ه . رضای خدا
در اينجا ، نظريه ديگری هست و آن اينكه اساسا اخلاق را بر گردانيم به اخلاق مذهبی و بگوئيم اينها همه فلسفی و علمی است ، يعنی كسانی كه اين حرفها را زدهاند خواستهاند برای اخلاق معياری منهای ايمان مذهبی به دست دهند ، فعل اخلاقی آن فعلی است كه هدف و انگيزهاش رضای حق باشد . البته در اين مكتب هم مسئله " خود " نفی میشود ، يعنی هدف ، منفعت رساندن به خود و يا دفع ضرر از خود نمیباشد ، ولی هدف نهايی ايصال نفع به غير هم نيست بلكه رضای حق است ، و در ايصال نفع به غير نيز از آن جهت میكوشد كه رضای حق را در آن میداند . « انما نطعمكم لوجه الله ، لا نريد منكم جزاء و لا شكورا »( 1 ) . میتوان گفت در تمام اين نظريهها يك مطلب مورد اتفاق همه است ، و آن اينكه اخلاق بالاخره خروج از حوزه خودی فردی است ، يعنی هر كاری كه به منظور ايصال نفعی به خود و يا دفع ضرری از خود باشد مسلم اخلاقی نيست ، بحث در مورد افعالیپاورقی : . 1 سوره دهر ، آيه . 9 [ شما را برای خدا اطعام میكنيم ، پاداش و شكری از شما نمیخواهيم ] .