اين غير از مسأله تفكر و محاسبه النفس است . اينها يك كارهای فكری‏
است و البته لازم هم هست [ اما تأثير محبت اولياء به مراتب بيشتر است‏
] .
در اين كتاب " جاذبه و دافعه علی ( ع " كه من در اين زمينه آنجا
زياد بحث كرده‏ام ، اين تشبيه را ذكر نموده‏ام [ كه تفاوت اين دو روش ]
مثل اين است كه ما مقداری براده آهن داشته باشيم كه مثلا با خاك قاطی‏
باشد ، يك وقت هست كه می‏خواهيم اين ذرات را يك يك با دست خودمان‏
از ميان خاك جمع بكنيم ، و يك وقت هست كه يك مغناطيس قوی به دست‏
می‏گيريم ، آن را می‏چرخانيم ، همه را به سوی خودش می‏كشد .
اگر انسان بخواهد فقط با تكيه به تفكر و تذكر و محاسبة النفس و مراقبه‏
و غير ، اخلاق سوء را يك يك با سرانگشت فكر و حساب از خود بزدايد و
خود را اصلاح نمايد ، البته عملی است ، اما مثل همان است كه انسان‏
بخواهد براده‏های آهن را يك يك جمع كند . ولی اگر انسان اين توفيق را
پيدا بكند كه كاملی پيدا بشود و او شيفته آن كامل گردد ، می‏بيند كاری كه‏
او در ظرف چند سال انجام می‏داد ، اين در ظرف يك روز انجام می‏دهد .
« محبة لصفوش اولياءك » . دوستدار خلص اولياء تو باشم ( صفوش همان‏
برگزيده است ) دوستدار برگزيدگان از اولياء تو باشم . « محبوبة فی ارضك‏
و سمائك » . خودم نيز ، هم در زمين محبوب باشم و هم در آسمان . در زمين‏
محبوب باشم [ به اينكه ] مردم مرا دوست داشته باشند .