كلمه " سنی "

سنی‏ها را كه امروز سنی می‏گويند ، در مقابل شيعه نيست . ما خيال می‏كنيم‏
" سنی " يعنی كسی كه معتقد به خلافت بلافصل ابوبكر است ، و " شيعه "
يعنی كسی كه به اين امر معتقد نيست . نه ، كلمه " سنی " در ابتدا در
مقابل شيعه وضع نشد ، در مقابل معتزله وضع شد . وقتی می‏گفتند : " اين‏
سنی است " يعنی معتزلی نيست . ولی امروز ما معتزله و اشاعره ، همه را
می‏گوئيم " سنی " .
شيعه در آن زمان كه زمان ائمه بود ، در اين فكر ، طرفدار معتزله بود نه‏
طرفدار اشاعره . گرچه كلمه " سنی " در مقابل " معتزله " بود ولی چون‏
شيعه طرفدار فكر معتزلی بود ، بعد كه معتزلی‏ها همه تار و مار شدند و از
طرفداران تعقل فقط شيعه باقی ماند ، كلمه " شيعه " در مقابل " سنی "
قرار گرفت ، و بعد يك فكری پيدا شد كه شايد كلمه " سنی " درباره‏
مسئله خلافت وضع شده ، در صورتی كه ريشه‏اش آن نيست . ولی كم كم اصطلاح‏
همين جور قرار گرفت .
يك وقت آقای حاج ميرزا خليل كمره‏ای در كنگره هزاره شيخ طوسی در مشهد
، تعبير شيرينی كرد راجع به كلمه " سنی " كه اهل تسنن اسم خوبی را برای‏
خودشان انتخاب كردند ، گفت كلاه ما را در تاريكی برداشتند ، آمدند اين‏
اسم زيبا را برای خودشان انتخاب كردند كه ما سنتی هستيم يعنی تابع سنت‏
رسول الله هستيم ، يعنی ديگران تابع سنت رسول الله نيستند . در صورتی كه‏
بحث در سنت رسول الله نيست كه يكی بگويد سنت رسول الله معتبر است ،
ديگری بگويد معتبر