پاورقی : . 1 بحارالانوار . 96 / 2
تجزيه كردن يك سخن كه انسان عناصر درستش را بگيرد و عناصر نادرستش را
الغاء كند ، و اينقدر تشخيص داشته باشد كه بگويد از اين سخن اين قسمتش
درست است و اين قسمتش نادرست . اين همان مطلبی است كه در روايات
تعبير به نقد و انتقاد شده است .
وقتی میگويند : انتقد الدرهم يا : انتقد الكلام ( كه در هر دو مورد به
كار میرود ) يعنی اظهر عيوبه ومحاسنه [ عيوب و محاسن آن در هم ( يا كلام
) را آشكار كرد ] چنانكه سكهای را كه به محك میزنند ، آن طلای خالص و به
اصطلاح عيارش را به دست میآورند . كلامی را نقد كردن نيز يعنی خوبيهای آن
را از بديهای آن جدا كردن .
در اين زمينه احاديث زياد و عجيبی داريم . يكی اينست كه در روايات
ما از حضرت مسيح روايت شده است كه میفرمود : « خذ الحق من اهل الباطل
ولا تأخذ الباطل من اهل الحق » . در اينجا ظاهرا توجه به اين است كه شما
به گوينده سخن توجه نداشته باشيد ، سخن شناس باشيد ، تكيهتان روی گوينده
سخن نباشد ، ای بسا حق را از اهل باطل بشنويد بگيريد ، و ای بسا باطل را
از اهل حق بشنويد نگيريد . شاهدم اين جمله آخر است كه فرمود : « كونوا
نقاد الكلام » ( 1 ) صراف سخن باشيد .
بعد امام جملههايی در اين زمينه میفرمايد : « يا هشام ان الله تبارك و
تعالی اكمل للناس الحجج بالعقول ، ونصرالنبيين بالبيان ، ودلهم علی
ربوبيته بالادلاء ، فقال : " « الهكم اله واحد ، لااله الا هوالرحمن الرحيم
، ان فی خلق السموات والارض و اختلاف الليل والنهار . . . لايات »
پاورقی : . 1 بحارالانوار . 96 / 2 |