اخلاق اسلامی

نویسنده : آیت الله دستغیب

انتخاب طبیعت تناقضی آشکار

«انتخاب» یعنی چه؟ یعنی کسی که صاحب فهم و شعور است. بهترینش را برمی گزیند، انتخاب کننده باید شعور، علم و ادراک داشته باشد تا آنچه بهتر است، برگزیند. اگر طبیعت شعور ندارد پس انتخاب یعنی چه؟ آیا در نطفه شعور هست تا صورت بدن و تشکیلات آن را مرتب کند و هر چیزی را به جای خودش قرار دهد.
این مژگان چشمانتان را دقت کنید و این موهای ریز که اطراف پلک چشم را گرفته است، ببینید مژگانهای فوق، مقداری رو به بالا برآمدگی دارد. و مژگانهای زیر متمایل به پایین هستند، آن وقت در جفت شدنش بالا و پایین کنار هم جفت می گردند.
اگر این تمایل و انحنا را نداشتند و طرز قرار گرفتنشان کاملا محاذی هم بود کنار هم جفت نمی شدند بلکه مژه ها روی هم قرار می گرفتند و لابلای آنها منافذی پیدا می شد و از گرد و غبار و چیزهایی که نباید به چشم برسد، مصون نبود. می بینید که خداوند از یک مژه و طرز قرار گرفتن آن، غفلت نکرده است، مراعات آسایش بشر و حفظ چشم و این عضو مهم و فعال را فرموده است.

میلیونها سلول برای هر عضو بدن

در «علم تشریح» از سابق تا کنون و از این به بعد، تحقیقات فراوان شده و می شود و کتابهای بسیاری تدوین گردیده و می گردد و هنوز قایلند که حکمتهای بسیاری راجع به اعضای بدن بر ما مخفی می باشد و ممکن است بعدا آشکار گردد، همانطوری که خیلی از چیزها را ما فهمیدیم در حالی که دیگران پی نبرده بودند.
«قوه سامعه»، گوش دارای سه میلیون ذرات (سلول) است که اگر مقداری از آن نباشد، قوه سامعه کار نمی کند. یکی از بستگان ما که قوه شنیدن نداشت، تحت معاینات دقیق طبی قرار گرفت و این طور اظهار نظر کردند که از سه میلیون جزء گوش، تقریبا شانزده هزار جزء را ندارد لذا قوه سامعه اش را از دست داده است.
واقعا حیرت آور است (فلینظر الإنسن مم خلق)(61) فکری در اصل آفرینش خود بکن و ببین خداوند چه کرده است.
«الحکیم و العلیم» از «سماء الله» است، حکمت مطلق و علم کامل را در افعال خدا ملاحظه کن و قدرت بی نهایت را که در این بدن ظاهر کرده، ملاحظه نما.
«شیخ الرئیس» جمله جالبی دارد که می گوید: «مردم، آهن ربا را که می بینند مثقالی آهن را جذب و بلند می کند، تعجب می نمایند لیکن تعجب نمی کنند از اینکه نفس ناطقه خودشان، بدن به این سنگینی را بلند می کند و به راحتی حرکت می دهد».(62) همین بدن را وقتی که مرد چند نفر به زحمت حمل می کنند. این چه قدرتی است که به مجرد اراده، حرکت می کند. این قدرت از کجاست؟ خدا چه قدرتی به نفس داده است؟!

خضوع در برابر احسانهای خداوند

این رشته فکر را باید دنبال کنیم. در تشریح بدن، زیاد مطالعه کنید، تفکر کنید، آن وقت بگویید: (...تبارک الله احسن الخالقین).(63)
در عین حالی که آدمی این چیزها را می فهمد، عقل می گوید باید در برابر چنین آفریدگار دانا و توانایی خاضع باشیم.
بزرگان گفته اند و درست گفته اند: «الانسان عبید الأحسان؛ آدمی برده نیکی است»، اگر کسی به او احسان کرد، به حسب فطرتش او را دوست می دارد و در وجدانش برای او خاضع می گردد. اگر کسی این معنا را متوجه شود که غرق در احسان خداوندی است و جز نعمت خدا چیزی نیست، چقدر برای حق خاضع می گردد.