در اين حد امر صد درصد تاييد شدهای از نظر علمی نيست . البته در اسلام
اين امر تعريف شده كه يك وجدان اخلاقی در انسان هست ، ولی نه به عنوان
يك اصل مسلم كه نتوان در آن خدشه وارد كرد ، و نه با آن قوه و قدرتی كه
كانت میگويد كه در روح و باطن هر كس چنين قوه و نيرويی با اين صراحت
وجود دارد .
اين نظريه ، نظريه خوبی است و همين كه میبينيم در قرآن از " نفس
لوامه " و مطالب ديگری از قبيل " « فالهمها فجورها و تقويها »" ( 1
) ياد شده است نشان میدهد كه از نظر قرآن نسبت به كار بد و خوب اصالتی
در انسان هست ، يعنی وقتی انسان كار بدی انجام میدهد از درونش خودش را
ملامت میكند ، و معلوم میشود كه چيزی هست كه فرمان به خوبی و ترك بدی
میدهد و به سبب انجام فعل بد ، انسان را مورد ملامت قرار میدهد ، و در
مقابل ، وقتی كه انسان كار خوب انجام میدهد ، راضی میشود و به نوعی
انسان را تحسين میكند .
جدال خود و ناخود
برای تأييد اين مطلب ، روانشناسان امروز میگويند : انسان گاهی تصميم
میگيرد به انجام كاری كه برخلاف ميل و طبيعت نفسانيش میباشد ولی تشخيص
میدهد كه خوب است . مثلا تصميم میگيرد كه در غذا خوردن امساك كند يا در
خوابيدن زياده روی نكند و يا سحرخيز باشد . وقتی انسان تصميم گرفت ،
ميان دو عامل قرار میگيرد : يك عامل كه میگويد كم بخور يا سحرخيز باش و
يك
پاورقی :
. 1 سوره شمس ، آيه . 8