آن تواضعها و فروتنيهايی كه مثلا يك مرد در مقابل مرد ديگر ، يا يك زن
در مقابل زن ديگر ، و يا يك زن در مقابل يك مرد محرم از خود نشان میدهد
كه قدم شما روی چشم ، دل ما را روشن كرديد ، تشريف بياوريد و از اين
قبيل ، برای زن شايسته نيست كه در مقابل مرد نامحرم از خود نشان دهد و
اينهمه خودش را كوچك كند . زن در مقابل يك مرد نامحرم كه قرار میگيرد
بايد خودش را بگيرد . و لهذا میفرمايد كه اگر زن با يك مرد نامحرم
اينطور رفتار بكند ، آن نامحرم هميشه ميان خودش و آن زن يك حريم و يك
دور باش قائل میشود . پس اين تكبر مربوط به رفتار شد نه مربوط به خلق .
خود حديث نشان میدهد كه اگر زن اينجور باشد مرد نامحرم را بر خود متمكن
نمیكند . ما يك اصلی را هميشه گفتهايم كه اسلام به طور كلی میخواهد يك
حريمی - هم عملی مثل آنچه كه در مورد پوشش گفته است و هم اخلاقی مثل
آنچه كه در اين جور موارد میگويد - ميان مرد و زن نامحرم وجود داشته باشد
، و اين حريم جلوی آن اشتعالی را كه خطر آن هميشه وجود داشته و دارد
میگيرد .
پس اين ، رفتار متكبرانه است نه خود تكبر .
مفهوم " جبن " در اين حديث
اما مسئله جبن . مسئله جبن نيز اينجا ناظر به مسئله عفاف زن است نه
مسئله جبن و شجاعت مطلقا . شجاعت به عنوان خلق روحی كه به اصطلاح معروف
يعنی قوت قلب داشتن و نترس بودن و خود را نباختن در مقابل ديگران ،
برای مرد ممدوح است ، برای زن هم ممدوح است . هيچ وقت اسلام نمیگويد كه
مرد خوب است