روحانیون، خدمتگزاران ملت هستند
ضمنا گروهکهایی که این روزها سر و کله شان پیدا شده و جرأت اظهار وجود پیدا کرده اند و از آزادی که به برکت جمهوری اسلامی و خون شهدا نصیبشان شده، سوء استفاده نموده و به روحانیتی که علمدار انقلاب و مظهر اسلام است، جسارت می کنند، عملا به افراد روحانی توهین می کنند تا درگیری ایجاد نمایند.
به آنان می گویم علما با این ملت چه کردند؟ با شما چه کردند؟ چه جنایت یا خیانتی مرتکب شده اند که همه تقصیرات را بر دوش آنان می گذارید؟ وضع قبل از انقلاب و بعد از انقلاب آنان چه فرقی کرده است، کدام مقام و کدام ریاست را خواسته اند؟ چند نفری هم که قبول مسؤولیت نموده اند و به راستی باید از آنان سپاسگذار بود. شب و روز جان می کنند و از انقلاب اسلامی دفاع می نمایند و در معرض این همه بدگویی و دشنام و در برابر هیچ نفع مادی، مقاومت می نمایند. به این افراد فریب خورده باید با زبان استدلال فهمانید که روحانیون، خدمتگزار ملت اند نه ریاست طلب و یا انحصار طلب.
به مطلب خودمان برمی گردیم؛ در برابر حمیت جاهلیت کفار و مشرکین، سکینه و وقار لازم است که خداوند آن را بر پیغمبرش و مؤمنین فرو فرستاده و آنان را با پرهیزگاری همراه نمود.
آرامش را از کف ندهید
مؤمن آن است که «کلمة التقوی» جزء جانش، جزء رگ و پوستش شده است، مؤمن همیشه خدا را حاضر و ناظر می بیند. خودداری دارد، زبانش و چشمش در اختیارش هست و از روی هوای نفس خشم نمی کند، اگر خشم هم بکند برای خدا خشم می کند. اگر انسان در برابر اهانت به شخص، خشم کند حمیت جاهلیت است.
سهیل بن عمرو، به شخص پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم اهانت کرد اما رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از خشم ورزی خودداری نمود، این سنت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است. در برابر خشمهای باطل، نباید سکون را از دست داد و باید همیشه ملازم تقوا بود و نباید در برابر هیچ باطلی، خشم شیطانی و نفسانی داشت. در برخورد با افرادی که دارای حمیت جاهلیت اند باید وقار و سکون بود همانطوری که قرآن مجید در صفات مؤمنین و بندگان رحمان، بیان فرموده است: «هنگامی که نادانان با آنان کشمکش می نمایند، سلام می گویند».(124) «سلام» از سلم است یعنی ما درگیری ندایم، ما مثل شما نادان نیستیم که در برابر یک ناسزای جاهل، چندین ناسزا بگوییم. مسلمان آن است که مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.(125)
تجاوز از حد خشم در اعضا
مرتبه دیگر از تجاوز از حد در خشم، تجاوز نسبت به اعضاست اگر کسی به شما سیلی زد اینجا نیز یا باید عفو کنید که به تعبیر قرآن مجید بهتر است(126) نگو اگر عفو کردم جرأت می کند که به دیگران نیز تجاوز کند، بسیار پیش آمده است انسان از جنایتکاری در گذشته، شخص جانی شرمنده شده و توبه کرده و کارهایش را اصلاح نموده است. اگر زورش به نفسش برسد وشخص جانی را ببخشد بهتر است تا اینکه انتقام بگیرد؛ زیرا در تلافی کردن باید کاملا رعایت تساوی بشود که بسیار مشکل است لذا عفو به پرهیزگاری نزدیکتر است.