راه گریز از خشم
اگر کسی خواهان دوری از این خوی حیوانی است، باید در قدم اول بنا بگذارد که هنگام خشم جلو خودش را بگیرد، در ابتدا نگهداشتن خود از خشم ورزی خیلی آسان است، ولی اگر خودداری نکردید و ادامه دادید، کار به جایی می رسد که دیگر جلوگیری آن مشکل بلکه محال می گردد. شما اکنون جوان هستید، در اول تکلیف هستید، هنوز حیوانیت در شما تحقق پیدا نکرده است، می توانید جلو خودتان را به آسانی بگیرید. اگر بر فرض کسی به شما دشنام داد، می توانید از پاسخش خودداری کنید، با مقداری تمرین برایتان آسان می گردد.
مالک اشتر و جوان بی ادب
شنیده اید که «مالک اشتر» سپهسالار لشکر علی علیه السلام بود؛ حضرت امیر علیه السلام درباره اش می فرماید: «همانطور که من با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودم، مالک هم با من بود». از حیث مقام ظاهری بزرگ قبیله «کنده» و فرمانده کل لشکر بود. روزی در بازار کوفه می رفت در حالی که لباس مندرس و کوتاهی در بر داشت؛ یکی از جوانان گستاخ که او را نمی شناخت، خواست مالک را دست بیندازد لذا او را مسخره کرد و ریگی به طرف او پرتاب نمود.
مالک بدون اینکه به او تعرض نماید رد شد و رفت. به جوان گفتند: شناختی او کی بود؟ گفت: نه گفتند: او «مالک اشتر» بود. جوان خیلی ترسید و ناراحت شد، دنبال مالک رفت و سراغش را گرفت، گفتند وارد این مسجد شده است. جوان هم به مسجد درآمد اما دید مالک نماز می خواند. از نماز که فارغ شد؛ جوان روی دست و پای مالک افتاد و گفت من شما را نشناختم؛ جسارت کردم، مرا ببخشید.
فرمود: «من همان وقت تو را عفو کردم، اکنون به مسجد آمده ام تا نماز گزارم و برایت دعا کنم که خدا نیز تو را عفو نماید».
«مالک» شیعه علی علیه السلام است، آیا به ما هم می شود شیعه گفت؟ چه چیز ما به شیعه علی علیه السلام می ماند؟ (والکاظمین الغیظ)(80) کسانی که خشم خود را فرو می نشانند، غیظ خود را فرو می خورند، نه اینکه وقتی به او کلوخی پرتاب شود برگردد به او سنگی بزند، بلکه باید وقتی به لغو برخورد کرد نسبت به آن، بی اعتنا و بزرگوار بگذرد.(81)
آیا کلوخ انداز را پاداش سنگ است
آنچه در ضرب المثل عامیانه است که جواب فحش، فحش است، یا «کلوخ انداز را پاداش سنگ است» به هیچ وجه صحیح نیست. پاسخ درندگی، درندگی نیست، اگر تو هم فحش دادی، مثل او می شوی، پس فرق آدم و حیوان چیست؟ او به مقتضای حیوانیتش فحش داد، تو هم به مقتضای انسانیت خودداری کن تا اینکه او را ادب نمایی.
در کتاب معراج السعاده مرحوم «نراقی» گوید: اگر کسی به دیگری فحش داد، حق ندارد در مقام پاسخ، او نیز فحش دهد وگرنه مصداق این کلام خواهد شد که: «المتسابان فی النار؛ دو نفری که یکدیگر را سب کردند و دشنام دادند، هر دو در آتشند».
هر دو فحش دهنده، جهنمی هستند هر چند: «البادی منهما اظلم(82)؛ کسی که شروع کرده، ستمگرتر است»، ولی طرف هم که پاسخش را می دهد، ستمگر می باشد. فحش ناشی از جهت خشم و حیوانیت است؛ از هر طرف که باشد.
آنگاه می فرماید: «یا در برابر فحش سکوت باشد یا اگر می خواهد پاسخ دهد، باید خیلی مواظب باشد دروغ و تهمت و قذف نباشد. و اگر بخواهی کلمه ای بگویی که از این آفات محفوظ باشد، بگو «ای جاهل!» چون عین واقع است، هم پاسخ داده ای و هم دروغ نگفته ای و درندگی هم نکرده ای، کیست که جاهل نباشد؟!».