مسئله تقليد

همچنين فرمود :
« يا هشام : ثم ذم الذين لا يعقلون فقال : اذا قيل لهم اتبعوا ما انزل‏
الله قالوا بل نتبع ما الفينا عليه آبائنا او لو كان آبائهم لا يعقلون‏
شيئا و لا يهتدون » ( 1 ) .
مسئله تقليد را زياد شنيده‏ايد . قرآن با اين مسئله به اصطلاح امروز "
سنت گرائی " يعنی پذيرفتن آنچه كه در گذشته بوده است ، با اين حالت‏
گوسفند صفتی در انسان ، و با پيروی كوركورانه از آباء و اسلاف و نياكان‏
فقط به دليل اينكه آنها آباء و نياكان هستند ، سخت مبارزه كرده است .
من استخراج كرده‏ام ، ديده‏ام هر پيغمبری ، با امتش كه مواجه بوده ، مسئله‏
بالخصوصی بوده كه روی آن تأكيد داشته و مردم را به آن دعوت می‏كرده است‏
، ولی دو سه چيز مشترك بوده كه هر پيغمبری آنها را طرح می‏كرده است ،
بعضی مثبت و بعضی منفی . مثلا توحيد از امور مثبتی است كه هر پيغمبری آن‏
را طرح می‏كرده است . يكی از چيزهايی كه مشترك بوده و هر پيغمبری آن را
مطرح كرده ، و معلوم می‏شود همه ملتها گرفتار آن بوده‏اند ، پيروی از اسلاف‏
است كه می‏گفتند : " ما حرف تو را قبول نمی‏كنيم چون حرف تو تازه است‏
و ما نسل گذشته و پدرانمان را بر راه ديگری ديده‏ايم ، و راه پدران خودمان‏
را می‏رويم " . اين حالت تسليم در مقابل گذشتگان يك حالت ضد عقل است‏
. قرآن می‏خواهد كه انسان راه خودش را به

پاورقی :
. 1 سوره بقره ، آيه . 170