تهذیب، دانستن و عمل کردن
یادآوری این مقدمه برای تذکر این مهم بود که همراه با آموزش، باید «پرورش و تهذیب» هم باشد، خویهای حیوانی را بفهمند و از آن بپرهیزند و خویهای انسانی را نیز بدانند و به آن عمل کنند، همراه دانش، عمل هم باشد، تهذیب هم باشد، راه فرار از صفات حیوانی و آراسته شدن به ملکات انسانی را دریابد، آنگاه آن را بر روی خودش پیاده کند نه اینکه به دانش تنها اکتفا نماید.
شرارت سگ نه به اعتبار دست و پا و دندانش می باشد بلکه آن خوی درندگی است که در نهاد او می باشد. در انسان نیز چنین خو و صفاتی موجود است همانطوری که خوی انسانی و ملکی نیز هست، هم می تواند خودش را مانند سگ و گرگی بسازد و هم می تواند به صورت ملائکه درآورد.
ملکه و خوی یک دفعه پیدا نمی شود
این مطلب را نیز یادآوری نمایم که خوی یعنی ملکه چیزی نیست که یک دفعه پیدا شود بلکه با تکرار افعال و اقوال پدید می آید. کسی که گفتار و کردارش مطابق حیوان شد پس از مدتی حیوانی از کار در می آید. به زبان ساده تر: اگر درندگی را با زبان و دست و پا شروع کرد و به دیگران آزار و ستم رسانید، این گفتار ناشایست در باطنش اثر می گذارد و پس از مدتی او را چون سگی در می آورد. گفتیم که آدمی غیر این گوشت و پوست است، حقیقتش که نفس ناطقه باشد با خویها مختلف شکل می گیرد اگر هم افعال و اقوالش را با میزان شرع، تطبیق داد، با گذشت مدتی انسان می شود.
بدون زحمت، کسی به مقام آدمیت نمی رسد، اگر کسی چنین پندارد که بدون ریاضت می تواند ملکات زشت و حیوانی رااز خودش بزداید و به ملکات رحمانی آراسته گردد، خیال خامی بیش نیست. سنت خداوند و دستگاه آفرینش انسانی بر این قرار گرفته که انسان به اختیار خودش باشد، سبب حیوان شدن و آدم شدن به دست خودش باشد، جهات حیوانی را به تدریج کم نماید و سعی کند اعضا و جوارحش در جهات انسانیت بیفتد تا ذات و حقیقتش نوری شود که مصدر خیرات باشد و نیکیها از او تراوش نماید و مورد برکات گردد و مردمان از او بهره مند شوند.
علی(ع) هم ریاضت می کشد
به این جمله از خطبه همام نهج البلاغه مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام دقت کنید که حضرت می فرماید: «پرهیزگاران کسانی هستند که از آنان خیر امید داشته و شر ایشان بازداشته شده است».(78)
مردمان به خیر امیدوار و از شرشان درامانند. کسی که ریاضت کشید و انسان شد، نشانه اش این است که دیگر زیانی از او به مردم نمی رسد، مردم از دستش راحتند بلکه امید هر خیری نیز از او دارند.
کسی گمان نکند به سادگی و با عبادتهای ظاهری، از نماز و روزه و حج که برخی هم بدون مغز باشد به جایی می رسد؛ یعنی آدم می شود، چیزی که آدم می کند این است که جهات حیوانیت را تقویت نکند، زبان را کنترل کند، اگر زبان رها باشد، آخرش حیوان درنده ای می شود.
جمله دیگری در این زمینه از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم(79) می فرماید: «من نفسم را ریاضت می دهم، آن را ادب می کنم و حفظ می کنم تا فردای قیامت در امان به محشر وارد شوم». شما هم که شیعه علی علیه السلام هستید، باید همان روش را دنبال کنید تا به راستی شیعه یعنی پیرو باشید.
امروز یکی از خویهای حیوانی را عنوان می کنم تا آن را خوب بشناسیم و بعد در مقام عمل از آن پرهیز کنیم و در مقابلش به خوی انسانی بپردازیم.