اخلاق اسلامی

نویسنده : آیت الله دستغیب

جلسه دهم: رعایت اعتدال در هنگام خشم

خلاصه بحث ما درباره خشم این شد که خشم در انسان صفت طبیعی است که آن را خداوند قرار داده است، عدل در آن لازم و پسندیده و افراط و تفریط آن ناپسند و مذموم است. عدل در خشم، خشم در برابر باطل و منکر است اما خشم ناروا خشمهایی است بی مورد، خشمهای زاید بر حد [گفته شده ] کما و کیفا.
اما به حسب کم و مورد؛ مثلا خشم در برابر امور غیراختیاری و توقعهایی که انجام می گیرد و از آن جمله خشم نسبت به محسود است، معمولا نسبت به همکار و رقیب که مورد حسد است، هر وقت مال یا مقام یا نعمتی به طرف برسد، شخص خشمناک می شود که بسیار ناپسند است و آرزو می کند آن مقام و نعمت از او گرفته شود. امروز صحبت ما راجع به خشم زاید بر حد است.

خشم به زبان و دست و قلب باید محدود باشد

در جاهایی هم که خشم صحیح و با مورد است اگر زاید بر حد شد آن هم ناپسند می گردد. در برابر باطل و منکر نیز باید خشم محدود باشد به زبان، دست و قلب. درست است که باید خشمگین شد ولی تا چه اندازه؟ برای هر کدام از خشم در مرحله زبان، دست و قلب با ذکر مثالهایی مطلب روشن می گردد.
خشم زاید از حد نسبت به زبان: اگر کسی به شما ناسزایی گفت لازمه غیرت مؤمن این است که خشم کند اگر چنانچه بتواند خشم خود را بگیرد و سکوت کند، کمالی است برای او نزد خدای تعالی و مصداق آیه شریفه (والکظمین الغیظ) می شود یعنی از جمله کسانی که خداوند به فرو بردن خشم خودشان، آنان را می ستاید.

بدی را به نیکی پاسخ دادن

اگر انسان توانست باید علاوه بر اینکه به کسی بدی نگوید، او را نصیحت هم بکند، با زبان نیک و اخلاق پسندیده و روی گشاده به جهت خیرخواهی؛ مثلا بگوید شما شخص محترم و مورد نظر مردم هستید حیف است که شخصیت خودتان را پایین بیاورید، شاید التفات نداشتید.
اگر به زبان خوش با او برخورد نماید یعنی: «بدی را به نیکی پاسخ بدهد» مصداق آیه شریفه می شود که می فرماید: «بدی و نیکی یکسان نیست (یعنی پر واضح است که نیکی بهتر از بدی است و این مطلب را همه درک می کنند، حال که چنین است پس:) به آنچه بهتر است پاسخ بده، در این هنگام بین تو و آن کس که دشمنی است مثل این است که او دوست و خویشاوند تو است».(119)
اگر مسلمان توانست در برابر بدی، خوبی بگوید و در برابر بد رفتاری، خوشرفتاری نماید مثلا شما حاجتی داشتید، روا نکرد ولی به شما برای حاجتی روی آورد، اجابت کردید، در برابر بدی اگر کسی بتواند خوبی کند، دشمنی و کینه از میان می رود و مانند دوست بلکه خویشاوند می گردد.
البته کار همه کس نیست بلکه کسانی که مرتبه عالیه ای از ایمان داشته باشند و بهره کافی از ملکات پسندیده برده باشند، همانطوری که در آیه بعدش می فرماید: «به این معنا نمی رسد مگر کسانی که بردبار باشند و کسانی که صاحب بهره بزرگ (از ایمان و اخلاق پسندیده) باشند».(120)
راستی هم مشکل است و صبر می خواهد و پا روی میل نفس گذاشتن می خواهد.