جليل است و ذاتا زيباست ، و دروغ ذاتا بد است ( 1 ) . عقيده داشتند كه‏
حاكم بر وجود انسان ممكن است قوای حيوانی - مثلا يكی از انواع شهوت -
باشد ، و ممكن است عقل باشد . افراد شهوت پرست - مثلا شكم پرست - حاكم‏
بر وجودشان شهوت است . برخی حاكم بر وجودشان خشم و غضب يا واهمه و
كارهای شيطنت آميز و مكرهاست ، و برخی حاكم بر وجودشان عقل است . آنها
قائل بودند كه عقل ، حسن و قبح ذاتی امور را درك می‏كند ، و می‏گفتند كار
اخلاقی آن كاری است كه به حكم عقل صورت گرفته باشد ، و انسانهای اخلاقی‏
يعنی كسانی كه عقل بر وجودشان حاكم است و شهوت و غضب و واهمه بر
وجودشان حاكم نيست ( بلكه اينها به منزله رعيت عقلند ، يعنی از او
دستور می‏گيرند ) و شهوات آنها روی حساب و اندازه‏گيری عقل كار می‏كنند ،
اگر عقل گفت در اينجا اين شهوت بايد اعمال شود اعمال می‏شود و گرنه‏
اعمال نمی‏شود . و می‏گفتند مادام كه انسان ، حاكم بر وجودش قوه شهوت يا
غضب و يا واهمه باشد فعلش غير اخلاقی است و به تعبير آنها حيوانی است‏
. آنها تعبير به اخلاقی و طبيعی نمی‏كردند ، به انسانی و حيوانی تعبير
می‏كردند .
البته اين حرفی نيست كه صد درصد بتوان اثباتش كرد - اگر چه اخلاق‏
سقراطی بر همين مبنا است - مخصوصا مسئله حسن و قبح ذاتی افعال كه خود
حكما برايش چندان پايه‏ای قائل نيستند . به هر حال اين هم نظريه‏ای است‏
كه معيار فعل اخلاقی ، عقلانی بودن آن است يعنی از مبدأ عقل سرچشمه گرفته‏
باشد نه از مبدأ شهوت و غضب و واهمه .

پاورقی :
. 1 البته اين مطلب مربوط به مبحث عقل است .