و ثابت اينست كه افعال را از اول دسته بندی كنيم ، يك دسته كارها را
بگذاريم در طرفی و بگوئيم اين كارها كارهای اخلاقی است ، و يك دسته‏
كارها را بگذاريم در طرف ديگر و بگوئيم اين كارها كارهای غيراخلاقی است‏
. ولی بايد گفت نه ، به قول قدما : با وجوه و اعتبارات ، افعال فرق‏
می‏كند ، يعنی ممكن است [ يك فعل با يك اعتبار ] اخلاقی باشد [ و با
اعتبار ديگر ] ضداخلاقی . اينكه رفتار مطلق است يا نسبی ، غير از اين‏
است كه اخلاق مطلق است يا نسبی . مثال می‏زنيم : سيلی زدن به يتيم آيا
فعل اخلاقی است و خوب است ، يا ضد اخلاقی است و بد است ؟ جواب اين‏
است كه مطلق سيلی زدن به يتيم را نمی‏شود حكم به خوب بودن يا بد بودنش‏
كرد . يك وقت هست كه به يتيم سيلی می‏زنيم كه چيزی را از دستش بگيريم‏
، و يك وقت قصد تأديب داريم و [ تأديب ، اين كار را ] اقتضاء می‏كند .
پس سيلی زدن به يتيم حكم مطلق ندارد كه مطلقا بد است و يا مطلقا خوب‏
است ، بلكه در يك جا كه جريان ادب كردن اوست خوب است ، و در جای‏
ديگر مثلا در جريان ربودن مال او يا راندن و دور كردن او از خود و يا
مقهور نمودن او بد است : « اما اليتيم فلا تقهر واما السائل فلا تنهر
( 1 ) .
يا مثلا در مقابل يك نفر خم شدن چطور است ؟ می‏گوئيم موارد خيلی فرق‏
می‏كند ، يك وقت انسان در مقابل يك كسی به قصد تعظيم خم می‏شود ، باز تا
آن شخص كه باشد ، اگر آدم شايسته تعظيمی است [ اين كار اخلاقی است ] ،
و يك وقت در مقابل همان شخص به قصد تمسخر خم می‏شود ، در اين صورت اين‏
كار عنوان

پاورقی :
. 1 سوره ضحی .