آزاد كردن عقل از عادات اجتماعی
مطلب ديگر مسأله آزاد كردن عقل است از حكومت تلقينات محيط و عرف و عادت و به اصطلاح امروز از نفوذ سنتها و عادتهای اجتماعی و به تعبير عربهای امروز از ايحاءات اجتماع ( و حيهای اجتماعی ) . حضرت اينجور میفرمايد : « يا هشام ثم ذم الذين لا يعقلون فقال : " واذا قيل لهم یفرمايد : « يا هشام ثم ذم الذين لا يعقلون فقال : " « واذا قيل لهم» اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفينا عليه آباءنا او لو كان آباءهم لا يعقلون شيئا و لا يهتدون » " ( 1 ) . قرآن اساسش بر مذمت كسانی است كه اسير تقليد و پيروی از آباء و گذشتگان هستند و تعقل و فكر نمیكنند تا خودشان را از اين اسارت آزاد بكنند . هدف قرآن از اين مذمت چيست ؟ هدف قرآن تربيت است . يعنی در واقع میخواهد افراد را بيدار كند كه مقياس و معيار بايد تشخيص و عقل و فكر باشد نه صرف اينكه پدران ما چنين كردند ما هم چنين میكنيم . من يك وقتی آيات قرآن راجع به تقليد و پيروی كوركورانه از پدران را استخراج كردم ديدم آيات خيلی زيادی است ، و چيزی كه برای من جالب بود اين بود كه هيچ پيغمبری مردم را دعوت نكرد الا اينكه مواجه شد با همين حرف كه : « انا وجدنا آباءنا علی امة وانا علی آثارهم مقتدون » ( 2 ) كه تو چرا میخواهی ما را از سنتهای گذشته پدرانمان منصرف بكنی . با اينكه اقوام پيغمبرانپاورقی : . 1 سوره بقره ، آيه . 171 [ و چون به آنها گفته شود كه از آنچه خدا فرو فرستاده پيروی كنيد میگويند ما از پدران خود پيروی میكنيم . آيا ( از پدرانشان پيروی میكنند ) اگر چه آنها تعقل نمیكردند و هدايت نشده بودند ؟ ! ] . . 2 سوره زخرف ، آيه . 23 [ ما پدرانمان را بر راهی يافتهايم و ما از آنها پيروی میكنيم ] .