پاورقی : > بودند و كارهای معماری و بنايی میكردند و در خلال همان كارها آواز میخواندند رايج شده ، و بعد مسئله كنيزها رايج گرديده است . . 1 [ يعنی موفق ] .
خليفه دادند كه فلان كس خواننده است و كنيز زيبايی دارد كه او هم
خواننده است و تمام جوانهای مدينه را فاسد كرده ، و اگر به كار او نرسيد
، اين زن تمام مدينه را فاسد میكند . خليفه دستور داد كه غل به گردن آن
مرد انداختند و آنها را به شام بردند . وقتی در حضور خليفه نشستند ، آن
مرد گفت : معلوم نيست كه آنچه او میخواند غنا باشد ، و از خليفه خواست
كه خودش امتحان كند . خليفه دستور داد كه كنيز بخواند . او شروع به
خواندن كرد . كمی كه خواند ديد سر خليفه تكان میخورد . كم كم كار به جايی
رسيد كه خود خليفه شروع كرد به چهار و دست و پا راه رفتن ، و میگفت بيا
جانم به اين مركوب خودت سوار شو .
واقعا موسيقی قدرت عظيم و فوقالعادهای مخصوصا از جهت پاره كردن پرده
تقوا و عفت دارد .
در مسئله مجسمه سازی ، منع اسلام به خاطر مسئله مبارزه با بتپرستی است
. اسلام در اين مسئله ناجح ( 1 ) بود . اگر مجسمهای از پيغمبر و غيره
میساختند بدون شك امروز بتپرستی خيلی صاف و روشن وجود داشت . در
مسئله زن و رقص و غيره هم روشن است كه اهتمام اسلام به خاطر عفت است .
بنابراين از اين موارد نمیتوان استناد به مبارزه اسلام با ذوق نمود . اسلام
مخالفتی با جمال و زيبايی ندارد ، و با اين حس نه تنها مبارزه نكرده
بلكه در يك قسمتهايی اين حس را تأييد هم كرده است . در " كافی "
بابی
پاورقی : > بودند و كارهای معماری و بنايی میكردند و در خلال همان كارها آواز میخواندند رايج شده ، و بعد مسئله كنيزها رايج گرديده است . . 1 [ يعنی موفق ] . |