است كه خيال و عشق انسان جذب می‏شود و در كار ، ابتكاراتی به خرج می‏دهد.

كار و آزمودن خود

و از همين جا است كه يكی از خواص كار آشكار می‏شود ، يعنی " آزمودن‏
خود " . يكی از چيزهائی كه انسان بايد قبل از هر چيز بيازمايد خودش‏
است . انسان قبل از آزمايش خودش نمی‏داند چه استعدادهايی دارد ، با
آزمايش ، استعدادهای خود را كشف می‏كند . تا انسان دست به كاری نزده ،
نمی‏تواند بفهمد كه استعداد اين كار را دارد يا ندارد . انسان ، با كار ،
خود را كشف می‏كند ، و خود را كشف كردن بهترين كشف است . اگر انسان‏
دست به كاری زد و ديد استعدادش را ندارد ، كار ديگری را انتخاب‏می‏كند و
بعد كار ديگر تا بالاخره كار مورد علاقه و موافق با استعدادش را پيدا
می‏كند . وقتی كه آن را كشف كرد ، ذوق و عشق عجيبی پيدا می‏كند و اهميت‏
نمی‏دهد كه درآمدش چقدر است . آن وقت است كه شاهكارها به وجود می‏آورد
كه شاهكار ساخته عشق است نه پول و درآمد . با پول می‏شود كار ايجاد كرد ،
ولی با پول نمی‏شود شاهكار ايجاد كرد . واقعا بايد انسان به كارش عشق‏
داشته باشد . پس يكی از خواص كار اين است كه انسان با كار ، خود را
می‏آزمايد .
پس يكی از خواص كار اين است كه انسان با كار ، خود را می‏آزمايد و
كشف می‏كند .