل) اختلفو فصارو حزب ابلیس ستارگان امان اهل زمین از گم شدن و اهل بیت من موجب امنیت امت از اختلاف (در دین) هستند اگر قبلیه ای از عرب با آنها مخالفت کند (در احکام خدا) اختلاف انداخته اند و حزب ابلیس خواهند بود »المراجعات علامه شرف الدین نامه ۸ به نقل از مستدرک حاکم (اهل سنت) ج ۳ ص ۱۵۹ .:. »آیه‌ی ولایت اهل بیت علیه السلام يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ‌ مِنكُمْ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را »قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۵٩ .:. »آیه‌ی اکمال دین در روز غدیر خم الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَ‌ضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم »قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۳ .:. »آیه‌ی ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَ‌سُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَ‌اكِعُونَ سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند؛ همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند »قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۵۵ .:. »آیه‌ی عصمت ائمه اطهار علیه السلام إِنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّ‌جْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَ‌كُمْ تَطْهِيرً‌ا خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد »قرآن کریم، سوره احزاب، آیه ٣٣ .:. »امیرالمؤمنین (ويژگى‏هاى اهل بيت عليهم السّلام‏) هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِه‏ عترت پيامبر ص جايگاه اسرار خداوندى و پناهگاه فرمان الهى و مخزن علم خدا و مرجع احکام اسلامى، و نگهبان کتاب‏هاى آسمانى و کوه‏هاى هميشه استوار دين خدايند خدا به وسيله آنها پشت خميده دين را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت »نهج البلاغه، خطبه ۲ .:. »علت سکوت امیرالمؤمنین در دوران خلفا فَإِنْ أَقُلْ يَقُولُوا حَرَصَ عَلَى الْمُلْكِ وَ إِنْ أَسْكُتْ يَقُولُوا جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ هَيْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَة اگر [از حقوق از دست رفته و از قدر و منزلتم] بگويم تهمتم مى‏زنند که بر حکومت حريص است، و اگر ساکت بمانم مى‏گويند از مرگ ترسيده هرگز، آن هم با آن همه مبارزات و جنگها! به خدا قسم عشق پسر ابو طالب به مرگ از علاقه کودک شيرخوار به پستان مادر بيشتر است سکوتم محض اسرارى است که در سينه دارم که اگر بگويم همه شما مردم همچون ريسمانهاى بسته در دلو در اعماق چاه به لرزه خواهيد آمد »نهج البلاغه، خطبه ۵ .:. »امیرالمؤمنین (یاد مرگ، راه رستگاری) فَإِنَّ الْغَايَةَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَكُمُ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُم‏ منزلگاه آخرين پيشاپيش شماست و مرگ سرود خوانان در پس سبکبار باشيد تا زودتر برسيد، که پيش رفتگان را بداشته‏اند، و در انتظار رسيدن شما نگاه داشته‏اند »نهج البلاغه، خطبه ۲۱ .:. »امیرالمؤمنین در ضرورت تعاون با خویشاوندان أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِيرَتِهِ‏] عِتْرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا [إِنْ‏] نَزَلَتْ بِه‏ اى مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، از خويشاوندان خود بى نياز نيست که از او با زبان و دست دفاع کنند خويشاوندان انسان، بزرگ‏ترين گروهى هستند که از او حمايت مى‏کنند و اضطراب و ناراحتى او را مى‏زدايند و در هنگام مصيبت‏ها نسبت به او، پر عاطفه‏ترين مردم مى‏باشند »نهج البلاغه، خطبه ۲۳ .:. »امیرالمؤمنین در ضرورت تعاون با خویشاوندان مَنْ يَقْبِضْ يَدَهُ عَنْ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَيْدٍ كَثِيرَةٌ وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِيَتُهُ يَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّة آن که از جود و کرم به قوم خود بخل نمايد يک دست يارى او از آنان باز داشته شده، و در عوض دستهاى بسيارى از آنان از يارى او قطع گرديده است و آن که با اقوام خود نرمى کند از عشيره‏اش هميشه محبت و دوستى خواهد ديد »نهج البلاغه، خطبه ۲۳ .:. »امیرالمؤمنین در نکوهش نافرمانی کوفیان فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي أَيَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَيْظِ أَمْهِلْنَا يُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا يَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّيْفِ أَفَر در تابستان شما را دعوت به جهاد آنان مى‏کنم گوييد: هوا گرم است، مهلت ده تا گرما برود و در زمستان شما را مى‏خوانم گوييد: هوا سرد است، مهلت ده تا سرما بنشيند همه اين بهانه‏ها براى فرار از گرما و سرماست شما که از گرما و سرما مى‏گريزيد پس به خدا سوگند از شمشير گريزان‏تر خواهيد بود »نهج البلاغه، خطبه ۲۷ .:. »امیرالمؤمنین علیه السلام أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ [اثْنَتَانِ‏] اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ‏ فَيُنْسِي الْآخِرَة اى مردم، بیشترین ترس من بر شما از دو چيز است: پيروى هواى نفس، و بى‏مرز بودن آرزو اما پيروى هواى نفس انسان را از حق باز مى‏دارد، و آرزوی دراز، آخرت را از ياد مى‏برد »نهج البلاغه، خطبه ۴۲ .:. »امیرالمؤمنین علیه السلام در بیان فتنه إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَع‏ ابتداى ظهور فتنه‏ها هواهايى است که پيروى مى‏شود، و احکامى که بدعت‌گذاری می‌شود »نهج البلاغه، خطبه ۵۰ .:. »امام صادق علیه السلام کـل ريـاء شـرک انـه مـن عمل للناس کان ثوابه على الناس، و من عمل لله کان ثوابه على الله هر ريايى شرک است همانا کسى که کار کند براى مردم، ثواب او بر مردم است، و کسى که عمل کند براى خدا، ثواب او بر خدا است »چهل حدیث امام خمینی رحمةالله علیه، حدیث ۲ .:. »امام صادق عليه السلام کان أميرالمؤ منين (عليه السلام ) يقول: نبه بالتفکر قلبک، و جاف عن الليل جنبک، واتق الله ربک اميرالمؤ منين علیه السلام می‌فرمود: دلت را به انديشه نمودن آگاه کن، و در شب پهلوی خود از بستر دور کن و در برابر الله، پروردگارت، تقوا پیشه کن »چهل حدیث امام خمینی رحمةالله علیه، حدیث ۱۲ .:. »امام موسی بن جعفر علیهما السلام در باب علم مفید و بی‌فایده دخل رسول الله، صلى الله عليه و آله المسجد فاذا جماعة قد اطافوا برجل فقال: ما هذا؟ فقيل: علامة فقال: و ما العلامة؟ فقالوا له : اعلم الناس ‍ بأنساب العرب و وقائها و ايام الجاهلية و الاشعار العربية قال: فقال النبى ص: ذاک علم لا يضر من جهله و لا ينفع من علمه ثم قال النبى ص: انما العلم ثلاثة: آية محکمة، أو فريضة عادلة، أو سنة قائمة، و ما خلا هن فهو فضل رسول خدا ص به مسجد داخل شد جماعتى را مشاهده فرمود که اطراف مردى دور مى زنند فرمود: چيست اين؟ گفته شد: علامه است فرمود: چيست علامه؟ گفتند: داناترين مردم است به نسبهاى عرب و وقايع آن و روزگار جاهليت و اشعار عربى فرمود پيغمبر: اين علمى است که از جهل او ضرر و زيانى نرسد و از علم او سودى حاصل نشود همانا علم منحصر است به سه چيز: آيه محکمه، يا فريضه عادله، يا سنت قائمه و غير از اينها زيادت است »چهل حدیث امام خمینی رحمةالله علیه، حدیث ۲۴ .:. »امام صادق علیه السلام فى التورية مکتوب: يا بن آدم، تفرغ لعبادتى، املاء قلبک غنى و لا اءکلک الى طلبک، و على اءن اءسد فاقتک و املاء قلبک خوفا منى و ان لا تفرغ لعبادتى، اءملاء قلبک شغلا بالدنيا، ثم لا اءسد فاقتک و اءکلک الى طلبک در تورات نوشته شده است: اى پسر آدم، فارغ شو از براى عبادت من، تا پر کنم قلب تو را از بى نيازى و واگذار نکنم تو را به سوى طلب خويش، و بر من است که ببندم راه فقر تو را و پر کنم دل تو را از خوف خويش و اگر فارغ نشوى براى عبادتم، پر کنم دل تو را از اشتغال به دنيا، پس از آن نبندم فقر تو را و واگذارم تو را به سوى طلبت »چهل حدیث امام خمینی رحمةالله علیه، حدیث ۲۷ .:. »ولایت و اعمال شیعیان قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع حَدِيثٌ رُوِيَ لَنَا أَنَّكَ قُلْتَ إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ فَقَالَ قَدْ قُلْتُ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ وَ إِنْ زَنَوْا أَوْ سَرَقُوا أَوْ شَرِبُوا الْخَمْرَ فَقَالَ لِي إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ وَ اللَّهِ مَا أَنْصَفُونَا أَنْ نَكُونَ أُخِذْنَا بِالْعَمَلِ وَ وُضِعَ عَنْهُمْ إِنَّمَا قُلْتُ إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ مِنْ قَلِيلِ الْخَيْرِ وَ كَثِيرِهِ فَإِنَّهُ يُقْبَلُ مِنْک‏ راوى حديث شريف گويد: به جناب صادق عليه السلام گفتم: حديثى براى ما روايت شده که شما فرموديد وقتى که معرفت پيدا کرديد (يعنى در حق ائمه عليهم السلام ) هر چه مى خواهى بکن فرمود: "بله چنين گفتم" گفت گفتم: گرچه زنا کنند يا دزدى کنند يا شراب بخورند؟ فرمود: انا لله و انا اليه راجعون به خدا قسم که بى انصافى نمودند با ما که ماها خود اخذ شويم به اعمال و از آنها برداشته شود! آنچه من گفتم اين بود که وقتى معرفت پيدا کردى هر چه مى خواهى بکن از عمل خير، چه کم و چه زياد، از تو قبول مى شود »چهل حدیث امام خمینی (ره)، حدیث ۳۳ و کافی ج ٢ ص ۴٦۴ ::-------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ::٩٢-١٠-٢٠ .:. »امیدبخش ترین آیه قرآن قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَ‌فُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّ‌حْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ‌ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ‌ الرَّ‌حِيمُ فا: بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است en: Say, "O My servants who have transgressed against themselves [by sinning], do not despair of the mercy of Allah Indeed, Allah forgives all sins Indeed, it is He who is the Forgiving, the Merciful" »قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۵٣ .:. »انسان نادان فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ‌ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ‌هُمْ لَا يَعْلَمُونَ فا: هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را (برای حلّ مشکلش) می‌خواند؛ سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، می‌گوید: «این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من داده‌اند»؛ ولی این وسیله آزمایش (آنها) است، امّا بیشترشان نمی‌دانند en: When distress befalls man, he supplicates Us Then, when We grant him a blessing from Us, he says, ‘I was given it by virtue of [my] knowledge’ Indeed, it is a test, but most of them do not know »قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۴٩ .:. »خواب و مرگ، آیاتی برای اندیشیدن اللَّـهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْ‌سِلُ الْأُخْرَ‌ىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُ‌ونَ فا: خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه می‌دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمی‌گرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانه‌های روشنی است برای کسانی که اندیشه می‌کنند! en: Allah takes the souls at the time of their death, and those who have not died, in their sleep Then He retains those for whom He has ordained death and releases the others until a specified time There are indeed signs in that for a people who give thought »قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۴٢ .:. »وای بر کم فروشان وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ ﴿١﴾ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ﴿٢﴾ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُ‌ونَ ﴿٣﴾ أَلَا يَظُنُّ أُولَـٰئِكَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ ﴿۴﴾ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۵﴾ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٦﴾ فا: وای بر کم‌فروشان! آنان که وقتی برای خود پیمانه می‌کنند، حق خود را بطور کامل می‌گیرند؛ امّا هنگامی که می‌خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می‌گذارند! آیا آنها گمان نمی‌کنند که برانگیخته می‌شوند، در روزی بزرگ؛ روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می‌ایستند؟ en: Woe to those who give less [than due], Who, when they take a measure from people, take in full But if they give by measure or by weight to them, they cause loss Do they not think that they will be resurrected, for a tremendous Day - The Day when mankind will stand before the Lord of the worlds? »قرآن کریم، آیات ابتدای سوره مطففین .:. »زیانکارترین مردم قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِ‌ينَ أَعْمَالًا ﴿١٠٣﴾ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿١٠۴﴾ فا: بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا به هدر رفته [و گم شده است] با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند! en: Say, [O Muhammad], "Shall we [believers] inform you of the greatest losers as to [their] deeds? [They are] those whose effort is lost in worldly life, while they think that they are doing well in work" »قرآن کریم، سوره کهف، آیات ١٠٣ و ١٠۴ .:. »امام رضا علیه السلام لَا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ عَشْرُ خِصَالٍ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ لَا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَيْهِ وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ الْفَقْرُ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنَى وَ الذُّلُّ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فِي عَدُوِّهِ وَ الْخُمُولُ أَشْهَى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ ثُمَّ قَالَ ع الْعَاشِرَةُ وَ مَا الْعَاشِرَةُ قِيلَ لَهُ مَا هِيَ قَالَ ع لَا يَرَى أَحَداً إِلَّا قَالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَتْقَى مرد مسلمان تا ده صفت نداشته باشد عقلش کامل نيست: (مردم) به خيرش اميدوار، و از شرش در امان باشند خير اندک دگران را بسيار شمارد، نيکى بسيار خود را اندک داند از مراجعه ارباب حاجت ملول نشود در تمام عمر از طلب علم خسته نشود درويشى در راه خدا را از توانگرى دوست‏تر دارد ذلت در راه او را از عزت در راه دشمنش بيشتر دوست دارد گمنامى را از نامورى لذيذتر داند سپس فرمود: دهم و چه دهمى؟ پرسيدند: چيست؟ فرمود: هيچ کس را نبيند جز اينکه گويد او از من بهتر و پرهيزگارتر است »تحف العقول، ص ۴۴٣ .:. »زیادی بدها شما را متعجب نکند قُل لَّا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَ‌ةُ الْخَبِيثِ ۚ فَاتَّقُوا اللَّـهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ بگو: خبیث و طیب [مانند کافر و مؤمن، گناه و طاعت، حرام و حلال، و معیوب و سالم] یکسان نیستند؛ هر چند فراوانی خبیث ها تو را به شگفت آورد پس ای صاحبان خرد! از خدا پروا کنید تا رستگار شوید »قرآن کریم، سوره مائده، آیه ١٠٠ .:. »رسول اکرم صلی الله علیه و آله وَ مَنْ قَدَرَ عَلَى امْرَأَةٍ أَوْ جَارِيَةٍ حَرَاماً فَتَرَكَهَا مَخَافَةَ اللَّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّارَ وَ آمَنَهُ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ فَإِنْ أَصَابَهَا حَرَاماً حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَهُ النَّارَ کسى که بر زنى يا کنيزى به حرام دست يابد و از خوف خدا از ارتکاب حرام باز ايستد خداوند آتش را بر او حرام مى گرداند و او را از بى تابى بزرگ روز قيامت ايمن مى کند و او را وارد بهشت مى سازد ولى اگر به حرام افتاد خداوند نيز بهشت را بر او حرام و او را به دوزخ مى افکند »وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٢١٦ ::-------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ::٩٣-٠٧-٢۵ .:. »امام باقر عليه‏السلام تَكَلّمُوا فِي خَلْقِ اللّهِ وَ لَا تَتَكَلّمُوا فِي اللّهِ فَإِنّ الْكَلَامَ فِي اللّهِ لَا يَزْدَادُ صَاحِبَهُ إِلّا تَحَيّراً درباره خلق خدا سخن گوئيد و راجع به خدا سخن نگوئيد زيرا سخن راجع به خدا جز سرگردانى براى گوينده زياد نکند »اصول کافی (چهار جلدی)، ج ١، ص ١٢۴، روایت ١ .:. »فرزند مومن از پدر ناصالح عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنِّي قَدْ أَشْفَقْتُ مِنْ دَعْوَةِ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى يَقْطِينٍ وَ مَا وَلَدَ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ فِى صُلْبِ الْكَافِرِ بِمَنْزِلَةِ الْحَصَاةِ فِى اللَّبِنَةِ يَجِى ءُ الْمَطَرُ فَيَغْسِلُ اللَّبِنَةَ وَ لَا يَضُرُّ الْحَصَاةَ شَيْئاً على بن يقطين گويد: به موسى بن جعفر (ع ) عرض کردم: من از نفرينى که امام صادق (ع ) به يقطين و فرزندانش کرده نگران و ترسانم، فرمود: اى ابوالحسن! آنگونه که تو فکر ميکنى نيست، همانا مؤ من در صلب کافر مانند سنگريزه در ميان خشت است، باران مي آيد و خشت را مي‌شويد و به سنگريزه هيچگونه آسيبى نمي‌رساند »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ٢٢، روايت ٢ .:. »امام موسی کاظم علیه السلام قَالَ لِبَعْضِ وُلْدِهِ يَا بُنَيَّ عَلَيْكَ بِالْجِدِّ لَا تُخْرِجَنَّ نَفْسَكَ مِنَ حَدِّ التَّقْصِيرِ فِى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَاعَتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُعْبَدُ حَقَّ عِبَادَتِهِ موسى بن جعفر (ع) به يکى از فرزندانش فرمود: پسر جانم! همواره کوشش کن، مبادا خودت را در عبادت و طاعت خداى عز و جل بى تقصير دانى، زيرا خدا چنانکه شايسته است، پرستش نشود »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ١١٦، باب اعتراف به تقصیر .:. »امام صادق علیه السلام عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً بر تو باد به تقواى خدا و ورع و کوشش و راستى گفتار و اداء امانت و حسن خلق و نيکى با همسايه، و مردم را با غير زبان به خود دعوت کنيد و زينت ما باشيد و ننگ ما نباشيد »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ١٢٣، باب ورع، روایت ٩ - بخش اول .:. »امام صادق علیه السلام وَ عَلَيْكُمْ بِطُولِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ فَإِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا أَطَالَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ إِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ وَ قَالَ يَا وَيْلَهُ أَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَيْتُ و بر شما باد به رکوع و سجود طولانی، همانا هرگاه يکى از شما رکوع و سجود را طول دهد، شيطان از پشت سرش بانگ زند و بگويد: اى واى، که اين اطاعت کرد و من نافرمانى و اين سجده کرد و من سرپيچى »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ١٢٣، باب ورع، روایت ٩ - بخش دوم .:. »امام باقر عليه‏السلام أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ محبوب ترین اعمال نزد خدا، عملی است که بنده آن را ادامه دهد، اگر چه اندک باشد »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ١٢٩، روایت ٢ .:. »امام باقر یا امام صادق علیهم السلام الْحَيَاءُ وَ الْإِيمَانُ مَقْرُونَانِ فِى قَرَنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ حيا و ايمان در يک رشته و هم دوشند، و چون يکى از آن دو رفت، ديگرى هم در پى آن رود »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ١٦۵، روایت ۴ .:. »امام صادق علیه السلام كَانَ الْمَسِيحُ ع يَقُولُ لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ فِى غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ الَّذِينَ يُكْثِرُونَ الْكَلَامَ فِى غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ قَاسِيَةٌ قُلُوبُهُمْ وَ لَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ حضرت عيسى عليه السلام مى فرمود: بجز ذکر خدا سخن بسيار نگوئيد، زيرا کسانيکه بجز ذکر خدا سخن بيهوده گويند، دلهاشان سخت است و نمى دانند »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ١٧٦، روایت ١١ .:. »امام باقر علیه السلام الْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ مومن غریب است »اصول کافى (چهار جلدی) ج ٣، ص ٣۴٠، بخشی از روایت ٢ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِى قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوهَا إِلَّا ظَهَرَ فِيهِمُ الطَّاعُونُ وَ الْأَوْجَاعُ الَّتِى لَمْ تَكُنْ فِى أَسْلَافِهِمُ الَّذِينَ مَضَوْا وَ لَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِينَ وَ شِدَّةِ الْمَئُونَةِ وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ هرگز در مردمى زنا پيدا نشود که آن را آشکارا کنند جز اينکه در ايشان طاعون و دردهائيکه در گذشتگان آنها سابقه نداشته پديدار گردد، و از پيمانه و ترازو کم نگذارند جز اينکه به قحطى و سختى مخارج زندگى و ستم سلطان گرفتار شوند »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ٨١، بخشی از روایت ١ .:. »امام صادق علیه السلام كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَكْثَرَ مَا يَجْلِسُ تُجَاهَ الْقِبْلَةِ رسول خدا صلی الله علیه و آله بيشتر اوقات که مى نشست رو به قبله بود »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ۴٨٣، روایت ۴ .:. »امام باقر علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ الْمُدَاعِبَ فِي الْجَمَاعَةِ بِلَا رَفَثٍ خداى عزوجل آنکس که ميان جمعى شوخى و خوشمزگى کند دوستش دارد در صورتيکه فحشى نباشد »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ۴٨٦، روایت ۴ .:. »امام صادق علیه السلام ضَحِكُ الْمُؤْمِنِ تَبَسُّمٌ خنده مومن تبسم است »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ۴٨٦، روایت ۵ .:. »امام صادق علیه السلام كَثْرَةُ الضَّحِكِ تُمِيتُ الْقَلْبَ وَ قَالَ كَثْرَةُ الضَّحِكِ تَمِيثُ الدِّينَ كَمَا يَمِيثُ الْمَاءُ الْمِلْحَ خنده بسيار دل را بميراند و فرمود: بسيار خنديدن دين را آب کند چنانچه آب، نمک را »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ۴٨٦، روایت ٦ .:. »امام صادق علیه السلام كَثْرَةُ الضَّحِكِ تَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ خنده بسيار آبرو را مى برد »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ۴٨٦، روایت ١١ .:. »رسول خدا صلی الله علیه و آله إِذَا أَحَبَّ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَلْيَسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ اسْمِ قَبِيلَتِهِ وَ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّ مِنْ حَقِّهِ الْوَاجِبِ وَ صِدْقِ الْإِخَاءِ أَنْ يَسْأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ وَ إِلَّا فَإِنَّهَا مَعْرِفَةُ حُمْقٍ هرگاه يکى از شماها برادر مسلمانش را دوست دارد از نام او خودش و نام پدر و نام تيره و فاميلش را بپرسد، زيرا که از جمله حقوق واجب و صدق و صفاى در دوستى اينست که از او اينها را بپرسد، و گرنه اين شناسائى احمقانه است »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ۴٩٦، روایت ٣ .:. »امام صادق علیه السلام خْتَبِرُوا إِخْوَانَكُمْ بِخَصْلَتَيْنِ فَإِنْ كَانَتَا فِيهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِي الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ برادران خود را با دو خصلت آزمايش کنيد؛ پس اگر آن دو خصلت در آنها بود خوب است، و گرنه دور شويد، دور شويد، دور شويد: مواظبت بر نمازها در اوقات آن و نيکى به برادران در سختى و گشايش »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ۴٩٧، روایت ٧ .:. »امام صادق علیه السلام سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» قَالَ هُوَ الْعَبْدُ يَهُمُّ بِالذَّنْبِ ثُمَّ يَتَذَكَّرُ فَيُمْسِكُ فَذَلِكَ قَوْلُهُ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ ابو بصير گويد: از حضرت صادق (ع) از گفتار خداى عزوجل پرسيدم که فرمايد: «[پرهیزکاران] هرگاه وسوسه ای از شيطان به آنها برسد، يادآور شوند و بناگاه بينا شوند» (اعراف آيه ٢٠١) فرمود: او بنده‌اى است که آهنگ گناه کند سپس ياد آور خدا شود و خوددارى کند، و این قول خداست «يادآور شوند و بناگاه بينا شوند» »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ١٦٧، روایت ٧ .:. »امام باقر علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِي لَيْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِينَ وَجَدَهَا همانا خداى تعالى به توبه بنده خود خشنودتر است از مردى که در شب تارى شتر و توشه خود را گم کند و آنها را بيابد، پس خدا به توبه بنده اش از چنين مردى در آن حال که راحله گمشده را پيدا کند شادتر است »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ١٦٧، روایت ٨ .:. »امام موسی کاظم علیه السلام مَا مِنْ بَلَاءٍ يَنْزِلُ عَلَى عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَيُلْهِمُهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الدُّعَاءَ إِلَّا كَانَ كَشْفُ ذَلِكَ الْبَلَاءِ وَشِيکاً وَ مَا مِنْ بَلَاءٍ يَنْزِلُ عَلَى عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَيُمْسِكُ عَنِ الدُّعَاءِ إِلَّا كَانَ ذَلِكَ الْبَلَاءُ طَوِيلًا فَإِذَا نَزَلَ الْبَلَاءُ فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هيچ بلائى بر بنده مؤ من نازل نشود که خداى عزوجل بدو الهام دعا کند، جز اينکه به زودى آن بلا برطرف شود، و هيچ بلائى بر بنده مؤمن نازل نگردد که از دعا کردن خوددارى کند جز اينکه آن بلا طولانى است، پس هرگاه بلا نازل شد بر شما باد که به درگاه خداى عزوجل دعا و زارى کنيد »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ٢١٩، روایت ٢ .:. »امام صادق علیه السلام مَنْ تَخَوَّفَ مِنْ بَلَاءٍ يُصِيبُهُ فَتَقَدَّمَ فِيهِ بِالدُّعَاءِ لَمْ يُرِهِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ذَلِكَ الْبَلَاءَ أَبَداً هر که از بلائى بترسد که بدو رسد و پيش از رسيدن آن بلا در باره (بر طرف شدن) آن دعا کند خداى عزوجل هرگز آن بلا را بدو ننماياند »اصول کافى (چهار جلدی) ج ۴، ص ٢٢٠، روایت ٢ .:. »امام رضا علیه السلام فا: ثروت انباشته نمی‌شود، مگر به سبب پنج چیز: بخل شدید، آرزوی طولانی، حرص زیاد، قطع رحم و ترجیح دادن دنیا بر آخرت »عیون اخبار الرضا، ج ١، ص ٢۵٠، حدیث ١٣ ::-------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ::۹۴-۰۱-۲۱ به نقل از سایت آوینیکام و سایت حدیثنت .:. »رفتار صحیح با زنان در خانواده از نظر قرآن عاشِروهُنَّ بِالْمَعْروفِ فَاِنْ كَرِهْتُموهُنَّ فَعَسى اَنْ تَـكْرَهوا شَيْئا وَ يَجْعَلَ اللّه‏ُ فيهِ خَيْرا كَثيرا با زنان به شايستگى رفتار کنيد، و اگر آنها به جهتى ناخوشايندتان بودند اظهار نکنيد چه بسا چيزها که ناپسند شماست، حال آن‏که خداوند در آن، خير فراوانى براى شما قرار داده است »سوره نساء، آيه ۱۹ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَلْقَى اللّهَ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْيَلقَهُ بِزَوجَةٍ هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکيزه ديدار کند، بايد ازدواج نمايد »وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خَيْرُ النِّـکاحِ اَيْسَــرُهُ بهترين ازدواج آســان‏ترين آن است »نهج الفصاحه، ح ۱۵۰۷ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) الصّدقه على وجهها و اصطناع المعروف و برّ الوالدین و صله الرّحم تحوّل الشّقاء سعاده و تزید فی العمر و تقی مصارع السّوء صدقه به موقع و نیکوکارى و نیکى با پدر و مادر و پیوستگى خویشاوند بدبختى را به خوشبختى مبدل کند و عمر را افزایش دهد و از مرگ هاى بد جلوگیرى کند »نهج الفصاحه حدیث شماره ۱۸۶۹ .:. »امام صادق علیه السلام بِرُّوا آباءَكُمْ يَبِرَّكُمْ اَبْناؤُكُمْ وَ عِفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُكُمْ به پدر و مادر خود نيکى کنيد تا فرزندانتان به شما نيکى کنند و به زنان مردم عفّت ورزيد تا زنانتان عفّت ورزند »اصول کافی (ط-الاسلامیه) ج ۵، ص ۵۵۴ .:. »امام صادق علیه السلام مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً هر که به پدر و مادر خود - اگر چه به وی ستم کرده باشند - با نگاه غضب آلود بنگرد خداوند نمازش را نمی پذیرد »اصول کافی (ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۳۴۹ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ثَلاثَةٌ تُخلِصُ المَوَدَّة َ: إِهداءُ العَيبِ، وَ حِفظُ الغَيبِ، و َالمَعونَةُ فِى الشِّدَّةِ سه چيز دوستى را خالص مى‌سازد: هديه کردن عيب هاى يکديگر، پاسداری در غیاب (و بدگويى نکردن) و يارى رساندن در سختى »مجموعه ورام ج ۲، ص ۱۲۱ .:. »حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) جاهِدوا فى سَبيلِ اللّهِ بَأَيديكُم فَإِن لَم تَقدِروا فَجاهِدوا بِأَلسِنَتِكُم فَإِن لَم تَقدِروا فَجاهِدوا بِقُلوبِكُم در راه خدا با دستهاى خود جهاد کنيد، اگر نتوانستيد با زبانهاى خود و اگر باز هم نتوانستيد با قلب خود جهاد کنيد »دعائم الإسلام ج ‏۱، ص ۳۴۳ .:. »امام صادق علیه السلام اِیّاکُم وَ النَّظرَة فَانَّها تَزرَع فی القَلبِ الشَهوَة وَ کَفى بِها لِصاحِبِها فِتنَة از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت را در دل مى‌کارد و ‏همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است »تحف ‏العقول، -ص ۳۰۵ .:. »حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) ثَلاثٌ لا يُستَحيى مِنهُنَّ: خِدمَةُ الرَّجُلِ ضَيفَهُ و َقيامُهُ عَن مَجلِسِهِ لأَبيهِ و َمُعَلِّمِهِ و َطَلَبُ الحَقِّ و َإن قَلّ از سه کار نبايد حیا کرد: خدمت به ميهمان، از جا برخاستن در برابر پدر و آموزگار خويش و طلب حق گرچه اندک باشد »تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۶۹، ح ۹۷۸ ::-------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ::۹۴-۰۲-۰۱ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اللهم بارک لنا في شأمنا، اللهم بارک لنا في يمننا، قالوا: يا رسول الله، وفي نجدنا؟ قال: اللهم بارک لنا في شأمنا، اللهم بارک لنا في يمننا، قالوا: يا رسول الله في نجد؟ (قال الرواي) فأظنه قال في الثالثة: هنالک الزلازل والفتن، و بها يطلع قرن الشيطان خدایا منطقه شام ما را مبارک گردان، خدایا یمن ما را مبارک گردان گفتند یا رسول الله و نجد ما را؟ فرمود: خدایا شام ما را مبارک گردان، خدایا یمن ما را مبارک گردان گفتند یا رسول الله و نجد را؟ (راوی می گوید) به گمانم در مرتبه سوم فرمود: در منطقه نجد سرگردانی‌ها و فتنه‌ها وجود دارد و گروه شیطان از آنجا طلوع می‌کند »صحيح بخاری، کتاب الفتن .:. »از هیاهوی کفار نترسید الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ مؤمنان کسانى هستند که (چون) مردم (منافق) به ايشان گفتند: بى شک مردم بر ضد شما گرد آمده‌اند، پس از آنان بترسيد، پس بر ايمانشان بيافزود و گفتند: خداوند ما را کفايت مى‏کند و او چه خوب نگهبان و ياورى است ::Those to whom hypocrites said, "Indeed, the people have gathered against you, so fear them" But it [merely] increased them in faith, and they said, "Sufficient for us is Allah, and [He is] the best Disposer of affairs" »قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه ۱۷۳ ::-------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ::۹۴-۱۰-۰۱ .:. »لقمان حکیم ینبغی للعاقل أن تکون فی اهله کالصبی یعنی فی المزاح و حسن الخلق و الملاعبة و المطایبة فاذا کان فی القوم کان رجلاً سزاوار است برای عاقل در زندگی خانوادگی همچون کودک باشد در شوخ طبعی، خوش اخلاقی، بازی و خوش گفتار بودن و در جامعه با وقار و سنگین باشد »لئالی الاخبار، ج ۲، ص ۲۰۹ .:. »امیرالمومنین (علیه السلام) خطاب به محمد بن حنیفه فدارها علی کل حال وأحسن الصحبة لها لیصفوا عیشک در همه حال، با همسرت مدارا کن و با او معاشرت نیکو داشته باش تا زندگی‏ات گوارا و با نشاط باشد ::Be tolerant with your wife and keep good relationship with her and your life is sweet and joyful »من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۵۶ ::-------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ::۹۵-۰۶-۲۰ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ أَلا فَتَعَرّضُوا لَها همانا در طول عمر شما، نسیم های الهی وزیدن می گیرد، پس بیدار باشید و خود را در معرض این نسیم ها قرار دهید »بحارالانوار،ج ۷، ص ۲۲۱ ::۹۵-۰۸-۰۶ (محرم ۱۳۹۵) .:. »امام حسین علیه السلام لَو يَعلَمُ زائِري ما أعَدَّ اللّهُ لَهُ لَكانَ فَرَحُهُ أكثَرَ مِن جَزَعِهِ اگر زائر من، مى دانست كه خدا چه چيزهايى برايش آماده كرده است، شادى اش از بى تابى اش بيشتر مى شد »الأمالي للطوسي :ص ۵۵ ح ۷۴ .:. »امام حسین علیه السلام لَولا ثَلاثَةٌ ما وَضَعَ ابنُ آدَمَ رَأسَهُ لِشَيءٍ : الفَقرُ، وَالمَرَضُ، وَالمَوتُ اگر سه چيز نبود، آدميزاد در برابر هيچ چيز، سر فرود نمى آورد: نادارى، بيمارى و مرگ »نزهة الناظر : ص ۸۰ ح ۴ .:. »امام حسین علیه السلام رُوِيَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ (ع) جاءَهُ رَجُلٌ و قالَ: أنَا رَجُلٌ عاصٍ و لاأصبِرُ عَنِ المَعصِيَةِ، فَعِظني بِمَوعِظَةٍ، فقالَ عليه السلام: اِفعَل خَمسَةَ أشياءَ وأذنِب ما شِئتَ، فَأَوَّلُ ذلِكَ: لا تَأكُل رِزقَ اللّهِ وأذنِب ما شِئتَ، وَالثّاني: اُخرُج مِن وِلايَةِ اللّهِ وأذنِب ما شِئتَ، وَالثّالِثُ: اُطلُب مَوضِعا لا يَراكَ اللّهُ وأذنِب ما شِئتَ، وَالرّابِعُ: إذا جاءَ مَلَكُ المَوتِ لِيَقبِضَ روحَكَ فَادفَعهُ عَن نَفسِكَ وَأذنِب ما شِئتَ، وَالخامِسُ: إذا أدخَلَكَ مالِكٌ فِي النّارِ فَلا تَدخُل فِي النّارِ وأذنِب ما شِئتَ مردى نزد امام حسين (ع) آمد و گفت: من، مردى معصيت كارم و در برابر گناه، شكيبايى ندارم . مرا اندرزى ده. امام عليه السلام فرمود : «پنج كار را انجام بده و سپس، هر گناهى كه خواستى بكن. نخست آن كه روزىِ خدا را نخور و هر گناهى خواستى بكن. دوم، از ولايت خدا بيرون برو و هر گناهى خواستى بكن. سوم، جايى كه خدا تو را نبيند، پيدا كن و هر گناهى خواستى بكن. چهارم، چون فرشته مرگ آمد تا قبضِ روحت كند، او را از خود بران و هر گناهى خواستى بكن. پنجم، چون مالك (فرشته جهنّم) تو را به دوزخ درآورْد، به آن وارد مشو و هر گناهى خواستى، بكن» »بحار الأنوار : ج ۷۸ ص ۱۲۶ ح ۷ .:. »امام حسین علیه السلام إيّاكَ أن تَكونَ مِمَّن يَخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذُنوبِهِم، ويَأمَنُ العُقوبَةَ مِن ذَنبِهِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى لا يُخدَعُ عَن جَنَّتِهِ، ولا يُنالُ ما عِندَهُ إلاّ بِطاعَتِهِ إن شاءَ اللّهُ مبادا از كسانى باشى كه بر بندگان از گناهانشان مى ترسند و خود را از عقوبت گناه خويش، ايمن مى بينند، كه بهشت خداى ـ تبارك و تعالى ـ را با فريب نمى توان از او رُبود و آنچه نزد اوست، جز با اطاعتش به دست نمى آيد، إن شاء اللّه »تحف العقول : ص ۲۴۰ .:. »امام حسین علیه السلام مَن لَبِسَ ثَوبا يَشهَرُهُ، كَساهُ اللّهُ يَومَ القِيامَةِ ثَوبا مِنَ النّارِ هر كس لباسى بپوشد كه او را مشهور كند، خداوند، روز قيامت، لباسى از آتش بر او مى پوشانَد » الكافي : ج ۶ ص ۴۴۵ ح ۴ .:. »امام صادق علیه السلام كَتَبَ رَجُلٌ إلَى الحُسَينِ ـ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ ـ : عِظني بِحَرفَينِ. فَكَتَبَ إلَيهِ : مَن حاوَلَ أمرا بِمَعصِيَةِ اللّهِ، كانَ أفوَتَ لِما يَرجو وأسرَعَ لِمَجيءِ ما يَحذَرُ مردى در نامه به امام حسين ـ صلوات الله علیه ـ نوشت : مرا به دو جمله اندرز بده. امام (ع) نوشت : «هر كس كارى را با نافرمانى خدا چاره جويى كند، آنچه را اميد مى بَرَد، بيشتر از دست مى دهد و آنچه از آن بيم دارد، زودتر بر سرش مى آيد» »الكافي : ج ۲ ص ۳۷۳ ح ۳ .:. »یحيى بن يعمن كُنتُ عِندَ الحُسَينِ (ع): إذ دَخَلَ عَلَيهِ رَجُلٌ مِنَ العَرَبِ مُتَلَثِّما، أسمَرُ شَديدُ السُّمرَةِ، فَسَلَّمَ ورَدَّ الحُسَينُ عَلَيهِ السَّلامَ، فَقالَ : يَابنَ رَسولِ اللّهِ مَسأَلَةٌ ! قالَ : هاتِ . . . . قالَ : فَما أقبَحُ شَيءٍ ؟ قالَ : الفِسقُ فِي الشَّيخِ قَبيحٌ، وَالحِدَّةُ فِي السُّلطانِ قَبيحَةٌ، وَالكَذِبُ في ذِي الحَسَبِ قَبيحٌ، وَالبُخلُ في ذِي الغِنى، وَالحِرصُ فِي العالِمِ نزد امام حسين (ع) بودم كه عربى به شدّت گندمگون و نقابدار بر او در آمد و سلام كرد . امام حسين عليه السلام پاسخ داد. [مرد عرب ]گفت: اى فرزند پيامبر خدا! سؤالى دارم . فرمود : «بگو . . .» . گفت : زشت ترين چيز، چيست؟ فرمود : «فسق و فُجورِ در پيرمرد، خشم در سلطان، دروغ در انسانِ بزرگ، بخل در توانگر و حرص در دانشمند» » بحار الأنوار : ج ۳۶ ص ۳۸۴ ح ۵ .:. »فضیلت و نقصان در نگاه امام حسین علیه السلام قيلَ لِلحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ (ع) : مَا الفَضلُ ؟ قالَ : مِلكُ اللِّسانِ، وبَذلُ الإِحسانِ . قيلَ : فَمَا النَّقصُ ؟ قالَ : التَّكَلُّفُ لِما لا يَعنيكَ به امام حسين (ع) گفته شد : فضيلت چيست ؟ فرمود : «در اختيار داشتن زبان و نيكى كردن [به ديگران]» . گفته شد : نقصان چيست ؟ فرمود : «اين كه آنچه را به كارت نمى آيد، به زحمت بر دوش گيرى» . »مستدرك الوسائل : ج ۹ ص ۲۴ ح ۱۰۰۹۹ .:. »امام حسین علیه السلام مَن أتى مَسجِدا لا يَأتيهِ إِلاّ للّهِ تَعالى، فَذاكَ ضَيفُ اللّهِ تَعالى حَتّى يَخرُجَ مِنهُ هر كس تنها به خاطر خداى متعال به مسجدى درآيد، ميهمان خداست تا زمانى كه از آن جا خارج شود »بغية الطلب في تاريخ حلب : ج ۶ ص ۲۵۸۵ .:. »امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) اَلذِّكْرُ يونِسُ اللُّبَّ وَيُنيرُ الْقَلْبَ وَيَسْتَنْزِلُ الرَّحْمَةَ ياد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى كند و رحمت او را فرود مى آورد »غررالحكم، ح ۱۸۵۸ .:. »امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) لَوْ اَنَّ السَّماواتِ وَالاَرْضَ كانَتا عَلى عَبْدٍ رَتْقا ثُمَّ اتَّقَى اللّه َ لَجَعَلَ اللّه ُ لَهُمِنْها مَخْرَجا وَرَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ اگر آسمان ها و زمين، راه را بر بنده اى ببندند و او تقواى الهى پيشه كند، خداوند حتماراه گشايشى براى او فراهم خواهد كرد و از جايى كه گمان ندارد روزى اش خواهد داد »غررالحكم، ح ۷۵۹۹ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ حاوَلَ أَمْرا بِمَعْصيَةِ اللّه ِ كانَ أَبْعَدَ لَهُ مِمّا رَجا وَأَقْرَبَ مِمَّا اتَّقى كسى كه با معصيت و نافرمانى خدا به دنبال كارى باشد به آنچه اميد دارد، زودتر ازدستش مى رود و از آنچه مى ترسد، زودتر به سرش مى آيد »بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۸، ح۱۰ .:. »امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) اِنَّ اَهْنَأَ النّاسِ عَيْشا مَنْ كانَ بِما قَسَمَ اللّه ُ لَهُ راضيا هر كس به آنچه خداوند به او داده است راضى باشد، راحت ترين زندگى را دارد »غررالحكم، ح ۳۳۹۷ .:. »لقمان حکیم يا بُنَىَّ اجْعَلْ غِناكَ فى قَلْبِكَ وَ اِذَا افْتَقَرْتَ فَلاتُحَدِّثِ النّاسَ بِفَقْرِكَفَتَهُونَ عَلَيْهِمْ وَ لكِنِ اسْأَلِ اللّه َ مِنْ فَضْلِهِ فرزندم! بى نيازى را در دل و جانت قرار ده و چون محتاج شدى به مردم مگو كه درنزد آنان حقير مى شوى، بلكه از فضل خداوند بخواه »ارشاد القلوب ديلمى، ج ۱، ص ۷۲ .:. »قرض الحسنه مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّـهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ كيست كه به (بندگان) خدا وام نيكويى بدهد تا خدا آن را براى او چند برابر بيفزايد؟ و خداوند است كه (روزى بندگان را) محدود يا گسترده مى سازد، و به سوى او بازگردانده مى شويد »قرآن کریم سوره بقره، آيه ۲۴۵ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ أَخَذَ أَمْوالَ النّاسِ يُريدُ أَداءَها أَدَّى اللّه‏ُ عَنْهُ وَ مَنْ أَخَذَها يُريدُ إِتْلافَها اَتْلَفَهُ اللّه‏ُ هر كس اموال مردم را بگيرد و قصد پرداخت آن را داشته باشد خداوند آن را بپردازد (او را يارى مى ‏كند) و هر كس اموال مردم را بگيرد و قصد تلف كردن داشته باشد خداوند آن را تلف كند »نهج الفصاحه ص ۷۶۲، ح ۲۹۷۹ .:. »رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنِ الْتَمَسَ رِضَى اللّه‏ِ بِسَخَطِ النّاسِ رَضىَ اللّه‏ُ عَنْهُ وَ اَرْضى عَنْهُ النّاسَ وَ مَنِ الْتَمَسَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّه‏ِ سَخِطَ اللّه‏ُ عَلَيْهِ وَ اَسْخَطَ عَلَيْهِ النّاسَ هر كس رضاى خدا به خشم مردم جويد، خداوند از او خشنود شود و مردم را از او خشنود كند و هر كس رضاى مردم را به خشم خدا جويد، خداوند بر او خشم گيرد و مردم را از او خشمگين كند »غررالحكم، ح ۹۰۷۶ .:. »امام باقر عليه السلام إِنَّ اللّه عَز َّوَ جَلَّ يُحِبُّ المُداعِبَ فِى الجَماعَةِ بِلا رَفَثٍ خداوند عزوجل دوست دارد كسى را كه در ميان جمع شوخى كند به شرط آن كه ناسزا نگويد »كافى، ج ۲، ص ۶۶۳، ح ۴ .:. »امام صادق عليه السلام صِلَةَ الرَّحِمِ تُزَكِّي الْأَعْمَالَ وَ تُنْمِي الْأَمْوَالَ وَ تُيَسِّرُ الْحِسَابَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ صله رحم، اعمال را پاكيزه، اموال را بسيار، حساب (قيامت) را آسان مى كند و بلا را برطرف و و روزی را زیاد می کند »كافى (ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۱۵۷، ح ۳۳ .:. »امام صادق (علیه السلام) إنَّ أبغَضَ خَلقِ اللَّهِ عبدٌ اتّقَى النّاسُ لِسانَهُ مبغوض ترين خلق خدا بنده اى است كه مردم از زبان او بترسند »ميزان الحكمة ج ۱ ص ۵۷۳ ح ۱۹۱۶ .:. »پيامبر صلى الله عليه و آله اَلضَّيفُ يَنزِلُ بِرِزقِهِ و َيَرتَحِلُ بِذُنوبِ اَهلِ البَيتِ ميهمان، روزى خود را مى آورد و گناهان اهل خانه را مى برد »بحارالأنوار (ط-بیروت) ج ۷۲، ص ۴۶۱، ح ۱۴ - جامع الاخبار (شعیری) ص ۱۳۶ .:. »امام حسن عسکری علیه السلام جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است »(بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۷۷) .:. »رسول اكرم صلى الله عليه و آله مَن باعَ وَ اشتَرَی فَلیَحفَظ خَمسَ خِصال وَ إلّا فَلا یَشتَرینَّ وَ لَا یَبیعَنَّ: ألرِّبا وَ الحَلفَ وَ کِتمانَ العَیبِ وَ الحَمدَ إذا باع وَ الذَّمَّ إذا اشتَرَی هر که تجارت می کند باید از پنج چیز دوری گزیند و گرنه اصلا خرید و فروش نکند: ربا، قسم خوردن، کتمان عیب، تعریف از کالایی که می فروشد و بدگویی از کالایی که می خرد »من لا یحضره الفقیه ج ۳، ص ۱۹۴، ح ۳۷۲۷