بزرگ حصنی دان دولت ( 1 ) و درش محكم به عون كوشش بر درش مرد
يابد بار
زهر كه آيد كاری در او پديد بود
چنان كز آينه پيدا بود تو را ديدار
می‏خواهد بگويد هر كسی هنرش از چهره‏اش پيدا است . بعد در مذمت‏
بيكاری و بيعاری شعر خوبی دارد . می‏گويد :
شراب و خواب و كباب و رباب تره و نان هزار كاخ فزون كرد با زمی (
2 ) هموار

كار از ديدگاه بزرگان

در مجله " بهداشت روانی " خواندم كه پاستور دانشمند معروف گفته‏
است :
" بهداشت روانی انسان در لابراتوار و كتابخانه است " .
مقصودش اين است كه بهداشت روانی انسان به " كار " بستگی دارد و
انسان بيكار خود بخود بيمار می‏شود . من اينجا نوشته‏ام كه اختصاص به‏
لابراتوار و كتابخانه ندارد ، كليه كارهايی كه می‏تواند انسان را عميقا
جذب كند و فكر را بسازد خوب هستند .
در همان مجله از ولتر نقل كرده بود كه می‏گفته است :
" هر وقت احساس می‏كنم كه درد و رنج بيماری می‏خواهد مرا از پای‏
درآورد ، به كار پناه می‏برم . كار بهترين درمان دردهای درونی من است ".

پاورقی :
. 1 يعنی ثروت .
. 2 زمی = زمين .