مقصود از كتاب هر چه هست ، مطلق كتاب است [ يا قرآن ] بالاخره كتاب و
حكمت با يكديگر توأم شده است . " حكمت " دريافت حقيقت است و در
اين بحثی نيست . بحث اينكه چی حكمت است و چی حكمت نيست بحث صغروی‏
است . هر دريافت حقيقتی را حكمت می‏گويند .
« يؤتی الحكمة من يشاء ، ومن يؤت الحكمة فقد اوتی خيرا كثيرا »( 1 ).
پس در اين جهت كه اسلام به طور كلی دعوت به تعليم و تعلم كرده است ،
يعنی هدف اسلام و جزء خواسته‏های اسلام عالم بودن امت اسلامی است بحثی‏
نيست ، " « طلب العلم فريضة علی كل مسلم » " از مسلمات احاديث نبوی‏
است ، و " مسلم " در اينجا خصوصيت ندارد و مقابل " مسلمه " نيست (
2 ) .

پاورقی :
. 1 سوره بقره ، آيه . 269 [ خدا به هر كس كه بخواهد حكمت می‏دهد ، و
كسی كه به او حكمت داده شد ، خير فراوانی به او عطا شده است ] .
. 2 اصلا صيغه مذكر در زبان عربی برای خصوص مرد وضع نشده . صيغه مذكر
وقتی كه در مقابل مؤنث قرار بگيرد اختصاص به مرد دارد ، ولی وقتی كه‏
مقابل مؤنث قرار نگيرد معمولا برای اعم است ، مثل مواردی كه در قرآن‏
آمده :
قل هل يستوی الذين يعلمون والذين لا يعلمون »( 1 ) .
آيا در اينجا مقصود از الذين يعلمون »اينست كه مردانی كه می‏دانند ،

يا كسانی كه می‏دانند ؟ معلوم است : كسانی كه می‏دانند . آيه ديگر : ام‏
نجعل الذين آمنوا وعملوا الصالحات كالمفسدين فی الارض ام نجعل المتقين‏

كالفجار ( 2 ) »>
. 1 سوره زمر ، آيه . 9
. 2 سوره ص ، آيه . 28