قُلْ يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّي
رَسُولُ اللّهِ إِلَيْکُمْ جَميعًا الَّذي لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ
اْلأَرْضِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ يُحْيي وَ يُميتُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ
رَسُولِهِ النَّبِيِّ اْلأُمِّيِّ الَّذي يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ
کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (الاعراف 158)
بگو: «اي مردم! من فرستاده خدا به سوي همه شما
هستم؛ همان خدايي که حکومت آسمانها و زمين، از آن اوست؛ معبودي جز او
نيست؛ زنده ميکند و ميميراند؛ پس ايمان بياوريد به خدا و فرستادهاش،
آن پيامبر درس نخواندهاي که به خدا و کلماتش ايمان دارد؛ و از او
پيروي کنيد تا هدايت يابيد!»
رسول يعني حمل کننده محبتها نبي
يعني خبر دهنده محبتها. و در اينجا رسول يعني حمل کننده نعمات کلماتي
به سوي عمق عالم و نبي يعني توضيح دهنده مقولات کلماتي در عمق عالم.
امي يعني چي؟ معناي رايج آن "بي سواد" است ولي اين معنا ضعيف بوده و در
شان اين آيه نيست. در اين آيه رسالت و نبوت مطرح ميشود حال در کنار
چنين موضوعاتي مطرح کردن "بي سواد بودن" هنر نيست. حال اگر ايشان سواد
هم داشت مگر سواد مانع نبوت و رسالت بود؟ اين معنا خيلي ضعيف است. بعضي
ها امي را به معناي "مکّي" گرفته اند، ميگويند "رسول النبي
الامي" يعني رسولي که در شهر مکه به دنيا آمد و آنجا رشد و نمو کرد.
اين معنا هم با اين آيه همخواني ندارد. شأن مفاهيم جاري در اين آيه
بسيار بالاست.اينکه لابلاي اينهمه مفاهيم عظيم بگوييم که ايشان اهل شهر
مکه بوده اند فوري مطرح ميشود که ايشان اهل مکه باشند يا نباشند مگر
فرق ميکند؟!، مگر مکي و غير مکي بودن فرقي دارد؟! اين معاني نميتواند
معناي قوي باشد. پس معناي "امي" در اينجا چيست؟ ..... خداوند دارد
مفهوم امي بودن را به رخ ما ميکشد. مفهوم امي بين "رسول النبي" و
"يومن بالله و کلماته" آمده، يعني طرف راست واژه
امي، دو مفهوم رسول و نبي و طرف چپ آن هم دو واژه
يومن بالله و کلماته، مطرح شده است، مفهوم امي مانند پلي ارتباطي بين
اين دو دسته از واژه ها است، مفهوم امي کليد بهره مند شدن از اين دو
دسته مفهوم است. حضرت رسول الله(ص) به لحاظ رسالت و نبوّت به عمق
آمدند، به لحاظ امّي بودن در عمق آلوده نشدند و سپس به لحاظ "يؤمن
بالله و کلماته" تا فضاي کلماتي بالا رفتند. حضرت رسول الله(ص) به عمق
عالم آمدند ولي به علوم اهل دنيا آلوده نشدند، به صفات اهل دنيا آلوده
نشدند، به رفتار اهل عوالم عمق آلوده نشدند، به علوم و صفات و رفتار و
افکار اهل عوالم عمق آلوده نشدند و بالاخره به سواد اهل عوالم عمق هم
آلوده نشدند، لذا سنگين نشدند، و پيوسته معصوم ماندند، به رجس اهل
عوالم عمق آلوده نشدند و چون اين آلودگي ها را نداشتند تا فضاي کلماتي
بالا رفتند، چون زنجيرهاي متعلق به اهالي عوالم عمق(نه فقط عالم مادي و
نه فقط اهل دنيا) به دست و پاي ايشان بسته نشده بود ايشان پرواز کردند
و تا فضاي کلماتي بالا رفتند و اين درس است براي ما. يعني اگر
ميخواهيم تا فضاهاي بالاتر برويم بايد آلودگيهاي اعماق عالم را از
خود کنار بزنيم، يعني ما هم بايد امي باشيم، بايد نشاني از سيدمان رسول
الله داشته باشيم.ايشان امي بودند، ما هم بايد امي باشيم

|