توجيه میكردند ، گاهی میگفتند اگر ما آتش پرست هستيم شما هم خاك پرست
هستيد برای اينكه رو به كعبه میايستيد ، و گاهی میگفتند ما آتش پرست
نيستيم آنچنانكه شما خاك پرست نيستيد ، ما رو به آتش میايستيم نه
اينكه آتش را پرستش میكنيم . اين حرف در هيچ شكلش حرف درستی نيست .
احساسی كه يك نفر مسلمان در مورد كعبه دارد و احساسی كه يك نفر زردشتی
در مورد آتش دارد - و هر دو احساس ناشی از تعليماتی است كه متون موجود
دينی به آنها داده است - خيلی فرق میكند . يك نفر مسلمان كه رو به كعبه
میايستد هيچوقت تصور نمیكند كه دارد كعبه را تقديس میكند ، و حتی در
ذهن يك بچه هم نمیآيد كه هنگام ركوع و سجود دارم كعبه را تعظيم میكنم ،
ولی هر آتش پرستی دارد آتش را پرستش میكند ، حالا به هر نوعی ، به
عنوان مظهری [ از خدا ] يا به هر عنوان ديگر . نمیگويند آتش را خالق
میدانيم . هر بتپرستی هم بت را خلق كننده نمیداند بلكه آن را تقديس
میكند . يك آتش پرست نيز آتش را تقديس میكند .
به هر حال اينكه هنگام نماز همه بايد رو به يك جهت بايستند ، خود
نوعی شكل دادن به عبادت است . روح عبادت يك امر مجردی است كه اگر
انسان در گوشه خلوتی هم باشد و به قول سعدی سر به جيب مراقبت فرو برد و
خدا را ياد كند ، آن روح برای او حاصل شده است ، ولی اسلام چنين عبادتی
را قبول ندارد . گذشته از اينكه خود شكلهای مختلف ركوع و سجود از نظر آن
تذكر تأثيراتی دارد يعنی هر حالتی نماينده يك خضوع و خشوع در حضور
پروردگار است ،
|