وجدان عمومی
بنا بر اين آن " وجدان عمومی " كه در ابتدا گفته شد منظور فقط دوست داشتن همه انسانها نيست بلكه بالاتر از آن ، دوست داشتن همه اشياء و در عين حال در عمل و در مسير تكامل ، برداشتن موانع از پيش پاست ، كه هم انسان و هم كل عالم ، موجودات متوقفی نيستند . در اين زمينه كه اسلام به اصول انسانيت توجه دارد نه به فرد و شخص ، مثالهايی هست . مثلا قرآن خطاب به مسلمين میفرمايد : " « يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين لله شهداء بالقسط و لا يجرمنكم شنئان قوم علی الا تعدلوا ، اعدلوا هو اقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبير بما تعملون " ( 1 ) . برای خدا قيام كنيد و شهادت را از روی عدالت بدهيد . وادار نكند شما را دشمنی با مردمی ، به اينكه عدالت نكنيد . اين ، خطاب به مسلمين است ، و قوم دشمن همان كفار جاهليت هستند كه بتپرست بودند ، همانها كه علاوه بر اينكه بدترين خصلت را كه بتپرستی است داشتند ، دشمن خونين مسلمين نيز بودند . در عين حال قرآن میگويد نسبت به آنها هم نبايد بیعدالتی كرد ، چون عدالت يك اصل است ، نه تنها اصل انسانی بلكه اصل جهانی . يعنی انسان حق پرست نمیتواند ظالم باشد . ظلم منفی است ولو در مورد دشمنی كه كافر باشد . و نظير اين مطلب است آن جمله معروف اميرالمؤمنين خطاب به مالك اشتر كه در نهجالبلاغه هست .پاورقی : . 1 سوره مائده ، آيه . 11