استفتائات

مشخصات کتاب

سرشناسه : خمینی روح‌الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ۱۳۶۸ - ۱۲۷۹
عنوان و نام پدیدآور : استفتاآت از محضر مرجع تقلید جهان تشیع زعیم حوزه‌های علمیه حضرت آیه‌الله العظمی امام خمینی مدظله‌العالی
مشخصات نشر : قم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دفتر انتشارات اسلامی - ۱۳۸۰.
مشخصات ظاهری : ۲ ج نمونه ۱۲ x۱۷س‌م شابک : 964-470-037-6۱۱۰۰۰ریال (ج ۱)
یادداشت : پشت جلد به‌انگلیسی Emam khomeini's awards.
یادداشت : عنوان روی جلد: استفتائات حضرت امام خمینی ره .
یادداشت : عنوان دیگر: استفضائات
عنوان روی جلد : استفتائات حضرت امام خمینی ره .
عنوان دیگر : استفضائات
عنوان دیگر : استفتائات حضرت امام خمینی ره
موضوع : فتواهای شیعه -- قرن ۱۴
موضوع : فقه جعفری -- قرن ۱۴
شناسه افزوده : جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دفتر انتشارات اسلامی رده بندی کنگره : BP۱۸۳/۹/خ‌۸الف‌۴۷ ۱۳۸۰
رده بندی دیویی : ۲۹۷/۳۴۲۲
شماره کتابشناسی ملی : م‌۸۲-۴۳۹۴

احکام حج‌

شرائط وجوب‌

س 1

اشاره

- بنده برای حجّ ثبت نام کرده‌ام و نامم برای چهار سال دیگر در آمده؛ اگر قبل از این موقع، از دنیا بروم، مسأله حج من چه می‌شود؟

ج

- اگر قبلا استطاعت نداشته‌اید با مردن قبل از تمکّن، کشف می‌شود که حج واجب نشده است.

س 2

اشاره

- شخصی به اندازه رفتن به حج و مراجعت پول دارد ولی منزل شخصی ندارد و احتیاج به منزل نیز دارد، آیا منزل خریدن مقدم است یا به مکه رفتن؟

ج

- اگر احتیاج به منزل ملکی دارد، در منزل صرف کند، و در فرض مذکور مستطیع نیست.

س 3

اشاره

- شخصی مقداری پول خودش داشته و مقداری نیز قرض گرفته و تمام این پول‌ها را به کسی بخشیده و به او گفته با این پول‌ها حج بجا آورد، آیا این شخص مستطیع می‌شود؟ و واجب است حج بجا آورد؟

ج

- در فرض سؤال اگر پولها وافی به مصارف حج است بر مشار الیه واجب می‌شود حج بجا آورد و مجزی از حجّة الاسلام است.

س 4

اشاره

- افرادی که مستطیع هستند و ازدواج نکرده‌اند، حجّ را مقدم بدارند یا ازدواج را؟

ج

- اگر نیاز به ازدواج دارند در صورتی مستطیع هستند که علاوه بر مصارف حجّ، مخارج ازدواج را هم داشته باشند.

س 5

اشاره

- شخصی مقداری پول، پسرش به او بخشیده و نیز مقداری خودش داشته و با این پولها به مکه مشرف شده است و حج بجا آورده آیا این شخص مستطیع بوده یا نه؟ و آیا دوباره لازم است به حج برود؟

ج

- اگر در برگشت وسیله امرار معاش لایق به حال خود را نداشته مستطیع نبوده و هر وقت استطاعت حاصل شد باید حجّة الاسلام بجا آورد.

س6

اشاره

- شخصی از ارث مقداری پول- تقریبا 94 هزار تومان- به او رسیده است و این شخص در حوزه علمیه قم در یکی از مدارس مشغول درس خواندن می‌باشد و مخارج تحصیل و زندگی را به او می‌دهند و در مواقع تعطیلی حوزه به کسب و کار مشغول می‌شود و مقداری پول بدست می‌آورد، حال با توجه به اینکه این شخص خانه ندارد اما با پول خود و سایر ورثه می‌توانند برای خودشان خانه تهیه کنند و قصد ازدواج نیز دارد، آیا جهت رفتن به حج مستطیع می‌باشد یا نه؟

ج

- اگر علاوه بر مصارف حج وسیله امرار معاش از غیر دریافت وجوه شرعیه دارد مستطیع است، و اگر مسکن مورد حاجت است و یا آنکه نیاز به ازدواج دارد به نحوی که ترک آن موجب مشقت و حرج باشد یا خوف وقوع در حرام داشته باشد می‌تواند پول را صرف آن نماید و حج واجب نیست. و همچنین اگر ترک تزویج موجب نقص و مهانت باشد عرفا.

س 7

اشاره

- اگر شخصی از ارث پدری خود آب و املاکی داشته باشد که اینها تأمین کننده مخارج زندگی محسوب نمی‌شود و از آن طرف وسیله تأمین مخارج زندگی‌اش حقوق یا شهریه طلبگی باشد؛ آیا چنین شخصی مستطیع محسوب می‌شود یا خیر؟ و در صورتی که با این وضع حج کند آیا به نیّت وجوب باشد یا خیر؟

ج

- کسی که در آمد کسب و ملک او برای معیشت او کافی نیست مستطیع محسوب نمی‌شود و حج بر او واجب نیست.

س 8

اشاره

- مادر من از فروش خانه‌ای که سهم ارث او بوده مستطیع شده ولی به علت کهولت و پیری نمی‌تواند خودش به حجّ برود و در آینده هم امید توانائی ندارد، آیا می‌تواند در حال حیات کسی را به نیابت خود به حج بفرستد؟

ج

- اگر قبل از ناتوانی مستطیع شده است باید نائب بگیرد و حجة الاسلام محسوب می‌شود.

س 9

اشاره

- شخصی که استطاعت رفتن به حج را پیدا کرده است با توجه به شرائط کنونی کشور آیا می‌شود به جای رفتن به حج پول آن را، به حساب یکی از مصارف لازمه واریز نماید به طوری که از حج واجب کفایت کند؟

ج

- مستطیع باید به حج برود و دادن پول در مصارف مذکور کافی از حج واجب نیست.

س 10

اشاره

- کسی که مستطیع است و قدرت رفتن به حج را دارد، آیا می‌تواند به جای رفتن به حج مسجدی بسازد یا نه؟

ج

- باید به حج برود و دادن پول به مسجد کفایت از حج نمی‌کند.

س 11

اشاره

- اگر کسی در زمان معین حج بر او واجب شده است یعنی از نظر مالی مستطیع شده است و پس از مدتی به دلیل نیاز، پول را خرج کرده و اکنون استطاعت رفتن به حج را از نظر مالی ندارد، آیا این فرد باید حج به رود یا خیر؟

ج

- اگر سایر شرائط استطاعت برایش موجود بوده و حج بر او مستقر شده باید به هر نحو شده حج به جا آورد.

س 12

اشاره

- شخصی در موقع استطاعت به حج نرفته، بعد ثروتش از بین رفته و به وسیله شخص دیگری به عنوان مستخدم و کارگر به حج می‌رود، آیا قبلا که در موقع استطاعت، ترک حج نمود حجّش ساقط می‌گردد یا خیر؟

ج

- باید مناسک حج را به نیّت انجام حجّ واجب بجا آورد و بدون آن حج از ذمّه‌اش ساقط نمی‌شود.

س 13

اشاره

- مادر پیری که 70 سال دارد و مبلغ صد هزار تومان به قیمت حاضر آب و ملک دارد که البته در آمد آن در سال به پانصد تومان نمی‌رسد آیا مکه رفتن بر ایشان واجب است یا نه؟

ج

- اگر ملک مزبور وسیله اعاشه او هست و در صورت فروش و صرف در حج نفقه تأمین نیست مستطیعه نیست.

س 14

اشاره

- زنی مقداری طلا دارد و از آن استفاده می‌کند و مال دیگری غیر از آن ندارد. و اگر آنها را بفروشد توانایی رفتن به حج را خواهد داشت، آیا زیور آلات زن مستثنی از استطاعت است یا این که به وسیله آنها زن مستطیع شده و باید آنها را بفروشد و به حج برود و چنانچه مرده باشد باید برای او نائب بگیرند؟

ج

- اگر داشتن زیور آلات برای او لازم نیست و نداشتن آن عیب نیست، مستطیع است و باید به حجّ برود.

س 15

اشاره

- طلبه‌ای که مشغول تحصیل علوم دینیه می‌باشد و شهریه می‌گیرد ولی پولی که از روضه خوانی و غیره به دست آورده است نیز دارد آیا این شخص واجب الحج است یا نه؟

ج

- اگر پس از برگشت از حج باید با شهریه زندگانی خود را ادامه دهد مستطیع نیست.

س 16

اشاره

- آیا داشتن کتاب برای اهلش که به مرور زمان و تدریجا خریداری شده و مورد مطالعه می‌باشد، شخص را جهت انجام فریضه حج مستطیع می‌سازد یا خیر؟ چنانچه باعث استطاعت می‌شود، آیا باید آنها را بفروشد و فریضه را بجا
بیاورد یا این که صبر کند تا وجه نقدی عایدش بشود؟

ج

- در فرض مذکور مستطیع نمی‌شود.

س 17

اشاره

- زنی که شوهر ندارد مبلغ پنجاه هزار تومان به پسرش به عنوان قرض داده تا خانه بخرد؛ البتّه این زن در آمدی هم ندارد؛ آیا اگر پسرش بتواند مقداری از پول را به قدر مخارج حج به او بدهد، مستطیع می‌شود یا نه؟ توضیح آن که ایشان غیر از مبلغ مزبور که قرض داده مالی ندارد مگر یک خانه کوچک؛ این زن پنجاه و چند سال دارد و کاری از او بر نمی‌آید لطف کنید و مسأله حج ایشان را روشن نمایید!

ج

- اگر در برگشت از سفر حج، وسیله کسبی که زندگی وی را تأمین نماید ندارد، مستطیعه نیست.

س 18

اشاره

- اگر کسی مقدار پولی را که امروزه برای انجام فریضه حج لازم است و مقدار کمی هم بیشتر، در اختیار داشته باشد ولی بترسد که اگر به حج رود بعد از بازگشت خرجی نداشته باشد و یا شغلی گیرش نیاید آیا می‌تواند از رفتن به حج خودداری کند؟

ج

- اگر در برگشت وسیله امرار معاش مطابق با شؤون خود ندارد مستطیع نیست.

س 19

اشاره

- امسال با نام نویسی قبلی می‌توانم به مکه معظمه شرفیاب شوم، با شرائطی که عرض می‌کنم، آیا جائز است که این حج را به پدرم واگذار کنم؟
: «مبلغ بیست هزار تومانی که بابت ثبت نام داده‌ام، هشت هزار تومانش از در آمد خودم بوده، ده هزار تومانش را مادرم به من بخشیده و دو هزار تومانش نیز قرض است که این قرض را هم نمی‌توانم بپردازم؛ از طرفی معیشت زندگی خود و شوهرم نیز متوسط بوده و پس اندازی هم نداریم و منزلمان نیز اجاره‌ای است؛
استفتائات، ص: 440
در مقابل، پدرم سالهای قبل واجب الحج بوده و نرفته ولی امسال می‌تواند پول حج را بپردازد».

ج

- شما مستطیع نیستید و چنانچه با مقررّات مطابق باشد می‌توانید به دیگری واگذار کنید.

س 20

اشاره

- کارمند دولت که شرعا مستطیع نیست یعنی زندگانی خود را با در آمدش نمی‌تواند تأمین کند، اگر از طرف دولت به جهت کاری مثل طبابت یا مخابره یا غیرهما مأمور بشود و به مکه برود و مناسک حج و عمره را بجا آورد، این حج مسقط حجة الاسلام است (که اگر آن کارمند بعدا استطاعت پیدا کند حج بر او واجب نشود) یا مسقط نیست؟

ج

- مسقط از حجة الاسلام نیست.

س 21

اشاره

- اینجانب از تبعه افغانستان بوده، و از آنجا فرار کرده‌ام، اکنون در ایران به سر می‌برم و مدت چهار سال است که از جهت مالی استطاعت دارم، امّا برایم میّسر نیست که گذرنامه تهیه کرده و به حج بروم، لطفا بفرمایید که با نبود راه برای رفتن به حجّ، وظیفه شرعی‌ام چیست؟

ج

- با فرض نبودن راه برای رفتن به مکّه، حج بر شما واجب نیست.

س 22

اشاره

- زن شوهر داری که تمام مخارج او بر عهده شوهرش می‌باشد، در حال حیات شوهر، این زن مقداری مال و زمین مزروعی را به ارث می‌برد که در هر مقطع از زمان با در نظر گرفتن قیمت آن زمین، شرائط استطاعت برایش کافی بوده، ولی زن موصوفه، جاهل به حکم بوده و از مسأله استطاعت غفلت
استفتائات، ص: 441
داشته و مدت چند سال زمین را شوهرش زراعت می‌نموده و بعد از آن زمین را به دو دخترش هبه نموده و در حین هبه با داماد بزرگش شرط کرده که او را به زیارت کربلا ببرد و قبل از تحقق شرط، آن زن وفات کرده و داماد بزرگش را ناظر، و پسر خود را وصی قرار داده وصیّت برای حج نیابتی هم نکرده- با این تفصیلات- آیا زن مذکور از نظر شرعی مستطیعه بوده است یا خیر؟ و بر فرض استطاعت، هبه زمین موروثی صحیح است یا خیر؟ و بر فرض استقرار وجوب حج، و عدم صحت هبه زمین، آیا بعد از وفاتش نائب حجّ بلدی برای او بگیرند یا میقاتی؟ و ثانیا زمین مال کسی است که اجرت نائب را می‌دهد و یا این که زمین مال همه ورثه و اجرت نائب بر عهده همه آنهاست؟

ج

- در فرض سؤال، حجّ بر ذمّه مشار الیها مستقر است و اگر ترکه‌ای از خود باقی گذاشته، واجب است برای او حجّ میقاتی بدهند و در هر صورت هبه صحیح است و چیزی از این بابت بر موهوب لها نیست.

س 23

اشاره

- دارایی پدر اینجانب، عبارت است از یک باب منزل مسکونی که من و مادرم و خانواده‌ام در آن زندگی می‌کنیم و یک باب باغچه که در گذشته هیچ در آمدی نداشته و مجاور خانه و حدود پانصد متر می‌باشد و من حدود سال 53 تا کنون مشغول کار هستم و یک حقوق ماهانه دارم و پدرم در سال 54 از دنیا رفته و مخارج روزمره او از این طریق بوده که مقداری خودم در
استفتائات، ص: 442
حین تحصیل کار می‌کردم و مقداری مردم خیّر چون سیّد بوده به او کمک می‌کرده‌اند:

1

اشاره

- اولا پدرم مستطیع بوده یا نه؟

ج1

- اگر از کمک مردم کسری زندگانی خود را تأمین می‌کرده، مستطیع نبوده است.

2

اشاره

- ثانیا من مستطیع هستم یا نه؟

ج2

- شما در صورتی مستطیع می‌شوید که اضافه بر شغل، لوازم و احتیاجات زندگی خودتان را داشته باشید و بتوانید به حج بروید و برگردید.

3

اشاره

- ثالثا در صورتی که پدرم و من هر دو مستطیع هستیم، برای کدام اول واجب است به حج برویم و آیا می‌توانم از وام اداری که 4% سود به عنوان کار مزد گرفته می‌شود به حج بروم چون این باغچه راه مناسب ندارد و برای فروختن کسی بطور عادلانه خریدار آن نیست.

ج3

- اگر شما مستطیع هستید، برای خودتان باید به حج بروید و نمی‌توانید برای پدرتان قبل از این که حج خود را بجا آورید حج بروید، بلی می‌توانید شخص دیگری را اجیر کنید که برای او به حج برود و گرفتن وام مانع ندارد هر چند بهره آن را ضامن نیستید.

س 24

اشاره

- پدرم دو ماه پیش فوت نمود، آن مرحوم در روستا زندگی می‌کرد و باغ و ملکی داشت که چندان ارزشی نداشت و توانایی مالی چندانی نداشت که حج بر او واجب شود، امّا از چندی پیش که حج بر نامبرده واجب شد، قصد داشت قسمتی از ملک خود را بفروشد و دین خود را انجام دهد، ولی وقتی به این فکر افتاد که در سنّ نود سالگی بود و احتمالا خودش توانایی انجام مناسک را نداشته ولی می‌خواست با فروش قسمتی از زمین خود این دین را اداء نماید و در موقع صحبت کردن با خریدار زمین، همان لحظه بر اثر سکته فوت نمود! و اکنون ما فرزندان آن مرحوم در نظر داریم این دین را از گردن نامبرده خارج نماییم ولی نمی‌دانیم به چه صورت امکان دارد.
1- آیا قبل از فروش زمینهای نامبرده می‌توانیم هر یک به اندازه توانایی خود پول فراهم کنیم و برای مکه آن مرحوم بپردازیم و یا این که حتما باید زمینهای خودش را بفروشیم؟
2- اگر باید حتما زمینهای خودش فروخته شود با توجه به این که ما در نظر داریم قبل از گذشت یک سال از فوتش نسبت به فروش زمین اقدام نکنیم، آیا در آن دنیا آرامش خواهد داشت؟
3- پسر بزرگ و پسر دوّم آن مرحوم هر کدام، یک بار به مکّه شرفیاب شده‌اند، اگر باید آنها برای آن مرحوم به مکه بروند، اکنون که تا چهار سال دیگر جهت مکه اسم نویسی نمی‌شود، به چه صورت خواهد شد؟
4- آیا می‌شود پول مکه را جهت راههای دیگر- مسائل جبهه و جنگ زدگان- خرج نمود؟
5- در روستای ما حمامی وجود دارد که به علّت نداشتن بودجه، بیشتر اوقات سال، حمام بسته است و اهالی این روستا جهت استفاده از حمام روستاهای دیگر کیلومترها باید راه بروند، آیا می‌شود پول مکه را برای آن استفاده نمود؟
6- آیا افراد دیگر که خمس بدهکار هستند می‌توانند خمس خود را برای
استفتائات، ص: 444
مصارف حمّام بپردازند؟

ج

- اگر قبلا استطاعت داشته ورثه باید یک حجّ میقاتی از اصل ترکه برای او بدهند و الّا نمی‌توانند در ترکه تصرّف کنند و لازم نیست زمینها را بفروشند و نمی‌توانند پول حج را در مصارف دیگر صرف کنند و دادن خمس در مصارف حمّام بدون اجازه خاصّه از حاکم شرع جایز نیست.

س 25

اشاره

- برادری هجده ساله و مجرّد داشتم که مدّت سی روز است شهید شده، پدرم یک طبقه از یک آپارتمان مسکونی را به اسم او کرده بود و او هنوز ازدواج نکرده و در خانه پدری زندگی می‌کرد و شهید شد؛ آیا به این برادر من حجّ واجب است یا خیر و آیا می‌شود احتیاطا برایش حج انجام داد؟

ج

- اگر زائد بر احتیاجات زندگی و وسیله امرار معاش، مصارف حج را داشته و می‌توانست به حج برود، مستطیع بوده و باید از مال او برایش حج بجا آورند و گر نه واجب نیست ولی اگر ورثه بخواهند برای او احتیاطا حج بجا آورند مانع ندارد.

س 26

اشاره

- آیا برای تحقق حکم مجاورت دو سال در مکه، قصد مجاورت هم لازم است؟ یا مجرد گذشتن دو سال کافی است؟

ج

- مجرد گذشتن دو سال کافی است.

س 27

اشاره

- طفل خرد سالی را در کودکی به حج برده‌اند و پس از کبیر شدن مستطیع شده و به حج رفته، آیا از صروره بودن خارج می‌شود؟

ج

- در حکم صروره نیست.

نیابت‌

س 28

اشاره

- کسی که فریضه حج را نیابتا برای کسی انجام می‌دهد آیا باید طبق فتاوای مرجع تقلید خود عمل نماید؟ یا طبق فتاوای مرجعی که میت قبلا تقلید می‌کرده است؟

ج

- باید طبق فتوای مرجع خودش عمل کند.

س 29

اشاره

- در کتاب شریف تحریر الوسیله، شرط ششم از شروط نائب مرقوم شده است: «السادس: عدم اشتغال ذمّته بحج واجب علیه فی ذلک العام کما مرّ»؛ سؤال این است: آیا این، شرط صحت نیابت است یا شرط صحت حج و برائت ذمّه منوب عنه؟ به این معنی که در صورت عدم رعایت این شرط، نائب پس از انجام حج فقط مستحقّ گرفتن اجرت المثل است ولی حجّش صحیح بوده و بالنّتیجه ذمّه منوب عنه بری شده است و یا آن که ذمّه منوب عنه بری نشده و لازم است که مجدّدا برای او نائب دیگری حج انجام دهد؟

ج

- در فرض سؤال حج صحیح نیست و ذمّه منوب عنه بری نمی‌شود.

س 30

اشاره

- شخص مریضی که قبلا مستطیع بوده و حجّ نرفته و فعلا قادر به حرکت نیست، آیا به نیابت از وی می‌توان حج نمود؟

ج

- اگر مریض است و امید خوب شدن تا آخر عمر به طوری که خودش به حج برود ندارد، باید نائب بگیرد و کفایت از حج او می‌کند.

س 31

اشاره

- زنی مستطیع شد و به مکّه نرفت تا مرد! وارث او تصمیم دارد کسی را به عنوان نائب از طرف این زن به مکّه بفرستد، آیا واجب است از همان بلد که منزل او بوده است، نائب بگیرد یا از یکی از میقاتها هم کفایت می‌کند؟

ج

- حجّ از میقات کفایت می‌کند.

س 32

اشاره

- زنی در سال 61 برای حج شرکت نمود، ولی قبل از رفتن فوت نمود، آیا یکی از اقوام می‌تواند به جای ایشان به حج مشرف شود یا نه؟

ج

- اگر از قبل مستطیع بوده باید برای او نائب بگیرند که برای او حج بجا آورد و حج میقاتی کافی است.

س 33

اشاره

- شخصی وصیت نموده به انجام حج بلدی نیابتا، امّا بر اثر تسامح وصیّ، به تأخیر انداخته شده تا این که فعلا پول به مقدار امکان ادای وصیّت میّت از بلد او نیست، آیا در این صورت، وصی می‌تواند از بلاد قریب نیابتا انجام دهد یا از میقات نیز کافی است؟

ج

- از هر جا پول کفایت می‌کند، نائب به گیرد.

س 34

اشاره

- شهیدی وصیت کرده است که خانمش برای او حج واجب بجا آورد، و چنانچه شرعا نمی‌شود شخص ثالثی انجام دهد، آیا جایز است زن به جای مرد مکه برود یا نه؟

ج

- مانع ندارد.

س 35

اشاره

- آیا می‌توان از وجه فروش مال الارث (اصل ترکه)، برای میّت فریضه حج بجا آورد، در حالی که میت هیچ گونه وصیّتی نداشته است؟

ج

- با رضایت ورثه اشکال ندارد.

س 36

اشاره

- برای انجام حجّی که نیابتا برای پدر انجام می‌شود، در صورتی که هزینه آن از مال الارث (اصل ترکه) تأمین شده باشد، آیا رضایت سایر ورثه شرط است یا خیر؟

ج

- اگر وصیت نکرده، اجازه سایر ورثه لازم است. تا هزینه حج معیّن شود، هر چند اصل حجّ واجب نیاز به اجازه ندارد.

س 37

اشاره

- پسر زاده اینجانب در سن 16 سالگی به درجه شهادت نائل آمد؛ شخص نامبرده مستطیع بوده و فعلا بنیاد شهید مرا به مکّه معظمه دعوت می‌نماید (چون شهید پدر ندارد و من ولیّ او می‌باشم) خود من نیز مستطیع هستم و قرار است- بنا بر قرعه کشی- چهار سال دیگر به مکه بروم؛ با توجه به این که سنّ من 82 سال می‌باشد، بفرمایید آیا می‌توانم امسال حج را برای خود بجا آورم و برای شهید نائب بگیرم یا خیر؟

ج

- باید در فرض سؤال، حج امسال را برای خودت نیّت نمایی و برای شهید می‌توانی نائب بگیری که برایش در امسال و اگر نشد در سالهای بعد حج بجا آورند.

س 38

اشاره

- به کسی که قرائت نماز او صحیح نیست ولی در مقام اصلاح است می‌شود نیابت حج واگذار کرد؟

ج

- اگر در وقت عمل قرائت خود را درست کند و صحیح بخواند مانع ندارد.

س 39

اشاره

- آیا در حجّ نیابتی مردان، عدم انجام طواف و نماز نساء، حرام بودن زن را بر منوب عنه نگاه می‌دارد یا بر نائب؟

ج

- بر نائب.

س 40

اشاره

- یکی از طلاب قم در محلی سه سال امام جماعت بوده و مخارجش از منبر و وجوهات تأمین می‌شده، و در این مدت از پول منبر و اجاره منزل به عنوان حجة الاسلام به مکه مشرف شده آیا مستطیع بوده و عمل او صحیح بوده یا نه؟ و سال دیگر به عنوان روحانی کاروان مکه مشرف شده و اجیر هم شده و قصد نیابت کرده آیا این حج صحیح بوده است؟ یا وظیفه داشته سال دوم را به عنوان حجّة الاسلام انجام دهد؟ وظیفه فعلی او چیست؟ آیا می‌تواند فعلا حجی به عنوان ما فی الذمه اعم از حجة الاسلام و نیابت مستحب و واجب انجام دهد؟

ج

- پول منبر و اجاره منزل اگر علاوه بر کفایت برای مؤونه و رجوع به کفایت وافی به مصارف حج بوده مستطیع بوده است و هر دو حج صحیح واقع شده است ولی اگر در حج اول مستطیع نبوده حجّة الاسلام محسوب نمی‌شود و هر وقت مستطیع شده باید حجة الاسلام بجا آورد و در موقع حج نیابتی اگر مستطیع نبوده حج نیابتی صحیح است.

س 41

اشاره

- کسی که روحانی کاروان باشد و مدیر کاروان مبلغی به او بپردازد و یا خرج او را (در طول سفر) تأمین کند، آیا می‌تواند به عنوان حجّ نیابتی مبلغی دریافت کند؟ در صورتی که من در رساله دیده‌ام که شخص باید از اول به قصد حج نیابتی از طرف کسی ثبت نام کند؟

ج

- چنانچه با کارهایی که باید انجام دهد منافات نداشته، اشکال ندارد.

س 42

اشاره

- کسی از طرف سازمان حجّ و زیارت، به عنوان نظارت بر اوضاع کاروان، به مکّه سفر می‌نماید، آیا این شخص می‌تواند از طرف میّت نیابت قبول کند و آیا منوب عنه، بری الذّمه می‌شود یا خیر؟ البتّه شخص نامبرده حج واجب خود را انجام داده است.

ج

- مانع ندارد و موجب برائت ذمّه میّت می‌شود.

عمره‌

س 43

اشاره

- بعضی از کارمندان و کارکنان حجّ، بین عمره تمتّع و حجّ تمتّع از مکه برای کارهای حجاج، به جدّه، عرفات و منی می‌روند، آیا اشکال دارد؟

ج

- احتیاط واجب این است که بعد از عمره تمتّع از مکة خارج نشوند مگر در مورد ضرورت و در این مورد محرم شوند به احرام حجّ و از مکّه خارج شوند.

س 44

اشاره

- شخصی که طواف عمره تمتع را بدون طهارت از حدث انجام
استفتائات، ص: 450
داده و بعد از اتمام عمره حج را انجام داده و بعد از انجام حج متوجه شده است، آیا عمره و حج هر دو باطل است؟ یا فقط عمره؟ یا هیچ کدام؟ و آیا فرقی بین نسیان و جهل هست یا خیر؟ و نیز فرقی بین جهل به حکم و موضوع هست یا خیر؟ و آیا چنین شخصی محرم است یا خیر؟ و بر فرض محرم بودن برای احلال راهی هست یا خیر؟

ج

- اگر عمدی نبوده عمره و حج او صحیح است و همچنین در صورت جهل به حکم یا موضوع و فقط طواف عمره را باید بجا آورد و از احرام هم خارج شده و فرقی بین صور مرقومه نیست.

س 45

اشاره

- اینجانب در هنگام عمره تمتع ما بین شوط 2 و 3 یا 3 و 4 بود که شک کردم، در همان حال می‌دانستم که اگر کسی قبل از شوط چهارم شک کرد، طوافش باطل است و دوباره باید از اوّل شروع کند ولی چون فکر می‌کردم فقط طواف نساء را اگر کسی صحیح انجام ندهد، محرم باقی می‌ماند، لذا به شکّ خود اعتنا نکرده و طواف را ادامه دادم، حالا که به تهران برگشته‌ام، بعضی می‌گویند: اگر طواف عمره تمتع کسی باطل باشد، به احرام عمره تمتع باقی می‌ماند و بعضی می‌گویند: بعد از تقصیر از احرام در می‌آید ولی یک طواف عمره به گردنش باقی می‌ماند، می‌خواستم سؤال کنم از این دو قول کدامشان صحیح است؟

ج

- اگر جدا آنچه مرقوم شده صحیح است و وسوسه نیست، باقی بر احرام هستید و با انجام اعمال عمره مفرده از احرام خارج می‌شوید و باید سال بعد به حج بروید.

س 46

اشاره

- آیا می‌شود در ماه ذیقعده به عنوان عمره مفرده وارد مکه شد یا خیر؟

ج

- مانع ندارد.

س 47

اشاره

- حاجی عمره تمتع را خاتمه داده و محل شده قبل از محرم شدن برای حج تمتع در مکه فوت می‌کند آیا برئ الذمه شده یا لازم است برای او نائب بگیرند، و اگر نائب شیعه نباشد و بنا شد نایب بگیرند تکلیف چیست؟

ج

- از حج کفایت می‌کند و لازم نیست نایب بگیرند.

س 48

اشاره

- اکنون که شهر مکه توسعه یافته و در اطراف آن خانه‌های جدیدی مانند عزیزیه و امثال آن که پائین‌تر از شیشه است ساخته‌اند استدعا دارد نظر مبارک را در مورد دو سؤال زیر اعلام و به مهر مبارک مزین فرمائید:
1- اگر حجاج را در اماکن فوق الذکر اسکان دهند از نظر اینکه بین عمره و حج نباید از مکه خارج گردند آیا دچار اشکال نخواهند شد؟
2- کارمندان کاروانها که حج واجب به عمل می‌آورند آیا می‌توانند برای انجام کارهای خدماتی بعد از عمره به منی و عرفات یا جده بروند و برگردند یا خیر؟

ج

1- اگر اماکن مذکوره از منازل شهر مکه شمرده شود اشکال ندارد.
2- بعد از عمره تمتع نمی‌توانند از مکه خارج شوند علی الأحوط مگر در مورد ضرورت و در این صورت باید برای حج محرم شوند و خارج شوند.

س 49

اشاره

- آیا جایز است برای کسی که عمره تمتّع را در مکّه انجام داده و محلّ شده، از شهر مکه خارج شود: 1- برای زیارت غار حراء. 2- رفتن به عرفات و غیره؟

ج

- به احتیاط واجب نمی‌تواند از مکّه خارج شود مگر در مورد ضرورت و در این صورت باید به احرام حجّ محرم شود.

احرام‌

س 50

اشاره

- محرم شدن برادران جانباز در مسجد شجره، گاهی به علّت کثرت جمعیت مشکل است، آیا می‌توانند بیرون مسجد محرم شوند؟

ج

- نمی‌توانند در خارج مسجد محرم شوند.

س 51

اشاره

- برای طهارت بدن و لباس احرام معلولین، در صورت عدم امکان چه باید کرد؟

ج

- با فرض تعذّر تطهیر مانع ندارد و در هر صورت احرام صحیح است و در صورت حرجی بودن تطهیر، طواف صحیح است.

س 52

اشاره

- آیا جایز است برای محرم که بدن خود را با صابون معطّر بشوید و آیا جایز است بشوید با مطلق صابون؟

ج

- شستن با صابون اشکال ندارد ولی اگر صابون عطری است باید اجتناب شود.

س 53

اشاره

- آیا با غسل احرام می‌توان نماز واجب را خواند؟

ج

- غسل احرام مجزی از وضو نیست و کفایت از غسلهای دیگر هم نمی‌کند، پس کسی که محدث است با غسل احرام تنها نمی‌تواند نماز بخواند.

س 54

اشاره

- شخصی در عمره تمتع از جده به نذر احرام بست و بعد از حج منکشف شد که احرامش صحیح نیست آیا قضای حج بر او واجب است؟

ج

- در فرض مرقوم بعید نیست صحت عمل اگر چه احتیاط خوب است.

س 55

اشاره

- شخصی از جده برای عمره احرام بست و از روی جهالت یا کسالت به جحفه نرفت آیا عمره‌اش صحیح است؟

ج

- اگر جاهل یا معذور بوده و بعد از گذشت وقت جبران متوجه شود عمره صحیح است.

س 56

اشاره

- شخصی جاهل از جده به نذر احرام بست برای عمره مفرده و بعد از رجوع به وطن فهمید؛ آیا آن احرام اثری دارد؟ و در صورت مذکور اگر طواف نساء را بجا نیاورد آیا زنش بر او حرام می‌شود؟

ج

- اگر عامد نبوده عمل او صحیح است و در هر صورت زن بر او حلال است.

س 57

اشاره

- با بودن امکان و وقت برای رفتن به جحفه آیا می‌شود با نذر در جده به احرام عمره تمتع یا عمره مفرده در آمد؟

ج

- باید به جحفه برود و در فرض مرقوم احرام از جده و لو با نذر کافی نیست.

س 58

اشاره

- در فاصله بین عمره تمتع و حج تمتع برای تسهیل امور حجاج به قصد رفت و برگشت به جده یا دیدن خیمه در عرفات و منی راهنما می‌تواند از مکه خارج شود؟

ج

- بدون احرام برای حج نمی‌تواند از مکه خارج شود. علی الأحوط

س 59

اشاره

- آیا محرم پس از ورود به مکّه معظّمه می‌تواند از وسایل نقلیه مسقّف استفاده نماید و در داخل آن زیر سقف بنشیند یا خیر؟

ج

- مانع ندارد اگر چه احوط استحبابی آن است که در حال راه رفتن زیر سایه راه نرود.

س 60

اشاره

- وقتی به شهر مکه وارد شدیم در فاصله بین حرم و منزل با حال احرام استفاده از اتومبیل مسقّف جایز است؟

ج

- مانع ندارد.

س 61

اشاره

- از منی تا مکّه تونل (راه مسقّف) درست کرده‌اند، در این صورت تکلیف حاجی چیست؟

ج

- بعد از انجام اعمال روز عید، عبور از زیر سقف مانع ندارد.

س 62

اشاره

- شخصی محرم شد به احرام عمره تمتع، وارد مکه شد اعمال عمره را انجام داد به جز تقصیر، دو مرتبه محرم شد برای حج به عرفات رفت و جمیع اعمال مشعر و منی را بجا آورد و متوجه نشد و به ایران آمد، حالا فهمیده استدعا دارد مشروحا بیان فرمائید اگر جاهل بوده چه حکمی دارد و اگر ناسی بوده چه حکمی؟

ج

- در مورد نسیان عمل او صحیح است و چیزی بر او نیست و مستحب است یک گوسفند قربانی کند و در صورت جهل حج او مبدّل به حج افراد می‌شود و باید بعد از اتمام حج عمره مفرده بجا آورد بنا بر احتیاط و سال بعد حج را اعاده کند احتیاطا.

س 63

اشاره

- حجاجی که مدینه بعد هستند در صورتی که عزیمت به جحفه مشقّت داشته باشد می‌توانند از جده یا یکی از میقاتهای نزدیک مثل حدیبیه برای عمره تمتّع محرم شوند یا خیر؟

ج

- باید به یکی از مواقیت معروفه مثل جحفه بروند و اگر ممکن نیست با نذر از جده محرم شوند و بهتر است احتیاطا در جدّه تجدید احرام کنند.

س 64

اشاره

- چون خدمه کاروانهای مدینه بعد، چند روز قبل از حرکت حجاج از وطن به مکه می‌روند و وسیله برای رفتن به جحفه وجود ندارد آیا می‌توانند با نذر در جده به عنوان عمره مفرده وارد مکه شوند بعد از اینکه حجاج به جده آمدند مجددا به جده
استفتائات، ص: 456
برگشته همراه حجاج به حجفه بروند و برای عمره تمتع احرام ببندند یا خیر؟

ج

برگشته همراه حجاج به حجفه بروند و برای عمره تمتع احرام ببندند یا خیر؟

س 65

اشاره

- در سالهای اخیر پلهای متعدّدی در مسیر به عرفات و مشعر و منی ساخته شده که شخص محرم با ماشین و گاهی پیاده زیر پلها ناچار است عبور کند، آیا به واسطه عبور کردن از زیر این پلها، کفّاره به ذمّه حاجّ می‌آید یا نه؟

ج

- کفاره ندارد.

س 66

اشاره

- احرام برای حج را که باید در شهر مکه انجام گیرد آیا در محلات جدید هم جایز است یا نه؟

ج

- از محلات مکه هم کفایت می‌کند.

س 67

اشاره

- کسی که در حال احرام کمر بندش از جلد غیر معلوم التذکیه است آیا احرامش درست است؟ و اگر درست نیست اعاده حج و عمره برایش واجب است؟
خصوصا در صورت جهل به مسأله و عدم التفات به آن؟

ج

- مضر به صحت احرام نیست و اعاده حج و عمره لازم نیست.

س 68

اشاره

- دست و پای مصنوعی که با چرمهای دوخته شده به بدن می‌بندند چه صورتی دارد؟ آیا کفّاره دارد؟

ج

- اشکال ندارد و احوط دادن کفاره است.

طواف‌

س 69

اشاره

- جانبازانی که نمی‌توانند خود طواف کنند، آیا برای آنها نائب بگیرند یا بدهند که روی سر، در تخته طواف دهند؟

ج

- حتی الإمکان باید خودشان و لو با کمک غیر، طواف کنند و اگر ممکن نیست، آنها را طواف دهند ولی طواف دهنده باید حتی المقدور مراعات حدود طواف و مطاف را بنماید؛ الاقرب فالاقرب.

س 70

اشاره

- برای بعضی از جانبازان، طواف در داخل مطاف مشکل است، آیا می‌توانند در خارج طواف کنند یا نائب بگیرند؟

ج

- با فرض عدم امکان طواف در حدّ، و لو در وقت خلوت، طواف در خارج حدّ با مراعات اقرب فالاقرب صحیح است.

س 71

اشاره

- بر اثر زیادی حجاج محترم در اغلب اوقات بلکه می‌شود گفت در تمام اوقات طواف، از پشت مقام طواف می‌کنند و چون نماز طواف باید در پشت مقام یا یکی از دو طرف آن خوانده شود بعضی از حجاج محترم ایرانی برای نماز دور یک نفر حلقه‌وار جمع می‌شوند که بتواند آن شخص نماز طواف را بخواند این عمل انعکاس خوبی در میان برادران اهل سنت ندارد و مزاحم طواف آنها می‌باشد آیا با این وضع نماز صحیح است یا وظیفه دارند بروند عقب‌تر البته با
استفتائات، ص: 458
مراعات الاقرب فالاقرب که مزاحم دیگران نباشند؟

ج

- نماز صحیح است ولی در صورت مزاحمت طوری عمل کنند که مانع طواف دیگران نشوند.

س 72

اشاره

- آیا هروله (حرکت سریع) مستحب است در طواف؟

ج

- استحباب ندارد بلکه بهتر است به نحو متعارف طواف کنند.

س 73

اشاره

- بعض معلولین، از طواف و نماز حج بعد از برگشت از منی عاجزند، آیا می‌توانند بعد از احرام بستن، انجام دهند یا خیر؟

ج

- می‌توانند مقدم دارند.

س 74

اشاره

- کسی که می‌دانیم نماز طوافش درست نیست آیا می‌توانیم بعد از طواف نساء و نمازش به او دختر بدهیم؟ یا برایش عقد بخوانیم؟

ج

- اگر خودش نمازش را صحیح می‌دانسته همان نماز کافی است و ازدواج او مانع ندارد.

س 75

اشاره

- شخصی در عمره تمتع مشغول طواف بوده، از آنجائی که خودش اظهار می‌دارد: ناراحتی جسمی داشته و با معّیت یک نفر طواف می‌کرده به خیال خودشان هفت دور تمام شده و نماز طواف و سعی بجا آورده‌اند و پس از چند روز توقف در مکه معظمه برای حج تمتع محرم می‌شود و بعد از اعمال حج تمتع به طور کامل، به ایران مراجعت می‌نماید و پس از گذشت 5 ماه این شخص شک می‌کند که آیا هفت دور طواف عمره تمتع کامل بوده یا خیر اگر
استفتائات، ص: 459
احیانا کامل نبوده در برابر این شک تکلیف شرعی وی چیست؟

ج

- شک او اعتبار ندارد و عملش صحیح است.

س 76

اشاره

- اگر در یکی از اشواط طواف پیش آمدی کرد که باید آن شوط را اصلاح کند آیا از بقیه صرف نظر نموده از حجر الأسود شروع کند و یا از حجر الأسود تا محل حادثه را حساب نموده و همان شوط ناقص را تکمیل نماید؟

ج

- باید همان شوط را تکمیل نماید.

س 77

اشاره

- در صورت ازدحام و کثرت جمعیت، آیا می‌توان بیشتر از بیست و شش ذراع و نیم، طواف نمود یا نه؟

ج

- در صورت امکان باید در حد طواف کنند و اگر ممکن نیست طواف در خارج حد مانع ندارد با مراعات اقرب فالأقرب.

س 78

اشاره

- بعضی از معلولین با خود کیسه بول دارند، چون با حرکت بدن، بول از آنها خارج می‌شود، آنها در طواف و نماز چه باید بکنند؟

ج

- به وظیفه سلس البول عمل کند یعنی قبل از نماز وضو بگیرند و آنچه در حال نماز بول بیاید ضرر ندارد و حکم طواف نیز همین طور است.

س 79

اشاره

- بعضی از معلولین، طهارت از حدث اصغر برای آنها ممکن نیست، چون قوه ماسکه را از دست داده‌اند، چه کنند؟

ج

- مضرّ به صحت طواف و نماز نیست، در صورتی که به وظیفه مسلوس با مبطون که در رساله ذکر شده عمل کنند.

س 80

اشاره

- در طواف واجب اگر حاجی از محدوده بیست و شش و نیم ذراع بیرون رود، با توجه به کثرت جمعیّت و عدم اختیار، خصوصا در طرف حجر اسماعیل، آیا طواف او صحیح است؟

ج

- در فرض سؤال طواف صحیح است.

س 81

اشاره

- اینجانب به علت عادت زنانه در حرم مقدس خانه خدا نتوانستم طواف نساء را و طواف واجب حج تمتع را انجام دهم، و خطا و اشتباهات دیگر هم داشتم، چون موقع ورود به فرودگاه جده مأمورین سعودی مناسک حج را از ما گرفتند و من چون بار اوّلم بود خیلی اشتباه و خطا داشتم، نمی‌دانم حج انجام شده درست است یا نه؟ تکلیفم را روشن فرمائید؟

ج

- اگر شما برای طواف حج و سعی و طواف نساء نائب گرفته‌اید، بعد از بجا آوردن نائب این اعمال را به شوهر خود حلال شده‌اید و اشتباهات و خطاها اگر مربوط به محرمات احرام است حج را باطل نمی‌کند.

س 82

اشاره

- شخصی در دوره طاغوت به عنوان خدمه کاروان به مکه رفته، ضمنا حج نیابتی هم قبول نموده و تمام اعمال حج را تا روز سیزدهم انجام داده، فقط قربانی نکرده و به علّت درد پا موفق نشده که طواف نساء و نماز آن را بجا آورد و چون امسال دوباره عازم مکّه است، بفرمایید آیا باید تمام اعمال حج
استفتائات، ص: 461
را به طور کامل انجام دهد یا این که فقط طواف نساء و نماز آن کفایت می‌کند؟

ج

- در فرض مذکور محلّ نشده است و باید از زن اجتناب کند و اگر طواف نساء و نماز آن را بجا آورد کفایت می‌کند ولی قربانی را هم باید در وقت آن در منی انجام دهد.

س 83

اشاره

- سه سال پیش به مکه رفتم و این مسأله را که زن هم مثل مرد جنب می‌شود نمی‌دانستم شبی که در عرفات بودیم این برنامه برایم پیش آمد گر چه نمی‌دانستم خیلی ناراحت شدم برای اینکه محرم بودم در پاک بودنم اهمیت می‌دادم غسل کردن هم در آن مکان مشکل بود چند روز گذشت ما را برای طواف آوردند من در جلوی همان چادر روی خاک تیمم کردم نمی‌دانم درست انجام دادم یا نه مرا راهنمائی کنید؟

ج

- اگر یقین دارید طواف در حال جنابت واقع شده باطل است و اگر طواف نساء بوده در احرام باقی هستید ولی اگر شک دارید که منی از شما خارج شده حکم جنابت ندارد و چیزی بر شما نیست:

س 84

اشاره

- اینجانب مدّتی وضوی خود را اشتباه انجام می‌داده‌ام، البته در این مدت از شخصی غیر از حضرت امام تقلید می‌کردم و درباره وضویم احتمال
استفتائات، ص: 462
اشتباه هم نمی‌دادم، در این مدّت به حجّ هم رفته‌ام و اعمال حج را با همان وضوی اشتباه انجام داده‌ام، اکنون که به رساله حضرت امام مراجعه کرده‌ام، متوجه اشتباه خود شده‌ام، لطفا بفرمایید حجّی که انجام داده‌ام چه می‌شود؟ و آیا می‌توانم ازدواج کنم؟

ج

- حج شما صحیح است ولی طوافها و نماز آنها را باید اعاده کنید و اگر خود شما نمی‌توانید، نائب بگیرید و بهتر است اگر می‌توانید خودتان به حجّ بروید و پس از اتیان طوافها و نماز آن، حجّ را بجا آورید و تا طواف نساء صحیح را انجام نداده‌اید، نباید ازدواج نمایید.

س 85

اشاره

- یکی از خواهران اظهار می‌دارد که پس از اتمام اعمال عرفات و منی، وقتی برای انجام بقیه اعمال حج عازم مسجد الحرام بوده حائض می‌گردد.
از آنجائی که عادت وی کمتر از هفت روز نبوده و از طرفی گروه مربوطه طبق نوبت تنظیمی از طرف سازمان حج و زیارت، زودتر به ایران حرکت می‌کرده لذا مدیر گروه این خواهر را وادار می‌نماید که برای انجام طواف و نماز نائب بگیرد و سعی خود بجا آورد، او هم، چنین کاری را انجام می‌دهد، پس از مراجعت به ایران متوجّه می‌گردد که اگر مدیر گروه به او اجازه می‌داد، در یکی از گروههای آشنا می‌ماند و اعمال خود را انجام می‌داد، اشکالی در حجّش نمی‌شد؛ حال
استفتائات، ص: 463
بیان فرمائید که حج مشار الیها صحیح است یا خیر؟

ج

- اگر اجازه ندادن مدیر گروه موجب شده که نتواند بماند تا پاک شود، وظیفه او گرفتن نائب بوده و عملش صحیح است.

س 86

اشاره

- خانمی هنگام انجام طواف واجب، در اثر فشار جمعیت بول از او خارج شده و طواف خود را بدون تطهیر و تجدید وضو انجام داده و اکنون که حتما تا چند سال دیگر نمی‌تواند به مکه برود، تکلیف او چیست؟ آیا تفاوتی بین طواف عمره تمتع با حج تمتع هست؟ آیا این خانم هنوز محرم است یا خیر؟ در صورتی که شوهر هم دارد و به ناچار محرّمات احرام را هم انجام می‌دهد؟ و آیا باید برای ارتکاب هر یک از محرّمات کفاره بدهد؟

ج

- اگر از روی علم و عمد نبوده، حجّ او باطل نیست در صورتی که معتقد به صحّت عمل خود بوده است. ولی طواف و نماز را باید اعاده کند و اگر خودش نمی‌تواند باید نائب بگیرد و فرقی بین طواف عمره و طواف حج نیست و اگر طواف نساء و نماز آن را صحیح انجام داده، از احرام خارج شده است.

س 87

اشاره

- کسی که نماز طوافش باطل است آیا می‌شود به فرزندش ولد الحرام گفته شود؟

ج

- ولد حرام نیست.

س 88

اشاره

- آیا انجام طواف و نماز نسائی که از حج تمتع باقی مانده، فقط در ماههای حج ممکن است یا در ماههای دیگر نیز می‌توان انجام داد؟

ج

- وقت معیّنی ندارد.

س 89

اشاره

- شخصی به نیابت پدرش که در قید حیات است به حج رفته، طواف و نماز نساء را همانطور که در مناسک آمده با نیّت «ما فی الذّمه» ولی در عین حال همراه با ذکر کلمه «واجب» به انجام رسانده و گفته: «طواف و نماز نسائی را که از حجّ نیابتی پدرم بر گردن دارم بجا می‌آورم واجب، قربة الی اللّه»؛ آیا نیابت فوق صحیح بوده؟

ج

- صحیح است و اشکال ندارد.

س 90

اشاره

- کسی در موقع اعمال حجّ نتوانسته طواف و نماز نساء را انجام دهد و این عمل را به دیگری محول نمود و ایشان هم انجام داده؛ ضمنا برای ضرورت مالی نتوانسته قربانی انجام دهد، تکلیفش چیست؟

ج

- اگر خودش متمکّن از طواف نبوده، در فرض مرقوم از احرام خارج شده ولی قربانی بر عهده اوست که سال بعد یا خودش یا نائبش باید انجام دهد.

س 91

اشاره

- کسی که در طواف یا نماز طواف نیابت می‌کند آیا لازم است که محرم باشد یا بدون احرام نیابت ممکن است؟

ج

- احرام لازم نیست.

س 92

اشاره

- کسانی که با داشتن عذر موجّهی طواف حجّ را مقدم می‌دارند- مانند حیض متأخّر- آیا تجدید تلبیه بعد از طواف لازم است یا خیر؟ و آیا
استفتائات، ص: 465
اعاده سعی بعد از حج لازم است؟

ج

- در فرض مرقوم تجدید تلبیه و اعاده سعی لازم نیست.

قربانی‌

س 93

اشاره

- مسلمانانی که به حکم خداوند به زیارت خانه مکه مشرف می‌شوند حداقل یک گوسفند را می‌کشند و در بیشتر موارد بیش از یکی را سر می‌برند، با توجه به آنکه می‌دانیم که گوشت اکثر گوسفندهای قربانی در عربستان سعودی می‌گندد و یا بزیر خاک می‌رود، آیا این کشتارها قربانی محسوب می‌شوند؟ مگر نه این است که گوشت قربانی باید به نیازمندان داده شود؟ آیا بهتر نیست که هر حاجی قربانی و یا قربانیهای خود را در کشور خود قربانی کند تا به مستمندان برسد؟

ج

- قربانی باید در منی باشد.

س 94

اشاره

- اگر کسی روز عید نتواند ذبح کند می‌تواند تقصیر یا حلق کند یا باید حلق یا تقصیر را نیز تأخیر بیندازد؟

ج

- در صورت علم و عمد و همچنین در صورت فوق باید حلق و تقصیر بعد از ذبح باشد، علی الأحوط

س 95

اشاره

- سال گذشته به نیابت از پدرم به مکه مشرف شدم در منی روز عید قربان هنگام قربانی نمودن یک نفر سیاه پوست آمد و با اخذ مبلغی قربانی را به عوض من ذبح نمود و من دستم را روی دست او گذاشتم، بعد یکی از رفقا گفت از نظر امام خمینی باید ذابح شیعه اثنی عشری باشد، حالا با توجه به اینکه من در آن هنگام مسأله را نمی‌دانستم و اکنون متوجه شده‌ام و مقلد امام
استفتائات، ص: 466
خمینی هستم تکلیف چیست؟ ضمنا نمی‌دانم آن سیاه پوست عرب شیعه بوده یا سنی، و عده‌ای از خواهران نیز ذبح قربانی خود را به من واگذار کردند که آنها نیز در بلاد تکلیفی هستند، خواهشمندم جواب بفرمائید؟

ج

- حج صحیح است و ذبح را به احتیاط واجب اعاده نمائید.

س 96

اشاره

- شخصی که پول قربانی را ندارد آیا مستطیع محسوب می‌شود؟ و اگر پول دارد و می‌خواهد عوض هدی روزه بگیرد با وجودی که هدی ممکن است آیا این روزه کفایت می‌کند؟

ج

- اگر سایر شرائط را دارد مستطیع است و اگر پول هدی را ندارد باید روزه بگیرد به تفصیل مناسک.

س 97

اشاره

- پیدا کردن گوسفند با شرایط شرعیه مشکل است آیا می‌شود بعضی شرائط را نادیده گرفت؟ چون پیدا نمی‌شود یا مشکلات زیادی دارد.

ج

- کفایت نمی‌کند.

س 98

اشاره

- جنابعالی می‌فرمائید ذابح شیعه باشد در این کاروان پیدا کردن چند ذابح مشکل است و یک نفر هم نمی‌تواند آیا می‌شود از غیر شیعه کمک گرفت یا خیر؟

ج

- ذابح باید شیعه باشد.

س 99

اشاره

- همانطور که می‌دانید سعودی مسلخ را در وادی محسّر قرار داده آیا قربانی در آنجا کافی است؟ بر فرض عدم کفایت بعضی از روی ندانستن یا به خیال اینکه از قربانی در منی جلوگیری می‌کنند در آنجا قربانی کرده باید چه کند؟

ج

- با امکان ذبح در منی باید در منی ذبح کند و در هر صورت ذبح در مسلخ جدید کافی است.

س 100

اشاره

- محلّ ذبح قربانی را به وادی محسّر یا مکان دیگر، خارج از حدود منی منتقل نموده‌اند، تکلیف حجاج چیست؟

ج

- در صورت امکان و لو با صبر کردن تا آخر ذیحجه باید در منی ذبح کند و در هر صورت، ذبح در محلّی که دولت تعیین کرده مجزی است.

س 101

اشاره

- پختن و خوردن گوشت قربانی در این ایام تقریبا غیر ممکن است، آیا در این صورت هم خوردن واجب است؟ و اگر نخورد باید کفاره بدهد؟

ج

- خوردن گوشت قربانی واجب نیست.

س 102

اشاره

- گوسفند قربانی که گوشش به قدر یک انگشت بریده باشد آیا کفایت می‌کند؟ و در صورت عدم اجزاء تکلیف حاجی چیست؟ خصوصا در صورتی که بعد ملتفت به مسأله شود.

ج

- در فرض سؤال در موردی کفایت می‌کند که بریده بودن گوش به نحو شکاف باشد و اگر به طور قطع بوده صحیح نیست.

س 103

اشاره

- برای ذبح گوسفند می‌گوید تو را وکیل کردم که گوسفندی در قربانگاه برای من بخری و برای من قربانی کنی، یا می‌گوید: تو را نائب گرفتم که برای من گوسفندی تهیه کنی و قربانی کنی، آیا بین وکالت و نیابت فرقی
استفتائات، ص: 468
هست یا نه؟ بر فرض فرق داشتن جهات افتراق را بیان فرمائید.

ج

- در عمل به وظیفه و اسقاط تکلیف فرقی بین نیابت و وکالت نیست.

س 104

اشاره

- در ایام حجّ، عده‌ای از حجاج که نمی‌توانستند در قربانگاه حاضر شوند، مرا وکیل نمودند که ذبیحه آنها را وکالتا انجام دهم ولی با تمام دقّتی که انجام دادم، بعدا متوجه شدم که پول دو قربانی در نزد من می‌باشد، روز یازدهم احتیاطا یک قربانی دیگر انجام دادم، چون احتمال می‌دادم فقط به مقدار یک قربانی اشتباه نموده‌ام و چند روز بعد وقتی به قربانگاه رفتم که احتیاطا پولی به صاحب گوسفندان بدهم، کسی را پیدا ننمودم، فعلا به مقدار 350 ریال سعودی مدیون هستم، خواهشمندم بفرمایید چه کنم؟

ج

- اگر یقین دارید برای تمام اشخاصی که نائب شده‌اید قربانی کرده‌اید، پول را با یأس از شناسایی صاحبش از طرف او به فقیر صدقه دهید.

س 105

اشاره

- کفّاراتی که در حج تمتع واجب می‌شود می‌توان بعد از مراجعت به وطن، پرداخت نمود؟

ج

- احتیاط واجب آن است که در منی ذبح شود و اگر ترک نمود و در جای دیگر ذبح نمود، مجزی است.

س 106

اشاره

- لطفا کفّاره این چند امر را بیان فرمایید

اوّل- کفّاره تقبیل بشهوة در حال احرام؟

ج

- یک شتر

دوّم- کفّاره تقبیل بدون شهوت در حال احرام؟

ج

- یک گوسفند.

سوّم- کفّاره ترک طواف حج عمدا؟

ج

- اگر از روی جهل ترک کرده و برگشته به محلّ خود، باید علاوه بر اعاده حج یک شتر قربانی کنند.

چهارم- کفّاره کشتن مار یا عقرب یا هر جانوری که از او احساس خطر کند در حرم و حال احرام؟

ج

- کفاره ندارد.

پنجم- کفّاره جاهل به حرمت تدهین در حال احرام، اگر تدهین کند؟

ج

- کفاره ندارد.

س 107

اشاره

- ذبح کردن کفّاره‌های احرام عمره در مکّه و ذبح کردن کفاره‌های حجّ را در منی، آیا به نحو وجوب است؟ و آیا می‌شود آنها را در بلد خود ذبح نمود؟

ج

- واجب است علی الأحوط ولی اگر ترک کرد می‌تواند در محلّ خود ذبح کند و صدقه بدهد.

مسائل متفرقه حج‌

س 108

اشاره

- اگر مدیر کاروان حج که باید چند نفری جهت خدمه کاروان برای خدمت به حجاج با خود ببرد، از عده‌ای که در قرعه کشی، اسم آنها در نیامده، مبلغی بگیرد و آنها را به عنوان خدمه با خود ببرد و در ضمن ایشان اعمال حج را بجا بیاورند؛ آیا مدیر کاروان چنین حقی را دارد؟ و آیا اعمال
استفتائات، ص: 470
حج آن افراد که پول می‌دهند و به عنوان خدمه خدمت می‌کنند، قبول است؟

ج

- حجّ ایشان صحیح است ولی بردن آنها برای حج باید مطابق مقرّرات باشد.

س 109

اشاره

- شخصی در سفر حج، قبل از شروع مناسک جنب می‌شود و غسل را فراموش می‌نماید، بعد از پایان اعمال و آمدن به شهر خود، یادش می‌آید، وظیفه‌اش چیست؟

ج

- حج صحیح است ولی باید برای طواف و نمازهای عمره و حج و نساء مراجعت نموده انجام دهد و در صورت عدم امکان باید نائب بگیرد.

س 110

اشاره

- ما حکم اللّه عزّ و جلّ- ایها الفقیه العالم باحکامه!- فی رجل حجّ حجّة الاسلام ثم رجع الی بلده فتیقّن بانّه کان جنبا من قبل الإحرام، أزوجته علیه حرام؟

ج

- نعم اذا کان جنبا حال الطواف هو باق فی احرامه و تحرم علیه النّساء حتی یعید طواف النّساء و یجب علیه اعادة طواف العمرة و طواف الحج ایضا.

س 111

اشاره

- خوردن قرص در ایام حج یا بعضی مواقع که زنها میل دارند عادت ماهیانه نداشته باشند اشکال دارد یا نه؟

ج

- در صورت مضر نبودن اشکال ندارد.

س 112

اشاره

- زنی که 50 یا 60 سال قمری را تمام کرده و باز خون می‌بیند با اوصاف حیض در غیر ایام عادت تکلیف او در طواف و نماز چیست؟

ج

- بعد از رسیدن به سن یأس خونی که می‌بیند حکم استحاضه دارد و باید در نماز و طواف به وظیفه مستحاضه عمل کند.

س 113

اشاره

- آیا بین [این دو استفتاء که منسوب به حضرتعالی است تناقضی وجود دارد یا خیر.

1

اشاره

- یکی از محرمات احرام ازاله مو است، شخصی محرم که حج او صروره است و نمی‌تواند در منی سر خود را بتراشد چنانچه محلی هم یافت نشود و یا مشکل باشد پیدا کردن او برای حلق، تکلیف او چیست و آیا فرقی بین یافت نشدن و مشکل بودن هست یا خیر؟

ج

- بسمه تعالی- باید صبر کند تا شخص محلّی پیدا شود.

2

اشاره

- در صورت لزوم حلق، محرم می‌تواند برای خروج از احرام سر خود را بتراشد یا خیر و نیز سر دیگری را قبل از خروج از احرام می‌تواند بتراشد یا خیر؟

ج

- حلق یا تقصیری که در مقام احلال است از حرمت ازاله شعر خارج است و محرم می‌تواند خودش انجام دهد. ولی نسبت به دیگری جایز نیست، هر چند اگر انجام داد دیگری از احرام خارج می‌شود.

س 114

اشاره

- بنا بر اشتراط ختان در صحت طواف تکلیف کسی که مستطیع شده و ختان برای او با تشخیص خبره ضرر دارد چیست؟

ج

- در فرض مرقوم احوط آن است که هم خودش طواف کند و هم برای طواف نایب بگیرد.

س 115

اشاره

- فرموده‌اید در قربانگاه جدید قربانی کردن صحیح است، آیا تقصیر هم در همان مکان مجزی است یا خیر؟ و چنانچه مجزی نباشد، اگر کسی در آنجا حلق یا تقصیر کرده باشد و پس از اعمال حجّ به وطن باز گشته، تکلیفش چیست؟

ج

- اگر در غیر منی تقصیر کرده، باید تقصیر و اعمال مکه و طواف نساء را اعاده کند و بدون اعاده محلّ نشده است و اگر خودش نمی‌تواند به مکّه برود، در محلّ خودش تقصیر کند یا حلق نماید و در صورت امکان، مو را به منی بفرستد و برای اعمال مکّه و طواف نساء نائب بگیرد.

س 116

اشاره

- در رمی جمرات مخصوصا جمره عقبه و بالأخص روز عید قربان برای اکثر افراد سنگ را به محل مخصوص زدن مقدور نیست و یا به واسطه کثرت سنگ‌ها یقین به وصول به هدف حاصل نمی‌شود آیا مانند حضرات اهل تسنن که سنگ‌ها را از دور به طرف جمره پرتاب می‌کنند کافی است یا حتما ایصال به موضع مخصوص لازم است و آیا در جمره عقبه به دیوار سیمانی دو طرف سنگ چین کفایت می‌کند یا نه؟

ج

- در رمی وصول به خود جمره معتبر است و خوردن به اطراف آن کافی است و خوردن به دیوار سیمانی کفایت نمی‌کند.

س 117

اشاره

- زنی چند سال قبل، به زیارت خانه خدا مشرّف شد و در عمره تمتّع
استفتائات، ص: 473
بعد از سعی بین صفا و مروه، حالش به هم می‌خورد، به او می‌گویند: «اگر صفا و مروه را تمام کرده‌ای به کناری برو و استراحت کن!» بعد از تمام شدن سعی به محلّ اقامت بر می‌گردد بدون آن که تقصیر کند و از کسی هم سؤال نمی‌کند. چون نمی‌دانسته بعد از سعی باید تقصیر کند یا عمل دیگری انجام دهد و بعد از مراجعت به وطن به او می‌گویند: چون تقصیر را انجام نداده‌ای حجّت باطل است؛ خواهشمند است نظر خود را در این باره بیان فرمایید تا تکلیف این شخص معلوم شود؟

ج

- اگر تقصیر را ترک کرده و از روی فراموشی نبوده، حج او حج افراد شده و از احرام بیرون آمده است، ولی احتیاط واجب آن است که پس از تمام کردن حج افراد، عمره مفرده بجا آورد و در سال بعد حج را اعاده کند.

س 118

اشاره

- اینجانب به مکه معظمه مشرف شدم، در منی بعد از ذبح گوسفند نیّت کردم و مقداری مو از سر خود چیدم و بعد سرم را هم تراشیدم؛ آیا این عمل صحیح است؟ یا اشکال دارد؟

ج

- عمل صحیح است‌

س 119

اشاره

- کسی که برای اولین بار به مکه مشرف می‌شود، آیا در حجّ تمتع قطعا باید سر را بتراشد (حلق) یا تقصیر کافی است؟

ج

- بنا بر احتیاط واجب باید سر بتراشد.

س 120

اشاره

- جمره عقبی را که از سه طرف سیمانکاری نموده‌اند و فقط یک طرف آن باز است، می‌توان از اطرافی که سیمانکاری شده، رمی جمره نمود؟

ج

- کافی نیست.

س 121

اشاره

- افرادی که وقوف اضطراری در مشعر می‌نمایند و بعد از نیمه شب به منی وارد می‌شوند آیا می‌توانند همان شبانه رمی جمره عقبه نمایند؟

ج

- اگر معذور باشند از رمی در روز اشکال ندارد. و زنها مطلقا می‌توانند همان شب رمی کنند.

س 122

اشاره

- چون در عرفات زیر چادرها هوا فوق العاده گرم است، آیا برای جانبازان، وقوف چند لحظه‌ای کافی است؟

ج

- از واجب کفایت نمی‌کند و باید تا غروب بمانند. هر چند در صورت خروج حجّ صحیح است.

س 123

اشاره

- برای معلولین در روز نوعا رمی جمرات مقدور نیست، آیا در شب می‌توانند رمی کنند یا خیر؟ در صورت مثبت بودن، مسأله همراهان به چه صورت در می‌آید؟

ج

- می‌توانند در شب رمی کنند ولی همراهان باید به تکلیف خودشان عمل کنند.

س 124

اشاره

- در صورت عدم امکان رمی جمره در روز به واسطه ازدحام جمعیت، آیا جایز است به جای روز گذشته یا آینده، شب رمی جمره نمود یا خیر؟

ج

- در صورت عذر مانع ندارد.

س 125

اشاره

- چون روز عید، رمی جمره برای زنها و مریضها و پیر مردان بسیار کار دشواری شده و شبها هم ایاب و ذهاب خیلی می‌شود، آیا زنها و مریضها و پیر مردها می‌توانند جهت رمی جمره نائب بگیرند که اصلا خودشان از خیمه منی بیرون نروند، یا نه؟

ج

- در صورت عذر جایز است.

س 126

اشاره

- رمی جمرات در روز برای جانبازان ممکن نیست و در شب حرکت دادن آنها مشکل است، آیا می‌توانند نائب بگیرند؟

ج

- هر کدام معذورند نائب بگیرند.

س 127

اشاره

- حرکت معلولین در صبح روز دهم از مشعر برای منی مشکل است و طاقت فرسا، مخصوصا با چرخ، آیا می‌شود در شب حرکت کنند؟

ج

- مانع ندارد.

س 128

اشاره

- زنان و پیر مردانی که در رفتن از منی به مکه بعد از روز دوازدهم ذیحجه، به علت کثرت جمعیت به مشقت می‌افتند، آیا می‌توان آنها را قبل از ظهر حرکت داد یا نه؟

ج

- با وجود عذر مانع ندارد.

س 129

اشاره

- در کتاب مناسک در احکام «بیتوته در منی» آمده است: «اگر پیش از نصف شب خارج شدند یا از اوّل شب قدری خارج بودند، احتیاط آن است که قربانی کنند گر چه بعید نیست عدم وجوب» و حال این که در سؤال و جوابهائی که اخیرا به احکام مناسک ملحق شده چنین آمده: «مسأله گویی به حجاج گفته که در بیتوته در منی وظیفه این است که از اوّل شب تا نصف شب یا از نصف شب تا اوّل صبح باشد و خودش این عمل را انجام داده ... در
استفتائات، ص: 476
جواب آمده است که احتیاط واجب دادن کفاره است»، لطفا توضیح دهید جمع بین «عدم وجوب کفاره و احتیاط واجب دادن کفاره است» چگونه است؟

ج

- گر چه دو مسأله در دو موضوع است و بین دو مسأله منافاتی نیست و مسأله مناسک مربوط به دیر آمدن به منی از سر شب یا خارج شدن از منی قبل از نصف شب است و مسأله دیگر مربوط به نیامدن قسمت اوّل شب به منی و آمدن کمی آخر آن برای مبیت نصف دوم شب است، لکن در تحریر الوسیله احتیاط وجوبی است که باید به آن عمل شود.

س 130

اشاره

- زنها و پیر مردان و کسانی که خوف مشقت دارند، آیا جایز است شب دوازدهم رمی جمره نموده و مکه رفته و دیگر به منی بر نگردند؟

ج

- در صورت عذر اشکال ندارد ولی قبل از نصف شب نباید بیرون بروند.

س 131

اشاره

- با سفارشات زیادی که در مورد حج مستحبی شده آیا برای شخص متمکن کارهای خیر دیگر اولی است؟

ج

- موارد مختلف است.

س 132

اشاره

- اگر شخصی به واسطه کثرت جمعیت و خوف هلاک شدن، رمی
استفتائات، ص: 477
جمره عقبه را خودش انجام نداد و نایب گرفت. وقتی به وطن برگشت متوجه شد که باید خودش رمی کرده باشد. آیا بر این شخص واجب است که در سال بعد نایب بگیرد یا نه؟ و بر فرض وجوب آیا نایب باید همان روز عید رمی کند یا اینکه رمی کردن تا روز سیزدهم کفایت می‌کند؟

ج

- اگر فهمید که نائب گرفتن او مورد نداشته باید خودش و اگر نمی‌تواند نائبش دو مرتبه رمی کنند و باید سال بعد روز عید و اگر نشد تا آخر ایام تشریق انجام دهد.

س 133

اشاره

- بعضی از کارکنان کاروانها در مشعر تا صبح نمی‌مانند به حساب آنکه باید در منی وسائل پذیرائی حجاج را فراهم نمایند آیا اشکال ندارد؟

ج

- اگر به نحوی است که عذر محسوب است اشکال ندارد.

س 134

اشاره

- حاجی یک عمره مفرده برای خود و یک عمره مفرده برای دیگری یا دو عمره مفرده برای دیگری انجام می‌دهد بعد در میقات باز محرم می‌شود برای عمره تمتع یا بعد از اعمال حج تمتع عمره مفرده انجام می‌دهد در تمام این صور آیا فاصله ده روز یا بیشتر لازم است یا خیر؟

ج

- اگر بعد از عمره مفرده یا عمره تمتع عمره مفرده انجام می‌دهد در فاصله کمتر از یک ماه به قصد رجاء بجا آورد.

س 135

اشاره

- فاصله بین دو عمره چقدر باید باشد و آیا می‌شود کسی بعد از تمام کردن اعمال حج برود به عمره مفرده برای چند بار؟

ج

- در فاصله کمتر از یک ماه به قصد رجاء بجا آورد.

س 136

اشاره

- آیا در حج قران تحلل مانند حجّ تمتّع است یا خیر؟

ج

- با انجام اعمال حجّ در مواضع ثلثه تحلّل حاصل می‌شود و بیان مواضع در رساله شده است.

س137

اشاره

- امسال مشهور بود که امام می‌فرمایند در مسلخ جنب وادی محشر سر تراشیدن جایز نیست اگر چنین باشد کسی که این عمل را انجام داده و بعد از طواف زیارت، متوجه شده چه کند؟ و اگر در وطن فهمید، تکلیفش چیست؟ و اگر نایب بود تکلیفش چیست؟

ج

- اگر معلوم شده که در منی حلق نکرده حلق و اعمال مترتبه را باید انجام دهد و اگر خودش نمی‌تواند برود، در محلّ خودش سر بتراشد و مو را در صورت امکان به منی بفرستد و برای اعمال مترتبه نائب بگیرد.

س 138

اشاره

- کفش‌ها و نعلین‌هائی که پای جمرات جمع می‌شود و به حسب ظاهر صاحبان آن اعراض کرده‌اند تصرف در آن را جائز می‌دانید یا خیر؟

ج

- در فرض اعراض تصرف مانع ندارد.

س 139

اشاره

- تزریق آمپول در حال احرام اگر خون بیاید برای تزریق کننده یا محرم که تزریق شده چه صورت دارد؟

ج

- اگر نمی‌دانسته اشکال ندارد.

س 140

اشاره

- در مسجد النبی و مسجد الحرام که مسافر بین خواندن نماز قصر و اتمام، مخیّر است، حدود آن را مشخص نمایید!

ج

- در جایی که بر مسجد اصلی اضافه شده، احتیاط قصر است اگر چه تمام خواندن هم صحیح است.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».