است ، و اگر اسلام سعادت انسانيت است ، اين كار بايد هم حرام باشد .
اما آن احسان به كافر كه [ وضع ] بالا را نداشته باشد حرام نيست ، خوب
هم هست .
اينجاست كه به اين مطلب میرسيم كه اساسا دايره خارج شدن انسان از مرز
خودخواهی به هيچ چيز حتی به انسان محدود نمیشود ، تمام عالم وجود و هستی
را دربر میگيرد ولی هستی در مسير كمال خود ، يعنی در مسير حق پرستی و حق
خواهی و آنچه كه خدا برای عالم میخواهد يعنی سعادت ، كه انسان آن چيزی
را بخواهد كه خدا میخواهد . خروج از خودپرستی به معنی واقعی ، آن وقت
حقيقت پيدا میكند كه در يك مرزی متوقف نشود حتی مرز انسانها . لهذا ما
در اسلام به عنوان انسان دوستی چيزی نداريم كه بخواهد ما را به انسانها
محدود كند ، بلكه در اسلام كلمه حق و خدا مطرح است ، دايره خيلی از اينها
وسيعتر است ، و البته گاهی محدود میشود ، نه به اين معنی كه بدخواه كسی
باشد ، بلكه در عمل نمیتوان با همه انسانها يك جور رفتار كرد ، با كسانی
كه میخواهند سد و مانع حق و حق طلبی گردند رفتار ديگری بايد داشت و
مانند يك دشمن بايد رفتار كرد . مثل دندان فاسد كه بايد آن را كند ، اما
اين بدان معنی نيست كه انسان بدخواه دندان خودش است ، بلكه كار به
مرحلهای رسيده كه اگر اين عضو فاسد بيرون نيايد بدن را ناراحت میكند ،
مزاج و دندانهای ديگر را خراب میكند .
|