جلوگیری از خونریزی در خودداری از خشم ورزی
یکی از رؤسای قبایل عرب از بادیه نشینان خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید، هنگامی که می خواست خداحافظی کند عرض کرد: یا رسول الله دستور و نصیحتی به من بفرمایید که از آن بهره مند گردم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هم فرمود: «لا تغضب؛ خشم نکن». عرض کرد: چشم! اطاعت می کنم.
دید هنگام مراجعت نزدیکیهای قبیله اش، وضع غیر عادی است، عده ای منتظر ورودش هستند، نزدیک شد و پرسید چه خبر است؟ گفتند: بین ما و قبیله دیگر خونی ریخته شده منتظر تو هستیم تا با آنان بجنگیم.
ابتدا حمیت قومیت عربی و جاهلیت او را گرفت و مسلح شد و همراه قبیله اش حرکت کرد، وقتی با قبیله دیگر مقابل شدند، فرمایش پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به یادش آمد که فرموده بود: «خشم نکن» فورا اسلحه را انداخت و با لباس عادی رو به قبیله مخاصم آمد، آنان وقتی دیدند رئیس قبیله بدون اسلحه و متواضع می آید، دست به اسلحه نبردند و منتظر ماندند که چه می گوید و چه می خواهد.
نزدیک شد و نام سرانشان را برد و به نرمی به آنان گفت: این نزاع برای چیست؟ اگر می خواهید به جای کشته شما کسی را بکشید که با کشته شدن دیگری زنده نمی شود، بیایید خونبها بگیرید و به علاوه آن، هر چه بخواهید من می دهم، اگر هم اصرار دارید چون از شما کسی کشته شده، حتما یک نفر از ما را بکشید، من حاضرم خودم را در اختیار شما قرار دهم، مرا به جای مقتول بکشید و دست از فتنه و فسادی که درگیریهای مداوم در پی دارد، بردارید.
قبیله مقابل وقتی از او چنین وضع بی سابقه ای را دیدند، از راه انسانیت درآمدند و گفتند نه، ما هم در می گذریم و اصلا خونبها هم نمی خواهیم و با صلح و صفا، قضیه خاتمه یافت.
آن وقت راز فرمایش پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگام خداحافظیش معلوم شد که فرمود: «غضب نکن، به برکت این کظم غیظ، چه خونها که محفوظ ماند و چه فتنه ها که خوابید».(84)
جلسه هفتم: خشم رحمانی و شیطانی
بحث ما در موضوع «خشم» بود، ممکن است خشم، انسان را به تباهی بکشد و در نتیجه صورت ملکوتیش، حیوان درنده ای بشود مطابق آنچه رفتار کرده است، قرآن مجید می فرماید: «به درستی که بدترین جنبنده ها نزد خداوند، کران گنگی هستند که بی شعورند».(85)
آدمی از هر درنده ای بدتر می شود، اگر راه خشم حیوانی را طی کند، عاقبتش چنین است. امروز این حقیقت را باید روشن کنیم که چه قسم خشم، راه حیوانی است و چه قسم آن، انسانی است که اگر آدمی راه و روشش را طبق خشم حیوانی قرار داد، آخرش درنده ای در عالم ملکوت می شود و اگر راه و روشش را طبق خشم انسانی قرار داد، انسان کامل، مصدر خیرات و مورد برکات می شود.
خشم حالتی است در انسان که در برخورد با ناملایمات برایش پیش می آید؛ خوی از باطن به ظاهر توجه می کند، تهییج می شود که با آن مانع و ناملایم گلاویز شود و اگر دسترسی نداشت سعی می کند در آینده انتقام بگیرد.
وجود خشم در انسان ضروری است
البته آدمی بدون اینکه خشم داشته باشد نمی تواند زندگی کند ولی به شرطی که آن را در راه صحیح به کار بیندازد. وجود خشم در انسان لازم است تا در راه انسانیت آن را به کار ببرد، آدمی بدون شهوت و غضب نمی تواند زندگی کند، باید شهوت در او باشد تا به دنبال خوراک و ازدواج برود. اگر خشم نداشته باشد، با وجود موانع چگونه به حیات خویش ادامه می دهد؟
اما اگر این خشم را در راه حیوانی و هوا و هوس به کار برد آنگاه موجب سقوطش از عالم انسانیت می گردد. حال ببینیم خشم انسانی چیست و حیوانی کدام است؟