آخرت برای کسانی است که برتری نخواهند
«ابن فهد حلی» لطیفه ای فرموده: دو نفری که در حال خشم هستند اگر می خواهی بدانی مؤمن به خدا هستند یا نه، به یکی از آنان بگو بیا برای خدا درگذر، اعتنائی نمی کند اما سکه یا اسکناسی در کنار دستش بگذار و بگو این را بگیر و آرام باش، می بینی آرام می گیرد
آری، اکثر مردم مصداق آیه شریفه اند که: (اخلد الی الأرض)؛ «به زمین و زندگی مادی چسبیده اند و به آخرت مایل نیستند».
به فرموده شیخ بهائی: اهل علم باید این آیه را از یاد نبرند: «این سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که برتری را در زمین نخواهند و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است».(91)
دنیا نزد او مهم نباشد، کسی که ریاست دنیا نزد او مهم است، کجا به این مقامات می رسد، بلکه نکته مهم در آیه شریفه، جمله «لا یریدون» می باشد، نفرموده «لا یعلون» کسانی که در زمین برتری نجویند؛ بلکه فعل قلبی اراده را به کار برده و فرموده است: «لا یریدون؛ اصلا برتری را نخواهند».
در سرش علو در زمین را نخواهد، برتری و شهرت را نخواهد؛ زیرا کسی که برتری و مقام را خواستار شد، معلوم می شود جاهل است و هنوز حقیقت دنیا را درنیافته و به حقانیت و پایداری آخرت پی نبرده، بدیهی است کسی که جاهل باشد، از مقامات اخروی نیز بی بهره است؛ زیرا: «آیا یکسانند کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند»(92) آری اهل علم «اولواالالباب» هستند، صاحبان خرد می باشند، آنانند که در هر حال به یاد خدایند(93) تا کسی اهل خرد نشود، دنیا نزد او از آخرت مهمتر نباشد چه انتظاری از او دارید؟! هر کس هستی او به اندازه ادراکش می باشد؛ حد وجودی هر شخصی دانش اوست، کسی که از حد حیوانیت تجاوز نکرده است چگونه به جوار رب العالمین می رسد؟
علاقه به آخرت، هنگام خشم و شهوت معلوم می شود
اینکه می فرمایند خشمتان را منتظم کنید، به خشم حیوانی نیفتید، چون بی بند و باری، آدمی را آخرش حیوانی (در عالم ملکوت) می سازد.
هر کس آخرت نزد او مهم است، در خشم و شهوتش آشکار می شود، چنانکه کسی که بی اعتنا به آخرت است، بی بند و باریش نیز در هنگام خشم و شهوت ظاهر می شود و تمام فکرش تحصیل آبروی دنیا و مقام است، اما نسبت به امر آخرت چون نزدش مهم نیست، اعتنایی ندارد. وقت حرص و آز و شهوت مرد کو؟
ضمنا ناگفته نماند که قصاص و همچنین اجرای حدود باید در محکمه حاکم و به حکم او باشد وگرنه هرج و مرج لازم می آید، لذا جایز نیست افراد پیش خود از کسی که به آنان ستم روا داشته است تلافی نمایند بلکه باید به حاکم شرع و دادگاه اسلامی مراجعه نمایند و به حکم حاکم، حق خود را بگیرند.
جلسه هشتم: شهوت، منشأ تداوم نسل بشر
شهوت و غضب دو قوه ای است که خداوند به قدرت قاهره اش تکویناً در انسان قرار داده است و دوام حیات آدمی بسته به این دو نیروست؛ چون شهوت برای جلب منفعت و غضب برای دفع مضرت است. اگر قوه شهوت نباشد، شخص دنبال آنچه بدن به آن نیازمند است تا دوام بیاورد، نمی رود و اگر شهوت شکم نباشد، میل به خوراک در انسان نباشد، این قدر زحمت نمی کشد و تدارک آذوقه نمی نماید، وقتی هم که خوراک به بدن نرساند، بدن از بین می رود. پس به برکت شهوت شکم، رنج تدارک آذوقه را تحمل می نماید، و اگر شهوت شکم نباشد، بدن در نتیجه نرسیدن آذوقه، به تحلیل رفته و از بین می رود.
شهوت جنسی نیز لازمه بقای نسل است، اگر غریزه جنسی نباشد آدم هیچ وقت زیر با ازدواج نمی رود؛ زیرا زندگی زناشویی ناراحتیها و زحمتهایی در پی دارد، لذا باید داعی قوی در کار باشد و آن فشار شهوت جنسی است که دوام نسل بشر به آن است، پس اصل شهوت، لازمه بقا و حیات مادی انسان است.