جفت بودن است ، يا " 4 " در دنيا وجود ندارد ، يا آنجا كه وجود دارد
جفت هم هست .
گفتند حسن عدل و قبح ظلم هم چنين چيزی است . حال می‏رويم سراغ كارها :
اين كار عدالت است ، پس حسن دارد ، پس حتما حكم اسلام هم موافق با آن‏
است . آن كار ، ظلم است و چون ظلم است ، پس قطعا قبيح است ، و چون‏
خداوند قبيح را اجازه نمی‏دهد پس قهرا منهی عنه است .
اشاعره گفتند اصلا اشياء حسن و قبح ذاتی ندارند و عقل هم در اين جور
مسائل دركی ندارد ، حسن و قبح‏ها شرعی است ، هر چه را كه خدا امر بكند ،
چون او امر كرده خوب است ، نه چون خوب است او امر كرده ، و هر چه را
خدا نهی بكند ، چون خدا نهی كرده بد است ، نه چون بد بوده خدا نهی كرده‏
. آنها گفتند : هر چه خدا امر كرده ، چون خوب بوده خدا امر كرده است ،
پس خوبی‏اش تقدم دارد بر امر خدا ، و خوبی آن ، علت امر خداست ، اينها
گفتند : نه ، هر چه كه خدا امر كرده چون خدا امر كرده خوب است ، و امر
خدا علت خوبی است . وقتی ما می‏گوئيم اين كار خوب است ، يعنی خدا امر
كرده . در نهی هم عين همين مطلب تكرار می‏شود .

جنگ تعقل و تعبد

اينجا بود كه تعقل در يك جناح قرار گرفت و تعبد محض در يك جناح‏
ديگر .
اين جريان ، فوق‏العاده در دنيای اسلام اوج گرفت . از اواخر بنی‏اميه‏
شروع شد و در اوايل بنی‏العباس - كه آزادی فكر بيشتر بود و