« من لم يغز و لم يحدث نفسه بغزومات علی شعبة من النفاق » ( 1 ) .
مسلمانی كه غزو نكرده باشد ( غزو همان جهاد است ) يا لااقل در دلش‏
حديث نفس غزو نداشته باشد ، اگر بميرد ، در يك شعبه‏ای از نفاق مرده‏
است ، يعنی خالی از يك نوع نفاق نيست . البته اين از آن نفاقهای غير
مستشعر است كه خود آدم هم نمی‏داند منافق است ولی واقعا منافق است .

داستان مرد زاهد و جهاد

مولوی داستانی آورده در مثنوی ، خيلی داستان شيرينی است و خيلی عالی‏
نقل می‏كند ( 2 ) . می‏گويد مرد زاهدی بود كه خيلی مقيد و متعبد و متشرع‏
بود و همه عبادتها - اعم از واجبات و مستحبات - را انجام می‏داد . يك‏
وقت به فكر افتاد كه ما تمام عبادتها را انجام داده‏ايم ولی يك عبادت‏
را كه جهاد در راه خداست انجام نداده‏ايم ، فردا می‏ميريم ، ثواب اين را
هم برده باشيم . به سربازی گفت : ما از ثواب جهاد محروم مانده‏ايم ، آيا
ممكن است اگر جهادی پيش آمد ما را هم خبر كنی كه می‏خواهيم برای ثوابش‏
شركت كنيم . گفت : چه مانعی دارد . آن سرباز روزی آمد او را خبر كرد كه‏
آماده باش كه - مثلا - پس فردا عازم هستيم ، گفته‏اند كفار حمله كرده‏اند
، سرزمين مسلمين را اشغال نموده‏اند ، زنهای مسلمين را اسير كرده و
مردهاشان را كشته‏اند ، زود حركت كن . عابد هم اسلحه پوشيد و

پاورقی :
. 1 كنزالعمال . 293 / 4
. 2 مولوی با اين كه يك مرد درويش عارفی هست ولی عجيب همه نكات را
توجه دارد .