من نمی‏دانم آن دو پيغمبری كه قرآن آنها را " حصور " می‏نامد ، نقص‏
عضوی و جنسی داشته‏اند يا [ علت ديگری در كار بوده است ] . عده‏ای صريحا
می‏گويند حضرت عيسی در خيلی جنبه‏ها از خيلی پيغمبران برتر و بالاتر بوده ،
در عين حال اين نقصی است برای او ( و برای حضرت يحيی ) . يعنی عيسی با
پيغمبری كه مزايای او را داشته و اين را نداشته فرق می‏كند . آن پيغمبر از
او كاملتر بوده است .
عامل تشكيل خانواده كه خود يك عامل اخلاقی است - و اين ، يكی از علل‏
تقدس ازدواج در اسلام است - عاملی است كه جانشين نمی‏پذيرد .

جهاد ، عامل اصلاح و تربيت

جهاد هم خودش يك عاملی است كه جانشين نمی‏پذيرد . يعنی امكان ندارد
كه يك مؤمن مسلمان جهاد رفته و يك مؤمن مسلمان جهاد نديده ، از نظر
روحيه يك جور باشند . انسان در شرايطی قرار بگيرد ( ما كه قرار
نگرفته‏ايم و نمی‏دانيم اگر در آن شرايط قرار بگيريم چه از آب درمی‏آيد )
كه با كسی روبروست و او به روی وی اسلحه كشيده ، در لحظه‏ای بايد تصميم‏
بگيرد ، شور ايمانيش چنان ثابت و پابرجا باشد كه در آن لحظه مرگ ،
خودش را به خاطر دين و ايمانش در كام اژدهای مرگ بيندازد . كاری كه از
اين عامل ساخته است ، از عاملهای ديگر ساخته نيست .
حديثی از پيغمبر اكرم در اين زمينه هست - در سنن ابی داوود - كه واقعا
اعجاز است . می‏فرمايد :