پاورقی : . 1 سوره اعراف ، آيه . 141
آدم معتبری است . میگويد قبل از اين بايد به دنبال صحت مضمونی رفت .
اول بايد فكر كرد كه اصلا خود مطلب با منطق جور درمیآيد يا جور درنمیآيد
. بعد مثال میزند ، میگويد اينها نوشتهاند كه وقتی قوم موسی از دريا عبور
كردند و فرعونيها آنها را تعقيب مینمودند ، دويست و پنجاه هزار مرد
جنگی بودند . آخر اين را بايد حساب كرد كه اولاد اسرائيل همه اولاد يعقوب
و فرزندان يك نفر بودند و پنج شش نسل هم بيشتر نگذشته بود ( 164 سال ،
400 سال هم نوشتهاند ) . گيرم كه چهارصد سال گذشته باشد وقتی میگوييم
دويست و پنجاه هزار مرد جنگی ، اقلا بايد بگوييم يك ميليون جمعيت اينها
بوده كه دويست و پنجاه هزار مرد جنگی داشتهاند ، با اينكه فرعون پسرهای
اينها را میكشت : « يقتلون ابنائكم و يستحيون نسائكم » ( 1 ) . با
اينهمه بچه كشی كه از اينها بوده ، آيا عقلا چنين چيزی ممكن است ؟
ابن خلدون میگويد مورخين به اين نكته اصلا فكر نمیكردند كه آيا [
واقعهای كه نقل میكنند ] با منطق جور درمیآيد يا جور درنمیآيد .
يك وقتی از يك واعظ خيلی مشهور كه میخواست بگويد بنیاميه چگونه
منقرض شدند و خداوند چگونه به فرزندان امام حسين بركت داد شنيدم كه
گفت : از امام حسين در روز عاشورا يك فرزند بيشتر باقی نماند كه حضرت
علی بن الحسين بود و از او اينهمه سادات حسينی ، موسوی و رضوی كه آنها
هم باز حسينی هستند باقی مانده است ، و از بنیاميه كسی باقی نماند .
آنوقت راجع به بنیاميه
پاورقی : . 1 سوره اعراف ، آيه . 141 |