كشته ، ما چرا يك نفر ديگر را اضافه بكنيم و بكشيم ؟ ! اگر كشتن كار بدی
هست ، ما چرا به عنوان قصاص ، اين كار بد را تكرار كنيم ؟ ! او كار بدی
كرده كه يك نفر را كشته ، آيا ما هم خود او را بكشيم كه باز يك انسان
كشته باشيم ؟ ! قرآن میگويد : « و لكم فی القصاص حياش يا اولی الالباب
( 1 ) كشتن اينچنين را ، كشتن و اماته و ميراندن تلقی نكنيد ، اين را
حيات و زندگی تلقی كنيد ولی نه حيات اين فرد ، حيات جمع . يعنی با
قصاص يك نفر متجاوز ، حيات جامعه و حيات افراد ديگر را حفظ كردهايد .
شما اگر جلوی قاتل را نگيريد ، فردا او يك نفر ديگر را خواهد كشت ، و
فردا دهها نفر ديگر پيدا میشوند و دهها نفر ديگر را خواهند كشت . پس
اين را كم شدن افراد جامعه تلقی نكنيد ، حفظ بقاء جامعه تلقی كنيد ، اين
را ميراندن تلقی نكنيد ، زندگی تلقی كنيد ، يعنی قصاص معنايش دشمنی
كردن با انسان نيست ، دوستی كردن با انسان است .
انسان دوستی
يك مطلب ديگر را هم اينجا بايد عرض بكنيم و آن اين است : میگويند :
" انسان دوستی " . البته سخن درستی است ، ولی اين مطلب بايد شكافته
شود . به قول طلبهها " انسان " در " انسان دوستی " انسان بما هو
انسان است ، يعنی انسان را از آن جهت كه انسان است بايد دوست داشت ،
و به اصطلاح امروز انسان با ارزشهای انسانی . يك وقت ما در تعريف انسان
میگوئيم يك
پاورقی :
. 1 سوره بقره ، آيه . 179