« جهلا ان يحدث بكل ماسمع » ( 1 ) . برای جهالت انسان همين بس كه هر چه‏
می‏شنود نقل كند ( خوش باوری ) . بعضی‏ها خاصيت ضبط صوت و گرامافون را
دارند . كأنه هر چه ديگران می‏گويند پر می‏شوند و بعد هم در جای ديگر تحويل‏
می‏دهند بدون آنكه تشخيص بدهند . كه آنچه می‏شنوند [ صحيح است يا غلط ] .
خيلی چيزها انسان می‏شنود ، كمی از آن را بايد قابل قبول و قابل نقل بداند
. قبلا هم عرض كرديم بعضی از عالمها هستند - عالمهای خيلی عالم - كه كمتر
از آنچه كه عالمند عاقلند . ( عقلی كه در اينجا می‏گوئيم ، معيارش يكی‏
همين است ) . عالمند به معنای اينكه اطلاعات بسيار وسيعی دارند . كمتر
عاقلند برای اينكه هر چه را از هر جا ديدند جمع می‏كنند و برايشان فرق‏
نمی‏كند ، همه را هم پس می‏دهند بدون اينكه فكر بكنند كه اين [ با واقع ]
جور درمی‏آيد يا جور درنمی‏آيد . و عجيب اينست كه با اينكه ما در روايات‏
خودمان داريم كه راوی بايد نقاد باشد و هر چه را كه می‏شنود روايت نكند ،
معذلك می‏بينيم كه در ميان همين راويان و محدثان يا مورخان خودمان فراوان‏
ديده می‏شوند [ افرادی كه اين اصل را رعايت نمی‏كنند ] .

انتقاد ابن خلدون

ابن خلدون در مقدمه تاريخ خودش يكی از نقدهايی كه بر بعضی از مورخين‏
می‏كند اين است كه می‏گويد اينها در نقل تاريخها ، فقط دنبال صحت سند
هستند كه اين تاريخ را فلان كس نقل كرده و او

پاورقی :
. 1 جامع الصغير . 90 / 2 و در آن بجای جهلا ، كذبا و اثما آمده است .