اخباريگری
دنيای شيعه از اين قشریگری محفوظ بود و علتش هم همين است كه عرض كردم كه اين نهضت قشریگری مقارن عصر ائمه بود و
فلسفه را تحريم میكنند و خيلی به اصطلاح سنتی هستند ، يعنی ظاهری و ظاهر
پرست و قشری میباشند .
در سفر اولی كه ما به حج مشرف شديم و رفتيم به الجامعة الاسلامية مدينه
، با يك دانشجوی پاكستانی به نام حافظ احسان كه دانشجوی بسيار باهوشی هم
بود رفيق شديم . او بعد كه با من آشنا شد و فهميد كه من در تهران تدريس
منطق و فلسفه میكنم ، خيلی علاقهمند شد و دائما میآمد در كاروان ما و
سؤالاتی میكرد . من ديدم او تشنه است . میگفت اين بدان جهت است كه در
اينجا تدريس منطق حرام است . اين همان تبعيت از سنت ابن تيميه است .
پس اين جريانها از اشعری گری در مقابل معتزلیگری شروع شد و در زمان
احمد حنبل به اوج خود رسيد . متوكل زعيم سياسی و احمد حنبل زعيم مذهبی ،
اين دو زعيم ، يكی سياسی و يكی مذهبی ، قشریگری را به اوج خود رساندند .
بعدها هم احمد حنبل شاگردانی پيدا كرد و از همهشان خطرناكتر همين ابن
تيميه است ، چون مكتب احمد حنبل پس از مدتی از منطقه تمدن اسلامی رانده
شد و رفت در غرب آفريقا ، ولی بعد ابن تيميه دو مرتبه اين مكتب را
زنده كرد ، و بار ديگر وهابيها آن را مطرح كردند ، كه همه اينها جريانهای
ضد تعقل در دنيای اسلام است و جريانهای تأسفآوری هم هست .
اخباريگری دنيای شيعه از اين قشریگری محفوظ بود و علتش هم همين است كه عرض كردم كه اين نهضت قشریگری مقارن عصر ائمه بود و |