تشعشع نور سفیدی دیدگان را کور می کند و آسمان غزه را شب هنگام روشن می کند مردم برای یافتن پناهگاهی سراسیمه اند درحالی که نمی دانند مرده اند یا زنده اند تانک ها و هماپیما ها آمده اند و گلوله باران های ویرانگر در راه است و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند تنها صدایی از میان دود و آتش برمی خیزد که می گوید هرگز تسلیم نخواهیم شد بدون نبرد در این شب ظلمانی مسجدها و منازل و مدرسه های مان را بسوزانید اما روح ما هرگز نخواهد مرد ما در این شب ظلمانی غزه را تسلیم نخواهیم کرد زنان و کودکان شب های متمادی کشته می شوند و جان می سپارند در حالی که آن رهبران کذایی کشورهای دور درباره درستی و نادرستی آن بحث می کنند اما سخنان بیهوده شان سودی ندارد و بمب ها مثل باران اسیدی بر سر مردم فرود می آیند اما در میان همه این اشک ها و خون ها و دردها هنوز می توانی صدایی را در میان مه غلیظ دود بشنوی که می گوید هرگز تسلیم نخواهیم شد بدون نبرد در این شب ظلمانی مسجدها و منازل و مدرسه های مان ا بسوزانید اما روح ما هرگز نخواهد مرد ما در این شب ظلمانی غزه را تسلیم نخواهیم کرد