اخلاق اسلامی

نویسنده : آیت الله دستغیب

جلسه هشتم: شهوت، منشأ تداوم نسل بشر

شهوت و غضب دو قوه ای است که خداوند به قدرت قاهره اش تکویناً در انسان قرار داده است و دوام حیات آدمی بسته به این دو نیروست؛ چون شهوت برای جلب منفعت و غضب برای دفع مضرت است. اگر قوه شهوت نباشد، شخص دنبال آنچه بدن به آن نیازمند است تا دوام بیاورد، نمی رود و اگر شهوت شکم نباشد، میل به خوراک در انسان نباشد، این قدر زحمت نمی کشد و تدارک آذوقه نمی نماید، وقتی هم که خوراک به بدن نرساند، بدن از بین می رود. پس به برکت شهوت شکم، رنج تدارک آذوقه را تحمل می نماید، و اگر شهوت شکم نباشد، بدن در نتیجه نرسیدن آذوقه، به تحلیل رفته و از بین می رود.
شهوت جنسی نیز لازمه بقای نسل است، اگر غریزه جنسی نباشد آدم هیچ وقت زیر با ازدواج نمی رود؛ زیرا زندگی زناشویی ناراحتیها و زحمتهایی در پی دارد، لذا باید داعی قوی در کار باشد و آن فشار شهوت جنسی است که دوام نسل بشر به آن است، پس اصل شهوت، لازمه بقا و حیات مادی انسان است.

پیشرفت معنوی نیز در خشم و شهوت است

نسبت به «غضب» نیز همین است، اگر خشم در انسان نباشد و در برابر تجاوز به مال یا جان و یا ناموس، بی تفاوت باشد، نظام زندگی اجتماعی به هم می خورد، هر که خواست هر چه نسبت به او مرتکب شود، مالش را نگه نمی دارد، آبرویش را مواظبت نمی نماید، جلو سختیهایی که متوجهش می شود، نمی گیرد، پس اصل خشم نیز لازم است تا جلو زیانهایی که به او رو می آورد بگیرد.
لیکن این شهوت و غضبی که لازمه زندگی آدمی است به قسمی که جهت معنوی و اخرویش نیز به این دو قوه مربوط می شود، دینداریش نیز به این دو قوه بسته است، باید حد وسط را در آن ملاحظه کرد و از افراط و تفریط پرهیز نمود که هر دو غلط است.
تشخیص حد وسط نیز به عقل و شرع است البته عقل و وجدان شخصی که به حد رشد و تمیز رسیده است و شرع مقدس اسلام نیز حد وسط مواقع شهوت و غضب را دستور و راهنمایی فرموده است.

افراط و تفریط در خشم و شهوت، مهلک است

اگر آدمی در حد افراط شهوت و غضب افتاد یا در راه تفریط، از هر بهیمه ای پست تر می گردد.
حد وسط آن دو نیز «صراط مستقیم» است(94) صراط قیامت هم برای هر فردی بسته به وضعش در این عالم است، کسی که از حد وسط گذر کرد و در افراط و تفریط سقوط کرد، فردای قیامت نیز از صراط، سقوط خواهد کرد، فسادها و زحمتهایی هم که در همین دنیا برای آدمی پیش می آید، بیشتر تقصیر خودش هست که مبتلا به افراط و تفریطها شده است.(95)