مسأله است . ما يكی درباب تعليم و تعلم داريم كه تعليم عبادت است ،
تعلم عبادت است ، و يكی درباب تفكر داريم كه تفكر عبادت است ، و
آنچه درباب تفكر داريم بيشتر است از آنچه كه در باب تعلم داريم . مثلا
: « افضل العبادش التفكر » ( 1 ) . يا : « لا عبادش كالتفكر » ( 2 ) . يا
: « كان اكثر عبادش ابی ذر التفكر » ( 3 ) . و در اين زمينه البته خيلی‏
هست ، و اين غير از مسأله تعلم است . در تفكر ، گذشته از نتيجه‏ای كه‏
انسان از فكر خود می‏گيرد ، فكر خود را رشد می‏دهد . در قرآن راجع به تفكر
و تعقل ، مطلب زياد داريم . لزومی هم ندارد كه بخواهيم آيات قرآن در
اين زمينه را جمع بكنيم . خيلی موارد داريم كه قرآن دعوت به تفكر و تعقل‏
كرده است .

دعوت اسلام به تعليم و تعلم

و اما مسأله ديگر مسأله علم و تعلم است كه اين ديگر فراگيری است كه‏
افراد از يكديگر فرا بگيرند . خيال نمی‏كنم نيازی باشد كه راجع به دعوت‏
اسلام به تعليم و تعلم بحثی بكنيم ، زيرا امر واضحی است . بايد در حدود
علم اسلامی و تعليمات اسلامی بحث كنيم كه آن علمی كه اسلام دعوت می‏كند چه‏
علمی است ، والا همين كه در اولين آيات وحی می‏فرمايد : « اقرأ باسم ربك‏
الذی خلق ، خلق الانسان من علق ، اقرأ وربك الاكرم ، الذی علم بالقلم ،
علم »

پاورقی :

. 1 در كافی 55 / 2 به اين صورت است : أفضل العبادش ادمان التفكر

فی الله وفی قدرته . » [ برترين عبادتها تفكر در باره خدا و قدرت اوست‏
] .
. 2 امالی طوسی 145 / 1 [ هيچ عبادتی مانند تفكر نيست ] .
. 3 بحار 323 / 71 [ بيشترين عبادت ابوذر تفكر بود ] .