مثلا اميرالمؤمنين در نامه‏ای كه در نهج‏البلاغه است خطاب به امام حسن‏
می‏فرمايند : « اكرم نفسك عن كل دنية » نفس خويش را از هر پستی بزرگ‏
بدار ، برتر بدار . « فانك لن تعتاض بما تبذل من نفسك عوضا » . آنچه‏
كه از نفس خود ببازی عوض ندارد . نفس خود را نباز كه آن ، گوهری است‏
كه آن را با هر چه معامله كنی مغبون هستی . پس تعبير ، تعبير نفاست و
با ارزش بودن است ، و اينكه اين شی‏ء با ارزش را كه مافوق هر ارزشی‏
است - يعنی آنقدر ارزش دارد كه هيچ چيزی با آن برابری نمی‏كند - نبايد
از دست داد ، مثل اينكه چيزهايی كه تمام حيثيت يك كشور بستگی به آن‏
دارد برای آن ملت مافوق ارزش و قيمت است ، يعنی هيچ ملتی - و لو
اينكه از فقر بخواهد بميرد - حاضر نيست آنها را معامله كند ، مثل بعضی‏
از آثار نفيس علمی ، ادبی و حتی ذوقی . مثلا مسجد شيخ لطف‏الله برای‏
ايران ارزشی مافوق ارزشهای مادی دارد .
تعبير ديگری باز اميرالمؤمنين دارند ، می‏فرمايند : « لا دين لمن لا مروش
له » آنكه مردانگی ندارد دين ندارد . ( دين اصلا مردانگی شناخته شده )
« و لا مروش لمن لا عقل له » اگر كسی عقل و تشخيص نداشته باشد نمی‏تواند [
مروت داشته و ] مرد باشد « و ان اعظم الناس قدرا من لا يری الدنيا لنفسه‏
خطرا » ( 1 ) . از همه مردم با ارزش‏تر و بلند مرتبه‏تر ، آن كسی است كه‏
تمام دنيا را برای بهای خود كم می‏داند . اين " خود " چيست كه همه دنيا
را برای خود كم می‏داند ، كه اگر همه دنيا را در مقابل آن بدهند ، او خود
را برتر از دنيا و ما فيها می‏داند .

پاورقی :
. 1 تحف‏العقول ، ص . 410