نقد اين نظريه
ولی آيا اين نظريه درست است ؟ آيا حتی كارهای خوب هم نبايد عادت شود ؟ به نظر ما اين نظريه صد درصد درست نيست . اينها گفتهاند عادت ، بشر را به صورت ماشين درمیآورد و روح ابتكار را در انسان میكشد و اختيار و حريت و اراده را از او سلب میكند . كانت میگويد : " هر اندازه عادات بشر زياد باشد ، استقلال و آزاديش كمتر میشود " . البته منظور آزادی عقل است . به هر حال اينها عقيده دارند كه چون خاصيت عادت اين است كه اراده را ضعيف میكند به نحوی كه انسان نمیتواند عليه مأنوسات روحی و جسمی خود قيام كند ، پس عادت در هر زمينه بد است . لهذا اينها در مقابل اين تعريف كه تربيت فن تشكيل عادت است میگويند : " تربيت فن بر هم زدن عادت است " . البته اينكه گفتهاند انسان نبايد كاری كند كه چيزی برايش به صورت عادت درآيد و به آن انس بگيرد به طوری كه ترك كردنش برايش دشوار باشد و كار را نه به حكم عقل و اراده انجام دهد بلكه به حكم عادت انجام دهد ، به صورت كلی درست است ، ولی اين دليل نمیشود كه عادت مطلقا بد باشد ، چون عادات بر دو قسم است : عادات فعلی و عادات انفعالی . عادت فعلی آن است كه انسان تحت تأثير يك عامل خارجی قرار نمیگيرد بلكه كاری را در اثر