علاقه به آخرت، هنگام خشم و شهوت معلوم می شود
اینکه می فرمایند خشمتان را منتظم کنید، به خشم حیوانی نیفتید، چون بی بند و باری، آدمی را آخرش حیوانی (در عالم ملکوت) می سازد.
هر کس آخرت نزد او مهم است، در خشم و شهوتش آشکار می شود، چنانکه کسی که بی اعتنا به آخرت است، بی بند و باریش نیز در هنگام خشم و شهوت ظاهر می شود و تمام فکرش تحصیل آبروی دنیا و مقام است، اما نسبت به امر آخرت چون نزدش مهم نیست، اعتنایی ندارد. وقت حرص و آز و شهوت مرد کو؟
ضمنا ناگفته نماند که قصاص و همچنین اجرای حدود باید در محکمه حاکم و به حکم او باشد وگرنه هرج و مرج لازم می آید، لذا جایز نیست افراد پیش خود از کسی که به آنان ستم روا داشته است تلافی نمایند بلکه باید به حاکم شرع و دادگاه اسلامی مراجعه نمایند و به حکم حاکم، حق خود را بگیرند.
جلسه هشتم: شهوت، منشأ تداوم نسل بشر
شهوت و غضب دو قوه ای است که خداوند به قدرت قاهره اش تکویناً در انسان قرار داده است و دوام حیات آدمی بسته به این دو نیروست؛ چون شهوت برای جلب منفعت و غضب برای دفع مضرت است. اگر قوه شهوت نباشد، شخص دنبال آنچه بدن به آن نیازمند است تا دوام بیاورد، نمی رود و اگر شهوت شکم نباشد، میل به خوراک در انسان نباشد، این قدر زحمت نمی کشد و تدارک آذوقه نمی نماید، وقتی هم که خوراک به بدن نرساند، بدن از بین می رود. پس به برکت شهوت شکم، رنج تدارک آذوقه را تحمل می نماید، و اگر شهوت شکم نباشد، بدن در نتیجه نرسیدن آذوقه، به تحلیل رفته و از بین می رود.
شهوت جنسی نیز لازمه بقای نسل است، اگر غریزه جنسی نباشد آدم هیچ وقت زیر با ازدواج نمی رود؛ زیرا زندگی زناشویی ناراحتیها و زحمتهایی در پی دارد، لذا باید داعی قوی در کار باشد و آن فشار شهوت جنسی است که دوام نسل بشر به آن است، پس اصل شهوت، لازمه بقا و حیات مادی انسان است.
پیشرفت معنوی نیز در خشم و شهوت است
نسبت به «غضب» نیز همین است، اگر خشم در انسان نباشد و در برابر تجاوز به مال یا جان و یا ناموس، بی تفاوت باشد، نظام زندگی اجتماعی به هم می خورد، هر که خواست هر چه نسبت به او مرتکب شود، مالش را نگه نمی دارد، آبرویش را مواظبت نمی نماید، جلو سختیهایی که متوجهش می شود، نمی گیرد، پس اصل خشم نیز لازم است تا جلو زیانهایی که به او رو می آورد بگیرد.
لیکن این شهوت و غضبی که لازمه زندگی آدمی است به قسمی که جهت معنوی و اخرویش نیز به این دو قوه مربوط می شود، دینداریش نیز به این دو قوه بسته است، باید حد وسط را در آن ملاحظه کرد و از افراط و تفریط پرهیز نمود که هر دو غلط است.
تشخیص حد وسط نیز به عقل و شرع است البته عقل و وجدان شخصی که به حد رشد و تمیز رسیده است و شرع مقدس اسلام نیز حد وسط مواقع شهوت و غضب را دستور و راهنمایی فرموده است.