تقويت كرده‏ايم ، زيرا پس از مدتی انتخاب نسل می‏شود و افراد قوی باقی‏
می‏مانند و بر اثر انتخاب اصلح ، بشريت جلو می‏رود ، و بزرگترين خيانت‏
را به بشريت آنها كرده‏اند كه توصيه كمك به ضعفا كرده‏اند .
اين حرف در دنيا غوغائی به راه انداخت زيرا مسيح را كه بيش از همه‏
توصيه به دوستی يكديگر و كمك به ضعفا كرده است [ محكوم می‏كرد ] و
تعليمات او را مضرترين تعليمات به حال جامعه بشر می‏دانست .
مسئله ديگر كه طرح شده اين است كه ما دو نوع " خودی " داريم . يكی‏
آن " خودی " كه بايد آن را شكست و خرد كرد ، و همان است كه اهتمام به‏
آن را نفس پروری و نفس پرستی و گاهی شهوت پرستی می‏ناميم . ولی در عين‏
حال يك نوع " خودی " ديگر هست كه بايد آن را پرورش داد و تربيت كرد
و نبايد گذاشت منهدم شود كه با انهدام آن ، ريشه اخلاق اسلام به كلی قطع‏
می‏شود .

سه نوع اخلاق در جوامع اسلامی

در جوامع اسلامی سه نوع اخلاق داريم :
. 1 اخلاق فيلسوفانه يا اخلاق سقراطی كه به دليل اينكه خيلی خشك و علمی‏
بوده از محيط علما و فلاسفه تجاوز نكرده و به ميان عموم مردم نرفته است .
ولی دو نوع اخلاق ديگر در ميان مردم مؤثر بوده است .
. 2 اخلاق عارفانه يعنی اخلاقی كه عرفا و متصوفه مروج آن بوده‏اند كه‏
البته با مقياس وسيعی مبتنی بر كتاب و سنت است .