در اينجا بايد دو بحث را با هم ذكر كنيم . يكی اينكه معيار چيست و
ديگر آنكه ضامن اجرای افعال انسانی چيست ؟ فعل طبيعی كه خيلی روشن است‏
، معيارش اينست كه مقتضای غريزه مشترك انسان و حيوانات ، و ناشی از
غريزه طبيعی انسان است ، و عامل اجرايش خود طبيعت است . اما معيار
فعل اخلاقی و اينكه ضامن اجرای آن چيست ؟
گفتيم برخی گفته‏اند فعل اخلاقی فعلی است كه ناشی از احساسات غير
دوستانه باشد . اگر چنين گفتيم ، فعل اخلاقی ، هم تعريف شده و هم تا حدی‏
عامل اجرايش شناخته شده . تعريفش اينكه كاری كه انسان برای خودش می‏كند
( چون انسان وجود خودش را مسلما دوست دارد ، كاری را انجام می‏دهد كه‏
نفعش به خودش برسد ) كار اخلاقی نيست ، همينكه كار از دايره فردی خارج‏
گرديد و برای ايصال نفع به غير انجام شد ، اخلاقی است . اين تعريف را
البته رد كرده‏اند . می‏گويند در اين صورت بايد يك سلسله افعال را كه‏
قطعا طبيعی هستند اخلاقی بناميم ، مثل كارهای مادرانه مادرها اعم از انسان‏
و حيوان . اصولا مادر احساس غير دوستی دارد ولی آن " غير " تنها بچه‏اش‏
می‏باشد . او به حكم بچه دوستی يك سلسله كارها را انجام می‏دهد و
فداكاريها می‏كند . البته اينها يك سری عواطف عالی و با شكوه و عظيم‏
است ولی نمی‏توان آن را اخلاقی ناميد ، زيرا يك نوع اجبار و الزام طبيعی‏
و غريزی حكم به انجام آن می‏كند ، و مادر در حالی كه نسبت به فرزند خود
اينگونه محبت می‏كند نسبت به كودكان ديگر چنين حسی ندارد . در واقع كار
او را نمی‏توان غير دوستی ناميد