نويسنده : حسين وحيدخراساني
ناشر : قم: مدرسه الامام باقرالعلوم عليهالسلام
برگرفته از
http://www.wahidkhorasani.com/web/index.php?option=com_estefta&Itemid=650&lang=fa
تقليد مميّز غير بالغ
سوال 2 : بچه مميّزي كه هنوز بالغ نشده، از مجتهدي تقليد ميكرده، آيا بعد از اينكه اين مجتهد از دنيا رفت مي تواند بر تقليد او باقي باشد؟
تقليد بچه مميّز صحيح بوده و ميتواند بر تقليد آن مجتهد باقي باشد و حتي در صورتي كه آن مجتهد ميت را در زماني كه بچه مميّز بوده درك كرده باشد ولو در آن زمان از او تقليد هم نكرده، جايز است كه الآن از او تقليد كند، مگر آنكه مجتهد زنده اعلم از او باشد.
بقاء بر ميّت اعلم
سوال 12 : مجتهدي كه انسان از او تقليد ميكرده از دنيا رفته، در صورتي كه اعلم بودن او نسبت به مراجع تقليد زنده بر انسان محرز شود آيا تقليد از او واجب است يا ميتواند از او به مجتهدي زنده رجوع كرد؟
اگر مجتهدي كه انسان از او تقليد ميكرده و از دنيا رفته اعلم از مراجع تقليد زنده باشد در همه مسائل واجب است بر تقليد او باقي باشد، چه عمل به فتواي او كرده باشد چه عمل نكرده باشد، چه آن را ياد گرفته باشد، چه ياد نگرفته باشد و چه در زمان حيات او التزام به عمل به فتواي او داشته باشد چه نداشته باشد.
بر مجتهد ميتي كه مساوي با مجتهد زنده بوده يا اعلميت هيچيك احراز نشود
سوال 13 : اگر مرجع تقليدي از دنيا رفته و مي دانيم كه مساوي با مراجع زنده است يا اينكه اعلم بودن هيچيك براي ما محرز نشده آيا ميتوانيم بر او باقي باشيم؟
در فرض مذكور در مواردي كه علم به مخالفت فتواي حيّ با فتواي ميّت ندارد در تمام موارد ميتواند بر تقليد او باقي باشد و در مواردي كه علم به مخالفت فتواي ايشان دارد، واجب است به آن فتوايي كه مطابق با احتياط است عمل كند.
تساوي چند مجتهد اعلم
سوال 14 : آيا در مواردي كه چند مجتهد اعلم باهم مساوي باشند ميتوانيم از هر يك تقليد كنيم؟
در صورتي كه در فتاواي مورد ابتلا علم به اختلاف ايشان داشته باشد (اگر چه اجمالاً) و علم يا حجّت شرعيّه اي بر تساوي آنها در علم داشته باشد بايد به فتواي كسي كه فتواي او مطابق با احتياط است عمل كند و چنانچه فتواي هيچيك از آنان مطابق با احتياط نباشد مثل اينكه يكي فتوا به قصر داده و ديگري فتوا به تمام بدهد احتياط كند به جمع بين آن دو. و اگر احتياط ممكن نباشد (مثل اينكه يكي فتوا به وجوب عملي و ديگري فتوا به حرمت آن بدهد) يا مشقّت داشته باشد، بنابر احتياط به فتواي كسي كه ورع او در فتوا دادن بيشتر است عمل كند و اگر در اين جهت هم متساويند مخيّر است و مي تواند به هريك از ايشان رجوع نمايد.
تبعيض در تقليد
سوال 15 : آيا ميشود در صورت تساوي چند مجتهد اعلم در بعضي از مسائل از يك مجتهد و در بعضي ديگر از مجتهد ديگر تقليد نمائيم؟
خير، جايز نميباشد، براي تفصيل جواب به مسأله قبل رجوع شود.
تقليد از غير اعلم و كسي كه اهليت فتوا ندارد
سوال 16 : شخصي مدتها از كسي تقليد كرده و بعد فهميده است كه او اعلم نيست يا اهليّت براي فتوا ندارد، در اين صورت چه بايد بكند؟
اگر از غير اعلم تقليد كرده در صورتي كه علم به مخالفت بين فتواي او و اعلم داشته باشد واجب است به اعلم رجوع نمايد.و اگر از كسي كه اهليت فتوا دادن ندارد، تقليد نموده، واجب است از او عدول نموده و از كسي كه براي فتوا دادن اهليّت دارد تقليد نمايد.و نسبت به أعمال گذشته در صورتي كه مطابق با واقع يا فتواي مجتهدي باشد كه فعلاًٌ وظيفه اش تقليد از اوست ، صحيح است .
عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده ديگر
سوال 17 : آيا جايز است از مجتهدي كه در قيد حيات است به مجتهدي ديگر كه او هم در قيد حيات است رجوع نمائيم؟
عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده ديگر جايز نيست مگر اينكه مجتهد دوم ، أعلم باشد كه در اينصورت عدول به او واجب مي باشد.
عدالت در مرجع تقليد و راه اثبات آن
سوال 18 : عدالت در مرجع تقليد به چه معني است و از چه راهي مي توانيم عدالت مرجع را بفهميم؟
عدالتي كه در مرجع تقليد معتبر مي باشد عبارت است از استقامت در طريق شريعت مقدسه و عدم انحراف از آن و اين مطلب حاصل نمي شود مگر به اينكه مرتكب معصيت صغيره يا كبيره نشده و بدون عذر شرعي كار حرامي انجام نداده و واجبي را ترك نكند.و عدالت مرجع تقليد از چند راه ثابت مي شود: اول: علم، كه از راه آزمودن يا غير آن حاصل شود. دوم: دو عادل به عدالت او شهادت دهند به شرط اينكه معارض نداشته باشد.سوم: يك نفر شخص عادل بر عدالت او شهادت دهد به شرط اينكه ظنّ بر خلاف گفته او نباشد. چهارم: كسي كه ثقه است و انسان به او وثوق و اطمينان دارد، شهادت بر عدالت او بدهد و ظنّ بر خلاف گفته او نباشد. پنجم: حسن ظاهر، مراد اين است كه معاشرت و رفتار ديني او نيكو باشد به گونه اي كه اگر از حال او جويا شوند مردم خواهند گفت: ما از او جز خوبي نديده ايم.
راه شناخت اجتهاد و اعلم
سوال 19 : از چه راهي مي توانيم مجتهد و اعلم را بشناسيم؟
مجتهد و اعلم را از چند راه مي توان شناخت: اول: آن كه خود انسان يقين كند، مثل آن كه در مرتبه اي از علم باشد كه بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.دوم: آنكه دو نفر عالم عادل كه مي توانند مجتهد واعلم را تشخيص دهند، مجتهد يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند به شرط آنكه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.سوم: اقوي ثبوت اجتهاد و اعلميت به گفته ثقه خبير (شخص مورد اطميناني كه بتواند مجتهد و اعلم را شناخته و تشخيص دهد) است در صورتي كه ظنّ بر خلاف گفته او نباشد. چهارم: آنكه عده اي از اهل علم كه مي توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا شود، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند.
راه به دست آوردن فتواي مجتهد
سوال 20 : از چه راهي مي توانيم فتواي مرجع تقليد خود را به دست بياوريم؟
به دست آوردن فتواي مجتهد چهار راه دارد:اول: شنيدن از خود مجتهد.دوم: شنيدن از دو نفر عادل كه فتواي مجتهد را نقل كنند.سوم: شنيدن از شخصي كه مورد وثوق است و ظنّ بر خلاف گفته او نيست، يا به گفته او اطمينان دارد.چهارم: ديدن در رساله مجتهد در صورتي كه انسان به درستي آن رساله اطمينان داشته باشد.
فرق احتياط واجب و مستحب
سوال 21 : احتياط مستحب و واجب به چه معناست و فرق بين اين دو چيست؟
اگر مجتهد اعلم بعد از اينكه در مسأله اي فتوا داد يا قبل از آن احتياط كند (مثلاً بفرمايد: ظرف نجس را يك مرتبه در آب كر بشويند پاك مي شود ، اگرچه احتياط آن است كه سه مرتبه بشويند) آن را احتياط مستحب مي گويند و مقلد مي تواند عمل به آن را ترك كند. و اگر مجتهد اعلم در مسأله اي احتياط كند و قبل و بعد از آن هيچ فتوايي ذكر ننمايد و يا اينكه بفرمايد: مشهور چنين مي گويند و يا بفرمايد: مسأله محلّ تأمل يا محلّ اشكال است، آن را احتياط واجب مي گويند و مقلّد مخير است كه در اين مسأله به احتياط عمل كند يا به فتواي مجتهد ديگري كه بعد از او از ديگران اعلم باشد رجوع نمايد.
تقليد از مراجعي كه اعلميّت هيچيك بر مكلّف محرز نشده است
سوال 438 :
اينجانب پس از تحقيق به جمع سه نفره اي از مراجع رسيده ام كه به احتمال زياد، اعلم خارج از آنها نيست، ولي بين اين افراد هيچ دليلي بر ترجيح يكي بر ديگران ندارم. حال با توجه به اينكه يكي از اين مراجع حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني هستند و از طرفي بنده نيز در سن تمييز مرحوم آيت الله العظمي خويي (ره) را نيز درك نموده ام (ولي در آن زمان هنوز تقليد نميكردم) خواهشمند است پاسخ سوالات ذيل را مرحمت فرماييد:
1- آيا وظيفه اينجانب احتياط بين سه مرجع مذكور و آقاي خويي(ره) ميباشد؟
2- اگر يكي از اين مراجع حيّ تقليد ابتدايي از مرجع ميّت را جايز ندانند در اين صورت چگونه بايد بين نظرات آنان احتياط نمود؟
1 ـ در مفروض سؤال بايد به احوط از فتواهاي آنان عمل نمائيد، و چنانچه فتواي يكي از آنها مطابق با احتياط نباشد (مثل اينكه يكي فتوي به شكسته خواندن نماز و ديگري فتوي به تمام خواندن نماز بدهد) بايد احتياط كند به جمع بين دو فتوي (يعني نماز را هم تمام بخواند و هم شكسته) و تفصيل آن در مسأله 4 رساله آمده است 2 ـ اخذ به احوط الاقوال (ولو قول ميّت باشد) از مصاديق احتياط است و منافاتي با عدم جواز تقليد ابتدائي از ميت ندارد، ولي مشروط است به اينكه آن مجتهد ميّت را لااقل در سنّ تمييز درك كرده باشد. (استفتاء/11102) (منهاج 2/م 8)
ملاك مشقّت در احتياط
سوال 456 :
در صورتي كه اخذ به احوط الاقوال يا احتياط در جمع بين دو فتوي مشقت داشته باشد فرمودهايد كه به فتواي كسي كه ورع او در فتوي دادن بيشتر است عمل نمايد و اگر در اين جهت مساويند در تقليد از ايشان مخير است، ملاك مشقت داشتن احتياط چيست؟ اگر احتياط در بعضي احكام مشقت داشت آيا فرد در همان مسائل مخير به تقليد از هركدام از مراجع مذكور است، يا در همه مسائل مي تواند به هريك از ايشان رجوع كند؟
ملاك مشقّت داشتن در جميع موارد مشقت شخصي است كه قابل درك بالوجدان استّ چنانكه در باب تيمّم فرموده اند: (…اگر تهيه كردن آب يا استعمال آن به قدري مشقت داشته باشد كه تحمّلش براي شخصي ميّسر نباشد…) در مفروض سؤال در خصوص مسائلي كه مشقّت دارد مخيّر است و در بقيّه مسائل بايد به احتياط اخذ نمايد. (استفتاء/11102) (منهاج 2/م 8)
آب لوله كشي شهري
سوال 22 : آيا حكم آب لوله كشي شهري مثل آب كرّ يا جاري است يا مثل آب قليل؟
آب لوله كشي شهري حكم آب جاري را دارد.
آب لوله كشي كه مخزن آن كمتر از كرّ باشد
سوال 23 : آيا آب لوله كشي در صورتي كه مخزن آن در پشت بام بوده و كمتر از كرّ باشد در برخورد با نجاست مثل آب قليل نجس مي شود؟
بله، مثل آب قليل بوده و در برخورد با نجاست، آبي كه ملاقات با نجاست نموده نجس شده ولي نجاست به مخزن روي پشت بام سرايت نمي كند.
پاكي آب چشمه ها و چاه ها در صورت ملاقات با نجاست
سوال 24 : آيا آب چشمه ها و چاهها در صورتي كه كمتر از كرّ بوده و آب منبع طبيعي آن در زيرزمين نيز كمتر از كرّ باشد در برخورد با نجاست نجس مي شود؟
در آب جاري (مثل آب چشمه ها و قنوات) و در آب چاه كه اتصال به منبع طبيعي داشته باشند، برخورد با نجاست موجب نجس شدن آن نمي شود مگر اينكه بو يا رنگ يا مزه نجاست را بگيرد و كرّ بودن آن آب يا منبع طبيعي آن شرط نشده است.
تطهير فرش و لباس با آب باران
سوال 25 : آب باران در چه صورتي فرش و لباس را پاك مي كند؟
بايد جريان آب به طوري باشد كه عرفاً بگويند باران مي بارد و باريدن دو يا سه قطره كفايت نمي كند و بنابر احتياط واجب بايد به اندازه اي باشد كه اگر در زمين سخت ببارد جريان داشته باشد و فرش و لباس نجس در صورتي كه آب باران به آن رسيده و در آن نفوذ كند و عين نجاست در آن نباشد پاك مي شود و فشار دادن لازم نيست (و همچنين اگر لباس و فرش متنجس به بول شده باشد يك بار باريدن بر آن با شرط مذكور كفايت مي كند)
تطهير مخرج بول و غائط
سوال 26 : در آب كشيدن مخرج بول و غائط آيا يك بار شستن كفايت مي كند؟
در شستن مخرج بول با آب قليل بنابر احتياط واجب دو بار بايد آب كشيد، اما در شستن آن با آب غير قليل يك مرتبه كفايت مي كند، همچنين در شستن مخرج غائط در صورتي كه طوري شسته شود كه ذرهاي از نجاست در آن نماند، يك بار شستن كفايت مي كند.
خروج آب مشكوك بعد از استبراء
سوال 27 : شخصي استبراء كرده و بعد آب مشكوكي از او خارج شده آيا اين آب محكوم به طهارت است يا نجاست؟
بعد از استبراء رطوبت مشكوك مردد بين پاك و نجس، محكوم به طهارت است.
شستن صورت با دست چپ
سوال 28 : آيا شستن صورت در وضو با دست چپ اشكال دارد؟
مانعي ندارد.
شستن صورت و دستها براي مرتبه دوم و سوم
سوال 29 : آيا مي شود صورت و دستها را دو يا سه مرتبه شست؟
شستن صورت و دستها در وضو، مرتبه اول واجب و مرتبه دوم مستحب و مرتبه سوم و بيشتر از آن حرام مي باشد، و اينكه كدام شستن اول يا دوم يا سوم است مربوط به اين است كه شستن عضو به قصد وضو باشد، مثلاً اگر سه مرتبه آب به صورت بريزد و به مرتبه سوم قصد شستن براي وضو نمايد، اشكال ندارد و مرتبه سوم شستن اول شمرده مي شود، ولي اگر سه مرتبه آب به صورت بريزد و به هر يك قصد شستن براي وضو نمايد مرتبه سوم حرام است.
شك در مانعيت چيزي كه به بدن چسبيده
سوال 30 : اگر به بدن انسان چيزي چسبيده باشد و شك داريم كه مانع رسيدن آب به بدن باشد آيا وضو يا غسل صحيح است؟
براي صحت وضوء و غسل بايد يقين به از بين رفتن آن مانع نموده يا حجت شرعيه اي بر برطرف شدن آن داشته باشد.
شك در وجود مانع در اعضاي بدن
سوال 31 : اگر شك داريم كه در اعضاء بدن مانعي براي وضوء يا غسل باشد آيا جستجو لازم است؟
در صورتي كه احتمال وجود مانع در اعضاء بدن عقلائي باشد يعني در نظر مردم به جا باشد بايد به نبودن مانع اطمينان پيدا كرده يا حجت شرعيه اي بر نبودن آن داشته باشد.
مانع بودن اثر خودكار براي وضوء
سوال 32 : اثر خودكار بر روي دست تا چه حدّي باعث بطلان وضو است؟
اگر به گونه اي باشد كه مانع از رسيدن آب به بشره (پوست بدن) شود باعث بطلان وضو است و در صورتي كه شك در رسيدن آب به بشره پيدا شود بايد آن را برطرف كند.
مانع بودن ژل براي مسح سر
سوال 33 : شخصي از ژل براي موي سرش استفاده مي كرده و به تازگي به او گفته شده كه ژل زدن به موي سر مانع رسيدن آب به سر در هنگام وضو گرفتن مي شود، تكليف نمازهايي كه خوانده است چيست؟
تحقيق كنيد اگر مانع از رسيدن آب به موي سر (محل مسح) يا به پوست آن باشد، وضو باطل بوده و بايد نمازهايي كه در اين صورت خوانده شده قضاء گردد.
مانع بودن لاك براي وضوء
سوال 34 : آيا مي شود خانمي با لاك وضو بگيرد؟
خير وضو با لاك و با هرچه كه مانع رسيدن آب به اعضاي وضوء است صحيح نمي باشد.
مانع بودن چرك زير ناخن
سوال 35 : آيا چركي كه زير ناخنهاي دست است مانع وضو مي باشد؟
اگر زير ناخني كه به اندازه معمول بلند است چرك باشد، وضو اشكال ندارد، ولي اگر ناخن را بگيرند بايد براي وضو آن چرك را برطرف كنند و اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد، بايد چرك زير مقداري را كه از معمول بلندتر است برطرف كنند.
وجود مانعي كه شك دارد قبل وضو بوده
سوال 36 : اگر بعد از وضوء چيزي را در اعضاء بدن ببيند كه شك در مانعيتش داشته باشد يا اينكه مي داند مانع وضو است، ولي نمي داند هنگام وضو بوده يا بعداً پيدا شده، آيا وضوئش صحيح است؟
در صورتي كه بداند در حال وضو از آن مانع غافل بوده بايد دوباره وضو بگيرد وگرنه وضوي او صحيح است.
كيفيت شستن دست از بالا به پايين
سوال 37 : شستن دست از بالا به پائين چگونه است؟ آيا اول بايد بالاي دست را شست بعد پائين را يا اينكه بايد از بالا شروع كنيم تا سر انگشتان و دوباره طرف ديگر دست را از بالا تا پائين بشوئيم؟
شستن دست بايد از بالا به پايين بوده و به هريك از دو نحو مذكور صحيح است با رعايت صدق عرفي.
مسح سر بر روي كلاه گيس
سوال 38 : اينجانب براي ترميم مو از كلاه گيس (كلاه موئي) استفاده كرده و آن را با چسب به روي سر نصب كرده ام و اينكه روزي سه مرتبه آن را از سر جدا كنم برايم سخت است آيا مي توانم روي آن مسح بكشم؟
نمي توانيد بدون برداشتن كلاه مويي بر روي آن مسح بكشيد و يا غسل نماييد. بلكه براي مسح و يا غسل بايد آن را برداريد.
مسح سر از پايين به بالا
سوال 39 : آيا مي توانيم مسح سر را از پايين به بالا بكشيم؟
مانعي ندارد ولي احتياط مستحب آن است كه از بالا به پايين باشد.
مسح سر با دست چپ
سوال 40 : آيا مسح سر با دست چپ كفايت مي كند؟
مسح سر بنابر احتياط واجب بايد با تري باطن كف دست راست باشد.
مقدار مسح سر
سوال 41 : مسح سر بايد به چه مقدار باشد؟
يك قسمت از چهار قسمت سر، كه مقابل پيشاني است جاي مسح مي باشد، و هر جايي از اين قسمت را به هر اندازه مسح كند كافي است و مستحب است كه اندازه مسح از پهنا به اندازه پهناي سه انگشت بسته باشد، و بهتر است از درازا به اندازه درازاي يك انگشت باشد.
مسح بر موي سر
سوال 42 : آيا مسح بر روي موي سر جايز است؟
لازم نيست مسح سر بر پوست آن باشد، بلكه بر موي جلوي سر هم صحيح است، ولي كسي كه موي جلوي سر او به اندازه اي بلند است كه اگر مثلاً شانه كند به صورتش مي ريزد يا به جاهاي ديگر سر مي رسد، بايد بيخ موها را مسح كند، يا فرق سر را باز كرده و پوست سر را مسح نمايد.
خشك بودن جاي مسح
سوال 43 : اگر محل مسح مقدار كمي رطوبت داشته باشد مي توانيم روي آن مسح بكشيم؟
جاي مسح بايد خشك باشد و اگر به قدري تر باشد كه رطوبت كف دست به آن اثر نكند مسح باطل است اگر تري آن به قدري كم باشد كه رطوبتي كه بعد از مسح در آن ديده مي شود عرفاً بگويند فقط از تري كف دست است اشكال ندارد.
وجوب مسح با تري موجود در دست
سوال 44 : آيا مسح سر و پا بايد با رطوبت كف دست باشد يا مي تواند از تري ساير اعضاء بدن رطوبت گرفته و با آن مسح كند؟
مسح سر و مسح پاها بايد به باقي مانده رطوبت آب وضوي دستها و بنابر احتياط واجب از رطوبت كف دستها باشد و در صورتي كه كف دست خشك شود، بايد از ريش خود كه داخل در حدّ صورت است رطوبت بگيرد و با آن مسح نمايد و گرفتن رطوبت از غير ريش و مسح نمودن با آن محل اشكال است.
مسح پاي راست با دست چپ و بالعكس
سوال 45 : آيا جايز است با دست راست پاي چپ و يا با دست چپ پاي راست را مسح نمايد؟
بنابر احتياط واجب پاي راست را با دست راست و بعد از آن پاي چپ را با دست چپ مسح نمايد.
مقدار واجب مسح پا
سوال 46 : آيا در صورتي كه در يكي از انگشتان پا روي ناخن لاك نباشد و در مسح پا از همان انگشت پا مسح را بكشد مسح صحيح است؟
در صورتي كه از سر انگشتان تا برآمدگي پا مانعي از رسيدن آب به پوست نباشد و از سر آن انگشت تا برآمدگي پا مسح شده باشد وضويش صحيح است.
مسح پا با حركت مختصر تمام كف دست بر روي آن
سوال 47 : آيا مي شود براي انجام مسح پا تمام كف دست را روي محل پا گذاشته و حركت مختصري بدهيم؟
در مسح پا بايد دست را روي سر انگشتها گذاشته و تا برآمدگي روي پا يا مفصل بكشيم يا آن كه دست را بر بر آمدگي روي پا يا مفصل گذاشته و تا سر انگشتها بكشيم و اگر تمام دست را روي محل مسح پا گذاشته و مقدار مختصري حركت دهيم بنابر احتياط واجب صحيح نمي باشد.
شستن جبيره به جاي مسح آن
سوال 48 : آيا در وضوي جبيره اي مي شود به جاي اينكه روي جبيره را مسح نمائيم آن را در حين وضوء بشوئيم؟
شستن محل جبيره كفايت از مسح آن نمي نمايد.
مسح كامل جبيره
سوال 49 : آيا بايد در وضوء جبيره اي تمام سطح جبيره را مسح بنمائيم؟
در وضوء جبيره اي بايد تمام سطح جبيره را مسح نمود مگر در آنچه كه عادتاً مسح آن دشوار است مثل خللي كه در بين نخها قرار دارد.
زخم يا شكستگي اعضاء وضوء
سوال 50 : اگر روي يكي از اعضاي وضوء شكستگي يا زخمي باشد كه ريختن آب روي آن ضرر دارد بايد فقط وضوي جبيره اي بگيريم يا تيمم هم بنمائيم؟
اگر كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد بايد در شكستگي دست تر برآن بكشيد و همچنين در زخم بنابر احتياط واجب دست تر روي آن بكشيد و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم و شكستگي نجس است و نمي شود آب كشيد در مورد زخم بايد اطراف آن را به طوري كه در وضوء گذشت از بالا به پايين بشوييد و تيمم لازم نيست و احتياط مستحب در آن است كه پارچه ي پاكي روي زخم بگذاريد و دست تر روي آن بكشيد و تيمم هم بنماييد و اما در شكستگي بايد تيمم نمايد و بنابر احتياط واجب وضو نيز گرفته و پارچهي پاكي روي آن بگذاريد و روي پارچه را با دست تر مسح نماييد.
جبيره بر تمام اعضاي وضو
سوال 51 : اگر جبيره تمام اعضاي وضو را گرفته باشد گرفتن وضوء جبيره اي كفايت مي كند؟
اگر جبيره تمام اعضاي وضو را گرفته باشد، بنابر احتياط واجب جمع كند بين وضوي جبيره و تيمّم.
جبيره و پانسمان زخم بيشتر از حدّ معمول
سوال 52 : اگر زخم را بيش از حدّ معمول و متعارف پانسمان نموده باشند و برداشتن آن حرجي بوده و مشقت داشته باشد، وضوء جبيره اي كفايت مي كند؟
در فرض مذكور بنابر احتياط واجب هم وضوي جبيره اي گرفته و هم تيمّم بنمايد.
نماز با وضوء جبيره اي در اول وقت
سوال 53 : آيا كسي كه نمي داند تا آخر وقت عذر او برطرف خواهد شد يانه، مي تواند با وضوي جبيره اي در اول وقت نماز بخواند؟
در فرض مذكور ميتواند اول وقت نماز را بخواند ولي بهتر است كه صبر كند و چنانچه عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضوء يا غسل جبيره اي به جا آورد و در صورتي كه اول وقت نماز خواند و تا آخر وقت عذرش بر طرف شد بايد وضو گرفته يا غسل كرده و نماز را اعاده نمايد.
وضوء گرفتن با آب نجس از روي جهل يا فراموشي
سوال 54 : شخصي از روي جهل يا فراموشي با آب نجس وضو گرفته آيا وضوي او صحيح است؟
در صورتي كه با آب نجس وضو گرفته باشد وضوي او باطل است و فرقي بين صورت علم وعمد و جهل و نسيان نيست.
آب ريختن ديگري براي وضو
سوال 55 : بنابر فرض اينكه سالم بوده و مضطرّ هم نمي باشيم اگر شخص ديگري براي عمل وضو براي ما از پارچ آب بريزد آيا وضو صحيح است؟
اگر به خود اين آب ريختن شستن وضوئي قصد شود، باطل است، ولي اگر ديگري آب را به دست انسان بريزد و شستشوئي وضوئي را خود شخص انجام دهد مانعي ندارد.
شك در طهارت گرفتن
سوال 56 : كسي كه يقين دارد حدث از او سر زده ولي شك دارد كه طهارت ـ وضو يا غسل ـ گرفته يا نه، آيا بايد طهارت بگيرد؟
در اين فرض براي انجام نماز و اعمالي كه مشروط به طهارت است بايد طهارت بگيرد.
شك در سر زدن حدث
سوال 57 : اگر كسي يقين به طهارت دارد و شك دارد كه حدث از او سر زده مي تواند نماز بخواند؟
در فرض مذكور بايد بناء را بر طهارت بگذارد، مگر اينكه اين شخص استبراء نكرده و وضو گرفته و بعد رطوبتي از او خارج شده كه بول بودن يا مذي بودن آن مشكوك است، كه در اين صورت رطوبت مذكور در حكم بول بوده و وضوي او باطل مي شود و همچنين اگر بعد خروج مني بدون اينكه استبراء به بول كند غسل كرده و بعد رطوبت مشكوكي از او خارج شود در اين صورت در حكم مني بوده و براي نماز بايد غسل بنمايد.
يقين به تحقق طهارت و حدث با جهل به تقديم و تأخير آنها
سوال 58 : شخصي يقين دارد كه طهارت ـ وضو يا غسل ـ گرفته و همچنين يقين دارد كه حدثي از او سرزده و نمي داند كداميك زودتر صورت گرفته آيا بايد طهارت بگيرد؟
در فرض مذكور بايد طهارت بگيرد و فرقي ندارد كه زمان تحقق يكي از آنها را بداند يا تاريخ هيچكدام براي او معلوم نباشد.
نجس بودن عضو وضو و شك در تطهير آن قبل از وضو گرفتن
سوال 59 : اگر عضوي از اعضاي وضوئش نجس باشد و وضو گرفته و بعد شك نمايد كه قبل از وضو آن عضو را آب كشيده يا نه حكمش چيست؟
در فرض مذكور بايد بنا بگذارد بر نجس بودن آن عضو و لذا واجب است براي اعمال عبادي خود آن عضو را آب كشيده و تطهير نمايد ، ولي وضوئي كه گرفته در صورتي كه در هنگام وضو علم به غفلت از طهارت اعضاي وضو نداشته باشد، صحيح مي باشد.
نواقص وضو
سوال 60 : آنچه وضوء را باطل مي كند، چه چيزهايي هستند اجمالاً بيان بفرمائيد؟
هفت چيز وضوء را باطل مي نمايد، بول و غائط و باد روده و خواب و چيزهايي كه عقل را از بين مي برد و استحاضه و جنابت و براي بعضي از اينها تفصيلاتي است كه در رساله توضيح المسائل (مسأله/329) ذكر شده است.
مس نمودن ترجمه آيات قرآن و اسماء متبركه
سوال 61 : آيا مسّ نمودن ترجمه قرآن و اسماء متبركه بدون اينكه قصد بي احترامي داشته باشيم جايز است؟
مسّ نمودن ترجمه قرآن به زبان فارسي يا به زبان ديگر مانعي ندارد مگر در اسم جلاله (الله) و ساير اسماء و صفات خداوند تعالي كه مسّ نمودن خود اين اسماء يا ترجمه آنها بنابر احتياط واجب جايز نمي باشد، و احتياط مستحب آن است كه اسماء مباركه چهارده معصوم عليهم السلام را هم بدون وضو مسّ ننمايد.
وضو گرفتن به قصد قربت
سوال 62 : آيا وضوء به خودي خود اگر براي انجام كار ديگري نباشد مستحب مي باشد و مي توانيم با آن نماز بخوانيم؟
وضوء به خودي خود مستحب بوده و صحيح است و مي توانيم با آن نماز بخوانيم و لازم نيست به قصد انجام كاري باشد كه بايد با وضو انجام شود.
وضوء براي نماز واجب قبل از وقت
سوال 63 : آيا وضو گرفتن به قصد خواندن نماز واجب قبل از رسيدن وقت نماز صحيح است؟
در فرض مذكور اگر نزديك وقت نماز به قصد مهيّا بودن براي نماز وضو بگيرد، اشكال ندارد بلكه مستحب است.
طهارت هر عضو به هنگام شستشو
سوال 474 :
من قبل ازغسل جنابت باتيغ پاي خود را بريدم و هنگام شست و شو براي غسل پايم خونريزي مي كرد آيا غسل من صحيح است؟
طهارت وپاكي هر عضوي از اعضاء در هنگام شستن همان عضو كافي است و لازم نيست قبل از غسل همه اعضاء پاك باشد بنابراين اگر با شستن همان عضو ، خونريزي بند بيايد و محل پاك شود غسل صحيح است مگر اينكه خونريزي ادامه داشته باشد و به اندازه شستن آن عضو خون بند نيايد كه در اين صورت اگر وقت نماز باقي است و اميد بند آمدن خون را دارد بهتر است تا آخر وقت صبر كند و بعد از بند آمدن خون زخم غسل كند و چنانچه عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو و غسل جبيره اي به جا آورد و در صورتي كه اول وقت با وضو يا غسل جبيره اي به جا آورد و آخر وقت عذرش برطرف شد بايد وضو گرفته يا غسل كرده ونماز را اعاده نمايد. منهاج 2/م 129 و بعد 185) (رساله/م 347) (استفتاء/2665)
گفتن نيّت در وضوء
سوال 491 :
در وضو گرفتن ضمن نيّت گفتن قربه الي الله واجب است يا خير؟
در صحّت وضو قصد قربت شرط است ولي گفتن قربة الي الله لازم نيست. (استفتاء/2696) (منهاج 2/بعد م 138)
حكم ابتلاء به دوام الريح
سوال 508 :
اينجانب در طول روز به تعداد زياد و مكرر مبتلا به اخراج ريح هستم، به طوريكه براي خواندن يك نماز دو ركعتي بعضي مواقع ميبايست چند بار قبل از خواندن نماز وضو بگيرم حكم من چيست؟ البته در برخي موارد مي توانم خود را تا پايان يك نماز با كمي جا به جايي پا درصورتي كه از قبله منحرف نشوم نگه دارم، آيا اين جابه جايي پا ايراد دارد؟ و اگر شك در خروج ريح نمودم حكم چيست؟
اگر مي دانيد كه در طول زمان وقت نماز فرصتي براي وضو و نماز پيدا مي شود ، نماز را در همان وقت بخوانيد و اگرلازم شد به همان واجبات وضو ونماز اكتفا كنيد و جا به جايي اگر به اندازه اي نباشد كه باعث به هم خوردن حالت نماز شود، اشكال ندارد ولي در حال حركت چيزي از واجبات نماز را نخوانيد، و اگر شك داريد وضو باطل شده يا نه ، بنا بگذاريد بر اين كه وضوي شما باقيست و نماز اول صحيح است و نماز دوم را هم با همان وضو مي توانيد بخوانيد. (استفتاء/3745) (منهاج 2/ بعد م 159)
شك در اينكه رطوبت خارج شده مني است
سوال 64 : اگر از انسان آبي خارج شود كه شك دارد مني است يا خير، آيا در اين صورت غسل جنابت بر او واجب مي شود؟
رطوبتي كه از مرد خارج مي شود و نمي داند مني است يا خير اگر با شهوت و جهش همراه باشد و بعد از بيرون آمدن آن، بدن سست شود آن رطوبت حكم مني را دارد و اگر يكي از اين سه علامت را نداشته باشد حكم مني را ندارد مگر در مريض كه اگر رطوبتي با شهوت بيرون بيايد حكم مني را دارد و لو با جهش و سستي بدن بيرون نيامده باشد و در زن اگر از شهوت انزال كند غسل جنابت بر او واجب است ؛ وآنچه حكم مني ندارد غسل هم ندارد، و غير از مني و بول بقيه آب هائي كه از مجراي بول خارج مي شود پاك است.
رطوبت مشكوك به مني
سوال 65 : اگر بعد از خروج مني رطوبتي از شخص خارج شود كه احتمال مني بودن آن مي رود آيا اين رطوبت حكم مني دارد؟
در صورتي كه بعد از استبراء به بول باشد در حكم مني نيست و در صورتي كه قبل از استبراء به بول باشد حكم مني را دارد.
جنابت بانوان
سوال 66 : خانمها در چه صورتي جنب مي شوند؟
در دو صورت غسل بر خانمها واجب مي شود:1- اگر انسان با زني جماع كند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود چه در قُبل و چه در دُبر او هر دو جنب مي شوند اگر چه مني بيرون نيايد.2- بيرون آمدن مني در خواب باشد يا در بيداري، كم باشد يا زياد، با شهوت يا بدون شهوت ، بي اختيار يا با اختيار؛ و اگر رطوبتي خارج شود كه نداند مني است يا غير آن اگر اين رطوبت در اثر شهوت انزال شده و خارج شود غسل جنابت واجب مي شود، و اگر بدون انزال از شهوت خارج شده غسل بر او واجب نيست.
جنب شدن عمدي در جايي كه نمي تواند غسل كند
سوال 67 : آيا كسي كه نمي تواند غسل كند، بعد از اينكه وقت نماز داخل شده، جايز است با همسرش نزديكي كند؟
در صورتي كه تيمّم برايش ممكن باشد مانعي ندارد، ولي اگر متمكّن از انجام تيمّم نباشد جايز نيست.
داخل شدن جنب و حائض در مساجد
سوال 68 : آيا شخص جنب و حائض مي تواند داخل مساجد شود؟
توقف در مسجد الحرام و مسجد النبي (صلي الله عليه و آله وسلّم) و همچنين داخل شدن در آنها اگرچه از يك در داخل شده و از در ديگر خارج شود جايز نيست، اما در ساير مساجد توقف در آنها حرام است ولي عبور كردن به اينكه از يك در وارد و از در ديگر خارج شود مانعي ندارد.
داخل شدن جنب و حائض در حرم ائمه (عليهم السلام)
سوال 69 : آيا شخص جنب يا حائض مي تواند براي زيارت به حرم ائمه (عليهم السلام) مشرف شود؟
توقف در حرم امامان (عليهم السلام) حرام است، واحتياط واجب آن است كه از رفتن در حرم ائمه (عليهم السلام) خودداري كند اگرچه از يك در داخل و از در ديگر خارج شود.
خوردن و آشاميدن و خوابيدن شخص جنب
سوال 70 : آيا براي شخص جنب خوردن و آشاميدن و همچنين خوابيدن جايز است؟
خوردن و آشاميدن براي شخص جنب مكروه است مگر بعد از اينكه وضو بگيرد يا اينكه دست ها را بشويد، يا آب را مضمضه و استنشاق نمايد، و همچنين خوابيدن براي شخص جنب كراهت دارد مگر اينكه وضو گرفته يا در صورت نبودن آب تيمم بدل از غسل نمايد.
شستن موي بدن در غسل
سوال 71 : آيا شستن موهاي سر و سائر اعضاي بدن در حين غسل واجب است؟
در غسل بايد موهاي كوتاه را كه جزء بدن و از توابع بدن حساب مي شود شسته شود و شستن موهاي بلند واجب نيست.
كسي كه مدتي در غسل ، اول طرف چپ را و بعد طرف راست را مي شسته
سوال 72 : من در اوايل سن بلوغ اشتباهاً تصور مي كردم كه غسل واجب بدين صورت است كه بعد از شستن سر بايد طرف چپ بدن را غسل داد و بعد از آن طرف راست بدن، آيا نمازهايي كه در طي اين مدت خوانده ام را بايد دوباره بخوانم يا لازم نيست؟
بنابر احتياط واجب غسل باطل است و قضاء نمازها واجب ميباشد، ولي شما مي توانيد در اين مسئله به اعلم بعد از ايشان رجوع كنيد و در صورتي كه ايشان ترتيب را واجب نداند نماز هايتان صحيح است.
شستن بدن از پائين به بالا در غسل
سوال 73 : آيا مي شود هنگام غسل اول قسمت پائين عضو را شسته و بعد قسمت بالا را بشوئيم و همچنين هنگام دست كشيدن از پائين به طرف بالا دست بكشيم؟
مانعي ندارد و مي توانيد اول قسمت پائين عضو و بعد قسمت بالاي آن را بشوئيد.
كيفيت غسل ارتماسي
سوال 74 : آيا در صورتي كه در حوض ايستاده ايم مي توانيم بقيه ي اعضاي بدن را داخل آب كرده و غسل ارتماسي نمائيم؟
غسل ارتماسي بنابر احتياط واجب بايد به گونه اي باشد كه عرفاً صدق كند كه بدن را يك دفعه در آب فرو برده است و تحقق غسل ارتماسي در صورتي كه قسمتي از بدن در آب باشد، به فرو بردن باقي بدن مورد اشكال است، و بنابر احتياط واجب بايد همة بدن خارج آب باشد و بعد به نيّت غسل داخل آب شود و در هنگام غسل ارتماسي بايد كف پا را از روي كف حوض بردارد.
نيّت غسل ارتماسي بعد از فرو رفتن در آب
سوال 75 : اگر بعد از اينكه در ميان آب استخر قرار گرفتيم، نيّت غسل ارتماسي كرده و بدن را در آب حركت دهيم غسل صحيح مي باشد؟
در فرض مذكور بنابر احتياط واجب غسل صحيح نمي باشد و در نيّت غسل ارتماسي بنابر احتياط واجب از هنگامي كه اول جزء بدن را در آب داخل مي نمائيد تا فرو بردن آخر جزء بدن، بايد نيّت غسل داشته باشيد.
حكم محدث شدن به حدث اصغر در اثناء غسل
سوال 76 : اينجانب سالياني در بين غسل، محدث به حدث اصغر مي شدم و غسل را ادامه مي داده و بعد وضو ميگرفتم و به همين نحوه نماز و روزه ام را انجام ميدادم، تكليف نماز و روزه هايم چيست؟
به نظر معظم له به وظيفه عمل نكرديد، چون نظر ايشان اين است كه بنابر احتياط واجب غسل را به نيت اعم از تمام و اتمام از سر گرفته و بعد از آن وضو بگيريد، و يا اينكه آن غسل را تمام كنيد و اعاده كنيد و وضو هم بگيريد و بنابر احتياط واجب به مقداري كه مي دانيد با آن غسل نماز خوانده ايد قضا كنيد و روزه ها اگر مقصر نبودهايد (يعني در يادگيري مسأله كوتاهي نكردهايد) قضا ندارد، اگر نمي دانيد اقتصار به اقلّ كافي است. ولي چون معظم له در اين مسأله احتياط واجب دارند، شما مي توانيد به اعلم بعد از ايشان مراجعه نماييد.
انجام يك غسل براي كسي كه چند غسل بر اوست
سوال 77 : اگر چند غسل بر ما واجب باشد (مثلا حيض و جنابت) و حتي اگر تعداد آنها را ندانيم آيا ميتوان به نيت همه يك غسل انجام داد؟ و چه نيتي بايد كرد؟
كسي كه چند غسل بر او واجب است، مي تواند آنها را جدا جدا انجام دهد، و لي بعد از غسل اول براي بقيه نيت وجوب نكند، و همچنين مي تواند به نيت همه آنها يك غسل به جا آورد، بلكه اگر يك غسل معين از آنها را قصد كند، از بقيه كفايت مي كند.
نماز و روزة كسي كه از روي جهل قصوري غسل جنابت نكرده
سوال 439 :
شخصي مبتلا به استمناء بوده و نمي دانسته كه اين عمل حرام است و موجب غسل مي باشد، لذا بدون غسل نماز مي خوانده و روزه مي گرفته، تكليف اين نمازها و روزه هايي كه خوانده چيست ؟
شخص مذكور بايد نمازهايش را قضا كند امّا روزه هايي را كه گرفته در مفروض سؤال كه جاهل قاصر بوده صحيح است. (استفتاء/10597) (منهاج 2/ بعد م 178)
دست كشيدن به بدن هنگام غسل ترتيبي
سوال 458 :
آيا در هنگام غسل ترتيبي مي بايست به بدن خود دست بكشم؟
دست كشيدن در هنگام غسل ترتيبي به بدن لازم نيست، آنچه لازم است رساندن آب به تمام بدن است . (منهاج 2/ قبل م 198) (رساله/م 367 و 369)
مقدار آب لازم براي وضو و غسل
سوال 475 :
اينجانب براي وضو و غسل آب زيادي مصرف ميكنم، لطفا بفرمائيد براي وضو و غسل چه مقدار آب لازم است؟
از رسول مكرم اسلام6 نقل شده است كه حضرت با يك صاع، تقريبا سه كيلو آب غسل ميكردند و با 750 گرم آب وضوء ميگرفتند و مواظب باشيد وسوسه شيطان در شما نفوذ نكند و خلاف عمل اولياء خدا يعني چهارده معصوم :عمل نفرماييد . (استفتاء/11007)
حكم كفايت يك غسل از چند غسل
سوال 492 :
آيا بر چند جنابت پي در پي، كه غسل هيچ يك انجام نشده، يك غسل لازم است يا چند غسل، و اگر شخص از تعداد آن مطمئنّ نباشد حكمش چيست؟
يك غسل از همه آنها كفايت مي كند. (استفتاء/14173) (منهاج 2/م 210)
آنچه بر حائض حرام است
سوال 78 : چه چيز هايي بر حائض حرام است؟ و آيا آنچه بر جنب حرام است بر حائض هم حرام مي باشد؟
هر عبادتي كه طهارت در آن شرط است ، مثل نماز و روزه و طواف و اعتكاف بر حائض حرام مي باشد و همچنين هر آنچه كه بر جنب حرام شده بر حائض هم حرام است.
استفاده از گردنبند مزيّن به لفظ جلاله در حال حيض
سوال 79 : استفاده از پلاك طلاي مزيّن به لفظ جلاله به عنوان گردنبند در ايام عادت ماهيانه جايز است؟
بايد به گونه اي باشد كه بدن حائض با لفظ جلاله تماس پيدا نكند، مثلا داخل پلاستيك يا مانندآن قرار دهد.
جنب شدن زن در زمان قاعدگي و حكم غسل جنابت
سوال 80 : اگر زني دردوران قاعدگي جنب شود مي تواند غسل جنابت كند؟
بله مي تواند غسل جنابت كند و غسلش صحيح است و از حدث جنابت پاك مي شود ولي بعد از تمام شدن حيض غسل حيض لازم است. البته نزديكي در زمان حيض جايز نيست.
قرائت قرآن و دعا و ذكر براي زن حائض
سوال 81 : آيا زن حائض در ايام عادت مي تواند قرآن بخواند و همچنين دعا خواندن و ذكر گفتن براي او جايز است؟
در مفروض سؤال، خواندن قرآن براي زن حائض اشكال ندارد مگر آياتي كه سجده واجب دارد، بلكه بنابر احتياط واجب هيچيك از آيات سوره هايي را كه سجده واجب دارد (الم سجده، حم سجده، نجم و علق) نخواند.
كفايت غسل حيض و نفاس از وضوء
سوال 509 :
آياغسل حيض و نفاس كفايت از وضو ميكند يا خير؟
بله كفايت مي كند. (استفتاء/2886) (منهاج 2/م 231) (رساله/م 397)
حكم همبستر شدن با زن مستحاضه
سوال 82 : آيا حكم همبستر شدن با زن مستحاضه همانند حكم زن حائض است؟ اگرنه حكمش چيست؟
همبستر شدن با زن مستحاضه جائز است، و در استحاضه كثيره و متوسطه، مستحب است قبل از همبستر شدن غسل استحاضه صورت گيرد.
تأخير در انجام غسل نفاس
سوال 440 :
زني حامله كه در هفته هفتم حاملگي سقط جنين نموده است، به علت بي اطلاعي به جاي روز دهم در روز دوازدهم غسل نفاس نموده است، آيا اين تأخير دو روزه كه سهوي بوده است از نظر شرعي چه حكمي دارد؟ آيا پس از انجام غسل او پاك گرديده است؟
پس از انجام غسل نفاس پاك مي شود و غسلش صحيح است و بايد واجباتي را كه در اثر تأخير در بجا آوردن غسل نفاس به جا نياورده ، قضا نمايد يعني در صورتي كه قبل از روز دهم از خون پاك شده عبادتهاي بعد از آن را قضا نمايد و در صورتيكه بعد از روز دهم از خون پاك شده در مازاد بر ايّام عادت حيض عبادتها را قضا نمايد و اگر در حيض عادت ندارد 10 روز را نفاس قرار دهد و عبادتهاي بعد از آن را بجا آورد. (منهاج 2/م 253) (استفتاء/2609)
زمان غسل جمعه
سوال 83 : وقت غسل جمعه از چه زماني شروع شده و تا چه زماني ادامه مي يابد؟
وقت غسل جمعه از طلوع فجر دوم (اذان صبح) روز جمعه تا هنگام زوال (اذان ظهر) مي باشد، و بهتر آن است كه نزديك به ظهر بجا آورده شود، واگر تا ظهر انجام ندهد احتياط آن است كه تا غروب (به قصد قربت مطلقه) بدون نيّت اداء و قضاء بجا آورد، و اگر در روز جمعه غسل نكند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضاي آن را بجا آورد، و كسي كه مي داند در روز جمعه آب پيدا نخواهد كرد مي تواند روز پنج شنبه غسل را رجاءً انجام دهد.
غسل جمعه براي جنب و حائض
سوال 84 : آيا شخص جنب و حائض مي توانند غسل جمعه بجا آورند؟
در صورتي كه شخص جنب يا حائض غسل جمعه انجام دهند صحيح است و غسل جمعه كفايت از غسل جنابت مي نمايد، و همچنين در صورتي كه زن از حيض پاك شده باشد، غسل جمعه كفايت از غسل حيض مي نمايد.
كفايت غسل جمعه از وضو
سوال 85 : آيا غسل جمعه مجزي از وضو است؟
بله مجزي از وضو مي باشد، اگر در وقتش آورده شود.
كفايت غسل مستحب از وضو
سوال 86 : اگر غسل مستحبي نموده باشيم آيا مي توانيم بدون وضو گرفتن نماز بخوانيم؟
غسلهايي كه استحباب آنها با دليل معتبر ثابت شده كفايت از وضو مي نمايد مثل غسل جمعه و غسل يوم التروية ( هشتم ذي حجه) و روز عرفه و عيد قربان و شب و روز عيد فطر و غسل احرام و داخل شدن به حرم خدا و شهر مكه و خانه كعبه و داخل شدن به مدينه منوره و حرم پيامبر و غسل زيارت خانه كعبه و غسل زيارت حضرت سيد الشهداء از قريب، براي تفصيل موارد آن به توضيح المسائل مسأله 650 رجوع نمائيد.
خوف ضرر از استعمال آب
سوال 87 : اگر كسي احتمال بدهد و بترسد كه غسل كردن يا وضو گرفتن براي او ضرر داشته باشد ولي به وجود ضرر يقين ندارد، آيا بايد غسل يا تيمّم كند يا وضو بگيرد؟
اگر بترسد كه از استعمال آب، مرض يا عيبي در او پيدا شود و يا مرضش طول كشيده، يا شدّت پيدا كرده، يا به سختي معالجه شود بايد تيمّم نمايد، و لازم نيست يقين پيدا كند كه آب براي او ضرر دارد، بلكه همين اندازه كه بترسد آب براي او ضرر داشته و آن ترس در نظر مردم به جا باشد بايد تيمّم كند.
ضِيق وقت براي غسل و وضوء
سوال 88 : اگر كسي براي نماز صبح دير بيدار شده به طوري كه احتمال مي دهد تا بخواهد وضوء بگيرد، نمازش قضاء ميشود، آيا وظيفه او تيمّم است يا وضو؟
اگر وقت به قدري تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند، تمام نماز يا مقداري از آن در خارج از وقت انجام مي شود بايد تيمّم كند، مگر اينكه وقت وضو يا غسل به اندازه تيمّم باشد كه در اين صورت بايد وضو بگيرد يا غسل كند، البته اگر به قدري وقت دارد كه مي تواند وضو بگيرد يا غسل كند و نماز را بدون كارهاي مستحب مثل قنوت و حتي بدون سوره بخواند، بايد وضو گرفته يا غسل كند.
چيزهايي كه تيمّم با آنها صحيح است
سوال 89 : چيزهايي را كه مي توانيم بر آنها تيمّم نمائيم بيان بفرمائيد؟
تيمّم نمودن بر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ (حتي سنگ گچ و آهك) و هرچه در عرف آن را از اجزاي زمين مي دانند، صحيح است و در صورتي كه هيچ يك از اينها پيدا نشود بايد به گرد و غباري كه در فرش و لباس و مانند اينهاست تيمّم نمايد، و چنانچه گرد هم پيدا نشود بايد با گل تيمّم كند، و اگر گل هم پيدا نشود احتياط مستحب آن است كه نماز را بدون تيمّم بخواند، ولي واجب است بعد قضاي آن را به جا آورد.
تيمّم بر گچ و آهك و آجر پخته
سوال 90 : آيا تيمّم بر گچ و آهك و آجر پخته صحيح است؟
تيمّم بر گچ پخته و آهك پخته و آجر پخته صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه در حال اختيار بر آنها تيمّم ننمايد.
گرد داشتن چيزي كه بر آن تيمّم مي كنيم
سوال 91 : آيا لازم است چيزي كه برآن تيمّم مي كنيم گرد داشته باشد؟
بنابر احتياط واجب چيزي كه بر آن تيمّم مي كند، در صورت امكان بايد گردي داشته باشد كه به دست بماند و بعد از زدن دست بر آن، مستحب است دست را بتكاند.
خوردن زرده تخم مرغ
سوال 92 : آيا خوني كه در درون تخم مرغ است ، نجس بوده و نمي توانيم آن را بخوريم ؟
خوني كه در زرده تخم مرغ پيدا مي شود خوردن آن حرام و بنابر احتياط، محكوم به نجاست است..
الكل موجود در ادكلن و عطر
سوال 93 : استفاده از عطر يا ادكلن هايي كه الكل دارند چه حكمي دارد؟
اگر الكل مصرف شده در آنها صنعتي باشد پاك است ، و همچنين الكل طبّي در صورتي كه از چوب يا چيز ديگري [ غير از شراب و نبيذ و فقّاع] ساخته شده باشد پاك است ، لذا در اين صورت عطر و أدكلن اگرداراي الكل طبي هم باشد ، پاك است
استفاده از كشمش در غذاهاي پختني
سوال 94 : اگر در عدس پلو و يا در كيك و نان از كشمش استفاده كنيم آيا كشمش در اين صورت پاك است يا نجس؟
خرما و مويز و كشمش و آب آنها اگر چه جوش بيايند پاك و خوردن آنها حلال است.
طهارت اهل كتاب
سوال 95 : آيا اهل كتاب پاك هستند؟
اهل كتاب يعني يهود و نصاري پاك مي باشند هرچند احتياط مستحب اجتناب از آنهاست.
نشستن با لباس مرطوب روي فرش نجس
سوال 96 : آيا نشستن با لباس خيس روي فرش نجس، انسان را نجس مي كند و يا راه رفتن با پاي خيس روي فرش نجس انسان را نجس مي كند؟
اگر چيز پاك به چيز نجس برسد و هردو يا يكي از آنها به رطوبتي تر باشد، كه تري يكي به ديگري برسد، چيز پاك نيز نجس مي شود، اما اگر به قدري تري كم باشد كه به ديگري نرسد چيزي كه پاك بوده نجس نمي شود.
ماشين هاي لباس شوئي
سوال 97 : خواهشمند است بفرمائيد آيا شستن لباسي كه نجس است ولي عين نجاست در آن نيست با ماشين هاي لباس شوئي جديد كه آب كشي هم مي كنند صحيح است يا خير؟
در صورتي كه با شرائط مقرر شرعي آب بكشد اشكال ندارد و كار ماشينهاي مختلف، متفاوت است.
باقي ماندن رنگ و بوي نجاست در لباس
سوال 98 : لباس نجسي پس از چندين بار شستن و آب كشيدن همچنان بو و يا رنگ نجاست دارد، آيا نجس است و براي تطهير آن چه بايد كرد؟
با زوال عين نجاست محكوم به طهارت است، هرچند رنگ و يا بو باقي باشد
نماز خواندن در لباسي كه خون آن شسته شده ولي رنگش باقي است
سوال 99 : خواندن نماز با لباسي كه به قطره خون آلوده شده و پس از شستن نيز رنگ خون باقي بماند چه حكمي دارد؟
اگر خون را از لباس بر طرف كرده ايد و آن را آب كشيده ايد اگرچه رنگ خون در آن مانده پاك مي باشد، اما چنانچه به واسطه رنگ احتمال دهيد كه ذره هاي نجاست در آن چيز مانده نجس است.
پاك شدن ته كفش و كف پا با راه رفتن روي آسفالت
سوال 100 : آيا با راه رفتن روي آسفالت كف پا و يا ته كفش پاك مي شود؟
پاك شدن كف پا و ته كفش نجس به واسطه راه رفتن روي آسفالت محل اشكال است.
طهارت پوستهاي مختصر بدن
سوال 101 : اگر كسي پوستهاي مختصر لب خود را بكند، آيا نجس است؟
اگر پوستهاي مختصر لب وجاهاي ديگر بدن را ( كه وقت كندن آن رسيده ) بكنند ، پاك است
خريد و فروش اعيان نجسه
سوال 102 : آيا خريد و فروش آنچه عين نجاست باشد جايز است؟
خريد و فروش بعضي از اعيان نجسه، مانند مشروبات مسكر و خوك، باطل و حرام است، و همچنين خريد و فروش مردار نجس و سگ غير شكاري، باطل و بنابر احتياط حرام است. ودر غير اينها در صورتي كه منفعت عقلائي حلالي كه قابل اعتناء است داشته باشد (مثل اينكه غائط را كود كنند يا خون را به مريض تزريق نمايند) خريد و فروش آن صحيح و حلال است، ولي احتياط مستحب ترك آن است.
چرمهايي كه از كشورهاي غير مسلمان مي آيد
سوال 103 : كفش و لباسهاي چرمي كه از كشورهاي غير مسلمان و از كفّار گرفته شده آيا پاك مي باشند يا نجس؟
چرمي كه از غير مسلمان گرفته شود هرچند احتمال برود از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده، نجس است و خريد و فروش آن باطل مي باشد، مگر اينكه بدانيم از بازار مسلمين يا از دست مسلمان گرفته است و مسلمان در آن تصرفي مي كرده كه دلالت بر تذكيه دارد.
نجاست چيزي كه با واسطه تماس با عين نجس داشته باشد
سوال 104 : آيا چيزي كه با نجاست برخورد كند چه با واسطه ، چه بي واسطه نجس شده و اشياء ديگر راهم نجس مي كنند؟
متنجس اول در برخورد با اشياء ديگر موجب نجاست آنها مي شود به شرط اينكه رطوبت سرايت كننده داشته باشد، اما متنجس دوم وسوم در صورتي كه با آب قليل و مايعات ديگر برخورد كند آنها را نجس مي كند و در بر خورد با چيزهاي ديگر بنابر احتياط واجب آنها را نجس مي نمايد و ملاقي نجس در واسطه چهارم به بعد پاك است.
پاك نمودن شئ نجس با آب كر يا جاري
سوال 105 : اگر بخواهيم چيزي را كه نجس شده با آب كرّ يا آب جاري (مثل آب لوله كشي شهري) آب بكشيم، آيا يكبار شستن كافي است؟
اگر يكبار آن چيز نجس را در آب كرّ يا جاري فرو برده يا زير آب لوله كشي شهري بگيريد به گونه اي كه آب به تمام جاهاي نجس آن برسد پاك مي شود، و در فرش و لباس ومانند اينها فشار دادن يا ماليدن يا با پا لگد كردن، لازم است و فرقي ندارد كه آن چيز متنجس به بول باشد يا به غير آن.
پاك نمودن چيزي كه به بول نجس شده با آب قليل
سوال 106 : اگر بخواهيم چيزهايي را كه در اثر برخورد با بول نجس شده است با آب قليل آب بكشيم، آيا يك بار آب ريختن كفايت مي كند يا نه؟
چيزهايي كه به بول نجس شده اگر يك مرتبه آب روي آن بريزند و از آن جدا شود، در صورتي كه بول در آن چيز نمانده باشد، بايد يك مرتبه ديگر آب روي آن بريزند تا پاك شود ودر لباس و فرش و مانند اينها بايد بعد از هر دفعه به فشار و مانند آن، غساله آن بيرون آيد.(غساله آبي است كه معمولا در وقت شستن و بعد از آن از چيزي كه شسته مي شود خود به خود يا به وسيله فشار و مانند آن مي ريزد)و اگر آن چيز به بول پسر شير خواري كه غذاخور نشده نجس شود، چنانچه يك مرتبه آب روي آن بريزند كه به تمام جاهاي نجس آن برسد پاك مي شود و در لباس و فرش و مانند اينها فشار لازم نيست.
پاك نمودن چيزي كه به غير بول نجس شده، با آب قليل
سوال 107 : راه پاك نمودن چيزهايي كه در برخورد با غير بول نجس شده اند چيست؟
راه تطهير آنها با آب قليل اين است كه با ازاله عين نجاست يك مرتبه آب روي آن بريزند و از آن جدا شود و احتياط واجب آن است كه آب ريختن بعد از ازاله عين نجاست باشد و در مثل لباس غساله آن را با فشار دادن و مانند آن بايد بيرون آورد.
آبجوي بدون الكل در كشورهاي خارجي
سوال 441 :
آيا آبجوي بدون الكلي كه دركشورهاي خارجي ميفروشند حلال و پاك ميباشد؟ با توجه به اينكه روي شيشه اين آبجوها عبارت «بدون الكل» نوشته شده است و درصد الكل بيش از نيم درصد نميباشد؟
اگر آب شعير از نوعي باشد كه به دستور طبيب از جو ميگيرند و خالي از الكل باشد اشكال ندارد و اگر در آن الكل مست كننده باشد ولو درصد كمي خوردن آن حرام است ولي پاك است، مگر الكل از خرما يا انگور يا جو گرفته شده باشد كه در اين صورت علاوه بر حرمت شرب، نجاست هم دارد. (استفتاء/3480) (منهاج 2/بعد م 407 و قبل آن)
كفش چرمي در بازار كشورهاي غير اسلامي
سوال 459 :
در لندن كفش فروشي وجود دارد كه داخل و بيرون كفش هايش از چرم ساخته شده است .مي خواستم بدانم موقع بارندگي يا در مواقعي كه پايمان عرق مي كند آيا پاي ما نجس است يا نه ؟ و آيا مي شود از اين كفش ها در ايران هم استفاده كرد يا نه ؟
در لندن كفش فروشي وجود دارد كه داخل و بيرون كفش هايش از چرم ساخته شده است .مي خواستم بدانم موقع بارندگي يا در مواقعي كه پايمان عرق مي كند آيا پاي ما نجس است يا نه ؟ و آيا مي شود از اين كفش ها در ايران هم استفاده كرد يا نه ؟ جواب) اگر صاحب كفش فروشي مسلمان باشد و تصرفي در آن مي نمايد كه با تذكيه مناسب است مثل اينكه آنرا مي فروشد يا مي پوشد و ندانيد كه بدون تحقيق از كافر خريده است (يعني احتمال بدهيد كه فروشندهي مسلمان احراز تزكيهي شرعي آنرا نموده است) در اين صورت پاك بوده و محكوم به طهارت است. و همچنين اگر صاحب كفش فروشي كافر است ولي مي دانيد كفشها را از مسلمان خريده يا سازنده آن مسلمان است كه آن مسلمان تصرفي در آن مي كرده كه دلالت بر تذكيه دارد كه در اين صورت اگر با رطوبت به پا ملاقات كند يا به دست محكوم به پاكي است. و در غير اين دو صورت نجس است و هرچه با رطوبت به آن ملاقات كند محكوم به نجاست است. (استفتاء/2697) (منهاج 2/م 397 و 3/م 1672 و 1673) (رساله/م 96)
چرم ساعت خارجي و نماز خواندن
سوال 460 :
ساعتي با بند چرم از بلاد اسلامي(كيش)برايم هديه آورده اند،از آنجا كه نمي دانم كه اين چرم حيواني است كه ذبح شرعي شده است يا خير و از طرفي ساعت ساخت فرانسه است و امكان تحقيق نيز موجود نيست و بعيد به نظر مي رسد كه ذبح شرعي شده باشد آيا نماز خواندن با آن و استعمال آن جايز مي باشد؟
چرمي كه از بازار مسلمين گرفته شود پاك است، مگر اينكه آن مسلمان از كافر گرفته و تحقيق نكرده باشد كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه و نمازي كه با آن لباس خوانده باطل است وبنابر احتياط واجب در صورتي كه همراه با او باشد نماز او باطل است و همچنين بنابر احتياط واجب در صورتي كه حيواني كه چرم از آن گرفته شده خون جهنده نداشته باشد و آن را در نماز بپوشد، نمازش باطل است، ولي اگر احتمال بدهيم مسلمانيكه آنرا از كافر گرفته احراز تذكيهي آنرا به نحو شرعي نموده باشيد پاك است (استفتاء/10627) (منهاج 2/م 398 و 3/م 1673)
خون مردگي، زير پوست
سوال 476 :
اگر نداند خون زير پوست مرده است يا گوشت آن كوبيده شده است، چنانچه سوراخ شود پاك است يا نجس؟ و خوني كه به واسطه كوبيده شدن زير ناخن مي ميرد و بيرون آمدن آن ممكن نيست هنگام وضو چه حكمي دارد؟
1- اگر انسان نداند كه خون زير پوست مرده يا گوشت به واسطه كوبيده شدن به آن حالت درآمده ، پاك است . 2- اگر طوري باشد كه ديگر به آن خون نگويند پاك است و براي وضوء اشكالي درست نمي كند .واگر به آن خون بگويند نجس است و چنانچه پوست پاره شود و چيزي با آن ملاقات كند آن چيز نجس مي شود و در اين صورت اگر بيرون آوردن خون و تطهير محلّ ، جهت وضوء يا غسل حرجي باشد بايد تيمّم نمايد. (استفتاء/14312) (منهاج 2/ملحق به قبل م 401) (رساله/م 103 و 102)
نماز كسي كه جاهل به نجاست لباس يا بدنش بوده
سوال 477 :
كسي نمي دانسته كه قسمتي از لباس يا بدنش نجس بوده و بعد از چند روز فهميده آيا بايد نمازهاي گذشته را دوباره بخواند؟
خير لازم نيست. (استفتاء/3860) (منهاج 2/م 423)
نجاست پيروان مذهب هندو
سوال 493 :
آيا پيروان مذهب هندو كافر و نجس محسوب ميشوند يا خير؟ آيا ميتوان از غذا يا وسايل ايشان استفاده نمود يا خير ؟
پيرو مذهب هندو نجس و كافر است، آنچه از دست كافر از نان و روغن و عسل و مانند اينها از مائعات و جامدات گرفتيد پاك است مگر بدانيد كه با آن غذا يا وسيله بواسطه رطوبت مُسريه ملاقات داشته است و گمان به نجاست معتبر نيست. (منهاج 2/م 417) (استفتاء/2942)
خوني كه به آب دهن برسد در صورت مخلوط شدن و عدم اختلاط
سوال 494 :
در اغلب اوقات هنگامي كه قسمتي از دست يا انگشت شخص در حين كاري بريده شده يا خراش بر ميدارد ناخوداگاه انگشت به دهان برده ميشود، حكم خوني كه از اين طريق به دهان ميرسد و يا بلعيده ميشود چيست ؟
اگر به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بين برود اجتناب از آب دهان لازم نيست و اگر با مخلوط شدن از بين نرود اگر آب از دهان بيرون بيايد اجتناب از آن لازم است و همانطور بلعيدن در صورت دوم حرام است و در صورتي كه چيز خارجي به آن خون برسد بنابر احتياط واجب نجس مي شود هر چند دندان مصنوعي باشد. (استفتاء/10837) (منهاج 2/م 492)
تطهير موضع متنجّس به فضلهي موش با آب
سوال 510 :
فضله خشك موش كه بطور گسترده در سطح خانه بعد يك مسافرت طولاني ريخته شده است، آيا موضع بعد از ازاله پاك است؟و در غير اينصورت به چه نحوي تطهير بايد كرد؟
در مفروض سؤال كه نمي دانيد فضله يا زمين رطوبت مسريه به ديگري را داشته يا نه سطح خانه پاك خواهد بود. (استفتاء/13292) (منهاج 2/ قبل م 452)
نيمه شب شرعي
سوال 108 : آيا نيمه شب شرعي بين غروب خورشيد تا طلوع آفتاب است يا تا اذان صبح؟
نيمه شب، بنابر احتياط واجب حدّ وسط بين غروب خورشيد و طلوع فجر صادق (اذان صبح) مي باشد.
زوال
سوال 109 : مراد از زوال چيست؟
نيمه روز را زوال مي گويند، و روز از لحظه طلوع خورشيد تا لحظه غروب آن به حساب مي آيد.
آخرين مهلت نماز عشاء
سوال 110 : وقت خواندن نماز عشاء تا چه زماني است؟
آخر وقت نماز عشاء براي مختار نصف شب است، و اگر نخواند بايد بنابر احتياط واجب بعد از نيمه شب تا اذان صبح بدون نيت اداء و قضا آن را فوراً بجا آورد و اما براي مضطر به جهت خواب يا فراموشي تا طلوع فجر صادق امتداد دارد، و بنابر احتياط واجب شب را از اول غروب تا اذان صبح حساب كند نه تا اول آفتاب. و بنابر اين نصف شب مي شود نصف اين زمان.
نيت نماز مغرب و عشاء بعد از نيمه شب
سوال 111 : اگر كسي نماز مغرب و عشاء را تا نيمه شب شرعي نخوانده آيا از نيمه شب تا اذان صبح به نيت اداء بايد بخواند يا قضاء؟
در صورتي كه اضطراراً نماز مغرب و عشاء را قبل از نيمه شب نخوانده مثل اينكه خوابش برده و يا فراموش كرده، تا اذان صبح به نيت اداء بخواند، ولي در صورتي كه عمداً آن را به تأخير انداخته بنابر احتياط واجب بايد فوراً به انجام آن مبادرت نموده و آن را بدون نيّت اداء و قضاء بخواند.
وقت فضيلت نماز صبح
سوال 112 : وقت فضيلت نماز صبح را بيان بفرمائيد؟
وقت فضيلت نماز صبح از فجر صادق (اذان صبح) تا ظاهر شدن سرخي طرف مشرق است و در اين وقت فضيلت، هرچه زودتر بخواند افضل است.
وقت فضيلت نماز مغرب و عشاء
سوال 113 : وقت فضيلت نماز مغرب و عشاء چيست؟
وقت فضيلت نماز مغرب از اول مغرب است تا هنگاميكه سرخي طرف مغرب (شفق) از بين برود و وقت فضيلت نماز عشاء از زماني است كه سرخي طرف مغرب (شفق) از بين برود تا زمان ثلث اول شب و تعجيل در وقت فضيلت، افضل است.
نماز قبل از وقت
سوال 114 : شخصي يقين داشته كه وقت نماز رسيده است، يا از راه معتبر، دخول وقت براي او ثابت شده و نماز خوانده، بعد فهميده كه نمازش قبل از وقت بوده، آيا نماز او صحيح است؟
در فرض مذكور اگر تمام نمازش قبل از وقت بوده، نماز باطل بوده و اعاده آن واجب است، ولي اگر بداند در اثناء نماز او، وقت داخل شده، نماز او صحيح است اگرچه احتياط مستحب آن است كه نمازش را اعاده كند.
نماز مستحبي براي كسي كه نماز قضاي واجب به عهده دارد
سوال 115 : اگر كسي نماز قضاي واجب به گردن دارد مي تواند نماز مستحبي بخواند؟
در صورتي كه وقت نماز قضاي واجب تنگ نباشد مي تواند نماز مستحبي بخواند.
اختلاف قبله با جهت ايستادن صف هاي نماز
سوال 442 :
قبلهي مسجد محلهي ما نسبت به خياباني كه در آن قرار دارد حدود 15 درجه انحراف دارد، اما ساختمان شبستان مسجد موازي خيابان ساخته شده و عملاً نماز جماعت هم موازي خيابان برگزار مي شود، يعني 15 درجه با جهت واقعي قبله تفاوت دارد. بسياري از ساكنين محله و نمازگزاران مسجد از اين اختلاف جهت با خبر نيستند. و افراد مطلع براي اينكه صفهاي نماز جماعت نسبت به ساختمان مسجد كج نباشد موازي ديوار روبرويي مسجد صفها را تنظيم مي كنند.
مكاني كه خانهي كعبه در آن مي باشد ، قبله است و بايد رو به آن نماز خواند ولي كسي كه دور است اگر طوري بايستد كه عرفاً بگويند رو به قبله نماز مي خواند كافيست و در مفروض سؤال در صورت 15 درجه انحراف از قبله ،عرفاً صدق رو به قبله نميكند. (استفتاء/11865) (رساله /م 782) (منهاج 2/515)
افضليّت اتصال نماز ظهر و عصر يا جدا خواندن آنها و هكذا نماز عشاء
سوال 511 :
آيا نماز ظهر و عصر را با هم اول وقت بخوانيم بهتر است يا اينكه ظهر را در وقت فضيلت خود و عصر را در وقت فضيلتش و همچنين در نماز مغرب و عشاء؟
وقت فضيلت نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتي سايه شاخص (چوب يا ميله اي كه به صورت مستقيم و عمود در زمين ميكوبند) باندازه خود شاخص بشود و وقت فضيلت عصر نيز از همان اول ظهر بعد از اينكه مقداري وقت به اندازه زمان خواندن نماز ظهر، از اذان ظهر (اول وقت) بگذرد تا زمانيكه سايه شاخص باندازه دو برابر خودش بشود و وقت فضيلت مغرب از مغرب است تا برطرف شدن سرخي طرف مغرب كه آن وقت اول وقت فضيلت عشاء است بنابراين نماز عصر را با فاصله از ظهر بخوانيم يا بلافاصله فرقي نميكند ولي افضل آن است كه نماز عصر را با نوافلش بلافاصله بعد از نماز ظهر بخوانيم و اما فضيلت نماز عشاء بعد از برطرف شدن سرخي طرف مغرب شروع مي شود. (استفتاء/11133) (منهاج 2/ م 504)
عدم رعايت پوشش در حال نماز
سوال 116 : اگر زن بفهمد كه در حال نماز پوشش واجب را رعايت نكرده تكليفش چيست؟
در صورتي كه در حين نماز ملتفت شود كه جائي از بدن او مثل مو يا گردن يا جاهاي ديگري كه پوشاندنش واجب است را نپوشانده بنابر احتياط واجب نمازش را تمام نموده و اعاده كند، اما اگر بعد از نماز متوجه شود كه در حين نماز از روي غفلت و نسيان، پوشش واجب خود را رعايت نكرده، نمازش صحيح است.
پوشاندن روي پا و كف پا در نماز بانوان
سوال 117 : آيا خانمها در هنگام نماز روي پا و كف پا را (مثلا در حال سجده يا تشهد) بايد بپوشانند؟
پوشاندن روي پا تا مچ براي بانوان لازم نيست، ولي براي اينكه اطمينان كند كه مقدار واجب را پوشانده است بايد مقداري پايين تر از مچ ها را هم بپوشاند، و همچنين احتياط مستحب اين است كه كف پاها را هم بپوشاند.
نماز خواندن با لباسي كه در آن محتلم شده
سوال 118 : آيا با لباسي كه در آن محتلم شده ايم ميتوانيم نماز بخوانيم؟ آيا لباس نجس است يا نه؟
اگر آلوده به مني باشد ، نجس است و نماز در آن صحيح نيست .
نماز خواندن در لباس چرمي مشكوك
سوال 119 : اگر با لباس چرمي كه از كشورهاي غير اسلامي آمده نماز بخواند ولي شك داشته باشد كه اين چرم از جنس پوست حيوانات بوده يا از جنس مواد شيميايي است آيا نمازش صحيح است؟
در فرض مذكور نماز خواندن در آن لباس مانعي ندارد.
انگشتر طلاي سفيد
سوال 461 :
آيا استعمال طلاي سفيد براي مردان به عنوان حلقه ي نامزدي (مثلا) اشكال دارد و بر فرض حرام بودن آن، آيا نمازهايي كه با آن خوانده ام نيز باطل هستند، و يا فقط خود فعل حرام است؟
انگشتر طلا به دست كردن و مانند اينها بر مرد حرام، و نماز خواندن با آنها باطل است و فرقي نيست كه سفيد باشد يا زرد و در صورتي كه طلا نباشد مثل پلاتين مانعي ندارد و اگر مردي نداند يا فراموش كند كه مثلاً انگشتر يا لباس او از طلا است، يا شك داشته باشد و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است. و اين احكام مترتّب است بر پوشيدن هر چيزي كه عرفاً به آن طلا گفته ميشود چه زرد باشد يا سفيد. (استفتاء/10626) (منهاج 2/م 527)
نماز خواندن جلوي قبر معصومين و ضريح ائمه (عليهم السلام)
سوال 120 : آيا مي توانيم جلوي قبر معصوم (عليه السلام) و ضريح ايشان نماز بخوانيم؟
در فرض مذكور در صورتي كه مستلزم هتك يا اسائه ادب شود جايز نيست و در صورتي هم كه مستلزم هتك و خلاف ادب نباشد بنابر احتياط واجب ترك شود. و در صورتي كه فاصله زيادي تا قبر معصوم (عليهم السلام) داشته يا بين او و قبر معصوم (عليه السلام) چيزي قرار گرفته باشد كه سبب شود نماز او خلاف ادب به حساب نيايد، خواندن نماز جايز است ولي ضريح مقدس يا پرده روي آن حائل به حسب نمي آيد.
نماز خواندن در هواپيما و قطار
سوال 121 : آيا نماز خواندن در هواپيما و قطار جايز است و در صورت جواز چگونه بايد مراعات قبله را بنمائيم؟
نماز خواندن در اتومبيل و كشتي و ترن و مانند اينها، هنگامي كه ايستاده اند مانعي ندارد، اما در صورتي كه در حال حركت بوده به گونه اي كه مانع از آرامش بدن نمازگزار و انجام واجبات نماز اختياري باشد صحيح نمي باشد، مگر اينكه به واسطه تنگي وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جايي كه چنين حركتي دارد مانند اتومبيل و كتشي و ترن نماز بخواند، و در اين صورت به قدري كه ممكن است بايد آرامش بدن و قبله را رعايت نمايد، و اگر آنها از قبله به طرف ديگر حركت كنند، به طرف قبله برگردد.
انجام ندادن بعضي واجبات غير ركني جهلاً
سوال 443 :
بنده سالهاي پيش در دبيرستان محل تحصيل به دليل آنكه امام جماعت سريع نماز ميخواند و نميتوانستم خوب به او برسم، ذكر صلوات را در تشهد نميگفتم و گمان ميبردم كه صلوات در ذكر تشهد مستحب ميباشد، آيا نمازهاي جماعتي كه اينطور به جاي آوردم بايد اعاده كنم؟
اگر به واسطه ندانستن مسأله از روي تقصير ، چيزي از واجبات نماز را كم يا زياد كند ، نماز باطل است ، ولي جاهل قاصر يا كسي كه از روي فراموشي واجبات غير ركني نماز را كم يا زياد كند ، نمازش صحيح است. (استفتاء/11184) (منهاج 2/ قبل از م 569)
استفاده از مال اهل كتاب كه به عنوان قرض به انسان داده
سوال 478 :
يكي از دوستان بنده اهل كتاب است و اينجانب در خارج از كشور زندگي مي كنم، و ايشان فرشي را به من قرض داده تا بر آن نماز بخوانم و بعداً به او تحويل بدهم، آيا ايرادي دارد ؟
خير ايرادي ندارد. (استفتاء/14145) (منهاج 2/ ملحق به م 542)
نماز خواندن روي قبور
سوال 495 :
نماز خواندن در امامزادهها بر روي قبور اموات مجاور امامزاده چه حكمي دارد؟ و اگر ورثه اموات راضي نباشند حكم آن چيست؟
بنابر مشهور نماز خواندن روي قبر و در مقبره و جايي كه مقابلش قبر است يا بين دو قبر كراهت دارد، ولي در دو صورت اخير اگر حدود پنج متر با قبر فاصله داشته باشد يا بين او و قبر حائلي باشد كراهت ندارد و اگر زمين وقف امامزاده باشد، نماز باطل نيست ولي اگر ملك شخصي باشد (مثل مقبرههاي خصوصي) در صورت عدم رضايت مالك، نماز جايز نميباشد. (استفتاء/11145) (منهاج 2/م 566)
پخش اذان صبح از بلندگوي مسجد
سوال 512 :
پخش اذان صبح از بلندگوي مسجد يا نمازخانه با عنايت به اينكه در آن زمان مردم خواب ميباشند، از نظر شرع مقدس اسلام چه حكمي دارد؟
اذان گفتن براي اعلام وقت نمازهاي يوميه به مردم به نحو متعارف مستحبّ است. (استفتاء/10826) (منهاج 2/بعد از م 568 فصل رابع)
نماز خواندن جلوي قبر معصومين و ضريح ائمه (عليهم السلام)
سوال 120 : آيا مي توانيم جلوي قبر معصوم (عليه السلام) و ضريح ايشان نماز بخوانيم؟
در فرض مذكور در صورتي كه مستلزم هتك يا اسائه ادب شود جايز نيست و در صورتي هم كه مستلزم هتك و خلاف ادب نباشد بنابر احتياط واجب ترك شود. و در صورتي كه فاصله زيادي تا قبر معصوم (عليهم السلام) داشته يا بين او و قبر معصوم (عليه السلام) چيزي قرار گرفته باشد كه سبب شود نماز او خلاف ادب به حساب نيايد، خواندن نماز جايز است ولي ضريح مقدس يا پرده روي آن حائل به حسب نمي آيد.
نماز خواندن در هواپيما و قطار
سوال 121 : آيا نماز خواندن در هواپيما و قطار جايز است و در صورت جواز چگونه بايد مراعات قبله را بنمائيم؟
نماز خواندن در اتومبيل و كشتي و ترن و مانند اينها، هنگامي كه ايستاده اند مانعي ندارد، اما در صورتي كه در حال حركت بوده به گونه اي كه مانع از آرامش بدن نمازگزار و انجام واجبات نماز اختياري باشد صحيح نمي باشد، مگر اينكه به واسطه تنگي وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جايي كه چنين حركتي دارد مانند اتومبيل و كتشي و ترن نماز بخواند، و در اين صورت به قدري كه ممكن است بايد آرامش بدن و قبله را رعايت نمايد، و اگر آنها از قبله به طرف ديگر حركت كنند، به طرف قبله برگردد.
انجام ندادن بعضي واجبات غير ركني جهلاً
سوال 443 :
بنده سالهاي پيش در دبيرستان محل تحصيل به دليل آنكه امام جماعت سريع نماز ميخواند و نميتوانستم خوب به او برسم، ذكر صلوات را در تشهد نميگفتم و گمان ميبردم كه صلوات در ذكر تشهد مستحب ميباشد، آيا نمازهاي جماعتي كه اينطور به جاي آوردم بايد اعاده كنم؟
اگر به واسطه ندانستن مسأله از روي تقصير ، چيزي از واجبات نماز را كم يا زياد كند ، نماز باطل است ، ولي جاهل قاصر يا كسي كه از روي فراموشي واجبات غير ركني نماز را كم يا زياد كند ، نمازش صحيح است. (استفتاء/11184) (منهاج 2/ قبل از م 569)
استفاده از مال اهل كتاب كه به عنوان قرض به انسان داده
سوال 478 :
يكي از دوستان بنده اهل كتاب است و اينجانب در خارج از كشور زندگي مي كنم، و ايشان فرشي را به من قرض داده تا بر آن نماز بخوانم و بعداً به او تحويل بدهم، آيا ايرادي دارد ؟
خير ايرادي ندارد. (استفتاء/14145) (منهاج 2/ ملحق به م 542)
نماز خواندن روي قبور
سوال 495 :
نماز خواندن در امامزادهها بر روي قبور اموات مجاور امامزاده چه حكمي دارد؟ و اگر ورثه اموات راضي نباشند حكم آن چيست؟
بنابر مشهور نماز خواندن روي قبر و در مقبره و جايي كه مقابلش قبر است يا بين دو قبر كراهت دارد، ولي در دو صورت اخير اگر حدود پنج متر با قبر فاصله داشته باشد يا بين او و قبر حائلي باشد كراهت ندارد و اگر زمين وقف امامزاده باشد، نماز باطل نيست ولي اگر ملك شخصي باشد (مثل مقبرههاي خصوصي) در صورت عدم رضايت مالك، نماز جايز نميباشد. (استفتاء/11145) (منهاج 2/م 566)
پخش اذان صبح از بلندگوي مسجد
سوال 512 :
پخش اذان صبح از بلندگوي مسجد يا نمازخانه با عنايت به اينكه در آن زمان مردم خواب ميباشند، از نظر شرع مقدس اسلام چه حكمي دارد؟
اذان گفتن براي اعلام وقت نمازهاي يوميه به مردم به نحو متعارف مستحبّ است. (استفتاء/10826) (منهاج 2/بعد از م 568 فصل رابع)
نيّت اداء يا مافي الذمه در جائي كه مردد بين اداء و قضاء باشد
سوال 122 : اگر نماز واجب او به تأخير افتاده و نمي داند كه قضا شده يا نه، به چه نيتي نماز را بخواند و اگر به نيت اداء خوانده و بعد بفهمد قضاء شده آيا نمازش صحيح است؟
در مفروض سؤال در صورتي كه نمي داند قضاء شده يا نه، بايد بنا بگذارد بر اينكه هنوز وقت باقي است و لذا مي تواند نيت اداء نمايد، و همچنين مي تواند نيت مافي الذمه كند، و اگر نماز را به نيت اداء بخواند و بعد بفهمد قضاء شده در صورتي كه به قصد امتثال امر واقعي خوانده صحيح است، و همچنين برعكس اگر به نيت قضاء خوانده و بعد بفهمد اداء بوده در صورتي كه به قصد امتثال امر واقعي خوانده صحيح است.
تكرار عمدي تكبيره الاحرام
سوال 123 : اگر كسي عمداً تكبيرة الاحرام را تكرار كند آيا نمازش صحيح است؟
اگر تكرار سهوي باشد نماز صحيح است، و اگر عمدي باشد در صورتي كه علم به حكم شرعي داشته يا اينكه جاهل مقصر بوده (يعني در جهل خود معذور نبوده) نماز او باطل است. و اما اگر جاهل قاصر بوده (يعني در جهل خود معذور بوده) بطلان نماز بنابر احتياط واجب است. و در فرض بطلان نماز به تكرار تكبيرة الاحرام، اگر مجدداً براي بار سوم تكبيرة الاحرام گفت مجدداً نماز بر پاشده و صحيح مي باشد.
تكيه كردن بر عصا يا ديوار در حال قيام
سوال 124 : آيا مي توانيم هنگامي كه در نماز ايستاده ايم به ديوار يا عصا تكيه نمائيم؟
در صورتي كه از روي ناچاري باشد اشكالي ندارد ولي در حال اختيار بنابر احتياط واجب به ديوار و عصا و مانند اينها تكيه نكنيد.
كسي كه نمي تواند بايستد يا بنشيند
سوال 125 : اگر نماز گزار قدرت بر ايستادن يا نشستن نداشته باشد و مجبور باشد به حالت خوابيده نماز بخواند به چه صورت بايد روبه قبله قرار بگيرد؟
بايد دراز كشيده و به طرف راست خوابيده و صورتش رو به طرف قبله باشد (به همان هيئتي كه ميّت در درون قبر روبه قبله گذاشته مي شود) و در صورتي كه نتواند به پهلوي راستش بخوابد، به پهلوي چپ بخوابد و باز صورتش رو به قبله باشد و اگر نتوانست بر دو طرف بخوابد بر پشت خوابيده و كف پاهايش را رو به طرف قبله نمايد (به همان هيئتي كه محتضر روبه قبله گذاشته مي شود) و بنابر احتياط واجب بايد با سرش در حدّ امكان براي ركوع و سجود اشاره كند (سرش را پائين آورد) و احتياط واجب اين است كه براي سجده سرش را براي اشاره پائين تر از اشاره براي ركوع مي آورد و در صورتي كه نتواند با سرش اشاره كند بايد با چشمانش اشاره كند.
نماز با قيام بدون ركوع و سجود اختياري يا نماز نشسته با ركوع و سجود
سوال 126 : اگر نماز گزار وقتي كه ايستاده نماز بخواند نتواند خم شده و ركوع و سجود نمايد و مجبور است به جاي ركوع و سجود با سر اشاره كند ولي در صورتي كه نشسته نماز بخواند مي تواند خم شده و ركوع و سجود انجام دهد آيا تكليف او نماز خواندن با قيام است يا نماز خواندن با ركوع و سجود؟
مسأله دو صورت دارد: 1 ـ اگر متمكن از قيام است ولي متمكن از ركوع ايستاده نيست، بايد نماز را ايستاده بخواند و براي ركوع اشاره نمايد، و بنابر احتياط واجب نماز را با ركوع نشسته اعاده نمايد. 2 ـ اگر متمكن از ركوع و سجود هر دو نباشد، بايد ايستاده نماز بخواند و براي ركوع و سجود اشاره نمايد.
كسي كه فقط در بعضي ركعات يا قسمتهاي نماز بتواند بايستد
سوال 127 : اگر كسي قدرت ايستادن براي نماز را ندارد ولي در بعضي از قسمتهاي نماز توانائي ايستادن را پيدا مي كند تكليفش چيست؟
در مفروض سؤال واجب است كه قيام كند تا موقعي كه احساس نمود كه ديگر توانائي بر قيام را ندارد، در آن موقع بنشيند و اگر در حالي كه نشسته احساس كرد كه قدرت بر ايستادن دارد به همان مقدار كه توانست بايستد ولي تا بدنش آرام نگرفته، نبايد قرائت و اذكار واجب نماز را بگويد.
شنيدن آيه سجده در حال نماز
سوال 128 : اگر كسي آيه سجده را تلاوت كرد و نماز گزار هم تلاوت آيه سجده دار را شنيد تكليفش چيست؟
اگر آيه سجده به گوش او خورد بدون اينكه قصد كند آن را بشنود سجده واجب نيست، ولي اگر استماع كرد (يعني با اختيار خود آن را گوش داد) با سرش اشاره به سجده نموده و نمازش را تمام كند و بعد از نماز بنابر احتياط مستحب سجده بنمايد.
گفتن بسمله در قرائت بدون تعيين سوره
سوال 129 : اگر كسي در حين قرائت بسمله را به عنوان آيه قرآن بدون تعيين سوره آن بگويد آيا كفايت از بسمله سوره اي كه مي خواهد در قرائت بخواند مي نمايد؟
در مفروض سؤال كفايت نمي كند و بايد گفتن بسمله را اعاده نموده و سوره خاص آن را تعيين كند.
قرائت اشتباه
سوال 130 : اگر كسي از روي بي اعتنايي رعايت اعراب وبناء و تشديد كلمات را نكرده و حروف را از مخارج اداء نكند آيا نمازش صحيح است؟
در فرض مذكور نماز او باطل است.
وقف به حركت
سوال 131 : آيا در قرائت نماز جايز است به حركت وقف كنيم؟ مثلاً بگوئيم «اياك نعبُدُ» و دال را ضمّه قرائت كرده و بر آن وقف كنيم و بعد بگوئيم «و ايّاك نستعين»؟
بنابر احتياط واجب وقف به حركت جاير نيست.
وصل به سكون
سوال 132 : آيا مي توانيم كلمه اي را كه آخرش ساكن قرائت شده به كلمه بعدي وصل كنيم؟
مانعي ندارد، ولي احتياط مستحب اين است كه وصل به سكون ننمائيم.
مدّ «ولا الضّالين»
سوال 133 : آيا مدّ در كلمه «ولا الضالين» واجب است؟
مدّ در «الف» آن واجب است ولي در «ياء» آن بنابر احتياط مستحب است
مدّ «تنزّل الملائكه»
سوال 134 : آيا در تنزّل الملائكه واجب است ملائكه را مدّ بدهيم؟
واجب نيست ولي بنابر احتياط مستحب مدّ آن رعايت شود.
ادغام «خير من الف شهر»
سوال 135 : آيا ادغام تنوين و نون ساكنه در حروف يرملون مثلا در سورهي قدر ادغام تنوين كلمهي «خيرٌ» در ميم كلمهي «من الف شهر» يا در ذكر صلوات ادغام تنوين دال در محمد (ص) در «واو» واجب است؟
خير، ادغام تنوين و نون ساكنه در حروف يرملون واجب نيست ولي احتياط مستحب ادغام نمودن است.
غلط خواندن قرائت براي جاهل مركب
سوال 136 : شخصي مدتها اعراب كلمه اي از سوره حمد را غلط مي خواند و بعضي مخارج حروف را درست ادا نمي كرد و اعتقاد و يقين داشته كه قرائتش صحيح است تكليف نماز او چيست؟
اگر در اعتقاد به صحّت قرائتش جاهل مقصّر نبوده، نماز او صحيح است، ولي بنابر احتياط مستحب نماز هايي را كه غلط خوانده اعاده نمايد.
بلند خواندن حمد و سوره در نماز ظهر جمعه
سوال 137 : آيا بلند خواندن حمد و سوره در نماز ظهر روز جمعه جايز است؟
بله مستحب است.
قرائت بلند به جاي آهسته و بر عكس
سوال 138 : اگر در جائي كه بايد نماز را بلند بخواند آهسته بخواند و بر عكس در جائي كه آهسته خواندن واجب است آن را بلند بخواند نماز صحيح است يا باطل؟
در مفروض سؤال اگر عمداً باشد نماز باطل و اگر از روي فراموشي يا ندانستن حكم شرعي باشد نماز صحيح است. و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد كه اشتباه خوانده لازم نيست مقداري را كه خوانده دوباره بخواند.
بلند خواندن نماز صبح ومغرب و عشاء براي خانمها
سوال 139 : آيا بلند خواندن حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء براي خانمها جايز است؟
براي خانمها جايز است كه حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را مثل آقايان بلند بخوانند ولي اگر نامحرم صداي ايشان را بشنود بنابر احتياط آهسته بخوانند. ولي در بعضي موارد براي زنان حرام است كه صداي خود را به نامحرم بشنواند مثل اين كه قرائت را با خضوع در قول و صداي ظريف بخواند و نامحرم بشنود در اين صورت بلند خواندن جايز نيست و نماز باطل است.
رها كردن سوره وخواندن سوره ديگر
سوال 140 : آيا مي شود سوره اي را كه بعد از حمد مي خوانيم در وسط خواندن، رها كرده و سوره ديگري بخوانيم؟
اگر سوره اي كه بعد از حمد مي خواند سوره قل هو الله احد يا سوره قل يا ايها الكافرون باشد، نمي تواند آن را رها كند وسوره ديگري بخواند و اگر در ظهر روز جمعه عمداً يكي از اين دو سوره را بخواند بنابر احتياط واجب نمي تواند آن را رها كند و سوره جمعه و مناففقون را بخواند، ولي اگر از روي فراموشي يكي از اين دو را بخواند مي تواند آن را رها كند و سوره جمعه يا منافقون را بخواند. و اگر سوره اي را كه بعد از حمد مي خواند سوره اي غير از اين دو سوره باشد تا از نصف تجاوز نكرده مي تواند آن را رها كند و سوره ديگري را بخواند، و بنابر احتياط واجب بعد از تجاوز از نصف تا دو ثلث رها نكند و پس از اينكه به دو ثلث رسيد رها كردن آن و عدول به سوره ديگر جايز نيست.
فراموش كردن سوره و خواندن سوره ديگري به جاي آن
سوال 141 : اگر مقداري از سوره را فراموش كند يا وقت براي خواندن آن تنگ باشد آيا مي تواند آن را رها كند؟
جواب) در فرض مذكور مي تواند آن را رها كند و سوره ديگري بخواند.
خواندن و گوش دادن آياتي كه سجده واجب دارد براي حائض
سوال 142 : آيا گوش دادن به آيات سجده واجب براي حائض حرام است؟ و اگر شنيد آيا سجده بر او واجب مي شود؟
آنچه بر او حرام است، خواندن آيه سجده است ،و لكن اگر گوش داده سجده بر او واجب است و بايد بلافاصله سجده كند.
تكرار آيه
سوال 143 : آيا دوباره خواندن آيه در قرائت نماز جائز است؟
در صورتي كه به قصد جزئيت نباشد ، مثلاً به قصد احتياط باشد، جايز است.
يكبار خواندن تسبيحات اربعه
سوال 462 :
آيا مي شود يك مرتبه تسبيحات اربعه را در نمازهاي واجب يوميه خواند و درنمازهاي واجب قضا چطور؟
يك مرتبه تسبيحات اربعه در هر دو مورد كافي است اگر چه احتياط مستحب سه مرتبه خواندن است. (استفتاء/3038) (منهاج 2/م 625)
تكرار اذكار نماز
سوال 479 :
آيا اذكار نماز را مي شود چندبار تكرار كرد مثل «اياك نعبد واياك نستعين»؟
تكرار براي احراز صحت، اشكال ندارد تا به حد وسواس نرسد كه در صورت وسواس، دوباره گفتن حرام است و احتياط واجب اينست كه در صورتي كه به جهت وسواس تكرار كرد نمازش را تمام كند و دوباره بخواند و همچنين تكرار آيه و گريه كردن جايز است. (استفتاء/13244) (منهاج 2/م 632) (رساله/م 1025)
ذكر ركوع در حال حركت
سوال 144 : اگر كسي در حال خم شدن و حركت به ركوع قبل از اينكه آرام بگيرد ذكر ركوع را بگويد نمازش صحيح است؟
اگر عمداً در حال حركت و قبل از طمأنينه (آرام گرفتن) ذكر ركوع را بگويد نمازش باطل است مگر اينكه جاهل قاصر باشد كه در اين صورت نمازش باطل نمي شود و اگر سهواً چنين كند واجب است بعد از آرام گرفتن بدن ذكر ركوع را دوباره بگويد، و اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شود ذكر را سهواً در حال حركت گفته نماز صحيح است.
گذاشتن كف دست روي زانو
سوال 145 : آيا گذاشتن كف دست روي زانو واجب است؟
خير، گذاشتن كف دست روي زانو مستحب است.
ركوع در نماز نشسته
سوال 146 : در ركوع نماز نشسته تا چه حدّ بايد خم شويم؟
حدّ ركوع در نماز نشسته آن است كه به مقداري خم شود كه صورت مقابل زانوها قرار بگيرد، و بهتر آن است كه به قدري خم گردد كه كمرش صاف شود.
زيادي سهوي ركوع در نماز
سوال 147 : اگر در نماز واجب يا مستحب سهواً ركوع زيادي انجام دهيم آيا نماز باطل مي شود؟
در نماز واجب زيادي سهوي ركوع موجب بطلان آن مي شود مگر در نماز جماعت كه اگر ركوع زائد به جهت متابعت امام جماعت باشد مانعي ندارد، و همچنين در نماز مستحب زيادي سهوي ركوع اشكال ندارد.
اكتفاء به يك سبحان الله
سوال 148 : آيا در ركوع مي شود به جاي سه بار «سبحان الله» يكبار بگوئيم؟
خير جايز نيست مگر براي مريض يا در ضيق وقت يا در ساير موارد ضرورت.
سجده بر تسبيح تربت پخته نشده
سوال 149 : آيا سجده بر تربت پخته نشده، جايز است و كفايت از سجده مي كند؟
سجده بر تسبيح تربت كه گل آن پخته نشده باشد و دانه هايش جمع شده و دور از هم نباشند و مجموع آن مقداري كه در پيشاني بر آن قرار گرفته به اندازه مسمّاي سجود باشد جايز بوده و سجده صحيح است.
گذاشتن انگشتهاي ديگر پا به جاي انگشتهاي ابهام
سوال 150 : آيا در سجده مي تواند به جاي انگشتهاي ابهام ساير انگشتها را روي زمين بگذارد؟
در سجده گذاشتن سر انگشتهاي ديگر غير انگشتهاي ابهام كفايت نمي كند ،و اگر انگشتهاي ابهام پا (شصت) روي زمين گذاشته نشود در صورتي كه جاهل مقصّر بوده نماز باطل است ولي اگر جاهل قاصر بوده نماز صحيح مي باشد.
برداشته شدن ناگهاني سر از سجده
سوال 151 : اگر به طور اتفاقي سرمان از روي مهر برداشته شده و دوباره روي زمين قرار گرفت آيا دو سجده حساب مي شود يا يك سجده؟
اگر پيشاني بي اختيار از جاي سجده بلند شود چنانچه كه ممكن باشد بايد نگذارد دوباره به جاي سجده برسد واين يك سجده حساب مي شود چه ذكر سجده را گفته باشد يا نه، و اگر نتواند سر را نگه دارد و بي اختيار دوباره به جاي سجده برسد اگر قبل از آنكه سرش از سجده برداشته شود ذكر سجده را نگفته بوده بنابر احتياط واجب بايد بعد از اينكه سرش بي اختيار به سجده بازگشت ذكر سجده را به نيت قربت مطلقه يا به قصد امري كه به او شده اعم از واجب يا مستحب بگويد (و به هر حال سجده دوم او به حساب نمي آيد و لذا بايد سجده دوم خود را انجام دهد.)
عجز از سجده كامل
سوال 152 : كسي كه نمي تواند سجده اش را كامل انجام داده و سرش را روي زمين بگذارد، تكليفش چيست؟
كسي كه نمي تواند پيشاني را به زمين برساند بايد به قدري كه مي تواند خم شود، و مهر يا چيز ديگري را كه سجده بر آن صحيح است روي چيز بلندي گذاشته و طوري پيشاني را برآن بگذارد كه بگويند سجده كرده است، ولي بايد كف دستها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول به زمين بگذارد. و اگر چيز بلندي نباشد كه مهر يا چيز ديگري كه سجده بر آن صحيح است روي آن بگذارد، لازم است كه مهر يا چيز ديگر را با دست بلند كرده و بر آن سجده نمايد، و در صورتي كه خودش نتواند، ديگري بلند كند و او بر آن سجده نمايد.
چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است
سوال 153 : در سجده واجب نماز و سجده واجب قرآن بر چه چيزهايي مي توانيم سجده كنيم؟
سجده بر مهر و خاك و سنگ و چوب و برگ درخت و برگ گلي كه خوردني نباشد و كوزه گلي و آجر و سنگ آهك و سنگ گچ و آهك پخته و گچ پخته و سنگهاي مرمر و مانند آن و علف وكاه و همچنين كاغذ و مقوايي كه از آنچه سجده بر آن صحيح است مثل چوب و كاه ساخته شده باشد، صحيح است. در ميان اينها از همه بهتر سجده بر مهر تربت كربلا است و بعد خاك و بعد سنگ و بعد سجده بر گياهان غير خوراكي.
چيزهايي كه سجده بر آنها باطل است
سوال 154 : در نماز واجب و در آياتي كه سجده واجب دارند، بر چه چيزهايي نمي توان سجده كرد؟
سجده بر چيزهاي خوراكي صحيح نيست، بنابراين سجده بر گندم و جُو و نان و برگ مو (برگ درخت انگور) تا وقتي كه معمولا خوردني است و گلهايي كه خوراكي هستند و گياهاني كه خوردن آنها در بعضي جاها معمول و متعارف است و در جاهايي ديگر متعارف نيست و همچنين سجده بر دواهاي خوراكي كه از زمين مي رويد چنانچه خود آنها خوردني باشد جايز نيست. و همچنين سجده بر چيزهاي پوشيدني مثل پارچه و لباس و همچنين سجده بر فرش و موكت و پنبه جايز نمي باشد، و بنابر احتياط واجب از سجده بر كاغذي كه از پنبه درست شده بايد اجتناب كرد. و سجده بر چيزهايي كه زمين و روييدني از زمين، بر آنها صدق نمي كند مثل طلا و نقره و قير (و آسفالت كه لايه هاي قير روي سنگريزه ها را گرفته اند) جايز نيست. و همچنين سجده بر سنگهاي گرانبها مثل سنگ زمرّد و فيروزه بنابر احتياط واجب صحيح نمي باشد.
حكم سجده در هنگام نبودن چيزي كه سجده بر آن صحيح است
سوال 155 : آيا در حالت اضطرار مي توان بر ناخن دست سجده كرد؟ اگر چيزي براي سجده نباشد وظيفه چيست؟
اگر چيزي كه سجده بر آن صحيح است ندارد يا اگر دارد بواسطه سرما يا گرماي زياد و مانند اينها نمي تواند برآن سجده كند بايد به لباسش سجده كند به شرط آنكه از حرير و ابريشم نباشد و احتياط واجب اينست كه لباسي كه از پنبه و كتان است بر غير آن مانند لباسي كه از پشم و كرك است مقدم بدارد، و اگر لباس ميسر نشد بنابراحتياط واجب بر فيروزه و عقيق و امثال اينها و بر كاغذي كه از پنبه ساخته اند سجده كند، و اگر آن هم فراهم نشد بر كاغذي كه از ابريشم و حرير ساخته اند سجده كند، و اگر آن هم ميسر نشد بر هر چيز ديگري كه در حال اختيار سجده بر آن جائز نيست سجده نمايد، ولي احتياط مستحب آنست كه تا سجده بر پشت دست ممكن است بر غير آن از چيزهائي كه سجده بر آن جائز نيست سجده نكند، و اگر پشت دست هم ميسر نشد تا پنبه و كتان فراهم مي شود بر چيز ديگري سجده نكند .
مفقود شدن چيزي كه سجده بر آن صحيح است (مثل مهر) در اثناء نماز
سوال 156 : اگر در حال نماز مهر يا چيزي كه بر آن سجده جايز است مفقود شود تكليف نماز او چيست؟
اگر در بين نماز چيزي كه بر آن سجده مي كند گم شود و چيزي كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد چنانچه وقت وسعت دارد بايد نماز را بشكند، و اگر وقت تنگ است بايد به ترتيبي كه در سؤال قبل گفته شد عمل نمايد.
سوره هايي كه سجده واجب دارند
سوال 157 : سوره هايي كه سجده واجب دارند كدام سوره ها هستند؟
در هر يك از چهار سوره «32 سجده» و «41 فصلت» و «53 النجم» و «96 علق» يك آيه سجده است كه اگر انسان بخواند يا گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آيه بايد فوراً سجده كند.
شرائط سجده در آيه اي كه سجده واجب دارد
سوال 158 : آيا طهارت و روبه قبله بودن و ساير امور در سجده واجب قرآن شرط شده است يا خير؟
در سجده واجب قرآن بايد جاي انسان غصبي نباشد و بايد پيشاني را بر چيزي كه سجده بر آن صحيح است گذاشته، و بنابر احتياط واجب جاهاي ديگر بدن را كه در سجده نماز ذكر شد بر زمين بگذارد، و بنابر احتياط واجب جاي پيشاني او از جاي سر انگشتانش بيش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد، و لازم نيست با وضو يا غسل و رو به قبله باشد و عورت خود را بپوشاند و بدن و جاي پيشاني او پاك باشد، و نيز چيزهايي كه در لباس نمازگزار شرط مي باشد در لباس او شرط نيست.
سوال 149 : آيا سجده بر تربت پخته نشده، جايز است و كفايت از سجده مي كند؟
سجده بر تسبيح تربت كه گل آن پخته نشده باشد و دانه هايش جمع شده و دور از هم نباشند و مجموع آن مقداري كه در پيشاني بر آن قرار گرفته به اندازه مسمّاي سجود باشد جايز بوده و سجده صحيح است.
گذاشتن انگشتهاي ديگر پا به جاي انگشتهاي ابهام
سوال 150 : آيا در سجده مي تواند به جاي انگشتهاي ابهام ساير انگشتها را روي زمين بگذارد؟
در سجده گذاشتن سر انگشتهاي ديگر غير انگشتهاي ابهام كفايت نمي كند ،و اگر انگشتهاي ابهام پا (شصت) روي زمين گذاشته نشود در صورتي كه جاهل مقصّر بوده نماز باطل است ولي اگر جاهل قاصر بوده نماز صحيح مي باشد.
برداشته شدن ناگهاني سر از سجده
سوال 151 : اگر به طور اتفاقي سرمان از روي مهر برداشته شده و دوباره روي زمين قرار گرفت آيا دو سجده حساب مي شود يا يك سجده؟
اگر پيشاني بي اختيار از جاي سجده بلند شود چنانچه كه ممكن باشد بايد نگذارد دوباره به جاي سجده برسد واين يك سجده حساب مي شود چه ذكر سجده را گفته باشد يا نه، و اگر نتواند سر را نگه دارد و بي اختيار دوباره به جاي سجده برسد اگر قبل از آنكه سرش از سجده برداشته شود ذكر سجده را نگفته بوده بنابر احتياط واجب بايد بعد از اينكه سرش بي اختيار به سجده بازگشت ذكر سجده را به نيت قربت مطلقه يا به قصد امري كه به او شده اعم از واجب يا مستحب بگويد (و به هر حال سجده دوم او به حساب نمي آيد و لذا بايد سجده دوم خود را انجام دهد.)
عجز از سجده كامل
سوال 152 : كسي كه نمي تواند سجده اش را كامل انجام داده و سرش را روي زمين بگذارد، تكليفش چيست؟
كسي كه نمي تواند پيشاني را به زمين برساند بايد به قدري كه مي تواند خم شود، و مهر يا چيز ديگري را كه سجده بر آن صحيح است روي چيز بلندي گذاشته و طوري پيشاني را برآن بگذارد كه بگويند سجده كرده است، ولي بايد كف دستها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول به زمين بگذارد. و اگر چيز بلندي نباشد كه مهر يا چيز ديگري كه سجده بر آن صحيح است روي آن بگذارد، لازم است كه مهر يا چيز ديگر را با دست بلند كرده و بر آن سجده نمايد، و در صورتي كه خودش نتواند، ديگري بلند كند و او بر آن سجده نمايد.
چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است
سوال 153 : در سجده واجب نماز و سجده واجب قرآن بر چه چيزهايي مي توانيم سجده كنيم؟
سجده بر مهر و خاك و سنگ و چوب و برگ درخت و برگ گلي كه خوردني نباشد و كوزه گلي و آجر و سنگ آهك و سنگ گچ و آهك پخته و گچ پخته و سنگهاي مرمر و مانند آن و علف وكاه و همچنين كاغذ و مقوايي كه از آنچه سجده بر آن صحيح است مثل چوب و كاه ساخته شده باشد، صحيح است. در ميان اينها از همه بهتر سجده بر مهر تربت كربلا است و بعد خاك و بعد سنگ و بعد سجده بر گياهان غير خوراكي.
چيزهايي كه سجده بر آنها باطل است
سوال 154 : در نماز واجب و در آياتي كه سجده واجب دارند، بر چه چيزهايي نمي توان سجده كرد؟
سجده بر چيزهاي خوراكي صحيح نيست، بنابراين سجده بر گندم و جُو و نان و برگ مو (برگ درخت انگور) تا وقتي كه معمولا خوردني است و گلهايي كه خوراكي هستند و گياهاني كه خوردن آنها در بعضي جاها معمول و متعارف است و در جاهايي ديگر متعارف نيست و همچنين سجده بر دواهاي خوراكي كه از زمين مي رويد چنانچه خود آنها خوردني باشد جايز نيست. و همچنين سجده بر چيزهاي پوشيدني مثل پارچه و لباس و همچنين سجده بر فرش و موكت و پنبه جايز نمي باشد، و بنابر احتياط واجب از سجده بر كاغذي كه از پنبه درست شده بايد اجتناب كرد. و سجده بر چيزهايي كه زمين و روييدني از زمين، بر آنها صدق نمي كند مثل طلا و نقره و قير (و آسفالت كه لايه هاي قير روي سنگريزه ها را گرفته اند) جايز نيست. و همچنين سجده بر سنگهاي گرانبها مثل سنگ زمرّد و فيروزه بنابر احتياط واجب صحيح نمي باشد.
حكم سجده در هنگام نبودن چيزي كه سجده بر آن صحيح است
سوال 155 : آيا در حالت اضطرار مي توان بر ناخن دست سجده كرد؟ اگر چيزي براي سجده نباشد وظيفه چيست؟
اگر چيزي كه سجده بر آن صحيح است ندارد يا اگر دارد بواسطه سرما يا گرماي زياد و مانند اينها نمي تواند برآن سجده كند بايد به لباسش سجده كند به شرط آنكه از حرير و ابريشم نباشد و احتياط واجب اينست كه لباسي كه از پنبه و كتان است بر غير آن مانند لباسي كه از پشم و كرك است مقدم بدارد، و اگر لباس ميسر نشد بنابراحتياط واجب بر فيروزه و عقيق و امثال اينها و بر كاغذي كه از پنبه ساخته اند سجده كند، و اگر آن هم فراهم نشد بر كاغذي كه از ابريشم و حرير ساخته اند سجده كند، و اگر آن هم ميسر نشد بر هر چيز ديگري كه در حال اختيار سجده بر آن جائز نيست سجده نمايد، ولي احتياط مستحب آنست كه تا سجده بر پشت دست ممكن است بر غير آن از چيزهائي كه سجده بر آن جائز نيست سجده نكند، و اگر پشت دست هم ميسر نشد تا پنبه و كتان فراهم مي شود بر چيز ديگري سجده نكند .
مفقود شدن چيزي كه سجده بر آن صحيح است (مثل مهر) در اثناء نماز
سوال 156 : اگر در حال نماز مهر يا چيزي كه بر آن سجده جايز است مفقود شود تكليف نماز او چيست؟
اگر در بين نماز چيزي كه بر آن سجده مي كند گم شود و چيزي كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد چنانچه وقت وسعت دارد بايد نماز را بشكند، و اگر وقت تنگ است بايد به ترتيبي كه در سؤال قبل گفته شد عمل نمايد.
سوره هايي كه سجده واجب دارند
سوال 157 : سوره هايي كه سجده واجب دارند كدام سوره ها هستند؟
در هر يك از چهار سوره «32 سجده» و «41 فصلت» و «53 النجم» و «96 علق» يك آيه سجده است كه اگر انسان بخواند يا گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آيه بايد فوراً سجده كند.
شرائط سجده در آيه اي كه سجده واجب دارد
سوال 158 : آيا طهارت و روبه قبله بودن و ساير امور در سجده واجب قرآن شرط شده است يا خير؟
در سجده واجب قرآن بايد جاي انسان غصبي نباشد و بايد پيشاني را بر چيزي كه سجده بر آن صحيح است گذاشته، و بنابر احتياط واجب جاهاي ديگر بدن را كه در سجده نماز ذكر شد بر زمين بگذارد، و بنابر احتياط واجب جاي پيشاني او از جاي سر انگشتانش بيش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد، و لازم نيست با وضو يا غسل و رو به قبله باشد و عورت خود را بپوشاند و بدن و جاي پيشاني او پاك باشد، و نيز چيزهايي كه در لباس نمازگزار شرط مي باشد در لباس او شرط نيست.
گفتن الحمدلله قبل از تشهّد
سوال 159 : آيا گفتن الحمدلله قبل از تشهّد واجب است؟
در تشهّد قبل از شروع نمودن به ذكر واجب مستحب است كه بگويد: «الحمدلله» يا بگويد «بسم الله و بالله و الحمدلله و خير الاسماء لله»
فراموش كردن تشهّد
سوال 160 : اگر در نماز بعد از ركعت دوّم تشهّد را فراموش كرديم تكليف ما چيست؟
اگر تشهّد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع يادش بيايد كه تشهّد را نخوانده، بايد بنشيند و و تشهّد را بخواند و دوباره بايستد، و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود، بخواند و نماز را تمام كند. و بنابر احتياط مستحّب بعد از نماز، براي ايستادن بي جا دو سجده سهو به جا آورد، و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز (بنابر احتياط مستحّب) تشهّد را قضا كند، و بايد براي تشهّد فراموش شده دو سجده سهو به جا آورد.
سلام واجب در تسليم
سوال 161 : آيا هر سه سلامي كه در تسليم آمده واجب است؟
خير، گفتن سلام اوّل (السلام عليك ايها النبيّ و رحمه الله و بركاته) مستحب است و در سلام نماز گفتن يكي از دو جمله «السلام علينا و علي عباد الله الصالحين» يا «السلام عليكم» كفايت مي كند، و مستحب است كه به جمله «السلام عليكم» جمله «و رحمه الله و بركاته» را اضافه نمايد، و در صورتي كه «السلام علينا و علي عباد الله الصالحين» را اوّل بگويد مستحب است كه بعد از آن «السلام عليكم و رحمه الله و بركاته» را هم بگويد.
قنوت فراموش شده
سوال 162 : اگر كسي قنوت نماز را فراموش كرده و به ركوع برود آيا مي تواند قضاي آن را به جا آورد؟
اگر نماز گزار قنوت را فراموش كرده و پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود، يادش بيايد، مستحب است بايستد و بخواند، و اگر در ركوع يادش بيايد، مستحب است بعد از ركوع قضا كند، و اگر در سجده يادش بيايد مستحب است بعد از سلام آن را قضا نمايد.
قنوت فارسي
سوال 163 : آيا مي شود در نماز قنوت را به فارسي خواند؟
خواندن دعا به زبان فارسي در قنوت نماز واجب و نماز مستحبّي به نماز ضرري نمي زند و نماز صحيح است، امّا وظيفه قنوت انجام نشده و كفايت از دعاي عربي نمي كند. البته بايد دعا به صورت مناجات با خدا بوده و خطاب به غير خدا نباشد.
برگرداندن عمدي صورت به سمت چپ يا راست در اثناء نماز
سوال 164 : اگر كسي در نماز عمداً صورت خود را به سمت چپ يا راست برگرداند، آيا نمازش باطل مي شود؟
اگر عمداً سر را به قدري بگرداند كه مواجه طرف راست يا چپ قبله يا بيشتر باشد نمازش باطل است. ولي اگر عمداً سر را كمي بگرداند كه نگويند روي خود را به قبله برگردانده است نمازش باطل نمي شود، واگر به مقداري بگرداند كه بگويند روي خود را از قبله برگردانده است (ولو به حدّ راست يا چپ قبله نرسيده باشد) نماز باطل است.
برگرداندن سهوي صورت از طرف قبله
سوال 165 : اگر كسي در هنگام نماز سهواً صورت خود را از طرف قبله برگرداند آيا نمازش صحيح است؟
اگر سهواً صورت خود را از طرف قبله برگرداند، ولي به حدّ راست يا چپ قبله نرسد، نماز صحيح است و اگر سهوا سر را به قدري بگرداند كه مواجه طرف راست يا چپ قبله باشد و متذكر شود، در صورتي كه وقت (هرچند به مقدار يك ركعت) باقي مانده بنابر احتياط واجب اعاده نمايد، و اگر به اين اندازه باقي نمانده يا بعد وقت متذكر شود قضا ندارد.
اشاره با دست و حركت آن
سوال 166 : اگر هنگام نماز دست را حركت دهد و يا به واسطه دست به جايي اشاره كند نماز باطل مي شود؟
كاري كه صورت نماز را به هم نزد، مثل اشاره كردن با دست و حركت آن اشكالي ندارد.
راه رفتن مختصر در نماز
سوال 167 : آيا راه رفتن مختصر در صورتي كه چند قدم حركت كرده ولي از قبله روي برنگرداند، نماز را باطل مي كند يا خير؟
در فرض مذكور، راه رفتن مختصر بدون اينكه از قبله منحرف شود اگر به مقداري كم باشد كه عرفاً صورت نماز را به هم نزند، مانعي ندارد ، ولي نبايد در حال حركت قرائت يا أذكار نماز را انجام بدهد.
جواب سلام در نماز
سوال 168 : اگر كسي به نمازگزار سلام كرد، تكليف نمازگزار چيست؟
اگر كسي به نمازگزار سلام كند بايد همانطور كه او سلام كرده جواب دهد، و بنابر احتياط واجب در مفرد و جمع بودن (مفرد مثل عليك و جمع مثل عليكم) و در معرفه و نكره بودن (معرفه مثل السلام و نكره مثل سلام) بايد مطابقت داشته باشد. مثلا اگر گفته سلام عليكم در جواب بگويد سلام عليكم، مگر در جواب عليكم السلام (يا عليك السلام) كه بنابر احتياط واجب بايد بگويد سلام عليكم (يا سلام عليك) و اگر سلام دهنده فقط بگويد سلام و عليكم را نگويد بنابر احتياط واجب نمازگزار هم بايد به او بگويد سلام، و اگر زن در سلام بگويد سلام عليك بنابر احتياط واجب بايد نمازگزار بگويد سلام عليك و كاف را زير و زبر ندهد.
جواب سلام غير مسلمان در نماز
سوال 169 : آيا جواب سلام شخص غير مسلمان در نماز واجب است؟
جواب سلام مرد و زن غير مسلمان در نماز بنابر احتياط واجب است و در جواب اكتفا كند به كلمه «سلام» يا به كلمه «عليك»، هرچند احوط آن است كه به كلمه عليك جواب بگويد
سلام بچه مميّز و نامحرم به نمازگزار
سوال 170 : اگر بچه مميّز يا زن نامحرم و يا مرد نامحرم به نمازگزار سلام كند، آيا جواب او واجب است؟
در فرض مذكور جواب سلام بر نمازگزار واجب است.
به هم زدن نماز واجب و مستحب
سوال 171 : آيا مي شود نماز واجب يا مستحب را شكسته و آن را به هم زد؟
شكستن نماز واجب از روي اختيار حرام است ولي براي حفظ مال و جلوگيري از ضرر مالي يا بدني مانعي ندارد، بلكه اگر حفظ جان خود انسان يا كسي كه حفظ جان او واجب است، يا حفظ مالي كه نگهداري آن واجب مي باشد بدون شكستن نماز ممكن نباشد بايد نماز را بشكند ، و احتياط مستحب اين است كه نماز مستحب را ـ در غير موارد جواز شكستن نماز واجب ـ نشكند . اما شكستن نماز مستحب مطلقاً جايز است.
قضاي نماز براي كسي كه نمي داند چه مقدار نمازهايش قضاء شده
سوال 172 : اگر كسي مقداري نماز قضاء داشته باشد ولي نمي داند نماز قضاي او چه مقدار است، تكليف او چيست؟
اگر به قضاي مقدار يقيني اكتفاء كند كافي است ولي احتياط مستحب اين است كه به قدري نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است.
نماز قضايي كه تعداد آن را نمي دانيم
سوال 463 :
اينجانب مقدار زيادي از نمازهايم را نخوانده ام و تعداد آن را هم نمي دانم، اكنون چه تعدادي نماز قضاء بخوانم؟
اگر به قضاي مقدار يقيني اكتفاء كند كافي است ،يعني آن مقداري كه يقين داريد، نماز از شما قضاء شده واجب است بخوانيد و اما مقدار بيشتري كه شك داريد قضاء شده يا نه لازم نيست بخوانيد هرچند احتياط مستحب اين است كه به مقداري نماز بخوانيد تا يقين كنيد به تعداد نمازهاي قضاء شده نماز خوانده ايد. (منهاج 2/م 728) (استفتاء/6076 و 843)
نماز قضاي پدر كه عمداً ترك كرده
سوال 480 :
در صورتي كه كسي(اصلا)نماز نمي خواند آيا باز هم پسر بزرگتر او بايد نماز قضاي او را بجا آورد يا لازم نيست بجا آورد؟
در فرض سؤال بنابراحتياط واجب بايد نماز قضاي او را بجا آورد. (استفتاء/14293) (منهاج 2/م 737) (رساله/م 1398)
اداء ديون عبادي ميّت مثل نماز و روزه و خمس
سوال 497 :
كسي فوت كرده است وهيچ وصيتي در رابطه با ديون عبادي خودش نكرده است در حاليكه ورثه اش ميدانند كه ديون عبادي بر عهده ميت ميباشد اما مقدار آن ديون را نميدانند وظيفه ورثه در ارتباط با ديون ميت چيست؟
بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگ پدر مقدار قدر متيقن (يعني كمترين مقداري كه يقين دارند به ذمه ميت است) از نمازها و روزه هاي پدر را يا خود بجا آورد يا از مال خودش براي پدر اجير بگيرد به تفصيلي كه در رسالهي عمليه مسألهي 1398 بيان شده است، و خمس و زكات با اذن مجتهد جامع الشرائط، از تركهي او پرداخت ميشود، در صورتيكه مورّث اعتقاد به خمس داشته بنابر اقوي و در صورتيكه اعتقاد به خمس نداشته بنابر احتياط واجب با اذن مجتهد جامع الشرائط خمس از تركهي او پرداخت ميشود و اگر مالي را كه خمس به آن تعلّق گرفته بود تلف نموده واجب است كه خمس آنرا از تركه بپردازد و نسبت به بدهكاري ميّت به خمس و زكات و حجة الاسلام مسأله داراي تفصيلاتي است كه در رساله ذكر شده است. (استفتاء/2743) (منهاج 2/م 745 و 1058 و 1254)
اشتباه در تشخيص امام جماعت
سوال 173 : كسي كه در حين نماز جماعت متوجه شده كه امام جماعت شخص ديگري است غير از آن كسيكه نيّت داشته به او اقتداء كند، آيا نمازش صحيح ميباشد؟
اگر شخص كه الآن به او اقتداء كرده عادل نباشد ولي چيزي كه عمداً يا سهواً نماز را باطل ميكند پيش نيايد جماعتش باطل ميشود ولي نمازش صحيح است، واگر عادل باشد هم نمازش صحيح است و هم جماعتش.
عدول از جماعت به فرادي
سوال 174 : آيا در ميان نماز جماعت ميتوان نيت فرادي كرد؟
عدول از جماعت به فرادي در حال تشهد قبل از سلام امام در صورتيكه از اول قصد عدول نداشته اشكال ندارد، و همچنين است قبل از تشهد در صورتيكه معذور باشد و در غير اين دو صورت محل اشكال است چه از اول نيت عدول داشته باشد يا در اثناء قصد عدول كند. ولي اگر به وظيفة منفرد عمل كرده نمازش صحيح است و همچنين اگر بعد از گذشتن محل قرائت عدول كرده و از اول قصد انفراد نداشته نمازش از جهت ترك قرائت صحيح است.
نماز ظهر بعد اقامه نماز جمعه
سوال 444 :
خواندن نماز ظهردر صورتي كه خطبه ها را گوش نداده باشيم بعدازاقامه نمازجمعه چه حكمي دارد؟
در فرض اقامه نماز جمعه با شرائط خواندن نماز ظهر رجاءً اشكال ندارد. (استفتاء/11518) (منهاج 2/بعد م 668)
فضيلت جماعت مسافري كه به غير مسافر اقتداء نموده
سوال 445 :
با توجه به مكروه بودن اقتداي مسافر به امام جماعت غير مسافر، آيا فضيلت شركت در نماز جماعت در حرم امام رضا (ع) بيشتر است يا خواندن نماز فرادي در حرم؟
شركت در نماز جماعت با اجتماع شرائط جواز اقتداء افضل است. (استفتاء/10575) (منهاج 2/م 835)
نماز خواندن با امام جماعت غير شيعه بدون تقيه
سوال 464 :
آيا نماز خواندن با امام جماعتي كه شيعه نيست در حرمين شريفين يا ساير بلاد اسلامي در صورتيكه تقيه نباشد، جايز است؟
نماز خواندن با آنها در صورتيكه تقيه نباشد صحيح نيست، ولي كار خلاف تقيّه هم نبايد انجام داد. (استفتاء/12371) (منهاج 2/قبل از م 807 الثاني العداله)
بطلان وضوء امام جماعت
سوال 481 :
اگر بعد از نماز جماعت معلوم شود كه روي دست امام جماعت مانعي ازرسيدن آب به بدن بوده و وضوئش باطل ميباشد تكليف مأمومين چيست؟
در مفروض سؤال در صورتي كه مأمومين كاري كه نماز فرادي را اگرچه سهواً باطل ميكند (مثل زياد كردن ركوع) انجام نداده باشند، نماز آنها فرادي شده و صحيح است. (استفتاء11272) (منهاج 2/م 809) (رساله/م 1429)
نيم خيز نشستن مأموم كه يك ركعت دير رسيده هنگام تشهد امام جماعت
سوال 498 :
كسي كه دير به نماز جماعت ميرسد و در ركعت دوم جماعت هنگام تشهد بصورت نيم خيز مينشيند آيادر ركعت چهارم جماعت لازم است در تشهد و سلام نماز بصورت نيم خيز بشيند يا ميتواند بلافاصله پس از سجده دوم برخيزد و نماز خودش را ادامه دهد؟ آيا بصورت نيم خيز نشستن در ركعت دوم وجوب شرعي دارد؟
در صورتيكه قصد انفراد نكند، بنابر احتياط واجب انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانو ها را بلند نگه دارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگويد و بعد برخيزد و اگر در همان جا بخواهد قصد انفراد نمايد مانعي ندارد ولي چنانچه از اول قصد انفراد داشته محل اشكال است. ودر ركعت دوم نبايد قبل از تشهد امام برخيزد و احتياط واجب است كه به حالت نيم خيز كه در بالا توضيح داده شد بنشيند. (استفتاء/10875) (منهاج2/م 823)
عدالت امام جماعت و راه اثبات آن
سوال 514 :
در مورد عدالت امام جماعت آيا اطمينان به عدالت او شرط مي باشد و اگر اين چنين است راههاي اثبات آن چه مي باشد، و آيا تا وقتي كه بي عدالتي از ايشان اثبات نشده مي توان به ايشان اقتدا كرد؟
نشانه عدالت اين استكه در ظاهر شخص خوبي باشد كه اگر از اهل محل يا همسايگان او يا كساني كه با او معاشرت دارند حال او را بپرسند خوبي او را تصديق نمايند و شخص نمي تواند نماز جماعت بخواند إلا با احراز عدالت به يقين يا شهادت دو نفر عادل و يا إخبار شخص ثقه با عدم ظن خلاف و يا وثوق و اطمينان حاصل از هر سببي و يا به حسن ظاهر به نحوي كه بيان شد ، بنابراين نماز خواندن پشت سر مجهول الحال جايز نيست (استفتاء/3641) (منهاج 2/ بعدم 806)
خواندن تشهّد در حال تجافي
سوال 515 :
آيا در نماز جماعت در حالت تجافي بايد تشهد خوانده شود؟
خواندن تشهد در حالت تجافي مستحبّ است. (منهاج 2/م 823) (استفتاء/2585)
ملاك مسافت شرعي در رفت و برگشت
سوال 175 : اگر به جائي برويم كه مسافت رفت حدود 25 كيلومتر و جاده ديگري كه از آن بر مي گرديم حدوداً 20 كيلومتر باشد، در اين صورت آيا نماز شكسته محسوب مي شود؟
مسافت شرعي 8 فرسخ كه حدوداً مساوي 44 كيلومتر است مي باشد و بايد هر يك از رفت و برگشت لا اقل به مقدار 4 فرسخ كه تقريبا مساوي 22 كيلومتر است، باشد لذا در فرض مذكور نماز شكسته نيست.
شك در رسيدن به مسافت شرعي
سوال 176 : كسي به جائي خارج از وطنش رفته كه شك دارد به مسافت شرعي مي رسد يا نه، آيا نمازش را تمام بخواند يا شكسته و آيا لازم است كه تحقيق نموده و مقدار مسافت را به دست آورده يا از ديگران بپرسد؟
اگر شك دارد كه اين مكان مخصوص به حدّ مسافت شرعي مي رسد يا نه، بايد نماز را تمام بخواند و مي تواند احتياط كرده و جمع بين تمام وشكسته بنمايد و تحقيق براي به دست آوردن مسافت مذكور لازم نيست ، و در صورتي كه مي خواهد از ديگران بپرسد بايد از دو نفر عادل يا يك نفر عادل يا از كسي كه مورد وثوق و اطمينان است و ظن و گمان بر خلاف گفته او نيست، بپرسد.
نماز كسي كه شغلش در سفر است
سوال 177 : كسي كه به جهت شغلش به سفر مي رود آيا نمازش تمام است يا شكسته؟
كسي كه اقامتش در مكاني و شغل او (مثل تجارت، يا درس دادن يا درس خواندن، يا طبابت) در جائي ديگر است به طوري كه يك روز در ميان يا 4 روز در هفته يا بيشتر به آنجا سفر مي كند نمازش در محل شغل او تمام است. اما اگر 3 روز يا 2 روز در هفته براي شغلش به سفر مي رود بنابر احتياط واجب جمع بين قصر وتمام بنمايد و اگر يك روز در هفته براي شغلش به سفر مي رود نمازش شكسته است.
سفر غير شغلي براي كسي كه شغلش سفر است
سوال 178 : كسي كه شغلش سفر است در صورتي كه سفري برود كه مربوط به شغل او نيست آيا نمازش در آن سفر تمام است يا شكسته؟
كسي كه شغلش مسافرت است اگر براي كار ديگري مانند زيارت يا حج مسافرت كند بايد نماز را شكسته بخواند، ولي اگر مثلا راننده، اتومبيل خود را براي زيارت كرايه بدهد و در ضمن خودش هم زيارت كند بايد نماز را تمام بخواند.
كسي كه در چند ماه معين شغلش سفر است
سوال 179 : كسي كه در بعضي ماههاي سال يا در بعضي فصلهاي سال بخاطر شغلش هر روز به مسافرت مي رود ولي در بقيه ماههاي سال شغل او سفر نمي باشد، آيا نمازش تمام است؟
در فرض مذكور بنابراحتياط واجب در همان ماه هايي كه شغلش سفر يا مقدمه سفر بوده نماز را در سفر هم تمام و هم شكسته بخواند مگر در صورتي كه شش ماه ازسال يا بيشتر هر روز به سفر مي رود كه در اين فرض بنابر أقوي نمازش تمام است ، ولي در بقيه ماههاي سال اگر اتفاقاً به سفر رفت بايد نماز خود را شكسته بخواند.
دانشجويي كه هفته اي دو يا سه روز سفر برود
سوال 180 : احتراما دانشجوي دانشگاه كرج هستم كه به مدت يكسال و نيم هر هفته سه روز بايد از تهران به كرج بروم. تكليف روزه من چيست؟
در صورتي كه هفتهاي دو يا سه روز مسافرت برويد احتياط واجب اين است كه در كرج و در مسير راه، بين نماز تمام و شكسته و همچنين بين روزه گرفتن در ماه مبارك رمضان و قضاي آن در بعد ماه مبارك جمع نمائيد. از آنجا كه معظم له در اين مسأله احتياط واجب فرموده اند ميتوانيد به فالأعلمي كه فتوي دارد رجوع نمائيد.
سفر غير شغلي
سوال 181 : كسي كه شغل او سفر نيست و مقدمه سفر هم نيست در صورتي كه به جهت زيارت (مثل جمكران رفتن) يا تفريح، يا درمان بيماري سفرهاي متعدد انجام دهد آيا نمازش تمام است يا شكسته؟
در مفروض سؤال در صورتي كه سفر شما بيشتر از حضور شما در وطن خودتان باشد، كثير السفر بوده و نماز شما تمام است و مي توانيد روزه بگيريد.
دانشجويي كه هر هفته پنج روز در محل تحصيل باشد
سوال 182 : دانشجوئي كه هر هفته پنج روز را در محل تحصيل سپري كرده و دو روز را در وطن خود مي باشد آيا براي اينكه نمازش تمام و روزه اش صحيح باشد لازم است قصد ده روز نمايد؟
اگر در محل تحصيل مقري داريد (مثلا خانه اي خريده يا اجاره كرده ايد يا در خانه شخص ديگري مستقر شده ايد) در زماني كه هنوز عرفا اهل آن وطن شمرده نمي شويد، مثل دو يا سه ماه اول احتياط واجب اين است كه جمع كنيد بين نماز شكسته و تمام و روزه را بگيريد و قضاي آن را نيز بجا آوريد و بعد از گذشت اين مدت آنجا در حكم وطن شما بوده و نماز شما در آنجا تمام است و مي توانيد روزه بگيريد و اگر مقري نداريد و دوره سال هفته اي 5 روز در سفر هستيد كثير السفر بوده و هم در محل تحصيل و هم در بين راه نماز تمام و روزه صحيح است.
قصد اقامت در مكاني به مدت طولاني
سوال 183 : بنده سال گذشته به تهران آمده و قصد داشتم به جهت شغلم مدت طولاني در تهران بمانم ولي الآن منصرف شده ام ولي ممكن است در صورتي كه در شركتي استخدام شوم سال ديگر در تهران بمانم آيا نمازم در تهران تمام است؟
اگر از ابتدا بنا داشته ايد كه لا اقل يك سال در تهران بمانيد، تا وقتي در تهران هستيد نمازهاي شما تمام است.
قصد اقامت در شهري به مدت چند ماه
سوال 184 : اگر به مدت چند ماه در شهري مستقر شود آيا آن شهر براي او در حكم وطن است؟
در صورتي كه كمتر از 6 ماه در آنجا مستقر شود، آنجا نه وطن اوست و نه در حكم وطن، ولي اگر بين 6 تا يك سال در آنجا مستقر شده بنابر احتياط واجب جمع بين حكم وطن و حكم مسافر بنمايد (نماز را هم تمام و هم شكسته بخواند و روزه را گرفته و قضايش را هم بجا آورد) و اگر يك سال يا بيشتر از يك سال است، آنجا در حكم وطن اوست.
مسافرت جهت تدريس در هفتهاي يك روز
سوال 446 :
اينجانب در هر هفته يك روز جهت تدريس به شهري با فاصله 100 كيلومتري ميروم و به شهرم بر ميگردم، تكليف نماز و روزه من چگونه است؟
نماز شما قصر (شكسته) و روزه تان صحيح نيست. (استفتاء/10870) (منهاج 2/ قبل از م 910)
نماز و روزه سرباز
سوال 447 :
بنده براي خدمت سربازي به شهري ميروم و آخر هفته يك يا دو روز به وطن خود باز ميگردم. حكم نماز و روزه بنده چگونه است؟
اگر در آنجايي كه خدمت مي كنيد حداقل يكسال اقامت داريد در فرض سؤال كه پنج روز هفته را در آنجا اقامت داريد و يك يا دو روز به وطن بر مي گرديد نماز شما هم در آنجايي كه سرباز هستيد و در وطنتان تمام است و روزه شما صحيح است البته در دو ماه اولي كه در آن محل خدمت مي كنيد بنابراحتياط واجب بايد بين نماز شكسته و تمام جمع كنيد و اگر در ماه رمضان باشد روزه بگيريد و قضاء آن را هم در وطن بجا آوريد. (استفتاء/14346) (منهاج 2/929)
دانشجويي كه هفتهاي يك روز به محل تحصيل برود
سوال 465 :
اينجانب دانشجوي قم و ساكن تهران هستم و مرتّب در حال رفت وآمد ميباشم در اين ترم هر هفته يك روز به قم ميروم آيا بايد همچنان نماز را كامل بخوانم يا خير ؟
در مفروض سؤال كه هفته اي يك روز ميرويد و بر مي گرديد نماز شكسته است. (استفتاء/11187) (منهاج 2/م 915)
دانشجويي كه هفتهاي 4 روز به محل تحصيل ميرود و در آنجا استقرار ندارد
سوال 482 :
دانشجويي هفتهاي 4 روز به محل دانشگاه سفر نموده و در آنجا خوابگاهي ندارد، آيا نمازش تمام و روزههايش صحيح ميباشد؟
در مورد سؤال در صورتيكه شغل او حداقل يك سال استمرار داشته باشد هم در محل تحصيل و هم در بين راه، نمازش تمام و روزهاش صحيح است، و اگر بين 6ماه تا يكسال استمرار داشته باشد به احتياط واجب، نماز را هم تمام و هم شكسته بخواند و روزه را گرفته و بعداً قضاء نمايد، و اگر كمتر از 6ماه باشد نماز او شكسته بوده و نميتواند روزه بگيرد. (منهاج 2/م 915)
محلي كه وطن پدر و مادر است ولي وطن فرزند نيست
سوال 499 :
ما گاهي وقتها در سال به روستايي ميرويم كه 65 كيلومتر (يك ساعت) از شهرمان فاصله دارد و آنجا وطن پدر و مادرم حساب ميشود و نماز آن ها كامل است، با توجه به اينكه من متولد شهر خودمان هستم و اينجا بزرگ شدهام نه در روستا و تحت سرپرستي پدرم هستم بايد آنجا نمازم را كامل بخوانم يا شكسته؟
تا وقتي آنجا را براي زندگي انتخاب نكرديد نماز شما در آنجا شكسته است. (رساله/م 1337) (استفتاء/3166) (منهاج 2/ قبل م 924)
تبعيت زن از شوهرش در وطن
سوال 516 :
آيا در محلهايي كه وطن من محسوب ميشود و نماز من كامل است آيا نماز همسر اينجانب تمام و روزة ايشان نيز صحيح است؟
در جايي كه شما در آنجا قصد توطن داريد و او هم به تبع شما در آنجا زندگي مي كند وطن او محسوب مي شود و اما در جايي كه وطن شما بوده و فعلا در آنجا با او زندگي نميكنيد وطن او محسوب نميشود. (استفتاء/11183) (منهاج 2/م 927)
آمپول براي بيمار
سوال 604 : آيا شخصي كه بيمار است مي تواند آمپول تزريق كند؟
تزريق آمپولي كه به جاي دوا به كار مي رود يا عضو را بي حس مي كند، اشكال ندارد وهمچنين آمپول كه به جاي آب وغذا به كار مي رود نيز مانعي ندارد ولي احتياط مستحب آن است كه از استعمال آمپولي كه به جاي آب و غذا به كار مي رود خودداري كند، ولي در سرمي كه به جاي آب و غذا استعمال ميشود، احتياط واجب اين است كه از آن اجتناب نمايد و در صورتي كه ضرورتي براي استعمال آن باشد، بايد بنابر احتياط واجب روزه را گرفته و بعداً آن را قضا نمايد.
روزه مريض كليوي
سوال 605 : شخصي در اثربيماري كليوي بايد درطول روز آب بخورد والّا بيماري اش شديدتر شده، و ممكن است كليه خود را از دست بدهد، حكم روزه او چيست؟
در فرض مذكور كه از روي ضرورت لازم است آب بياشامد، بايد بنابر احتياط واجب از آشاميدن آب بيش از حدّ ضرورت و از ساير مفطرات اجتناب كند ولي روزه او صحيح نيست و اگر خوب شد بايد روزه هاي خود را قضا كند.
روزه گرفتن در صورت بيماري معده
سوال 606 : اينجانب ناراحتي شديد معده دارم و به گفته دكتر متخصّص حق گرفتن روزه ندارم، آيا در اين صورت هم روزه بر من واجب است و ترك آن گناه ميباشد؟
روزه بر شما در صورتي كه از گفته دكتر اطمينان پيدا مي كنيد و يا ترس ضرر مهم داشته باشيد كه منشاء اين ترس عقلائي باشد، واجب نيست و گناهي بر شما نمي باشد و نزد خداوند متعال معذوريد.
شكّ در مقدار نماز و روزهي قضا شده
سوال 607 :
اينجانب در گذشته مقدار زيادي نماز و روزه نگرفتهام (بدون عذر شرعي) و تعداد آنها را هم نميدانم، چه مقدار نماز و روزه و كفاره بر عهدة من است؟
در مفروض سؤال اگر شك داريد كه چه مقدار نماز قضا بر عهده شماست مي توانيد به مقداري كه يقين داريد كمتر از آن مقدار نيست اكتفاء كنيد اگرچه احتياط مستحب آن است كه آنقدر بخوانيد كه يقين كنيد ديگر نمازي به عهده شما نيست. و در روزه نيز در مفروض سؤال كه بدون عذر نگرفته ايد مي توانيد نسبت به قضا و كفاره به اقلّ كه همان مقداري است كه مي دانيد از آن مقدار كمتر نيست اكتفاء كنيد. (استفتاء/11128) (منهاج 2/م 1046)
كفاره افطار به حرام
سوال 608 :
من در ماه رمضان 3 سال پيش 2روز از روزهام را به صورت حرام باطل نمودم و هنوز روزه قضايي نگرفتهام چه كنم؟
واجب است قضاء روزه هاي باطل شده را بگيريد كفاره هم بر شما واجب است كه بنابر احتياط واجب كفاره جمع بر عهده شماست كه در اين احتياط واجب مي توانيد به أعلم بعدي رجوع كنيد اگر أعلم بعدي كفاره جمع را براي عمل حرام شما واجب نميداند ميتوانيد براي هر روز كه روزه تان را باطل نموديد غذا دادن به شصت فقير را به عنوان كفاره انتخاب نمائيد كه در اين صورت شصت روز روزه بر شما واجب نيست و نيز در صورت تاخير قضاء روزه از سالي كه فوت شده كفاره تأخير يعني براي هر روز يك مدّ طعام واجب است . (استفتاء/10574) (منهاج 2/م 1009)
مفطر بودن سيگار كشيدن
سوال 609 :
آيا سيگار روزه را باطل ميكند يا خير (براي كسي كه 25سال به سيگار اعتياد دارد)
بنابراحتياط واجب روزه را باطل مي كند ولي اگر كسي اين كار را انجام داد واجب است در بقيه روز از مفطرات (چيزهايي كه روزه را باطل مي كند) پرهيز كند و قضاء و كفاره بنابر احتياط بر او واجب مي گردد. (استفتاء/14183) (منهاج 2/قبل از م 985 و م 1006) (رساله/م 1589)
دادن فديه روزه نگرفتن چند روز، به يك فقير
سوال 610 : آيا كسي كه در اثر مرض روزه هاي ماه مبارك را نگرفته مي تواند فديه و كفاره آن را به يك فقير بدهد؟
كسي كه بايد براي هر روز يك مدّ طعام به فقر بدهد مي تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
فديه تأخير
سوال 611 : حكم كسي كه قضاي روزه ماه مبارك رمضان را تا سال بعد تأخير بياندازد چيست؟
اگر مي توانسته قضاي روزه ماه رمضان را بجا آورد ولي عمداً يك سال يا چند سال آن را تأخير بياندازد، بايد قضاي آن را بگيرد و از جهت تأخير در سال اول براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد، و در صورتي كه قصد گرفتن قضاي روزه را داشته ولي عذري براي او پيش آمده و نتوانسته قضاي آن را بجا آورد، بايد قضاي آن روزها را بگيرد و بنابر احتياط واجب براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد، و امّا از جهت تأخير سال هاي بعدي چيزي بر او واجب نيست.
روزه زني كه بچه شير مي دهد
سوال 612 : آيا زني كه بچه شير مي دهد مي تواند روزه بگيرد؟
اگر شير او كم باشد و روزه براي بچه يا براي خودش ضرر داشته باشد جايز نيست روزه بگيرد بلكه بايد بعداً قضاي آن را بجا آورد ، و اين حكم در صورتي است كه شير خوردن اين بچه از راه ديگري ميسر نباشد، و اگر ميسر باشد واجب است آن زن روزه بگيرد ، و در صورتي كه روزه براي بچه اش ضرر داشته باشد علاوه بر قضاء بايد فديه هم بپردازد، يعني براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد، و احتياط مستحب اين است كه درصورتي هم كه روزه براي خودش ضرر داشته باشد ، براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد.
روزه زن حامله
سوال 613 : تكليف زني كه زاييدن او نزديك است و روزه براي حمل او يا براي خودش ضرر دارد چيست؟
در فرض مذكور روزه او صحيح نيست و بعداً بايد روزه خود را قضا بنمايد،و در موردي كه روزه براي حمل او ضرر داشته باشد علاوه بر قضاء بايد براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد، و احتياط مستحب اين است كه در صورتي هم كه روزه براي خودش ضرر دارد ، يك مدّ طعام به فقير بدهد.
قبول روزه استيجاري براي كسي كه روزه واجب به عهده دارد
سوال 614 : آيا كسي كه روزه واجب به عهده دارد مي تواند روزه استيجاري را قبول نمايد؟
بله، در فرض مذكور مانعي ندارد.
روزه مستحبي براي كسيكه روزه واجب به گردن دارد
سوال 615 : اگر كسي روزه واجبي بر گردن دارد مي تواند روزه مستحبي بگيرد؟
روزه مستحبي براي كسي كه روزه قضاء ماه مبارك به گردن دارد جايز نيست و در صورتي كه روزه واجب ديگري بر عهده او باشد بنابر احتياط واجب نبايد روزه مستحبي بگيرد، اما گرفتن روزه مستحبي براي كسي كه روزه واجب استيجاري به عهده دارد جايز است.
خوف ضرر در موردي كه دكتر بگويد ضرر ندارد
سوال 616 : اگر دكتر بگويد روزه گرفتن براي شما ضرر ندارد ولي ما مي ترسيم كه روزه برايمان ضرر داشته باشد ميتوانيم روزه بگيريم؟
در فرض مذكور در صورتيكه ترس منشأ عقلايي داشته باشد روزه گرفتن جايز نيست.
روزه گرفتن در صورتي كه دكتر نهي كند
سوال 617 : اگر دكتر به شخصي بگويد روزه براي او ضرر دارد و او را از روزه منع نمايد تكليف آن چيست؟ آيا بايد بايد طبق گفته دكتر عمل كند؟
اگر از گفته دكتر گمان به ضرر يا خوف ضرر براي او حاصل شود واجب است كه روزه نگيرد ، و همچنين اگر دكتر حاذق بود ، و مورد اطمينان و وثوق او باشد ، و اين شخص اطمينان به خطاي دكتر نداشته باشد باز هم نبايد روزه بگيرد و در غير اين دو صورت روزه بر او واجب است.
دادن كفاره روزه به يك فقير
سوال 618 : آيا مي شود در كفاره روزه در اطعام شصت فقير به يك فقير به اندازه دو يا سه مرتبه اطعام دهد؟
كسي كه بايد براي كفاره يك روز شصت فقير را اطعام بدهد، نمي تواند يك نفر از آنها را دو مرتبه يا بيشتر سير كند، يا به هر كدام از آنها بيشتر از يك مدّ طعام بدهد و زيادي را از كفاره حساب كند ولي مي تواند فقير را با عيال ( اگرچه صغير باشند و در صورتي كه از جهت سنّ به حدّي باشند كه در مورد آنها اطعام عرفاً صدق كند) سير نمايد يا به ولي صغير براي آن صغير يك مدّ بدهد.
باطل كردن روزه به كار حرام (كفاره جمع)
سوال 620 : اگر روزه دار روزه خود را با كار حرامي باطل كند كفاره آن چيست؟
اگر به چيز حرامي روزه خود را باطل كند (چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتي حرام شده باشد مثل نزديكي كردن با عيال خود در حال حيض) بنابر احتياط، كفاره جمع بر او واجب مي شود، يعني بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هركدام آنها يك مدّ طعام بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن باشد واجب است انجام دهد، و بنابر احتياط واجب استغفار هم بنمايد.
كفاره قضاي روزه ماه مبارك
سوال 621 : اگر كسي قضاي روزه ماه مبارك را گرفته ولي در طول روز عمداً كاري انجام داده كه روزه باطل مي شود آيا كفاره اي بر عهده اوست و كفاره آن در اين صورت چقدر است؟
در قضاي روزه ماه مبارك رمضان مي تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد ولي اگر وقت قضا تنگ باشد (بنابر احتياط واجب) نمي تواند روز ه را باطل نمايد. و اما اگر بعد از ظهر عمداً كاري را كه روزه را باطل مي كند انجام دهد، بايد به ده فقير هركدام يك مدّ طعام بدهد و اگر نمي تواند بايد سه روز روزه بگيرد و احوط آن است كه پي در پي باشد.
كفاره روزه ماه مبارك
سوال 622 : كفاره خوردن عمدي روزه ماه مبارك رمضان چيست؟
كفاره افطار عمدي روزه ماه رمضان اين است كه يك بنده آزاد كند، يا دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام يك مدّ (كه تقريباً ده سير است) طعام، يعني گندم يا آرد يا نان يا خرما و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد بنابر احتياط واجب بين تصدق به هر اندازه كه مي تواند و استغفار جمع نمايد، و اگر امكان تصدق نبود استغفار كند، اگرچه يك مرتبه بكويد «استغفرالله» و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند كفاره بدهد.
نيّت روزه مستحبي بعد از اذان ظهر
سوال 623 : آيا در روزه مستحبي در صورتي كه چيزي كه روزه را باطل نكرده انجام نداده است مي شود بعد از اذان ظهر نيت كرد؟
در مفروض سؤال در صورتي كه مقداري از روز باقي مانده باشد كه در آن بتواند نيت روزه بكند روزه صحيح است.
نيّت روزه قضاي ماه مبارك بعد از ظهر
سوال 624 : آيا كسي كه بعد از ظهر از خواب بيدار شده و در طول روز مبطلات روزه را انجام نداده و روزه قضاي ماه مبارك به گردن او مي باشد مي تواند بعد از اذان ظهر نيت روزه بنمايد؟
در مفروض سؤال نيت روزه قضاي ماه مبارك بعد از اذان ظهر تا عصر بنابر احتياط واجب صحيح نمي باشد.
ثبوت هلال در ساير مناطق و كشورها
سوال 625 : در صورتي كه هلال ماه شوال در منطقه اي رؤيت شد ، آيا در ساير مناطق و كشورها نيز هلال ثابت مي شود؟
در مناطقي كه در اكثر شب با منطقه رؤيت شده مشترك باشند هلال ثابت است و در غير اين صورت ثبوت هلال محل اشكال است.
ميهمان دعوت شده در شب عيد فطر
سوال 3 : آيا زكات فطره ميهماني كه شب عيد فطر براي افطار به منزل كسي كه دعوتش كرده مي رود و پس از افطار خانه ميزبان را ترك مي كند بر ميزبان واجب است؟
در فرض مذكور چه پيش از غروب و چه پس از آن به منزل آن شخص برود زكات فطره اش بر ميزبان واجب نيست .
ميهمان پس از غروب شب عيد فطر
سوال 4 : ميهماني كه پس از غروب شب عيد فطر به منزل كسي مي آيد آيا زكات فطره اش بر ميزبان واجب است؟
اگر ميهماني پس از غروب شب عيد فطر به منزل كسي برود در هر صورت - چه دعوت شده باشد چه بدون دعوت برود و چه شب را در خانه ميزبان بماند و چه شب را در آنجا نماند - زكات فطره اش بر صاحب خانه واجب نيست.
زكات فطره از غذاي معمول آن محل
سوال 5 : در صوتي كه غذاي معمول خانواده اي برنج باشد آيا مي تواند زكات فطره را بر اساس سه كيلو گندم بدهد يا بايد سه كيلو برنج بدهد؟
اگر گندم غذاي معمول محل او باشد مي تواند گندم بدهد.
زكات فطره كسي كه پدرش آن را نمي دهد
سوال 6 : شخصي نان خور پدرش مي باشد و زكات فطره به او تعلق مي گيرد ولي پدرش زكات فطره را نمي دهد، آيا بر خودش واجب است زكات فطره را بدهد؟
زكات فطره بر خود او واجب نيست ولي احتياط مستحب آن است كه اگر واجد شرايط وجوب زكات فطره باشد، خودش بدهد.
مصرف زكات فطره در مسجد يا حسينيه
سوال 7 : آيا مصرف زكات فطره در ساختمان مسجد يا حسينيه جايز است؟
بنابراحتياط واجب مصرف زكات فطره در ساختمان مسجد يا حسينيه جايز نيست و زكات فطره بنابراحتياط واجب بايد به فقرا داده شود و شخص فقير بايد شيعه دوازده امامي باشد.
مصرف زكات فطره در كانون ها
سوال 8 : آيا ميتوان براي هزينه هاي كانونهاي فرهنگي و هنري (برگزاري كلاسهاي تقويتي، برگزاري مسابقات علمي، ديني و غيره) از محل جمع آوري زكات فطره استفاده نمود؟
احتياط واجب آن است كه زكات فطره به فقرا داده شود و بايد شيعه دوازده امامي باشد.
زكات فطره به فقير تارك نماز و كسي كه علنا گناه نمايد
سوال 9 : آيا دادن زكات فطره به فقيري كه نماز نمي خواند و علناً گناه انجام مي دهد جايز است؟
بنابراحتياط واجب زكات فطره را به كسي كه نماز نمي خواند و كسي كه آشكارا معصيت كبيره مي كند، نمي توان داد.
زكات فطره به كسي كه ادعاي فقر او ثابت نيست
سوال 10 : آيا دادن زكات فطره به كسي كه معلوم نيست فقير است ولي خودش ادعاي فقر مي كند جايز است؟
اگر بدانيم كه قبلا فقير بوده و ساير شرايط زكات فطره را هم دارد، ولي الان در فقر او شك كرده ايم مي توانيم به او زكات فطره را بدهيم ولي اگر علم و اطمينان به اين كه قبلاً فقير بوده نداريم و از گفته او نيز علم و اطمينان به فقرش پيدا نكرده ايم بنابراحتياط واجب نمي توانيم به او زكات فطره بدهيم. و اگر بدانيم كه قبلا فقير نبوده ، نمي توانيم به او زكات فطره بدهيم مگر اين كه از گفته او علم يا اطمينان به فقرش پيدا كنيم.
فطره سربازي كه در پادگان است
سوال 11 : آيا سربازي كه در پادگان است و غذاي او را دولت مي دهد ، زكات فطره بر او واجب است؟
احتياط واجب اين است كه هم دولت بدهد و هم خودش.
ميهمان ناخوانده قبل از غروب شب عيد فطر
سوال 15 : ميهماني كه قبل از غروب شب عيد فطر بدون دعوت به منزل كسي مي آيد آيا زكات فطره اش بر ميزبان واجب است؟
در صورتي كه با رضايت صاحب خانه به منزل او آمده و شب را نزد او مي ماند ، زكات فطره اش بر عهده ميزبان است؛ اگرچه در منزل او چيزي نخورد ولي در صورتي كه شب نزد او نماند زكات فطره اش بر صاحب خانه واجب نيست. در صورتي كه بدون رضايت صاحب خانه وارد شده و شب را نزد او بماند بنابراحتياط واجب زكات فطره اش را هم خودش و هم ميزبان بدهد ولي در صورتي كه شب را نزد او نماند زكات فطره اش بر صاحب خانه واجب نيست.
اعتكاف در مسجد بزرگ و دانشگاهي كه خارج از شهر است
سوال 426 : دانشگاهي در پنج كيلومتري شهر قرار دارد، مسجدي با ظرفيت بيش از 4000 نفر در آن احداث كرديم و در طول سال تحصيلي برنامه هاي مختلف مذهبي از جمله نماز جماعت ظهر و عصر، مغرب و عشاء با حضور تقريبي 1000 نفر هر وعده برگزار مي شود و در سه ماهه تابستان نيز نماز جماعت ظهر و عصر با حضور كارمندان برگزار مي گردد. از طرفي در حال حاضر اندكي از اساتيد و بيش از 2000 نفر از دانشجويان در مجاورت اين مسجد در سايت دانشگاه ساكن هستند و ديگر دانشجويان، اساتيد و كارمندان كه جمعيتي بالغ بر 5000 نفر مي شوند همه روزه از شهر صبح به محل كار (دانشگاه) مي آيند و عصر و شب برمي گردند و در ميان اين جمعيت، تنها حضور دانشجويان منحصر به ايام تحصيل است و ارتباط ديگر شهروندان دانشگاهي با اين مسجد در دانشگاه هميشه با كيفيت ياد شده ادامه دارد و بحمدالله مسجد از جذابيّت و برنامه هاي متنوع فرهنگي خوبي برخوردار است. اكنون با توجه به توضيحات فوق سؤال اين است كه آيا مي توانيم اعتكافهاي دانشجويي را در اين مسجد به عنوان مسجد جامع در اين منطقه برگزار نماييم يا خير؟ و با توجه به آثار تربيتي اعتكاف براي نسل جوان و امكان برنامه ريزي ويژه براي آنان در اين مسجد (چنانچه اين مسجد از مصاديق مسجد جامع نباشد) آيا راهي براي انجام اعتكاف در اين مسجد داريم يا خير؟ سؤال ديگر اين كه چه زماني را براي اعتكاف در ايام سال، (جز ماه مبارك رمضان و ايام البيض ماه رجب) توصيه ميفرماييد؟
اعتكاف در غير از مساجد اربعه بايد در مسجد جامع شهر باشد. و اين مسجدي كه در خارج از شهر هست با اين اوصافي كه بيان كرديد داراي اين عنوان نيست. لذا اعتكاف را در مسجد جامع شهر انجام دهيد و در هر زماني كه روزه صحيح است اعتكاف هم صحيح است البته بهترين زمان آن ماه مبارك رمضان است و بهترين زمان در ماه مبارك براي اعتكاف دههي آخر آن است.
اعتكاف مسافر
سوال 427 : آيا مسافر ميتواند در مراسم اعتكاف شركت نمايد؟
اگر روزه گرفتن برايش صحيح باشد مثل كسيكه قصد ده روز نموده باشد ميتواند اعتكاف بگيرد ولي اگر روزه گرفتن براي او جايز نباشد اعتكاف او صحيح نيست.
بهترين وقت براي اعتكاف
سوال 428 : بهترين زمان براي اعتكاف گرفتن در چه ماه و چه روزي است؟
بهترين ماه براي اعتكاف ماه مبارك رمضان و ده روز آخر آن بهترين زمان براي اعتكاف است.
اعتكاف كمتر يا بيشتر از 3 روز
سوال 429 : آيا عدد روزهاي اعتكاف ميشود كمتر يا بيشتر از سه روز باشد؟
اعتكاف در كمتر از سه روز صحيح نيست بنابراين حداقل زمان اعتكاف اين است كه از ابتداء روز اول تا انتهاي روز سوم كه مجموعا سه روز و دو شب وسط آن سه روز ميشود معتكف باشد، و اعتكاف در شب روز اول و شب روز چهارم واجب نيست ولي ميتواند بيش از سه روز اعتكاف نمايد و تفاوتي ندارد كه مقداري كه بيش از سه روز است يك روز يا يك شب كامل باشد يا قسمتي از روز يا شب.
مكان اعتكاف
سوال 430 : در چه مكانهايي ميتوانيم اعتكاف بنمائيم؟
اعتكاف بايد در يكي از مكانهاي زير باشد: مسجدالحرام، مسجد النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) و مسجد كوفه و مسجد بصره يا در مسجد جامع.
اعتكاف در مسجد دانشگاه
سوال 431 : آيا ميشود به جاي اعتكاف در مسجد جامع شهر در مسجد دانشگاه اعتكاف گرفت؟
خير در فرض مذكور اعتكاف در مسجد دانشگاه صحيح نيست.
محل اعتكاف در مسجد
سوال 432 : آيا در اعتكاف در مسجد بايد الزاماً در قسمتي كه در آن نماز ميخوانند باشيم يا مثلاً پشت بام يا در زير زمين و سرداب مسجد يا حيات آن هم ميتوانيم اعتكاف نماييم؟
اعتكاف در پشت بام و زير زمين و سرداب مسجد صحيح است ولي اعتكاف در حيات مسجد در صورتي كه مسجد نباشد، صحيح نيست.
اعتكاف زن بدون اذن شوهر
سوال 433 : آيا اعتكاف زن بدون اذن شوهرش صحيح ميباشد؟
اعتكاف زن بدون اذن شوهر در صورتيكه اعتكاف او منافي با حق شوهرش باشد صحيح نيست.
خروج از محل اعتكاف
سوال 434 : در چه مواردي ميتوان از محل اعتكاف خارج شد؟
در مواردي كه اضطرار و يا اكراه و يا مواردي كه حاجتي پيش آيد كه چارهاي از خروج نداشته باشد مثل احتياج به غسل جنابت يا استحاضه يا مسّ ميّت يا رفتن به دستشويي و تجديد وضوء (ولو استحبابي باشد) و يا تشييع جنازه و غسل و نماز ميّت و تكفين و تدفين آن يا عيادت مريض و در صورت خروج از مسجد بنابر احتياط واجب بايد نزديكترين راه را براي عبور و مرور انتخاب نموده و نبايد بيش از مقدار حاجت توقف و مكث نمود.
خروج طولاني معتكف از مسجد در ضرورت
سوال 435 : شخصي از روي ضرورت از صبح تا غروب از محل اعتكاف خارج شده و مشغول آن امر اضطراري بوده، با توجه به اين كه خروج او از روي ضرورت جايز بوده آيا اعتكافش صحيح بوده؟
در صورتي كه خروج از محل اعتكاف و اشتغال طولاني به آن امر ضروري به نحوي بوده كه صورت اعتكاف را به هم ميزند موجب بطلان اعتكاف است.
خروج از محل اعتكاف براي امتحان
سوال 436 : شخصي دانشجو يا دانش آموز در مسجد جامع معتكف گشته آيا ميتواند براي امتحان مهم درسي از محل اعتكاف خارج شود؟
در فرض مذكور خروج از محل اعتكاف براي امتحان مهم ،ضرورت عرفيه به حساب آمده و مانعي ندارد.
اموري كه معتكف بايد ترك نمايد
سوال 437 : شخص معتكف در ايام اعتكاف از چه چيزهايي بايد اجتناب نموده و آنها را ترك نمايد؟ و آيا انجام آنها باعث باطل شدن اعتكاف ميشود؟
پس از شروع اعتكاف در صورتي كه اعتكاف واجب معيّن باشد (مثل اينكه نذر كرده باشد در زمان معيني اعتكاف نمايد) معتكف بايد از امور زير اجتناب نمايد، و ارتكاب اين امور اعتكاف را باطل مينمايد، ولي اگر اعتكاف واجب معيّن نباشد، لزوم اجتناب از اين امور در غير جماع بنابر احتياط وجوبي است: 1- جماع 2- استمناء بنابر احتياط واجب 3- مباشرت با همسر به لمس و بوسيدن به شهوت بنابر احتياط واجب 4- بوي خوش 5- خريد و فروش ولي اگر به خريد و فروش چيزي اضطرار پيدا كند و نتواند وكيل بگيرد جايز است. 6- هر نوع تجارت اعم از مصالحه و مضاربه و اجاره و مانند اينها بنابر احتياط واجب 7- مجادله به قصد غالب شدن و اظهار فضل، چه در امور ديني باشد و چه نباشد.
خمس هديه
سوال 199 : من تازه ازدواج كرده ام و مقداري سكه و هداياي ديگر به عنوان هديه ازدواج دريافت كرده ام آيا بايد خمس آنها را بدهم؟
هديه هاي غير ارزشمند متعلق خمس نيست و هديه هاي ارزشمند در صورتي كه در مؤونه سال صرف نشود و سال بر آن بگذرد متعلق خمس است.
خمس جهيزيه
سوال 200 : آيا به جهيزيه دختري كه در معرض ازدواج نيست خمس تعلق مي گيرد؟
اگر انسان در شهري باشد كه معمولاً هر سال مقداري از جهيزيه دختر را تهيه مي كنند، در صورتي كه آن شخص نتواند در غير اين صورت جهيزيه را تهيه كند و ندادن جهيزيه منافي شأن او باشد، چنانچه در بين سال از منافع آن سال جهيزيه بخرد، خمس ندارد، و لازم نيست دختر در معرض ازدواج باشد.
تعلق خمس به سپرده اي كه در بانك گذاشته
سوال 201 : آيا براي حساب پس انداز كوتاه مدت بانك كه يكسال از روي سپرده گذشته باشد خمس تعلق ميگيرد يا خير لطفا توضيح كامل عنايت فرمائيد ؟
در مفروض سؤال اگر سپرده در بانك سال خمسي بر آن بگذرد متعلق خمس است، و سودي كه دريافت ميشود اگر در سال خمسي مصرف نشود متعلق خمس است، البته بايد سپرده گذاري در بانك به وجه شرعي باشد.
وظيفه فرزند نسبت به اموال مخلوط به حرام پدر و مادر
سوال 202 : پدر و مادرمن مال مخلوط به حرام كسب كرده از همين مال، مخارج زندگي را تأمين مي نمايد، وظيفه اينجانب چيست؟
تا زماني كه علم به حرمت مالي كه در آن تصرف مي كنيد ن
شرائط وجوب حج
سوال 213 : در چه شرائطي حج بر انسان واجب مي شود؟
حج در تمام عمر يك مرتبه بر كساني كه 5 شرط زير را داشته باشند واجب مي شود: اول: آن كه بالغ باشد دوم: آن كه عاقل باشد سوم: آن كه آزاد باشد چهارم: آن كه به واسطه رفتن به حج، مجبور نشود كار حرامي را كه ترك آن از حج مهم تر است انجام دهد، يا عمل واجبي را كه از حج مهم تر است ترك نمايد. پنجم: آن كه مستطيع باشد.
شرائط استطاعت حج
سوال 214 : به چه كسي مستطيع مي گويند؟
مستطيع بودن به چند چيز تحقق مي يابد: اول: آن كه توشه راه و مركب سواري، يا مالي كه بتواند با آن مال آنها را تهيه كند داشته باشد. دوم: سلامت مزاج و توانايي آن را داشته باشد كه به مكه رود و حج بجا آورد. سوم: در راه مانعي از رفتن نباشد، و اگر راه بسته باشد يا انسان بترسد كه در راه يا هنگام انجام اعمال جان يا عِرض او از بين برود يا مال او را ببرند، حج بر او واجب نيست، ولي اگر از راه ديگري بتواند برود، اگرچه دور تر باشد بايد از آن راه برود. چهارم: به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد. پنجم: مخارج كساني را كه خرج آنان بر او واجب است، مثل زن و بچه، ومخارج كساني را كه مردم خرجي دادن به آنها را لازم مي دانند، مانند نوكر و كلفتي كه به آنها حاجت دارد داشته باشد. ششم: بعد از برگشتن، كسب يا زراعت يا عايدي ملك يا راه ديگري براي معاش خود و عائله اش به حسب شأنش داشته باشد كه در زندگي به مشقت نيفتد.
حج با مال حرام
سوال 215 : اگر كسي با مال حرام حج بجا آورد آيا حج او صحيح است؟
اگر پوشش عورت در طواف يا نماز آن يا قيمت قرباني غصبي باشد، آن طواف و نماز و قرباني كفايت نمي كند. و بنابر احتياط واجب، اباحه در لباس طواف معتبر است.
نيابت كسي كه تا به حال حج نرفته
سوال 216 : آيا كسي كه تا حال حج نرفته مي تواند از ديگري ، چه مرد باشد يا زن نيابت نمايد ؟
نيابت كسي كه تا به حال حجّ نرفته و قبلاً مستطيع نبوده و اكنون استطاعت ندارد از ديگري اشكالي ندارد.
علم به صحت اعمال نائب
سوال 217 : در حج نيابتي آيا بايد بدانيم كه نائب اعمال را بجا آورده و به طور صحيح انجام مي دهد؟
بايد احراز شود كه نايب ـ از جهت اطمينان و وثوقي كه به او هست ـ اعمال را به طور صحيح انجام داده است، ولي اگر درصحت عمل به جا آورده شده شك شود بنابر صحت آن بگذارد.
اينكه نايب ديگري را به جاي خود به نيابت بگيرد
سوال 218 : آيا نائبي كه بر انجام حج اجير شده مي تواند ديگري را براي نيابت اجير نمايد؟
هرگاه كسي اجير شود كه خودش حجّ را به جا آورد ـ چه تصريح شود به مباشرت اجير و يا اطلاق عقد و عدم تصريحِ به خلافِ آن مفيد مباشرت باشد ـ نمي تواند شخص ديگري را بر انجام آن اجير نمايد، مگر با اجازه كسي كه او را اجير نموده است.
فاصله دو عمره مفرده براي يك شخص
سوال 219 : فاصله دو عمره مفرده بايد چقدر باشد آيا مي توانيم در يك ماه براي خودمان يا ديگري دو عمره مفرده انجام دهيم ؟
اگر يك عمره مفرده را در يك ماه اگر چه آخر آن ماه باشد و عمره مفرده دوم را در ماه ديگر اگر چه اوّل آن باشد انجام دهد اشكالي ندارد.و انجام دو عمره مفرده براي يك شخص در يك ماه بنابر احتياط جايز نيست، ولي انجام عمره دوم به قصد رجاء مانعي ندارد، و اگر يك عمره را براي خودش انجام دهد و عمره ديگر را براي شخص ديگر در همان ماه مانعي ندارد.
فاصله عمره مفرده براي خود و عمره مفرده براي ديگري
سوال 220 : آيا در يك ماه قمري مي تواند يك عمره مفرده براي خود و عمره مفرده اي براي شخص ديگر انجام دهد؟
مانعي ندارد.
عمره مفرده قبل از عمره تمتع و بعد از آن
سوال 221 : آيا در همان ماهي كه عمره تمتع را انجام مي دهيم قبل از انجام عمره تمتع يا بعد از انجام آن مي توانيم عمره مفرده انجام دهيم؟
در فرض مذكور اگر عمره مفرده را قبل از عمره تمتع يا پس از تمام شدن اعمال حج تمتع بجا آورد مانعي ندارد، ولي بجا آوردن عمره مفرده بين عمره تمتع و حج آن جايز نيست.
داخل شدن به مكه بدون احرام
سوال 222 : آيا ميتوان بدون احرام داخل در مكه شد؟
بر هر كسي كه بخواهد وارد مكّه شود عمره مفرده واجب است و وارد شدن در آن جا بدون احرام جايز نيست، و از اين حكم دو مورد استثنا مي شود: (1) كسي كه به علت نياز و شغلي كه دارد مرتباً وارد و خارج مي شود. (2) كسي كه بخواهد پيش از گذشتن ماهي كه اعمال حجّ يا عمره مفرده را در آن به جا آورده دوباره وارد مكّه شود.
خروج از مكه بين عمره تمتع و حج تمتع
سوال 223 : آيا بعد از انجام عمره تمتع قبل از اعمال حج تمتع جايز است از مكه خارج شويم؟
بعد از عمره تمتّع واجب است اعمال حجّ تمتّع را به جا آورد، و جايز نيست از مكّه براي غير انجام مناسك حجّ خارج شود، مگر در صورتي كه بيرون رفتنش به جهت حاجتي باشد و ترس فوت و نرسيدن به اعمال حجّ را نداشته باشد، و در اين صورت واجب است احرام حجّ را از مكّه ببندد و بيرون رود، و بنابر اقوي بازگشت دوباره اش به مكّه ـ پيش از عرفات ـ لازم نيست اگرچه احتياط مستحب آن است كه پيش از عرفات به مكه باز گردد.
خروج از مكه در اثناء عمره تمتع
سوال 224 : آيا بيرون رفتن از مكه در اثناء عمره تمتع جايز است؟
خير جايز نيست.
رفتن به محلّههاي جديد مكه بين عمره تمتع و حج تمتع
سوال 225 : آيا پس از احرام عمره تمتع و قبل از اعمال حج تمتع مي توانيم به محله هاي جديد شهر مكه برويم؟
رفتن به محلّه هايي كه جزء شهر مكّه شمرده ميشوند، اگرچه از محلّه هاي جديد باشد و جزء مكّه قديم نباشد اشكالي ندارد ولي رفتن به محلّه هاي جديدي كه خارج از حرم باشد جايز نيست.
احرام بستن قبل از ميقات
سوال 226 : آيا مي شود قبل از ميقات احرام بست؟
احرام بستن پيش از ميقات جايز نيست، و عبور كردن از ميقات با احرام كفايت نمي كند، بلكه بايد از خود ميقات احرام بسته شود، و از اين حكم دو مورد استثنا مي شود: اوّل: آن كه نذر نمايد از جاي معيّني پيش از ميقات احرام ببندد، كه در اين صورت احرام بستن از آن جا صحيح است و نيازي به تجديد آن در ميقات يا گذشتن از ميقات نيست.. دوم: هر گاه كه قصد عمره مفرده ماه رجب بكند، و بيم آن داشته باشد كه اگر احرام را تا ميقات به تأخير اندازد موفق به درك عمره ماه رجب نشود، جايز است احرام را پيش از ميقات ببندد و همچنين است حكم كسي كه اگر احرام را تا ميقات به تأخير اندازد به عمره مستحب آن ماه نرسد.
داخل شدن به حرم بدون احرام
سوال 227 : آيا مي توان بدون احرام داخل در حرم شد؟
احرام بر كسي كه قصد ورود به مكه را ندارد، ولي مي خواهد وارد حرم شود بنابر احتياط واجب است.
طهارت از حدث اصغر و اكبر در احرام
سوال 228 : آيا طهارت از حدث اصغر و اكبر در صحّت احرام شرط است؟
خير شرط نيست، بنابراين احرام بستن شخص بي وضو يا جنب يا زن در حال حيض يا نفاس و مانند اينها صحيح است.
طهارت لباس احرام
سوال 229 : آيا تطهير لباس احرام در صورتي كه نجس شود، لازم است؟
هر گاه پس از بستن احرام، يك يا هر دو جامه او نجس شود ـ بنا بر اقوي ـ بايد فوراً آنرا تبديل يا تطهير نمايد.
در آوردن يا تعويض لباس احرام
سوال 230 : آيا درآوردن يا عوض كردن لباس احرام جايز است؟
پوشيدن جامه هاي احرام به طور دايم و مستمر واجب نيست، بنابراين برداشتن رداء از روي دوش ـ براي ضرورت يا غير آن ـ مانعي ندارد، و همچنين تعويض جامه احرام با جامه ديگري كه داراي شرايط لباس احرام باشد مانعي ندارد.
نزديكي با زنان
سوال 231 : در حج و عمره چه هنگامي نزديكي با زنان جايز نمي باشد؟
نزديكي با زنان در اثناي عمره تمتّع و اثناي عمره مفرده و اثناي حجّ و بعد از عمره مفرده و بعد از حجّ تا وقتي نماز طواف نساء را به جا نياورده است، حرام است.
ارتكاب محرمات از روي جهل و فراموشي
سوال 232 : اگر محرم از روي جهل و فراموشي محرمات احرام را انجام دهد تكليفش چيست؟
هرگاه محرم از روي جهل يا فراموشي يكي از محرمات احرام را كه كفاره دارد انجام دهد، عمره و حجش صحيح است و كفاره اي بر او واجب نيست، مگر بعضي از موارد.
پوشيدن پيراهن و زيرشلواري و جوراب
سوال 233 : آيا پوشيدن پيراهن و زير شلواري و جوراب براي محرم اشكال دارد؟
پوشيدن پيراهن و زير شلواري وجوراب بر مرد حرام است ولي براي زن اشكالي ندارد.
گره زدن لباس احرام يا سوزن زدن به آن
سوال 234 : آيا گره زدن لباس احرام يا سوزن زدن به آن جايز است؟
بنابر احتياط واجب ـ اگر أقوي نباشد ـمرد محرم، إزار ـ يعني لنگ ـ خود را به گردن گره نزند، و بنابر احتياط واجب رِداء ـ يعني پارچه اي كه روي دوش انداخته مي شود ـ را نيز گره نزند، ولي سوراخ كردن آن به وسيله سوزن و مانند آن مانعي ندارد.
اضطرار در پوشيدن لباس دوخته شده و كفاره آن
سوال 235 : كسي در احرام عمره تمتع از روي اضطرار و ناچاري لباس دوخته شده پوشيده است آيا كفاره بر او واجب مي باشد؟
در مفروض سؤال بنابر احتياط واجب بايد كفاره بدهد و كفاره آن يك گوسفند است.
كشيدن پتو روي سر به هنگام خواب
سوال 236 : آيا محرم در هنگام خوابيدن مي تواند پتو را روي سر خود بكشد؟
مرد محرم بنابر احتياط واجب بايد در هنگام خوابيدن از پوشاندن تمام سر خود يا قسمتي از آن با پتو و مانند آن اجتناب نمايد.
استظلال (زير سايه رفتن)
سوال 237 : آيا جايز است محرم سوار ماشين سقف دار شود؟
سوار شدن در ماشين سقف دار در صورتي كه در محلي منزل كرده باشد مثلاً در مكه باشد جايز است، و اگر در راه بوده ودر محلي منزل نكرده باشد براي مرد محرم در روز جايز نيست، و در شب هم احتياط واجب ترك آن است، ولي براي زنان وبچه ها و همچنين براي مردها در حال ضرورت ( مانند مرض و طاقت نداشتن گرماي آفتاب يا سرما ) جايز است. و اگر مرد مضطر به تظليل شد كفاره بر او لازم است.
مسائل طواف و نماز آن
سوال 238 : اگر كسي طواف را بدون وضو انجام داده حكم طوافش چيست؟
طهارت از حدث اصغر و اكبر شرط طواف است و چنانچه طواف را بدون طهارت انجام دهد از روي عمد باشد يا از روي جهل يا فراموشي طوافش باطل است.
شك در طهارت در اثناء طواف
سوال 239 : اگر كسي در اثناء طواف شك كند كه طهارت از حدث دارد يا نه آيا طوافش صحيح است؟
اگر پيش از شروع طواف يا در اثناي آن شك كند كه طهارت از حدث دارد يا نه، در صورتي كه بداند قبلا طهارت داشته و شك كند كه بعد حدثي از او سرزده يا نه، به شك خود اعتنا نكند، و در غير اين صورت بايد طواف را از نو به جا آورد.
شك در طهارت بعد از انجام طواف
سوال 240 : اگر كسي بعد انجام طواف شك كند هنگام طواف طهارت داشته يا نه ، تكليفش چيست؟
لازم نيست به شك خود اعتنا كند، اگرچه احتياط مستحب آن است كه دوباره آن را به جا آورد، ولي براي نماز طواف بايد تحصيل طهارت كند، مگر آن كه بداند قبلا حدث موجب غسل از او سرزده و پس از طواف حدث موجب وضو از او سر زند، و شك كند غسل را انجام داده يا نه، كه بايد هم غسل كند و هم وضو بگيرد و دوباره طواف را به جا آورد، و بعد از آن نماز طواف را بخواند.
بطلا ن طواف عمره تمتّع و خروج از احرام
سوال 241 : شخصي به حج رفته و بعد از تمام شدن حج فهميده كه وضوئش باطل بوده ، و بعد مدتي ازدواج نموده آيا عقد ازدواج او صحيح است؟
اگر وضوئش در هنگام عمره تمتع باطل بوده طوافش هم باطل مي شود و وقتي طواف عمره تمتع باطل شد، احرام آن هم باطل مي شود ، پس عقد او صحيح خواهد بود.
خون كمتر از درهم در بدن يا لباس طواف گذار
سوال 242 : اگر به هنگام طواف خون كمتر از درهم در لباس يا بدن باشد طواف صحيح است؟
درطواف بنابر احتياط واجب طهارت بدن و لباس از نجاست شرط است، و نجاستي كه در بدن يا لباس نمازگزار عفو شده است ـ مانند خون كمتر از درهم ـ در طواف عفو نشده است.
نجاست بدن يا لباس در هنگام طواف و نماز آن
سوال 243 : اگر كسي در هنگام طواف و نماز آن بدن و لباسش نجس بوده و او نمي دانسته و يا فراموش كرده و بعد از انجام آنها نجاست را فهميده يا به ياد آورده ، آيا طواف و نمازش صحيح است؟
طوافش در هر دو صورت(جهل و نسيان) صحيح بوده و نماز طواف هم در صورتي كه جهل به نجاست داشته و بعد تمام شدن آن فهميده، صحيح مي باشد، ولي در صورتي كه علم به نجاست داشته و فراموش نموده و نماز طواف را خوانده اگر فراموشي او به جهت اهميت ندادن باشد بايد نماز را اعاده كند، و در غير اين صورت هم بنابر احتياط واجب بايد نماز را اعاده نمايد.
طواف در خارج محدوده بين خانه كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام
سوال 244 : آيا محدوده طواف بايد بين مقام ابراهيم عليه السلام و خانه كعبه باشد يا در خارج از آن هم طواف صحيح است؟
اقوي اين است كه طواف در خارج اين محدوده(پشت مقام) كفايت مي كند و اگر متمكّن باشد كه بدون حرج و مشقت در اين محدوده طواف نمايد انجام طواف خارج اين محدوده مكروه است.و اگرمتمكّن از طواف در آن محدوده نيست، يا طواف در آن براي او حرجي باشد، جايز است ـ بدون كراهت ـ از پشت مقام طواف نمايد.
باز كردن همهبستن همه
سوال 245 : آيا سعي در مسعاي جديد اشكال دارد؟
سعي بايد بين صفا و مروه باشد، و صفا و مروه از موضوعات است كه بايد براي خود شخص (مقلد) به يقين يا اطمينان يا حجت شرعي ثابت شود. در نتيجه اگر براي مقلد ثابت شود كه مسعاي جديد بين كوه صفا و مروه واقع شده است سعي در آن صحيح است. و تا به حال حدود پنج متر از مسعاي جديد از طرف مسعاي قديم ثابت شده كه بين صفا و مروه است. لذا بنابر احتياط واجب سعي را در همين محدوده انجام دهد، و سعي خارج از اين محدوده بنابر احتياط واجب صحيح نيست، و در صورتي كه در كل وقت معين شده براي سعي نتواند در آن محدوده انجام دهد، از صفاي قديم شروع كند، و حتي الامكان در سعي رعايت كند كه نزديكتر به مسعاي قديم سعي بنمايد و به مروه ختم كند.
اختلا ف در هلال ذيحجه و حكم قاضي عامه
سوال 246 : در صورتي كه هلال ماه ذيحجه براي قاضي اهل سنت ثابت شود تكليف در انجام مناسك حج چيست؟
هرگاه هلال ماه ذي الحجّه براساس ضوابطي كه در فقه شيعه بيان شده ثابت نشود، ولي براي قاضي اهل سنّت ثابت شود، و برطبق آن حكم كند، در آن دو صورت است: اوّل: آن كه احتمال مطابقت حكم او با واقع داده شود، و عمل به احتياط هم مخالف با تقيّه باشد، كه در اين صورت واجب است متابعت آنها و وقوف با آنها و ترتيب همه آثار ثبوت هلال در مناسك حجّش، و اگر عمل به احتياط مخالف با تقيّه نباشد، احتياط آن است كه مناسك را هم بر طبق حكم آنها انجام دهد، و هم بر طبق وظيفه اوّليّه خودش، اگرچه اقوي كفايت انجام بر طبق حكم آنها است. دوم: آن كه يقين پيدا شود حكم آنها مخالف واقع است، كه در اين صورت براي كفايت انجام اعمال برطبق حكم آنها وجهي هست، ولي احتياط واجب آن است كه جمع كند بين عمل به وظيفه اوّليّه خودش و ترتيب آثار بر حكم آنها ـ مثل وقوف با آنها ـ در صورتي كه اين جمع مخالف با تقيّه نباشد، وگرنه اگر متمكّن از وقوف اضطراري در مزدلفه باشد و مخالف تقّيه نباشد، احتياط واجب آن است كه آن را انجام دهد، و حجّش صحيح است. و اگر متمكّن از اين هم نباشد، احتياط واجب آن است كه چنانچه وجوب حجّ بر او ثابت و مستقر شده است در سال بعد دوباره به جا آورد. و اگر مستقر نشده است ـ مثل كسي كه در همين سال مستطيع شده باشد و استطاعتش تا سال بعد باقي نماند ـ چيزي بر او نيست، و اگر استطاعتش باقي ماند، يا دوباره مستطيع شد، احتياط واجب آن است كه دوباره حجّ را به جا آورد.
كوچ كردن به مني براي ذوي الاعذار شب دهم قبل طلوع فجر
سوال 247 : آيا همه زنان مي توانند شبانه وقوف اضطراري در مشعر نموده و قبل از اذان صبح به مني كوچ كنند يا اين حكم مختص به زنان معذور است؟
كساني كه معذورند، مانند زنان و بچه ها و اشخاص ضعيف ـ مثل پيرمردها و افراد مريض ـ و كسي كه ترس از ماندن دارد، مي توانند مقداري از شب عيد را در مزدلفه بمانند و پيش از طلوع فجر از آن جا به طرف مني كوچ كنند، و ثبوت اين حكم براي كسي كه سرپرستي افراد معذور به عهده اوست، محل اشكال است .
وقوف اضطراري در مشعر (مزدلفه)
سوال 248 : چه كساني مي توانند وقوف اضطراري در مشعر بنمايند؟
كساني كه متمكّن از وقوف اختياري در مزدلفه ـ يعني وقوف بين طلوع فجر و آفتاب ـ نباشند چه به علّت فراموشي باشد يا هر عذر ديگري، مي توانند به وقوف اضطراري در آن جا اكتفا نمايند، و مقصود از وقوف اضطراري آن است كه مدتي را از بين طلوع آفتاب تا ظهر روز عيد در آن جا وقوف كنند.
رمي جمرات از طبقات بالا
سوال 249 : آيا رمي جمرات از طبقات بالا جايز است؟
احتياط واجب آن است كه به اين مقدار اكتفا نكند.
رمي جمرات از جهت عرض آن
سوال 250 : با توجه به اينكه جمره از جهت عرض گسترش داده شده، آيا رمي هرجاي آن كافي است؟
سؤال 240. با توجه به اينكه جمره از جهت عرض گسترش داده شده، آيا رمي هرجاي آن كافي است؟
تأخير حلق و تقصير از رمي و ذبح
سوال 251 : آيا مي شود حلق يا تقصير را قبل از ذبح و قرباني انجام داد يا بايد بعد از آن دو انجام شود؟
احتياط واجب آن است كه پس از رمي جمره عقبه و قرباني كردن انجام شود، ولي چنانچه پيش از آن دو يا پيش از قرباني كردن از روي جهل به حكم يا فراموشي انجام دهد، كفايت مي كند و لازم نيست دوباره انجام دهد.
جواز تقصير براي كسي كه اولين سفر اوست
سوال 252 : آيا كسي كه اولين سفر حج اوست (صرورة) بايد حلق نمايد يا تقصير هم براي او كافي است؟
كسي كه اوّلين سفر حجّ اوست، اقوي جواز تقصير براي اوست اگرچه سرتراشيدن براي او مستحب مؤكّد است.
حلق و تقصير براي كسي كه سفر اول اوست
سوال 470 :
اگر به سفر حج واجب مشرف شويم و اين سفر سفر اول ما باشد آيا تراشيدن سر واجب است؟
شما بين تراشيدن سر و تقصير مخيّر هستيد، البته در سفر اول حج، تراشيدن سر مستحبّ مؤكّد است. (مناسك/م 401)
تقديم طواف و نماز آن و سعي بر وقو فين
سوال 253 : آيا در حج تمتع جايز است كه طواف و نماز آن و سعي را بر وقوفين مقدم نمود؟
تقديم طواف حجّ و نماز آن و سعي بر وقوف در عرفات و مشعر، جايز نيست، مگر براي پير، و زني كه مي ترسد پس از وقوف حيض شود، و مريض و معلول و كسي كه مي ترسد نتواند به مكّه برود و طواف كند، كه براي اينها جايز است پس از بستن احرام حجّ و پيش از دو وقوف، طواف و نمازش را به جا آورند، و سعي را در وقت خودش پس از اعمال روز عيد انجام دهند، و احتياط واجب آن است كه سعي را پس از نماز طواف انجام دهند و در وقت خودش نيز دوباره به جا آورند. و اما كسي كه ترس دارد كه پس از مني دوباره به مكّه رفتن براي او مهيّا نشود، سعيش را نيز پس از نماز طواف به جا مي آورد، و لازم نيست دوباره آن را در وقت خودش انجام دهد. و اگر براي افراد مورد استثنا ـ بعد از آن كه طواف و نماز و يا حتي سعي را هم مقدّم داشتند ـ تمكّن از انجام آنها بعد از اعمال مني تا آخر ذي الحجّه فراهم شد، اعاده آنها بر آنان لازم نيست، اگرچه سزاوارتر است.
سوال 254 : آيا خدمه كاروانها به جهت وظائفي كه به ايشان محوّل مي شود مثل حمل غذا و وسايل براي زائران مي توانند در ايام تشريق بيتوته در مني را ترك نمايند؟
دهمين واجب حج بيتوته شب يازدهم ودوازدهم در منا مي باشد كه بايد به قصد تقرب به خداوند در مني بيتوته كند ولي واجب نيست تمام شب را در آنجا بماند بلكه جايز است يا نيمه اول شب را در آنجا بماند به طوري كه پس از نيمه شب از آنجا خارج شود يا نيمه دوم شب را در آنجا بماند به طوريكه در زمان نيمه شدن شب در منا باشد و خارج شدنش پس از طلوع فجر باشد ،مگر كسي كه در روز دوازدهم تا فرا رسيدن شب در منا بماند كه در اينصورت بايد تمام شب سيزدهم را تا صبح در آنجا بماند وكارهاي شما مانع از وجوب ماندن شب در منا نيست و اگر ماندن براي او حرجي باشد خروج از منا براي او جايز است ، ولي احتياط واجب آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد واگر عمدا ماندن شب را در منا ترك كند براي هر شبي كه ترك كند بايد يك گوسفند كفاره بدهد واگر از روي فراموشي يا جهل قصوري به حكم ماندن شب در منا را ترك كند ،بهتر است كه كفاره بدهد.
وضو از آب زمزم
سوال 255 : آيا مي توانيم از آب زمزم كه براي آشاميدن اختصاص يافته وضو بگيريم؟
اين كار استعمال آب است در غير جهتي كه براي آن اختصاص داده شده و بنابر احتياط واجب ترك شود
خمس فيش حج و سود آن
سوال 256 : آيا به اصل فيش حج كه چند سال قبل، از درآمد كسب تهيه شده و همچنين به سود آن خمس تعلّق مي گيرد؟
پولي كه جهت نام نويسي حج يا عمره به بانك يا سازمان حج داده شده، در صورتي كه در همان سال خمسي، به حج يا عمره مشرف نشود متعلق خمس است، و اگر سودي به آن مبلغ تعلق بگيرد، سودي كه مربوط به همان سال خمسي تشرف به حج و عمره است خمس ندارد، و سودهاي سالهاي قبل متعلق خمس است. و چون از خود آن مبلغ و سود خمس داده نمي شود، در صورتيكه خمس را از درآمدي بدهد كه خمس آنرا نداده است بايد ربع آنرا بدهد. يعني مثلاٌ براي يك ميليون تومان مبلغ 250 هزار تومان بايد بدهد. اگر خمس را از مالي ميپردازد كه مخمس بوده بايد همان مبلغ يك پنجم را بپردازد.
وجوب كفائي امر به معروف و نهي از منكر
سوال 257 : اگر شخصي امر منكري را انجام داده و شخصي او را از اين كار نهي كرده، آيا بازهم بر ما واجب است كه امر به معروف و نهي از منكر نمائيم؟
امر به معروف و نهي از منكر واجب كفائي است و اگر يك نفر اقدام به آن بنمايد، تكليف از ديگران ساقط ميشود.
شرائط وجوب امر به معروف و نهي از منكر
سوال 258 : كسي كه ميخواهد امر به معروف و نهي از منكر نمايد چه شرائطي بايد داشته باشد؟
بايد پنج شرط داشته باشد: اول: معروف و منكر را بشناسد و جاهل به معروف و منكر نبايد متصدّي امر و نهي شود. دوم: اينكه احتمال تأثير بدهد و اگر بداند تارك معروف و فاعل منكر به امر و نهي ترتيب اثر نميدهد واجب نيست. سوم: اينكه كسيكه معروف را ترك كرده يا منكر را مرتكب شده از ترك معروف و فعل منكر منصرف نشده باشد، ولي اگر برايش انصراف حاصل شده باشد، يا احتمال بدهيم كه از ترك معروف و فعل منكر منصرف و يا پشيمان شده است، امر او به معروف يا نهي او از منكر واجب نيست. چهارم: اينكه درترك معروف و ارتكاب منكر معذور نباشد، ولي اگر معذور باشد مثل اينكه مقلد كسي باشد كه آن فعل را واجب يا حرام نميداند، هرچند به حسب اجتهاد يا تقليد امر كننده يا نهي كننده واجب يا حرام باشد در اين صورت امر به معروف و نهي از منكر واجب نيست. پنجم: اينكه از امر و نهي، ضرري بر جان يا عِرض يا مال خودش يا مسلماني وارد نشود، و همچنين اگر احتمال چنين ضرري را بدهد و اين احتمال مورد اعتناء بوده و نزد عقلا موجب خوف از ضرر باشد، در اين صورت امر به معروف و نهي از منكر واجب نيست، البته بايد اهميت معروف و منكر ملاحظه گردد، لذا چنانچه امر به معروف و نهي از منكر (از جهت اهميت فعل معروف و ترك منكر) شرعاً مهمتر از آن ضرر باشد، وجوب امر به معروف و نهي از منكر ساقط نميشود.
كروات
سوال 259 : آيا كروات بستن جايز است؟
اگر كروات شعار غير مسلمين حساب شود جايز نيست و اگر شعار نباشد اشكال ندارد .
آلات موسيقي مثل تار
سوال 260 : آيا شنيدن موسيقي كه ملايم يا غمگين است يعني مناسب مجالس لهو و لعب نيست حرام است يا نه؟
استماع موسيقي كه با آلات لهو مثل تار و پيانو و سنتور نواخته ميشود، در صورتيكه مناسب با مجالس لهو و لعب باشد حرام است و اگر مناسب با مجالس لهو و لعب نباشد بنابر احتياط واجب جايز نيست، و استماع آنچه كه با آلات مشتركه نواخته ميشود، در صورتيكه مناسب با مجالس لهو و لعب باشد جايز نيست.
يادگيري آلات موسيقي مثل سنتور
سوال 261 : رفتن به كلاس آموزش آلات موسيقي مثل سنتور و يادگيري آن چه حكمي دارد؟
استفاده از آلات موسيقي مثل سنتور و خريد و فروش آن و ياد گيري آن جايز نيست .
خريد و فروش سازهاي موسيقي سنتي و استعمال آن
سوال 262 : حكم خريد و فروش ساز هاي موسيقي سنتي و همچنين نواختن آن را براي استفاده شخصي بيان فرماييد ، البته در صورتي كه مورد استفاده در مجالس لهو و لعب نباشد.
خريد و فروش آن حرام و باطل است، و همچنين نواختن آن ولو براي استفاده شخصي حرام است و از گناهان كبيره مي باشد ولو مورد استفاده در مجلس لهو و لعب نباشد، آلات موسيقي حتي سنتي، آلات مختصه به لهو است و اشتغال به آن، اشتغال به ملاهي است، و@
خريد و فروش مشروط (تعليق در بيع)
سوال 287 : آيا مي شود خريد و فروش را بر امر ديگري كه الآن محقق نشده يا معلوم نيست محقق شده باشد معلّق و مشروط كنيم، مثلاً بگوييم خانه ام را به تو فروختم مشروط به اينكه خانه پيدا كرده و بخرم، يا بگوييم ماشينم را به تو فروختم به شرط اينكه ماشين خودم آماده تحويل باشد، آيا در اين صورت معامله صحيح است؟
معلّق نمودن بيع و خريد و فروش بر امري كه حين عقد حاصل نشده چه بدانيم بعداً حاصل مي شود چه ندانيم صحيح نيست، و همچنين معلّق نمودن خريد و فروش بر چيزي كه نمي دانيم تحقق يافته يا نه صحيح نمي باشد.
شرائط خريدار و مشتري
سوال 288 : خريدار و مشتري بايد چه شرائطي داشته باشند؟
براي فروشنده و خريدار چند شرط است: اول: آن كه بالغ باشند دوم: آن كه عاقل باشند سوم: آن كه سفيه نباشند، يعني مال خود را در كارهاي بيهوده مصرف نكنند. چهارم: آن كه قصد خريد و فروش داشته باشند، پس اگر مثلا به شوخي بگويد: (مال خود را فروختم) معامله اي محقق نمي شود و در حقيقت قصد خريد و فروش مقوّم معامله است نه شرط صحّت آن. پنجم: آن كه كسي آن ها را اكراه به ناحق نكرده باشد، و اگر اكراه شدند و بعد راضي شدند معامله نافذ است. ششم: آن كه جنس و عوضي را كه مي دهند مالك باشند، يا ولايت بر مالك و يا وكالت و اذن از او داشته باشند.
معامله با بچه نا بالغ
سوال 289 : آيا خريد وفروش با بچه نا بالغ صحيح است يا باطل مي باشد؟
معامله با بچه نابالغ كه مستقل در معامله باشد، درمال خودش باطل است، و اگر معامله با وليّ باشد و بچه نابالغ مميّز فقط صيغه معامله را جاري سازد، معامله صحيح است. و اگر جنس يا پول، مال ديگري باشد و آن بچه وكالةً از طرف صاحبش آن مال را بفروشد، يا با آن پول چيزي بخرد، معامله صحيح است هرچند بچه مميّز، مستقل در تصرف باشد. و اگر طفل فقط وسيله باشد كه جنس و عوض آن را به دو طرف معامله برساند، اگرچه مميّز ن
صيغة اجاره
سوال 307 : آيا در احكام مربوط به عقد اجاره حتماً بايد صيغة اجاره خوانده شود؟
در صحت عقد اجاره و مترتب شدن احكام مربوط به آن، خواندن صيغة عربي يا فارسي لازم نيست، بلكه اگر مالك به قصد اينكه ملك خود را اجاره دهد، آن را به مستأجر واگذار كند، و او هم به قصد اجاره كردن بگيرد اجاره صحيح است، و همچنين اگر انسان بدون خواندن صيغه بخواهد براي انجام عملي اجير شود همين كه مشغول آن عمل شد، اجاره صحيح است.
اجير شدن بچة صغير
سوال 308 : بچة يتيمي در كارگاه كار مي كند، آيا اجير نمودن او اشكال دارد؟
اگر بچة صغير وليّ داشته باشد اجير كردن او با اجازة ولي مانعي ندارد، اما بچة صغيري را كه ولي ندارد، بدون اجازة فقيه عادل نميشود اجيركرد، و كسي كه به فقيه عادل دسترسي ندارد ميتواند از چند نفر مؤمن عادل اجازه بگيرد و او را اجير نمايد، و در صورت نبودن چند نفر از يك نفر هم كفايت مي كند.
اجازة چيزي كه معين نشده
سوال 309 : اگر در هنگام قرار اجاره منزل، يكي از دو طبقه را به مبلغي معين اجاره دهند و معين نكرده باشند كه طبقة اول را اجاره ميدهند يا طبقة دوم را، آيا انتخاب مورد اجاره با شخص اجاره دهنده است (موجر) يا با مستأجر؟
در فرض مذكور كه طبقة مورد اجاره را معين نكرده اند، اجارة مذكور باطل است.
اجاره به جهت كار حرام
سوال 310 : اگر منزل يا مغازه را به جهت كار حرامي مثل خريد و فروش آلات مختص به لهو مثل گيتار و پيانو و مانند اينها اجاره بدهد آيا صحيح ميباشد؟
اگر براي كارهاي حرام اجاره بدهد عقد اجاره باطل ميباشد، اما اگر شخص اجاره دهنده خانه يا مغازه را براي اين كارهاي حرام اجاره نداده، و با شخص مستأجر در اين موارد توافق نكرده باشد در اين صورت حتي اگر بداند كه مستأجر در خانه يا مغازة او اين كارهاي حرام را انجام ميدهد، عقد اجاره صحيح ميباشد.
اجاره به مدت دلخواه
سوال 311 : در قرارداد اجارة مغازه يا منزل، شخص اجاره دهنده (موجر) و مستأجر باهم قرار گذاشتهاند كه تا هر وقت مستأجر خواست آن را در هر ماه يا در هر سال به مقدار معيني اجاره نمايد، آيا اين اجاره صحيح است؟
اگر مدت اجاره را معلوم نكند و بگويد تا هروقت در خانه نشستي اجارة آن، ماهي يا سالي فلان مقدار است، اجاره صحيح نيست. و اگر در اجاره قرار بگذارند كه مثلا شبي پنج هزار تومان بدهند (چنانكه در مورد مسافرين و زوّار متعارف است) چون مدت اجاره را معلوم نكردهاند اجاره نسبت به غير از شب اول صحيح نيست و صاحبخانه بعد از شب اول هر وقت بخواهد مي تواند آنها را بيرون كند، ولي بعد از شب اوّل با رضايت صاحبخانه استفاده از منزل اشكال ندارد.
عمل اجير بر خلاف قرار با اجاره دهنده
سوال 312 : اگر شخص اجاره دهنده با اجير قرار ببندد كه عمل مخصوصي را با وصف معيني و يا در زمان و مكان مشخصي يا با وسيلة معيني انجام دهد، ولي شخص اجير عمل مذكور را به اين صورت انجام ندهد آيا اجاره صحيح است؟
در صورتيكه شخص اجير بر خلاف اين قيود ذكر شده عمل نمايد مستحقّ هيچ اجرتي نخواهد بود، مثلاً اگر رنگرز قرار بگذارد كه پارچه را با نيل رنگ كند، چنانچه با چيز ديگري رنگ نمايد حق ندارد چيزي بگيرد.
فسخ اجاره
سوال 313 : آيا عمل به عقد اجاره لازم بوده يا اينكه هريك از طرفين ميتوانند يكطرفه آن را باطل كنند؟
عقد اجاره از عقود لازمه بوده، به اين معني كه هيچيك از طرفين نميتوانند آن را فسخ كنند مگر اينكه فسخ با رضايت هردو صورت بگيرد، يا اينكه شخص فسخ كننده خيار فسخ داشته باشد و اين حكم در مورد اجارة معاطاتي (كه بدون خواندن صيغة اجاره براي انجام عمل اجير شده و مشغول به كار شود يا بدون خواندن صيغة اجاره به قصد اجاره منزل را به مستأجر واگذار نموده و او هم به قصد اجاره، منزل را تحويل بگيرد) هم جاري است.
فروختن منزل قبل از تمام شدن وقت اجاره
سوال 314 : اگر مالك منزل، خانهاش را اجاره داده باشد آيا قبل از اينكه زمان اجاره تمام شود، ميتواند خانه اش را بفروشد؟ و در صورت فروختن منزل آيا اجاره به هم ميخورد؟
مالك خانه ميتواند قبل از تمام شدن مدت اجاره آن خانه را بفروشد و در اين صورت عقد اجاره به هم نميخورد بلكه خانه ملك خريدار شده ولي تا پايان مدت اجاره، خريدار منزل نسبت به منافع منزل حقي ندارد.
مرگ مستأجر يا اجاره دهنده و باقي ماندن اجاره
سوال 315 : اگر مستأجر يا شخص اجاره دهنده (موجر) از دنيا برود آيا اجاره هنوز به قوّت خود باقي است؟
اجاره با مرگ مستأجر يا موجر (شخص اجاره دهنده) باطل نميشود حتي اگر مستأجر خانهاي را اجاره نمايد تا خودش در آن زندگي كند و بميرد بازهم باطل نميشود.
استفاده نكردن مستأجر از مورد اجاره
سوال 316 : اگر مستأجر منزل يا ماشين را اجاره كند ولي از آن استفاده نكند بازهم بايد اجارهاش را بدهد؟
اگر مستأجر چيزي را از موجر (اجاره دهنده) اجاره كرد چه آن را قبض كرده و گرفته باشد و چه آن را قبض نكرده باشد به هرحال بايد اجارة آن را بدهد.
اجرت كارگر هنگام استفاده نكردن صاحب كار از او
سوال 317 : اگر شخص صاحب كار كسي را براي انجام كاري در مدت معيني اجير كند و شخص كارگر هم در زمان معين شده براي انجام كار آمده ولي صاحب كار در آن موقع از انجام شدن كار امتناع كند يا اينكه مصالح و ابزار كار را در آن موقع مهيّا نكرده باشد آيا بايد اجرت را به شخص كارگر بپردازد يا خير؟
در فرض مذكور صاحب كار بايد اجرت را بر طبق قرارداد به شخص كارگر بپردازد.
ضامن بودن مستأجر نسبت به عين مستأجره
سوال 318 : اگر چيزي را كه اجاره دادهاند (مثل ماشين يا منزل) به مستأجر داده شده و در دست او تلف شود، آيا مستأجر ضامن قيمت آن چيز ميباشد؟
عين مستأجره (چيزي را كه اجاره كردهاند) امانتي در دست مستأجر ميباشد، لذا اگر از بين برود يا معيوب شود، چنانچه در نگهداري آن كوتاهي نكرده و در استفاده بردن از آن هم زياده روي نكرده باشد ضامن نميباشد. مثلا اگر پارچهاي را كه به خياط داده از بين برود در صورتيكه خياط زياده روي نكرده و در نگهداري آن هم كوتاهي نكرده باشد ضامن نيست. اما اگر در نگهداري از آن كوتاهي كند يا در استفاده از آن زياده روي كرده باشد ضامن است و همچنين اگر شخص صنعتگر چيزي را كه گرفته ضايع كند ضامن است. و همچنين اگر قصاب سرحيواني را ببرد و آن را حرام كند (چه مزد گرفته باشد يا مجاني سر بريده باشد) بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.
گرفتن اجرت در مسائل ديني
سوال 319 : آيا انسان ميتواند براي مسائل ديني مثل روضهخواني يا تعليم واجبات شرعي يا انجام تكاليف ديني اجرت بگيرد؟
گرفتن اجرت بر روضهخواني اهل بيت (ع) يا بيان فضائل ايشان يا مجالس وعظ كه فائدههاي ديني و دنيايي دارد جايز است، و همچنين گرفتن اجرت براي عباداتي كه نائب گرفتن در آنها شرعي ميباشد جايز است، اما گرفتن اجرت در قبال عباداتي كه نميتوان براي آنها نايب گرفت مثل نماز و روزه براي كسي كه زنده است جايز نميباشد بلكه بنابر احتياط واجب بر تعليم حلال و حرام و واجباتي كه مثل نماز وروزه محل ابتلا مردم ميباشند جايز نميباشد ولي اگر مورد ابتلا مردم نباشد گرفتن اجرت در قبال تعليم آنها جايز است.
شرط ضمان در عقد اجاره
سوال 455 :
آيا اشتراط ضمان در اجاره صحيح است؟
اشتراط ضمان به معناي اداء قيمت عين مستأجره يا اداء ارش عيب عين مستأجره صحيح است. (استفتاء/10561) (منهاج 3/ م 418)
اجاره دادن سكة طلا
سوال 507 :
حكم اجاره دادن سكة طلا (مثل سكة بهار آزادي) و گرفتن مبلغ ماهيانه بابت اجارة آنها چيست؟
اجاره معاوضه اي است بر منفعت مال( نه بر خود مال) بنابراين اجاره دادن سكّه طلا، به طلا ساز و طلا فروش به اين معني كه بعد از يك سال سكه هاي ديگري غير از سكّه هاي اجاره داده شده تحويل دهد باطل است . (استفتاء/10646) (منهاج 3/ قبل م 371)
كار كردن در كارخانه آبجوسازي
سوال 533 :
من در كشور كانادا در يك كارخانه آبجوسازي كار ميكنم، پولي را كه ميگيرم آيا از ديدگاه اسلام اشكال دارد؟
جواب) عمل و پولي كه در مقابل اين عمل اخذ مي شود حرام مي باشد. (منهاج 3/ قبل م 375 الخامس) (استفتاء/1781)
تعيين درصد سود در مضاربه
سوال 320 : آيا در عقد مضاربه اگر در صدي از سرمايه را به عنوان سود حساب نمائيم صحيح است؟
در عقد مضاربه بايد سهم هريك از مالك و عامل، از سودي كه از سرمايه حاصل ميشود به صورت درصد يا كسر مشاع معين شود، مثلاً بگويند 50% سود براي عامل و 50% براي مالك ولي اگر درصدي از سرمايه را به عنوان سود تعيين نمايند مثلا بگويند به هراندازه كه سرمايه گذاري كرديد سالانه به اندازة 20% آن سود داده ميشود، مضاربه صحيح نميباشد.
خسارت در مضاربه
سوال 321 : اگر سرمايهاي كه آن را به عنوان مضاربه به كسي دادهايم سودي نداده بلكه ضرر كرد، اين ضرر بر عهدة كيست؟
در مضاربه خسارت و ضرر، بر مالك است.
شرط اينكه ضرر بر عهدة عامل مضاربه باشد
سوال 322 : آيا ميشود بر كسي كه عامل مضاربه است شرط نمائيم كه اگر كاري كه با سرمايه انجام داد ضرر داشت، ضرر بر عهدة او باشد؟
اگر شرط شود كه خسارت و ضرر بر عهدة عامل باشد يا خسارت و ضرر بر عهدة هر دوي آنها (مالك و عامل) باشد شرط باطل است، ولي اگر شرط شود كه عامل، ضرر و خسارتي را كه در معامله بر مالك وارد ميشود، جبران كند و از مال خود به مالك ببخشد، شرط صحيح است.
فسخ عقد مضاربه
سوال 323 : آيا ميشود مالك يا عامل، عقد مضاربه را يكطرفه فسخ نمايند؟
مضاربه از عقود جائزه است و هر يك از مالك و عامل ميتوانند مضاربه را در هر حال فسخ كنند، چه قبل از شروع در عمل و چه بعد از آن و چه قبل از ظهور سود و چه بعد از آن.
مخلوط نمودن مال مضاربه با مال ديگري
سوال 324 : آيا شخصي كه عامل مضاربه است ميتواند سرمايهاي را كه به عنوان مضاربه از مالك گرفته با مال خود ياديگران مخلوط نمايد؟
عامل نميتواند سرمايهاي را كه از مالك گرفته، بدون اذن او، با مال خود يا ديگري مخلوط كند هرچند به اين عمل، مضاربه باطل نميشود، ولي اگر مال را مخلوط كند و تلف شود ضامن است.
قرارداد مضاربهاي با كفّار
سوال 325 : سرمايه گذاري در شركتي كه مالك آن كافر ميباشد وسود بالايي پرداخت مينمايد و در قبال معرفي سرمايه گذاران جديد نيز به ما پورسانت ميدهد و همچنين با ورود هر سرمايه جديد كه به نوعي به ما مرتبط باشد به ما پورسانت پرداخت ميشود چه حكمي دارد؟
البته گرفتن سود از كافر به هر نحوي كه باشد (به استثناي سرقت، خيانت و اختلاس و نظاير اينها كه گذشته از اينكه بالذات حراماند موجب وهن در شخصيت مسلمان در مقابل كفار نيز ميشود) جايز است، ولي در مفروض ظاهر سؤال كه به صورت هرمي است بنابر احتياط واجب جايز نيست، و در اين احتياط واجب نميتوان به كسي ديگر رجوع نماييد.
كوچههاي بن بست
سوال 329 : آيا كسي كه پشت ديوار خانهاش كوچهاي بن بست باشد ميتواند راهي به آن باز نمايد؟
خانههايي كه درب آنها به كوچههاي بن بست باز ميشود مالك آن كوچه نيستند ولي نسبت به آن كوچه حق دارند، لذا اگر بخواهند از منزلي كه فقط ديواري به آن كوچة بن بست دارد دربي به آن باز كنند بايد از كسانيكه در آنجا حق دارند اجازه بگيرند. البته هركس از ابتداء كوچة بن بست تا آنجا كه منزل اوست حقش ثابت است و همچنين نسبت به حدّ فاصل منزل خود تا انتهاي كوچة بن بست بنابر احتياط واجب حق او ثابت است.
انتفاع از خيابانها و كوچههاي عمومي
سوال 330 : آيا هركسي ميتواند از خيابانها و كوچههاي عمومي استفاده كرده و آنجا بخوابد يا بساط اجناس خود را پهن كند؟
استفاده بردن از خيابانها و كوچههاي عمومي مثل نشستن يا خوابيدن يا نماز خواندن يا خريد و فروش و قرار دادن اجناس مادامي كه مزاحمتي براي كسانيكه از آنجا عبور و مرور مينمايند ايجاد نكند جايز است، و كسي حق ندارد كه ديگران را از اين موارد منع نمايد مگر در موردي كه مزاحمت براي مرور كنندگان پيش بيايد.
منازل تخريب شده در مسير خيابانهاي جديد
سوال 331 : آيا ميتوانيم از خيابانهاي جديد كه براي ساخت آنها خانههاي مردم بدون رضايت ايشان خراب شده عبور نمائيم؟
عبور از اين خيابانها جايز است، ولي تصرف در مصالح آن خانههاي تخريب شده بدون اذن مالك آنها جايز نيست.
مساجدي كه در مسير خيابانها قرار گرفته
سوال 332 : آيا مساجدي كه تخريب شده و بر روي آنها خيابان كشي صورت گرفته هنوز هم احكام مسجد را دارند؟
مساجدي كه در مسير خيابان قرار گرفته و جزء خيابان شدهاند مثل ساير اوقاف عامه بوده و عبور و مرور از آنها جايز است، و بنابر احتياط واجب احكام مساجد را دارند، ولي اگر نجس شد تطهير آنها واجب نيست.
مكانهاي وقف خاصّ كه جهت خيابان كشي تخريب شده
سوال 333 : آيا رفت و آمد از مكانهاي وقف خاص مثل مدارس علميه و وقف بر اولاد و غيره جايز است؟
رفت و آمد در اوقاف خاصه كه موقوفعليه خاص دارد مثل وقف بر زوّار و اهل علم و اولاد و غيرهم محل اشكال است.
حق تقدم نماز گزار نسبت به ديگران در مسجد و حرم ائمّه عليهم السلام
سوال 334 : اگر كسي در مسجد براي دعا يا قرآن خواندن نشسته باشد و شخص ديگري ميخواهد نماز بخواند و جايي پيدا نميكند آيا حق تقدم براي كسي است كه قبلاً در آنجا نشسته يا با كسي است كه ميخواهد نماز بخواند؟
در مساجد حق تقدم با كسي است كه ميخواهد نماز بخواند و كسي كه مشغول دعا يا قرائت قرآن است واجب است كه آن مكان را به نمازگزار بدهد ولي در حرم ائمه عليهم السلام چنين نيست و كسي كه ميخواهد نماز بگذارد نميتواند كسي را كه مشغول دعا يا زيارت يا قرآن خواندن است از جايش بلند كند.
حق تقدم كسي كه در مسجد مشغول نماز فرادي است
سوال 335 : شخصي قبلا در مسجد مشغول نماز فرادي شده و بعداً در مسجد نماز جماعت به پا گرديده، آيا شخصي كه مشغول نماز فرادي شده بايد جاي خود را به كسانيكه ميخواهند نماز جماعت بخوانند بدهند؟
كسي كه زودتر از ديگران مشغول نماز فرادي شده نسبت به آن مكان مسجد حق تقدم دارد و كسانيكه ميخواهند در آنجا نماز جماعت بخوانند حق ندارند او را از جايش بلند كرده و او را منع نمايند، ولي در صورتيكه آن شخص جاي ديگري براي نماز فرادي بيابد بهتر اين است كه جايش را براي نماز جماعت خالي كند.
حق تقدم كسي كه قبلا در مكاني از مسجد يا مشاهد مشرفه نشسته
سوال 336 : آيا كسيكه در جايي از مسجد يا حرم امامان عليهم السلام نشسته بوده و بعداً آن مكان را براي كاري ترك كرده و بعد از مدت كوتاهي بر ميگردد آيا قبل از بازگشت او، ميتوانند ديگران جاي او را اشغال كنند يا اينكه او حقّ تقدم دارد؟
اگر وسائل خود را در جايش گذاشته و قصد رجوع داشته، حقّ او بلا اشكال باقي است، و اگر وسائل خود را در آنجا نگذاشته بنابر احتياط واجب بايد رعايت حقّ تقدم او را نمود بخصوص در موردي كه براي ضرورتي مثل تجديد طهارت از مكان خود بلند شده باشد، ولي اگر آن شخص بخواهد پس از مدتي طولاني بازگردد به گونهايكه لازم ميآيد اين مكان مسجد در اين مدت طولاني تعطيل گردد حقي براي آن شخص نيست و نماز گزار ميتواند اسباب او را جمع كرده و كنار بگذارد و شخص نماز گزار ضامن اسباب او نيست.
لزوم قبول در هبه (هديه)
سوال 337 : اگر چيزي را به ديگري هديه كرديم ولي او قبول نكرد، آيا آن چيز ملك ما ميباشد يا ملك اوست؟
در صحت هبه، قبول نمودن كسي كه هديه را به او ميدهيم معتبر است، و قبول ميتواند هم به لفظ باشد مثل اينكه بگويد قبول كردم و هم مي تواند به فعل باشد مثل اينكه هديه را به قصد قبول بگيرد
رجوع در هبه
سوال 338 : آيا ميشود چيزي را كه به ديگري بخشيدهايم پس بگيريم؟
آنچه را به ديگري بخشيديد و او آن را گرفت ميتوانيد پس بگيريد، مگر در چند مورد كه نميتوانيد آن را پس بگيريد: 1- اينكه كسي كه هديه را به او دادهايد از ارحام و خويشاوندان شما باشد. 2- اينكه هديه تلف شده باشد. 3- اينكه هديه به شخص ديگري منتقل شده باشد چه به فروش آن و چه به هديه نمودن و يا مانند اينها. 4- اگر تغييري در هديه داده شده مثل اينكه لباسي كه هديه شده را رنگ كرده باشند يا پارچهاي را كه هديه دادهاند بريده باشند يا دوخته باشند. 5- اينكه شما بر كسي كه هديه را به او دادهايد شرطي كرده باشيد كه در صورت انجام آن شرط اين هديه مال او باشد و او هم به اين شرط عمل كرده باشد. 6- اينكه كسيكه به او هديه دادهايد به عوض آن چيزي را به شما بدهد. ولي در غير اين موارد اگرچه در هديه تصرف كرده و از آن استفاده كرده باشد ميتوانيد آن را پس بگيريد.
پس گرفتن هديه از همسر يا شوهر
سوال 339 : اگر مرد به همسرش يا زن به شوهرش هديهاي بدهد آيا ميتواند آن را پس بگيرد؟
زن و شوهر از ارحام يكديگر به حساب نميآيند ولذا پس گرفتن هديهاي كه به يكديگر ميدهند از اين جهت مانعي ندارد، مگر در صورتيكه مشمول موارديكه پس گرفتن هديه در آنها جايز نيست، بشوند (در سؤال قبلي پاسخ داده شده است)
ازدواج و بهترين سن براي آن
سوال 340 : با توجه به شرائط كنوني جامعه و خانوادهها بهترين سنّ ازدواج دختر و پسر مؤمن كه هم به نفع خود ايشان و هم به نفع جامعه باشد چه زماني است؟
مستحب است از وقتي كه دختر بالغ مي شود او را شوهر داده و در اين كار تعجيل نمود و امر ازدواج فينفسه مستحب است و عزوبت مكروه مي باشد و در صورتي كه ترك ازدواج موجب ضرر يا وقوع در حرام شود يا گمان كند كه موجب چنين چيزي خواهد شد واجب است كه ازدواج كند.
نگاه كردن به دختري كه قصد ازدواج با او را دارد
سوال 341 : آيا مي شود در هنگام خواستگاري به صورت و موهاي دختري كه قصد ازدواج با او را دارد نگاه كند؟
در مفروض سؤال نگاه كردن به دختري كه قصد ازدواج با او را دارد جايز است.
صحبت كردن با نامزد در صورتي كه قصد ازدواج داشته باشند
سوال 342 : آيا صحبت كردن دختر و پسر نامحرمي كه نامزد شده ولي هنوز عقد نخواندهاند به جهت آشنائي با روحيات و اخلاق يكديگر جايز است؟
در فرض مذكور براي حصول تفاهم اخلاقي و روحي و با اجازه و حضور والدين با رعايت موازين شرعي و بدون قصد تلذذ، و در حدّ معمول مانعي ندارد.
نگاه كردن به تصاوير سر و صورت زنان در تلويزيون و اينترنت
سوال 343 : آيا مي توانيم در برنامه هاي تلويزيون به سر و صورت زناني كه موي سر خود را نپوشاندهاند نگاه كنيم؟
در صورتي كه تصوير زنده نباشد و صرف عكس باشد @
عدّه طلاق يائسه
سوال 391 : آيا زن يائسه در صورتي كه از شوهرش طلاق بگيرد عدّه دارد؟
در مفروض سؤال زن يائسه ولو شوهرش با او نزديكي كرده باشد عدّه ندارد.
عدّه طلاق صغيره
سوال 392 : آيا دختر صغيره اي كه با او نزديكي شده و بعد طلاق داده شود بايد عدّه نگه دارد؟
در مفروض سؤال عدّه ندارد.
عدّه طلاق زن حامله
سوال 393 : عدّه طلاق در زن حامله چه مقدار است؟
عدّه او تا زماني كه وضع حمل نمايد ادامه دارد.
عدّه طلاق زني كه شوهرش از دنيا رفته
سوال 394 : زني كه شوهرش از دنيا رفته تا چه مدت بايد عدّه نگه دارد؟
زن آزادي كه شوهرش از دنيا رفته بايد تا چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارد چه آن زن صغيره باشد، چه كبيره، و چه يائسه باشد چه غير يائسه چه مسلمان باشد چه غير مسلمان و چه با او نزديكي شده باشد چه نشده باشد وچه زن دائمي باشد چه غير دائمي.
عدّه طلاق زوجه حره غير حامله
سوال 395 : عدّه طلاق زني كه حامله نباشد چقدر است؟
زني كه حامله نباشد پس از تمام شدن طهرـ پاكي ـ سوم، به محض اينكه حيض سوم او رسيد عدّه اش تمام مي شود ولي اگر حيض نميبيند يا حيض او غير مستقيم است (مثل كسي كه هر 4 ماه يك بار حيض مي بيند) عده او 3 ماه (بنابر احتياط واجب 90 روز) مي باشد.
عدّه زني كه قبل از طلاق سه ماه با شوهرش خود تماس نداشته
سوال 396 : آيا زني كه قبل از طلاق بيش از سه ماه با شوهر خود تماس نداشته و ملاقات نكرده عده دارد؟
بله عدّه دارد .
خوردن ماهي كه شخص غير مسلمان آن را از آب گرفته
سوال 397 : آيا خوردن ماهيهايي كه شخص كافر آن را از آب گرفته و نام خدا را بر زبان نبرده و در رستوران يا مغازههاي افراد غير مسلمان به فروش ميرسد جايز است؟
كسي كه ماهي را صيد ميكند لازم نيست مسلمان باشد و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد ولي مسلمان بايد گرفتن آن را ديده باشد يا از راه ديگر يقين پيدا كند يا حجت شرعيه داشته باشد كه زنده از آب گرفته شده يا در تور، در آب مرده باشد؛ و اگر اين ماهي در دست كافري باشد كه از دست مسلمان نگرفته باشد اگرچه بگويد آنرا زنده گرفتهام حرام ميباشد، مگر اينكه بيّنه يا شخص ثقهاي كه ظنّ بر خلاف گفتة او نباشد، خبر دهد كه او را زنده گرفته است.
خوردن گوشت جنين گوسفند
سوال 398 : بعد از سر بريدن گوسفند گاهي در شكم او جنيني ديده ميشود، آيا خوردن آن جايز است؟
در صورتيكه زنده از شكم مادر بيرون بيايد و آن را به دستوري كه در شرع معين شده سر ببرند حلال وگرنه حرام ميباشد و در صورتيكه مرده بيرون بيايد چنانچه خلقت آن بچه كامل شده باشد و مو يا پشم در بدنش روييده باشد و بواسطة شكار يا سر بريدن مادرش مرده باشد و بيرون آوردن بچه از شكم مادر بيشتر از اندازة متعارف تأخير نشده باشد پاك و حلال است.
خوردن شربت هاي خوراكي كه از روغن ماهي گرفته شده
سوال 399 : آيا خوردن شربتهاي تقويتي كه از كشورهاي غبر مسلمان وارد شده و از جنس روغن ماهي ميباشد جايز است؟
در صورتي كه از بلاد كفّار وارد شده اگر احراز نكرده باشيم كه شخص كافر آن را به نحو صحيح تزكيه نموده يعني آن را زنده از آب گرفته و يا در تور، در آب مرده باشد حرام است. ولي اگر تزكيه آن را توسط كافر احراز كرده باشيم ولي نميدانيم آن ماهي فَلس داشته يا نه بنابر احتياط واجب جايز نيست.
ماهي كه در فَلس داشتن آن شك باشد
سوال 400 : آيا خوردن بعضي انواع ماهيهايي كه شك داريم كه فلس دارند يا نه جايز است؟
اگر در اينكه اين نوع ماهي فلس دارد شك داشته باشيد بايد بنا را براين بگذاريد كه خوردن آن حرام است.
خوردن گوشت خرگوش
سوال 401 : آيا خوردن گوشت خرگوش جايز است؟
خوردن گوشت خرگوش حرام است.
خوردن گوشت كلاغ و كبوتر و گنجشك و بلبل
سوال 402 : آيا خوردن گوشت كلاغ و گنجشك و كبوتر و بلبل در صورتيكه ذبح شرعي شوند جايز است؟
خوردن گوشت كلاغ حرام ولي گوشت كبوتر و گنجشك و بلبل حلال ميباشد
خوردن ماهي زنده
سوال 403 : آيا خوردن بعضي از ماهيهاي كوچك زنده (كه براي درمان بعضي بيماريها هم تجويز شده است) جايز است؟
خوردن ماهي زنده جايز است هرچند احتياط مستحب خودداري كردن است.
خوردن غدد (دشول)
سوال 404 : آيا خوردن غدد كه آن را دشول مي گويند جايز است؟
خوردن غدد (دشول) حرام است.
خوردن چيزي كه براي انسان ضرر مهمي دارد
سوال 405 : آيا خوردن غذا يا چيزي كه ضرر مهمي براي انسان دارد از جهت شرعي اشكال دارد؟
خوردن و آشاميدن چيزي كه براي انسان ضرر مهمي دارد حرام است.
استعمال ترياك
سوال 406 : آيا استعمال ترياك از لحاظ شرعي جايز است؟
استعمال آنچه ضرر قابل اعتنا و مهمي داشته باشد مثل ترياك چه ضرر مهم آن به جهت آن باشد كه مقدار زيادي از آن را استعمال نموده و چه از جهت اعتياد به آن باشد حرام است.
خوردن و آشاميدن خبائث
سوال 407 : آيا خوردن و آشاميدن چيزهايي كه طبع مردم از آنها متنفّر است جايز ميباشد؟
خوردن و آشاميدن خبائث كه طبيعت انسان از آن متنفر است مثل بول حيوان حلال گوشت جايز نيست. ولي خوردن بول شتر و گاو و گوسفند در صورت نياز به آنها براي مداوا مانعي ندارد.
خوردن گوشت مشكوك
سوال 408 : اگر در حلال بودن يا حرام بودن گوشت خاصي شك داشته باشيم آيا ميتوانيم آن را بخوريم؟
در صورتي كه بدانيم آن گوشت از نوع حلال است ولي در اينكه تزكيه شده (مثلا در گوسفند و مانند آن طبق دستور شرع ذبح شده يا در ماهي به نحو شرعي از آب گرفته شده باشد) شك داشته باشيم، اگر از بازار مسلمانان خريداري شده باشد يا در دست مسلماني بوده و در آن تصرفي نموده كه دلالت بر تزكيه آن نمايد مثل اينكه (آن را در معرض فروش گذاشته) پاك بوده و حلال است و در صورتي كه نميدانيم اين گوشت از نوع حلال است (مثل گوشت گوسفند) يا از نوع حرام (مثل گوشت خوك) حكم به حلال بودن آن ميشود.
غذا خوردن در خانة ارحام
سوال 409 : آيا غذا خوردن در خانة برادر و خواهر يا عمو و عمه و خاله و دايي بدون اجاز گرفتن از آنها جايز است؟
غذا خوردن در خانة ايشان در صورتي كه به نحو متعارف بوده و علم به كراهت آنها نداشته باشيم جايز است.
فرو بردن آب بيني و خلط سينه
سوال 410 : گاهي خلط سينه و يا آب بيني وارد فضاي دهان ميشود آيا فروبردن اينها اشكالي دارد؟
فرو بردن آب بيني و خلط سينه كه در دهان آمده حرام نيست.
نشستن سر سفرة شراب
سوال 411 : آيا جايز است سر سفره اي كه در آن شراب گذاشته شده بنشينيم يا از آن سفره غذا بخوريم؟
نشستن سر سفره اي كه در آن شراب گذاشته شده و غذا خوردن از آن سفره در صورتي كه انسان يكي از آنها حساب شود حرام است.
ديه سقط جنين
سوال 717 : ديه سقط جنين چقدر است؟
حمل در چهل روز اول نطفه بوده و ديه آن بيست دينار (مطابق با 15 مثقال طلاي متعارف) و چهل روز بعد علقه بوده و ديه آن چهل دينار و چهل روز بعد مضعه بوده و ديه آن شصت دينار است و ديه در بين اين مراتب به همين حساب تقسيم ميشود (هر دو روز يك دينار) و بعد از آنكه داراي استخوان شد هشتاد دينار و پس از آنكه گوشت پيدا كرد صد دينار و هنگاميكه روح در او دميده شد اگر پسر باشد ديه او هزار دينار و اگر دختر باشد ديه او پانصد دينار است.
كسي كه ديه سقط جنين بر اوست
سوال 718 : ديه سقط جنين بر عهده چه كسي مي باشد؟
ديه بر عهده كسي است كه متصدّي عمل سقط جنين بوده، پس اگر مادر با خوردن قرص بچه را سقط كرده بر عهده مادر است و اگر دكتر با آمپول زدن بچه را سقط كرده بر عهده دكتر است.
كسي كه ديه سقط جنين به او داده مي شود
سوال 719 : ديه سقط جنين به چه كسي بايد پرداخت شود؟
اگر مادر متصدي سقط جنين شده ديه آن را بايد به پدر يا در صورت فقدان پدر به ساير ورثه بپردازد و اگر پدر متصدي آن شده بايد ديه را به مادر بدهد و اگر شخصي ديگر متصدي آن شده بايد ديه را به پدر و مادر بدهد، و به عبارت ديگر هر كس مباشر در سقط است ديه به او نمي رسد ، و ديه به طبقه بعد بايد داده شود و اگر پدر و مادر به سقط جنين راضي باشند هر چند مباشر در سقط نباشند ، احتياط واجب اين است كه ديه به طبقه بعد داده شود و پدر و مادر ديه را نگيرند.
سپرده گذاري در بانك و گرفتن سود آن
سوال 720 : سود سپرده هاي سرمايه گذاري در بانك با شرايط استفاده در معاملات بدون ربا كه در قراردادهاي بانكهاي مي باشد چگونه است؟آيابين بانكهاي خصوصي ودولتي دراين موردفرقي هست؟
سپرده گذاري در بانك در صورتي كه به عنوان قرض باشد، چه به نحو سپرده ثابت ( يعني صاحب پول بر حسب قرارداد تا مدت معيني نميتواند از پول خود استفاده نمايد) چه به نحو حساب در گردش ( يعني صاحب پول هر وقت بخواهد ميتواند از پول خود استفاده كند) چنانچه سپرده گذار شرط سود نكند و خود را طلبكار نداند اگر چه بانك به او سود بدهد اشكالي ندارد و جائز است. همچنين اگر بانك پول را به عنوان مضاربه بگيرد ،وشرائط شرعي مضاربه كه در رساله عمليه مذكور است رعايت شود،گرفتن سود مانعي ندارد، ولي اگر بانك دولتي باشد، بنابر احتياط واجب قبل از تصرف در سود يك پنجم (1/5) آنرا به نيّت مافيالذمّه به سادات فقير بدهد و چهار پنجم (4/5) بقيه، از منافع او بوده، وبا گذشت سال خمسي متعلق خمس ميباشد.
وام گرفتن از بانك
سوال 721 : آيا وام گرفتن از بانك يا قرض الحسنه هاي امروزي مشروع است؟
وام گرفتن از بانكهاي اسلامي و وام دادن به آنها كه در آن شرط سود و فايده باشد ،ربا و حرام است ،ولي ميتوان به راههايي از ابتلا به ربا پرهيز كرد ،مانند اينكه وام گيرنده ،كالايي را از بانك يا وكيل او به نسبت معيني مثلا ده يا بيست در صد ،گران تر از قيمت بازار بخرد ،وشرط كند كه بانك مبلغ مورد تقاضاي او را تا مدت معيني به او قرض دهد ،ويا اينكه كالايي را به بانك يا وكيل او به كمتر از قيمت بازار به نسبت معيني بفروشد و شرط كند كه بانك مبلغ مورد تقاضاي او را تا مدت معيني قرض دهد.
مصرف وام در غير مورد آن
سوال 722 : آيا مي توانيم وام مسكن گرفته و آن را در غير مورد مسكن بكار ببريم يا وام خودرو را در مورد ديگري مثل خريد زمين بكار بريم؟
بايد در همان جهت كه معين شده مصرف شود.
جريمه ديركرد
سوال 723 : آيا جريمه دير كرد توسط بانك ودارايي (ماليات) صحيح است يا ربا مي باشد؟
جريمه در مورد تأخير پرداخت وام جايز نيست.
سپرده گذاري در بانكهاي غير اسلامي به قصد گرفتن سود
سوال 724 : آيا سرمايه گذاري در بانكهاي غير اسلامي و گرفتن سود آن (يعني نزول گرفتن از غير مسلمان) جايز است؟
گذاردن سرمايه در بانكهاي غير اسلامي به قصد گرفتن سود جايز مي باشد در صورتي كه حربي باشند و در صورتيكه بانك خصوصي توسط اهل ذمّه تأسيس شود، معامله ربوي با آن صحيح نميباشد ولي اگر در آن بانك پول گذاشته شود، گرفتن سودي كه آنها ميپردازند (بنابر قاعدة الزام) مانعي ندارد.
دريافت جوايز بانكي
سوال 725 : آيا گرفتن جايزههاي بانكي جايز است؟
اگر قرعه كشي در بانك شرط نشود و به عنوان تشويق باشد، در اين صورت عمل قرعه جايز است و كسي كه قرعه به نام او اصابت كند جايز است آن جايزه را بگيرد، هرچند احتياط واجب آن است كه اگر بانك دولتي يا مشترك باشد، يك پنجم آنرا به نيّت مافيالذمّه به سادات فقير بدهد، و بقيه از منافع آن سال ميباشد كه اگر در مؤونهي آن سال صرف نشود بايد خمس آنرا بپردازد.
حقوق كارمندان مؤسسات مالي ربوي
سوال 726 : اگر مؤسسهاي مالي يا بعضي بانكها معاملات ربوي انجام دهند آيا حقوقي كه كارمندان آنها ميگيرند حلال است؟
اشتغال به كارهايي كه مربوط به معاملات ربوي است، جايز نميباشد و كارمندي كه در اين نوع كارها مشغول است در مقابل آن نميتواند اجرت بگيرد. و اما كارهايي كه ارتباطي با معاملات ربوي ندارد، اشتغال به آنها و اجرت گرفتن براي آنها جايز است.
اهداء عضو در صورت مرگ مغزي
سوال 728 : آيا وصيت كردن به اهداء عضو بعد از مرگ صحيح است و آيا وراث حق اهداء عضو انساني كه به طور كامل از دنيا رفته يا دچار مرگ مغزي شده را دارند؟
اگر كسي در حال حيات خود وصيت كند كه پس از مردن او عضوي از اعضاي او را قطع كنند و به ديگري پيوند بزنند صحت اين وصيّت محل اشكال است. و بريدن عضوي از اعضاي بدن مسلمان مرده كه از اعضاء رئيسه باشد،(مانند چشم و غير آن) به منظور پيوند زدن آن به بدن شخص زنده جايز نيست و قطع كننده بايد ديه آن عضو را كه ديه اعضاي جنين مسلمان است بپردازد. ولي چنانچه زنده ماندن مسلمان متوقف باشد براين كه عضو بدن مسلمان مرده اي را ببرند و به او پيوند زنند بريدن آن عضو جايز است ولي قطع كننده بايد ديه آن را بپردازد و پس از پيوند كه جزء بدن زنده گشت احكام بدن زنده بر آن جاري است، ضمناً كسي كه دچار مرگ مغزي شده، مرده به حساب نمي آيد لذا اهداء اعضاء او به ديگري جايز نيست.
مرگ بيمار در اثر اشتباه دكتر
سوال 729 : اگر بيمار در اثر خطاي پزشك از دنيا رفته يا ناقص العضو شود آيا پزشك ضامن است يا خير؟
اين مسأله چند صورت دارد: صورت اول: اگر طبيب به دست خود به مريض دوا بدهد چنانچه در معالجه خطا كند و به مريض ضرري برسد يا بميرد طبيب ضامن است. صورت دوم: اگر طبيب به بيمار بگويد: «فلان دوا براي مرض تو فايده دارد» و اختيار را به مريض واگذارد و به واسطة خوردن دوا ضرري به مريض برسد يا بميرد طبيب ضامن نيست. صورت سوم: اگر طبيب به مريض بگويد: «اگر ضرري به تو برسد من ضامن نيستم» در صورتي كه حاذق بوده و دقت و احتياط خود را بكند و به مريض ضرري برسد يا بميرد، طبيب اگر چه به دست خود دوا داده باشد ضامن نيست.
رحم اجاره اي
سوال 730 : نظر شما در مورد رحم اجاره اي مربوط به زني كه شوهر دارد چيست؟
قرار دادن نطفه (مني) مرد اجنبي در رحم غير زوجه او جايز نيست ولو توسط شوهر خودش تلقيح واقع شود. ولي اگر عصياناً اين عمل انجام شود زني كه اين بچه از او متولد شده مادر اين فرزند و صاحب نطفه شرعاً پدر او محسوب است و همه احكام نسب بين آنها جاري است.
سوال 731 : آيا رعايت قوانين دولتي واجب است؟
قوانين دولتي در صورتيكه خلاف شرع نبوده و مخالفت با آنها موجب هرج و مرج شود بايد رعايت شود و تخلّف از آن جايز نيست.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».